بازگشت به صفحه اول

 

 
 

گزارش پزشکی از شیوع آنفولانزای نوع A در زندان اوین

کلیه این علائم حاکی از بروز آنفولانزای نوع A (آنفولانزای خوکی) است و به نظر می رسد طبق این شواهد آقای حمیدرضا محمدی به این بیماری مبتلا گردیده اند. این بیماری، بیماری بسیار خطرناک و مهلکی است که هم برای شخص هم برای اطرافیان خصوصا در مراکزی با ازدهام جمعیت همچون زندان ها بسیار خطرناک است و شیوع این بیماری می تواند جان بسیاری از زندانیان را به خطر بیاندازد.

خبرگزاری هرانا: امروز صبح طی تماس تلفنی آقای پیمان عارف از اندرزگاه 8، سالن 9، زندان اوین با من مطلع شدم، که آقای حمیدرضا محمدی، علائمی، همچون طب بالای 41 درجه سانتیگراد، همراه با عطسه، صرفه، درد عضلانی و درد مفاصل دارند.
در ضمن نامبرده از روز گذشته دچار علائم ضعف، بی حالی و بی اشتهایی شده و امروز شاهد علائم گوارشی همچون اسهال و استفراغ شده اند.
کلیه این علائم حاکی از بروز آنفولانزای نوع
A (آنفولانزای خوکی) است و به نظر می رسد طبق این شواهد آقای حمیدرضا محمدی به این بیماری مبتلا گردیده اند. این بیماری، بیماری بسیار خطرناک و مهلکی است که هم برای شخص هم برای اطرافیان خصوصا در مراکزی با ازدهام جمعیت همچون زندان ها بسیار خطرناک است و شیوع این بیماری می تواند جان بسیاری از زندانیان را به خطر بیاندازد.
امروز صبح نیز نامبرده به پزشک کشیک اندرزگاه 8 مراجعه کرده و پس از تایید بیماری پزشک کشیک خواستار انتقال وی به مراکز درمانی خارج از زندان را داشته که ظاهرا مسئولین زندان از انتقال وی ممانعت به عمل آورده اند.
انتظار است مسئولین زیربط همچون مسئولین بهداری زندان ها، به خصوص زندان اوین و کمیته ی ویژه ی پیگیری آنفولانزای نوع
A در وزارت بهداشت هرچه سریعتر به درمان و پیشگیری از این امر پرداخته و این خطر را جدی بگیرند.

دکتر حسام فیروزی

----

"تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس"

کدام خربزه را خورده‌ای آقای زیدآبادی؟

بهزاد مهرانی

وبلاگ حقوق بشر و فردگرایی: نیم‌شبی از شب‌های قدرِ ماه رمضان سال 1385 با دو دوست از بند رسته - احمد و حسام- به منزل آقای زیدآبادی رفتیم.این دو دوست حامل پیامی بودند از بازجویان زندان با این مضمون که احمد زیدآبادی ساکت شو.نگو،ننویس،نشنو.اضطراب را در آن نیم‌شب در چشمان پسران زیدآیادی دیدم بر خلاف پدر که آرام بود و متین.نمی‌دانم آن شب در ذهن کودکانه‌ی فرزندان احمد چه گذشت.فردای ِ آن شب،زیدآبادی مطلبی نوشت با عنوان "نادم نخواهم شد".در آن‌جا گفت:"می‌پرسم اما،ما کدام خربزه را خورده‌ایم که باید چنین لرزی را تحمل کنیم؟ما مرمانی اهل قلم و سخنیم و بیش از این را نه نیاز داریم و نه علاقه و نه شاید توان."

نمی‌دانی کدام خربزه را خورده‌ای آقای زیدآبادی؟هم تو خوب می‌دانی و هم همه‌ی ما.تو آن میوه‌ی ممنوعه را خورده‌ای که پدر به خاطر خوردن‌اش روضه‌ی رضوان به دو گندم بفروخت و محبوس زندان زمین شد.میوه ی ممنوعه‌ی‌ خردمندی و آگاهی.مگر کم جرمی است سرو‌قد بودن در سرزمینی که کوتوله‌ها بر صدر می‌نشینند و قدر می‌بینند.

