مصاحبه با خانواده های خانجانی، سحرخیز، آقایی، میردامادی و شهیدی
مرتضوی فقط در ظاهر از دادستانی تهران رفته
فرشته قاضي
یکشنبه ۵ مهر ۱۳۸۸
روز: با گذشت 105 روز از
انتخابات بحث انگیز 22 خرداد و بازداشت انبوه فعالان سیاسی و مطبوعاتی، بسیاری
از بازداشت شدگان همچنان در زندان و تحت فشارهای شدید روحی و جسمی قرار دارند.
برخی از این فعالان سیاسی و مطبوعاتی با وجود اتمام بازجویی هایشان همچنان در
سلول انفرادی و به حالت بلاتکلیف نگهداری می شوند و قرار وثیقه و آزادی برخی
دیگر صادر شده اما همچنان از آزادی آنان ممانعت به عمل می آید. "روز" در گفتگو
با خانوده های بازداشت شدگان، آخرین وضعیت این فعالان سیاسی و مطبوعاتی را
جویا شده است.
تمدید قرار بازداشت خانجانی توسط قاضی مرتضوی
جهانخش خانجانی، مدیر تبلیغات و اطلاع رسانی ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی، از 104 روز پیش همچنان در سلول انفرادی است و از نظر جسمی در شرایط بدی به سر می برد. خانم زهرا محمدی، همسر جهانبخش خانجانی، در گفتگو با "روز" با اشاره به وضعیت جسمانی نامساعد و وخیم همسرش گفت: دوشنبه هفته پیش ما ملاقات کابینی داشتیم و از آن روز از ایشان بی خبر هستم و با توجه به شرایط جسمی ایشان به شدت نگران هستم.
وی یادآور شد: آقای خانجانی، در جبهه از ناحیه مهره های کمر آسیب شدید دیده بودند و پس از آن دریک سانحه سقوط هلی کوپتر گردن و مهره های کمرشان مجددا آسیب دیده است و همیشه تحت نظر پزشک بودند و به طور مداوم باید فیزیوتراپی انجام میدادند اما اکنون در زندان و در سلول انفرادی این مشکلات جسمانی ایشان به خاطر شرایط زندان تشدید شده به طوریکه در آخرین ملاقات حضوری که با ایشان داشتیم ایشان قدرت جابجایی صندلی برای نشستن را نداشت و وقتی میخواست صندلی را جابجا کند به شدت بر زمین افتاد.
به گفته خانم محمدی، همسرش از 104 روزی که در بازداشت به سر می برد، فقط 12 روز در انفرادی نبوده و در سلولی با یک نفر دیگر هم سلول بوده است. همسر آقای خانجانی توضیح داد: همسرم را از سلول انفرادی به سلولی دو نفره منتقل کرده بودند اما بعد از تغییر و تحولات وزارت اطلاعات، مجددا بعد از 12 روز ایشان را به سلول انفرادی منتقل کردند.
وی با بیان اینکه، قرار وثیقه برای آقای خانجانی صادر شده بود و قرار بود این فعال سیاسی آزاد شود، گفت: قرار بود دو هفته پیش آقای خانجانی را به دادگاه بیاورند و قرار وثیقه هم صادر شده بود تا بعد از این جلسه دادگاه که گفته بودند غیرعلنی خواهد بود، او را با وثیقه آزاد کنند اما به دادگاه نیاوردند و گفتند که قرار بازداشت ایشان تمدید شده است. وقتی پی گیری کردیم گفتند که قاضی مرتضوی، قرار بازداشت ایشان را تمدید کرده است. این نشان میدهد که قاضی
مرتضوی ظاهرا از دادستانی تهران رفته اما در عمل نه، چرا که اگر غیر از این بود، دو هفته پیش چگونه قرار بازداشت آقای خانجانی را تمدید کرده است.
به گفته وی، آقای خانجانی در ملاقات با خانواده اش از وضعیت وخیم جسمانی خود شکایت کرده است.
خانم محمدی با بیان اینکه آقایان به چیزهایی که میخواهند نرسیده اند تاکید کرد: آقای خانجانی را با آن شرایط جسمی نگه داشته اند تا او را بشکنند و آنچه را که میخواهند او بپذیرد و آقای خانجانی به شدت تحت فشار است.
همسر آقای خانجانی با تاکید بر اینکه قصد مصاحبه نداشته افزود: ما این مدت سعی کردیم در سکوت قضیه را پی گیری کنیم اما متاسفانه هیچ جوابی نگرفته ایم و وضعیت آقای خانجانی بدتر هم شده است لذا چاره ای جز مصاحبه نداریم و اگر تا چند روز دیگر وضعیت ایشان مشخص نشود و ایشان را با آن وضع جسمی، همچنان در زندان و در سلول انفرادی نگه دارند ما چاره ای نخواهیم داشت جز اینکه مصاحبه کنیم و همه چیز را اعلام کنیم.
خانم محمدی درباره اتهامات همسرش گفت: مثل بقیه بازداشت شدگان اتهاماتی چون تحریک برای شرکت در اغتشاشات را به آقای خانجانی نسبت داده اند این در حالی است که ایشان یک روز بعد از انتخابات بازداشت شده و اصلا از وقایع بیرون خبری ندارد که چه اتفاقاتی افتاده است.
