اعتراض مادران عزادار به ادامۀ بازداشت کامران آسا و خشونت علیه مادر سهراب
اعرابی
با گذشت 18 روز از بازداشت
کامران آسا برادر کیانوش آسا دانشجوی جان باخته طی وقایع پس از دهمین دوره
انتخابات ریاست جمهوری، وی همچنان در بازداشت به سر میبرد و طی روزهای
اخیر نیز با انتقال به شعبهی 28 دادگاه انقلاب، قاضی مقیسه اقدام به
تایید قرار بازداشت موقت وی نموده است.
کامران آسا صبح روز 16 آذر درب دانشگاه علم و صنعت در تهران توسط نیروهای
انتظامی بازداشت گردید. وی قصد داشت به مناسبت روز دانشجو در مراسم
بزرگداشت برادر خود در دانشگاه محل تحصیل وی شرکت کند. به همین منظور تاج
گلی را نیز مزین به عکس برادرش آماده کرده بود، اما پیش از ورود به دانشگاه
و شرکت در مراسم مورد اشاره بازداشت شد.
بنا بر گواهی پزشکی و تایید
اداره نظام وظیفه کامران آسا به عارضهی قلبی دچار است. و به واسطهی این
بیماری تحمل شرایط زندان برای وی بسیار سخت است. همین موضوع باعث نگرانی
بیشتر خانواده شده است.
مادر و خواهر کامران طی این مدت
با مراجعهی مکرر به دادستانی تهران، دادگاه انقلاب و زندان اوین برای
ملاقات با کامران و تبدیل قرار بازداشت وی تلاش کردهاند. این در حالی است
که شرایط نامناسب روحی و جسمی مادر داغدار کیانوش و کامران آسا به دنبال
مرگ یک فرزند، با بازداشت پسر دیگرش تشدید شده است
ما جمعی از مادران و خانوادههای
کشته شدگان وقایع اخیر که شش ماه است عزادار و داغدار از دست دادن فرزندان
و عزیزان خود هستیم، ضمن پشتیبانی از مادر کیانوش آسا و همدردی با وی
اعتراض شدید خود را نسبت به ادامهی بازداشت کامران آسا اعلام میداریم.
ما مادران عزادار با ابراز
نگرانی از تهدید و بازداشت اعضای خانواده جان باختگان حوادث اخیر، از جمله
مراجعهی اخیر ماموران امنیتی به مجتمع مسکونی محل زندگی مادر سهراب اعرابی
و جمع آوری عکسهای سهراب و اقدام به تهدید و ارعاب مادر وی و همچنین
بازداشت برادر کیانوش آسا خواستار پایان دادن به اعمال خشونت آمیز و
غیرقانونی با خانوادههای قربانیان و آزادی هر چه زودتر کامران آسا هستیم.
ماداران عزادار
03 دی 1388
انتشار:فعالین حقوق بشر و دمکراسی درایران
----
رشید اسماعیلی عضو شورای سیاستگذاری سازمان ادوار تحکیم بازداشت شد
پنجشنبه، 3 دی 1388
ادوارنیوز: رشید اسماعیلی عضو شورای سیاستگذاری سازمان ادوار تحکیم شامگاه امروز در اصفهان بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار ادوارنیوزرشید اسماعیلی درپی احضار اداره اطلاعات اصفهان و مراجعه به این اداره بازداشت و به زندان اصفهان منتقل شده است.
رشید اسماعیلی دانشجوی محروم از تحصیل رشته حقوق بشر در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه علامه و همچنین عضو دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه های ایران است
در طی 6 ماه گذشته اعضای سازمان دانش آموختگان ایران(ادوارتحکیم وحدت)بارها از سوی مقامات قضایی و امنیتی احضار،بازداشت و یا مورد تهدید قرار گرفته اند. احمد زید آبادی و عبدالله مومنی دبیرکل و سخنگوی این سازمان نیز از سوی دادگاه انقلاب به حبس های طویل المدت محکوم شده اند.
در حال حاضر اعضای سازمان دانش آموختگان که در بند دولت کودتا هستند بدین شرح است:
احمد زید ابادی
عبدالله مومنی
رشید اسماعیلی
سلمان سیما
مهرداد بزرگ
کوهزاد اسماعیلی
----
بیانیه
شماره چهار سدازا؛
به نام عدالت
بالاخره پس از گذشت شش ماه از جنایات بازداشتگاه کهریزک اطلاعیه ای از سوی
سازمان قضایی نیروهای مسلح منتشر شد که در آن تصریح شده بود سه تن از
دانشجویان بازداشت شده به مصداق قتل عمد کشته شده اند.
