بازگشت به صفحه اول

 

 
 

گزارش هفتگی نقض حقوق بشر

20/10/1388

گزارش یک هفته نقض حقوق بشر توسط خبرگزاری هرانا منتشر شد./10 اعدام، 88 بازداشتی، 112 محرومیت از تحصیل

خبرگزاری هرانا : در هفته ای که گذشت 10 تن اعدام شدند و 88 نفر بازداشت شدند، دادگاه های انقلاب در این هفته مجموعا 42 سال زندان و 182 ضربه شلاق برای فعالین بازداشتی صادر کردند، بیش از 160 تن در دانشگاه های ایران به کمیته انضباطی احضار و 112 دانشجو حکم دریافت کردند و در این بین 5 تن از آنها اخراج شدند و دست کم 3 تشکل دانشجویی تعلیق شدند و در تداوم سرکوب مرزنشینان در دو استان کردستان و بلوچستان دست کم 11 شهروند کشته و مجروح شدند.
اعدام
اجرای حکم:
اعدام شش نفر در اصفهان: دادستان اصفهان درحالی جرم شش اعدامی امروز را "قاچاق گسترده مواد مخدر" اعلام می کند که هیچ گونه مشخصاتی از اعدامیان در دست نیست. / 19 دی 1388

اعدام یک زندانی سیاسی در خوی: "فصیح یاسمنی" 28 ساله، زندانی سیاسی کرد که متهم به عضویت در حزب پژاک بوده است؛ راس ساعت 4 صبح امروز در زندان خوی به دار آویخته شد. / 16 دی 1388

اعدام 3 متجاوز به عنف در ورامین: سه تن به نام هاي عليرضا، امير و دولتخان که گفته می شود به 12 زن تعرض کرده و 7 نفر آن‌ها را به قتل رسانده‌ بودند ساعت 8 صبح امروز در زندان خورين ورامين به دار آویخته شدند. / 14 دی 1388

اندیشه و بیان
بازداشت ها:
عدم قبول مسئولیت دستگاه امنیتی در خصوص بازداشت علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی: سورنا هاشمی و علیرضا فیروزی دو فعال دانشجویی دانشگاه زنجان پس از خروج از منزل به گواه شاهدان عینی توسط تیروهای امنیتی بازداشت شدند اما وزارت اطلاعات از تائید بازداشت ایشان سر باز می زند. / 19 دی 1388

بازداشت رضا رزاقی: چهار لباس‌شخصی امروز با مراجعه به منزل رضا رزاقی، از اعضای کمیته حقوقی ستاد مرکزی انتخاباتی میرحسین موسوی، پس از جستجوی کتاب‌ها وکامپیوتر، وی را به مکان نا معلومی منتقل کردند. / 19 دی 1388

یورش نیروهای امنیتی به مادران عزادار ودستگیری 30 تن:  نیروهای امنیتی - انتظامی به مادران عزادار که در کنار میدان آب نمای پارک لاله در حال جمع شدن بودند یورش بردند و 30 تن را بازداشت کردند. / 19 دی 1388

بازداشت دوباره زویا حسنی: زویا حسنی، عضو جبهه مشارکت ، روز چهارشنبه در موج دستگیری‌های بعد از عاشواری خونین تهران، توسط ماموران امنیتی، در منزل خود بازداشت شد. / 18 دی 1388

بازداشت سه دانشجو دیگر دانشگاه فردوسی: در پی حمله ساماندهی شده انصار به دانشگاه های مشهد امیر مقدم، علی خجسته و معین مین باشی از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بازداشت شدند. / 18 دی 1388

دستگیری کاردار یکی از کشورهای اروپایی در حوادث روز عاشورا: علاء الدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت مجلس از بازداشت کاردار یکی از سفارت خانه های کشورهای اروپایی در روز عاشورا خبر داد. / 17 دی 1388

بازداشت وکیل زندانیان سیاسی در کرمانشاه: فرزاد سلطانی، وکیل دادگستری که در پی وقایع پس از انتخابات نیز با دادن مشاوره حقوقی به خانواده بازداشت شدگان کمک می‌کرد، روز سه شنبه در کرمانشاه بازداشت شد. / 17 دی 1388

بازداشت يك فوتباليست در روز عاشورا: ماموران انتظامي در روز عاشورا يكي از بازيكنان سابق پرسپوليس كه در ميان معترضین بوده را در خیابان ولیعصر دستگير كرده‌اند. / 17 دی 1388

