سه روزنامهنگار ممنوع الخروج
١١ مهر ١٣٨٨
پارلماننیوز: از خروج فرزانه روستایی، یکی از 5 روزنامهنگار برگزیده سال 87 ، بدرالسادات مفیدی دبیر انجمن صنفی رونامه نگاران ایران وزهرا ابراهیمی خبرنگار ارشد روزنامه همشهری ممانعت بعمل آمد و پاسپورتهای آنان توقیف شد.
بدرالسادات مفیدی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، در خصوص ممنوع الخروج شدن خود گفت:«به نظر میرسد دور جدیدی از برخورد با روزنامهنگاران آغاز شده است.»
وی تاکید کرد:«پس از بازداشت و احضار روزنامهنگاران و خبرنگاران اکنون ممنوع الخروج کردن آنها نیز در دستور کار قرار گرفته است.»
دبیر انجمن صنفی رونامه نگاران ایران با بیان اینکه سفر من خانوادگی بود و از موضوع ممنوع الخروج بودنم اطلاعی نداشتم، افزود:«در فرودگاه متوجه شدم که از تاریخ 21 شهریور ماه با حکم معاونت امنیت دادگاه انقلاب به مدت یکسال ممنوع الخروج هستم.»
وی در خصوص روزنامهنگاران دیگری که ممنوع الخروج شدهاند گفت:«خانم ابراهیمی و روستایی نیز در هفته گذشته قصد سفرو خروج از کشور را داشته اند که در فرودگاه به آنها اعلام شده ممنوع الخروج هستند.»
به گفته مفیدی گویا این دو روزنامهنگار دو یا سه روز قبل از تاریخ سفرشان ممنوع الخروج شدهاند.
----
نامه به آقای
لاریجانی در مورد توقف اعدام اطفال زیر 18 سال
محمد مصطفایی
در روزهای آینده قرار است چند نفر از موکلین اینجانب که در سن کمتر از ۱۸ سال
مرتکب جرم شده بودند به پای چونه دار رفته و اعدام شوند. به همین خاطر نامه ای
خطاب به ریاست قوه قضاییه تنظیم کرده و خواستار توقف این دست از کودکان شدم.
متاسفانه وضعیت پرونده های کودکان خوب نیست و هر لحظه امکان اعدام آنها وجود
دارد. از تمام کسانی که دستی در قدرت دارند یا رسانه ها درخواست می کنم که این
موضوع مهم را پیگیری کنند تا به سر انجام خوبی رسد. متن نامه چنین است:
به نام خداوند جان آفرین
ریاست محترم قوه قضاییه
حضرت آیت الله صادق لاریجانی
با سلام و عرض ادب،
احتراما، از طریق برخی از دوایر اجرای احکام کیفری، منجمله دادسرای امور جنایی
تهران و همچنین دادسرای امور جنایی شیراز، مقرر شده است تا تعدادی از موکلینم
که در سن کمتر از هجده سالگی، به اتهام ارتکاب جرم قتل بازداشت و راهی زندان
شده اند در روزهای آینده، به پای چوبه دار رفته و اعدام گردند. این در حالی است
که صدور حکم قصاص نفس و اجرای آن بنا به دلایل ذیل، فاقد وجاهت بوده ولیکن،
قضات محاکم دادگستری، به دلایل نامعلومی با نادیده گرفتن مفاد قانون و به ناحق،
مجازات مرگ را برای این دست از کودکان اعمال می نمایند.
1. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی در قانون مجازات عمومی مصوب سال 1308 و
1352 افرادی که در سن کمتر از 18 سالگی مرتکب جرمهای سنگینی مانند قتل، حمل
مواد مخدر و غیره می شدند تنها به مجازاتهای بازدارنده و قابل بازگشت به جامعه
محکوم می گردیدند. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با اینکه توقع بر این بود
تا رفعت اسلامی شامل حال مردم ایران زمین به خصوص کودکان گردد. به یکباره رویه
قضایی و مقررات قانونی تغییر کرد. دادگاهها به استناد ماده 49 قانون مجازات
اسلامی، سن مسئولیت کیفری را بدون آنکه میزان آن محرز و مشخص گردد بلوغ شرعی
دانسته و چون در مجموعه مقررات کیفری سن مشخصی به عنوان بلوغ شرعی تعیین
نگردید، مبنای صدور احکام خود را مفاد ماده 1210 قانون مجازات اسلامی در نظر
گرفته و بر این اساس، دخترانی که به سن 9 سال تمام قمری! و پسرانی که به سن 15
سال تمام قمری! رسیده باشند را بالغ فرض کرده و آنان را در جرایمی مانند قتل به
مجازات مرگ محکوم می نموده و می نمایند.
2. این رویه همچنان ادامه داشت تا اینکه در سال 1372 کنوانسیون حقوق کودک در
صحن علنی مجلس شورای اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. چون اکثر قریب به
اتفاق کشورهای دنیا مفاد این کنوانسیون را پذیرفته و برای خود لازم الاجرا
دانستند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز در جلسه 182 و در تاریخ 19/10/1372
طی ماده واحده ای مفاد آن را با اکثریت آراء به تصویب رساندند. ماده واحده
کنوانسیون حقوق کودک منوط به این شرط شد که هرگاه مفاد کنوانسیون در هر مورد و
هر زمان در تعارض با قوانین داخلی و موازین اسلامی قرار گیرد از طرف دولت
جمهوری اسلامی ایران لازم الاتباع نباشد.
3. به خوبی مستحضرید که طبق اصل نود و ششم قانون اساسی، تنها مرجع تشخیص
مغایرت و یا عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی، با احکام اسلامی، اکثریت
فقهای شورای نگهبان و در خصوص قانون اساسی، اکثریت همه اعضای شورای نگهبان است.
به همین منظور این کنوانسیون پس از تصویب، به شورای نگهبان ارسال شد. چون
نمایندگان مجلس شورای اسلامی، بدوا تمام مواد مندرج در کنوانسیون حقوق کودک را
پذیرفته بودند شورای محترم نگهبان در تاریخ 4/11/1372 تشکیل جلسه داد و طی
نظریه شماره 5760 خطاب به نمایند گان مجلس شورای اسلامی اعلام نمودند که :« شما
همه اصول این کنوانسیون را پذیرفته اید، در آینده ممکن است برخی از اصول آن را
بگویید اگر مخالف شرع بود، ما آن را نخواهیم پذیرفت. لذا در آن اصول صراحت را
می طلبیدند که به صراحت گفته شود که ما کدام اصول را نمی پذیریم.» سپس اعضای
شورای نگهبان، موارد خلاف شرع را اعلام داشتند. در نظریه مذکور آمده است :« بند
یک ماده 12، بندهای یک و دو ماده 13، بندهای یک و سه ماده 14 و بند 15 و بند یک
ماده 16 و بند دال قسمت یک ماده 29 مغایر موازین شرع شناخته شد.» بنابراین
نظریه و با توجه به ماده 9 قانون مدنی که عهود بین المللی را در صورتی که طبق
قانون اساسی، تصویب و منعقد شده باشد در حکم قانون دانسته است، تمام مراجع
قضایی مکلفند که دیگر مواد کنوانسیون را اجرا نمایند.
