|
فراخوان
فوری
عفو بين الملل
|
هفت
رهبر بهایی در خطر اعدام |
|
هفت
عضو اقلیت مذهبی بهاییت در روز 11 ژوئیه محاکمه خواهند شد درصورت
محکومیت. آنها ممکن است با مجازات اعدام روبرو شوند.
به
خانواده های بازداشتیان در ماه مه گفته شده که آنها به عنوان مفسد فی
الارض هم متهم هستند، که ممکن است به مجازات اعدام بیانجامد، و تاریخ
جدیدی برای محاکمه شان تعیین شده است. آنها قرار است در روز 11 ژوئیه
در شعبه 28 دادگاه انقلاب در تهران حاضر شوند و احتمالا با اتهام مفسد
فی الارض و نیز «جاسوسی برای اسرائیل»، «اهانت به مقدسات مذهبی» و
«تبلیغ علیه نظام» روبرو خواهند شد. وکلای آنها از زمان دستگیریشان
تاکنون به هیچ وجه موفق به دیدار با آنها نشدهاند، گرچه به
خانوادههایشان اجازه ملاقات با آنها داده میشود.
این
هفت نفر اعضای گروه مسئولان امور مذهبی و اداری جامعه بهائیت در ایران
هستند. آنها در بند 209 زندان اوین به سر میبرند که در اختیار وزارت
اطلاعات است. شش نفر از رهبران گروه ـ فریبا کمال آبادی طائفی، جمال
الدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی و وحید تیزفهم ـ
در پی حمله ماموران وزارت اطلاعات به خانههایشان در 14 مه 2008 دستگیر
شدند. نفر هفتم که به عنوان منشی گروه فعالیت میکرد، یعنی مهوش ثابت،
در 5 مارس دستگیر شد. فریبا کمال آبادی طائفی، بهروز توکلی و جمال
الدین خانجانی قبلا نیز به خاطر فعالیتهایشان برای جامعه بهائیت
دستگیر شده بودند. مذهب بهائیت در قانون اساسی ایران به رسمیت شناخته
نشده است.
لطفا
فورا نامههایی به فارسی، عربی، انگلیسی یا زبان خودتان بنویسید و:
از
مقامات ایرانی بخواهید هفت عضو اقلیت بهایی (با ذکر نامشان) را آزاد
کند. عفو بین الملل آنها را زندانی وجدانی میداند که به خاطر باورها
یا فعالیتهای مسالمت آمیزشان برای جامعه بهاییت زندانی شدهاند؛
از
مقامات بخواهید اتهامات علیه آنها را لغو کنند. عفو بین الملل این
اتهامها را دارای انگیزه سیاسی میداند؛
اظهار
نگرانی کنید که در صورت محکومیت آنها به اتهامات مذکور ممکن است این
هفت نفر به مرگ محکوم شوند؛
از
مقامات بخواهید محافظت از این هفت نفر را در مقابل شکنجه و دیگر اذیت و
آزارها تضمین کنند؛
از
مقامات اکیدا بخواهید که دسترسی این هفت نفر را به خانوادهها و وکلای
انتخابیشان و نیز مراقبت پزشکی مورد نیازشان تضمین کنند؛
لطفا نامههای خود را تا پیش
از 14 آگوست 2009 به مقامات زیر ارسال کنید:
رهبر
جمهوری اسلامی ایران
آیت
الله سید علی خامنه ای
دفتر
مقام رهبری
خیابان جمهوری اسلامی، خیابان شهید کشور دوست، تهران، جمهوری اسلامی
ایران
پست
الکترونیکی:
info_leader@leader.ir
از
طریق تارنمای:
(انگلیسی)
http://www.leader.ir/langs/en/index.php?p=letter
(فارسی)
http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=letter
عنوان: جناب آقای
رئیس
قوه قضاییه
آیت
الله محمود هاشمی شاهرودی
حوزه
ریاست قوه قضاییه
خیابان پاستور، خیابان ولی عصر، پایین تر از سه راه جمهوری، تهران کد
پستی 1316814737، جمهوری اسلامی ایران
پست
الکترونیکی:
shahroudi@dadgostary-tehran.ir
(در قسمت موضوع بنویسید: خدمت آیت الله شاهرودی)
عنوان: جناب آقای
|
|
رونوشت برای:
دبیرستاد حقوق بشر ایران
محمد
جواد لاریجانی
حوزه
ریاست قوه قضاییه
خیابان پاستور، خیابان ولی عصر، پایین تر از سه راه جمهوری، تهران کد
پستی 1316814737، جمهوری اسلامی ایران
فکس:
4986 3390 21 98+ (لطفا به کوششتان ادامه دهید)
پست
الکترونیکی:
info@dadgostary-tehran.ir
(در جلوی موضوع بنویسید: خدمت جواد لاریجانی)
عنوان: آقای لاریجانی عزیز
ضمنا
رونوشت هایی برای نمایندگان دیپلماتیک ایران در کشور خودتان بفرستید.