وی افزود: سخنرانی آقای خانجانی علیه محمود احمدی نژاد از موراد اتهامی ایشان است و این در حالی است که آقای احمدی نژاد در سازمان ملل ادعا می کند که انتقاد از او آزاد است اما نمی گوید که بعد از انتقاد چه بلایی سر افراد می آورند.
منتظر آزادی نباشید
عیسی سحرخیز، روزنامه نگار منتقد حکومت ایران، به خانواده اش گفته است که منتظر آزادی او نباشند. خانواده این روزنامه نگار که دوشنبه هفته پیش با او ملاقات کرده اند به "روز" گفتند که آقای سحرخیز با یک زندانی اهل کشور کویت در یک سلول به سر می برد.
مهدی سحرخیز، فرزند این روزنامه نگار سرشناس در گفتگو با "روز" گفت که وضع روحی پدرش خوب است ولی از نظر جسمی نیز مشکل دنده اش که هنگام بازداشت و توسط ماموران دادستانی شکسته، همچنان به قوت خود باقی است.
وی به نقل از مادرش گفت: به آقای سحرخیز گفتیم که هشتاد و چند روز است بازداشت هستی و او در پاسخ گفت که به احتمال زیاد به مدت طولانی در اینجا خواهم بود و منتظر آزادی من نباشید و ممکن است این مدت به هشتصد و چند روز هم برسد.
به گفته خانواده سحرخیز، بازجویی های او مدت هاست که پایان یافته و او همچنان بلاتکلیف در زندان به سر می برد
فرزند آقای سحرخیز گفت: به گفته پدرم به طور مداوم سلول ایشان را عوض می کنند و هر روز با فرد جدیدی هم سلول می شود.
او با بیان اینکه به اقای سحرخیز اجازه تماس تلفنی داده نمی شود افزود: به مادرم گفته بودند باید کارت تلفن بیاورید تا آقای سحرخیز بتواند تماس بگیرد و مادرم کارت تلفن برده و تحویل داده اما همچنان از تماس تلفنی ایشان جلوگیری می
کنند و غیر از دو تماسی که روزهای ابتدایی بازداشت گرفته هیچ تماسی ندارد و ملاقات ها هم یا به صورت کابینی است و یا در حضور بازجوی پدرم صورت می گیرد.
پسر آقای سحرخیز همجنین خبر داد که پدرش از اخبار وقایع بیرون از زندان از طریق تلویزیونی که در اختیار او قرار داده اند مطلع می شود.
هدایت الله آقایی در انتظار صدور حکم
هدایت الله آقایی، عضو حزب کارگزاران سازندگی منتظر صدور حکم است. همسر این فعال سیاسی به "روز" گفت: گفته اند احتمالا در این هفته حکم ایشان را صادر خواهند کرد و ما منتظر صدور حکم هستیم تا بتوانیم ایشان را با قرار وثیقه از زندان خارج کنیم.
وی که 12 روز پیش با همسرش در زندان اوین ملاقات داشته افزود: آقای آقایی از وقایع خارج از زندان کاملا بی خبر هستند و اکنون با آقای عبدالله مومنی و شهاب الدین طباطبایی در یک سلول به سر می برند.
میردامادی همچنان در انفرادی
بازجویی های محسن میردامادی، دبیرکل جبهه مشارکت نیز دو ماه است که به پایان رسیده است. خانم مجردی، همسر آقای میردامادی در این باره به "روز" گفت بازجویی های ایشان به پایان رسیده اما همچنان در سلول انفرادی و در وضعیت بلاتکلیف به سر می برد.
وی افزود: آقای میردامادی و آقایان رمضان زاده و صفایی فراهانی از یک ماه پیش، هفته ای یکبار تماس می گیرند و غیر از آقای نبوی و آقای تاج زاده که تاکنون فقط یک ملاقات داشته اند، آقای میردامادی و سایر فعالان سیاسی تا کنون دو ملاقات با همسران خود داشته اند.
خانم میردامادی که پسرش نیز از هفته پیش بازداشت شده است گفت: پسرم روز سه شنبه تماس گرفت و خبر داد که در زندان اوین به سر می برد و از آن موقع خبری از او نداریم.
هنگامه شهیدی امیدوار است
از سوی دیگرخانواده هنگامه شهیدی نیز هفته گذشته با او ملاقات کرده اند. مادر این روزنامه نگار وضع روحی و جسمی فرزندش را خوب توصیف کرده و به "روز" گفت: خوشبختانه تماس های تلفنی هنگامه زیاد شده و در ملاقاتی که داشتیم خیلی امیدوار بود و می گفت ظرف چند روز آینده آزاد خواهد شد.
مادر هنگامه شهیدی ابراز امیدواری کرد این روزنامه نگار طی همین هفته آزاد شود.
سعید لیلاز، روزنامه نگار و تحلیل گر اقتصادی نیز همچنان در سلول انفرادی به سر می برد و علیرغم صدور قرار وثیقه توسط قاضی پرونده از آزادی او ممانعت به عمل آمده است. به گفته همسر آقای لیلاز، دادستان پیشین تهران قبل از تحویل پست خود، قرار بازداشت این روزنامه نگار را برای دو ماه دیگر تمدید کرده است.
خانم لیلاز در این زمینه با روزنامه سرمایه گفته است که تمدید مدت بازداشت لیلاز در شرایطی انجام شد که دوره بازجویی وی مدت ها پیش از این تمام شده و قاضی پرونده حکم متفاوتی در این باره داده است.