بازداشت دو فعال عرصه مطبوعات: در ادامه موج اخیر بازداشت ها، بهرنگ تنکابنی، سردبیر نشریه "فرهنگ و آهنگ" و کیوان فرزین، منتقد حوزه موسیقی، عصر سه شنبه در دفتر نشریه فرهنگ و آهنگ بازداشت شدند. / 16 دی 1388

بازداشت احمد احمدپور: احمد احمدپور، عضو شواری مرکزی جبهه مشارکت به دنبال شرکت در جلسۀ مجمع محققین و مدرسین حوزۀ علمیه قم، توسط دادگاه ویژه روحانیت بازداشت شده است. / 16 دی 1388

بازداشت مازيار شکوری، عضو ستاد شهروند آزاد: مازيار شکوری، از اعضای ستاد شهروند آزاد مهدی کروبی و عضو سازمان ادوار تحکیم در گيلان دستگير شد. / 16 دی 1388

بازداشت امیرخسرو دلیرثانی: امیر خسرو دلیر ثانی یکی از فعالان سیاسی و عضو جنبش مسلمانان مبارز نیمه شب یکشنبه 13 دی بدون هرگونه توضیحی، توسط مامورین اطلاعات در خانه اش بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. / 16 دی 1388

بازداشت بهفر خانجانی و افشین ایقانی: صبح امروز ماموران امنیتی با حضور در منازل بهفر خانجانی و افشین ایقانی، دو تن از بهاییان سمنان، ضمن تفتیش منزل و ضبط وسایل شخصی، آنان را بازداشت نمودند. / 16 دی 1388

دستگیری یکی از شرکت کنندگان در مراسم مادران عزادار: خانم پروانه راد 54 ساله، یکی از شرکت کنندگان در اعتراضات هفتگی مادران عزادار در پارک لاله دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. / 16 دی 1388

دستگیری یک خواننده رپ داخلی: خبرگزاری های دولتی در حالی از دستگیری یک خواننده ی رپ ایرانی به نام م.ش خبر داده است که وی را یکی از عوامل اصلی اغتشاشات اخیر قم و تهران می خواند. / 15 دی 1388

بازداشت رضا نجفی، مترجم و نويسنده: رضا نجفي، نويسنده و مترجم ادبيات آلماني، شب گذشته توسط ماموران امنیتی بازداشت شده است. / 14 دی 1388

دستگیری مرتضی سيمياری: مرتضی سيمياری دبير اجتماعی دفتر تحکيم وحدت شب گذشته توسط نیروهای امنیتی در منزل پدری اش بازداشت شد. / 14 دی 1388

بازداشت مهدی گیلانی و فرشاد عزیزی: مهدی گیلانی نایب رییس ستادجوانان88 خراسان رضوی و فرشاد عزیزی عضو شورای مرکزی ستاد88 این استان در مشهد بازداشت شدند. / 14 دی 1388

بازداشت یک عضو دیگر نهضت آزادی ایران: مهدی معتمدی مهر، عضو نهضت آزادی ایران پس از احضار به وزارت اطلاعات در دفتر پیگیری این وزارتخانه، بازداشت شده است. /14 دی 1388

بازداشت 9 شهروند بهایی در تهران: مأموران امنیتی جمهوری اسلامی، روز یکشنبه سیزدهم دی ماه، بدون ارئه حکم قانونی، 9 شهروند بهایی را در تهران بازداشت کرده اند. / 14 دی 1388

بازداشت سه روحانی اهل سنت:
سه تن از علمای مذهبی استان سیستان و بلوچستان به نامهای مولوی سعید کردی ، مولوی عبدالجلیل میربلوچ زهی و مولوی جابر یار محمد زهی از یک هفته گذشته در شهر خاش بازداشت شده اند./ 13 دی 1388

بازداشت سه تن از اعضای نهضت آزادی: مهندس امیر خرم و محسن محققی از اعضای شورای مرکزی نهضت آزادی و دکتر سارا توسلی فرزند مهندس محمد توسلی رییس دفترسیاسی نهضت آزادی دقایقی پیش دستگیر شدند. / 13 دی 1388

بازداشت روزبه کریمی و فروغ میرزایی: روزبه کریمی، روزنامه نگار و عضو سازمان دانش آموختگان ایران و همسرش فروغ میرزایی، شامگاه جمعه به همراه تعدادی از میهمانانشان در منزلشان بازداشت شدند. / 13 دی 1388