4. از جمله موادی که قابلیت اجرا داشته و شورای نگهبان نیز ایرادی بر آن وارد
ننموده است. ماده 37 کنوانسیون حقوق کودک است. در این ماده مقرر گردیده که: «
.... مجازات سلب حیات (اعدام) یا حبس ابد بدون امکان آزادی، نباید در مورد
جرمهایی که اشخاص زیر 18 سال مرتکب شده اند اعمال گردد.» این ماده در حکم
قانون، در حال حاضر به فراموشی سپرده شده و هیچ مرجع قضایی به آن ترتیب اثر نمی
دهد. عدم توجه به این ماده در حکم قانون باعث شده است تا وجه نظام جمهوری
اسلامی ایران با در صدر قرار گرفتن کشورمان در آمار اعدام اطفال زیر 18 سال
مخدوش گردد. در حال حاضر تنها پنج کشور از کشورهای جهان، اطفالی را که کمتر از
18 سال مرتکب جرم شوند را به اعدام محکوم می نماید. بنا به آمار غیر رسمی
از سال 1386 تاکنون 35 کودک در جهان، به دار آویخته شده اند که 29 مورد در
ایران، 2 مورد در عربستان، 2 مورد در سودان، ا مورد در پاکستان و 1 مورد نیز در
یمن بوده است. اما چهار کشور اخیرالذکر در دو سال گذشته هیچ کودکی را اعدام
ننموده است. این آمار نشان می دهد که در کنار تذکر بر عدم استنکاف مراجع قضایی
از اعمال ماده 37 کنوانسیون حقوق کودک، می طلبد که در ایران نیز به دلیل ضرورت
و نیاز جوامع بشری و حساسیت و اهمیت موضوع، افرادی که در سن کمتر از 18 سال
مرتکب جرم شده اند اعدام یا قصاص نگردند.
اینجانب تاکنون وکالت 36 نفر از این دست کودکان را به صورت رایگان پذیرفته و
تحقیق های مفصلی در خصوص مواد قانونی مرتبط با اعمال آنها و وضعیت روحی و روانی
شان نموده ام. با مشورت بسیاری از بزرگان علم حقوق و اساتید دانشگاه، در جمع
بندی تحقیقات خود به این نتیجه رسیده ام که افرادی که در سن کمتر از 18 سال
مرتکب جرم می شوند به هیچ عنوان مستحق مرگ یا حبس ابد نیستند. از این تعداد
موکلینم متاسفانه سه نفر به نامهای بهنام زارع در شیراز، دل آرام دارابی در رشت
و سید محمد حجازی در اصفهان، بدون آنکه اینجانب از زمان اجرای حکمشان اطلاع
داشته باشم برخلاف آیین نامه نحوه اجرای احکام اعدام و قصاص، به دار آویخته شده
و جانشان برخلاف ماده 37 کنوانسیون حقوق کودک گرفته شد. هشت نفر از آنها به
انحاء مختلف از مرگ نجات یافته و به جامعه بازگشته اند و در حال حاضر بهنود
شجاعی و صفر انگوتی هر دو از طریق اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران و
محمدرضا حدادی، محمد جاهدی، رحیم احمدی کمال آبادی و امیر امرالهی از طریق
اجرای احکام دادسرای امور جنایی شیراز و بهمن سلیمیان از طریق دادسرای اصفهان و
نیز شخص دیگری به نام عباس حسینی از طریق اجرای احکام دادسرای مشهد به زودی
اعدام می گردند. مقرر شده است تا سه نفر از موکلینم به نامهای بهنود شجاعی، صفر
انگوتی و محمد رضا حدادی که در سن کمتر از 15 سالگی بازداشت و راهی زندان شده
اند در چند روز آینده به پای چوبه دار رفته و جانشان گرفته شود.
ریاست محترم قوه قضاییه؛
در این نامه کوتاه، مجالی برای تشریح و تبیین اصول و مبانی غیر قانونی، اخلاقی،
غیر شرعی و عدم استحقاق اعمال مجازات اعدام و قصاص برای اطفالی که درکمتر از 18
سال مرتکب جرم شده اند، نیست. اما در کنار درخواست ملاقات با حضرتعالی پیرامون
این موضوع مهم و اساسی، خاطر نشان می نمایم که اگر تاکنون مراجع قضایی، قانون
را در موارد گفته شده، سر لوحه تصمیم خود قرار نداده اند. حضرتعالی با تاملی
عمیق در این خصوص ترتیبی اتخاذ فرمایید که کودکان زیر 18 سال بتوانند اگر هم
مرتکب عملی برخلاف قانون می شوند به جامعه بازگردند. با توضیحات فوق، محرز و
مسلم است که قضات دادگستری لااقل در خصوص اطفالی که تاکنون به اعدام محکوم
نموده اند به قانون عمل نکرده و نگرشی متفاوت با واقعیت های حقوقی داشته اند.
