بازگشت به صفحه اول

 

 
 

برخورد با دانشجویان سراسر ایران، از مشهد تا دزفول

۱۳۸۸/۱۰/۲۵

رادیو فردا: با اوج‌گیری برخورد با دانشجویان در دانشگاه‌های مختلف ایران در روزهای پس از ۱۶ آذر و عاشورای امسال، شماری دیگر از دانشجویان به تازگی دستگیر یا مشمول احکام انضباطی شده‌اند.

خبرنامه امیرکبیر گزارش داده است که امین الهی، دانشجوی رشته مهندسی پزشکی، در روز ۱۶ دی‌ماه در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.

میلاد ویسی، دانشجوی مهندسی عمران دانشگاه آزاد اسلامی بندر انزلی و از فعالین ستاد میرحسین موسوی در زمان انتخابات، دانشجوی دیگری است که بر پایه گزارش‌ها بازداشت شده است.

همچنین گزارش شده است که محمد امین ولیان، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علوم پایه دامغان، به همراه یکی از دوستانش سه‌شنبه هفته گذشته توسط نیروهای امنیتی روبه‌روی در دانشگاه بازداشت شده‌ است.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر، روز پنج‌شنبه همچنین در دومین سالگرد مرگ ابراهیم لطف‌اللهی، دانشجوی حقوق دانشگاه پیام نور سنندج، دست‌کم ۱۰ نفر که در میان آنها فعالان دانشجویی نیز حضور داشته‌اند دستگیر شده‌اند؛ مختار زارعی، مهدی دعاگو، لقمان احمدی، خلیل شهبازی، سیوان اداک، دارا حسینی دبیر،‌ آزاد لطفوری و امید شیخی از جمله افرادی هستند که بازداشت آنها در این مراسم گزارش شده است.

ابراهیم لطف‌اللهی در ۱۵ دی‌ماه ۱۳۸۶ توسط ماموران اطلاعات سندج بازداشت شد و ۱۰ روز بعد خبر مرگ وی به خانواده‌اش داده شد.

خبرنامه امیرکبیر همچنین گزارش داده است برخی از ۳۶ دانشجوی بازداشتی دانشگاه‌های آزاد، فردوسی، خیام و سجاد مشهد که روزهای نهم و دهم دی‌ماه بادشت شده بودند به زندان وکیل‌آباد مشهد منتقل شده‌اند که گفته می‌شود برخی از آنها نیز در سلول انفرادی نگهداری می‌شوند.

برپایه این گزارش، ۱۵ تن از فعالان دانشجویی دانشگاه آزاد مشهد که برخی از آنها نیز در بازداشت به سر می‌برند هر یک با حکم دو ترم محرومیت از تحصیل روبه‌رو شدند.

در پی برخورد با دانشجویان دانشگاه علم و صنعت، هفته گذشته ۵۶ نفر از استادان این دانشگاه با انتشار بیانیه‌ای اعتراض خود را به اطلاع ریاست دانشگاه رساندند.

خبرنامه امیرکبیر همچنین گزارش داده است که ۱۸ نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد دزفول به دلیل شرکت در تجمعات ۱۳آبان، ۱۶ آذر و ۲۵ آذر با احکام نیم‌سال محرومیت، دو نیم‌سال محرومیت، تبعید به واحدی در منطقه و تبعید به واحدی خارج از منطقه روبه‌رو شد‌ه‌اند.

بر پایه این گزارش، امید آزادی، حسین رحیمی، جمشید جمشیدی،‌ رضا پریدار،‌ میترا پریدار،‌ غفور فرخیان،‌ حسین ناهیدی،‌ حسین بیاتی،‌ دارا صباحی،حسن بقایی، ‌رضا دیناروند،‌ نگین علیزاده شیرازی، ‌سعیده محقق و  ‌محمدرضا جعفری از جمله دانشجویان دانشگاه آزاد دزفول هستند که با احکام محرومیت از تحصیل یا تبعید مواجه شده‌اند.

این گزارش می‌افزاید اکثر این دانشجویان به جز محکومیت از سوی کمیته انضباطی دانشگاه از سوی نهادهای امنیتی نیز مورد بازخواست و بازجویی قرار گرفته‌اند.

از سوی دیگر کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران از وضعیت فعالان دانشجویی و مدنی شیراز که در آذرماه بازداشت شده‌اند، ابراز نگرانی کرده است.

هادی قائمی، سخنگوی کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، در این باره گفته است: «وضعیت بازداشت‌شدگان و ناپدیدشدگان در شهرستان‌ها بسیار وخیم است؛ از یک طرف خانواده‌ها به‌شدت تحت فشارند که اطلاع‌رسانی نکنند و از طرف دیگر مقامات در شهرستان‌ها به هیچ‌ وجه در قبال اعمال خود به خانواده‌ها پاسخ‌گو نیستند.»

هادی قائمی همچنین گفته است که سازمان‌های حقوق بشر بین‌المللی هنوز نمی‌دانند که در جریان حوادث اخیر چند نفر در خیابان‌ها و چند نفر به طور «هدفمند به‌ویژه در شهرستان‌ها» بازداشت شده‌اند و در چه وضعیتی هستند.