بازداشت دو عضو ستاد انتخاباتی موسوی در استان گلستان: محمد رفعتی و محمد کیقبادی، از اعضای ستاد 88  در گلستان، توسط ماموران امنیتی در گرگان بازداشت شدند. / 13 دی 1388

محاکمه زندانیان:
شش سال حبس و 74 ضربه شلاق براي ناصح فريدي: شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران ناصح فریدی دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم تهران را که به 6 سال حبس تعزیری و 74 ضربه شلاق محکوم کرد. / 17 دی 1388

صادر شدن احکام دادگاه تجدید نظر دو دانشجوی بازداشتی دانشگاه شیراز: حکم 4 سال حبس محمدتابع محمدی، از دانشجویان بازداشت شده در شیراز و سید حامد کاووسی، دانشجوی بازداشت شده در 13 آبان تایید شد. / 17 دی 1388

محکومیت علی بیکس به تحمل 7 سال زندان و 74 ضربه شلاق: علی بیکس از اعضای فعال حزب اراده ملت ایران، بر اساس حکم صادره از شعبه 26 دادگاه انقلاب به 7 سال حبس تعزیری و 74 ضربه شلاق محکوم شده است. / 17 دی 1388

صدور حکم زندان برای سه شهروند سردشتی: سه شهروند سردشتی به نام های ارسلان شادبخت، هژار حسن زاده و سامان آتشک از سوی شعبه 102 دادگاه عمومی این شهر هر کدام به یک سال حبس تعزیری محکوم شده اند. / 17 دی 1388

محکومیت سلمان سیما به 6 سال حبس: سلمان سیما، عضو شورای سیاست‌گذاری ادوار تحکیم که اکنون در بند 209 به سر می برد، از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به 6 سال حبس تعزیری محکوم شد. / 17 دی 1388

برگزاری دادگاه و صدور حکم برای مجید توکلی: شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی بدون داشتن وکیل برای مجید توکلی از فعالان برجسته دانشجویی اقدام به صدور حکم کرد که بزودی به وی یا وکیلش ابلاغ می شود. / 17 دی 1388

محکومیت بهمن احمدي امويي به 7سال و 4 ماه زندان و 34 ضربه شلاق: بهمن احمدي امويي، روزنامه نگار دربند و تحليل گر اقتصادي توسط شعبه 26 دادگاه انقلاب به 7 سال و 4 ماه حبس تعزيري و 34 ضربه شلاق محكوم شد. / 14 دی 1388

محکومیت یک شهروندی مسیحی به سه ماه حبس: خانم حمیده نجفی از نوكیشان مسیحی، با برگزاری یك دادگاه و بدون داشتن وكیل مدافع به تحمل ۳ ماه حبس خانگی و سلب سرپرستی كودك از والدین به سازمان بهزیستی محكوم شد. / 14 دی 1388

محکومیت هدایت‌الله آقایی به 2.5 سال حبس تعزیری: دادگاه تجدید نظر 5 سال محکومیت حبس آقایی را به شکل 2.5 سال محکومیت قطعی و 2.5 سال محکومیت تعلیقی درآورد. / 13 دی 1388

تأیید حکم 10 سال زندان برای ماموستا ایوب گنجی: حکم 10 سال حبس ماموستا ایوب گنجی از چهره های ملی مذهبی کردستان که هم‌اکنون در زندان مرکزی همدان به سر می برد از طرف دادگاه تجدید نظر تأیید گردید. / 13 دی 1388

حقوق شهروندی:

دفتر آیت‌الله صانعی در گرگان پلمپ شد: در پی حضور معترضان در مقابل دفتر آیت الله صانعی در گرگان، دفتر وی از سوی مقامات پلمپ شد. / 14 دی 1388

حقوق آکادمیک
دانشجویان:

تعلیق انجمن اسلامی دانشگاه باهنر کرمان: هیأت نظارت دانشگاه باهنر کرمان، برای سومین بار طی دو سال اخیر فعالیت های انجمن اسلامی این دانشگاه را به تعلیق درآورد. / 19 دی 1388

5 حکم اخراج و 25 حکم تعليق از تحصيل برای دانشجویان دانشگاه قزوين: ۵ دانشجوی دانشگاه بين‌المللی امام خمينی، به جرم آنچه که ”شرکت در اغتشاشات“ خوانده شده از دانشگاه اخراج شده و تا پنج سال حق شرکت در هيچ کنکوری را ندارند و 25 دانشجوی ديگر اين دانشگاه نيز احکام بين 3-4 ترم محروميت از تحصیل، با احتساب در سنوات، دريافت کرده‌اند. / 19 دی 1388

