ابراز «نگرانی شدید» کلینتون از اتهام جاسوسی علیه صابری
هیلاری کلینتون در پاسخ به پرسش خبرنگاران در زمینه متهم شدن خانم صابری به جاسوسی از سوی مقام های ایران گفت: ما از شنیدن این خبر شدیدا نگران شده ایم.
۱۳۸۸/۰۱/۲۰
رادیو فردا:
وزیر امور خارجه آمریکا، روز چهارشنبه از اتهام های وارده به رکسانا صابری، روزنامه نگار ایرانی – آمریکایی مبنی بر «جاسوسی» شدیدا ابراز نگرانی کرد.
هیلاری کلینتون در پاسخ به پرسش خبرنگاران در زمینه متهم شدن خانم صابری به جاسوسی از سوی مقام های ایران گفت: ما از شنیدن این خبر شدیدا نگران شده ایم.
وی اظهار داشت که وزارت امور خارجه آمریکا از طرف سوئیسی خواسته است تا اطلاعات «دقیق و به روز» درباره این موضوع کسب کند.
سوئیس حافظ منافع آمریکا در ایران به شمار می رود.تهران و واشینگتن از سه دهه پیش که سفارت آمریکا در ایران از سوی دانشجویان موسوم به پیرو خط امام اشغال شد با یکدیگر رابطه دیپلماتیک ندارند.
وزیر امور خارجه آمریکا گفت: «من، چون بقیه بخش های این وزارتخانه، این موضوع را از نزدیک دنبال می کنم و امیدوارم که وی (صابری) به سرعت آزاد شده و نزد خانواده خود بازگردد.»
رکسانا صابری ۲۲ بهمن ماه سال قبل دستگیر شد و مقام های ایران می گویند، وی بدون داشتن مجوز فعالیت مطبوعاتی، گزارش تهیه می کرده است.
روز چهارشنبه، حسن حداد، معاونت امنیت دادسرای عمومی و انقلاب تهران درباره اتهام های رکسانا صابری به خبرگزاری ایسنا گفت: «وی بدون مجوز خبرنگاری و تحت عنوان خبرنگار، فعالیت های جاسوسی انجام می داده است که مدارک در پرونده موجود است و وی نیز تمام اتهامات را پذیرفته است.»
به گفته آقای حداد، پرونده خانم صابری «با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه انقلاب ارسال شده است و در حال حاضر در یکی از شعبات دادگاه انقلاب در حال رسیدگی است.»
این مقام قضایی تابعیت دو گانه این روزنامه نگار ایرانی – آمریکایی را رد کرده و گفته است: «وی دارای تابعیت ایرانی است، پاسپورت و شناسنامه ایرانی دارد و با مدارک ایرانی وارد کشور شده است.»
ماه گذشته و در جریان کنفرانس بین المللی افغانستان در لاهه هلند، هیلاری کلینتون اعلام کرد، نامه ای به هیئت ایرانی شرکت کننده در این نشست تسلیم شد که در آن خواستار رسیدگی ایران به وضعیت صابری و دو آمریکایی دیگر شده ایم.
اشاره وی به روشن شدن وضعیت عشاء مومنی دیگر ایرانی – آمریکایی متهم به اقدام علیه امنیت ملی و رابرت لوینسون، عضو سابق پلیس فدرال آمریکا، اف بی آی، است که از هشتم مارس سال ۲۰۰۷ در جریان سفر به جزیره کیش ناپدید شده است.
خانم صابری ۳۱ ساله است، مادر او ژاپنی و پدرش ایرانی است و در ایالت داکوتای شمالی آمریکا بزرگ شده است. وی به مدت شش سال در ایران زندگی می کرد. وی در سال های گذشته با شبکه های بی بی سی، رادیو «ان پی آر» و سایر نشریات بین المللی همکاری داشته است.
والدین خانم صابری که در هفته جاری با سفر به تهران با دختر خود در زندان اوین دیدار کردند از آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، خواسته اند تا دختر آنها آزاد شود و از وضعیت روحی او به شدت ابراز نگرانی کرده اند.
به رغم اینکه قوه قضائیه ایران در اسفندماه اعلام کرده بود که رکسانا صابری «ظرف چند روز آینده» آزاد می شود ولی وی همچنان در بازداشت به سر می برد.