در
صورتی که بخواهید نامه ها را پس از تاریخ بالا بفرستید، از دفتر عفو
بین الملل بخش خودتان سوال کنید.
این
چهارمین روزآمدسازی فراخوان فوری 08/128، شماره نمایه
MDE
13/068/2008
مورخ 15 مه 2008 است. |
|
اطلاعات بیشتر
محدوده جرائم مستوجب اعدام در ایران بسیار گسترده است و شامل اتهامات
مبهمی مثل «محاربه با خدا» و «افساد فی الارض» است که علیه کسانی که
متهم به استفاده از سلاح علیه دولت، سرقت یا جاسوسی هستند اقامه
میشود. این جرائم علیه خدا محسوب میشوند و قابل عفو نیستند. جرائمی
که قضات میتوانند به خاطر آنها حکم اعدام صادر کنند شامل جرائم مربوط
به امنیت ملی است.
طبق ماده 502 قانون مجازات، افرادی که به اتهام جاسوسی محکوم شوند ممکن
است به زندان از یک تا پنج سال محکوم گردند. اتهام سنگینتر «همکاری با
دولتهای متخاصم» را میتوان به عنوان مصداق محاربه و افساد فی الارض
دانست که در مادههای 183 تا 195 قانون مجازات به آنها پرداخته شده و
میتوان یکی از چهار مجازات اعدام، قطع دست راست و پای چپ، آویختن از
دار یا تبعید را برای آنها صادر کرد گرچه مجازات اعدام مرسومترین
آنهاست؛ یا این که طبق ماده 508 میتوان از یک تا10 سال حکم زندان صادر
کرد. «اهانت به مقدسات مذهبی» مستوجب مجازات اعدام یا یک تا پنج سال
زندان است. «تبلیغ علیه نظام» مستوجب سه ماه تا یک سال زندان است. علی
اشتری، بازرگان تجهیزات مخابراتی، پس از محکومیت به خاطر جاسوسی برای
اسرائیل در نوامبر 2008 به دار آویخته شد.
دین بهائیت 150 سال پیش در ایران تاسیس شد و از آن پس در جهان گسترش
یافته است. پس از تاسیس جمهوری اسلامی ایران در سال 1979، جامعه بهائیت
منظما تحت آزار و اذیت قرار داشته است. بیش از 300000 بهایی در ایران
وجود دارند، اما قانون اساسی ایران مذهب آنها را به رسمیت نمیشناسد و
فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت میشناسد. بهاییان
در ایران با قوانین و مقررات تبعیض آمیزی روبرو هستند که حق آنها در
آزادی عمل کردن به مذهبشان را که در ماده (1) 18 میثاق بین المللی حقوق
مدنی و سیاسی آمده و ایران نیز عضو آن است، نقض میکند. مقامات ایرانی
با ایجاد محدودیت بر امکان اشتغال و مزایایی مثل حقوق بازنشستگی، حق
برابری بهائیان در تحصیل، کار و استاندارد مناسب زندگی را نیز از آنها
دریغ میکنند. آنها از حق تجمع، انجام مراسم مذهبی یا عمل کردن دسته
جمعی به مذهبشان محروم هستند. از زمان انتخاب رئیس جمهور احمدی نژاد در
سال 2005، ده ها بهایی دستگیر شدهاند.