تعلیق فعالیت مجمع اسلامی دانشگاه سمنان: مجمع اسلامی دانشگاه سمنان با شکایت بسیج دانشجویی به مدت 3 ماه از سوی هیات نظارت بر تشکل های اسلامی دانشگاه سمنان تعلیق شد. / 18 دی 1388

احضار وتعلیق بیش از 50 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد کرج: بیش از 50 تن از دانشجویان دانشگاه آزاد کرج به حراست و کمیته انضباطی فراخوانده شده و بیش از 15 نفر به "محرومیت از تحصیل به مدت یک ترم" محکوم شده اند. / 17 دی 1388

بازداشت محمد مرادی، یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه رازی: صبح امروز محمد مرادی از فعالين دانشجويی دانشگاه رازی کرمانشاه و از اعضای ستاد دانشجويی موسوی در کرمانشاه توسط نيروهای امنيتی بازداشت شد. / 16 دی 1388

یک ترم محرومیت از تحصیل برای 50 دانشجوی دانشگاه باهنر کرمان: کمیته ی انضباطی دانشگاه باهنر کرمان برای 50 نفر از دانشجویان حکم محرومیت از تحصیل به مدت یک ترم و تسهیلات رفاهی دانشگاه، صادر کرده است. / 16 دی 1388
    
پلمب دفتر انجمن اسلامی و بازداشت 10 دانشجوی دانشگاه سجاد: نیروهای امنیتی و انتظامی  با حضور در صحن دانشگاه غیرانتفاعی سجاد، ابتدا دفتر انجمن اسلامی را پلمب و سپس 10 تن از دانشجویان را بازداشت کردند. / 13 دی 1388

صدور احکام انضباطی سنگین برای دانشجویان دانشگاه آزاد دزفول: 18 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد دزفول، توسط احکام صادره از طرف کمیته انضباطی این دانشگاه، به محرومیت تحصیلی یا تبعید از محل تحصیل محکوم گشته‌اند. / 13 دی 1388

حقوق ملی:
تداوم قتل مرزنشینان توسط نیروهای انتظامی: در سیر صعودی کشتار شهروندان مرزنشین دو تن از کاسبکاران در منطقه نلاس از توابع سردشت مورد هدف تیر اندازی نیرو های انتظامی قرار گرفته اند. / 19 دی 1388

8 کشته و زخمی حاصل تیراندازی نیروی انتظامی در ایرانشهر: ماموران نیروی انتظامی در خیابان درزاده شهر ایرانشهر سیستان و بلوچستان به دلایل نامعلومی به سوی خودرویی آتش گشودند و موجب کشته شدن 8 شهروند شدند. / 18 دی 1388

قتل یکی ازشهروندان کرد بدست نیروهای انتظامی:
در پی تدوام کشتار شهروندان مرزی، دراولین روز سال نو میلادی نیروهای انتظامی به یکی از شهروندان  کرد به نام "خالد احمدی " تیراندازی می کنند و وی را به قتل می رسانند. / 15 دی 1388

حقوق زندانیان:

مرگ مشکوک یک زن زندانی سیاسی در ارومیه: زهرا جعفری زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه روز گذشته به طرز مشکوکی جان باخت. / 17 دی 1388

سعيد مرتضوي متهم اصلي كهريزك شناخته شد: سرانجام پس از چند ماه تحقیق، هيات ويژه مجلس برای بررسی ماجرای بازداشتگاه کهریزک سعید مرتضوی را متهم اصلی معرفی کرد. / 16 دی 1388

نگهداری زندانیان زندان اوین در اتوبوس های فلزی:
همسر یکی از بازداشت شدگان گفته است در محوطه زندان اوین اتوبوس های فلزی تدارک دیده شده که زندانیان جدید تا پیدا کردن محلی در داخل زندان درآنها نگهداری می شوند. / 16 دی 1388

یورش گارد زندان به زندانیان زندان گوهردشت کرج: شب گذشته گارد زندان به زندانیان بی دفاع بند 4 زندان گوهردشت یورش بردند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار داد. / 15 دی 1388

