پاينده ايران                                                                                                  اي آفريدگار پاك

ترا مي پرستم و از تو ياري مي جويم

   حزب ملت ايران

     دفتر اروپايي

 

14 مرداد سالگرد انقلاب مشروطه      

طعم آزادي  زبس  شيرين بود در كام جان

  بهرآن ازخون خود فرهاد گلگون مي شويم

          جانباخته راه آزادی قلم فرخي يزدی         

   

          نود و هشت سال پيش مردم ايران كه سده هاي متمادي از بي عدالتي هاي ناشي از استبداد حاكم به تنگ آمده بودند بپاخاسته و توانستند فرمان مشروطيت را به امضاي مظفرالدين شاه قاجار رسانده  و حاكميت را از آن خود سازند ولي با روي كار آمدن محمدعلي شاه بار ديگر خودكا مگي برقرار گرديد و پادشاه مستبد با كمك قزاقان روس ، اوباش و چماقداران و  گروهي از روحانيون به زعا مت شيخ فضل الله نوري اختناق را بر ايران حاكم نمودند .

خانه ملت به توپ بسته شد ،  سياه چال ها جايگاه آزاد مردان گشت ، جوخه هاي اعدام به راه افتادند  تا نفس در سينه ها حبس گردد در اجرا ي فرمان ، جلا دان حكومتي آزادگاني را چون صوراسرافيل ، ملك المتكلمين ووووبه شهادت. رساندند تا ديگر كسي جرأت نكند واژه  آزادي و عدالت را بر زبان آورد . اما بارقه اي در تبريز قهرمان درخشيد و يكباره آسمان تيره كشورمان  را روشن و منور ساخت . سرزمين دليرپرور آذربايجان اين بار ستارخان سردارملي و باقرخان سالار ملي را هديه ايران زمين نمود .

ستارخان با عزمي راسخ و اراده اي پولادين بپاخاست و موجب شد تا سكوت شكسته شود و خون گرم و تازه اي  در رگ و پي ايرانيان بجريان افتد ، در نتيجه شاه مستبد فراري و حاكميت از آن ملت گرديد  .  متأسفانه اختلاف  و تفرقه در بين نيروهاي ملي و مبارز سبب گرديد تا استبداد از تشتت و اختلاف ها استفاده كند و آهسته آهسته در پشت ماسگ تجدد خواهي بر  تمامي ا مور كشور حاكم گردد .

 اين بار استبداد با  «  من حكم مي كنم  » در پشت ماسك مشروطيت بر كشورمان حاكم شد . براي تثبيت نظام ديكتاتوري ، دستگاه تفتيش عقايد شهرباني بكار افتاد . در اين دوره ، آزادمرداني چون كلنل محمدتقي خان پسيان ، ميرزاده عشقي ، سرهنگ احمدخان پولا دين ، دكتر تقي اراني ، محمد فرخي يزدي ، ستوان محسن جهانسوز وووو……. ترور يا در گوشه هاي زندان مسموم و يا به جوخه هاي اعدام سپرده شدند .

سوم شهريور 1320 با اينكه رويداد بسيار تلخي در تاريخ معاصر سرزمين ورجاوند ماست ولي از جهتي با عث گرديد تا نور اميدي در دل ايرانيان تابيده شود . تبعيد شاه مستبد نسيم آزادي در پي داشت و مردم را بحركت واداشت . مردم با شوق بسيار بميدان آمدند . جنبش ملي شدن صنعت نفت تحت  رهبري مصدق بزرگ يكي از درخشان ترين رويدادهاي تاريخ ايران زمين در اين دوره بشمار مي رود كه نه تنها موجب سرافرازي ملت ايران گرديد بلكه ملت هاي سراسر خاورميانه و شمال آفريقا را هم بحركت واداشت .

دول استعماري  آن روز كه منافع نا مشروع خود را در خطر از دست دادن مي ديدند به مصداق سروده حافظ شيرازي  «  من و ساغي بهم سازيم و بنيادش براندازيم  » دست در دست هم با همكاري عوامل خود فروخته داخلي موجبات كودتاي ننگين 28 مرداد را فراهم نموده و دولت ملي دكتر مصدق را سرنگون كردند و در پي آن حكومت خودكا مه  سلطنتي بمدت 25 سال ادامه يافت . دو باره بگير و به بند آزاديخواهان آغاز شد ، جوخه هاي اعدام بكار افتاد ، قلم هاي حق نويس شكسته شد دهان ها دوخته گرديد و درب سازمان هاي سياسي و سنديكاهاي كارگري بسته شد .

دكتر مصدق ضمن مبارزه جهت قطع دست بيگانگان از روي منابع ملي كشور و دخالت در امور نهادهاي سياسي ،  نظامي ، فرهنگي و ديني ، كوشش بسيار بكار برد تا به هدف هاي انقلاب مشروطه جا مه عمل بپوشاند ولي  همكاري دربار با دول استعمارگر انگلستان و آمريكا آخرين ضربه را بر پيكر نيمه جان حكومت مشروطه پادشاهي وارد آورد كه در نتيجه به انقلاب 22 بهمن 1357 ختم شد . زيرا ملت دريافته بود در مدت 70 سال كه از انقلاب مشروطه گذشته بجز چند دوره كوتاه ، استبداد سلطنتي بهمان روش گذشته بلكه با شدت بيشتري به حكومت خود ادامه مي داد  و تنها چيزي كه بحساب نمي آمد همان ملت و قانون بود . از  كوچك تا بزرگ افراد جا معه همگي نوكرخانه زاد اعليحضرت بودند  و پيرو منويات ذات اقدس ملوكانه !!!