اعضای جامعه بهائیت در ایران به کشور اظهار وفاداری میکنند و شرکت در
اقدامات براندازی علیه دولت را تکذیب مینمایند و میگویند این کار
علیه مذهبشان است. جامعه بین المللی بهائیت بر این باور است که اتهام
جاسوسی برای اسرائیل که سالهاست در ایران علیه این جامعه در ایران مطرح
میگردد صرفا ناشی از این واقعیت است که مرکز جهانی بهائیت در اسرائیل
قرار دارد. |
|
|
|
اطلاعات بیشتر در باره فراخوان فوری: 08/128 شماره نمایه:
MDE 13/068/2008،
تاریخ صدور: 15 مه 2008 |
----
تداوم پیگیری مجلس از قوه قضائیه در خصوص وضعیت فرزاد کمانگر
دوشنبه ، 15 تیر 1388
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران:
تصویر و متن ذیل نامه آقای حسن سلیمانی نماینده ریاست قوه قضائیه در امور هماهنگی با نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سرپرست دبیرخانه هیات مرکزی نظارت بر حفظ حقوق شهروندی قوه قضائیه است که بعد از مکاتبات نمایندگان مجلس شورای اسلامی با قوه قضائیه و آقای علی لاریجانی ریاست مجلس شورای اسلامی در مورد وضعیت و پرونده آقای فرزاد کمانگر، معلم محکوم به اعدام نوشته شده است.
آقای سلیمانی پرونده آقای کمانگر را به همراه درخواست شخص خود جهت بررسی مجدد به دفتر دادستان عمومی و انقلاب تهران آقای سعید مرتضوی ارسال نموده است.
متن نامه:
برادر ارجمند جناب آقای مرتضوی
دادستان محترم عمومی و انقلاب استان تهران
سلام علیکم
با احترام، پیرو نامه های شماره 6785-ه-م مورخ 14/8/1387 و 9919-ه-م مورخ 5/11/1387 با توجه به پیگیری خانواده زندانی و نمایندگان مجلس که به پیوست ارسال می گردد عنایت فرمایید در رسیدگی و اعلام نتیجه تسریع فرمایند.
حسن سلیمانی
نماینده ریاست قوه قضائیه در امور هماهنگی با نمایندگان
مجلس شورای اسلامی و سرپرست دبیرخانه هیات مرکزی
نظارت بر حفظ حقوق شهروندی قوه قضائیه
رونوشت :
- برادر ارجمند جناب آقای موحدی
رئیس محترم حوزه ریاست قوه قضائیه، جهت استحضار
----
اخبار تایید نشده از وضعیت دو زندانی اصلاح طلب بسیار نگران کننده است
سعید حجاریان و محسن امین زاده به بیمارستان منتقل شده اند
نوروز: براساس اخبار دریافتی حال جسمانی دکتر سعید حجاریان عضو جانباز شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی بسیار ناگوار است تا حدی که به بخش مراقبت های ویژه یکی از بیمارستان های تحت نظر نیروهای امنیتی در تهران منتقل شده است و پزشکان سعی در خارج کردن وی از حالتی که بخاطر حمله عصبی دچار آن شده است دارند.
خبر دریافتی دیگر نیز حکایت از آن دارد که دکتر محسن امین زاده عضو موسس جبهه مشارکت ایران اسلامی و رئیس ستاد «یاران خاتمی، حامیان موسوی» شب گذشته به خاطر مسئله ای که همچنان مبهم است از زندان اوین به بیمارستانی تحت نظر سپاه، در تهران منتقل گردیده و وضعیت جسمانی مناسبی ندارد.
متاسفانه خبرنگار نوروز تلاش بسیار زیادی جهت کسب خبر دقیق و موثق تر از حال این دو عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی داشته که تا این لحظه بدلیل امنیتی بودن فضای بیمارستان ها و عدم دسترسی مستقیم به تیم پزشکی دریافت اطلاعات دقیقتر مقدور نبوده است.
آذر منصوری: اگر" داد" این است "بیداد" چیست؟
دادگری ویژه بارز حاکمانی است که در اجرای عدالت و اعاده حقوق مظلومان ودرماندگان شهره خاص و عام بوده اند.