آن‌چه در این‌جا گناهی‌ است نابخشودنی خوردن میوه‌ی درخت دانش است و گرنه دست‌رنج ملتی را به یغما خوردن نه ترسی در پی دارد و نه لرزی ونه عقوبتی.تو اهل قلم و سخنی و به بیش از این‌ها نیاز نداری و از قضا همین بی‌نیازی‌ات است که ارباب ِ قدرت ِ بادآورده را مکدر می‌سازد تا به بندت کشند.گویا هنوز بعد از قرن‌ها که از حافظ می‌گذرد هر چه در حافظه‌امان به دنبال کلامی می‌گردیم که شرح پریشانی ِ این قوم قلم به‌دست را به تصویر کشد باز می رسیم به این‌جا که:

آسمان کشتی ارباب هنر می‌شکند
تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم

مدعیان قدرت ِ آسمان داده،سخن و قلم را بر نمی‌تابند و این آن خربزه‌ای است که خورده‌ای و امروز پای لرز آن نشسته‌ای.این‌جا اندیشه را با تیشه پاسخ می گویند و این‌گونه می‌شود که سهم تو از آن همه دانشی که اندوخته‌ای می‌شود سلولی به اندازه‌ی یک قبر و این "رسم عاشق‌کشی و شیوه‌ی شهر آشوبی"لمپن‌هایی است که در باورشان "قبیله یعنی یه نفر" و جرم تو نه این است که حلاج‌وار اسرار هویدا کرده‌‌ای و نه به گفته‌ی خودت چریکی بوده‌ای که با انباری از مهمات در زندان گرفتار آمده باشی. جرم تو این است که می اندیشی و می‌نویسی.

آری برادر! نوشتن در همان دو سایت مسدود شده نیز جرم است. اما نمی‌دانم چرا. در جایی که قدرت، همه‌ی رسانه‌ها و منابر و معابر و مقابر و معابد و محاکم را در اختیار دارد و آن‌چنان کارشناسان ِ کاربلد و دانش‌اندوخته‌ای در اختیار دارد که می‌تواند دانش‌مندی چون حجاریان را در مدت کوتاهی به راه راست ِ اصول‌گرایی هدایت کند چه هراسی دارد از انتشار مطالب قلم به‌دست یک لا‌قبایی چون تو بزرگوار در دو سایت مسدود شده. آیا نگداشتن کلمه "معظم" آن‌چنان از عظمت یک انسان بزرگ می‌کاهد که این‌همه رسانه‌های بی‌فیلتر و کارشناس دانش‌مند نتوانند به جبران ِمافات اقدام کنند بدون آن‌که نیازی باشد عزیزی چون زیدآبادی را به بند کشند؟

امروز اگر از لب ِ دوخته‌ی احمد زیدآبادی می‌گویم، مراد همه‌ی لب دوختگانی هستند که به جرم بیان عقاید خود در بندند.این لب،لب ِ دریای پرتلاطم همه‌ی شیرین‌سخنانی است که استبداد مجال بیان را از آنان گرفته است و ایشان را با همه‌ی بسیاری ِ گفتار خموش ساخته است.

من چو لب گويم لب دريا بود
من چو لا گويم مراد الا بود
من ز شيريني نشستم رو ترش
من ز بسياري گفتارم خمش
(مثنوی.دفتر اول)

----

یورش مامورین وزارت اطلاعات به یک چاپخانه در تهران و دستگیری صاحب آن

بنابه گزارشات رسیده از بند 209 زندان اوین ،آقای جعفر کاظمی از زندانیان سیاسی سابق، اوایل هفتۀ گذشته بایورش مامورین وزارت اطلاعات به چاپخانه اش دستگیر و به نقطۀ نامعلومی منتقل گردید.

آقای جعفر کاظمی 47 ساله  که گفته می شود روز شنبه 28 شهریور ماه با یورش مامورین وزارت اطلاعات به محل کارش دستگیر و به نقطۀ نامعلومی منتقل گردید.مامورین وزارت اطلاعات به چاپخانه اش یورش بردند و پس از مدتی طولانی بازرسی کردن  از چاپخانه، دفتر تلفن و آدرس ها ی کاری وی را در چاپخانه ضبط کردند سپس همراه با مامورین وزارت اطلاعات به منزلش برده شد و منزل او را برای چند ساعت مورد بازرسی قرار دادند و در حین بازرسی مقداری از وسائل منزل وی را تخریب نمودند.

