بازگشت به صفحه اول

 

 
 

سران جمهوری اسلامی از امام زمان استفاده ابزاری میکنند

حسین اسدی

22 آبان 1389

assadi@gmx.net

کامران دانشجو وزیر علوم دولت احمدی نژاد علمی را درست خواند که جامعه را «يک قدم به سمت جامعه طراز امام زمان حرکت دهد». او رساندن جامعه «به طرازی که آماده ظهور شود» را وظيفه ای سنگين  بر دوش دانشگاه‌های ايران دانست.

گفتار علنی در رابطه با امام زمان و ظهورش قبل از انقلاب اسلامی در ایران بحثی بود که یا در تاریک خانه های قرون وسطی (حوزه ها) صورت میگرفت، و یا موضوع روزه خوانی آخوندی بود که بر سر منبر میرفت و به مردم ظهور این امام غایب را وعده میداد. مردم عادی هم هر یک بنا بر اعتقادات مذهبی و برخوداری از میزان سواد و دانش بصورت شخصی باین گفتار برخورد نموده، یا چنین وعده ای را باور میداشتند، و یا بلزوم مخفی نگه داشتن انسانی بمدت بیش از ١۴۰۰ سال و سپس ظهور او آنهم بشکلی که آخوندها تبلیغ آنرا میکردند از طرف خداوند با دیده ای مشکوک وغیر قابل باور مینگریستند .

اولین استفاده ابزاری از امام غایب وقتی صورت گرفت که خمینی تشکیل ارتش ۲۰ میلیونی سربازان گمنام امام زمان را برای جاسوسی در معیار وسیع جامعه اعلام نمود. نمونه دوم استفاده از مهدی افسانه حضور امام سپید پوش و اسب سوار در کنار سربازان اسلام در جنگ میان ایران و عراق بود که برای تحریک و فریب جوانان و حتی خردسالان و اعزام آنان بمیدان های مین گذاری شده و خنثی نمودن مین ها از آن استفاده گردید.

با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد استفاده از این امام غایب و انتظار ظهورش بصورت یکی از پایه های سیاست رسمی دولت او در آمد. احمدی نژاد هر وقت میخواهد به حضورش در جلسه ای رونق بخشد از این امام غایب و مظلوم مدد میگیرد، چه او غایب است و هرچیزی را میتوان بگردنش انداخت، از هاله نور بدور سر گرفته تا مات نمودن نمایندگان کشورها در سازمان ملل و پر نمودن صندلی های خالی.

اگر ادعای همراهی مهدی در سفر با احمدی نژاد میتوانست به تنهایی از طرف خود او اعلام گردد، همراهی او با دولت در سطح ملی مستلزم فراهم آوردن ابزارهایی بود تا به کمک آنها بتوان توده وسیعی از مردم را تحمیق نموده و آنان را در این عوام فریبی ها شریک کرد. بدین منظور تمام توان خرافاتی مملکت بسیج شد، حاصل اینکه چاه هایی در جمکران بمحل اقامت امام زمان تبدیل گردیدند، واین چاه ها برای زنان و مردان بصورتی جداگانه به آدرس پستی و صندوق جمع آوری اعانه  تبدیل شدند. و از این طریق علاوه بر سرکیسه نمودن مردم میلیاردها تومان از سرمایه مملکت را صرف راه انداختن این خیمه شب بازی نمودند.

آنچه احمدی نژاد و همپالگانش اما بنا بر گفتار وزیر علوم در پی آنند، نابودی عمده ترین سرمایه این  مملکت، یعنی جلوگیری از آموختن علم و تخصص توسط جوانان این مرز و بوم برای اداره مملکت در دنیایی که در حال تحول و دگرگونی است. آنان اگر در پیشبرد نیات شوم خود موفق گردند، دانشگاههای ایران بجای پرداختن به تربیت پزشک، مهندس، و متخصص در سایر رشته های علوم به جایگاهی ابتدائی تر از حوزه برای تربیت مشتی انسان خرافاتی و بیگانه با نیازهای جامعه امروز و فردای دنیا و مملکت تبدیل میگردد. و این در کنار نابودی زیربنای اقتصادی و صنعتی ایران بزرگترین جنایتی است که این جماعت  تا کنون مرتکب آن گردیده اند. آنان بظاهر در پی آنند که پس از خود سرزمین های سوخته باقی گذارند، و راه رسیدن مملکتی که نه بسرزمین و نه با مردم آن هیچگونه رابطۀ عاطفی ندارند را نه فقط در حال بلکه در آینده ای که آنان هم وجود نداشته باشند برای رسیدن بقافله تمدن بشری دشوار کنند. سیاست های جمهوری اسلامی تاکنون زندگی را برمتخصصین و دانش آموختگان ایران چنان تنگ نموده است، که بهترین مغزهایی که با پول مردم این مملکت تربیت گردیده اند مجبور به جلای وطن گردیده و دانش و تخصص خود را در خدمت بیگانه قرار داده اند.

ایستادگی در مقابل عملکرد رژیم در سطح دانشگاهها و آنچه در پی آنست، امروزه نه فقط وظیفه استادان، هیآت های علمی دانشگاهها و دانشجویان است، چه آنان برای حفظ استقلال دانشگاه و جلوگیری از تبدیل آن بجولانگاه مشتی آخوند امنیتی با فداکاری و دادن قربانیان بیشمار تاکنون کوشش نموده اند، بلکه مقابله با رژیم به یک وظیفۀ ملی تبدیل شده است. چه نتیجۀ نهایی چنین سیاستی بخصوص با در نظر گرفتن محدودیت زمانی درآمد نفت و گاز در آینده دامن گیر تمام آحاد جامعه خواهد شد.

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به ديدگاه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران