بازگشت به صفحه اول

 

 
 

بازداشت مجدد ۱۵ نفر از فعالین دانشجویی طیف چپ

خبرنامه امیرکبیر: در حالی که سخنگوی قوه قضاییه صبح دیروز، سه شنبه ۲۵ دی، خبر از آزادی قریب الوقوع ۱۱ نفر از فعالین دانشجویی چپ در بند را داد، خبر رسید روز دوشنبه دست کم ۱۵ نفر دیگر از دانشجویان طیف چپ بازداشت شده اند.

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر اسامی دانشجویانی که در روز دوشنبه بازداشت آن ها تایید شده را به این شرح اعلام کرد:

۱- مرتضی اصلاحچی، دانشجوی دانشگاه علامه

۲- بیتا صمیمی زاد، دانشجوی دانشگاه امیرکبیر

۳- آناهیتا حسینی، دانشجوی دانشگاه تهران

۴- سروش ثابت، دانشجوی دانشگاه شریف

۵- محمد پورعبدالله، دانشجوی دانشگاه تهران

۶- ساناز اللهیاری، خواهر مهدی اللهیاری دانشجوی در بند

۷- امین قضایی

۸- سروش دشتستانی

۹- بیژن صباغ

۱۰- کاوه عباسیان

۱۱- مرتضی خدمتی لو

۱۲- بهزاد باقری

این کمیته همچنین اعلام کرد خانواده این دانشجویان، ضمن اعلام این مطلب” که فرزندانشان از بعدازظهر روز گذشته، به منزل مراجعه نکرده و دستگاه های تلفن همراه آنان خاموش است.” نسبت به شرایط آنان ابراز نگرانی کردند.

همچنین خانواده امین قضایی و سروش دشتستانی، با تأیید خبر بازداشت این دو دانشجو، گفتند که مأموران وزارت اطلاعات، امروز با مراجعه به منزل آنان، اقدام به تفتیش و بازرسی منزل نمودند.

تاکنون از چگونگی بازداشت افراد نامبرده و محل نگهداری آنان اطلاعی در دست نیست. با این وجود به نظر می رسد، کلیه بازداشت شدگان به زندان اوین منتقل شده باشند. گفتنی است، هم اکنون شمار دانشجویان دربند به حدود ۶۰ تن رسیده است.

پیش تر در روزهای ۱۱ تا ۱۶ آذرماه، حدود ۳۰ تن از فعالان دانشجویی طیف چپ از سوی نیروهای اطلاعات بازداشت و به بند ۲۰۹ انتقال یافته بودند.

------

در دفاع از حقوق دانشجویان چپ

رشيد اسماعيلي
انسانها عقاید گوناگون دارند! بیان این مسئله از فرط وضوح ،مضحک به نظر می رسد. آدمیان نه فقط دستگاههای فکری متفاوت دارند، بلکه حتی ممکن است از آموزه های مشابه برداشتهایی متفاوت در ذهن بپرورند، ممکن ست آنچه که از دیدگاه ما چنان بداهتی دارد که قبول نکردنش «ابلهانه» به نظر می رسد، از نگاه دیگران، قبول کردنش «احمقانه» باشد، به همین سادگی دو گروه به وجود می آیند که هر یک آرا طرف مقابل را «احمقانه» یا «ابلهانه» فرض می کند!(1) چنین اختلافاتی در میان نوع بشر احتمالا قدمتی به درازای تاریخ دارد، برخورد با این «اختلافات» اما همیشه یکسان نبوده است، زمانی مخالفین فکری جز به «شقه کردن»یکدیگر رضا نمی دادند، در همین تاریخ خودمان مگر کم فیلسوف و عارف و حتی فقیه تکفیر شده داریم. برخورد با مخالف، تا سر حد «نابودی»، اما تنها خصوصیتی برای دنیای پیشا مدرن نبوده است،طی قرن بیستم نیز، در قلب اروپا و در سرزمینی که گوته،کانت، فوئرباخ و هگل را در بطن خود پروریده بود، مردی – آن هم با پشتیبانی مردم- بر سریر قدرت نشست که کارش از کتاب سوزی و خرد ستیزی «آغازید» و به آدم سوزی «انجامید». کمی آن سو تر جهان استالینیسم را تجربه کرد، حکومتی کمونیستی که بر گرده ی کارگران، سلطه ی وحشت برپا داشته بود و میلیون میلیون انسانهای بی گناه بودند که در کوره ی آرمانهای نا کجا آبادی می سوختند. می بینید که حالا تکرار آن جمله ی صدر نوشتار آننچنان هم بی حکمت و مضحک نمی تواند باشد. انسانها عقاید گوناگونی دارند، مشکل اما از آنجا آغاز می شود که دسته ای یا به هر قیمت در پی تحمیل عقیده ی خویش بر می آیند و یا به هر قیمت سودای حذف صاحب عقاید مخالف در سر می پرورانند و عجبا که جهان قرن 21 نیز هنوز از این بلیه در امان نیست: کیفر انسانها به جرم عقایدشان.
تمدن بشر به رنسانس وروشنگری که رسید با ادبیات انبوهی در زمینه ی مدارا مواجه شد، مشکل عدم مدارا اما با شعا حل شدنی نبود که« قتل عام بارتولمه» کم و بیش همزمان با رویش همین مفاهیم نو رویداد، سرانجام به حکم تجربه بود که آن مفاهیم نو بر ستونهای بنایی که عهدنامه ی وستفالی بنیان نهاده بود، «کاخ مدارا» را بنا کرد. بشر اما هنوز هم گاه گاه، گونه گونی عقاید و مدارا با مخالف را از یاد می برد و فاجعه می آفریند، در همین کشور خودمان هنوز سالهای زیادی نگذشته است از تجربیات تلخ بعد از انقلاب و دهه ی 60، آنجا نیز از کتاب سوزی آغاز شد تا به آدم سوزی رسید، مگر «کشتارهای دهه ی 60»، اگر نه از نظر تعداد که به لحاظ سبوعیت، چه کم داشت از «هولوکاست»؟ تاریخ ولی فراموش نمی کند که« توده ای» و «اکثریتی» از سرکوب «مجاهد» و «اقلیتی»، توی دلشان از خوشحالی غنج می زد، و مگر فراموش شده است آن همه دست افشانی انقلابیون بر نعش هویدا که محروم از تمام «حقوق» یک انسان ، «اعدام»، شد. ماشین سرکوب که راه می افتد، وقتی دامان مخالفین ما را بگیرد، گویی عین خیالمان نیست، به خودمان که می رسد حکایت همان شعر برتولت برشت است، چه می دانست آن جوان خام چپگرا که به خاطر اعدام انقلابی هویدا سراز پا نمی شناخت چه می دانست که فردا خود مغلوب این دژخیمان است؟ بازرگان اما آنچه را که جوانان در آینه نمی دیدند در خشت خام می دید، چقدر فریاد زد پیر مرد که «آقا اعدام نکنید» که «آقا این محاکمه ها قانونی نیست» و چقدر طعنه اش زدند همین جوانها که تو «مرد انقلاب نیستی» و راست می گفتند که او مرد انقلاب نبود، مردان انقلاب همانها بودند که در دو سوی ماجرا با کمی تقصیر بیشتر یا مقداری کمتر، نهال آزادی را پایمال خشم انقلابی خویش کردند، که اندیشه ی «آزادی» با انقلاب سازگار نیست و از چپگرایی انقلابی جر تبعیض و سرکوب و «نا برابری» بر نمی خیزد. بالاخره در آن تابستان سیاه 67 نیز شد آنچه شد، از درون حکومتیان جز آن مرجع آزاده و تن نسپرده به عجوزه ی هزار داماد قدرت، کس دیگر دم به اعتراض نگشود، که تاوانش را داد و هنوز می دهد(2). رو سیاهی برای همه ی آنهایی است، که از فردای 22 بهمن 1357، در برابر نقض حقوق هر انسانی از روسپیهای شهر نو تا هویدای نخست وزیر، از تقی شهرام تا...سکوت کردند. باری،همه ی آنهایی که فراموش کردند، هر انسانی –ولو مجرم- حقوقی دارد. و همه ی آنهایی که فراموش کردند، «عقیده، جرم نیست».
حالا جبر زمانه، دست روزگار، اقتضائات دیالکتیک تاریخ! یا هر چیز دیگری ما را در موقعیتی مشابه قرار داده است. آنان که فرسنگها دور از ما می اندیشند، به بند شده اند به جرم اعتقادشان. مباد که ما نیز روسیاهان تاریخ لقب بگیریم. قریب چهل دانشجو به طرفة العینی در بند شده اند و من در عجبم که جز از دانشگاه فریادی بر نمی خیزد(3).از این همه حزب و دسته و رسته که دلنگران انتخاباتند ، باید پرسید دلیل سکوتشان را. مگر اینها انسان نیستند؟ مگر حقوق بشر شامل حال اینان نمی شود؟ نکند با طرح مردمسالاری دینی خواستید از همین حالا خرجتان را سوا کنید که حقوق بشر تنها حقوق مومنین است؟نگذارید بار دیگر بیخ گوشتان فاجعه ای رخ دهد.
صورت مسئله مشخص است، جای گفتگو هم ندارد، عده ای دانشجو به هر دلیل خود را به اندیشه ای معتقد می دیده اند و بر این اساس فعالیتهایی مسالمت آمیز داشته اند. آنها بنا بر حق طبیعی خویش که حتی در همین قانون اساسی هم به رسمیت شناخته شده درون دانشگاه اعلام تجمع می کنند. تجمع آنها نه با «حمل سلاح» بود و نه حتی محورهایی که برای تجمع اعلام شده بود «مخل به مبانی اسلام». پس با کدام مجوز قانونی با تجمع کنندگان بر خوردی اینچنین سختگیرانه انجام شد؟ آیا آنچه پس از بازداشت تجمع کنندگان صورت گرفت مسیری قانونی بود؟ آیا نگه داشتن افراد برای روزهای طولانی در سلول انفرادی بدون حق وکیل، بدون حق ملاقات با خانواده و حتی بدون مشخص بودن اتهامات قانونی است؟ مگر این قانون آیین دادرسی کیفری را مجلس شورای اسلامی ننوشته؟ مگر شورای نگهبان آن را تایید نکرده؟ آیا نهادهای امنیتی از اجرای قوانین معافند؟ آیا جز این است که نقض کنندگان این قوانین نه فقط ناقض حقوق بشر[که خود قانونی جهانشمول است] که حتی زیر پا گذارندگان شرع و قانون نیز محسوب می شوند چرا که هیچ کجای شرع و قانون مجوز چنین برخوردی نمی دهد.
باری؛برخورد با دانشجویان چپ(4) نه تنها بر خلاف تمام موازین حقوق بشر که حتی بر خلاف نص قوانین جمهوری اسلامی نیز هست. اکنون وظیفه ی همه است که از حق بیان آزادانه ی اعتقادات، از حق فعالیت مسالمت آمیز سیاسی و از حق برخورداری این دانشجویان از یک دادرسی عادلانه، بی پروا و به صراحت دفاع کنند. دفاع از حقوق «افراد انسانی» فارغ از هر عقیده، جنسیت و مذهب و زبان، منشاء قومی و طبقاتی و تمایزاتی از این قبیل، حداقل اصلی است، که همه ی ما باید پیرامون آن به اجماع برسیم و بر اساس آن عمل کنیم. وگر نه ما نیز از رو سیاهان تاریخ خواهیم بود. 

1- این البته به این معنا نیست که هیچ معیاری برای سنجش درستی و غلطی اندیشه ها نمی توان به دست داد. بحث بر سر این است که صاحبان هر اندیشه ای باید در دارا بودن ان اندیشه و بیان آن آزاد باشند.این مبحث البته پیچیدگیهای حقوقی و فلسفی فراوانی دارد که اینجا، جایش نیست.
2- به جز آیت الله العظمی منتظری از گروههای داخل کشور گمان می کنم تنها نهضت آزادی بود که صراحتا در همان زمان به اعدامها اعتراض کرد. 
3- باید انصاف داد که طیفهای مختلف دانشجویان و فعالین و گروههای حقوق بشری داخلی و خارجی و حتی رسانه های بین المللی و تارنماهایی نظیر ادوارنیوز و خبرنامه ی امیر کبیر در این زمینه عملکرد مثبت و قابل قبولی داشته اند.
4- هنوز این یادداشت را به انتها نرسانده بودم که خبر بازداشت عده ای دیگر از دانشجویان چپگرا منتشر شد. ظاهرا دوستان عزیزم محمد پور عبدالله و مرتضی اصلاحچی نیز در بین دانشجویان بازداشت شده بوده اند. نمی دانم چه از من ساخته است جز آرزوی آزادیشان.

------

دانشجويان اعتراض مي کنند؛ مسئولين دستگير

موج تازه برخورد ها
daneshjoo633.jpgآرش معتمد

همزمان با آغاز دور جديدي از دستگيري دانشجويان آزاديخواه و برابري طلب، انجمنهاي اسلامي 37 دانشگاه کشور ‏نيز در بيانيه مشترکي با برشمردن جديدترين موارد سرکوب و اعمال فشار بر دانشگاه، خواستار توقف اين فشارها و ‏محدوديتها بر ضد جنبش دانشجويي شدند.‏

به گزارش کميته دانشجويي گزارشگران حقوق بشر، چند تن از فعالان دانشجويي دانشگاه هاي تهران، دوشنبه شب ‏بازداشت و بر اساس شنيده ها به بند 209 زندان اوين منتقل شدند. اين کميته اسامي بازداشت شدگان را به اين شرح ‏اعلام کرده است: مرتضي اصلاحچي، آناهيتا حسيني، سروش ثابت، محمد پورعبدالله، ساناز اللهياري[ خواهر مهدي‎ ‎اللهياري]، امين قضايي، سروش دشتساني و بيتا صميمي زاد.گفته مي شود تعداد بازداشتي ها بيش از اين است اما هنوز ‏اطلاعات موثقي در دست نيست.به نوشته کميته دانشجويي گزارشگران حقوق بشر، خانواده هاي اين دانشجويان اعلام ‏کرده اند که "فرزندانشان از‎ ‎بعدازظهر روز گذشته، به منزل مراجعه نکرده و دستگاه هاي تلفن همراه آنان خاموش‏‎ ‎است."‏

خانواده امين قضايي و سروش دشتستاني هم ضمن تاييد خبر بازداشت فرزندانشان از مراجعه ماموران امنيتي به منزل و ‏تفتيش وسايل خود خبر داده اند.به اين ترتيب شمار دانشجوياني که بعد از تجمع 16 آذر دستگير شده اند به حدود 40 تن ‏مي رسد.در همين ارتباط گروه دانشجويان آزاديخواه و برابري طلب دانشگاههاي سراسر کشوربا انتشار بيانيه اي ‏ضمن اعلام خبر اين دستگيري ها، "همه مردم ايران را به دفاع" از دستگير شدگان فرا خواند و خواستار آزادي فوري ‏اين دانشجويان شد.‏

بحث آزادي اين دانشجويان در شرايطي مطرح شده که هنوز سه دانشجوي دربند پلي تکنيکي، برغم تبرئه در دادگاه و ‏توديع وثيقه در مراجع قانوني، به علت مقاومت نهادهاي امنيتي و مسئولين زندان اوين، آزاد نشده اند. خانواده احسان ‏منصوري، مجيد توکلي و احمد قصابان در همين ارتباط و در نامه سرگشاده اي به رئيس قوه قضاييه با اشاره به اينکه ‏‏"دستور دادرس دادگاه" در مورد "آزادي سه جوان دانشجو" به اجرا درنيامده، نوشته اند: "اگر قرار بود که زندان ‏تصميم‌گير سرنوشت پرونده باشد دادرسان را از زندانبانان انتخاب مي‌کردند و به آنان پست قضائي اعطاء مي‌نمودند".‏

وضعيتي که محمد علي دادخواه، وکيل اين دانشجويان آن را در تاريخ قضايي ايران بي سابقه خوانده است. ‏
اما عليرضا جمشيدي، سخنگوي قوه قضاييه هنوز از آزادي دانشجويان حرف مي زند و حتي وعده مي دهد که: "مراحل ‏تحقيقات مقدماتي ۱۱ نفر از دانشجويان به زودي پايان مي يابد و طي روزهاي آينده اين افراد با تبديل قرار وثيقه آزاد ‏مي شوند". و اينها تازه 11 نفر از ده ها نفر دستگير شده تجمع 16 آذر هستند که هنوز در ميان آنها کساني قرار دارند ‏که بعد از گذشت روزها، هيچ خبري از آنها نيست.‏

در اعتراض به همين وضعيت است که انجمن هاي اسلامي دانشجويان 37 دانشگاه کشور نيز با صدور بيانيه اي به ‏موج جديد سرکوب فعالين دانشجوي اعتراض مي کنند و از جمله مي نويسند: "پس از ديدار وزير علوم دولت نهم طي ‏هفته هاي اخير با برخي تاثيرگذاران پشت پرده ي سياست، که دستي بر مذهب دارند و ردايي در حوزه و چشمي بر ‏قدرت، افزايش حجم فشار در دانشگاه ها و احضار و تعليق و بازداشت فعالين دانشجو گسترش يافته و شائبه ي تولد ‏اراده اي در ايجاد محدوديت هاي مضاعف و موج جديد سرکوب در دانشگاه را دامن زده است". ‏

در ادامه اين بيانيه با اشاره به بازداشت گسترده دانشجويان در سالروز 16 آذر، و "آنچه اين روزها در دانشگاه هاي ‏کشور مي گذرد" آمده است: "به سرکوبگران عقل ستيز بايد گفت که اقدام به برگزاري سمينار، سخنراني و مناظره و ‏هرگونه عمل مشابه در دانشگاه با پيش فرض "وجود خرد نقاد خودبنياد» نزد دانشجويان در نهاد مدرن دانشگاه است که ‏فرض وجود «آزادي بيان» و «انتقاد آزاد» در آن بديهي است. سايه افکندن هرگونه تقيد و شرطي بر اين ارکان مسلم ‏نهاد دانشگاه عنصر بالندگي و خلاقيت خردمدار دانشجو را خدشه دار خواهد ساخت. و جنگيدن با اين عناصر و ارکان ‏گرچه آسمان آرمانهاي دانشجوي آزاديخواه را اندک زماني غبارآلود مي کند، اما ايمان و روح آرمانگراي او از فرياد ‏مطالباتش سر نمي تابد و تقدير محتوم نام و عاقبتي ننگين و ميراثي ويران را نثار خردستيزان خواهد نمود".

در اين بيانيه در مورد آزاد نکردن دانشجويان پلي تکنيک و دستگيري هاي تازه دانشجويي هم چنين آمده: "هنوز قلم ‏قاضي بيطرف قوه ي قضايي در اعلام برائت سه دانشجوي دانشگاه امير کبير، احسان منصوري، مجيد توکلي و احمد ‏قصابان، پس از تحميل بيش از 8 ماه فشار و شکنجه ي انفرادي و زندان خشک نشده بود که فرياد شادي و بغض شوق و ‏پيروزي در حلقوم هزاران دانشجوي آزاديخواه و ظلم ستيز گره خورد و باز هم کينه توزي اساس برخورد و هجمه با ‏دانشجويان منتقد قلمداد گرديد و تاکنون بر خلاف مقررات و قوانين موجود اين سه دانشجو همچنان در زندان به سر مي ‏برند. انجمن هاي اسلامي ضمن اعلام حمايت بيدريغ از اين دانشجويان خواستار آزادي هر چه سريعتر آنان و اجراي ‏قانون و عدالت در حق ايشان هستند. علاوه بر اين قريب به 40 روز از بازداشت سعيد حبيبي، دبير اسبق تشکيلات ‏اتحاديه انجمن هاي اسلامي سراسر کشور [دفتر تحکيم وحدت] در محل کارش وهمچنين بازداشت بيش از 30 نفراز ‏فعالين دانشجويي چپ، ميگذرد. در حاليکه خانواده ي سعيد حبيبي در بيخبري کامل از سلامت او به سر مي برند. ما ‏نگراني عميق خود را از وقوع يک فاجعه ي انساني در نقض حقوق اين افراد اعلام داشته و خواستار تسريع در آزادي ‏ايشانيم."

اين بيانيه را انجمن هاي اسلامي دانشگاه هاي زير امضا کرده اند: "اراک، اصفهان، اميرکبير، ايلام، باهنر شيراز، ‏بيرجند، تربيت معلم تهران، تبريز و علوم پزشکي، چمران اهواز، خواجه نصيرالدين طوسي، دامغان، سمنان(مجمع ‏اسلامي دانشجويان)، سهند تبريز، سيستان و بلوچستان، شهرکرد، شيراز و علوم پزشکي، صنعت آب و برق عباسپور، ‏صنعتي شاهرود، صنعتي شريف، صنعتي شيراز، علامه طباطبائي، علوم اقتصادي، علوم پزشکي اهواز، علوم پزشکي ‏ايران، علوم پزشکي ساري، علوم پزشکي شهرکرد، علوم پزشکي کاشان، علوم پزشکي کرمانشاه، کاشان، کرمان، ‏کشاورزي و منابع طبيعي ساري، لرستان، مازندران، مشهد و علوم پزشکي، هرمزگان، همدان، هنر تهران."‏

------

مرتضی اصلاحچی بازداشت شد

ادوارنیوز: مرتضی اصلاح چی دانشجوی دانشگاه علامه و دبیر سابق انجمن اسلامی این دانشگاه روز گذشته بازداشت شده است.
به گزارش خبرنگار ادوارنیوز اصلاح چی در موج جدید بازداشت های دانشجویی دانشجویان چپگرا بازداشت شده است.
گفتنی است اصلاح چی در 18 تیرماه گذشته و در جریان یورش مسلحانه نیروهای امنیتی به دفتر سازمان ادوار تحکیم به همراه تعدادی دیگر از فعالان دانشجویی بازداشت، و پس از 1 ماه زندان به قید وثیقه آزاد شده بود.

