بازگشت به صفحه اول

 

 
 

گرفتن و پخش اعترافات تلویزیونی  برای صدور احکام  اعدام در شکنجه گاها ادامه دارد

بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، بازجویان وزارت اطلاعات  شب چهارشنبه هشتم بهمن ماه يعني شب قبل ازاعدام دوزنداني سياسي آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی برای مشروعیت بخشیدن و انجام این جنایت اقدام به پخش شوي اعترافات تلویزیونی نمودند در این شوتلویزیونی حداقل 4 زندانی سیاسی  را تحت شکنجه وادار به اعتراف تلویزیونی کردند و همچنین مقداری اسلحه را دراين شو به نمایش گذاشتند.

این شو تلویزیونی زمانی انتخاب شده بود که روز بعد از آن 2 زندانی سیاسی اعدام شدند ومشخص شد كه بازجویان سپاه و اطلاعات فقط ميخواستند با این شو به جنایتهای ضدبشری خود مشروعیت بخشند. زندانیاني كه درشوي تلويزيون هشتم آبان ماه شركت داشتند در آبان ماه دستگیر شده بودند  و اسامی چهارنفرازآنها محمود دولت آبادی،مهدی سعیدی،عباس ولی خانی  و برزو کامرانی است . سنین سه نفر آخر  بین 28 تا 30 سال می باشد و ازاهالي شهریار و کرج می باشند.

دستگیر شدگان از آبان ماه در سلولهای انفرادی بند سپاه زندان گوهر دشت  کرج زندانی بودند  آنها در طی مدت بازداشت تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشتند. بازجویان وزارت اطلاعات علاوه بر شکنجه های غیر انسانی به اين زندانيان وعده داده بودند که در صورت اعترافات تلویزیونی با وثیقه های 30 میلیونی آزاد خواهند شد.

بنابه گزارشات دريافتي بازجويان مجبور ميكنند كه اين افراد اعترافات ديكته شده به آنها را چندروز درحضور بازجويان تمرين كنند وبراي آنها مشخص ميكنند   که در کدام قسمت بحث چگونه وبا چه لحني  روی چه موضوعاتی تاكيد كنند, همچنين  قبل از انجام مصاحبه برای عادی نشان دادن شرایط و وضعیت آنها بازجويان آرایشگر خاصی به زندان برده   و نحوۀ آرایش موی سر و ریش و سبیل آنها را تعیین کرده بودند.فیلم اعترافات تلویزیونی در بند سپاه زندان گوهردشت کرج گرفته شده است.

پس از انجام مصاحبه و قبل از پخش آن 3 نفر از زندانيان به نام های مهدی سعیدی،عباس ولی خانی،برزو کامرانی  را به سلول 24 سالن 17 بند 6 زندان گوهردشت کرج منتقل کرده اند.یکی از اين زنداني در شرکت آقای دولت آبادی مشغول بکار بوده  .آقای محمود دولت آبادی همچنان در سلولهای انفرادی بند سپاه  زندانی است.

بازجویان وزارت اطلاعات با دستور قوه قضائیه و بخصوص با حضور دادستان و بازپرس بازجوئی توام با شکنجه از آنها را به عهده دارند. هدف از گرفتن این اعترافات برای پرونده سازی و محاکمه آنها بر مبنی قانون محاربه و صدور احکام سنگین و ضد بشری مانند اعدام است.تا با اعدام آنها جو رعب و وحشت را بین مردم ایران ایجاد نمایند.در حال حاضر تعداد زیادی در بازداشتگاه های وزارت اطلاعات تحت شکنجه های جسمی و روحی برای گرفتن اعترافات تلویزیونی قرار دارند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،گرفتن اعترافات دروغین برای پرونده سازی و محاکمه بر مبنی محاربه  و صدور احکام سنگین را محکوم می کند و از کمیسر عالی  حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت در ایران خواستار تشکیل جلسه فوری شورای امنیت سازمان ملل و گرفت تصمیمات لازم اجرا در این باره است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
9 بهمن 1388 برابر با 29 ژانویه 2010

