بازگشت به صفحه اول

 

 
 

دعوت بیش از 3 هزار دانشجوی دانشگاه تهران از موسوی و کروبی برای حضور در مراسم بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه تهران

با نزدیک شدن به روز 16 آذر بیش از 3000 دانشجوی دانشگاه تهران علی رغم همه فشارهای نهادهای نامشروع قدرت و فضای امنیتی حاکم بر دانشگاه طوماری تهیه و در آن از دو رهبر اصلی جنبش سبز دعوت کرده اند تا در روز 16 آذر با حضور در مقابل دانشکده فنی دانشگاه تهران، یادگاه آن 3 آذر در خون افتاده به گلوله کودتاچیان سال 32، با حمایت از دانشجویان و جنبش ریشه دار دانشجویی و با توجه به پیوند اعتراضات به نتایج انتخابات با روز دانشجوی سال 88 بر مواضع پیشین خود صحه گذارند و بار دیگر ایستادگی و اعتراض خود را در برابر استبداد اعلام نمایند.
خبرنامه امیرکبیر: در طومار دانشجویان دانشگاه تهران با اشاره به تاریخ استبدادستیزی و ایستادگی دانشجویان آمده است که آقای موسوی شما بارها از خطر شکل گیری یک دیکتاتوری خطرناک هشدار داده اید و شما آقای کروبی همیشه گفته اید کنار نخواهید کشید و تا پایان راه خواهید ایستاد، حال در تاریخی ترین روز استبدادستیزی تاریخ ایران و بزرگداشت مظلوم ترین و ایستاده ترین مبارزان راه آزادی و استقلال و دموکراسی با توجه به موقعیت حساس کنونی از شما مصرانه می خواهیم که در 16 آذر گسترده ترین جمع حامیان خود را تنها نگذارید و با اعلام حضور خود یاور جنبش دانشجویی و رهبرانی شایسته برای جنبش سبز مردم ایران باشید.
در بخش دیگری از طومار دعوت از کروبی و موسوی آمده است که کودتای ننگین انتخاباتی خرداد 88 و حوادث پس از آن بر همگان ثابت کرد که اگر لحظه غفلت کنند و اگر در مقابل انحرافات کنونی تردید کنند و نایستند، آینده بسیار تلخ در انتظار ایران است. آینده ای که همه خیانات و جنایات پس از انتخابات در مقابل آن اندکی بیش نخواهد بود. تقلب و حمله به منزل آزادی خواهان و یورش شبانه به کوی دانشجویان و بازداشت های غیرقانونی و توقیف روزنامه ها و حمله باتوم به دستان به جمع مردم و ماه ها بازداشت در سلول های انفرادی و تجاوز به زندانیان و قتل و جنایات بی شمار دیگر نشان داد که کودتاچیان برای حفظ قدرت از هیچ رذالت و رفتار غیرانسانی ابا ندارند و کشتار را نیز روا می دارند و فرش قرمز رسیدن به کاخ قدرتشان را از خون ایرانیان رنگ خواهند کرد.
دانشجویان جمع آوری کننده امضاها گفته اند که بیش از 90 درصد دانشجویان خواهان حضور کروبی و موسوی در دانشگاه تهران هستند ولی محدودیت های موجود مانع از جمع آوری امضا از همه دانشجویان شده است.

----

تداوم این راه با مردم است نه با جنبش‌های خاص

مصاحبه با یک فعال دانشجویی

30.11.2009

دویچه وله: روز دوشنبه نهم آذرماه، یک هفته مانده به ۱۶ آذر روز دانشجو، میلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بازداشت شد. بهاره هدایت عضو دیگر تحکیم وحدت می‌گوید بار جنبش از این به بعد بر دوش همه مردم است نه فقط دانشجویان.

احضار بهاره هدایت، فرید  هاشمی و مهدی عربشاهی سه عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت به دادگاه و دستگیری میلاد اسدی عضو دیگر این تشکل دانشجویی، نگرانی‌ها در مورد برخورد حکومت با مردم و دانشجویان در روز دانشجو را افزایش داده است.

 

معاون سیاسی اجتماعی استاندار تهران به خبرگزاری ایسنا گفته است که استانداری تا کنون چندین جلسه با اساتید و رؤسای دانشگاه‌ها در مورد ۱۶ آذر داشته است. وی همچنین گفته: «قطعا تشکل‌های اسلامی و مدافع نظام اجازه نمی‌دهند روحیه استکبارستیزی دانشجویان دنبال نشود».