اما امروز که شما در جایگاه و مسند ریاست قوه قضاییه به عنوان قاضی القضات تکیه
زده اید توقع بر این است که با توقف اجرای احکام اعدام یا قصاص کودکان، نگذارید
اشتباهات دیگران تکرار شود. نظام جمهوری اسلامی ایران نظامی مقدس و دارای
جایگاهی رفیع است که نمی بایست وجهه آن با اعمال مقررات برخلاف حقوق بشر مخدوش
گردد.
یقین دارم که به صرف اعدام و ازبین بردن مجرم، جامعه اصلاح نخواهد شد. کودکان
افراد آسیب پذیری هستند که نیاز به مراقبت های ویژه دارند. آنان نه با قصد
مجرمانه قتل، مرتکب جرم می شوند و نه جرم ارتکابی آنها سازمان یافته و
مخل نظم و امنیت جامعه است. کودکان نادانسته و بدون انگیزه به قتلگاه رفته و سر
از زندان در می آورند. آنان نیاز به حمایت دارند و نمی توان به طریق گرفتن جان
آنها به جای حل کردن مساله و دست یابی به ریشه های اعمال مجرمانه آنها، صورت
مساله را با اعدامشان پاک کرد.
در انتها به عنوان وکیل بسیاری از محکومین به اعدام اطفال زیر 18
سال، در آستانه فرا رسیدن روز جهانی حقوق کودک، مجددا اعلام می کنم که هیچ یک
از موکلینم، مستحق اعدام و قصاص نبوده و نیستند. لذا به دلیل نزدیک بودن زمان
اجرای حکم تعدادی از آنان خواستار رسیدگی به این موضوع و توقف عملیات اجرای
اعدام آنان می باشم. اینجانب با این عقیده که جان آدمی ارزشمندترین مخلوقات
خداوند است سعی نموده ام که در دو سال گذشته با مساعدت بسیاری از فعالان حقوق
مدنی و حتی مسئولین دولتی، جان ده نفر از کودکان را از مرگ نجات دهم. ولی آنچه
مهم است نگرش و عملکرد مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران در زدودن این مجازات
ناصحیح در سیستم قضایی کشومان است که انشاءالله با درایت حضرتعالی این معظل،
مرتفع می گردد.
با تقدیم احترام
محمد مصطفایی وکیل بسیاری از کودکان در معرض اعدام
----
عدم معالجه یکی از زنان زندانی سیاسی، باعث از دست دادن
بینائی یکی از چشمانش شد
بنابه گزارشات رسیده از بند زنان زندان اوین، زندانی سیاسی کبری بنازاده
امیر خیزی از هفتۀ گذشته از زندان اوین به زندان مخوف گوهردشت کرج تبعید
گردید.
زندانی سیاسی کبری بنازاده امیرخیزی هفتۀ گذشته بصورت ناگهانی از بند زنان
زندان اوین به زندان مخوف گوهردشت کرج منتقل گردید.این زندان دارای شرایط غیر
انسانی است و زندانیان در شریط طاقت فرسایی بسر می برند.
خانم بنازاده امیر خیزی از ناراحتی حاد چشم رنج می برد و بنابه گفتۀ
خانواده اش در اثر عدم رسیدگی پزشکی بینائی یکی از چشمانش را از دست داده است
و چشم دیگر وی در صورت عدم معالجه سریع آن در خطر جدی نابینائی قرار دارد.بنابه
توصیه پزشک متخصص، او می بایست اردیبهشت 88 تحت عمل جراحی قرار می گرفت ولی
پیگیریهای مکرر خانواده وی برای انجام عمل جراحی با مخالفت حسن زارع دهنوی
مواجه گردید و مخالفتهای وی باعث از دست دادن بینائی یکی از چشمان او شد.
