بازگشت به صفحه اول

 

 
 

راز جنازه ها – این همه ترس از مردگان برای چیست

وطن پرست: امروز خبری را خواندم که حکایت از وحشی‌گری‌ای دارد که از تاریخ مغول در ایران سابقه نداشته است.

خبر تجاوز به سعیده پورآقایی و سپس سوزاندن بدنش از زانو به بالا با اسید برای عدم شناسایی و دفن وی در قطعه 302 بهشت زهرا و تهدید خانواده وی برای اینکه اعلام کنند دخترشان به دلیل بیماری کلیوی  درگذشته  است، تکان‌دهنده‌ترین خبری بود که تاکنون شنیده‌ام .
جرم سعیده پورآقایی گفتن الله اکبر بر پشت بام بود. نه در تجمعات دستگیر شده بود و نه برانداز بود و نه روزنامه نگار،  تنها الله اکبر میگفت.
هرگز باور نمی‌کردم که ” بربریت یا مدنیت ” و سرگذشت رزا لوكزامبورگ که سعید حجاریان ماهها قبل در مورد آن نوشته بود اینقدر جدی باشد.
هرگز عاقبت ولایت فقیه که پایه و اساسش اسلام است را اینگونه سیاه و تاریک نمی‌دیدم .
این خبر فقط یک مورد تجاوز و قتل نیست بلکه یکی از صدها جنایتی است که در بایکوت کامل خبری و دستگیری اکثر خبرنگاران مستقل به بیرون درز می‌کند. این خبر صحه می‌گذارد بر تمام شایعاتی که در مورد دفن شبانه 44 جنازه در بهشت زهرا وجود داشت و اینکه این همه عجله و پنهان کاری برای دفن جنازه‌های مفقود الاثر برای چیست. جسدهایی که شاید عمدا با اسید جلوی شناسایی آنها گرفته اند.
این جنازه‌ها و جنازه‌هایی که در گورستان‌های ناشناس‌تر مخفیانه دفن شده‌اند همه و همه نشانه ترس از برملا شدن راز این جنازه‌ها است. که چه بر سر آنان آمده که نمی‌توان آنرا کتمان کرد.
ما می‌دانیم که 44 جسد به صورت شبانه و پنهانی درساعات غیرمعمول شب در بهشت زهرا دفن شده است ولی نمی‌دانیم چه تعداد جنازه در گورستان‌های ناشناس‌تری همچون بهشت سکینه و هاجر دفن شده است.
ولی یک چیز را می‌دانم که این حکومت به راه مغول گام نهاده و سرنوشتی بهتر از آن در انتظارش نیست.
از امروز یک چیز را میدانم سفاک = خامنه ای

----

آیا واقعا کسی درکهریزک کشته نشده؟!

 9 شهريور ۱۳۸۸

آينده نيوز: اگر امیر تحویل کهریزک نشده، در فاصله روز اعزام از پلیس پیشگیری تا روز تحویل جسد او به پزشکی قانونی کهریزک، امیر کجا بوده است؟ زیرا در روند عادی هر بازداشتی که از یک مرکز پلیس انتظامی به مرکز دیگری منتقل می شود، با نامه رسمی اعزام و در موقع تحویل نیز رسید ارائه می شود، هرچند خانواده امیر جوادی فرد اسناد و مدارک دیگری هم دارند که موید مرگ فرزندشان در کهریزک است

سرمایه نوشت: پس از انتشار اظهارات سردار رجب زاده در مورد کشته نشدن کسی در بازداشتگاه کهریزک، صالح نیکبخت وکیل دادگستری و سخنگوی انجمن دفاع از حقوق زندانیان، ضمن تاکید بر اینکه «آقای رجب زاده در چنین مواردی باید سعی کنند مستند و قانونی سخن بگویند»، گفت: «غیر از اینکه سخنگوی انجمن دفاع از حقوق زندانیان هستم، وکیل پدر امیر جوادی فر که در آسایشگاه کهریزک فوت یا کشته شده نیز هستم.»