انتقال نزدیک به 300 نفر از دستگیر شدگان روز عاشورا به بند سپاه: نیمه شب پنجشنبه 10 ديماه حدود 300 نفر از دستگیر شدگان روزعاشورا به سلولهای انفرادی بند8 زندان گوهردشت کرج که معروف به بند سپاه است؛ منتقل شدند. / 15 دی 1388

تبدیل باشگاه زندان اوین به بازداشتگاه:
در اقدامی بی سابقه باشگاه ورزشی اندرزگاه 7 زندان اوین با تیغه کشی تبدیل به محل دیگری برای نگهداری و بازجویی از شهروندان بازداشت شده در اعتراضات اخیر شده است. / 15 دی 1388

طرح اعدام محارب ظرف پنج‌روز تقدیم مجلس شد:
36نماینده حامی دولت با ارائه طرح دوفوریتی، خواستار تقلیل زمان اجرای حکم محارب از بیست روز به پنج روز شدند. / 14 دی 1388

حقوق اصناف
کارگران:
تجمع 600 كارگر متروي ايستگاه پل‌صدر: صبح امروز حدود 500 – 600 تن از كارگران مشغول به كار در ايستگاه در دست احداث متروي پل‌صدر به علت عدم دریافت دستمزد در شش ماه گذشته تجمع كرده و دست از كار كشيدند. / 16 دی 1388

مرگ دو کارگر در زیر آوار پروژه میدان عتیق اصفهان: دو کارگر پیمانکار پروژه آب و فاضلاب میدان عتیق اصفهان که در اثر ریزش خاک در قسمت‌هایی از این پروژه در زیر آوار باقی مانده بودند؛ جان خود را از دست دادند. / 16 دی 1388

تجمع اعتراضی کارگران کارخانه لبنی کنلوس: کارگران کارخانه تولید فرآورده‌های لبنی کنلوس در تنکابن، در اعتراض به روند اخراج کارگران این کارخانه، دست به تجمع زدند. / 15 دی 1388

کارگران نساجی مازندران دست از کار کشیدند: بیش از سیصد نفر از کارگران کارخانه نساجی مازندران امروز در اقدامی اعتراضی مبنی بر عدم دریافت حقوق سه ماه کار خود؛ دست از کار کشیدند. / 14 دی 1388

رضا رخشان، فعال کارگری بازداشت شد: صبح امروز حوالی ساعت 10 رضا رخشان مسوول روابط عمومی سندیکا کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه به حراست کارخانه احضار و ازآنجا توسط مامورین امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

14 دی 1388

----

علي صارمي سرو سرفراز آزادگي

علي صارمي به اعدام محكوم شد!!

1 - خبر را اولين بار از زبان همسر فداكار، مهربان، همراه و همرزم او به صورت تلفني شنيدم. چهارشنبه نهم دي ماه 1388 . سه روز پس از آن عاشوراي خونين و تاريخي. با وجود آن كه احتمال و انتظار اين حكم مي رفت و زمزمه هايش را از قبل شنيده بودم و خودش هم به جدي و شوخي مرتب مي گفت، اما آن چه را كه شنيدم شگفت انگيز و باورنكردني بود. بعد از دو سال و چند ماه بلاتكليفي و در حالي كه تنها اتهامش فاتحه خواني بر مزار زندانيان سياسي قتل عام شده در سال 67 و ديدار از پسرش در شهر اشرف بود، حالا به اعدام محكوم شده بود. حكمش در زندان به او ابلاغ شد. امضا نكرد و به وكيلش حواله كرد. مهين خانم اگر چه در هنگام بيان جمله ي :« به علي حكم اعدام دادند» همان روحيه اميدوار و همان خنده هميشگي را داشت اما اضطراب و اندوه  عميقي در اين خنده بود كه فقط بايد شنيد و تجربه كرد  ... من ديگر نفهميدم چه گفتم و چه شنيدم. قرار گذاشتم كه بعدا زنگ بزنم....