زندانی سیاسی کبری بنازاده امیرخیزی 57 ساله ، در پی صدور حکم سنگین و غیر
انسانی 5 سال زندان و تبعید به زندان گوهردشت کرج توسط محمد مقیسه ای معروف به
ناصریان از اعضای کمسیون مرگ قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 بدلیل قصد دیدار
با فرزندانش در قرارگاه اشرف در فرودگاه بین المللی تهران که با داشتن ویزای
معتبر عراق لحظاتی قبل از پرواز توسط مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شده بود
محکوم گردید.
خانم بنازاده و وکیل ایشان خانم غنوی نسبت به این حکم در دادگاه تجدید نظر
اعتراض کردند ولی دادگاه تجدید نظر بدون بررسی پرونده وی و توجه به اعتراضات
آنها حکم غیر انسانی صادره را مورد تایید قرار داد.
در
حال حاضر 2 برادر خانم بنازاده به نامهای حمید و اصغر بنازاده در بند 4 زندان
گوهردشت بدلیل دیدار با اعضای خانواده شان در قرارگاه اشرف ،به 2 سال زندان
محکوم شده اند و در زندان بسر می برند .قبل از این خانم شهلا زرین فر عضو دیگر
این خانواده بدلیل دیدار با عزیزانش در قرارگاه اشرف به یک سال زندان محکوم شد
که مدتی پیش پس از پایان یافتن محکومیتش آزادشد.
لازم به
یادآوری است که در تاریخ 27 دی ماه خانم بنازاده همراه با 17 نفر از مادران و
پدران و سایر بستگان درجه1 که برای دیدار با عزیزان خود در قرارگاه اشرف عازم
عراق بودند. همگی آنها با داشتن ویزای معتبر عراق و سایر مدارک قانونی و در
حالی که در فرودگاه تهران آماده پرواز می شدند مورد یورش مامورین وزارت اطلاعات
قرار گرفتند و تمامی آنها دستگیر و به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین
منتقل شدند.خانم بنازاده پس از چند ماه در سلول انفرادی و بدلیل وخیم شدن وضعیت
جسمی اش او را به بند زنان زندان اوین منتقل کردند .
فعالین
حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، تبعید به زندان گوهردشت وعدم موافقت حسن زارع
دهنوی جهت معالجه چشمانش که منجر به از دست دادن بینائی یکی از چشمانش و در
آستانه نابینائی قرار گرفتن چشم دیگرش را به عنوان جنایت غیر انسانی محکوم می
کند واز کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و سایر سازمانهای حقوق بشری خواستار
اقدامات عملی برای آزادی فوری و بی قید وشرط این زندانی سیاسی است.
فعالین حقوق بشر و
دمکراسی در ایران
12 مهر 1388 برابر با 04 اکتبر 2009
----
برای دلتنگی های خواهرم / نامه خواهر فریبا پژوه
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران:
فریبا پژوه روزنامهنگار و وبلاگنویس بیش از یک ماه است که بازداشت شده است و
در زندان اوین به سر میبرد. در طی روزهای اخیر نامبرده، از سلول انفرادی به یک
سلول دو نفره و در کنار هنگامه شهیدی دیگر روزنامهنگار و وبلاگنویس زندانی
منتقل شده است. اتهامات وی تاکنون به طور رسمی اعلام نشده است. در همین رابطه
خواهر فریبا پژوه برای وی نامهیی نگاشته است که عیناً در پی می آید:
45روز از بازداشتت می گذرد و من اکنون تنها در
خلوت خود نشسته ام و لحظه های با تو بودن را مرور می کنم...راستی آخرین بار
کی دیدمت؟ دوشنبه...آره دوشنبه بود...اول پشت شیشه ها چهره ی رنگ پریده و
افسرده ات را دیدم که چون ملاقات تلفنی برایت غیر منتظره بود پریشان و آشفته
بودی و صدایت به اعتراض بلند شده بود....
از بد رفتاری های برخی از زندان بانان با خود گفتی...از بلا تکلیفی و سر درگمی
و این که با گذشت بیش از یک ماه هنوز نتوانسته ای که با وکیل خود ملاقات
کنی...و حتی هنوز پرونده ات را هم مطالعه نکرده......