------

بیتا نقاشیان از اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران از تاریخ 13 آذر و پس از شرکت در تجمع اعتراضی دانشجویان ناپدید گردیده است .

این فعال مدنی که در حوزه حقوق زنان و روزنامه نگاری نیز دارای سابقه فعالیت میباشد و در حال حاضر در حال تحصیل در رشته مترجمی زبان فرانسه می باشد بیش از 45 روز است که ناپدید گردیده است .

پیگیریهای متعدد خانواده این عضو فعالان حقوق بشر در ایران از مراکز قضائی و امنیتی تا کنون نتیجه ای در بر نداشته است و نظر به اینکه بازداشت وی برای این مجموعه محتمل گردیده است.

این مجموعه ضمن ابراز نگرانی نسبت به سلامتی خانم نقاشیان خواهان حمایت تشکلات حقوق بشری و دانشجویی از این فعال مدنی می باشد.

دبیر خانه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

------

دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد یا خانواده ایلناز جمشیدی

ادوارنیوز: دوشنبه 24 دی ماه دانشجویان دانشگاه های آزاد به دیدار خانواده ایلناز جمشیدی دانشجوی بازداشت شده دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز رفتند. حضور دانشجویان دانشگاه های آزاد، با ملاقات خانواده ایلنازجمشیدی بعد از 40 روز با او مصادف شده بود که این امر شادمانی و سرور را در بین خانواده و دوستان و دانشجویان دانشگاه آزاد به همراه داشت. در ابتدای مراسم سلمان سیما از فعالان دانشجویی دانشگاه آزاد با ابراز خرسندی از این موضوع و آرزوی آزادی کلیه دانشجویان دربند علت انجام چنین دیداری را اعلام همبستگی دانشجویان دانشگاه آزاد با خانواده ایلنازجمشیدی ذکر کرد. مادر ایلناز جمشیدی نیز وضعیت او را تشریح کرد و از حضور دانشجویان دانشگاه آزاد بسیار استقبال نمود.
همچنبن الیاس خلج یکی از فعالین دانشجویی دانشگاه تهران جنوب با اعلام همبستگی با خانواده جمشیدی و ستودن روحیه این خانواده برای آزادی کلیه دانشجویان دربند ابراز امیدواری نمود.
سپس خانم شیوا نظرآهاری عضو کمیته ی دانشجویی گزارشگران حقوق بشر به روند بازداشت دانشجویان اشاره کرد و افزود:«بازداشت های اخیر دانشجویان با بازداشت خانم ایلناز جمشیدی (دانشجوی دانشگاه آزاد تهران مرکز) و انوشه آزاد بر در روز 11 آذر و ربوده شدن سعید حبیبی آغاز شد و با بازداشت تنی چند از دانشجویان دانشگاه مازندران ادامه یافت که از بین دانشجویان دانشگاه مازندران اکنون آرش پاکزاد در اعتصاب غذا به سر می برد. تا هفته بعد آن تعداد بازداشتی ها به 40 نفر رسید. که هنوز از طیف دانشجویان چپ در تهران کسی آزاد نشده است. و اطلاعات رسیده حاکی از آن است که اکثر دانشجویان در بند 209 در سلول انفرادی هستند و تا قبل از امروز هیچ کدام با خانواده ها خود ملاقات نداشتند و دانشجویانی مانند علی کلایی (دانشجوی دانشگاه آزاد واحد شهریار) هم هیچ تماسی با خانواده خود نداشتند. خانم نظری آهاری در ادامه فعالیت ها و پیگری های خانواده ها را تحسین کرد و پیگری ایشان را فوق العاده با اهمیت دانست و ملاقات خانواده جمشیدی با ایلناز را نتیجه این پیگیری ها ارزیابی کرد.
همچنین وی از تجمعی که در نروژ برای حمایت از دانشجویان برگزار شده گفت و از ارتباط برقرار کردن با دانشجویان دانشگاه های دیگر جهان و ایجاد حساسیت در آنها درباره دانشجویان ایرانی گفت. وی در آخر درباره ی فعالیت هایی که در آینده قرار است برای آزادی دانشجویان دربند انجام می شود هم توضیحاتی داد.
در ادامه سلمان سیما نیز از لزوم ایجاد حساسیت در بین دانشجویان دانشگاه های جهان گفت و به تاثیر بسیار مثبت اعلام همبستگی دانشجویان فرانسه و ایتالیا و تجمعات برگزار شده درپاریس و رم در آزادی بعضی از دانشجویان پلی تکنیک اشاره کرد.
مهرداد رحیمی دبیر سابق کانون دانشجویان مسلمان دانشگاه آزاد تهران مرکز هم در ادامه به ایراد سخن پرداخت. وی گفت: «متاسفانه هر روز فشار ها و مشکلات بر فعالین جنبش دانشجویی، زنان ، کارگران، معلمان و.... بیشتر می شود اما باید بپذیریم که در این میان دانشجویان هزینه بیشتری می پردازند. روزگاری فعالیت دانشجویی وجنبش دانشجویی مترادف با فعالین دانشگاه های دولتی بود ولی امروز شاهد حضور پر رنگ و گسترده دانشجویان دانشگاه آزاد در این عرصه هستیم که با وجود محدودیت ها و فشارهای مضاعف با جدیت تمام به فعالیت خود ادامه می دهند. که بازداشت ایلناز جمشیدی به خوبی گواه بر این مدعاست. وی در پایان خبر از تشکیل کمیته پیگیری ازادی دانشچویان دانشگاه ازاد در بند خبر داد و تصریح کرد:« امیدواریم این کمیته تمام تون خود را در دفاع از حوق انسانی دانشجویان زندانی به کار گیرند.»