نیکبخت گفت: «براساس سوابق موجود و مدارکی که در اختیار ما است، امیر در ساعت شش بعدازظهر 18 تیر 88 در تقاطع خیابان شهدای ژاندارمری و دانشگاه، توسط افراد لباس شخصی دستگیر شده و مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت و به وسیله همین افراد هم به کلانتری 148 تهران در خیابان انقلاب نرسیده به وصال شیرازی منتقل شد. به دلیل اینکه حال او در اثر ضرب و شتم وخیم بود، ماموران کلانتری او را در ساعت 9 شب به بیمارستان فیروزگر منتقل کردند. در همین موقع خانواده او نیز از موضوع مطلع می شوند. در بیمارستان فیروزگر از امیر، اسکن مغزی گرفته می شود و عملیات لازم جهت بررسی خونریزی داخلی انجام و مشخص می شود هیچ علائمی دایر بر مشکل خونریزی مغزی داخلی مشاهده نشد.»

این وکیل ادامه می دهد: «تنها در عکس های متعددی که از امیر جوادی فر گرفته می شود مشخص می شود امیر از ناحیه آرنج، فک و بینی دارای آسیب دیدگی اساسی است. حدود ساعت 12 همان شب، بیمارستان فیروزگر امیر را ترخیص می‌کند و با اصرار خانواده و همکاری کلانتری مذکور، امیر به بیمارستان خصوصی لاله واقع در شهرک غرب تهران منتقل شده و در ساعت دو بامداد روز 19 تیر در آنجا بستری و تحت مداوا قرار می‌گیرد. در ساعت 9 صبح مجدداً امیر توسط متخصصان مغز، اعصاب، داخلی، گوش، حلق، بینی و چشم ویزیت می شود و با توجه به عکس های او مشکل خاصی تشخیص داده نمی شود. متخصصان او را تنها با مجوز مصرف داروی مسکن و یک قطره چشم مرخص می کنند.»

صالح نیکبخت با تاکید بر اینکه تمامی مدارک پزشکی بیمارستان لاله مبنی بر سلامتی امیر جوادی فر موجود است، ادامه می دهد: «در ساعت یک بعدازظهر 19 تیر امیر از بیمارستان مرخص می شود و همراه با ماموران کلانتری 148 و خانواده مجدداً به کلانتری تحویل داده می شود. در این کلانتری عنوان می شود که شکایتی از طرف پایگاه مقاومت ف...غ که مقتول توسط آنان دستگیر شده بود، به دست آنان رسیده است.»

صالح نیکبخت می افزاید: «با توجه به این شکایت، در کلانتری 148 از آزادی امیر جوادی فر خودداری می شود و در این کلانتری نامه ای تنظیم می شود که در پی آن امیر در همان تاریخ 19 تیر همراه با ماموران و خانواده اش به پلیس امنیت تهران منتقل می شود. در پلیس امنیت تهران، امیر پس از 15 دقیقه به پلیس پیشگیری واقع در ضلع جنوبی میدان انقلاب اعزام می شود. در نتیجه امیر در همان روز در حالی که بر اساس اسناد پزشکی به جز دررفتگی آرنج و فک- که نتیجه ضرب و شتم لباس شخصی ها بود- در سلامت کامل تحویل پلیس پیشگیری تهران می شود اما با پیگیری های خانواده مشخص می شود در همان روز تا ساعت شش بعدازظهر دستگیر شدگان به زندان اوین یا جایی دیگر منتقل شده اند. خانواده امیر فردای آن روز به زندان اوین می روند اما نام امیر را در لیست 90 نفره دستگیرشدگان 18 تیر که به این زندان منتقل شده بودند، نیافتند.»

نیکبخت ادامه داد: «در پیگیری های بعدی به آنها خبر داده می‌شود کسانی که از پلیس پیشگیری منتقل شده‌اند یا به زندان اوین برده شده‌اند یا به بازداشتگاه کهریزک. با مراجعه خانواده به دادگاه انقلاب متوجه می شوند که نوشته ای در بیرون دادگاه نصب شده مبنی بر اینکه خانواده افراد دستگیر شده در روز 18 تیر، 10 روز دیگر مراجعه کنند. آنها مجدداً در تاریخ 23 تیر به زندان اوین مراجعه می کنند و متوجه می شوند که در فهرست افرادی که در این تاریخ از کهریزک به اوین منتقل شده‌اند نیز نامی از امیر نیست. سرانجام با پیگیری های خانواده از تاریخ 28 تیر تا سوم مرداد که 10 روز از دستگیری امیر گذشته بود، در ملاقات با قاضی مستقر در دادگاه انقلاب به خانواده امیر گفته می‌شود که به زودی بازجویی او تمام می‌شود و با قرار صادر شده توسط قاضی آزاد خواهد شد. پدر امیر با امید به آزادی او به خانه می‌رود اما در صبح روز سوم مرداد ناگهان در خانه خود با ماموری مواجه می‌شود که از او می خواهد به پلیس امنیت شهرری مراجعه کند. پس از مراجعه پدر، او را جهت شناسایی جنازه امیر به پزشک قانونی کهریزک هدایت می‌کنند. در سالن پزشکی قانونی کهریزک جنازه امیر توسط خانواده شناسایی می شود و مشخص می شود جنازه امیر روز 23 تیرماه یعنی فقط چهار روز پس از اینکه امیر به پلیس پیشگیری تحویل داده شده بود، به این سالن تحویل داده شده است و ظاهراً در این مدت به هر دلیل به خانواده خبر کشته شدن امیر را 10 روز پس از فوت اعلام می‌کنند.»