هر چند که با اعتراض و پیگیری توانستی برای بعد از ظهر ملاقات حضوری بگیری
ولی آثار فشار های روحی شدید هم چنان در چهره ات آشکار بود.........
با این همه من توانستم برای دقایقی نه چندان طولانی در کنارت بنشینم ، دستانت
را بگیرم و در کنار تو بودن را باور کنم...
نگاهت که از آن غمی سنگین و عمیق نمایان بود به من می گفت که دلتنگ هستی و حرف
های زیادی برای گفتن داری...اما وقتی ازت پرسیدم که آجی جونم چه خبر، چه کارا
می کنی؟؟ گفتی گفتنی زیاده، اما اینجا جاش نیست....ان شاالله به زودی میام و
مفصل برات میگم......
و
من نمی دانم که تا کی باید برای شنیدن حرفهای بی شمارت منتظر بمانم و روزها را
بشمارم....یاد روزهایی که با هم بودیم و نقشه های زیادی که برای تابستان داشتیم
از ذهنم بیرون نمیره.....
ازت پرسیدم که کتاب ها یی را که مامان هفته ی قبلش برایت آورده بود خواندی؟جلد
یک را تمام کردی؟
و
تو پاسخی دادی که هنوز ذهن منو به خود مشغول کرده....گفتی هنوز به دستم
نرسیدن...باید مراحل اداری رو طی کنن!!!!!؟ و من موندم که دوتا کتاب داستان چه
مراحلی را باید طی کنند تا به دستت برسند...
مامان و بابا و امیر و بقیه ، همه پیگیر کارهایت هستند...هرجا که لازم باشه
مثل دادسرا میرن ،هرچند که تا الان همش وعده وعید بوده و بی نتیجه....
فریبا جونم،
می دونم که بی گناهی و تنها گناهت ذهن روشن و قلم زیباته .... همگی برای آزادیت
دعا می کنیم و امروز هم نذر 14000 صلوات کردیم تا
ان شا الله این هفته به خانه و خانواده ات برگردی و خونه رو با خنده هایت ازاین
سکوت دلگیر دربیاری......
برای دوباره با تو بودن لحظه شماری می کنم... دوست دارم
خواهر کوچکت: پریسا
----
تبعید دو زندانی عقیدتی به زندان همدان
دو زندانی عقیدتی از زندان مرکزی سنندج در یک روال غیرقانونی به زندان همدان تبعید شدند
خبرگزاری هرانا: دو زندانی عقیدتی از زندان مرکزی سنندج در یک روال غیرقانونی به زندان همدان تبعید شدند.
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق
بشر در ایران، روز شنبه مورخ 11 مهرماه دو زندانی عقیدتی به نامهای کاوه
جوانمرد و جواد علیزاده به زندان مرکزی همدان منتقل شدند.
آقای
جوانمرد روزنامه نگار کردی است که در شهر ارومیه در اواخر سال 85 بازداشت
و در دو پرونده جدا جمعاً به 4 سال زندان محکوم شده بود، جواد علیزاده نیز
دانشجوی محروم از تحصیل کارشناسی ارشد حقوق بشر و از اعضای مجموعه است که
به تحمل یکسال حبس محکوم شده بود و هفته های آخر این محکومیت را سپری
مینمود.
تبعید این دو زندانی بدون حکم قضایی و بر اساس یک رویه غیرقانونی صورت گرفته است.
----
بازداشت یک شهروند در مریوان
شنبه ، 11 مهر 1388
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران:
یک شهروند کرد توسط نیروهای امنیتی شهر مریوان بازداشت و به اداره اطلاعات شهر سنندج منتقل شده است.
به گزارش کمیته کردستان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، احمد باب، از فعالان شهرستان مریوان در تاریخ 3 شهریورماه سال جاری توسط نیروهای اداره اطلاعات شهر مذکور در منزل شخصی خود همراه با ضرب و شتم بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سنندج منتقل شده است.
بنابه گزارشات دریافتی این شهروند کرد که مبتلا به بیماری فتق دیسک کمر است، در بازداشتگاه اطلاعات سنندج در معرض بدرفتاری و شکنجه قرار گرفته و از این موضوع دچار آسیب های متعدد جسمی شده است.