بعد از آن یونس زارعیون دبیر سابق تشکل آرمان دانشگاه آزاد واحد تبریز به نمایندگی از دانشجویان تبریزی با خانواده جمشیدی اعلام همبستگی نمود. وی ضمن اشاره بر فشارهای وارده بر فعالان قومی در آذر بایجان گفت: «اکنون شدت بر خوردها بسیار بالا گرفته است. به عنوان نمونه آقای سعید متین پور از فعالان قومی آذربایجان متحمل 210 روز زندان انفرادی می شوند که این به نوبه خود یک رکود است. در حال حاضر ما در یک سیستمی زندگی می کنیم که اگر افراد سیاسی هم نباشند امکان بازداشت آنها به خاطر سبک زندگی شان هم ممکن است.» وی در ادامه ی سخنان اش بر لزوم هوشمندی هر چه بیشتر دانشجویان را تاکید کرد و با مقایسه شرایط امروز جامعه ایران با اروپای قبل از رونسانس افزود: «آن زمان که گالیه از گردش زمین به دور خورشید گفت مورد مخالفت قرار گرفت و محاکمه شد امروز هم ما همین بدیهیات را می گوییم و با ما و دوستانمان بر خورد می شود. آن چیزی که جامعه سنتی را تهدید می کند تهدید علمی وعقلانی است.»
بعد از ایشان آقای سعید حائری از فعالان دانشگاه آزاد تهران شمال گفت: «در حالی که فضای رخوت کل جامعه را فرا گرفته است امثال خانم جمشیدی به ما یاد آوری می کنند که هنوز کسانی برای زندگی فعالیت می کنند من این گونه فعالیت ها را فعالیت سیاسی نمی دانم این فعالیت ها فعالیت برای زندگی است من به خانواده خانم جمشیدی شاد باش می گویم. که در این میان ودر این شرایط نا به هنجار زندگی این چنین جوانی را تربیت کرده است».
در ادامه آقای امیرشیخ السلامی از دانشجویان فارغ التحصیل دانشگاه آزاد تهران جنوب با اشاره به اینکه در این کشور ما هیچ جایی را نداریم که فریاد خود را به گوش آن برسانیم و داد خود را بستانیم. به طوری که همه نهاد ها منصوب می باشند و تاریخ نشان خواهد که سیتسم کنونی حاکم بر ایران عادل بوده یا خیر، پرداخت هزینه در راه رسیدن به ازادی را امری بدیهی دانست. وی در پایان ضمن تمجید از شجاعت ایلناز جمشیدی با تبریک به خانواده ایشان به دلیل داشتن چنین فرزندی با ذکر سخنی از دکتر محمد مصدق که به نادیده گرفتن شدن حقوق ملت از سوی حاکمان اشاره داشت سخن خود را پایان داد.
یکی دیگر از فعالین دانشجویی دانشجویان دانشگاه آزاد تهران مرکز هم در این دیدار تصریح کرد: «درست است که بازداشت خانم جمشیدی برای خانواده اش دردناک است ولی در شرایطی که اجازه هیچ گونه فعالیتی در دانشگاه آزاد داده نمی شود وجود امثال خانم جمشیدی به ما دلگرمی می دهند که در بین دانشجویان دانشگاه آزاد هم مانند خانم جمشیدی وجود دارد و ما به فعالیت ها یمان امیدوار می شویم و اگر حق ایلناز زندان است همه ما هم باید به زندان برویم چون ما هم چیزی جز خواسته های او نمی خواهیم.» وی در آخر از خانواده جمشیدی تشکر کرد که اینچنین استوار و بی دریغ حامی دخترشان بوده اند و لحظه ایی در حمایت از او از پای نایستاده اند.
آقای حمید صمیمی عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه آزاد کرج نیز ضمن اعلام همبستگی با خانواده ایلناز جمشیدی گفت: من افتخار می کنم که در اینجا پیش شما هستم و خانم جمشیدی باعث دلگرمی ما در دانشگاه آزاد می باشند. این گونه دیدارها حداقل کاری است که می توان انجام داد و این وظیفه انسانی ماست.
در ادامه نیز یکی از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد تهران مرکز هم گفت: از هدف انقلاب که آزادی بوده است بسیار دور شده ایم و من به عنوان یک خانم افتخار می کنم خانمی مثل ایلناز جمشیدی در دانشگاه آزاد وجود دارد. امیدوارم ادامه دهنده راه این دختران باشیم.
بعد از آن دانشجویان اشعاری از سروده های خود را تقدیم به ایلناز جمشیدی و خانواده ی وی و دیگر دانشجویان در بند کردند که جلسه را تحت تاثیر قرار داد.
در ادامه دیدارخانم آزادبر (مادر انوشه آزاد بر که همراه با ایلناز جمشیدی در 11 آذر بازداشت شده بود) از ملاقات خود با انوشه گفت: «امروز که به دیدار انوشه رفتیم از ذکر مصیبت خودداری کردیم انوشه آزادبر روحیه خوبی داشت و نمی دانست که کی بازجویی هایش تمام می شود و ایشان هنوز در زندان انفرادی است».
کاوه برادر ایلناز جمشیدی در سخنانی ضمن تشکر از حضور دانشجویان دانشگاه های آزاد گفت: حضور شما من را بسیار شگفت زده کرد که در دانشگاه آزاد اینچنین تحولی رخ داده و امثال شما در این دانشگاه وجود دارند و حضور شما قابل تحسین است وی در ادامه از ملاقات امروز خود با ایلناز گفت که:« علیرغم فشار هایی که در دوران بازداشت بر ایلناز آمده وی هنوز مقاوم است و نشکسته است و روحیه بسیار خوبی داشت و امیدواریم هرچه زود تر آزاد شود.»
در آخر هم سلمان سیما ضمن اشاره به اقدامات دانشجویان دانشگاه آزاد در تجمع 18 آذر دانشگاه تهران به منظور دفاع از دانشجویان در بند این دانشگاه براتحاد بین گروه های دانشجویی در دفاع از حقوق بشر تاکید کرد و آنرا کار ساز دانست. وی با نام بردن از دانشجویان زندانی دانشگاه آزاد از جمله علی کلایی ، بهرام شجاعی، یاسر گلی ، سهراب کریمی، مهدی نوری وهادی حمیدی شفیق و ..... خطاب به خانواده جمشیدی گفت: «فرزند شما تنها نمی باشد. و ما در دانشگا های ازاد دوستانمان را تنها نخواهیم گذاشت.هرچند ما دانشجویان برای روحیه دادن به شما آمده بودیم ولی انصافا خودمان هم با دیدن چنین خانواده ای روحیه گرفتیم. جا دارد که شما با این روحیه به دلداری و امید بخشی به سایر خانواده ها بپردازید.» وی همچنین ابراز امیدواری کرد که در روز آزادی ایلناز جمشیدی به دیدار خانواده ایشان بیایند.

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

رجوع به مطالب مشابه