پس از اظهار نظر های متناقض از مسئولین مختلف که بیشتر سلب مسئولیت از خود
بود تا روشن کردن اذهان عمومی، این اطلاعیه گامی به جلوست اما حالا نیز که
اطلاعیه ای صادر میگردد سربسته و بدون ذکر نام مجرمان است. این سازمان،
دوازده تن را در این رابطه مجرم شناخته بود اما به جزییات بیشتری اشاره
نشده است. اینکه مسئولیت مرگ آن جوانی که بعلت سرو ته آویزان شدن و لخته
شدن خون بعد از آزادی از زندان فوت کرد بر عهده چه کسی است؟ اینکه افرادی
که در خیابان به ضرب گلوله کشته شده اند توسط چه گلوله ای وچه کسانی کشته
شده اند؟ اینکه مرگ مشکوک پزشک بازداشتگاه کهریزک با توجه به سخنان روزهای
قبل از مرگش ربطی به آن فجایع داشته یا نداشته است؟ اینکه این دوازده نفر
مجرم چه کسانی هستند و چه سمتهایی داشته اند؟ چه کسی تعیین میکرد که با
زندانیان چگونه برخورد شود؟
آیا کسانی که پایه گذار بازداشتگاه کهریزک با این شکل و شیوه اداره بودند
جزو این دوازده نفر محسوب شده اند؟ پایه گذاری این بازداشتگاه غیر استادارد
که با زندانیان نه در شأن یک انسان محکومی که در دون انسان با آنها رفتار
میکردند بر چه مبنا و با دستور چه کسی است؟ سازمان قضایی نیروی انتظامی که
به واسطه شرح وضیفه اش، وظیفه ای خطیرتر و مسئولیتی سنگین تر از نیروی
انتظامی دارد باید بداند که این پرونده با این اطلاعیه فیصله نمی یابد.
کهریزک که زمانی یادآور خیریه نگهداری سالمندان و معلولان بود اکنون تبدیل
به نامی بدنام و ناراحت کننده شده است. بازداشتگاه کهریزک که نمونه مشابه
آن حتی در پرونده پزشک احمدی دوره رضاخانی نیز یافت نمیشود، در سیاه ترین
صفحات خاطرات ملت ایران جای گرفت. جایی که صدها جوان کشور را با بدترین و
شنیع ترین روشها زندانی، ضرب و شتم و آزار دادند. با توجه به فیلم های
مستند ضرب و شتم مردم در خیابانها میتوان حدس زد دور از دوربینهای موبایل،
چه اتفاقاتی در
درون بازداشتگاه کهریزک افتاده است. دندان و فک شکسته محسن روح الامینی و
مغز عفونت کرده اش یا شکستگی های متعدد بدن دیگر جانباختگان کهریزک حاکی از
ناگفته های بسیار است.
مضحک است که بر خود بباورانیم، مسئولیت همه این فجایع کهریزک بر عهده چند
سرباز و افسر کشیک بوده است آنهم با این سطح از شدت برخوردها و آن هم در
جایی که سلسله مراتب و اطاعت از دستور بیش از هر سازمان دیگری نهادینه شده
است. آن هم با وجود دهها شاهد عینی که از سرکشی فرماندهان رده بالای نیروی
انتظامی به کهریزک میگویند. همانطور که مضحک بود بپذیریم رسوایی های زندان
ابوغریب و شکنجه های آنجا توسط چند سرباز و بطور خودسرانه انجام شده بود در
صورتیکه معلوم شد اینطور نبوده است.
فراموش نکنیم که پرونده های نافرجام مرگ های مشکوک بازداشت شدگان و
زندانیانی چون امیر حشمت ساران، امیدرضا میر صیافی، زهرا بنی یعقوب و زهرا
کاظمی باعث بروز پی در پی این فجایع گردیده است. متاسفانه اخیرا نیز یکی از
زندانیان سلولهای انفرادی 209 که علت مرگش، قطع نخاع تشخیص داده شده بطور
مشکوکی جان باخته است.