نامه همسر دکتر ملکی به رئیس قوه قضائیه
در واکنشی جداگانه، قدسی میرمعز، همسر دکتر محمد ملکی در نامه ای سرگشاده به رئیس قوه قضائیه ، خواهان تبدیل قرار همسرش به وثیقه شد.
در این نامه خانم میر معز ضمن تشریح وضعیت جسمانی دکتر ملکی خطاب به صادق لاریجانی نوشته است: همسرم به لحاظ تحمل حبس های مکرر و طولانی، از یک سو از مشکلات ناشی از ستون فقرات، از یک سو درد ناشی از اعصاب مچ دست، از یک سو بیماری مغز و اعصاب و از سوی دیگر بیماری سرطان پیشرفته پروستات رنج می برد، و در حال شیمی درمانی از طریق تزریق زمان بندی شده آمپول می باشد و در حال حاضر بیماری نوسان ضربان قلب ( آریتمی ) ایشان حیات وی را تهدید می کند.
همسر دکتر ملکی که پیش از این نامه ای به بازپرس شعبه دوم مجتمع قضایی دادگاهها و دادسراهای انقلاب اسلامی ارسال کرده بود اشاره کرده است که در نامه مذکور تقاضا کرده ام که ضمن لحاظ نمودن مراقبتهای امنیتی، همسرم جهت معاینات ضروری به بیمارستان دی که پیشینه پزشکی ایشان در آنجاست اعزام گردد.
خانم میرمعز در پایان تصریح کرده است: با توجه به اینکه همسرم هیچگونه فعالیت مخفی نداشته و از این حیث بیم تبانی در مورد وی منتفی بوده، و با توجه به اینکه ایشان 76 ساله و مسن ترین زندانی سیاسی فعلی در بند است و احتمال متواری شدن نیز از سوی ایشان منتفی می باشد و اساسا ایشان هیچگاه در اندیشه ماندن در سرزمینی غیر از ایران نبوده و نیستند، لذا تقاضا دارد با لحاظ نمودن کهولت سن با تبدیل قرار ایشان از بازداشت به قرار مناسب دیگر، اقدام فرمائید.
----
نگراني
جهان نيوز از تحرك بازار در سالگرد اعتراض به طرح ماليات بر ارزش افزوده
با مردم:
همزمان
با افزايش فشارهاي امنيتي انتظامي بر بازار، سايت هاي طرفدار محمود احمدي نژاد
نگران تحرك بازاريان شهرهاي بزرگ ايران همزمان با سالگرد اجراي طرح ماليات بر
ارزش افزوده هستند .
بازداشت تني چند از چهره هاي شناخته شده
بازار تهران در طي هفته هاي گذشته توسط نيروهاي امنيتي و انتقال اين چهره ها به
بند 209 زندان اوين ناراحتی و نگرانی كسبه بازار را به همراه داشته است .
در پي اين رخداد سايت جهان نيوز ، سايت هاي
مخالف دولت منتصب محمود احمدي نژاد را متهم به تحريك بازاريان تهران و شهر هاي
بزرگ كرده و مي افزايد : " در همین راستا با تعدادی از افراد فریب خورده در
میان تجار ارتباط برقرار کرده اند و تلاش دارند همزمان با تحریک دانشجویان در
دانشگاهها بازار را نیز به اغتشاش بکشانند " .
در قسمتي از اين گزارش ضمن تاييد بازداشت هاي
صورت گرفته آمده است : " اخیرا تعدادی از مطلعان در وقایع بعد از انتخابات که
ردپایی نیز در میان تجار داشتند دستگیر شدند که جریان مرموزی همین موضوع را
مستمسک و بهانه ای برای شروع تحریک و تشویق برای تعطیلی بازار کرده است " .
اين سايت زمان آشوب و تعطيلي بازار تهران و
چند شهر بزرك را سالگرد اجرای مالیات بر ارزش افزوده دانسته و در نهايت به اين
نتيجه رسيده است كه « قاطبه بازاریان را افراد انقلابی و مومن به انقلاب تشکیل
می دهند که در همه صحنه و در طول تاریخ انقلاب نسبت به جریانات انحرافی و فتنه
انگیز واکنش نشان داده اند » .
لازم به توضيح است محسن دكمه چي و جواد لاري
از چهره هاي سرشناس بازار تهران در طي هفته هاي گذشته در محل كسب خود بازداشت
شده اند و منازل آنها نيز مورد جستجو و بازرسي قرار گرفته است . همچنين اخبار
تاييد نشده اي مبني بر حمايت مالي اين بازاريان از خانواده هايي كه سرپرست
آنها دستگر شده اند منتشر شده است.
----
بیش از
3 ماه بی خبری از وضعیت و شرایط یک زندانی سیاسی
بنابه
گزارشات رسیده از زندان مرکزی اصفهان (دستگرد)، زندانی سیاسی محمد نیکبخت بیش 3
ماه است که به نقطۀ نامعلومی منتقل شده است و از زمان انتقال او تا به حال
هیچ خبری از محل نگهداری و شرایط وی در دست نیست.
