|
تشنج در کوی دانشگاه تهران
دانشجويان معترض، اين اقدام دولت نهم در آستانه انتخابات را يک مانور تبليغاتي جهت جلب آراي دانشجويان و توهين به ساحت دانشگاه و دانشجو تلقي کردند.
۲۸ ارديبهشت ۱۳۸۸
تابناک: دولت نهم در ادامه توزيع بن و هديه نوروزي در ميان دانشجويان در آستانه انتخابات، توزيع بن در کوي دختران شهيد چمران دانشگاه تهران را آغاز کرد که با واکنش تند دانشجويان روبهرو شد.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، عصر روز يکشنبه 27 ارديبهشت ماه، مسئولان کوي شهيد چمران دانشگاه تهران، قصد توزيع سه هزار قطعه بن پنجاه هزار توماني را در میان دانشجويان داشتند که با واکنش و اعتراض دانشجويان دختر روبهرو شدند.
دانشجويان معترض، اين کار دولت نهم در آستانه انتخابات را مانور تبليغاتي برای جلب آراي دانشجويان و توهين به ساحت دانشگاه و دانشجو تلقي کردند. از آغاز توزيع بنها که با عنوان هديه به دانشجويان داده ميشد، فضاي کوي دانشگاه متشنج شد و معترضان خواستار توضيح مسئولان کوي در ارتباط با اين اقدام دولت شدند.
دانشجويان تا ساعاتي در حالت اعتراض بوده و خواستار روشن شدن ابعاد اين ماجرا بودند.
گفتنی است، پيش از اين نيز در ايام نوروز، احمدي نژاد سرزده با حضور در خوابگاه کوي دانشجويان دختر دانشگاه تهران، اقدام به توزيع چک پول در میان دانشجويان کرده بود و این در حالی بود که دولت در دفاع از اين کار رئيسجمهور، آن را هديه نوروزي احمدينژاد به دانشجويان دانسته بود.
----
معاون دانشجويي دانشگاه تهران: تقسيم شبانه ۲۵۰ ميليون تومان در ميان دانشجويان توسط دولت
خبرنامه اميرکبير:
روزي كه كروبي در انتخابات ۸۴ وعده ارائه ۵۰ هزار تومان به هر ايراني را مطرح كرد، كمتر كسي فكر ميكرد اين شعار از سوي احمدينژاد در انتخابات چهارسال بعد عملي و پروژه ۵۰ هزار توماني از سوي رئيسجمهور اجرايي شود: دختران كوي فاطميه شب يكشنبه، يك به يك به دفتر كوي فراخوانده شدند و با پاكتي سفيدرنگ در دستانش به اتاقهاي خود بازگشتند. درب اين پاكتها بسته بود و ضخامت دو ميليمتري آنها خبر از هديه ديگري داشت. هديهاي كه به گفته معاون دانشجويي دانشگاه تهران از سوي رئيسجمهور به دانشجويان اهدا شده است اما چرا اكنون؟
اولين خبر را دانشجوي ساكن خوابگاه به اعتماد ملي داد. او ماجراي توزيع اين هدايا را اينچنين نقل كرد: حدود ۲۰ روز پيش مسوولان خوابگاه از دانشجويان خواستند تا كدهاي ملي خود را اعلام كنند و دانشجويان هم اين كار را انجام دادند. مسوولان خوابگاه اعلام كردند كه قرار است هدايايي از جانب نهاد رياستجمهوري به دانشجويان داده شود.اين دانشجو همچنين مدعي شد كه اين هدايا از سوي بسيج دانشجويي در ميان دانشجويان پخش شده است. هديه اهدا شده به دانشجويان شامل يك سيبا كارت بانك ملي به مبلغ ۵۰ هزار تومان در پاكت سفيدي بود كه روي آن «هديهنهاد رياست جمهوري»درج شده است. البته دانشجويان از اين هديه نابهنگام خشنود نشده بودند و آن را توهين به خود تلقي كردند. برخي از آنها هم تصميم به استرداد آن گرفتند.