 

از سوی دیگر فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ نیز به خبرنگار ایلنا گفته: «هر تجمعی باید به صورت فراخوان و قانونی اتفاق بیفتد. اگر غیرقانونی باشد پلیس با آن برخورد خواهد کرد.»

 

بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت می‌گوید سرکوب معترضان از فردای روز انتخابات شروع شد و حتی کشتار در خیابان اتفاق افتاد بنابراین نباید مردم را از حضور در صحنه ترساند.

 

این فعال دانشجویی می‌گوید روبرو کردن جامعه با این ترس و واهمه که روز ۱۶ آذر قرار است اتفاق دیگری بیفتد، همان هدفی است که سرکوبگران دارند دنبال می‌کنند. به گفته‌ی وی ما نباید به این قضیه دامن بزنیم.

 

وی همچنین معتقد است ادامه جنبش اعتراضی، دیگر از دوش افراد  و جنبش‌های خاص برداشته شده و بار آن را در حال حاضر همه مردم به دوش می‌کشند بنابراین ادامه آن نیز با همه مردم خواهد بود نه فقط دانشجویان.

مصاحبه با بهاره هدایت

 

دویچه‌وله: خانم هدایت به نظر می‌رسد که موج سرکوبها و فشارها بر فعالین دانشجویی در آستانه‌ی ۱۶ آذر افزایش پیدا کرده است. آیا خبر جدیدی در این زمینه دارید؟

 

بهاره هدایت: هر روز اخبار بازداشت و تهدید دانشجویان به گوش می‌رسد. جدیدترین خبری هم که ما داریم، بازداشت آقای میلاد اسدی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت است که حدوداً دو سه ساعت پیش (بعدازظهر دوشنبه نهم آذر) در منزلشان بازداشت شدند.

 

شما و آقای عربشاهی هم روز چهارشنبه‌ی این هفته به دادگاه احضار شده‌اید. این احضار شما در مورد چه پرونده‌ای است؟

 

چیز مشخصی در برگه‌های احضاریه ذکر نشده است. این برگه‌هاصرفاً برای منازل ما ارسال شده و خواسته‌اند که چهارشنبه (یازدهم آذر) ساعت ۱۰ صبح در دادگاه انقلاب حاضر شویم. این قاعدتاً در آستانه‌ی ۱۶ آذر و در تداوم همان روند تهدید و ارعابی است که می‌خواهند در دانشگاه‌ها ایجاد کنند، سرکوب کنند و این یک پروژه‌ی واحد است که در مورد دیگر فعالین ‌دانشجویی عملیاتی می‌شود.

 

معاون سیاسی اجتماعی استاندار تهران به خبرگزاری ایسنا گفته که ما تاکنون چندین جلسه با اساتید و مسئولان دانشگاه داشتیم  و در مورد ۱۶ آذر بحث کردیم. آیا این روند عادی است و در سالهای گذشته هم این طور بوده که در سطح استانداری با دانشگاه‌ها راجع به ۱۶ آذر صحبت کنند؟

 

این حساسیت در مورد برگزارشدن ۱۶ آذر وجود داشته است اما اصلاً قابل انکار نیست که امسال جو و فضای کاملاً متفاوتی است، هم برای فعالین دانشجویی و دانشگاه‌ها و هم برای کسانی که قصد کنترل کردن فضا را دارند، بر همه‌ی این‌ها یک جو دیگری غلبه کرده و فضا اصلاً به یک شکل دیگری است.

همان طور که شما هم گفتید، یکسری برنامه‌ریزی‌هایی شده که مردم هم به اعتراضات دانشجویی در سالروز ۱۶ آذر بپیوندند و موقعیتی فراهم شود برای تداوم آن اعتراضاتی که در چندماه گذشته در مورد تقلب و بحث انتخابات در جنبش سبز شاهدش بودیم. برنامه‌ریزی‌های خیلی گسترده‌ای هم از طرف حاکمیت انجام شده تا بتوانند این اعتراضات را به حداقل برسانند و آن چیزهایی هم که شکل می‌گیرد را بتوانند به شدت سرکوب کنند. داخل دانشگاه هم همان طور که می‌دانید به شدت دارند برخورد می‌کنند. ما در طی یکماه گذشته حداقل ۶۰ مورد بازداشت دانشجویی داشتیم که در این روزهای اخیر هم شدت بیشتری پیدا کرده است.