زندانی
سیاسی محمد نیکبخت 30 خرداد ماه توسط بنائی رئیس حفاظت و اطلاعات زندان
فرآخوانده شد. پس از آن به نقطۀ نامعلومی منتقل شد. گفته می شود که او به
سلولهای انفرادی زندان اطلاعات سپاه پاسداران منتقل شده است. از زمان انتقال
این زندانی سیاسی تا به حال هیچ خبری از وضعیت و شرایط و محل بازداشت او در دست
نیست. بیش از 3 ماه است که از وضعیت ابهام آمیز او می گذرد. او بارها از بندی
به بند دیگری منتقل شد و نهایتا به یکی از بدترین بندها ی زندان مرکزی اصفهان
یعنی بند 3 انتقال داده شد. بنائی و بازجویان وزارت اطلاعات قبلا بارها او را
تهدید به حذف فیزیکی کرده بودند. خطر جدی شکنجه و حذف فیزیکی جان این زندانی
سیاسی را تهدید می کند.
خانواده
زندانی سیاسی محمد نیک بخت از زمان انتقال فرزندشان به نقطۀ نامعلومی تا به حال
بارها به زندان مرکزی اصفهان،دادگاه انقلاب و اداره اطلاعات اصفهان و اطلاعات
سپاه پاسداران مراجعه کردند ولی تاکنون هیچ جوابی در مورد محل نگهداری، وضعیت
وشرایط فرزندشان به آنها داده نشده است.از طرفی دیگر خانواده نیک بخت با
تهدیدات و برخوردهای غیر انسانی ار گانهای فوق مواجه هستند .
لازم به
یادآوری است زندانی سیاسی محمد نیکبخت در خرداد ماه 1383 دستگیر شد و به مدت 3
ماه در سلولهای انفرادی زندان وزارت اطلاعات ارومیه تحت شکنجه های وحشیانه جسمی
و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت. او سپس به سلولهای انفرادی بند الف
–ط وزارت اطلاعات در زندان مرکزی اصفهان منتقل شد و به مدت 6 ماه در آنجا تحت
شکنجه های جسمی و روحی قرار داشت. زندانی سیاسی محمد نیک بخت در دادگاه انقلاب
اصفهان توسط فردی بنام یوسفی به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران
مورد محاکمه قرار گرفت و به 8 سال زندان محکوم شد.
.او از داشتن
و کیل و حق دفاع از خود محروم بود.بعد از مدتی در حالی که در زندان بسر می برد
بدستور وزارت اطلاعات بر علیه او پرونده ای جدیدی گشوده شد و او را به 1 سال
زندان محکوم کردند.
فعالین
حقوق بشر و دمکراسی در ایران، نسبت به جان این زندانی سیاسی و سایر زندانیان که
وضعیت و شرایطش آنها در ابهام است هشدار میدهد و از دبیر کل و کمیسر عالی
حقوق بشر سازمان ملل خواستار اعزام یک هیئت تحقیق برای بررسی وضعیت زندانیان
سیاسی و بخصوص دستگیر شدگان اخیر می باشد.
فعالین حقوق بشر و
دمکراسی در ایران
05 مهر 1388 برابر با 27 سبتامبر 2009
----
روایتی تازه از ماجرای زندان کهریزک و گفتاری از سه ولی دم شهريور ۱۳۸۸
من نسبت به شخص خاصي شكايت ندارم، بلكه همه کساني که در اين ماجرا مسئول هستند، بايد مجازات شوند و برای همین، خود نظام بايد پيگير پرونده شود و افراد مجرم اين پرونده، در هر رده و مقامي كه باشند و هر مسئوليتي كه در كشور داشته باشند،ا به سزاي عملشان برساند... گمان ميكنم انتظار جامعه هم از قاضي پرونده همين باشد كه ضمن حمايت از خانوادههاي قربانيان اين حوادث، با كساني كه سبب شدند خوني به ناحق ريخته شود، برخورد قضايي صورت گيرد.
تابناک:
هفتهنامه پنجره در شماره این هفته خود، به بررسی و واکاوی ماجرای تأسف برانگیز کهریزک و پیامدهای سوء آن و نیز اقدامات انجام شده برای پیگیری موضوع پرداخته است.
به گزارش «تابناک» در این پرونده ضمن گفتوگو با دکتر عبدالحسین روحالامینی نجف آبادی، آقایان علی جوادی فر و علی کامرانی، دو تن دیگر از اولیای دم جان باختگان نظرات خود را در قالب یادداشتهایی بیان کردهاند.
علی جوادیفر پدر مرحوم امیر جوادیفر از جانباختگان جنایات كهریزك در یادداشت کوتاهی نوشته است:
پاسخ به انتظار جامعه
چندی پیش با رئیس بازداشتگاه كهریزك ملاقات داشتم كه این دیدار به درگیری لفظی و فیزیكی انجامید. عكس فرزندم را نشانش دادم و گفتم: «این عكس را میشناسی؟ او همان كسی بود كه چون در سایه نشسته بود، او را مورد ضرب و شتم قرار دادی.»
چند روز پیش هم با رئیس دادسرای انتظامی نیروهای مسلح كه مسئول رسیدگی به موضوع است، دیداری داشتم و قاضی پرونده من را در جریان جمع آوری مستندات و مدارك پرونده قرار داد و قول داد كه مسأله را با جدیت و قاطعیت پیگیری میكند و دادگاه كهریزك به زودی برگزار میشود.
به نظر من چون مقام معظم رهبری دستور صریح بر پیگیری موضوع داده، گمان میكنم كه حتما موضوع پیگیری میشود. چون موضع گیری ایشان تأثیر زیادی برای تسریع در رسیدگی به موضوع و برخورد با آمرین و عاملان این اتفاقات داشته است.