مامورین وزارت اطلاعات پس از بازرسی، وسائل شخصی و خانوادگی  را جمع آوری کردند و با خود بردند که از جملۀ آنها آلبومهای عکس خانوادگی،دفتر تلفن،مدارک شناسائی خود و حتی بعضی از اعضای خانواده ؛کتابها ،یادشتها،سی.دی و وسائل دیگر را با خود بردند.

مامورین وزارت اطلاعات در پایان بازرسیهای طولانی و غیر انسانی از تمامی نقاط منزل و اعضای خانواده فیلم برداری نمودند و آقای کاظمی را با خود به نقطۀ نامعلومی منتقل کردند.

آقای جعفر کاظمی صاحب چاپخانه ای در تهران است  که با بعضی از دانشگاهها قرار داد چاپ کتاب را دارا بود از جمله آنها دانشگاه امیر کبیر است.او همچنین در دهۀ 60 نزدیک به 10 سال در زندان بسر برد که 3 سال آن را در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های وحشیانه و غیر انسانی  بود.

از زمان دستگیری تا به حال از وضعیت و شرایط و محل بازداشت او خبری در دست نیست. مراجعات خانواده وی به دادگاه انقلاب و زندان اوین برای آگاهی از وضعیت و شرایط او تا به حال بی نتیجه بوده. دادگاه انقلاب به خانواده وی جوابهایی مانند ؛تحت بازجوئی است،هنوز پرونده به ما ارجاع نشده است و ما اطلاعی از وی نداریم و جوابهای دیگراست. این در حالی است که دستگیریها با حکم قضائی حسن زارع دهنوی معروف به حسن حداد صورت می گیرد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، یورش به منازل و محل کار مردم و دستگیریهای مستمر،شکنجه های جسمی و روحی و بی اطلاع نگه داشتن خانواده های از وضعیت عزیزانشان را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد  خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به نقض مستمر و سیستماتیک حقوق بشر در ایران است.   

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

09 مهر 1388 برابر با 01 اکتبر 2009

----

نگرانی از وضعیت سلامت دو تن از زندانیان مسیحی در اوین

اکنون پس از گذشت نزدیک به ۷ ماه از بازداشت مریم و مرضیه دو دختر مسیحی توسط دادگاه انقلاب تهران و نگهداری آنان در زندان پر حاشیه اوین، سلامتی این دو زندانی در هاله ای از ابهام قرار دارد و گزارشات نگران کننده ای از وضعیت جسمانی و روانی آنها پی در پی به گوش میرسد.
به گزارش كمیته مسیحیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، منابع نزدیک به امور این دو زندانی مسیحی گزارش میدهند که وضعیت سلامتی این دو دختر جوان رو به وخامت بیشتری گذاشته است. این گزارش حاكی است که هردوی آنها پس از بازداشت با مشکلات جسمانی مواجه بوده اند که روز به روز این مشکلات بیشتر شده است.
بنظر می رسد عدم توجه مسئولان زندان به مشکلات جسمی و بیماری این دو زندانی عقیدتی یکی از روشهای اعمال فشار بر آنان به منظور اعتراف گیری و وادار کردن آنان به انجام درخواستهای غیر قانونی مسئولین زندان می باشد. مسئله بی توجهی به بیماریهای آنها در زندان یکی از ترفندهای قاضی برای فشار بر این دو زندانی است، قاضی در آخرین احضار آنها به دادگاه جهت تفهیم اتهام تلویحاً گفته بود که به زندان برگردانده شوند تا در اعتقادات و گفته هایشان  تجدید نظر کنند!.
همچنین در این گزارش آمده، این دو تن از نوكیشان مسیحی در حال حاضر با دردهای مزمن در سیستم گوارشی، دردهای غیر معمول در ناحیه شکم و همینطور سر دردهای دائمی روبرو هستند. مرضیه در حال حاضر احتیاج شدید به معالجه فک و دندان که دچار عفونت شده است. این مسئله در صورت بی توجهی میتواند تبدیل به یک مشکل بزرگ جسمی در سراسر بدن او شود . این نوكیشان مسیحی در حال حاضر در یک اطاق عمومی با ۲۷ زن دیگر به سر میبرند که تراکم بالا میتواند به سرعت باعث  گسترش بیماریهای واگیر نظیر آنفلونزا در بین آنها بشود .
در مجموع وضع بهداشتی این دو زندانی مسیحی بسیار بد و نگران کننده گزارش شده است . مرضیه امیرزاده ۳۰ ساله و مریم رستم پور۲۷ ساله اکنون نیاز فوری به درمانهای پزشکی زیر نظر پزشک متخصص و با مراقبتهای ویژه دارند .
كمیته مسیحیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران ضمن ابراز نگرانی خود در مورد سلامتی روحی و جسمی این زندانیان عقیدتی، اجازه درمان برای آنان را جزء حقوق انسانی ایشان ارزیابی می نماید و از مسئولان مربوطه رعایت حرمت انسانی و تضمین حق حیات این زندانیان را انتظار دارد. و اعلام می دارد كه مسئولیت  جان و سلامت این زندانیان مستنقیما بر عهده مسئولان مربوطه خواهد بود.
لازم به یاد آوری است كه مریم و مرضیه در تاریخ  ۱۵ اسفند ماه ۱۳۸۷( ۵ مارچ ۲۰۰۹) بخاطر اعتقادات دینی اشان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و هم اكنون در زندان اوین بسر می برند.
همچنین در مورخه ۱۸ مرداد سالجاری ( ۹ آگوست ۲۰۰۹) نیز اولین دادگاه تفهیم اتهام این نوكیشان مسیحی برگزار گردید كه رئیس جلسه از آنان خواسته بود تا  تغییر مذهب خود را در حضور دادگاه انکار نمایند.، كه مریم و مرضیه این درخواست را رد نمودند.