علی نیکویی، علی تارخ، آگنجی، پیمان جهانگیری، راضیه جعفری از جمله فعالان دانشجویانی هستند که در شیراز بازداشت‌ شده‌اند و کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران درباره سرنوشت آنها ابراز نگرانی کرده است.

----

بیانیه هیئت موسس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان در خصوص بازداشت های اخیر و مفقود شدن سورنا هاشمی و علیرضا فیروزی

هیئت موسس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان با انتشار بیانیه ای نگرانی خود نسبت به وضعیت نامشخص علیرضا فیروزی و سورنا هاشمی اعلام کرد.
 
خبرنامه امیرکبیر: در این بیانیه اشاره شده است که مراجع قضایی باید نسبت به بازداشت این دانشجویان پاسخگو باشند و خانواده های آنان را در جریان وضعیت فرزندانشان قرار دهند. متن این بیانیه به شرح زیر است:
 
در پی افزایش موج بازداشت فعالین سیاسی و اجتماعی که گستره آن به روزنامه نگاران و روشنفکران میانه رو نیز رسیده و همچنین کاهش امنیت اجتماعی، خصوصا امنیت قشر دانشگاهی و اساتید فرهیخته، هیئت موسس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان انتقاد و اعتراض خود را نسبت به نا امنی های اجتماعی، گسترش بی انتهای بازداشت های فراقانونی و به طور کلی انقباض فضای نقد و نقادی و نقض آشکار حقوق بشر و حقوق شهروندی در جامعه خصوصا صحن مقدس دانشگاه اعلام می دارد.
در حالی که دکتر احمدی نژاد در مصاحبه ها و نشست ها مدام از آزادی بیان نزدیک به مطلق در ایران سخن می گوید، هر روز و در هر گوشه و کنار این سرزمین شاهد حصر فزاینده اندیشه و بازداشت فعالین مدنی به جرم ابراز عقیده هستیم و می بینیم که دایره خط قرمز ها تا چه حد تنگ شده که حتی روزنامه نگاران و هنرمندان نیز خارج از آن قرار می گیرند. می بینیم که هر صحبتی از سر دلسوزی و هر موضع گیری برای آشتی ملی و بازگرداندن آرامش به جامعه چگونه دفع می شود و حتی چه هتاکی ها که به شخصیت های برجسته نظام روا نمی دارند!
عجبا آزادی نزدیک به مطلقی که سراسر اسارت است و حتی مادران عزادار و بازداشت شدگان نیز از این اسارت در امان نیستند. عجبا جمهوریتی که پر است از نشانه های تمامیت خواهی اقتدار گرایی و جراید و مطبوعات به طور مداوم توقیف می شوند! عجبا اسلامیتی که فجایع کهریزک اتفاق می افتد و مسئول آن به جای حکم قضایی، سمت قضایی می گیرد و یا فقیه عالیقدری را به دلایل سیاسی از مرجعیت عزل می کنند! عجبا قوه قضاییه مستقلی که وزیر دفاع برای آن مصداق جرم محاربه تعیین می کند و عجبا قوه مقننه ای که وزارت اطلاعات به جای نمایندگان مردم می نشیند و قانون وضع می کند که ارتباط با رسانه ها و سازمان های مذکور در فلان لیست جرم است و خود می برد و می دوزد و ...!
در میان بازداشت های اخیر خبری مبنی بر 16 روز بی خبری مطلق از سورنا هاشمی و علیرضا فیروزی بسیار نگران کننده بود. یاران دبستانی سابقمان در دانشگاه زنجان که در خرداد 87، هتک حرمت به یک دانشجوی دختر توسط معاونت دانشجویی آن زمان را تاب نیاوردند و اجازه ندادند مهر رسوایی اخلاقی در صحن دانشگاه بر پیشانی جامعه دانشگاهی بنشیند، به جرم اشاعه فحشا متهم و محکوم شدند و متهم واقعی تبرئه و حتی شاکی شد! در ماجرای تحصن خرداد 87 در دانشگاه زنجان این هم کلاسی های سابق، متهم به اشاعه فحشا، اقدام علیه امنیت ملی، تشویش اذهان عمومی و ... شدند و متهم واقعی اعاده حیثیت کرده و در پرونده ای دیگر علیه دوستانمان شکایت کرد. لازم به ذکر است سورنا و علیرضا در تمام این مدت نیز بدون هیچ حکم رسمس و قانونی از تحصیل محروم بودند.
آری! این گونه و در مقابل دیدگان همگان، حقیقت که به روشنی روز بود سیاه نمایی شد و پرده دروغ حقیقت را استحاله کرد.
شایان ذکر است در روز یکم آذر ماه نیز سورنا هاشمی، عضو سازمان دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاه های ایران به همراه سایر اعضای این سازمان بازداشت شد و درست یک روز پس از روز دانشجو در 17 آذر ماه بدون هیچ تفهیم اتهامی آزاد شد. مهرداد بزرگ، احسان دولتشاه و سینا شکوهی، از اعضای این سازمان فکری هم در وضعیت بدی در زندان اوین به سر می برند.