يكي از اين دانشجويان گفت: در كشوري كه بخشي از مردمش به نان شب محتاج هستند، پخش پول ميان دانشجويان تحصيلكرده چه معنايي جز تحقير دارد؟ دقيقا يك ماه پيش بود كه رئيس دانشگاه تهران در خصوص اين هدايا توضيحاتي را ارائه كرده بود. فرهاد رهبر در آن زمان از اعتبار اختصاصيافته به دانشجويان كوي اظهار بياطلاعي كرد اما اختصاص اين اعتبار را مصوبه دولت عنوان كرد که تنها به دانشجويان دختر دانشگاه تهران تعلق ميگيرد. خلاف اظهارات فرهاد رهبر، اين هديه تنها شامل دانشجويان دختر كوي نشد؛ اواخر فروردينماه بود كه دانشجويان پسر دانشگاه مادر تهران هم هداياي خود را دريافت كردند. اينبار هدايا در قالب بن كتاب در ميان دانشجويان توزيع شد.
معاون دانشجويي دانشگاه تهران هم پخش پول ميان دانشجويان كوي فاطميه را تاييد كرد و گفت: اين پولها كمكي از جانب رئيسجمهور به دانشجويان بوده است و وعده آن در بازديد احمدينژاد از كوي به دانشجويان داده شده بود. وي در پاسخ به اين سوال كه چرا در آستانه انتخابات اقدام به پخش پول در ميان دانشجويان ميكنيد كه شائبه انتخاباتي بودن آن مطرح شود توضيح داد: قرار بود بانك ملي اقدام به تهيه كارتهاي پول براي دانشجويان كند كه زمان برد و اين كارتها در ۲۶ ارديبهشتماه ميان دانشجويان توزيع شد.
معاون دانشجويي دانشگاه تهران در مورد تعداد پاكتهاي توزيع شده گفت: ۵ هزار پاكت ميان دانشجويان دختر خوابگاهي توزيع شد. مهدي قمصري در مورد توزيع بن كتاب از سوي رياستجمهوري در ميان دانشجويان پسر نيز توضيح داد:در ميان دانشجويان پسر بن الكترونيكي خريد كتاب توزيع شده است تا آنها بتوانند در زمان نمايشگاه كتاب از آن استفاده كنند. اين بنها را وزارت ارشاد توزيع كرد. البته قرار بود در سال گذشته توزيع شود كه تعدادي از دانشجويان براي دريافت آن مراجعه نكردند و به امسال رسيد. هنوز هم دانشجوياني هستند كه بنها را تحويل نگرفتهاند.
گفتني است احمدينژاد در دهم اسفندماه سال گذشته به خوابگاه كوي فاطميه رفت تا به گفته سايتهاي خبري از دانشجويان دلجويي كند اما اين دلجويي تبديل به كارتهاي ۵۰ هزار توماني شد.
مطهره شفيعي
روزنامه اعتمادملي
----
مادر محمد پورعبدالله: پسرم
نمی تواند راه برود، چه کسی دیه پای او را می دهد؟
کمیته گزارش گران حقوق
بشر:
محمد
پورعبدالله از دانشجویان طیف چپ، که در بهمن ماه بازداشت شده بود، همچنان
در زندان
قزل حصار نگهداری می شود. به گفته مسئولان دادگاه انقلاب قرار است، پرونده
وی ظرف
چند روز آینده تعیین شعبه شود.
این
دانشجوی زندانی دانشگاه تهران، که در جریان بازداشت دانشجویان طیف چپ در
آذرماه 86
نیز بازداشت شده بود، در شرایطی در زندان قزل حصار نگهداری می شود که این
زندان در
طبقه بندی سازمان زندانها، محل نگهداری جرایمی چون قتل، قاچاق شرارت و ...
است.