من در لایحه ای كه تنظیم و به دادگاه ارایه شد، اعلام كردهام كه خواهان برخورد و محاكمه همه آمرین، عاملان و مجریان حوادث كهریزك و كسانی كه سبب مرگ فرزندم شده اند، هستم. چون از گروهبان جزء تا آخرین رده نظامی در این مسأله سهیم هستند و لذا فرد خاصی مد نظرم نیست.
فكر میكنم انتظار جامعه هم از قاضی پرونده همین باشد كه ضمن حمایت از خانوادههای قربانیان این حوادث، با كسانی كه سبب شدند خونی به ناحق ریخته شود، برخورد قضایی صورت گیرد.
خوشبختانه درباره وقایع كهریزك و آنچه در آنجا روی داده، افراد زیادی هستند كه به ما مراجعه و ماجراها را شرح دادهاند و اعلام كردهاند كه در صورت اعلام مراجع قضایی و با این شرط كه مشكلی برای آنان پیش نیاید، حاضرند در دادگاه شهادت دهند.
علی كامرانی پدر مرحوم محمد كامرانی از قربانیان جنایات كهریزك نیز در یادداشتی نوشته است:
درخواست من قصاص است
عملا بعد از زمانی كه در مجتمع قضایی حاضر و اظهارات خود و همسرم را به عنوان شاكی اعلام و مكتوب كردیم، نسبت به روند كاری كه انجام شده، چیزی به اطلاع ما نرسیده است. اگر هم اقداماتی درباره این پرونده شده باشد، من هنوز در جریان امر قرار نگرفتهام. این آگاهی مستلزم این است كه متهمان اقرار كرده و من هم از روند آن مطلع شوم.
ما به مقاماتی كه با آنان در خصوص كهریزك دیدار و گفتوگو كردیم، اعلام داشتیم كه باید این پرونده به سرانجام برسد و ما جز بهقصاص عامران و مجرمان راضی نمیشویم. واقعیت این است كه فرزندم كشته شده و من فقط با قصاص عاملان آن راضی خواهم شد؛ این درخواست بیكم و كاست من و دیگر شاكیان پرونده است.
من نسبت به شخص خاصی شكایت ندارم، بلكه همه کسانی که در این ماجرا مسئول هستند، باید مجازات شوند و لذا خود نظام باید پیگیر پرونده شود و افراد مجرم این پرونده، در هر رده و مقامی كه باشند و هر مسئولیتی كه در كشور داشته باشند را بهسزای عملشان برساند.
در حال حاضر، پرونده خانوادههایی كه فرزندانشان در كهریزك جان باخته و نیز كسانی كه در این بازداشتگاه نگهداری شدهاند، همگی در یك مجتمع قضایی در دست بررسی است و آقای روحالامینی پس از ملاقاتی كه با قاضی پرونده داشت، به صورت تلفنی به من اعلام كرد كه پرونده از پیشرفت خوبی برخوردار است.
به نظر من، باید این دادگاه علنی برگزار شود تا چهره خاطیان برای مردم آشكار و حقایق برای همه بیان شود، وگرنه ممكن است متهمان در دفاع از خود به دروغ متوسل شوند.
گفتوگو با دکتر روح الامینی
رئیس سابق انستیتو پاستور ایران نام غریبی برای بسیاری از افراد به ویژه نخبگان و چهرههای سیاسی و علمی نبود، اما حادثهای تلخ پس از انتخابات باعث شد تا وی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
عبدالحسین روحالامینی هرچند شصت روز از فوت ناگهانی و تلخ فرزندش گذشته است، اما رخت سیاه از تن نکنده و هنوز عزادار فرزندی است که مرگ او در کنار سایر درگذشتگان مظلوم، حقایق کهریزک را آشکار کرد. وی قاطعانه پیگیر ماجرا و جمعآوری مستندات حقوقی است تا در دادگاهی که قرار است برای آمرین و متخلفان بازداشتگاه کهریزک برگزار شود با دلایل محکم خونخواهی کند. این مصاحبه در آخرین فرصتی که برایمان باقی بود تا مطالب به این شماره نشریه برسد، در دفتر دکتر روحالامینی در دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران و پس از اصرارهای فراوان انجام شد.
هرچند ممکن است برای شما سخت باشد، اما لطفا ابتدا کمی از محسن (فرزندتان) بگویید.
شهید محسن روحالامینی، تنها بیستوپنج سال داشت؛ با اینکه دانشجوی کامپیوتر در دانشکده فنی دانشگاه تهران بود، چون تحصیل صرف او را ارضاء نمیکرد، تحصیل رسمی را رها کرد و به طور آزاد به برنامهنویسی کامپیوتر روی آورد و به قول همکلاسیهایش «مفید ساکت» بود. او همیشه با روحیه آزادگی و کنجکاوانه در جستوجوی حقیقت بود. اقناع او مثل سایر جوانان و نسل جدید همیشه کار سختی بود، چون جوابهای کلیشهای نسل ما برای او کفایت نمیکرد. پسرم اساسا با بیصداقتی و دورویی مشکل داشت. فرد خالص و شفافی بود، حوادث اخیر موجب شد تا بیش از گذشته عاطفی شود و نگران سرنوشت کشور و مردم بود. محسن نیز مانند بسیاری از جوانان این کشور دغدغه اعتلای ایران و حل مشکلات مردم را داشت و آزارش به کسی نمی رسید.