تقابل داد وبیداد در تمامی ادوار تاریخ نماگر وجود ظالم و مظلوم حق وباطل زشتی وزیبایی است .در تاریخ ایران نیز از ملک ها وحاکمان دادگر همواره به نیکی یاد شده است وبالعکس از حاکمان ستمگرو بیدادگر با پلشتی وزشتی نامبرده می شود.این روزها در حالی که نظام جمهوری اسلامی ایران می رفت تا نمایشی از خواست واراده مردم را در معرض دید همگان قرار دهد و قدم موثری در راه تثبیت خود بردارد تقابل بخشی از محافظه کاران با این مطالبه موجب استقرار فضای امنیتی و نظامی در کشور شده است .کودتای آرامی که در نمایش انتخابات در کشور ما اتفاق افتاد نه تنها نشانگر نادیده گرفتن آرا ء مردم است .بلکه زمینه ای را فراهم آورد ،تا بسیاری شخصیتها و سرمایه های نظام به بهانه و اتهاماتی کاملا غیر منطقی و با رفتاری غیر قانونی مورد ظلم وتهدید اقتدار گرایان قرار گیرد .
درست چند ساعت بیشتر از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری نگذشته بود که نیروهای امنیتی بدون داشتن حکم و بدون طی روندهای قانونی به دفتر مرکزی جبهه مشارکت یورش آوردند وبسیاری از اعضا وکادررهبری حزب را بازداشت و ساختمان را نیز پلمب نمودند که پس از آن نیز این بازداشت ها ادامه یافته است بسیاری از خانواده ها و وکلای آنان به دلیل نقض آشکار قانون قادر به پیگیری حقوق بازداشت شدگان نشدند .اوضاع به قدری اسفناک است که تعدادی از افراد بازدشت شده اعم از فعالین احزاب شخصیت ها دانشجویان و جوانا گمنامی که تا کنون هیچ تماسی با وکیل و خانواده های خود نداشته اند نیز هرروز باصفحه ی دیگری از سناریویعنی اعتراف گیری وتواب سازی مواجه می شوند .در این میان اما وضعیت سعید حجاریان ازتمامی بازداشت شدگان ناگوارتر و نا عادلانه تراست.او که در دور اول شوروهای شهر در مقابل ساختمان شورای شهر تهران مورد اصابت گلوله اقتدارگرایان وگروههایی قرار گرفت که ظاهرا در اجرای یکی از فتاوای رهبران خود دست به این اقدام زده بودند (که پس ازشناسایی ومحاکمه گویا مدال افتخار گرفته اند).
حجاریان پس از ترور نا موفق آسیب جدی دیده است او به راحتی قادر به تکلم نیست .او حتی قادر نیست به راحتی غذا بخورد راه برود و حرکت کند همواره حد اقل 2 نفرباید در انجام امور جاری روزانه به اوکمک کنند.حجاریان به طور مداوم نیازبه کار درمانی دارد او که به جانباز اصلاحات شهرت یافته است نزدیک به دو هفته است که در بازداشت بسر می برددر شرایطی که کمترین تماس را با خانواده نگرانش داشته است.مشخص نیست که آیا روند درمانی او در زندان نیز ادامه داشته یا نه ومعلوم نیست که اساسا او با این وضع ناگوارش چرا در بازداشت بسر می برد. و بر اساس ا خرین اخباربه بیمارستان منتقل شده است. پس از بازداشت ما بارها نگرانی خود را از وضعیت او اعلام کرده ایم و اگر خطری متوجه جان او باشد مسئولیت مستقیم آن با همه کسانی است که اقدام به بازداشت اوکرده اند. نه تنها حجاریان بلکه محسن میردامادی صفایی فراهانی مصطفی تاج زاده عبدالله رمضان زاده و افراد دیگر ی که بازداشت شده اندنیز معلوم نیست در چه شرایطی بسر می برند. تا کنون هیچ یک ازخانواده ها موفق به ملاقات بازداشت شدگان نشده اند و تعدادی نیز حتی کوچکترین تماسی با بیرون از محل بازداشت خود نداشته اند.