----
نامه ای زندانی سیاسی انور حسین پناهی به دبیرکل سازمان ملل
پنجشنبه ، 20 فروردين 1388
دبیر کل محترم سازمان ملل متحد . جناب آقای بان کی مون
با سلام و آرزوی موفقیت در ایجاد دنیای پر از صلح و دوستی و بدور از تبعیض و جنگ و گرسنگی
احتراما، باستحضارمیرساند اینجانب زندانی سیاسی انور حسین پناهی که در تاریخ 1386/8/15 خورشیدی ازسوی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران در شهرستان قروه استان کردستان دستگیر و به مکانی نا معلومی انتقال یافتم . در طول بازداشت در آن مکان همواره در سلول انفرادی و تحت وحشیانه ترین شکنجه ها و فشارهای روحی و روانی قرار گرفتم . در جریان بازجوییها و فشارهای نیروهای اداره اطلاعات اینگونه تفهیم و اتهام شدم که اینجانب با اپوزسیون کرد مخالف رژیم جمهوری اسلامی ایران ارتباط و همکاری داشته ام .
علی رغم سخت ترین شکنجه های روحی و جسمی همواره با قاطعیت تمام اتهامات وارده را رد کرده و آنان را بی پایه و اساس می دانستم و مکرراً بر بی گناهی خود پای فشرده ام. به هر روی پس از گذران مدت زمانی طولانی درسلول انفرادی و تحمل انواع شکنجه و فشارها به زندان مرکزی شهرستان قروه انتقال یافتم. پس از ورود به آن مکان و کتبی و شفاهی از مسئولین قضایی مربوطه تقاضای تعیین تکلیف و صدور حکم آزادی را نمودم . اما متاسفانه با بی توجهی مسئولین و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت مواجه شدم و در اعتراض به چنین واکنشهایی مبادرت به اعتصاب غذا نمودم. پس از پانزده روز از دوران اعتصاب غذا به خاطر ضعف شدید جسمانی به بهداری زندان منتقل و تحت درمان قرار گرفتم . اما در نهایت تعجب در حالی که سرم به بدنم وصل بود با همان وضعیت به زندان مرکزی سنندج انتقال یافتم .
در سنندج با وعده مسئولین قضایی و ریاست زندان به پیگیری پرونده ام به اعتصاب غذای خود پایان دادم . اما در نهایت حیرت و ناباوری و با وجود رد تمامی اتهامات در طول بازجویی ها و اعلام عدم هر گونه دخالت سیاسی در زندگی اجتماعی خود . بدون حق استفاده از وکیل شخصی در شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به حکم غیره انسانی اعدام محکوم شدم .
عالی جناب
قضاوت نا عادلانه دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران خانواده ام را که تا آن روز برای آزادیم ثانیه شماری میکردند ، شوکه کرد. از همین روی یکی از برادرانم بنام اشرف حسین پناهی مصمم به پیگیری این کار شد و جهت رفع ظلم وارده به من و خانواده ام دست به دامن همه چیز و همه کس شد از مسئولین رده بالای حکومتی اسلامی در پایتخت گرفته تا سازمانهای حقوق بشری خارج از کشور . او تنها کسی بود که من و خانواده ام دلخوش به تلاش و پی گیری اش بودیم . اما در کمال حیرت و ناباوری در مورخ 6/7 /1387 خورشیدی در یک جریان بسیار مشکوک جان خود را از دست داد در حالی که 3 فرزند کوچک از خود و دلی زخمگین از نبود چنین برادری برای من به جای گذاشت .
در جریان اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کرد در زندانهای حکومت جمهوری اسلامی ایران بنده نیز به همراه دیگر زندانیان در زندان مرکزی شهر سنندج در اعتراض به تبعیض های نژادی ،قومی و مذهبی و همچنین وضعیت بسیار بد سیستم قضایی در ایران و ....مبادرت به اعتصاب غذا به مدت 45 روز نمودم.
حال نیز با محکومیت اعدام تمام اوقات شب و روز خود را در ترس و وحشت میگذرانم. این در حالی است که شرایط نا مساعد و بسیار بد و غیره انسانی در زندان هر لحظه درتضاد بیشتری با قوانین بین المللی و اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل که ایران به عنوان یکی از اعضای آن سازمان تمامی آنها را پذیرفته و متعهد به اجرای آن است قرار می گیرد. خانواده ام نیز که متشکل از پدر و مادری پیر و ناتوان و همسر و سه فرزند صغیر برادر میباشند . در ناراحتی و سختی امرار معاش بدور از هر گونه منبع درآمدی قرار گرفته اند .