----

تشدید فشارها بر عبدالله مومنی و شهاب طباطبایی

 ۰۹ بهمن ۱۳۸۸

شبکه جنبش راه سبز (جرس): در روزهای اخیر و به دنبال انتقال مسعود باستانی روزنامه نگار جوان به زندان رجایی شهر و محصور ساختن وی در سلولی با حضور 5 قاتل سابقه دار اقدامات ایذایی دیگری نیز علیه سایر جوانان آزادیخواه در زندان اوین صورت گرفته است.

به گزارش میزان، عبدالله مومنی سخنگوی سازمان ادوار تحکیم و از فعالین سابق دانشجویی که در جریان بازداشتهای بعد از انتخابات بازداشت شده بود و پس از مدتها زندان انفرادی و فشارهای روانی سرانجام به شش سال حبس محکوم شده بود در روزهای اخیر مجدداً به بند 209 اوین انتقال یافته است.

همچنین سید شهاب الدین طباطبایی رئیس شاخه جوانان جبهه مشارکت و ستاد88 جوانان در انتخابات نیز که ماه هاست در زندان به سر می برد در روزهای اخیر به کرات از بند 209 به 240 و بالعکس انتقال یافته است

در جریان این نقل و انتقالات کلیه لوازم شخصی و البسه ایشان توسط مسوولان زندان توقیف شده و این دو زندانی در حال حاضر در سرمای سلولهای اوین محبوس هستند.

توقیف لوازم شخصی زندانی که با هزینه شخصی آنها و پس از پایان بازجویی ها و انتقال آنها به بند عمومی توسط خانواده تهیه و پس از گذر از سیستم بوروکراسی و کارشکنی های مسوولان سرانجام در اختیار زندانیان قرار گرفته بود نمایانگر دور جدیدی از اقدامات ایذایی برای محروم نمودن جوانان فعال سیاسی از ابتدایی ترین حقوق در سیستم قضایی است.

این اقدامات در حالی صورت می گیرد که روز پنجشنبه مسوولان زندان اوین حتی با حکم رسمی دادستانی از ملاقات حضوری زندانیان ممانعت نمودند و صراحتا اعلام نمودند که تنها نهاد تصمیم گیرنده در مورد ملاقات زندانیان بازجویان هستند.

----

وخامت حال مهدیه گلرو در زندان

۰۹ بهمن ۱۳۸۸

وضعیت دیگر زندانیان سیاسی نیز نگران کننده است

شبکه جنبش راه سبز (جرس): خانواده مهدیه گلرو صبح روز گذشته موفق به ملاقات کابینی با او شدند.

به گزارش "گزارشگران وفعالان حقق بشر" -رهانا-  گلرو در این دیدار به خانواده خود گفته است که بیش از ده روز است به عفونت شدید روده مبتلا شده است اما به خاطر نبود دارو و بی‌توجهی مسئولان زندان، بیماری وی روز‌به‌روز وخیم‌تر می‌شود.

وی در این دیدار ضمن تاکید به وضعیت بسیار بد بند ۲۰۹، گفته است: “تعداد زندانیان در بازداشتگاه اوین بعد از عاشورا به قدری زیاد شده که دارو، به ویژه آنتی‌بیوتیک بسیار کم پیدا می‌شود و حتی غذا که کیفیت پایینی هم دارد، به اندازه کافی به زندانیان داده نمی‌شود.”

وی همچنین از سرمای زندان در پی خرابی وسایل گرمایشی خبر داد و گفت: “زندانیان بسیاری به آنفولانزا و سرماخوردگی دچار شده‌اند که به خاطر نبود دارو و تغذیه مناسب، بهبود پیدا نمی‌کنند.”

 خانواده گلرو همچنین از کاهش شدید وزن مهدیه، و بی‌حالی و ناتوانی وی در زمان دیدار خبر دادند.