شما به عنوان چهره سیاسی مورد قبول نظام شناخته شدهاید. نظرتان راجع به اتفاقاتی که بعد از انتخابات در خصوص افرادی نظیر فرزندتان رخ داد، چیست؟
ابتدا باید به این نکته تأکید کنم که خون فرزند من از دیگر قربانیان و آسیبدیدگان این حوادث رنگینتر نیست و شاید مظلومیت آنان به دلیل محروم بودن از ارتباط با مسئولان نظام و رسانهها بیشتر از خانوادههای ما باشد که در اینجا باید به شهید جوادیفر اشاره کنیم که در مظلومیت مطلق مراسم دفن و ترحیمش توسط پدر داغدیدهاش برگزار شد و پیگیریهای من تنها از طرف خودم نیست بلکه از طرف خانوادههای داغداری است که دستشان کوتاه است. بالاخره نمیشود که صورت مسأله این حوادث را پاک کرد، هرچند سادهترین راه حذف صورت مسأله است. باید گفت زمانی که فتنه بروز میکند و فضا غبار آلود می شود اظهارنظر کردن و قضاوت را سخت و پیچیده میکنند، اما میتوان در همین زمان هم با روندهایی که در اداره جامعه وجود دارد، مسایل و مشکلات را بررسی کرد اما همانگونه که رهبری انقلاب تصریح کردند، حوادث رخ داده نمیتواند مجوزی برای رخ دادن جنایت و تضییع مال و جان مردم باشد، باید بپذیریم که بسیاری از معترضان از جنس مردم بودند اما برخی خودسریها و افراط و تفریطها موجب شد، حوادث به بدترین شکل مدیریت شود و ذائقه جامعه را تلخ کرد.
شما به عنوان یک شاکی پرونده کهریزک آیا حاضرید که از حق خود بگذرید؟
من قطعا از خون به ناحق ریخته شده پسرم نخواهم گذشت و از پایمال شدن خونش جلوگیری خواهم کرد. تا به نتیجه رسیدن و قصاص عاملان جنایت پیگیر موضوع هستم چون معتقدم حال که محسن از پیش ما رفته باید محسنهای مردم را دریابیم. البته من مسیر متفاوتی نسبت به سایر معترضین در پیش گرفتم و انشاءالله به نتیجه هم خواهم رسید. مسیر من قانونی است و ما باید در چهارچوب اعتماد به ارکان مستحکم قضایی که به آن معتقد هستیم و قوانینی که وجود دارد، پیگیر موضوع شویم؛ اما از پیگیری حقوق محسن و حق محسنهای مردم، صرف نظر نمیکنم و بدون اینکه مسأله احساساتی باشد و خدایی ناکرده موجب سوءاستفاده شود، پیگیر خواهم بود. خانواده ما پیگیر جدی پاسخ این پرسش هستند؛ که چرا امثال این وقایع باید پیش بیاید و چگونه تدبیر میشود که در آینده شاهد چنین حوادثی نباشیم.
آیا این ادعا که حوادث اخیر و به ویژه ماجرای کهریزک، موجب سلب اعتماد از گروهی از نیروهای معتقد به نظام شده است را قبول دارید؟
از بین رفتن اعتماد ما به اصل نظام و رهبری صحیح نیست، ما به این نظام اعتماد داریم؛ برخلاف بسیاری که با کمترین مصیبتی بهجای اینکه خودشان را کنترل کنند، سراغ اصل نظام میروند. من به نظامی که با خون صدها هزار شهید و جانباز و آزاده بهدست آمده است معتقدم. اما اینکه اعتماد به کفایت، سلامت و صداقت بسیاری از مسئولان انتظامی، قضایی و امنیتی با آسیب جدی مواجه شده است سخن درستی است و باید برای حفظ اعتماد مردم به نظام، عوامل بیاعتمادکننده را کنار بگذاریم نه اینکه برای حفظ بعضی نورچشمیها، نظام را قربانی کنیم. البته باید این نظام را در مسیری اداره کرد که وضعمان بهتر از وضعیت فعلی باشد. خدای نکرده نباید عقبگردی در حرکت نظام صورت گیرد. بعضی از این فتنهها و بعضی از این بیتدبیریها و سوءتدبیرها که لطمات جدی به ما میزند، نباید ما را از مسیر اصلی منحرف کند.