لذا از آن مقام محترم استدعا دارم به هر نحوی که صلاح می دانند در این مهم من و خانواده ام را یاری نمایند . بی شک چنین اعمالی بر اعتبار و حیثیت سازمان ملل متعهد افزون می گرداند و شبهه ی ایجاد سازمان دوول را از بین می برد. به امید رسیدن به دنیای آزاد و خالی از خشونت.
با سپاس
زندانی سیاسی . انور حسین پناهی 1388/1/17 خورشیدی
----
فشارهای وزارت
اطلاعات و صداقت رئیس زندان اوین علیه زندانیان سیاسی بند
350
بنابه گزارشات رسیده از بند 350 زندان اوین ،فشارها و اذیت آزارها علیه
زندانیان سیاسی بند 350 همچنان ادامه دارد.
در سال جدید زندانیان سیاسی از داشتن ملاقات حضوری با خانواده های خود محروم
هستند. بعضی از خانواده که از شهرستانهای دور با طی مسافتهای طولانی به زندان
اوین مراجعه کرده بودند تا بتوانند با عزیزان خود را ملاقت کنند ولی آنها را از
ملافت حضوری محروم کردند.
فرزند زندانی سیاسی ظهور نبوی که نزدیک به 7 ماه است ازدیدن پدر ش محروم بود.
او همچنین در ایام عید نوروز از بودن در کنار پدر محروم بود، با شوق و اشتیاق
فراوان از سمنان عازم زندان اوین شد تا اینکه بتواند در آغوش پدر خود قرار گیرد
ولی در آخرین لحظات به آنها گفته شد که حق ملاقات حضوری را ندارند.
قطع ملاقاتهای حضوری زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین با خانواده هایشان
بدستور وزارت اطلاعات و صداقت رئیس زندان اوین صورت گرفته است. وزارت اطلاعات و
صداقت علت قطع ملاقات حضوری را برگزاری مراسم سال تحویل خانواده ها در پشت
دیوارهای زندان اوین می باشد.مراسم سال تحویل که هر ساله خانواده ها در پشت
حصارهای زندان اوین برگزار می کردند . امسال با یورش وحشیانه ، ضرب و شتم و
دستگیری توسط مامورین وزارت اطلاعات و گارد از برگزاری آن ممانعت کردند.
در حال حاضر چند برابر ظرفیت بند 350 زندان اوین زندانی در آن جای داده اند
و نه تنها بر امکانات اولیه این بند چیزی افزوده نشده است بلکه از 6 دستشوئی
موجود 3 دستشوئی را تخریب کرده اند و شرایط را بر زندانیان سختر کرده اند.
وضعیت غذائی زندانیان به لحاظ کمی و کیفی تنزل شدید یافته و اکثر وعده های شام
و صبحانه آنها سیب زمینی است .
زندانیان سیاسی از معالجات پزشکی همچنان محروم هستند که از جملۀ آن آقای علی
صارمی که از کاهش بینائی رنج می برد و نیاز مبرم به عینک طبی دارد و علیرغم
گذشت ما ه ها پیگیری هنوز در این مورد اقدامی نشده است .آقای صارمی از
ناراحتیهای دیگر رنج می برد و نیاز مبرم به عمل جراحی دارد ولی تا به حال در
این باره هیچگونه اقدامی نشده است.
فعالین حقوق بشر و
دمکراسی در ایران،عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان سیاسی ، محدود کردن امکانات
اولیه،قطع ملاقات حضوری زندانیان سیاسی با خانواده هایشان را محکوم می کند و
از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات فوری برای
پایان دادن به فشارهای مستمر و سیستماتیک علیه زندانیان سیاسی در ایران است.
فعالین حقوق بشر و
دمکراسی در ایران
20
فروردین 1388 برابر با 9 آپریل 2009
----
عدم شفاف سازی در خصوص پرونده بازداشت نوكیشان مسیحی
پنجشنبه ، 20 فروردين 1388
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران:
دو تن از هموطنان مسیحی كه در تاریخ ۱۵ اسفند ماه ۱۳۸۷توسط ماموران امنیتی و لباس شخصی در آپارتمان محل اقامت خود در تهران بازداشت شده بودند با گذشت بیش از ۳۵ روز همچنان در وضعیتی نامعلوم در زندان اوین بسر می برند.