گلرو که بیش از ۶۰ روز پیش به همراه همسرش بازداشت شده بود، همچنین از ارسال نامه‌ای به بازجویش خبر داد که در آن از عدم تعهد بازجو به قول‌اش شکایت داشته است. وی در این‌باره به خانواده‌اش گفت: “بازجو قول داده بود، وحید را به زودی آزاد کند، در حالی که وی همچنان پس از دو ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می‌برد.”

مهدیه گلرو در مورد انتصاب اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق، به خانواده‌اش گفت: “این اتهام را به هیچ عنوان نپذیرفته و آن را در تعارض کامل با افکار و اندیشه‌های خود می‌دانم.”

همچنین خانواده گلرو خبر دادند که در هفته گذشته به همراه وکیل برای اعلام وکالت به شعبه ۱۲ بازپرسی دادگاه انقلاب مراجعه کرده‌اند، اما بازپرس پذیرش وکالت نامه را منوط به نظر دادستان تهران دانسته است و اعلام کرده که اجازه انجام هیچ کاری را بدون نظر دادستان ندارد.

مهدیه گلرو، عضو شورای دفاع از حق تحصیل است که در حال حاضر اغلب اعضای آن از جمله، مجید دری، ضیا نبوی، شیوا نظرآهاری، پیمان عارف و سعید جلالی‌فر در زندان هستند.

----

نامه ي مادران فروغ ميرزايي و روزبه كريمي به رئيس قوه قضاييه

مادران فروغ میرزایی و روزبه کریمی در نامه به لاریجانی رئیس قوه قضائیه خواهان آزادی فرزندان خود شدند.

خبرگزاری هرانا - حقوق زندانیان: مادران فروغ میرزایی و روزبه کریمی در نامه به لاریجانی رئیس قوه قضائیه خواهان آزادی فرزندان خود شدند.

آيا 30 روز بي خبري دو مادر از فرزندان دربندشان همان عدالتي است كه وعده داده ايد؟

جناب آقاي آيت اله صادق لاريجاني آملي

رياست محترم قوه قضائيه

با سلام و احترام

هنوز زمان چنداني از فرمايشات حضرتعالي در مراسم معارفه ­تان به عنوان «رئيس قوه قضائيه» در ضرورت حفظ و رعايت حقوق شهروندي نگذشته است، هنوز غروب بر آن صبحي كه از تلاش مجدانه در تحقق راستين حقوق الناس در كسوت قضا دم زديد نگذشته است و هنوز گرد نسيان و فراموشي بر حافظه­ايي كه از شما «كوتاه كردن دست متجاوزين به امنيت و آسايش مردم» را به ياد دارد ننشسته است. اين ياد و خاطره از شما از يك سو و بي لطفي ديگر دست اندركاران امر قضا از سوي ديگر باعث شد تا مستقيماً مزاحم شما شويم، شايد راه نجات دو مادر رنجوري كه چشم­شان به اميد بازگشت و ديدار عزيزان­شان بر در زندان اوين سوسو مي­زند در دستان شما باشد.

جناب آقاي آيت اله

غروب شنبه 12 دي­ماه بود، آن زمان كه خود را براي نماز مغرب و عشاء آماده مي­كرديم كه زنگ تلفن خانه‌مان به صدا در آمد. آن سو صداي لرزان «فروغ» مان بود كه ما را از بازداشت ناگهاني خود و «روزبه» مان خبر مي­داد. تماس اگرچه كوتاه بود اما، غم و اندوه آن به اندازه­ي تمامي روزهاي بازداشت فرزندان­مان، ما را مبهوت و رنجور كرده است. سراسيمه خود را از شهرستان به تهران رسانديم تا منزلي را ببينيم كه تا ديروز مأمن فرزندا­ن­مان بود و از آن روز محنت كده­اي كه به دست ماموران و به دستور يكي از قضات زير مجموعه دستگاه شما در جستجوي آلات و ادوات جرم به هم زدن «امنيت و آسايش» بدل به ويرانه­ايي شده بود. از آشپزخانه تا كمد لباس­هاي شخصي، همه و همه را گشته بودند. نگشته بودند آوار كرده بودند.

