بازگشت به صفحه اول

 

 
 

مشاهدات یکی از شرکت کنندگان اعتراضات شب گذشته در مقابل زندان اوین

گزارشات تکمیلی رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، از تجمع گسترده شب گذشته خانواده های زنداینان سیاسی ،زندانیان آزاد شده اخیر،مادران عزادار و تعداد زیادی از اقشار مختلف مردم در مقابل زندان اوین که تا نیمه های شب ادامه داشت و منجر به آزادی در حدود 40 نفر از زندانیان سیاسی گردید.

این تجمع اعتراضی در اعتراض به اعدام 2 زندانی سیاسی و اعلام اعدام های بیشتر و همچنین خواستار آزادی فوری وبی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی صورت گرفت.هنگامی که جمعیت در حال تجمع گسترده خود بود مسئولین زندان اوین اعلام کردند که 23 نفر از زندانیان سیاسی را آزاد خواهند کرد. اولین خانمی که آزاد شد دختر جوانی بود که زانو زد و خاک را بوسید. چشم های همه پر از اشک شوق بود. در ابتدای آزاد شدن زندانیان اکثرا خانواده ها گریه می کردند البته بیشتر اشک شوق بود ولی بعد از آزادی 4-3 نفر چند تا از مادران به خانواده ها می گفتند که باید شاد باشید و بخندید تا بدانند این زندانی کردن ها ما را از پای در نمی آورد و وقتی بقیه زندانیان که اکثرا مردان جوان بودند آزاد می شدند تعدادی با فرستادن صلوات و تعدادی با دست زدن و ابراز احساسات از آن ها استقبال می کردند.

فضای خیلی احساسی و پر شوری بود و در حقیقت روحیه آزاد شدگان از خانواده هایشان بالاتر بود. به خصوص وقتی ما یکی از هم بندی هامون را که روز عاشورا دستگیر شده بود بین آزادشدگان دیدیم و از او از حال بقیه که در آن دو روز دیده بودیم باخبر شدیم. فهمیدیم که هنوز تعدادی از بچه ها آزاد نشده اند.

پسر جوانی می گفت این چند روز خیلی ها را به خاطر 22 بهمن آزاد خواهند کرد. یکی از مادرها که دو پسرش را گرفته بودند و یکی از آن ها را دیروز آزاد کرده بودند می گفت ما ساعت 2 آمدیم گفتند: بروید ساعت 7 بیایید آنموقع آزاد می شود ما که رفتیم دیدیم ساعت 4 خودش آمد طفلک در این مدت یک ماه 13 کیلو وزنش کم شده بود. ولی می گفت در بند 1-الف سپاه  با اینکه شرایط خیلی سختر است ولی روحیه بچه ها خیلی بالاتر از وقتی است که به بند 3 می روند. می گفت ریه پسرش عفونت کرده و نیز هنگام بازپرسی اذیت اش کرده بودند.

پسرکی هم با مادرش برای آزادی پدر آمده بود که فکر میکرد به کیش رفته پدرش که مردی حدودا 32-30 ساله بود وقتی آمد از شوق آزادی گریه می کرد.

گروهی از مادران کمی دیرتر آمدند و با خود نوشته هایی آورده بودند که بر روی آن نوشته شده بود "پروانه مادر عزادار را آزاد کنید". کسانی که آزاد می شدند از بند 209 خبری نداشتند. از مرد جوانی در این مورد پرسیدیم او گفت 209 ای ها را شما باید پیگیری کنید ما از داخل نمی توانستیم کاری بکنیم.

علیرغم اینکه مسئولین زندان اوین گفته بودند 23 نفر را آزاد خواهیم کرد ولی با حضور جمعیت گسترده و پافشاری آنها تعداد کسانی که شب گذشته آزاد شدند به 40 نفر می رسید.

با امید رسیدن بهاران آزادی و آزاد شدن تمامی زندانیان سیاسی

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

11 بهمن 1388 برابر با 31 ژانویه 2010

----

بیش از 2000 نفر در مقابل زندان اوین در حال برگزاری تجمع اعتراضی هستند

بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،بیش از 2 هزار نفر از خانواده های زندانیان سیاسی ،مادران عزادار و مردم در مقابل درب اصلی زندان اوین تجمع کردند و خواستار پایان داد به اعدام و آزادی زندانیان سیاسی هستند.

روز شنبه 10 بهمن ماه از حوالی ساعت 19:00 خانواده های زندانیان سیاسی مادران عزادار و تعداد زیادی از مردم و حتی زندانیان که در روزهای اخیر آزاد شده بودند در مقابل درب اصلی زندان اوین تجمع کردند.این تجمع علیه اعدام 2 زندانی سیاسی و تهدید به اعدام بیشتر دستگیر شدگان و همچنین آزادی بی قید و شرط  زندانیان سیاسی صورت گرفته است. جمعیت به حدی زیاد است که از قسمت پایین تا درب اصلی زندان اوین مملو از مردم است. تا ساعت 21:15  بیش 2000 نفر در مقابل زندان اوین تجمع کردند و همچنان بر تعداد آنها افزوده می شود . این تجمع تا نیمه های شب ادامه خواهد یافت.