عدم پاسخگویی مسئولین، اهمال در رسیدگی قاطعانه و عدم شفافیت در گزارشات
است که کار را به جنایات ضد بشری کهریزک و مرگ مشکوک زندانی 209 به نام
مهدی کریم پور می کشاند. اگر در آن موارد میشد با مجازات اولین رده مقصران،
افکار مردم را اقناع کرد و جلوی خیلی از وقایع بعدی را گرفت، اما در جنایات
کهریزک بسنده کردن به اطلاعیه و اشاره سربسته به موضوع یا نهایتا محکومیت
دو سه افسر جزء و سرباز دیگر نمیتواند به انتظار لبریز شده مردم برای عدالت
خواهی پاسخ مناسب بدهد و یا وجدان به درد آمده شان را آرام کند. ما با
اسرای عراقی در زمان جنگ چگونه رفتار کردیم؟ حالا با فرزندان همین آب و خاک
چه کردیم؟ آیا کشته شدن چند جوان به آن طرز فجیع و زندانی و شکنجه کردن
صدها جوان دیگر کمتر از تجاوز به عنف 6 مرد به یک زن در لواسان بود؟ آیا
شاکی و متشاکی معلوم نبود؟ آیا جرم محرز نبود؟ چرا این همه زمان گذشته و
هنوز از مقصران اصلی نامی برده نمیشود؟ چه رسد به محاکمه و تشکیل دادگاه.
این قتلها و این برخوردهای وحشیانه با جوانان این سرزمین در وضعیتی دست و
پابسته و اسیر چیزی نیست که کم اهمیت تلقی شود و یا از یاد مردم برود.
چنانکه می بینیم در گوشه و کنار جهان بعد از گذشت ده ها
سال محاکمه عاملان فجایعی مشابه در کشورهایی نظیر آرژانتین و شیلی برگزار
شده و مقصران محاکمه علنی میشوند. زیرا چنین جنایاتی هیچگاه مشمول مرور
زمان نمیشوند و زخم چرکین ناشی از آن جز به احقاق عدالت و مجازات مجرمین
التیام نمیابد.
سازمان دفاع از زندانیان اعتقادی(عقیدتی – سیاسی) ، سدازا پیرو بیانیه های
قبلی اعلام میکند که مسئولیت پاسخگویی هر ظلم و بی عدالتی که در ارگانهای
مختلف دولتی و حکومتی صورت میگیرد بر عهده مسئولین ارشد جمهوری اسلامی است
وهرگونه تعلل و اهمالی در رسیدگی به این جنایات ضد بشری بویژه در زندانها
را تنها میتوان به عد م وجود اراده ای راسخ برای برخورد با این فجایع تفسیر
کرد.
مقصران اصلی فجایع کهریزک را محاکمه علنی و مجازات کنید که نحوه رسیدگی
به پرونده بازداشتگاه کهریزک معیار عدالت در ایران خواهد بود.
دیماه هزار و سیصدو هشتادو هشت
سازمان دفاع از زندانیان اعتقادی
(سدازا)
----
محاکمه یک
زندانی سیاسی زن به صرف داشتن رابطه خانوادگی
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، در
روز 29 آذرماه زندانی سیاسی منیره ربیعی براي محاكمه فرمايشي به شعبۀ 26
دادگاه انقلاب فراخوانده شد و توسط فردی بنام پیر عباسی در برابر اتهامات
وارد شده فقط در معرض سئوال پذیرفتن اتهامات یا رد کردن آن قرار داده شد.
بنايه گزارشات رسيده محاکمه او از حوالی ساعت 10:00 تا ساعت 12:00 ادامه
یافت. ابتدا نماینده دادستان پس از قرائت اتهامات نسبت داده شده که چندین
مورد بود. پیرعباسی مهندس منیره ربیعی را فقط در معرض پاسخ این سئوال
قرار داد که آیا اتهامات وارده را قبول دارید یا نه؟ او تمامی اتهامات نسبت
داده شده را رد کرد.
اما اجازه دفاع به او داده نشد. تمام شواهد و قرائن ونظر وکیل او حاکی از
این بود که محکومیت خانم ربیعی از پیش تعیین شده بود و دادگاه نمایشی و
فرمایشی بود و توجهی به دفاعیات وکیل و خانم ربیعی نمی شد. پیر عباسی بعد از
پایان دادگاه مدت بازداشت را یک ماه دیگر تمدید کرد.