جناب رئيس

از فرداي همان روز در جستجوي خبري از فرزندان­مان به تمام تهران سر زديم. از دادگاه انقلابي كه ما را به زندان اوين حواله مي­داد و از زندان اويني كه ما را به پليس امنيت گسيل مي­داشت و پليسي كه پاسخ اين همه جستجو را در دادگاه انقلاب مي­دانست! رفت و آمدهاي مكرر و البته بي نتيجه­ايي كه اينك ما را مطمئن ساخته است كه حتي ماموران شما در مشايعت زندانيان اين همه راه را در تمامي مدت زمامداري شما نپيموده­اند. حال اگر فرزندان شما را اين گونه بازداشت مي­كردند و پس از 30 روز خبري از آن ها نمي­شنيديد، چه مي­كرديد؟ آيا بازهم مدعي بوديد كه قوه قضا دست اندركار رعايت قانون و به جا آوردن عدالت است؟

جناب آقاي آيت اله لاريجاني

مگر مي­شود از رعايت قانون دم زد و دادگاه انقلاب به عنوان يكي از ازكان قوه تحت امر شما پس از گذشت يك ماه از بازداشت فرزندان­مان مدعي باشد كه هنوز پرونده­ايي براي آنها تشكيل نشده است؟ مگر مي­شود متهم را بدون پرونده اتهامي در بازداشت نگاه داشت؟! مگر قانون كه قوه قضائيه براي اجراي آن تشكيل شده تاكيد نكرده است كه بايد ظرف 24 ساعت دليل اتهام به متهم تفهيم شود؟ مگر مي­شود از رعايت حقوق شهروندي دم زد، آن زمان كه ماموران شب هنگام و با تمسك به راه و روش­هايي كه به كار دستگيري مجرمان حرفه­ايي مي­خورد به درب منزلي مراجعه تا زن و شوهري را بازداشت كنند كه يكي­شان روزنامه نگار و ديگري وكيل دادگستري است؟ مگر مي­شود داد رعايت حقوق الناس داشت و به مدت يك ماه اجازه­ي ملاقات مادري خسته دل و رنجور را با فرزندان دربندشان نداد؟ مگر مي­شود از رعايت امنيت و آسايش مردم سخن راند آن زمان كه با بازداشت ناگهاني و بدون دليل فرزندان­شان همه آسايش و آرامش­شان گرفته مي­شود؟

اينك پس از تمامي پيگيري­ها و مراجعات مكرر به نهادهاي گوناگون به خوبي يافته­ايم كه مس‍‍وولي را نمي­توان براي پاسخگويي حتي به اين سوال كوتاه كه « حال فرزندان­مان چه طور است» پيدا كرد. چگونه و بر اساس كدام رويه شرعي، قانوني و اخلاقي رنج 30 روز بي خبري مطلق مادراني از دختر و پسرشان را بر ما روا مي­داريد؟ لابد ديده ايد كه دل مادر چگونه در هواي شنيدن خبري از فرزند گم گمشته­اش پرپر مي­زند. براي نظامي كه با انقلابي مردمي بنا شده است نازيبنده آن است كه مادراني خسته و دل شكسته رنج و آه دل خويش را به خداي خويش حوالت دهند. اكنون نيز به شما متوسل شديم تا مگر آزادي فرزنداني كه سرمايه­ي تمامي عمرمان هستند را از شما طلب كنيم. اين آخرين راه حل دنيوي ماست، دل مادراني كه چشم انتظار ديدار دوباره عزيزان­شان هستند، رنجورتر نكنيد.

مادران فروغ ميرزايي و روزبه كريمي

----

مراسم گرامیداشت تولد اشکان علیرغم تهدیدات نیروهای سرکوبگر برگزار شد

بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،مراسم گرامیداشت تولد جانباخته راه آزادی اشکان سهرابی با حضور خانواده و مادران عزادار و تعداد زیادی از مردم بر روی آرامگاه وی در بهشت زهرا برگزارگردید.