نیکبخت ادامه داد: «در برگ پروانه دفن امیر آمده که علت مرگ تحت آزمایش است و در برگ گواهی فوت او قید شده که علت فوت نامعلوم است.» در ادامه، خانواده امیر، اجازه برگزاری مراسم سوگواری نیافتند و پدر امیر به مراکز مختلفی احضار می شود و در آنجا جریان کشته شدن پسرش را توضیح می دهد. سرانجام درباره پرونده امیر جوادی فر سوال این است که اگر امیر تحویل کهریزک نشده، در فاصله روز اعزام از پلیس پیشگیری تا روز تحویل جسد او به پزشکی قانونی کهریزک، امیر کجا بوده است؟ زیرا در روند عادی هر بازداشتی که از یک مرکز پلیس انتظامی به مرکز دیگری منتقل می شود، با نامه رسمی اعزام و در موقع تحویل نیز رسید ارائه می شود، هرچند خانواده امیر جوادی فرد اسناد و مدارک دیگری هم دارند که موید مرگ فرزندشان در کهریزک است.»

صالح نیکبخت وکیل دادگستری با سابقه در انتها به سردار رجب زاده فرمانده پلیس تهران توصیه می‌کند: «براساس مستندات درباره کشته شدن امیر جوادی فر و افراد دیگری مانند روح الامینی، سردار رجب زاده باید مستند و قانونی سخن بگویند زیرا سخنان ایشان با مستندات پرونده امیر جوادی فر و دیگران همخوان نیست. ضمناً باز تاکید می کنم که تمامی اسناد پزشکی امیر جوادی فر دال بر سالم بودن ایشان در بیمارستان فیروزگر و لاله موجود است.»

----

یورش وحشیانه به زندانیان سیاسی بند 4 زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات از بند 4 زندان گوهردشت کرج صبح امروز حفاظت و اطلاعات زندان همراه با تعداد زیادی از نیروهای گارد زندان به زندانیان سیاسی و سایر زندانیان بی دفاع یورش بردند و آنها را بصورت وحشیانه ای مورد ضرب وشتم و اهانت قرار دادند.

روز یکشنبه 8 شهریور ماه حوالی ساعت 0830  حفاظت و اطلاعات و تعداد زیادی از گارد  زندان به بند 4 زندان گوهردشت کرج یورش بردند و زندانیان سیاسی و سایر زندانیان را مورد یورش وحشیانه خود قرار دادند. گارد ویژه بصورت وحشیانه  زندانیان بی دفاع را آماج باتون ها،مشت و لگد  خود قرار دادند و با تحقیر و اهانت  تمامی زندانیان سیاسی و سایر زندانیان را به محوطۀ زندان منتقل کردند.  در این یورش وحشیانه  تعدادی از زندانیان مجروح شدند که از جملۀ آنها آقای سید رضا حسینی 28 ساله با ضربات باتون از ناحیه دست زخمی گردید. گارد زندان زندانیان را به مدت 5 ساعت  در زیر آفتاب و گرمای زیاد قرار دادند .در طی این مدت زندانیان حق استفاده از سرویسهای بهداشتی را نداشتند و زندانیان که بیمار مسن بودند از نوشیدن آب محروم بودند.

همزمان که زندانیان در زیر آفتاب و گرمای زیاد قرار داشتند به سلولهای آنها یورش بردند و حداقل وسائل که خانواده های زندانیان برای آنها تامین کرده بودند یا تخریب کردند و یا با خود بردندو یا اینکه  آنها را پخش کردند .آنها همچنین دست نوشته ها و یاداشتها و سایر وسائل زندانیان سیاسی را با خود بردند.