اتهاماتی که به زندانی سیاسی منیره ربیعی نسبت داده شده عبارتند از: رفتن
به دفتر آقای کروبی، داشتن رابطه با روزنامه اعتماد، رفت و آمدهای خانوادگی
در ایران که سابقۀ هواداری از مجاهدین را دارند، ارتباط خانوادگی با دائی
خود در قرارگاه اشرف، حضور دائی ها و خاله های او در قرارگاه اشرف، ارتباط و
همکاری با سازمان مجاهدین خلق و اتهامات ازاين قبيل .
در دادگاه مشخص شده که بیگی رئیس یکی از شعبۀ امنیت دادگاه انقلاب وثیقه
مالی برای آزادی خانم ربیعی تعیین کرده است ولی هیچ وقت به خانواده او
علیرغم پیگیریهای مستمر آنها اعلام نکرده بود ولی پیرعباسی با اظهارات ضد
و نقیض خود ابتدا اعلام کرد که استطاعت وثیقه ندارند که با اظهار بی
اطلاعی خانم ربیعی از این موضوع و اينكه توانايي گذاشتن وثيقه را دارند
مواجه شد و حرفش را پس گرفت و گفت: شاید شما فرار کنید.
خانواده ربیعی از زمان دستگیری فرزندشان بارها با دادگاه انقلاب و دادستان
تهران جعفری صحبت کردند ولی با تهدید و تحقیر او مواجه بودند. آنها همراه
با سایر خانواده ها 2 بار با جعفری دادستان تهران ملاقات کردند. وقتی که
نوبت به این خانواده رسید , به محض اینکه نام دختراشان بردند به آنها اجازه
صحبت کردن ندادند و بار دوم بازهم جعفری با تهدیداعلام کرد من جواب شما را
نمی دهم. مراجعات این خانواده به بیگی رئیس یکی ار شعب امنیت دادگاه انقلاب
باتهدید و توهین پاسخ داده می شد
لازم به یاداوری است مهندس منیره ربیعی 32 ساله مهندس شیمی در 15 مهر ماه
88به دادگاه انقلاب فراخوانده شد كه ايشان همراه با مادرشان به دادگاه
انقلاب مراجعه کردند اما مامورین دادگاه انقلاب با طرح قبلی ابتدا خانم
منیره ربیعی را به شعبه امنیت انتقال داده و مادر او را به بهانه بازرسی
به مدت 4 ساعت نگه داشتند و زمانی که به مادر خانم ربیعی اجازه ورود به
شعبۀ امنیت مربوطه داده شد که به دختر او دستبد زدند و چادرهای زندان را بر
او پوشانده بودند و به ایشان گفتند به دلیل داشتن ارتباط خانوادگی با دائیش
بازداشت است و به بند 209 منتقل خواهد شد.مهندس ربیعی نزدیک به 20 روز در
سلولهای انفرادی بند 209 بسر برد و تحت شکنجه های روحی و جسمی و اهانت
بازجویان وزارت اطلاعات با نام های مستعار علوی و سید قرار گرفت که در
شکنجه و یورش و دستگیری فعالین سیاسی ،دانشجویان و زنان فعالان شرکت دارند
و از جنایتکاران علیه بشریت هستند .مهندس ربیعی سپس به بند زنان منتقل
شد.او بعد از خروج از بند 209 دچار کاهش شدید وزن شده بود و از ناراحتی
شدید ریوی رنج می برد.خانم ربیعی با همان لباسهایی که زمان دستگیری بر تن
داشت در زندان بسر می برد و علیرغم سرمای زمستان از گرفتن لباس از خانواده
او خوداری می کنند و از سرمای شدید رنج می برند.
در حال حاضر تعداد زیادی از زنان سیاسی زنداني در بند زنان اوین در شرایط
قرون وسطائی و غیر انسانی به سربرده وازميينمم امكانات محروم هستند ازجمله
اين زنان دلير نازیلا دشتی، شبنم مددزاده،مهسا نادری، فاطمه ضیائی، عاطفه
نبوی، زهرا جباری، صدیقه فلاحت زاده و ...را ميتوان نام برد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دستگیری، ضرب وشتم، قرار دادن در سلول
انفرادی و شکنجه به صرف داشتن رابطه خانوادگی، محروم کردن از درمان و حداقل
هاي صنفي منجمله لباس گرم را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و
گزارشگر ویژه زنان سازمان ملل خواستار اقدامات عملی برای آزادی زندانیان
سیاسی بخصوص زندانیان سیاسی زن در ایران است.