این وضعیت از ان جهت موجب تاسف و درداست که کسانی که اقدام به بازداشت این افرادنموده اند خود بهتر از هر کس دیگری می دانند که دست به چه اقدام غیر قانونی زده اندودر اثبات اتهام این افراد کوچکترین مدرک و گواهی وجودندارد(هم اینان بوده اندکه در حماسه افرینی22 خرداد نقش داشتند).از همین روی است که مجددا به اجرای سناریوی نخنمای اعتراف گیری بازداشت شدگان روی آورده اند روندی که با هیچیک از اسناد حقوقی ایران وجهان قانونی شناخته نمی شود.تمامی این برخوردها و رفتارهای غیر قانونی در حالی است که از تریبون ها و رسانه ای رسمی کشور اتهام برپایی انقلاب مخملی و رنگی وبراندازی نرم به سرپوشی برای توجیه کودتای مخملی اقتدارگرایان با نمایش انتخابات تبدیل شده است.به نظر می اید آنان در تلاشند تا از این طریق اقدام غیر قانونی و غیر شرعی خود را قانونی و منزه جلوه دهند.بیدادی که ا قتدارگرایان در کشور ما به راه انداخته اند زمینه ای را فراهم اورده تا خانواده های زندانیان و بازداشت شدگان و همه رخدادهایی که موجب شهادت و صدمه دیدن شماری از هموطنانمان شدفریاد تظلم خواهی خود را به پیشگاه خدا ببرند.آنان مدام باخدای خود واگویه می کنند که اگر "داد" این است "بیداد" چیست؟ (آذرمنصوری)
----
خانواده سحرخیز:نگران هستیم
دوشنبه ۱۵ تير ۱۳۸۸
روز: عیسی سحرخیز، روزنامه نگار سرشناس و منتقد دولت روز جمعه در شمال کشور بازداشت شد. تاکنون هیچ اطلاعی از اینکه سحرخیز توسط چه ارگانی بازداشت و به کجا منتقل شده است در دست نیست.
یکی از نزدیکان سحرخیز در گفتگو با روز در این مورد اظهار داشت: دیروز به صورت تلفنی از بازداشت آقای سحرخیزمطلع شدیم چون ایشان در مسافرت به سر می بردند و هنوز اطلاعی نداریم که چه کسی و چگونه ایشان را بازداشت کرده است.
وی با بیان اینکه آقای نوروزی، وکیل آقای سحرخیز نیز در بازداشت به سر می برد افزود:هفته گذشته و در حالیکه آقای سحرخیز در مسافرت بودند مامورانی از طرف دادستانی به منزل ما آمدند و بعد از تفتیش منزل، کامپیوتر و نوشته ها و وسایل شخصی آقای سحرخیز را با خود بردند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا حکمی برای تفتیش خانه ارائه دادند؟ گفت: فقط یک حکم کلی به ما نشان دادند که نوشته بود حکم برای تفتیش منازل اغتشاش گران است و ما اعتراض کردیم که این حکم کلی است و چه ربطی به آقای سحرخیز دارد اما توجهی نکردند.
او همچنین با بیان اینکه آقای سحرخیز در هیچ تظاهراتی شرکت نکرده بود افزود: نمیدانم چرا ایشان را بازداشت کردند ایشان غیر از نوشتن کاری نمی کردند و به شدت نگران وضعیت شان هستیم و تا زمانی که خود آقای سحرخیز زنگ بزنند و یا ما ایشان را ببینیم نمی توانیم در مورد وضعیت ایشان حرفی بزنیم.
سحرخیز و اسلحه قلم
از سوی دیگر مهدی سحرخیز، پسر عیسی سحرخیز در نامه ای سرگشاده خطاب به محمود احمدی نژاد با بیان اینکه «اگر پدرم را می شناختی از او صداقت می آموختی» از او پرسیده: آیا می دانی که هنگامی که پدرم از جنگ بازگشت تفنگش را بر زمین گذاشت و قلم به دست گرفت تا پیام این انقلاب را به آنها که نمی دانستند برساند. به نسل من که در انقلاب غایب بود و از جنگ تنها غیبتهای طولانی بزرگ خانه را احساس می کرد. قلم به دست گرفت تا این انقلاب در مسیر مورد نظر مردم و رهبرش حرکت کند.