 

ما در روز ۱۳ آبان − که تا بحال مناسبتی دولتی بوده و همیشه تظاهرات دولتی در این روز برگزار می‌شد − دیدیم که شدت خشونت‌های اعمال شده علیه مخالفان دولت بسیار بیشتر از قبل بود. آیا ممکن است که در روز ۱۶ آذر که روز دولتی هم نیست و همیشه تظاهرات اعتراض‌آمیز بوده، امسال ما با سرکوب شدیدتری روبه‌رو باشیم؟ پیش‌بینی شما چیست؟

 

خشونتی که سرکوبگران دارند اعمال می‌کنند، از روز بعد از انتخابات به همین شکل بوده است. یعنی درست است که ۱۳ آبان ضرب و شتم خیابانی خیلی شدت بیشتری پیدا کرد ولی روزهای بعد از انتخابات اصلاً در خیابانهای تهران کشت و کشتار بود.

بنابراین روبرو کردن جامعه با این ترس و واهمه که روز ۱۶ آذر قرار است اتفاق دیگری بیفتد، همان هدفی است که سرکوبگران دارند دنبال می‌کنند و ما نباید به این قضیه دامن بزنیم. ولی خب برنامه‌ریزی می‌کنند برای این که این قضیه را به حداقل برسانند. یکپارچگی نهادها و اتحاد دانشجویان می‌تواند مثمرثمر باشد و در پیشبرد اهداف جریان سبز در کشور کمک بیشتری کند.

 

و شما خودتان به عنوان یک فعال دانشجویی و کسی که در آستانه‌ی ۱۶ آذر برگه‌ی احضاریه برای دادگاه دریافت کرده‌اید و دوستان دیگرتان هم همین طور، آقای هاشمی و آقای عربشاهی و کسانی بودند که همین امروز شما اشاره کردید دستگیر شده‌اند یا در روزهای گذشته، جو کنونی فعالان دانشجویی را چگونه می‌بینید؟ آیا همچنان مصمم هستند که در روز ۱۶ آذر اعتراضات خودشان را ادامه دهند؟

 

ببینید اتفاقی که از بعد از ۲۲ خرداد و اعتراضات مردمی که بعد از آن شکل گرفت، افتاده، این بوده که بار جنبش‌های اجتماعی از روی دوش برخی چهره‌هایی که تا بحال داشتند آن جریانها را نمایندگی ‌می‌کردند، برداشته شده و به طور گسترده‌ای بین مردم عادی تقسیم شده است.

این باعث می‌شود با این که فشار سرکوب حاکمیت به طور مشخص و از قبل طراحی شده بازهم روی همین چهره‌های شناخته شده اعمال می‌شود، ولی تداوم این راه را همان مردمی پیگیری خواهند کرد و ادامه خواهند داد که الان درگیر قضیه شده‌اند و شاید چهره‌های شناخته‌شده‌ای هم نباشند. یک بخش این قضیه واقعاً مثبت است و می‌توان همچنان  به عنوان هدف از آن نام برد و از قبل هم فعالین اجتماعی و سیاسی و دانشجویی می‌خواستند که یک چنین اتفاقی بیفتد یعنی مطالباتشان همه‌گیر شود و مردم همه بخواهند به آن‌ها دست پیدا کنند و صرفاً چند چهره‌ی شناخته‌شده و مشخص مدام این شعارها و مطالبات را فریاد نزنند. در حال حاضر فکر می‌کنم چنین اتفاقی افتاده و خیلی هم مثبت است و باید آینده‌ی روشنی را برایش پیش‌بینی کرد.

 

خانم هدایت، برخی از تحلیلگران معتقدند که ۱۶ آذر می‌تواند نقطه‌ی عطفی در جنبش اعتراضی مردم ایران باشد، هم از دید حکومت و هم از دید مردم. نظر شما چیست؟ آیا چنین صفتی را برای روز ۱۶ آذر امسال قائل هستید؟

 

در مورد تحولات دانشگاه می‌تواند نقطه‌ی عطف بخصوصی باشد. ولی در مورد جنبش سبز به نظر من باید بیشتر منتظر ۲۲ بهمن بود و آن جوش و خروشی که آن زمان اتفاق می‌افتد و دست بسته‌ی حاکمیت در سرکوب مردم، آنجا می‌تواند گستردگی این جنبش و تداومش را به تصویر بکشد و آنجا می‌توان در مورد آینده‌اش راحت‌تر صحبت کرد.

