بازگشت به صفحه اول

 

 
 

نیروى انتظامى براى قطع دست سارق‌ها اعلام آمادگی کرد

۱۳۸۸/۰۸/۱۸

رادیو فردا: رئیس پلیس آگاهى نیروى انتظامى ایران با بیان این که «اجرا نکردن قانون مجازات اسلامى موجب افزایش ناامنى مى‌شود» از آمادگى پلیس جمهورى اسلامى براى قطع دست مجرمان خبر داد.

به گزارش خبرگزارى کار ایران، ایلنا، سردار اصغر جعفرى روز یکشنبه با انتقاد از «عدم اجراى قانون مجازات اسلامى» اظهار داشت: «اجرا نکردن این حدود بزرگ‌ترین منشاء ریشه‌کن نشدن جرائم در کشور است.»

به گفته رئیس پلیس آگاهى نیروى انتظامى جمهورى اسلامى، مهم‌ترین بخش از قانون مجازات اسلامى قطع دست کسانى است که مرتکب دزدى مى‌شوند.

این سخنان در حالى بیان مى‌شود که انواع دیگر مجازات اسلامى مانند قصاص از سال‌ها پیش در ایران به مورد اجرا گذارده مى‌شود و بر اساس آمارهاى جهانى ایران از کشورهایى است که بیشترین میزان اعدام‌ها را به خود اختصاص داده است.

بر اساس اعلام سازمان عفو بین‌الملل، از میان ۲۳۹۰ مورد اعدام که سال گذشته میلادى در ۲۵ کشور دنیا انجام شده،‌ ۹۳ درصد آن به تنهایى در پنج کشور چین، ایران، پاکستان، عربستان سعودى و ایالات متحده اجرا شده است.

بر این اساس، در سال گذشته میلادى دست‌کم ۳۴۶ نفر در ایران اعدام شدند. در قوانین جزایى ایران که برگرفته از قوانین شریعت اسلامى است، حتى کسانى که کمتر از ۱۸ سال سن دارند و بر اساس معیارهاى جهانى هنوز به سن قانونى نرسیده‌اند نیز به قصاص محکوم مى‌شوند.

بر اساس اعلام عفو بین‌الملل، ایران در سال گذشته میلادى هشت زندانى را که در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشتند اعدام کرده و به این ترتیب رتبه اول را در اعدام نوجوانان به خود اختصاص داده است.

به تازگى نیز بهنود شجاعى، یک جوان ایرانى که هنگام ارتکاب جرم تنها هفده سال داشت، به جرم قتل به دار آویخته شد. بر اساس اعلام کمپین بین‌المللى حقوق بشر در ایران، در حال حاضر دست‌کم ۱۳۰ نوجوان ایرانى در معرض اعدام قرار دارند.

علاوه بر اجراى مجازات قصاص در ایران که برگرفته از قوانین اسلامى است، انواع دیگر حدود اسلامى مانند سنگسار نیز هر از چندگاهى در ایران به مورد اجرا درمى‌آید.

با این حال شواهد و مدارک و آماری در دست نیست که نشان دهد اجرای این گونه مجازات‌ها در پیش‌گیرى از وقوع جرایمى مانند قتل و تجاوز موثر بوده است.

محمدعلى دادخواه، حقوق‌دان و فعال مدنى در ایران، در این باره به رادیوفردا گفته است: «اعدام یک ناهنجارى در جامعه ایجاد مى‌کند، نظم و نسق جامعه و حیات اجتماعى را دچار خلل کرده و خشونت را ترویج مى‌کند.»

وى با رد این دیدگاه که اجراى حدودى مانند قصاص به کاهش میزان جرایم در جامعه منجر مى‌شود، افزوده است: «کافى است ما آمار هر سال را ببینیم، آیا جرم و جنایت کاهش یافته است؟ اگر این طور بود که باید با اولین گروه اعدام‌ها، سال بعد اعدامى وجود نداشت، در حالى که آمار اعدام‌ها رشد تزایدى داشته است.»

این در حالى است که رئیس پلیس آگاهى نیروى انتظامى با اعلام آمادگى نیروهاى تحت امرش براى اجراى بیشتر «حدود الهى» گفته است: «اگر حدود الهى در کشور اجرا شود بیش از ۹۰ درصد جرایمى که در حوزه سرقت اتفاق مى‌افتد، دیگر رخ نخواهد داد و این به نفع مردم، امنیت کشور و اعتبار جمهورى اسلامى ایران است.»

----

محاکمه یک روزنامه نگار به جرم انتشار خبر حمله ماموران کودتا به کوی دانشگاه

19 آبان 88

نوروز: مازیار خسروی، سردبیر سایت "هم میهن" با شکایت دانشگاه تهران به اتهام انتشار خبر حمله یگان های ویژه و گروه های سازماندهی شده لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران محاکمه می شود.

به گزارش جرس، شعبه 1057 مجتمع قضایی کارکنان دولت اعلام کرده که مازیار خسروی سردبیر سایت هم میهن با شکایت "رحیم پیلوار" به عنوان نماینده حقوقی دانشگاه تهران و به اتهام نشر اكاذيب، تشويش اذهان عمومی و برهم زدن امنيت كشور محاکمه می شود.