برخی تلاش میکنند پرونده کهریزک را به کل نظام گره بزنند و زیر سؤال رفتن عملکرد مسئولان یعنی آمران و کسانی که حکم بازداشت، انتقال و نگهداری و ضرب و شتم دستگیرشدگان در کهریزک را صادر کردند را تضعیف نظام تلقی کنند. آیا این دیدگاه از نظر شما پذیرفتنی است؟
اینکه با چنین جنایتها، کژرفتاریها و سوءتدبیرها و برخی مسایلی که لطمه جدی میزند به نظام باید برخورد شود؛ شکی نیست که نمیتوان بیعرضگیهای برخی، ناتوانیهای برخی دیگر و سوءتدبیریهای عدهای را به حساب نظام بگذاریم. ما اعتقاد داریم که خون محسن مظلوم شهید ما راهی را باز میکند برای این که بعضی از این گرفتاریها و گرههای اجتماعی سیاسی و سوء مدیریتها چه فردی و چه سیستمی اصلاح و پالایش شوند و اینها جلوی مسیر پیشرفت، ترقی و سعادت مردم و کشور ما قرار نگیرند. همه مردم این کشور یک خانوده بزرگ هستند و دل در گرو اعتلای کشور دارند و محسن ما هم یکی از آنان بود. بیتدبیری یک عده را که نباید به حساب نظام، انقلاب و رهبری بگذاریم. حتما ظرفیت بالاتر و بهتری برای اداره کشور وجود دارد. ما بیعرضگی و بیتدبیریهایمان را نباید به حساب نظام و رهبری بگذاریم. اینها باید تفکیک شوند. وقتی عرضه نداریم یک معادله چند متغیری را حل کنیم، در خودمان تجدید نظر کنیم؛ در افراد تجدیدنظر کنیم. چرا معادله را ساده و بعد صورتش را پاک میکنیم. البته نحوه عمل و رسیدگی به پرونده کهریزک نشان خواهد داد که نظام در مسیرش اهل معامله نیست؛ اگرچه برخی از مقصران و عاملان جنایتها قصد دارند با عنوان کردن اینکه مخالفان نظام از برخورد با آنها سوءاستفاده میکنند خود را به حاشیه امنیت ببرند و باز هم آبروی نظام را برای خودشان هزینه کنند؛ اما با تصریح رهبر انقلاب بر اینکه حتی خدمات درخشان این افراد و نهادها هم مانع رسیدگی به تخلفات نمیشود، از مسئولان قضایی انتظار میرود عاملان جنایت کهریزک و امثالهم در هر پست و مقامی و با هر سابقه و هرگونه حمایتی را به مجازات شرعی و قانونی خود برسانند.
فکر میکنید مظلوم اصلی در رخدادهای پس از انتخابات چه کس یا کسانی بودند؟
بزرگترین مظلوم این روزهای، نظام جمهوری اسلامی است که باید در رفع مظلومیت آن کوشید. متأسفانه در بسیاری از مسایل، افرادی در سطوح پایین مساوی با نظام دیده میشوند و یا عده ای آنچنان به پستهای خود چسبیدهاند که گویا جدا شدن آنان از این جایگاهها و پستها ثلمهای به کشور وارد میکند. مشکل این است که کلمه «عذرخواهی» واژه کم استفادهای برای ماست و البته به نظر میرسد کاربرد آن در بین شرقیها به ویژه ژاپنیها بیش از ما باشد. اگر در ژاپن اتفاقی در تحت مسئولیت یک فرد بیفتد، نخستین و کمترین کاری که فرد مسئول انجام میدهد، استعفا از مقام خود است. یا مثلا در کشورهای غربی اتفاق افتاده که قطاری از ریل خارج شده و چند نفر در این حادثه جان باختهاند، اما فردی که نفر دوم یا سوم حادثه بود مسأله را به عهده گرفته و استعفا داده است. اینها نگفتهاند که اگر من در این سمت نباشم ثلمهای به کشور وارد میشود، اما متأسفانه برخی از مسئولان کشور چنین رفتاری را دارند.
فکر میکنید گام نخست برای رفع این مظلومیت از نظام چیست؟
ما شاهد هستیم که برخی از مقصران تلاش میکنند تا با برهمزدن شرایط و مبهم کردن آن و همچنین از بین بردن آثار جرم و مدارک از مجازات بگریزند، در حالی که تنها راه برای رفع مظلومیت نظام مجازات مقصران است. نخست باید باز تعریفی صورت گیرد که روشن شود نظام جمهوری اسلامی مساوی با چه هست و مساوی با چه نیست و کمی هم باید توجه خود را روی سرمایههای اجتماعی معطوف کنیم و اینکه چطور میتوانیم با حرکات و رفتارهای خود نظام را تقویت و یا موجب سلب اعتماد از نظام شویم. واقعیت این است که ولایت فقیه، اسلام، قرآن و جمهوریت، عناصر و مؤلفههای نظام هستند که باید به خوبی تعریف شوند. بعضا دیده میشود که برخی کیلومترها با رهبری نظام فاصله گرفتهاند؛ گروهی گرفتار تحجر شدهاند و گروهی هم به تعبیر مناجات شعبانیه زاهق شده و به ملازمت با عمود خیمه نظام یعنی رهبری و ولایت فقیه توجه نمیکنند. باید توجه داشت که نظام و مردم دو مقوله جدا از هم نیستند و جمهوریت و اسلامیت و رهبری نظام مقولههای به هم چسبیدهای نیستند، بلکه یک نوع در هم تنیدگی بین آنها وجود دارد، اما در فتنه اخیر که پیچیدگیهای خاص خود را هم داشت، نظام مظلومیتهای مضاعفی را پیدا کرد.
برخی بر این باورند که بین گرفتن حقشان از حکومت و پیروی از نظام منافاتی وجود دارد. نظر شما چیست؟
برخی فکر میکنند که وقتی از نظام دفاع میکنیم، از حق خود میگذریم چنین نیست و بلکه باید گفت که خونخواهی درباره عزیزان از دست رفته ما، به عهده نظام است و نظام در خونخواهی ایشان بر ما مقدم است، زیرا به تعبیر قرآن در قصاص و خونخواهی حیات نهفته است، یعنی خونخواهی همان حیات جامعه است. من امیدوارم که روحیه پاسخگویی، احساس مسئولیت، عذرخواهی در ردههای گوناگون تعریف شود تا به جایی برسیم تا دشمنان از ما ناامید شوند و بدانند که آب در هاون میکوبند. خدمت حضرت آیتالله جوادی آملی که رسیدیم، ایشان برای تسلی خاطر ما اظهار داشتند که «اگر بگویند به منچه و به توچه، کسی (با اشاره به بالا) هست که بگوید هم به منچه و هم به توچه.» و لذا پیگیری موضوع از سوی حکومت نافی تکلیف و وظیفه ما نیست. پیگیریهای ما معطوف به نتیجه است، ما تکلیف خود را به گونهای دنبال کردیم که به نتیجه برسیم، نه مثل عدهای که سنگ ادای تکلیف را به سینه میزنند، اما به نتیجه مطلوب نمیرسند.