 

میترا شجاعی

تحریریه: رضا نیکجو

----

گزارشی از آخرین وضعیت شبنم مدد زاده، فعال دانشجویی در بند

شبنم مددزاده عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه تربيت معلم تهران و نايب دبير شوراي تهران دفتر تحكيم وحدت كه در تاريخ يكم اسفند ماه 1387، در حالي كه عازم جلسه ي شوراي تهران دفتر تحكيم بود به شكلي نامتعارف و بدون حكم قضايي بازداشت شد، گزارشی که در ذیل می خوانید گزارشیست از آخرین وضعیت شبنم مدد زاده از زمان دستگیری وی تا کنون

خبرگزاری هرانا - حقوق زندانیان: به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شبنم مددزاده (متولد 1366) عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه تربيت معلم تهران و نايب دبير شوراي تهران دفتر تحكيم وحدت است كه در تاريخ يكم اسفند ماه 1387، در حالي كه عازم جلسه ي شوراي تهران دفتر تحكيم بودند به شكلي نامتعارف و بدون حكم قضايي بازداشت شدند.

زماني كه شبنم عازم مترو گلشهر بوده، دو اتوموبيل شخصي تاكسي حامل وي را متوقف مي كنند و بدون نشان دادن هيچ گونه مدرك شناسايي يا حكم قضايي در برابر انظار عمومي وي را با اجبار با خود مي برند و به كلانتري رجايي شهر كرج منتقل مي كنند. در آنجا از وي به خاطر آن چه شركت در يك ميهماني نامتعارف خوانده مي شود و يك  قتل صورت گرفته در مهماني مذكور تا حوالي ظهر بازجويي به عمل مي آيد. سپس از وي مي خواهند كه با پدر يا برادرش تماس بگيرد. پس از تماس با برادرش، فرزاد، وي نيز به كلانتري مراجعه مي كند كه از همان جا هر دو را به زندان اوين منتقل مي كنند.

پس از گذشت سه روز بي خبري مطلق، ظهر روز شنبه، فردي كه خود را مامور دادگاه انقلاب معرفي مي كند، پس از حضور در حراست دانشگاه تربيت معلم، از انتقال شبنم به زندان اوين و ارجاع پرونده اش به دادگاه انقلاب تهران خبر مي دهد و به خانواده و اعضاي انجمن اسلامي دانشگاه خاطرنشان مي كند كه خانم مددزاده پس از طي مراحل معمول ازاد خواهد شد و جاي نگراني وجود ندارد.

در سيزدهم اسفند ماه هشتاد و هفت، جمشيدي، سخنگوي قوه‌ي قضاييه در يك نشست مطبوعاتي اتهام شبنم مددزاده را ارتباط با سازمان مجاهدين خلق عنوان مي كند. دادگاه انقلاب از ارائه ي هرگونه پاسخي به خانواده‌ي مددزاده در رابطه با اين مسئله امتناع مي ورزد. سرانجام شبنم در 19 ام اسفند ماه پس از نوزده روز بي خبري مطلق از وضعيت خود، در تماسي تلفني به مدت يك دقيقه خبر از سلامت خود مي دهد.

تا پانزدهم ارديبهشت ماه  شبنم تنها چهار تماس تلفني با خانواده ي خود داشت. وي هفتاد و يك روز در سلول انفرادي بند 209 اوين به سر برد. در اواخر ارديبهشت ماه بازپرس شعبه 3 امنيت دادسراي انقلاب تهران با آزادي شبنم با قرار كفالت موافقت كرد كه اين امر با مخالفت شديد معاونت امنيت داستان روبرو شد.

پرونده جهت دادرسي به شعبه‌ي 28 دادگاه انقلاب تهران ارجاع شد. اتهامات محاربه و تبليغ عليه نظام عنوان شد و 22 تيرماه جهت برگزاري دادگاه تعيين وقت شد. جلسه ي دادرسي به خاطر اهمال مدير دفتر شعبه 28 جهت احضار متهمين از زندان به تعويق افتاد و به 23 شهريور ماه موكول شد. در تاريخ مذكور هم به دليل آنچه كمبود مدعي العموم خوانده شد از برگزاري جلسه‌ي محاكمه ممانعت به عمل آمد و به 18ام مهرماه موكول گرديد.