کمیته مسیحیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

----

بازداشت شاعر آذربایجانی در زرین آباد زنجان

ساوالان سسی :محبوب بوداقی شاعر و نویسنده آذربایجانی در زرین آباد زنجان توسط ماموران اداره اطلاعات بازداشت و اکنون در زندان تبریز به سر می برد.

به گفته نزدیکان خانواده بوداقی ماموران اداره اطلاعات تبریز روز ۲۶ مرداد ۸۸ پس از مراجعه به مغازه این فعال فرهنگی آذربایجانی در شهر زرین آباد زنجان وی را بازداشت کرده اند.ماموران پس از بازداشت بوداقی با مراجعه به منزل وی، اقدام به بازرسی منزل کرده و دست نوشته ها و کتابهای وی را با خود برده اند.بوداقی پس از تحمل ده روز بازداشت در سلول انفرادی ادارات اطلاعات زنجان و تبریز به بند مالی زندان تبریز منتقل شده است.

اعلام خبر بازداشت بوداقی پس از گذشت یک و نیم ماه از بازداشت وی در حالی صورت می گیرد که مسئولین قضایی در این مدت از پاسخگویی به سوالات خانواده این فعال فرهنگی در خصوص علت دستگیری و اتهامات او امتناع کرده اند و وی از حق ملاقات با وکیل محروم بوده است. این شاعر آذربایجانی در زندان بیمار شده و از امکان دسترسی به معالجه پزشکی مناسب را ندارد. بوداقی عضو انجمن ادبی اشراق زنجان و عضو هیات تحریریه ماهنامه فرهنگی بایرام زنجان است.

----

دوازده سال زندان برای چهار پرونده سیاسی در مناطق کردنشین

چهار شهروند کرد در طی چهار پرونده مجزا در طی روزهای اخیر از سوی دادگاه انقلاب جمعاً به تحمل 12 سال زندان محکوم شدند.