 از جمله زندانیان که امروز مورد یورش وحشیانه قرار گرفتند و با ضرب و شتم و توهین و تحقیر به محوطه زندان منتقل شدند آقای منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد ، آقای شیرمحمد رضائی ،حمید و اصغر بنازداده از نجات یافتگان قتل عام 1367 ،محمد علی منصوری ،ارژنگ داودی ،افشین بایمانی،صالح کهندل،علی معزی،هود یازرلو و سایر زندانیان سیاسی می باشند.

پس از پایان یورش و حشیانه به زندانیان سیاسی ،زندانی سیاسی افشین بایمانی و آقای حامد حیدرپور از سالن نوجوانان سالن 12  به حفاطت و اطلاعات زندان برده شدند . آنها توسط نبی الله فرج نژاد تهدید به قتل شدند.نبی الله فرج نژاد معاون حفاظت و اطلاعات خطاب به آنها گفت: شما را می فرستم به بند 1 و دستور میدهم که با چاقو شماها را تک ،تک کنند ابتدا حامد را خواهیم کشت تا بدانید که ما جدی هستیم و خطاب به آقای بایمانی سپس تو را همین بلا  رابر سرت خواهیم آورد.

از طرفی دیگر امروز روز ملاقات خانواده های زندانیان سیاسی و سایر زندانیان با عزیزانشان بود. خانواده ها که بعضی از آنها از شهرستان و با زبان روزه برای دیدن عزیزانشان  آمده بودند. بر خلاف معمول که ملاقاتها صبح صورت می گرفت خانواده ها تا ساعت 13:00 با زبان روزه و در گرمای زیاد در انتظار بسر بردند.

یورش وحشیانۀ امروز به دستور وزارت اطلا عات صورت گرفت و توسط علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان ،کرمانی رئیس حفاظت و اطلاعات زندان،نبی الله فرج نژاد معاون حفاظت و اطلاعات زندان ،شجاعی و حبیب کرمی صورت گرفت.کرمانی و نبی الله فرج نژاد خود شخصا در ضرب وشتم و توهین به زندانیان سیاسی و سایر زندانیان شرکت داشت و به دستور آنها زندانیان با باتون ،مشت و لگد مورد ضرب وشتم قرار می گرفتند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ،یورش وحشیانه به زندانیان سیاسی و سایر زندانیان بی دفاع و تهدید به قتل آنها را محکوم می کند و از مراجع بین المللی و سایر سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدامات جدی برای نجات جان زندانیان سیاسی در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

08 شهریور 1388 برابر با 30 اوت 2008

----

بازگشت به کار قاضی خاطی در پرونده کهریزک

قاضی حیدری فر (احتمالا با نام کوچک علی اکبر)، قاضی شعبه اول امنیت مستقر در دادگاه انقلاب تهران بعنوان فردی که از وی با عنوان قاضی خاطی در پرونده بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک که با شکنجه و قتل تعدادی از زندانیان مشهور شد شناخته میشود.

خبرگزاری هرانا: علیرغم ادعای مسئولین مربوطه در برخورد قاطع با قاضی خاطی پرونده بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک، نامبرده کماکان به فعالیت خود ادامه می دهد.

به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران قاضی حیدری فر (احتمالا با نام کوچک علی اکبر)، قاضی شعبه اول امنیت مستقر در دادگاه انقلاب تهران بعنوان فردی که از وی با عنوان قاضی خاطی در پرونده بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک که با شکنجه و قتل تعدادی از زندانیان مشهور شد شناخته میشود.

نامبرده پس از ادعای مسئولین ارشد در خصوص برکناری و برخورد قاطع با وی پس از مدت کوتاهی غیبت در محل کار، مجدداً از حدود 8 روز قبل به دفتر شعبه امنیت واقع در دادگاه انقلاب بازگشته و به کار خود با این تفاوت که تنها اجازه امضا کردن ندارد می پردازد.

مشخص نیست با چه دلیلی وی علیرغم تخلفات مشهود به محل کار خود بازگشته و با عدم اجازه امضا چگونه پروسه حقوقی در شعبه امنیتی مذکور طی می شود

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

رجوع به مطالب مشابه