مادر
این دانشجوی زندانی که طی سه ماه گذشته بارها با مراجعه به دادگاه، خواهان
آزادی
فرزند خود شده است، درحالی که به شدت از وعده های دروغ
قاضی دادگاه شکایت دارد، می
گوید:" چرا بچه من باید در زندان باشد، چون ایرانی است؟
اگر خارجی بود آزادش می
کردند؟
"
او
در مورد وضعیت محمد می گوید:" بعد از این مدت، دیروز توانستم با پسرم در
زندان
ملاقات کنم. در بند عمومی زندان قزل حصار نگهداری می شود. در ملاقات متوجه
شدم که
نمی تواند خوب راه برود، هر چه ازاو پرسیدم چه شده ، پاسخی نداد. وقتی
شلوارش را
بالا زد، دیدم از 28 اسفند ماه که بچه من را در بند 209 کتک زدند، تا حالا
هنوز پای
این بچه از زانو به پایین متورم است و زخمی است. خودش چیزی در این مورد نمی
گوید،
اما من می دانم که در بند 209 به شدت بچه من را شکنجه کرده اند."
الان
دندان درد دارد، دارو نمی دهند. هفته ای 5 نفر را به بهداری منتقل می کنند،
در آنجا
هم هیچ رسیدگی به وضعیت آنان نمی کنند. دارو نمی دهند. من خودم دارو خریدم
برای درد
دندانش، اما اجازه نمی دهند دارو رابه او برسانم. در یک زندانی که همه
معتاد هستند
و وضعیت بهداشتی زیر صفر است، پسر من به چه اعتبار و امنیتی برود دندانش را
در
بهداری زندان بکشد؟ وضعیت غذا هم که افتضاح است، من علاوه
بر اینکه باید برای
مایحتاجش به او پول بدهم، هفته ای 50 هزارتومان نیز پول می
ریزم برای اینکه بتوانند
مواد غذایی تهیه کنند و غذا در زندان درست کنند. آخر این
شد وضعیت زندان؟!"
او
ادامه می دهد:" اصلا جای بچه من در زندان نیست. بچه من به چه جرمی باید در
زندان
قزل حصار باشد؟ اگر اتهامش سیاسی است، چرا باید در زندان قزل حصار باشد،
چرا به
اوین منتقلش نمی کنند؟ دادگاه انقلاب به آقای مصطفایی( وکیل محمد) قول داد
که برایش
وثیقه تعیین می کند. دو روز پشت سرهم بچه من را آوردند دادگاه، شما تصور کن
که یک
مادر؛ بچه اش را در چنین شرایطی ببیند، البته همه انسان هستند، ولی یک پسر
23-24
ساله دانشجو را با یک مرد 70 ساله معتاد دست بند زدند،
آنجا صندلی خالی هست، اما
اجازه نمیدهند اینها بنشینند، روی زمین نشستند، روی خاک.
مگر اینها انسان نیستند؟
"
"بعد
گفتند گواهی پزشک متخصص مادرش را بیاورید، که تأیید میکند
عدم آزادی محمد
میتواند برای من خطر جانی داشته باشد، این گواهی را هم
ضمیمه پرونده کردیم و گفتند
که با قرار وثیقه آزاد می شود. اما بعد حرفشان را تکذیب
کردند که اصلا وثیقه ای
صادر نشده! قاضی سبحانی هم می گوید من برای آزادیش حرفی
ندارم اما معاون دادستان
مخالف است!"
این
معلم بازنشسته در مورد انتقال پسرش به بند
209 برای بار دوم میگوید:" دوباره همان
بازجویی های قبلی را تکرار کردند که
اتهاماتش را بپذیرد، اما محمد می گوید من کاری
نکردم که امضا کنم. می گویند وبلاگ نوشتی،
الان دیگر همه وبلاگ می نویسند، فقط می
خواهند خانواده را اذیت کنند، اینها مردم
آزارند، آیا اینها مسلمانند؟ اولین شرط
مسلمانی این است که اگر کسی را زدی، بدنش
را زخمی کردی باید دیه آن را بپردازی،
الان دیه پای بچه من را چه کسی می دهد؟ من
بقیه بدنش را ندیدم، فقط پاهایش را دیدم،
بچه من نمی تواند راه برود، دیه اش را چه
کسی می دهد؟ قاضی سبحانی یا آقای شاهرودی؟
|