از طرفی دیگر مادران عزادار که بطور معمول مراسم اعتراضات هفتگی خود را در پارک لاله برگزار می کردند امشب اعتراضات خود را در مقابل زندان اوین برگزار کردند.بعضی از مادران دست نوشته هایی در دست داشتند که بر روی آن نوشته شده بود "پروانه مداح راد آزاد باید گردد"

در تجمع امشب حتی  دستگیر شدگانی که درطی  روزهای  اخیر آزاد شده بودند همراه با خانواده های خود در بین مردم بودند مقاومتها و خاطرات خود را برای دیگران تشریح می کردند و همچنین برخوردهای غیر انسانی واز نقل و انتقالهای مستمر آنها از بندی به بند دیگر می گفتند. یکی از آنها در گفتگوی کوتاهی اعلام کرد تا رسیدن به آزادی هر ریسکی را به جان خواهیم خرید و آرام نخواهیم نشست.

بر اثر اعتراضات گسترده جاری در مقابل زندان اوین به خانواده ها ی دستگیر شدگان گفته شده است که قرار است 23 نفر از دستگیر شدگان امشب آزاد شوند و تا این لحظه تعدادی از آنها آزاد شدند که از جمله آنها یک دختر جوان 23 ساله و یک خانم دیگر بوده است. این دختر جوان ضمن قدر دانی از مردم در یک حرکت نمادین بر زمین خم شد و بر خاک ایران زمین بوسه زد. زندانیان سیاسی که آزاد می شدند با روحیه های بالا و با لبخند بر لب از درب مخوف اوین خارج می شدند. با آزادی هر زندانی مردم برای او دست می زنند و ابراز شادمانی می کردند. سرکوبگران و شکنجه گران زندان اوین هراسناک ازتجمع مردم آنها  را تهدید می کردند که اگر دست بزنید و ابراز شادمانی کنیدبقیه را آزاد نخواهیم کرد.  

 گزارشات تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
10 بهمن 1388 برابر با 30 ژانویه 2009

----

بیانیه حمایت 600 نفر از مهین فهیمی، زهره تنکابنی و امید منتظری

بیش از بیست سال از کشتار زندانیان سیاسی در ایران می گذرد و هنوز هیچ پاسخی به خانواده های این زندانیان و نیز افکار عمومی داده نشده است که این افراد چرا و به حکم چه دادگاهی به مرگ محکوم شدند و آیا برای دولتی که در آن سال ها در صدد کسب کامل قدرت بود هیچ گریزی جز کشتار مخالفان وجود نداشت؟

پس از گذشت سالها هنوز تعداد دقیق کشته شدگان مشخص نیست و حاکمیت نه تنها تا به حال مسئولیت این فاجعه  و پیامدهای آن را بر عهده نگرفته است  ، بلکه حتی در تمام این سالها با برگزاری مراسم یادبودی که از سوی خانواده ها در معروف ترین گور دسته جمعی این زندانیان در خاوران و گورستانهای دیگربرگزار می گردد برخورد کرده اند.

از آن سالهای سیاه و خونین دو دهه گذشته است ولی خانواده های قربانیان این فاجعه تاریخی از گزند بی عدالتی ها در امان نمانده اند و سالهاست نه تنها از عمده حقوق اجتماعی خود به عنوان یک شهروند محروم بو ده اند بلکه همواره به بهانه های مختلف تحت بازجویی و فشار قرار گرفته اند، اما آنها به جای سرگردانی در دایره خشونت راهی دیگر جستند و در راه دستیابی به صلح  و اجرای عدالت و قانون برای همه مردم فعالیت کردند، آنان چاره کار را در پایان خشونت جستجو می کردند و اکنون دیگر بار اسیر خشونتی شدند که گویا بی وقفه بر سرنوشت آن ها سایه افکنده است.

در نیمه شب ششم دی ماه 12 نفر از ماموران وزارت اطلاعات به منزل مهین فهیمی  همسر یکی از کشته شدگان دهه شصت و زنی که در این سال ها جز برای صلح فعالیت نکرده است ،  هجوم برده و پس از تفتیش منزل او و همسایگان با رفتاری توهین آمیز اقدام به ضبط وسایل شخصی و کامپیوترهای ساکنان این منازل و بازداشت آنان به همراه مهمانانشان کردند.صبح روز بعد زمانی که فرزند مهین فهیمی (امید منتظری)  دانشجوی رشته حقوق دانشگاه علامه طباطبایی که در حوزه فرهنگ و اندیشه  فعالیت می کرده است ، به اداره پیگیری اطلاعات مراجعه می کند و آستانه امتحانات آخرین ترم تحصیلیش ، توسط ماموران بازداشت می شود. این مادر و پسر سال ها قبل زمانی که مادر فرزند خویش را آبستن بوده نیز مدتی را با هم در زندان گذراندند و اکنون بعد از سال ها باز در کنار یکدیگر در محبس قرار گرفته اند ، اما این بار بی خبر از هم . 