مهدی سحرخیز در این نامه با اشاره به سوابق پدرش و با بیان اینکه «دست به قلم برده ام تا پدرم را به تو بشناسانم» خطاب به احمدی نژاد نوشته است: پدرم مدافع اسلام محمدی است اما تو مدافع مقام خودت هستی . او عمری است که تلاش می کند تا از جمهوریت نظام دفاع کند. او می خواهد تا دنیا بداند که در ایران رأی مردم مقدس است. آنقدر مقدس و ارزشمند که می بایستی در صورت لزوم برای آن جان داد. او تلاش می کند تا در ایران مردم سالاری دینی حکم فرما باشد اما تو و همدستانت زحمات مردم و از خود گذشتگی هایشان را فدای منافع دنیوی خود می کنید.
در این نامه آمده است: بعد از سالها توانستم آن هاله ی معروف تو را ببینم. اما برخلاف گفته ی تو آن هاله ای از نور نبود بلکه هاله ای بود پر از دروغ، ریا، تهمت، نا عدالتی و عوام فریبی. می دانم که هنگامی که در برابر آینه می ایستی بر خود می بالی اما یقین دارم که حتی آینه نیز از تو بیزار است.
پسر سحرخیز در پایان نامه با تاکید بر اینکه «همانطور که تاریخ در مورد اسلاف ما قضاوت کرد در مورد پدرم و تو نیز قضاوت خواهد کرد» خطاب به احمدی نژاد نوشته است: خوشبختانه دست سانسورگر و سرکوبگر تو دیگر توانایی پنهان حقیقت را نخواهد داشت و تو را به اسم کسی خواهند شناخت که برای حفظ مقامش مردم را فریفت و انقلابیونی مثل ابطحی، تاج زاده، میردامادی و بسیاری دیگر را قربانی کرد. این را بدان که این مقام برای تو احترامی نخواهد آورد.
گفتنی است شنبه هفته گذشته ، 30 خرداد ماه نیز از دفتر سعید مرتضوی، دادستان تهران با سحرخیز تماس گرفته و از او خواسته بودند روز بعد خود را به دادستانی معرفی کند اما این روزنامه نگار که در مسافرت به سر می برد تاکید کرده بود که تا چند روز آینده خارج از تهران است و نمی تواند به دادستانی مراجعه کند.
عیسی سحرخیز از سرشناس ترین روزنامه نگاران منتقد دولت و مدیرمسوول روزنامه توقیف شده اخبار اقتصادی و ماهنامه توقیف شده آفتاب است.
سحرخیز که مدتی در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، مدیر کل مطبوعات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی بود از بنیان گذاران انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ایران است.
عیسی سحرخیز که در سال 1383 نماینده مدیران مسوول جراید در هیات نظارت بر مطبوعات بود، در نشست هفتگی این هیات بر سر مطلب یکی از مجلات هفتگی درباره روابط دختران و پسران با غلامحسین محسنی اژه ای که رئیس دادگاه ویژه روحانیت و نماینده قوه قضائیه در هیات نظارت بر مطبوعات بود درگیر شد و محسنی اژه ای در اقدامی شگفت انگیز اقدام به پرتاب قندان به سوی او و سپس گاز گرفتن شانه سحرخیز نمود. محسنی اژه ای اکنون وزیر
اطلاعات دولت احمدی نژاد است و هرگز به شکایت سحرخیز از او رسیدگی نشد.
نامه سرگشاده مهدی سحرخیز به احمدی نژاد
----
خوداری
وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب از پذیرفتن مسئولیت بازداشت تعدادی از
دستگیرشدگان
بنابه گزارشات
رسیده ، بازداشتها در تهران و شهرستانها همچنان ادامه دارد و تخمین زده می
شود که چندین هزارنفر در زندانهای مختلف تهران بسر می برند. هنوز وزارت اطلاعات
و دادگاه انقلاب از پذیرفتن مسئولیت بازداشت تعدادی زیادی از دستگیر شدگان سر
باز می زند .
در پی یورشهای
خونین که از 23 خرداد ماه علیه مردم ایران آغاز و در 30 خرداد ماه پس از نشان
دادن چراغ سبز خامنه ای ولی فقیه رژیم به نیروهای سرکوبگر( گارد ویژه، سپاه
پاسداران ،بسیج و لباس شخصیها) در کشتار بیدفاع مردم ایران به اوج خود رسید .