روز شنبه 10 بهمن از ساعت 14:00 به مناسبت تولد شهید راه آزادی مردم ایران اشکان سهرابی مراسمی بر آرامگاه وی از سوی خانواده اش و با حضور مادران عزادار و تعداد زیادی از مردم برگزار گردید. آنها با حضور بر روی آرامگاهش و قرار دادن گلهای رز قرمز وسفید  و بر افروختن شمع نسبت به این جانباخته ادای احترام می کردند.

خانواده سهرابی کیکی به مناسبت تولد اشکان تهیه دیده بودند  که بر بالای آن نوشته شده تولدت مبارک و در قسمت دیگری از کیک نوشته شده است "اشکان برای همیشه زنده ای"

 مادران عزادار علاوه بر قرار دادن گل و روشن کردن شمع شعر و نوشته هایی را برای گرامیداشت این جاباخته آزادی قرائت کردند.

حضور مردم و جوانان در مراسم چشمگیر بود  آنها با قرار دادن گل و روشن کردن شمع و ادای احترام یاد و خاطره این جانباخته راه آزادی را گرامی میداشتند. تا لحظه انتشار این خبر همچنان بر تعداد مردم که برای گرامی داشت تولد اشکانمی آیند  افزوده می شود.

نیروهای سرکوبگر که ابتدا فقط لباس شخصی ها در میان جمعیت  حضور داشتند با افزایش یافتن تعداد جمعیت 2 خودروی نیروی انتظامی را بسوی آرامگاه اشکان اعزام و در آنجا مستقر کردند. نیروهای سرکوبگر پدر شهید اشکان را تحت فشار قرار داده اند که مراسم نباید به اعتراض علیه قاتلین او تبدیل شود.آنها بطور مرتب در کنار پدر اشکان قرار دارند و او را تهدید می کردند.

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
10 بهمن 1388 برابر با 30 ژانویه 2009

----

تقديم به اسطوره مقاومت، علي صارمي

23سال زندان !؟

 اين مرد چه مي گويد و چه مي خواهد كه بهايش چنين سنگين است؟

راهي را كه 23 سال همسر بردبار وصبورش هر هفته پيمود تا لحظاتي را هر چند اندك در كنارش باشد زماني را كه بچه ها بسيار كوچك بودند واز شوق ديدن پدر فردا را روز ديگري ميدانستند ،تا دستان مهربانش را لمس كنند وبراي يك هفته وشايد هفته ها نيرو بگيرند تا امروز كه بهراد كوچك به ملاقات پدربزرگ مي رود ،زماني بس طولاني است.

زماني كه كه حتي بيانش براي بسياري غير قابل باور است داشتن چنين خصوصيات فقط از مرداني بر مي آيد كه باتمام وجود به آزادي ودنيايي بهتر براي تمام مردم اعتقاد داشته باشند وهمه هستي خود را نثار مردم شان كنند ودر عين حال چنان محبوب وخواستني باشند كه همسر وفرزندانش هر گاه از او سخن مي گويند،گويي تمام چيزهاي خواستني دنيا را برايشان فراهم كرده است .

بايد بر وجودي چنين شريف اقتدا كرد، ودر برابر مقاومت بي وقفه اش سر تعظيم فرود آورد.

دادن حكم اعدام به چنين مردي توهين به همه ي شرافت انساني است ضمن اينكه هيچ پايه واساس قانوني ، سياسي وحقوقي ندارد،بلكه تنها از ناكارآمد شدن همه ي شيوه هاي سركوب حكايت مي كند.

وتو اي پيشتاز رهايي آماده باش،

بي گمان آزادي به استقبالت خواهد آمد وبه خود خواهد باليد كه تو در بدست آوردنش پيشتاز بودي.

حميده نبوي زندانی سیاسی سابق

بهمن 1388

انتشار: فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

رجوع به مطالب مشابه