از همان فرداي كودتاي 28 مرداد ، جهت تخطئه انقلا ب مشروطه  و نهضت ملي ايران ، ايادي بيگانه و خودكامگان براي حفظ منافع نا مشروع خود دست به تبليغات گسترده اي عليه مصدق بزرگ زدند كه تا امروز ادامه دارد بجرأت مي توان گفت ا مروزه شدت بيشتري به آن داده اند  و هر

روز  تهمت  هاي تازه تري را بر اين بزرگ مرد تاريخ مشرق زمين ، در درون و برون كشور وارد مي آورند. كه در اين راستا  چپ اللهي ، حزب اللهي و شاه اللهي در كنار هم قرار دارند ولي اين كور دلان بايد بدانند با اين كار فقط عرض خود را برده و بيش از پيش خود را در برابر ملت ايران بويژه نسل جوان خوار و خفيف مي نمايند .

 هم ميهن گرامي ، ايراني آزاده

          يكصد سال است كه ملت ايران براي رسيدن به آزادي و عدالت اجتماعي و مردم سالاري مبارزه مي كند  و در اين راه بهترين و شريف ترين فرزندان خود را فدا نموده است ولي تا آمده است آزادي را لمس نمايد فرسنگ ها از آن دور شده است  . چرا  ! ؟  ما در اثر همبستگي و اتحاد كلمه توانسته ايم به قله پيروزي برسيم ولي بلا فاصله اختلاف ها شروع شده و و در برابر هم سنگر گرفته ايم و با اين عمل بزرگترين امتياز را به دشمنان خود داده ايم كه بتوانند ما را به ته دره بياندازند با افسوس بسيار بايد پذيرفت كه هنوز نخواسته ايم از گذشته تجربه آموزيم . تا دير نشده بايد دست هم  را بگيريم و با درس گرفتن از شكست هاي گذشته بپا خيزيم .  اگر امروز نجنبيم فردا دير خواهد بود

حزب ملت ايران در آخرين سال هاي حيات داريوش و پروانه فروهر شهيدان مثله شده راه آزادي و شرف  طي اعلاميه اي از عموم سازمان هاي  و شخصيت هاي سياسي ، فرهنگي و گروه هاي مردمي دعوت نمود تا دست بدست هم داده و در يك جبهه  گرد آيند. يكي از علت هاي شهادت اين دو انسان فرهيخته ايران دوست همين اعلاميه بود كه به بخش پاياني آن در زير اشاره مي شود  .

“   همه صحنه ها حكايت از آن دارد كه سردمداران جمهوري اسلامي باز هم در صدد ظاهر آراسته دادن به قلدري هاي خود هستند و حتي جناحي مي خواهد سر رشته همه كارها را در دست بگيرد و بويژه بر اين نكته ، تكيه مي كند كه هيچ نيروي ناسازواري در ميان نيست و سا مان فرمانروايي واپسگرايانه كنوني جانشيني ندارد ، در برابر همه ترفندهاي بركرسي قدرت نشستگان بيش از اين درنگ روا نيست و بايد هرچه زودتر به چاره گري پرداخت و بي شك در چنين هنگامه اي يك سازمان سياسي به تنهايي نمي تواند برآورنده نياز ملي در برچيدن بساط يكه تازي از ايران باشد چهل و شش سال پيش در زمانه اي همانند ، مصدق بزرگ با پديد آوردن جبهه اي كارساز توانست به پيكارهاي سلطه ستيزانه ايرانيان شكلي در خور دهد و جنبش ملي كردن صنعت نفت را به پيروزي رساند . از اين رو حزب ملت ايران با ستايش از تلاش هاي پراكنده اي كه به گونه هاي فردي و جمعي تاكنون در درون و بيرون كشور در راستاي رهايي ميهن از تنگناي كنوني انجام گرفته و با بهره برداري از آزمون تاريخي ياد شده ، شالوده ريزي جبهه اي فراگير را براي شكل سازماني دادن به جنبش خواستار مردم سالاري ، ضروري مي داند تا همه نيروهاي  هوادار استقلال ملي ، آزادي هاي فردي و اجتما عي و عدالت همگاني را همگام سازد .

حزب ملت ايران ، از همه زنان و مردان بيدار دل ، همه نخبگان گروه هاي اجتماعي ، كارگران ، كشاورزان ، پيشه وران ، كارمندان ، آموزشگران ، استادان ، دادرسان ، وكلاي دادگستري ، روزنامه نگاران ، هنرمندان ، دانشجويان و همه سازمان هاي سياسي ايستاده بخود انتظار دارد بدور از هرگونه نفاق ، از هيچگونه كوششي در راستاي بنيان گذاري جبهه خواستار مردم سالاري دريغ نورزند و با زنده داشت اسطوره همبستگي همگاني ، دشمن را بعقب نشيني وادار و راه رسيدن به هدف هاي ميهني را هموار كنند ” ”

 

درود بر روان جانباختگان انقلاب مشروطه

      درود بر روان ستارخان سردار ملي و باقرخان سالار ملي

 درود بر روان مصدق بزرگ

 درود بر روان داريوش و پروانه فروهر جانباختگان راه آزادي و شرف

 

           سه شنبه 13/05/1383 خورشيدي

دفتر اروپايي حزب ملت ايران