تعدادی زیادی کشته و زخمی شدند و هزاران نفر اسیر و به شکنجه گاهها انتقال داده
شدند. آنجا تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار دارند تا به خواست وزارت اطلاعات
برای اعترافات تلویزیونی تن دهند.
دستگیر شدگان
در مراحله اولیۀ دستگیری به بازداشتگاه کلانتریها ، آگاهی شاپور ، خانه های امن
وزارت اطلاعت، پایگاههای بسیج و پادگانهای نظامی سپاه پاسداران منتقل می شوند.
زندانیان اسیر و بی دفاع تحت شکنجه های طاقت فرسائی قرار می گیرند که در اثر
این شکنجه های بخصوص در کلانتری 148 تعدادی از جوانان جان باختند. ازجوانان
دستگیر شده در کهریزک ( اردوگاه مرگ) ، اطلاعی در دست نیست .جان جوانان که
دستگیر شده اند ودر اردوگاه مرگ ، آگاهی شاهپور وکلانتری 148 در بازداشت بسر می
برند در معرض خطر جدی هستند.
از طرفی دیگر
از اعلام آمار رسمی تعداد دستگیر شدگان خوداری شده و ارقامی که اعلام شده خیلی
پایین تر از تعداد واقعی دستگیر شدگان است. هنوز تعداد زیادی از جوانان دستگیر
شده را وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب حاضر به پذیرفتن مسئولیت دستگیری آنها
نیست و به خانواده های آنها اعلام بی اطلاعی می کند. جوانان دستگیر شده که
وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب حاضر به پذیرفتن مسئولیت بازداشت آنها نیستند در
معرض خطر جانی قرار دارند.
در اینجا
اسامی تعداد دیگری از دستگیرشدگان اخیر را اعلام میداریم :
1-
محمد كاظم كريمي 28 ساله ديپلم شغل تايپيست يكشنبه 31 خرداد در ولي عصر بازداشت
و به اوين منتقل شده
2- حسن علمي
20 ساله ديپلم پنجشنبه 28 خرداد در توپخانه بازداشت و بعد از انتقال به آگاهي
شاپور به اوين منتقل شده
3- عليرضا
اصغري 24 ساله فوق ديپلم پرورش دام كارمند يكشنبه 31 خرداد در ونك بازداشت
ابتدا به قزل حصار و سپس به اوين منتقل شده
4- شاهين آقا
بيگي 25 ساله و متاهل ليسانس كامپيوتر شغل آزاد دوشنبه 1 تير در كارگر شمالي
بازداشت و به اوين منتقل شده
5- مسعود
محمدي 30 ساله متاهل ليسانس برق قدرت كارمند اداره برق يكشنبه 31 خرداد در
خيابان نصرت بازداشت به خانواده گفته شده به قزل حصار منتقل شده
6- احمد نصرتي
28 ساله ليسانس عمران كارمند شهرداري چهارشنبه 3 تير در ميدان بهارستان بازداشت
و به اوين منتقل شده
7- مازيار
نوروزي 22 ساله ديپلم شغل آزاد پنجشنبه 4 تير در ولي عصر بازداشت و به اوين
منتقل شده
8-فرهاد رحيمي
نژاد 21 ساله دانشجوي عمران دانشگاه آزاد شنبه 30 خرداد حوالي ميدان آزادي
بازداشت و به اوين منتقل شده
9- كامران
نجفي 25 ساله ليسانس زبان ، مترجم چهارشنبه 27خرداد در ونك بازداشت و به اوين
منتقل شده
10- امين
ميرزايي 27 ساله متاهل فوق ليسانس مديريت كارمند شركت خصوصي شنبه 30 خرداد در
ميدان جمهوري بازداشت و به اوين منتقل شده
11- صابر
ابراهيمي 24 ساله فوق ديپلم رياضي ،بيكار يكشنبه 24 خرداد در ولي عصر بازداشت
و بعد از انتقال به كلانتري 148 انقلاب و مورد شكنجه و ضرب و شتم با باتوم و