 

2 - وقتي در تاريخ دهم فروردين سال 87 با حكم محكوميت چهار ساله وارد قرنطينه ي زندان اوين شدم، اولين كسي را كه در آن جا ديدم علي آقا بود. همديگر را در آغوش گرفتيم . مريض شده بود. لاغر بود. داروهاي گواترش را مدت ها بود كه نداده بودند و از همه مهمتر و بدتر اين كه توي محيط نامناسب قرنطينه گير كرده بود. نمي دانستند به كجا و كدام بند منتقلش كنند. معتقد بودند هر جا كه برود عده اي  را دور خودش جمع مي كند و به اصطلاح تشكيلات درست مي كند. وقتي متوجه شدند كه ما با هم آشنا هستيم فورا مرا به بند 350 منتقل كردند و در كمال مسرت چند روز بعد علي آقا را هم به همان بند آوردند و ما كه يك جورهايي با هم هم پرونده بوديم هم بند هم شديم و به اين ترتيب من براي مدت يك سال و هفت ماه از فيض وجود او برخوردار بودم. راست مي گفتند علي آقا مانند شمعي بود كه پروانه ها را به سوي خودش مي كشيد.

 

3 - آخرين لحظات با هم بودن ما در زندان هم، زمان انتقال به انفرادي 240 بود. در مسير بين دو بند. به اتهام توهين به مقدسات مذهبي وسياسي تنبيه شده بوديم. علي آقا بيست روز و من هفت روز. البته اتهام كه چه بگويم يك افتراء  كامل بود. جالبتر اين كه بر اساس همين افتراء براي علي آقا قرار مجدد هم صادر كردند.  بعد از ظهر 25 مهر 88 بود كه ما دو نفر را صدا زدند كه رياست با شما كار دارد. وقتي با همان لباس معمولي ، بدون آمادگي ، بدون امكانات و بدون وسايل رفتيم مثلا به ديدار رياست بند، متوجه شديم كه در اطاق رياست بسته است و در عوض سربازان آماده اند كه ما را به بند 240 (انفرادي) ببرند. جايي كه علي آقا قبلا بارها رفته بود. دو سه روز بعد و بدون پايان گرفتن تنبيه 20 روزه، علي آقا را به رجايي شهر منتقل كردند و من وقتي بعد از يك هفته از 240 برگشتم آخرين اطاق سياسي ـ امنيتي بند 350 را هم تصرف شده و منحل ديدم. لوازم شخصي من هم به انبار بند منتقل شده بود. ظاهرا بنا نبود كه ديگر در آن جا باشم.  به اين ترتيب عمر سالن پايين بند 350 به عنوان بند سياسي ـ امنيتي به سر رسيد. چند روزي به تنهايي و البته به سختي گذشت تا اين كه يكباره تصميم به احياء مجدد بند سياسي  گرفته شد و سيل زندانيان سياسي سابق و بعد از انتخابات از بندهاي ديگر و از جمله 209 روانه بند 350 شدند. هنوز  در حال مزه مزه كردن ديدار و مصاحبت اين همه زنداني سياسي بودم كه به ناگهان مرا براي آزادي خواندند. خبري كه اصلا باور نمي كردم. بعدها فهميدم ـ  حكمش را گرفتم ـ كه پرونده من به همراه چند نفر ديگر در دادگاه هم عرض تجديد نظر بررسي شد و حكم من شكست. از 4 سال به يك سال. به عبارتي از غلظت اتهام نامربوط من كاستند. البته تا آن تاريخ من يك سال و هفت ماه كشيده بودم. با يك طلبكاري هفت ماهه از دستگاه امنيتي ـ قضايي آزاد شدم. روز بيستم آبان ماه 1388. به اين ترتيب هم زنداني بودن من پايان يافت و هم هم بند بودن با علي آقاي صارمي. مردي كه حالا ديگر در باغستان آزادي و آزادگي درخت تنومندي شدهاست.

 

4 - علي آقا به احتمال زياد بعد از آقاي امير انتظام بيشترين سابقه تحمل حبس در نظام حاكم را دارد. حدود بيست و دوسه سال از عمر شريف اين مرد بزرگ و با صفا در زندان ها سپري شده است. علي صارمي اصالتا لرستاني است. بروجردي. اما بزرگ شده و ساكن تهران. جنوب تهران. خاني آباد. پيداست كه پدرش مثل بسياري ديگر براي فرار از تنگناي معيشت به تهران مهاجرت كرده و حاشيه نشين آن روز تهران شده بود. علي آقا از همان نوجواني و جواني دست به هر كاري مي زد تا كمك خرج خانواده باشد. پيش از انقلاب به استخدام ارتش (گارد) در آمد اما به خاطر طينت پاك و پيدا كردن گرايش سياسي از آن نيرو اخراج شد و سرانجام در همان نظام سلطنتي به دليل فعاليت سياسي به زندان افتاد . حضور فعال در انقلاب ، آشنايي با گروه هاي سياسي ، درك عميق و آگاهانه ي او از خواست ها و آرزوهاي مردم ، علي آقا را مصمم به پافشاري بر آرمان هاي انقلاب كرد و اين بار به خاطرهواداري از مجاهدين از تدريس در آموزش و پرورش محروم شد و بعد از ماجراها وسركوب هاي سال 60 مثل خيلي هاي ديگر به زندان افتاد و طي سه دهه گذشته بيش از دو دهه از عمر گرانبهاي خود را در زندان به سر برده است. به تناوب و با حكم هاي متفاوت. آخرين دستگيري:  19 شهريورماه 1386 .  آخرين اتهام: حضور در خاوران و بزرگداشت زندانيان سياسي قتل عام شده در سال 67.  آخرين حكم: اعدام.