از اتهامات وارده و دلایل بازداشت آقای باب کماکان اطلاعی در دست نیست.
----
انتقال مجدد
یک زن زندانی به بند 209
یک دختر 28 ساله کرد به نام شیرین علم هویی(روناهی روکان) که به اتهام سنگین
محاربه در بازداشت به سر می برد، در آستانه برگزاری دادگاه به بند 209 زندان
اوین منتقل شد.
خبرگزاری هرانا: یک دختر 28 ساله کرد به نام شیرین علم هویی(روناهی
روکان) که به اتهام سنگین محاربه در بازداشت به سر می برد، در آستانه برگزاری
دادگاه به بند 209 زندان اوین منتقل شد.
بنابه گزارشات دریافتی، این فعال سیاسی که به اتهام اقدام نظامی و عضویت در یکی
از احزاب کرد از تاریخ 8 خردادماه سال گذشته در زندان اوین به سر می برد، در
حالیکه در آستانه برگزاری دادگاه قرار داشت، در اواسط هفته گذشته بنا به دلایل
نامعلومی از بند عمومی نسوان اوین به بند امنیتی 209 منتقل شده است.
این شهروند اهل شهرستان ماکو در حالیکه فاقد وکیل مدافع منتخب است به زودی به
اتهام سنگین محاربه که می تواند حتی حکم اعدام را نیز در پی داشته باشد در
دادگاه انقلاب شهر تهران محاکمه خواهد شد.
----
بی خبری از سرنوشت یک شهروند زندانی
علیرغم گذشت دو ماه از بازداشت یک شهروند کرد هیچ خبری از سرنوشت وی در دست نیست.
خبرگزاری هرانا: علیرغم گذشت دو ماه از بازداشت یک شهروند کرد هیچ خبری از سرنوشت وی در دست نیست.
به گزارش کمیته کردستان مجموعه فعالان حقوق
بشر در ایران، علیرغم پیگیریهای مستمر خانواده از سرنوشت حامد سیف پناهی،
شهروند کرد اهل تایسر سنندج که حدود دو ماه قبل توسط نیروهای امنیتی
بازداشت شده هیچگونه اطلاعی در دست نیست.
عدم پاسخگوی مراکزی قضایی و امنیتی نسبت به سرنوشت این شهروند بازداشت شده موجب نگرانی روزافزون خانواده سیف پناهی شده است.
لازم
به ذکر است حامد سيف پناهي سال گذشته نيز به اتهام شركت در تجمعات اعتراضي
حمایت از زندانيان سياسي بوده در سنندج دستگیر شد كه با تودیع وثیقه
موقتاً آزاد شده بود.
----
تداوم تبعید
زندانیان سیاسی در سنندج
در تداوم تبعید زندانیان سیاسی زندان سنندج که از روز گذشته آغاز شده است، یک
زندانی سیاسی دیگر به خرم آباد تبعید شد
خبرگزاری هرانا: در تداوم تبعید زندانیان سیاسی زندان سنندج که از روز
گذشته آغاز شده است، یک زندانی سیاسی دیگر به خرم آباد تبعید شد.
به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، فردین خرمی، زندانی
سیاسی کرد که از سال 1385 در زندان به سر می برد و جمعاً دارای سه سال حبس
تعزیری و 650 هزارتومان جریمه مالی به اتهام ارتباط با احزاب اپوزیسیون است،
عصر روز جاری در یک روند غیرقانونی به زندان خرم آباد تبعید شد.
لازم به ذکر است روز گذشته نیز جواد علیزاده و کاوه جوانمرد از این زندان به
زندان مرکزی همدان بدون حکم دادگاه تبعید شدند.
همچنین لازم به یادآوری از ابتدای هفته گذشته سه تن از زندانیان این زندان به
نامهای شیرکو معارفی، حبیب الله لطیفی و احسان فتاحیان که هر سه نیز به اعدام
محکوم هستند بدون ذکر دلایل خاصی به سلول انفرادی منتقل شده اند.
|