در جلسه‌ي 18ام مهرماه كه بدون حضور نماينده دادستان برگزار شد به وكيل شبنم و فرزاد هم اجازه ي دفاع از موكلينش داده نشد. در اين جلسه كه با هتاكي و ناسزاگويي قاضي مقيسه اي، رياست شعبه 28 آغاز شد پس از آنكه متهمين اتهامات وارده را رد كردند، قاضي برگزاري جلسه را منوط به حضور كارشناس وزارت اطلاعات كرد و برگزاري اين جلسه به 14 آذر ماه موكول شد.

در هفته ي اول مهرماه شبنم از بند امنيتي 209 به قرنطينه‌ي بند نسوان زندان اوين، موسوم به متادون منتقل شد، بندي كه از نظر بهداشتي يكي از نامناسب ترين بندهاي زندان اوين به شمار مي آيد. وي در آنجا چندين بار به بيماري هاي داخلي مبتلا شد. در اواخر مهرماه، شبنم به بند نسوان‌ (بند عمومي ويژه زنان) منتقل شد و تا به امروز در آنجا نگهداري مي شود. بندي كه در آن اصل تفكيك زندانيان بر اساس جرائمشان رعايت نمي شود و موجب شده تا شبنم در كنار مجرميني خطرناك با اتهامات و جرائم مختلف به سر برد.

وي در زندان علاوه بر بيماري هاي داخلي به ناراحتي قلبي هم دچار شده است و حدود يك ماه است كه در بدترين شرايط جسماني به سر مي برد. اين امر با اعتراض شديد وي روبرو شده است كه متاسفانه تاكنون پاسخي به آن داده نشده. پس از دو حمله ي قلبي، وي به بهداري زندان مراجعه كرده اما مسئولين از رسيدگي به وضعيت وي سر باز زده اند. وضعيت وخيم جسمي بر وضعيت روحي وي نيز تاثير گذاشته و از نظر روحي نيز در شرايط به شدت نگران كننده اي به سر مي برد.

تا به امروز يعني هشتم آذر ماه، 284 روز از بازداشت موقت شبنم مددزاده مي گذرد. تداوم بازداشت بارها با اعتراض وي و وكيلش مواجه شده است اما رياست شعبه هربار به دليل آن چه وي احتمال فرار و تباني متهمين عنوان مي كند از تبديل قرار با قرار متناسب با اتهام سر باز مي زند. اين درحالي ست كه در آخرين لايحه اي كه توسط وكيل شبنم به شعبه داده شد، به مستنداتي اشاره شده بود كه احتمال فرار و تباني متهم را عملا منتفي مي كرد. اما رياست شعبه بدون هيچ گونه توجهي به لايحه ارائه شده با منافق خواندن مددزاده ها از تبديل قرار ممانعت به عمل آورد. كه اين امر نيز با اصل بي طرفي قاضي و اصل را بر مبري دانستن متهم پيش از محاكمه در تضاد است.

گفته مي شود كه قاضي مقيسه اي، معروف به ناصريان، كه رياست شعبه 28 دادگاه انقلاب را بر عهده دارد در تابستان سال 67 عضو كميته اي بوده كه اعدام هاي گسترده ي آن دوره را به عهده داشته است.

----

بازداشت میلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفترتحکیم وحدت

ظهر امروز ماموران امنیتی با حضور در منزل مسکونی میلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفترتحکیم وحدت و دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر وی را بازداشت کردند.

خبرگزاری هرانا- حقوق دانشجویی: به گزارش واحد دانشجویی مجموعه فعالان حقوق‌بشر در ایران، این بازداشت همراه با تفتیش منزل میلاد اسدی صورت گرفته است.
این در حالی است که روز گذشته نیز 3 عضو دیگر شورای مرکزی این اتحادیه دانشجویی مهدی عربشاهی، بهاره هدایت و فرید هاشمی به دادگاه انقلاب احضار شده بودند.
هم‌چنین مرتضی سمیاری عضور دیگر شورای مرکزی این اتحادیه نیز به دفتر پیگیری اطلاعات احضار شده است.
به نظر می رسد افزایش کم سابقه فشارها بر این مجموعه دانشجویی به دلیل هراس شدید اقتدارگرایان از اعتراضات احتمالی دانشجویان در 16 آذر روز دانشجو است و تلاش می کنند تا با بازداشت و احضار فعالان سرشناس جنبش دانشجویی فضای دانشگاهها را مهار کنند.

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

رجوع به مطالب مشابه