5 - اين حكم بر چه اساسي و به چه دليلي صادر شد؟ آيا به خاطر فعاليت هاي سياسي سي سال گذشته ي علي آقاست يا به خاطر ثبات قدم و پايداري او در مسير حق طلبي، يا به خاطر شرافت انساني و پاك نهادي او، يا براي حمايت از حق آزادي و فعاليت همه گروه ها از جمله مجاهدين، يا به خاطر صراحت و شفافيت مثال زدني او در گفتار و رفتار شخصي، يا براي هراس افكني و ايجاد رعب و وحشت در ميان مردم، يا ناشي از استيصال و درماندگي حاكميت، يا ... پيداست كه همه ي اين موارد در صدور حكم دخيل بوده است اما سئوال اساسي هيچ يك از اين ها نيست، سئوال اساسي اين است كه چرا بايد چنين مردي و آن هم در سن يالاي 60 سال به اعدام محكوم  شود. مردي كه بيش از سي سال از عمرش را صميمانه و صادقانه در راه آزادي و رهايي  مردمش سپري كرده است و مانند مرغ حق در تمامي اين سالها تنها صدايي كه از گلويش به گوش رسيده است نداو ناله حق حق بوده است. حق آزادي ، حق برابري و حق زندگي بهتر براي همگان. حقوقي كه توسط حاكميت بر باد رفت و اصلا مي خواهند از ياد هم برود.

 

6 -آقاي صارمي نه هيچوقت منكر فعاليت هاي سياسي خودش مي شود و نه هرگز پشيمان از اين فعاليت هاست و نه هرگز دست از آن ها برخواهد داشت. اين ها را بيشتر و بهتر از همه، بازجوها، بازپرس ها و قضاتي كه در طول اين سال ها با او سروكار داشته اند مي دانند. زندگي سي سال گذشته او هم گواه اين مطلب است.  اما آن ها كه او را مي شناسند از سينه ي گشاده، وسعت ديد، آزادي خواهي و صلح طلبي او به شگفت مي آيند. او يك آزادي خواه به تمام معناست. آزادي براي همگان حتي براي دشمنان. به همين دليل مقوله اي به نام حرب و محاربه در قاموس آدمي با اين پندار، گفتار و كردار نمي گنجد. در تمامي اين سال ها او هميشه يك فعال سياسي بود. يك مبارز صادق، پايدار و فداكار. اگر چه با عنوان هواداري از مجاهدين محاكمه و محكوم شده است اما به واقع مرداني مثل او ديگر فراجرياني و فراسازماني هستند. مرداني كه ديگر بر بام جامعه ايستاده اند و همه مردم حق دارند از هدايت و رهبري آن ها برخوردار شوند. بيش از سي سال طول كشيد تا درياي پرتلاطم جامعه مرواريدهايي مثل او توليد كند. انسان هايي از اين دست نماينده وجدان به بار نشسته ي اين ملت هستند و به خصوص در همين ايام بايد از آن ها بهره برداري شود. ايامي كه امواج تند و بلند خشونت و انتقام جامعه ي ما را تهديد مي كند. در چنين شرايطي به لنگر هايي مانند او بيش از پيش احتياج است. اينان صرف نظر از پايداري سياسي و وفاي به عهد مبارزاتي به لحاظ خصلت هاي انساني هم جزء چهره هاي شاخص و درخشان جامعه هستند. بايد با او زندگي كرد تا درك نمود كه چه مي گويم. بايد از آن هايي كه با او زندان كشيده اند ، چه زنداني سياسي و چه زنداني عادي پرسيد كه علي آقاي صارمي كيست و چگونه آدمي است. مردي كه در سن بالاي شصت سالگي نه تنها فعال ترين آدم محيط خودش بلكه فداكارترين آن ها هم هست. ورزش مي كند. مطالعه مي كند. شور و نشاط جوانان را دارد. بي ريا به همه كارها مي رسد. در اتاقي كه او زندگي مي كند گويي همه آسوده اند. بار همه را به دوش مي كشد به درد دل همه گوش مي دهد. به داد همه مي رسد. با همه گرم مي گيرد. روشنگري مي كند. مي آموزد. مي آموزاند. و از همه مهمتر اين كه حبس مي كشد، مرد و مردانه. چه عشقي در جان و چه شوري در سر اوست؟ خرد پيران را دارد و نشاط جوانان را. با اين اوصاف چه كسي چنين حكمي را در حق او روا مي دارد؟