سردبیر سایت هم میهن پیش تر نیز به همین اتهام و شکایت در شعبه 12 بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران مورد بازجویی قرار گرفته بود.

فاجعه حمله به کوی دانشگاه تهران را پیش از این مقام رهبری در سخنان خود "جنایت" نامیده بودند.

----

دلنوشته همسر فریبا پژوه به مناسبت هشتادمین روز بازداشت این روزنامه نگار

19 آبان 88

نوروز: همسر فریبا پژوه، در هشتادمین روز بازداشت او طی نامه ای دلتنگی هایش را برای همسر روزنامه نگارش بازگو کرده است. به گزارش نوروز، فریبا پژوه، نزدیک به 3ماه قبل بازداشت شد. او پس از تحمل بیش از دوماه حبس در سلول انفرادی، چندی پیش به بند عمومی زندان اوین منتقل شد. پژوه هفته گذشته را در اعتصاب غذا به سر برده بود، اما به خاطر ابتلا به آنفولانزای شدید مجبور به شکستن اعتصاب غذای خود شد.
متن کامل نامه امیر بنان خطاب به همسرش را بخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
فریبای عزیزم سلام

اکنون 80 روز است که زندگی به کامم تلخ گشته، غمی بر دلم سایه افکنده و بِِِغضی راه نفس بر گلویم بسته که حتی به قول تو نوشتن نیز آرامم نمی کند. عزیزم، چقدر سخت است زبان به کام گرفتن و عقده ی دل فرو خوردن. ساز سکوت غمگین ترین ساز عالم است و آنگاه که با بازدم آه می آمیزد سوزناکترین نوا. و چقدر سخت روز به شب می رسد و شب به روز و گویی هیچ کار از تو جز شمارش این روز و شب بر نمی آید. آه از سرخی شفقی که روز را به شب می رساند و آه از دهر آنگاه که بر مراد سفلگان می چرخد ...

چقدر دوست داشتم که اکنون تو در کنارم می بودی و دیگر چه حاجت بود به نوشتن ، حتی به گفتن. مثل همیشه چشم در چشم هم می دوختیم و از نگاه یکدیگر شرح روز های سخت فراق می دادیم، گاهی می گریستیم و گاهی نیز به غم مان می خندیدیم. اما حیف، امان از دهر... .

شاید روزگار مُهری به زبان تو زند که مگو و اگر چنین باشد بار اولی نخواهد بود که تو از غم و اندوه خود، فقط قطره های داغ اشک را بر گونه هایت سرازیر می کنی و می گریی و می گریی ... و این لحظه ها سوزناکترین لحظه های زندگی ام است (و در این 80 روز چه بر تو وچه بر من گذشت ) تحمل این لحظه ها امانم را می بُرد و تو خوب
می دانی که بارها عاجزانه از تو خواستم که از این نیز بگذری و حال که فکر می کنم می بینم که چه درخواست سنگدلانه ای از تو داشتم. با گریستنت درد و رنج فروخورده ات را التیام می بخشیدی و من متعجب از این غم تو، تنها شاهد اشک هایت بودم و این غم نه از برای خودت بود که از برای وطنت.

از کودکی از نزدیک شاهد درد و رنج هایی بودی که شاید خیلی ها آنطور که تو دریافتی، درک نکردند و شاید اگر اکنون نیز بخواهی یادی از آن دوران کنی، گوش شنوا کم باشد. اما زمان، زخم آن دوران را با خود به همراه آورد و این زخم برای تو و عده ای همانند تو هر چه می گذشت عمیق تر گردید و زخم سوزناک شد و سوز نیز آتش و آتش نیز بی رحم ... و چه بسیار که در این آتش سوختند و تو بر این رنج و زخم و سوز و آتش فقط صبر کردی و صبر کردی و صبر کردی ... و چه بسیار انسان هایی که با این سوزرفتند و جاودانه گشتند و این سوز در تاریخ امتداد یافت. این سوز که اکنون وجودت را فرا گرفته نیز ریشه در تاریخ دارد و آن سوز که در امثال پدرت هست و بود نیز اینچنین است.

سپاس حق که حافظه تاریخی مان هنوز پویاست. مپندار که عاشورائیان را تنها بدان بلا آزمودند، صحرای بلا به وسعت هستی گسترده است. تو نیز شاهدی هستی در این امتداد تاریخ و بدان که حق شاهد صبر و تحملت بر این رنج هایی که کشیدی و اکنون نیز تحمل می کنی ( که همچون استخوان لای زخم است ) خواهد بود. و چقدر برایم سخت است که شاهد رنج توهستم و اکنون نیز از تو می خواهم که باز صبر کنی. (خدا هیچ مردی را این گونه نیازماید )

لحظه های غروب، هم دلگیر است، هم دلنواز. غروب نزدیک است و امان از این غروب هایی که بی تو گذشت. چه سری است در این غروب و طلوع خورشید؟ چه بسیار تقدیرها که در اتصال عابد و معبود در این لحظه ها تغییر یافت.