خبرگزاری هرانا: چهار شهروند کرد در طی چهار پرونده مجزا در طی روزهای اخیر از سوی دادگاه انقلاب جمعاً به تحمل 12 سال زندان محکوم شدند.
به گزارش کمیته کردستان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در طی روزهای اخیر، شورش مام رحمانی، 25 ساله، از اهالی یکی از روستاهای میاندوآب به اتهام همکاری با اپوزیسیون کرد از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب شهر مهاباد به تحمل 5 سال حبس تعزیری محکوم شد.
در پرونده ای مشابه یک شهروند دیگر کرد به نام علی احمدی، اهل مهاباد به اتهام همکاری با احزاب کرد در دادگاه انقلاب حکم محکومیت خود به تحمل 5 سال حبس تعزیری را دریافت کرد.
همچنین طی گزارشات دریافتی دو جوان به نامهای هژار خانی و رامین کوهی از اهالی مهاباد به اتهام کلیشه ای، همکاری با احزاب کردی هر یک به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شدند.
از روند دادرسی و همچنین رعایت حقوق متهمان همچون حضور وکیل مدافع منتخب در طول جلسه دادگاه اطلاعی در دست نیست.

----

آزار واذيت مردم در اتوبان يادگارتوسط مزدوران حكومتي

۱۳۸۸/۷/۹

آژانس ايران خبر: روز چهارشنبه هشتم مهر در اتوبان یادگار قبل از ورودی فرحزاد و تمام اطراف فرحزاد و ادامه آن تا بعد از ورودی یادگار به کوهستان سعادت اباد, ماموران مزدور انتظامي همراه با ساير مزدوران حكومتي , مردمِ در حال گذر از اين اتوبان را تحت عنوان تست اعتياد متوقف ميكردند وبه مردم آزاري ميپرداختند , آنها به تمام مردمي كه درحال عبور بودند گير ميدادند وايجاد مزاحمت ميكردند ,اين كارشان بيشتر به دزد هاي سرگردنه و زورگيري شبيه بود . آنها تمامي عقده ها و سركوبي خود را دراين اتوبان روي جوانان خالي ميكردند . نزديك به 80 ماشين نظامي , همراه با شماري از مزدوران حكومتي كه به آزار واذيت مردم ميپرداختند , فضاي حكومت نظامي به منطقه داده بود.

----

بازداشت یک شهروند کرد

یک شهروند کرد اهل قروه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد.

خبرگزاری هرانا: یک شهروند کرد اهل قروه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد.
به گزارش کمیته کردستان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نیروهای امنیتی شهرستان قروه روز دوشنبه مورخ 31 شهریورماه به محل کار یک شهروند کرد به نام کیمومرث کریمی مراجعه کرده و بعد از بازداشت نامبرده اقدام به تفتیش محل کار کرده و در آخر کامپیوتر و وسائل شخصی وی را نیز با خود می برند. همچنین نیروهای مذکور خانواده این شهروند را برای عدم اطلاع رسانی در این مورد تحت فشار گذاشته اند.
لازم به ذکر است از سرنوشت و اتهام این شهروند کرد اطلاعی در دست نیست.

----

بازداشت همسر یک فعال مدنی کرد

همسر یک فعال مدنی کرد بنا به دلایل نامعلومی توسط نیروهای امنیتی در شهر مهاباد بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد.

خبرگزاری هرانا: همسر یک فعال مدنی کرد بنا به دلایل نامعلومی توسط نیروهای امنیتی در شهر مهاباد بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد.
به گزارش کمیته کردستان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز گذشته، راس ساعت 6 عصر چارشنبه مورخ 8 مهرماه نیروهای اداره اطلاعات شهرستان مهاباد با مراجعه به منزل شخصی غفور محمدی از فعالان مدنی کرد اقدام به بازداشت همسر بیمار ایشان خانم کژال شیخ محمدی کردند.
این بازداشت در حالی صورت گرفت که خانم محمدی به تازگی تحت عمل جراحی بوده و دوره درمانی خود را طی می کرد.
نیروهای امنیتی در حالیکه خانم محمدی اقامت دائم کشور سوئد را اخذ نموده و به همراه فرزند خود عازم این کشور بود، بدون ارائه دلیلی مشخص و با ضبط اموال شخصی همچون پاسپورت، مدارک شناسایی و غیره این شهروند را به نقطه نامعلومی منتقل کردند. بستگان خانم محمدی موفق شدند داروهای وی را با ساعتها انتظار در مقابل ستاد خبری به نهاد بازداشت کننده تحویل دهند.
لازم به ذکر است؛ غفور محمدی، فعال حقوق بشر کرد و از اعضای مجموعه است که مدت بیش از دو سال است در خارج از کشور زندگی می کند.

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

رجوع به مطالب مشابه