 

7 -اين حكم به هر دليل و با هر انگيزه اي صادر شده باشد كاملا نابحق و محكوم است. صرف نظر از تضاد و تعارضي كه با همه ي ارزش هاي جهان شمول انساني دارد، هيچ مبناي حقوقي ـ قانوني حتي با توجه به قوانين همين نظام ندارد. نه تنها مبناي حقوقي ـ قانوني ندارد بلكه حتي مبناي سياسي هم ندارد. يعني يك حركت حساب شده ي سياسي هم نيست چون هر حكمي در اين زمينه و براي هر كس كه باشد به ضد خودش تبديل مي شود. اين حكم صرفا به دليل استيصال و درماندگي حاكميت صادر شده است. حاكميتي كه عملا شرايط را به سمتي برده است كه براي خودش نه راه پيش گذاشته است و نه راه پس و از اين رهگذر جامعه را با مشكل بزرگي مواجه كرده است. مشكلي كه تنها با اتكا به خرد جمعي و ملي و با تكيه به روش هاي دموكراتيك قابل حل است. اگر نظام حاكم و به ويژه جناح غالبش به آن تن بدهد كه چه خوب، در غير اين صورت سنت ها و قانونمندي هاي حاكم بر هستي اجتماعي با هيچ كس شوخي ندارد، به ويژه كه مهلت هاي داده شده ي الهي در حال پايان گرفتن است و روز داوري نزديك مي شود.... زود است بدانند آنان كه ستم كردند با چه انقلابي روبرو خواهند شد.

« ... و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون. » (آيه 227 سوره شعراء)

ريختن هر خوني در جامعه اين كيفر الهي را نزديك و نزديكتر مي كند. به خصوص اگر خون ستم ديدگان آزاده اي از نوع علي صارمي باشد. جا دارد كه اين سخن امام علي (ع) هم به حاكمان و قاضيان يادآور شود  كه در نامه اش به مالك اشتر نوشت: « ...فلا تقوين سلطانك بسفك دم حرام. فان ذلك مما يضعفه و يوهنه، بل يزيله و ينقله...». براي افزايش چيره گي خودت به ناروا خون مريز. پس براستي كه اين كار چيره گي تو را ناتوان و سست بلكه نابود مي كند و به ديگري مي سپارد. حاكميت بايد خيال خون ريزي و كشتار را از سر به در كند. اين راه به همان سرانجامي مي رسد كه امام علي مي گويد.

 

8 - علي آقاي عزيز، با سلام و ارادتي خالصانه، از حدود دو ماهي كه از آزادي من و دور شدن از شما مي گذرد كمتر لحظه اي بود كه به ياد شما نباشم. به خصوص بعد از اين حكم به ناحق صادر شده ياد و خاطر شما از ياد و خاطر من نمي رود. آشنايي و دوستي با شما از افتخارات زندگي من است. سعي مي كنم قدر اين دوستي را بدانم. از زبان حافظ شيراز مي گويم:

اگر بر جاي من غيري گزيند دوست حاكم اوست          حرامم باد اگر من جان به جاي دوست بگزينم.

اميدوارم كه به زودي زود سوار بر بال پرنده آزادي به آغوش خانواده و دوستانت برگردي. آن روز يقينا دور نيست. از همين جا از گوشه اطاقم در شهرستان سمنان دست ارادت و محبتم را به سوي تو در زندان رجايي شهر دراز مي كنم و در آرزوي ديدار مجدد تو خواهم بود.

ساعت 11 و 15 دقيقه شنبه شب 19 دي 1388

سيد ظهور نبوي چاشمي

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

رجوع به مطالب مشابه