اما در حالی که پرونده قضایی سورنا هاشمی و علیرضا فیروزی در مورد ماجرای دانشگاه زنجان در مراجع قضایی در حال پیگیری بود، این دو، 16 روز پیش، در سفر خود به شهر تبریز به طرز مشکوکی مفقود شدند و تا کنون هیچ اطلاع دقیقی از آنان در دست نیست. خانواده آن ها به شدت نگران وضعیت فرزندشان هستند و بنا به شواهد، یکی از احتمالات، بازداشت آنها توسط نیروهای امنیتی است. حتی اگر این احتمال نیز مردود باشد، باید گفت که مسئولیت جان شهروندان هر جامعه ای بر عهده حکومت است. ایجاد امنیت جانی، حداقل چیزی است که هر دولتی باید برای شهروندان خود فراهم سازد. اما به عینه شاهدیم که استاد برجسته دانشگاه تهران در رشته فیزیک، دکتر مسعود علی محمدی که اتفاقا یکی از اساتید امضا کننده بیانیه حمایت از مهندس موسوی در دوران انتخابات نیز بود، در جلوی درب منزل خود ترور می شود؛ خواهرزاده میر حسین موسوی به ضرب گلوله ترور می شود؛ جوانان این مرز و بوم در خیابان ها پرپر می شوند و دولت به جای رسیدگی قضایی به این مسائل یا آن ها را توجیه کرده و با نسبت دادن این تروریسم آشکار به گروهک های خائن منافقین و انجمن پادشاهی و ... از مسئولیت خویش در ایجاد امنیت برای شهروندان شانه خالی می کند و یا کشته شدگان را محارب و عامل بیگانه می خواند. سوال اینجاست که آیا نمی توان این ترورها را چه منشا داخلی داشته باشند و چه منشا خارجی کنترل کرد؟! آیا تا این حد در ایجاد امنیت عاجز شده ایم که اجازه می دهیم گروهک های تروریست در جامعه نفوذ کرده و اقدام به ترور کنند؟! با این بی تدبیری ها در حیرتیم که تا کنون چگونه در مقابل این همه گروه های شبه نظامی جدایی طلب در چهار سوی سرزمین مان که تمامیت ارضی ما را نشانه رفته اند مقاومت کرده ایم؟!
بارها گفته ایم وای بر ما اگر آزادی را فدای امنیت کنیم. اما امروز می بینیم که نه تنها آزادی را سلاخی می کنند، حتی از امنیت جانی هم چیزی برایمان نمانده! می بینیم که قرائت خاص از عدالت که مورد نظر دولت کنونی است را هم نداریم و هر روز خط فقر بالاتر و بالاتر می رود. می بینیم که از یک سو شعار استقلال را در بوق و کرنا کرده اند و از سوی دیگر تبدیل به یکی از بزرگترین بازار های مصرف کالاهای چین و ... شده ایم. به راستی چه بر سر آرمان های ما آمده؟! ما را چه شده که تمام شعارها و آرمان ها را زیر پا له می کنیم؟!
ما اعضای هیئت موسس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان در طول ترم جاری بنا به وضعیت نه چندان مناسب فضای سیاسی کشور سعی کردیم آرامش، انتقاد مسالمت آمیز، پرهیز از گفتمان خشن و انتقامجو و همچنین منطق را به فضای دانشگاه باز گردانیم و انتظار داشتیم مسئولان دانشگاه ما را حمایت کنند و مسئولان دولتی نیز این رویه را در سیاست داخلی پیش گیرند. اما نه تنها این گونه نشد بلکه مسئولین دانشگاه صدایمان که همان نشریه طلوع اندیشه بود را بدون حتی یک مورد نقض قانون خفه کردند و با صدور حکم توقیف موقت نشریه حجت را بر ما تمام کردند! این اقدام نشانگر تمامیت خواهی مطلق مسئولین بود که حتی به روند میانه رو ما نیز راضی نبودند. مسئولین محترم، اگر فقط اندکی منطق در کارتان روا می داشتید متوجه می شدید که با این کار چه فرصتی را سوزاندید! شاید در آینده ای نزدیک متوجه شوید!
در پایان ما اعضای هیئت موسس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان اعلام می داریم مسئولیت جان شهروندان این سرزمین از جمله سورنا هاشمی و علیرضا فیروزی بر عهده دولت است. اگر خدای ناکرده اتفاقی برای دوستانمان بیافتد باید مراجع قضایی نسبت به آن پاسخگو باشند و اگر در بازداشت نیروهای امنیتی به سر می برند طبق قانون باید خانواده آنان در جریان مراتب امر قرار گیرند. این حداقل خواسته ما در دفاع از حقوق اولیه دوستانمان است.

به امید ایران سربلند
هیئت موسس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه زنجان

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

رجوع به مطالب مشابه