شوك برقي قرار گرفتن به اوين منتقل شده
12- صادق
حبيبي 27 ساله ديپلم فني جوشكار شنبه 30 خرداد تقاطع ازادي _جيحون بازداشت و به
اوين منتقل شده
13- حسام
قرباني 23 ساله دانشجوي گرافيك دوشنبه 25 خرداد در انقلاب بازداشت و به اوين
منتقل شده
14- محمد
سلطاني 19 ساله محصل چهارشنبه 27 خرداد در هفت تير –شريعتي بازداشت و به اوين
منتقل شده
15- مرتضي
رادمنش 23 ساله ليسانس صنايع كارمند شركت خصوصي چهارشنبه 3 تير حوالي پارك لاله
بازداشت و به اوين منتقل شده
16- پژمان
بختياري 26 ساله ليسانس تاريخ، مدرس خصوصي شنبه 30 خرداد ازادي بازداشت و به
اوين منتقل شده
17- اشكان
رحماني21 ساله ديپلم و كتاب فروش يكشنبه 24 خرداد در ونك بازداشت و به اوين
منتقل شده
18- مصطفي
قادرپناه 31 ساله برقكار سه شنبه 26 خرداد در ولي عصر بازداشت و به قزل حصار
منتقل شده
19- محمد مهدي
خاني 22 ساله فوق ديپلم نرم افزار شغل آزاد چهارشنبه 3 تير در بهارستان بازداشت
و به اوين منتقل شده
20- نادر
وحيدي 24 ساله ليسانس علوم آزمايشگاهي كارمند بيمارستان 30 خرداد در آزادي
بازداشت و به اوين منتقل شده
21- محمد تقي
نعمتي 21 ساله دانشجوي حسابداري شنبه 30 خرداد در يادگار امام بازداشت و به
اوين منتقل شده
22 –كاظم
بابايي 25 ساله ديپلم شغل آزاد شنبه 30 خرداد در انقلاب بازداشت و به اوين
منتقل شده
23- معين
يوسفي 23 ساله ديپلم كامپيوتر دوشنبه 25 خرداد در ونك بازداشت و به قزل حصار
منتقل شده
24- سينا بذر
فروش 24 ساله ليسانس جامعه شناسي شغل آزاد سه شنبه 26 خرداد در ونك بازداشت و
به اوين منتقل شده
25- باقر
يونسيان 29 ساله ليسانس فلسفه كتابدارشنبه 30 خرداد در ولي عصر بازداشت و به
اوين منتقل شده
از طرفی دیگر
روز گذشته با اعلام تشکیل هیئت ویژه تعیین تکلیف بازداشت شدگان اخیرکه از
افرادی مانند دری نجف آبادی ،رئیسی و مصطفی پور محمدی تشکیل شده است. رئیسی و
مصطفی پور محمدی از اعضای هیئت مرگ قتل عام های زندانیان سیاسی سال 1367 می
باشند. تشکیل این هیئت که تداعی کنندۀ هیئت مرگ سال 1367 و قتل عام زندانیان
سیاسی است. به نظر می آید با تشیل این هیئت که افراد آن از جنایتکاران علیه
بشریت می باشند. برای ایجاد رعب و وحشت قصد اعدام دستگیر شدگان اخیر را در سر
دارند. در روزهای اخیر احمد خاتمی در نماز جمعه تهران اعلام کرد که معترضین
محارب می باشند و همچنین با ترتیب دادن مصاحبه های تلویزیونی توسط مامورین
وزارت اطلاعات زمینه سازی لازم را برای اعدام جوانان دستگیر شده مهیا می کنند.
فعالین حقوق
بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به جان دستگیر شدگان ابراز نگرانی شدید می کند و
خواستار آزادی فوری و بی قید وشرط آنها است . لذا از دبیر کل سازمان ملل و
کمیسر عالی حقوق بشر و سایر سازمانهای حقوق بشری برای نجات جان دستگیر شدگان و
آزادی فوری و بی قید و شرط آنها خواستار اقدامات فوری است.
فعالین
حقوق بشر و
دمکراسی در ایران
14
تیر 1388 برابر با 5 ژولای 2009
|