فعالین حقوق بشر و
دمکراسی در ایران
03 دی 1388 برابر با 24 دسامبر 2009
----
وضعیت وخیم جسمانی حامد روحینژاد در بند 350 زندان اوین
03 دی 1388
در داخل ايران، خبرنامه امیرکبیر:
حامد روحینژاد از متهمان وقایع پس از انتخابات که توسط شعبه 28 دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شده، همچنان در بند 350 زندان اوین به سر میبرد. این دانشجوی فلسفه که از بیماری ام اس رنج میبرد به دلیل عدم رسیدگی پزشکی بینایی چشم راستش را از دست داده است و به گفته خانواده وی چشم چپ وی تنها 20 درصد بینایی دارد. همچنین به دلیل پیشرفت بیماری ام اس او با کمخونی شدید مواجه گشته و وضعیت دست و پای چپ وی وخیم گزارش شده است به حدی که به گفته خانوادهاش ممکن است دست و پای خود را از دست بدهد. گفتنی است دکتر زالی پزشک زندان اوین برخلاف قرار قبلی، به معاینه این دانشجوی زندانی نپرداخته است. حامد روحي نژاد متولد 1364 و دانشجوی فلسفه دانشگاه شهيد بهشتی است. وی که متهم به عضویت در انجمن پادشاهی ایران است در نیمه دوم سال 87 پس از بازگشت به ایران به همراه محمدرضا علی زمانی و احمد کریمی بازداشت شد. این سه تن از اسفند 87 و فروردین ماه 88 در بازداشت وزارت اطلاعات به سر میبرند و هیچگونه دخالتی در وقایع قبل و پس از انتخابات نداشتهاند اما با فشار ماموران امنیتی، در جریان محاکمات به حضور در دادگاه مجبور شده و به دست داشتن در وقایع پس از انتخابات اعتراف نمودند. حامد روحینژاد در تاریخ 19 مهر ماه، حکم اعدام خود را در شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران دریافت کرد. حامد روحینژاد با توجه به نوع بیماری اش نیازمند مراقبت های ویژه و مصرف به موقع دارو و تزیق آمپول است و باید در فواصل منظم با پزشك خود ملاقات داشته باشد. دریافت دارو و مراقبت های پزشکی از حقوق اولیه افرد زندانی است که به صراحت نقض شده است. بر اساس آییننامه سازمان زندانها مسوولیت حفظ سلامت و جان زندانیان بر عهده مسوولین زندان بوده و در صورتی که هر گونه خطری سلامت و بهداشت زندانیان را تهدید نماید، مسئولان زندان موظف به پاسخگویی و اقدامات لازمه هستند.
----
محمد شریف خبر داد: ممانعت مقامات زندان اوین از ملاقات عبدالله مومنی با وکیل علیرغم دستور دادگاه
پنجشنبه، ۳ دي، ۱۳۸۸
ادوارنیوز: مقامات زندان اوین از ملاقات عبدالله مومنی سخنگوی زندانی سازمان دانش آموختگان ایران با وکیلش ممانعت به عمل آوردند.
دکترمحمد شریف وکیل عبدالله مومنی در این خصوص به خبرنگار ادوار نیوز گفت : روز یک شنبه برای ملاقات با عبدالله مومنی به زندان اوین مراجعه کردم اما بر خلاف دستور مقام قضایی ازملاقات من با موکل جلوگیری به عمل آمد.
شریف با انتقاد از این عملکرد مقامات زندان اوین گفت: در این مورد نامه ای به دادگاه نوشته و اعتراض کرده ام که چگونه مانع اجرای دستور دادگاه شده اند واجازه ملاقات با مومنی را به من نداده اند.
شریف افزود: امروز هم همکار بنده برای ملاقات با آقای مومنی به زندان خواهند رفت و امیدوارم این بار موفق به دیدار مومنی شده و وکالت نامه توسط ایشان امضا شود.
شریف همچنین ضمن اشاره به پرونده دکتر احمد زیدآبادی دبیرکل زندانی سازمان دانش آموختگان نسبت به اینکه سه بار قرار وثیقه تغییر کرده و بار آخر سند خانه ای توقیف شده و در پرونده ثبت شده ولی همچنان از آزادی ایشان جلوگیری می شود ابراز ناراحتی کرد و گفت: نمیدانم چه کسی بالاتراز مقام قضایی هست که مانع اجرای فرمان قاضی در پرونده میشود.
|