شما به همراه دیگر اساتید دیداری با رهبر معظم انقلاب داشتید، نگاه ایشان به دیدگاه شما چه بود؟
من در آن جلسه اعلام کردم که باید رویهها اصلاح شود تا کمتر از این حوادث رخ رهد و در آینده مظلومیت دوچندان پیش روی نظام نداشته باشیم که حضرت آقا نیز آن را تصدیق کرده و فرمودند که در این سالها گاهی اتفاقی افتاده و تخلفی از کسی سر زده که عدهای معتقد بودند باید به خاطر خدماتش، از او گذشت، اما من معتقدم که باید تخلف را در وزن و اندازه خود محاسبه کنیم. آثار تخلف را بر آن بیفزاییم و در جای خود از خدماتش هم تقدیر کنیم. ما هم معتقد به ایستادن در موضع قانون و حق هستیم و چنانچه در مجموعه منتسب به نظام جنایتی صورت گیرد، باز باید بر موضع قانون ایستادگی کرد.
با خانواده قربانیان دیگر کهریزک هم ملاقاتی داشتهاید؟ نظر آنها راجع به موضوع چیست؟
بله. با هم ملاقات داشتیم. همه ما به نظام اعتماد کرده و پیگیر موضوع هستیم.
با توجه به این که در آستانه برگزاری نخستین جلسه دادگاه عوامل حوادث کهریزک هستیم، ارزیابی شما از نتیجه و عاقبت این دادگاهها چیست؟
انشاءالله امیدوارم که این دادگاه به نتیجه برسد و اکنون روال خوبی برای پیگیری پرونده حاکم است. ما امیدواریم که با عوامل اصلی و پشت صحنه پرونده برخورد میشود و فقط به مجازات این چند نفر عناصر سطح پایین و محلی جنایت بسنده نشود، عدالت واقعی زمانی اجرا میشود که آمران و مجوز دهندگان انجام این جنایت که در پستهای بالای کشوری، قضایی و انتظامی قرار دارند، مجازات شوند. این نه از سر ساده لوحی است و نه خوشبینی افراطی، بلکه به این خاطر است که در مسیری حرکت کردهایم که منتج به نتیجه بوده است و به دور از هیاهوی سیاسی و رسانهای که برخی به راه انداختند، ما آرام حرکت کردیم و به نتایج خوبی هم رسیدیم و ایکاش بقیه کسانی که وارد این ماجرا شدند نیز مسیرهای قانونی را میرفتند.
آیا قبول دارید که افراد متخلف در این پرونده بدون اجازه یا دستور مقامات مافوق خود به چنین جنایاتی دست نمیزدند؟ در این صورت چرا با مقامات ما فوق آنها که نقش تعیینکنندهای داشتهاند، برخورد نمیشود؟
تصور ندانستن مسایل کهریزک برای مقامات ما فوق قضایی و انتظامی غیرممکن است. در اینگونه مسایل باید مجازات شرعی و قانونی برای دستاندرکاران این حادثه در نظر گفته شود. در غیر این صورت، هم ضعیفکشی میشود و هم روندهای معیوب اصلاح نمیشود که در نهایت باعث نومیدی افکار عمومی میشود. در حالیکه برخورد با عوامل اصلی نشاط و امیدواری را به جامعه برمیگرداند؛ اما این نگرانی وجود دارد که با جابهجایی این افراد و حتی ارتقای آنان به مسئولیتهای بالاتر اینگونه القا شود که با آنها برخورد شده؛ در حالی که در هجدهم تیر شاهد بودیم با وجود آن که تنها یک نفر کشته شده بود، فرمانده نیروی انتظامی و فرمانده تهران بزرگ دادگاهی شدند، در حالی که در کهریزک چندین نفر کشته شدهاند و دهها نفر ضرب و شتم شده و آسیب دیدهاند؛ بنابراین برکناری و محاکمه علنی مقامات قضایی کشوری و انتظامی عاملان این جنایتها حداقل انتظار خانوادههای آسیبدیده است.
به جز دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی با دیگر مقامات و شخصیتها هم برای پیگیری مسأله دیداری داشته
اید؟
بله با رئیس قوه قضاییه و رئیس مجلس دیدارهایی انجام شد، ضمن اینکه به دیدار آیتالله جوادی آملی نیز رفتیم که ایشان خونخواهی را وظیفه نظام اسلامی دانستند و گفتند که نظام برای خونخواهی اولیتر به ولی دم است.
شنیده شده که هفت نفر از افراد مرتبط و چند مقام قضایی درباره کهریزک بازداشت شده اند.
تعداد آنها هفت نفر اعلام شده، اما ظاهرا بیشتر هستند. باز هم تأکید میکنم، نباید عوامل این پرونده را به تعدادی خاص در سطوح مباشرت یا معاونت محدود کرد. آگاهان و مسئولان مافوق ردههای قضایی، انتظامی و کشوری هم باید پاسخگو باشند.
|