اکنون هشتاد روز است که بی تو شاهد غروب های دلگیرم. خدایا ، آیا می شود تا این غروب هجران با طلوع وصل پایان یابد؟

افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد

منتظرت هستم فریبای خوب
همسرت

----

راحله عسگری زاده از فعالان کمپین از 13 آبان در بازداشت است

18 آبان 1388

تغییر برای برابری: راحله عسگری زاده از فعالان کمپین در جنبش زنان از روز 13 آبان 1388در بازداشت به سر می برد. وی ظهر امروز 17 آبان ماه از بخش قرنطينه ی بند متادوني های زندان اوین با خانواده اش تماس گرفت. او13 آبان ماه در پارک هنرمندان واقع در خیابان ایرانشهر تهران در برخورد خشونت آمیز نیروهای امنیتی شامل سه نفر نیروی سپاه و یک نفر از ماموران نیروی انتظامی بازداشت شده و در حالی که به وي چشم بند و دستبند زده بودند به پایگاهی نزدیک خیابان طالقانی و سپس بازداشتگاه وزرا منتقل شده است.

روز گذشته پس از پیگیری های خانواده ی راحله به آنها اعلام شد که وی به قید کفالت آزاد خواهد شد اما مسئولان قضایی از آزادي وي خودداري کرده و با ذکر اين که پرونده در مرحله ي تحقیقات است برای وی قرار بازداشت موقت صادر کرده اند.

راحله عسگری زاده در این باره میگوید: "من قرار کفالت را در بازداشتگاه وزرا امضا کردم ولی با اینکه تا دیشب امید آزاد شدن را داشتم امروز به خانواده ام گفته اند که پرونده من با صدور قرار بازداشت موقت به شعبه 4 دادگاه انقلاب ارجاع شده است".

این فعال حقوق زنان از بازداشت چهل زن دیگر خبر می دهد که همگی به زندان اوین منتقل شده اند. از این تعداد هفده نفر شب اول و دو نفر شب گذشته آزاد شده اند.

همزمان با بازداشت راحله ، وحیده مولوی از فعالان جنبش زنان در کمپین و ساناز غفوری يک فعال اجتماعی دیگر نیز بازداشت شده بودند که برای انها نیز قرار موقت بازداشت صادر شده است.

----

پرونده سازی و  محاکمۀ دانشجوی در بند با اتهامات جدید

بنابه گزارشات رسیده از زندان اوین زندانی سیاسی حسن ترلانی در چند روز اخیر به یکی از شعب دادگاه عمومی برده شد و برای دومین بار و بدون اطلاع وکیلش مورد محاکمه قرار گرفت.

دانشجوی زندانی حسن ترلانی 22 ساله  روز یکشنبه 10 آبان ماه با گشودن پرونده جدید به شعبۀ 1083 برده شد و توسط فردی بنام حسینیان رئیس این شعبه این بار تحت عنوان خروج غیر قانونی از مرز مورد محاکمه قرار گرفت.حسینیان با برخوردهای غیر انسانی اتهامات نسبت داده شده  بازجویان وزارت اطلاعات علیه این زندانی را تکرار کرد این در حالی است که در حوزه صلاحیت این فرد نیست که به اتهامات واهی نسبت داد شده بپردازد. پیش از این او در دادگاه انقلاب بخاطر اتهامات نسبت داده شده به حکم سنگین و غیر انسانی محکوم شده بود.  حسینیان  با تهدید و شانتاژ خطاب به آقای ترلانی گفت من می توانم تا 2 سال هم به تو حکم بدهم. در صورتیکه  طبق قوانین موجود به افرادی که به اتهام خروج غیر قانونی از مرز نسبت داده می شود فقط جریمه نقدی 50 هزارتومان تعلق می گیرد.

دومین بار است که دانشجوی زندانی حسن ترلانی به دادگاه برده می شود . قبل از این او در شعبۀ 22 دادگاه انقلاب توسط محسنی رئیس این شعبه محاکمه شد  و محکوم به 10 سال زندان و تبعید به زندان کرمان گردید.وکیل او نسبت به این حکم سنگین و غیر انسانی اعتراض کرده و در شعبۀ 31 دیوان عالی کشور تحت رسیدگی است و گفته می شود تا پایان این ماه حکم قطعی اعلام خواهد شد.

زندانی سیاسی حسن ترلانی از ناراحتی گوارشی و کمر درد رنج می برد ولی از درمان جدی وی خوداری می شود.

از طرفی دیگر با سرد شدن  هوا زندانیان از آب گرم برای استحمام محروم هستند و شوفاژها هنوز خاموش می باشند.ازدحام بیش از حد زندانیان ،وضعیت بد غذائی و شرایط اسفبار بهداشتی اهرمهایی است که برای وارد کردن فشار بر علیه زندانیان بکار برده می شود.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، تشکیل پرونده های متعدد و واهی برای صدور احکام سنگین و غیر انسانی  علیه زندانیان سیاسی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده نقض حقوق بشر این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

19 آبان 1388 برابر با 10 نوامبر 2009

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

رجوع به مطالب مشابه