به گزارش كمیته مسیحیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دو تن از هموطنان مسیحی بنامهای خانمها "مرضیه امیری زاده" ۳۰ ساله و " مریم رستم پور" ۲۷ ساله كه در تاریخ ۱۵ اسفند ماه ۱۳۸۷ ( ۵ مارچ ۲۰۰۹) توسط ماموران امنیتی و لباس شخصی در آپارتمان محل اقامت خود در تهران بازداشت شده بودند با گذشت بیش از ۳۵ روز همچنان در وضعیتی نامعلوم در زندان اوین بسر می برند.
خانواده و بستگان این بازداشت شدگان در ایام نوروز با مراجعه به مراكز امنیتی و قضایی و زندان اوین خواستار آزادی عزیزانشان شده بودند كه مسئولین ذیربط در پی بهانه جویی جهت عدم آزادی آنان جمعا مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان قرار وثیقه صادر نمودند.
بنا بر گزارش رسیده، خواهر زندانی "مرضیه امیری زاده" روز شنبه مورخ ۱۵ فروردین ماه سالجاری به همراه یك وكیل بمنظور بر عهده گرفتن امور وكالت ایشان و سپردن وثیقه اعلام شده به مقامات مربوطه مراجعه می كنند، كه مسئولین ضمن نپذیرفتن وثیقه و مخالفت با آزادی موقت آنان متذكر شدند به دلیل مشخص نبودن اتهام این بازداشت شدگان و انجام مراحل تحقیقات، حضور وكیل هم اكنون الزامی نیست.
این مقام مسئول همچنین اضافه كرد بدلیل اینكه پرونده این بازداشت شدگان مسیحی همچنان در دادگاه انقلاب ( واقع در اول خیابان معلم) می باشد و تاكنون بدست ما نرسیده نمی توان برای آزادی موقت آنان تصمیمی گرفت.!
بنا بر این گزارش، خانواده این افراد برای كسب اطلاعات بیشتر به دفتر آقای شاهرودی رئیس قوه قضائیه مراجعه نمودند كه از سوی آن دفتر به ایشان اعلام گردید كه مورد جدیدی در پرونده این بازداشت شدگان مسیحی پیدا شده كه ممكن است قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی مورد قبول واقع نگردد و یا اینكه قرار وثیقه برای بررسی های بیشتر پرونده به قرار بازداشت تغییر پیدا كند.!
شایان ذكر است پیش از این، ماموران امنیتی پس از بازداشت این نوكیشان مسیحی آنان را به بازداشتگاه وزراء شعبه ۲ دادگاه انقلاب بخش امنیت ملی انتقال داده بودند و در آنجا برای گرفتن اعتراف، بدفعات آنان را مورد بازجویی های طولانی و زیر فشارهای شدید روحی قرار دادند و پس از آن اتهام این شهروندان مسیحی را « اقدام علیه امنیت ملی » بدون ذکر مصداق عنوان كردند.
كمیته مسیحیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران؛ تداوم بازداشت، مبهم بودن اتهام و عدم شفاف سازی در خصوص پرونده مذكور و همچنین روند توام با نقض حقوق همچون، عدم اجازه ملاقات با خانواده ، عدم دسترسی به وكیل را مایه نگرانی و عملی غیر قانونی می داند و اینگونه اعمال را مغایر اصل ۳۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی مبنی بر اینكه در صورت بازداشت شخص ، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد ارزیابی می نماید، این در شرایطی است كه این شهروندان مسیحی با گذشت ۳۵ روز از بازداشت آنان هنوز مورد هیچ گونه تفهیم اتهامی با ذکر مصداق برای ادامه بازداشت طولانی خود از جانب مقامات قضایی كشورقرار نگرفته اند.
این کمیته، بر این اساس اعلام می دارد هر نوع اتهام سیاسی در رابطه با این نوكیشان مسیحی كه از طریق اعمال فشار برای اخذ آنچه كه اقرار خوانده می شود مطرح شود،خلاف حقیقت بوده و آنان تنها بجرم اعتقادات دینی و اندیشه خود در بازداشت بسر می برند.
گفته می شود "مریم و مرضیه " در بند ۲ بازداشتگاه موقت زندان اوین در كنار ۲۷ زن زندانی دیگر بسر می برند كه بر طبق گزارش ها هر دو آنان در حال حاضر به لحاظ روحی و فشارهای شدید در شرایط بدی قرار دارند.
|