در یکی از همان روزهای ابتدایی دی ماه زهره تنکابنی  یکی دیگر از بازماندگان دهه شصت نیز در منزل شخصی خود  و علی رغم بیماری بازداشت شده است  او همچون دوست و یار قدیمی خود مهین فهیمی همواره برای صلح فعالیت نموده و در این سال ها یکی از مادران صلح ایران زمین بوده است.یکی از زنانی که اگر چه شاهد زندان و شکنجه و کشتار بوده اند اما هرگز رویای صلح را از سر بیرون نکرده اند.

آنان در این سال ها صبورانه درد خود را تاب آورده اند  تا فردایی صلح آمیز را برای این سرزمین به ارمغان آورند .

اکنون ما امضا کنندگان این بیانیه خواستار پایان فشارهای مضاعف بر بازماندگان کشتار دهه شصت بوده و با توجه به اینکه آنان فعالیتی خارج از چارچوب های قانونی نداشته و جز برای صلح  و اجرای عدالت و قانون ، فعالیتی نکرده اند ، از تمامی سازمان های مدافع حقوق بشر خواهان حمایت از زهره تنکابنی, مهین فهیمی وامید منتظری و از مسئولان قضایی خواهان  آزادی بی قید و شرط آنان و دیگر زندانیان هستیم.

اسامی امضا کنندگان این بیانیه:

آذر محلوجیان ، آراز فنی، آرزو امید، آرش ، آذر جلیلی، آرش بهمنی ،آرش حافظی، آرش سلیمانی ، آرش کیا ، آرش نصیری اقبالی، آرمین م ، آرمین مالکی ، آزاده ثبوت ، آزاده خسروشاهی ، آزاده شکوهی ، آزاده فرامرزیها ، آسام رفعتی ، آسیه امینی

آلش صارمی، آمادور نویدی، آوا شكيب، آیدا سعادت، آیدا قجر، آینده آزاد، ابراهيم امدادي ، ابراهیم رنجکش ، ابولفضل ارکوخانی، احسان صفایی ، احمد باطبی ، احمد زاهدی لنگرودی، احمد عبدالهی ، احمد مصطفی لو، احمد نجاتی، احمد نوری، احمدرضا علی حسینی، اختر قاسمی، اسد شهیار، اسفندیار طبری ، اسماعیل ختائی، اصغر نصرتی ، اعظم شاهچراغی ، افسانه شهره، افسانه گودرزی، اقبال نظرگاهی، اکبر سیف، اکبر محمدی فر، اکرم ابویی، اکرم رفعتی، اکرم محمدی، اکرم مصباح، اکرم موسوی، البرز سربلند، الناز انصاری، الناز ناطقی، الهام کامیابی، الهام هومين فر، الهه صدر، الینا آذری، امید آقابابایی، امید کوهی، امیده سحر، امیر جواهری لنگرودی، امیر حاجی شریفی، امیر رشیدی، امیر مهرمنش، امیر مومبینی، امیر یعقوبعلی، امین حصوری، انور میرستاری، ایرن رضا زاده

بابک امیرخسروی، بابک جانی، بابک حقوقی، بابک خرم، بانو صابری، برزین ایرانی، برومند صادق پور، بلال مرادویسی، بهار امیدوار، بهار خسور، بهار مجدزاده، بهاره افقهی، بهرام امامی، بهروز پورنام، بهروز خليق، بهروز سورن، بهروز فتحعلی، بهروز فدائی، بهروز قاسمی، بهروز معظمی، بهزاد عباسی، بهزاد کریمی، بهمن امینی، بهمن شفیق، بهمن محمدی، بهمن نیرومند، بهنام دارایی زاده، بهنام وفاسرشت، بيتا طاهباز،  بيژن رحمانِيان، بیان محمدی، بیژن کیارسی، بیژن میثمی

پارس، پانته آ بهرامی، پاتریک بیلی، پرتو نوری علا ، پردیس درخشانده، پردیس رحمان فرد، پرستو دوکوهکی، پروانه مسلمی، پرویز پور، پرویزقلیچخانی، پروین  ضرابی، پروین ابراهیم زاده، پروین اردلان، پروین پیروانی، پروین قاسمی، پریسا ، پریسا تنکابنی، پریسا روشنفکر، پریسا عمادیان، پوران شهپر، پويش عزيزالدين، پویا دوستی، پویا عزیزی، پیام  اطیابی، پیام روشنفکر، پیمان پیدار، پیوند باشکندی

تیرداد بنکدار،  ت. خوشکلام

ثریا یوسفی

جادی میرمیرانی، جانی خسروآبادی، جعفر ادمین، جعفر بهکیش،  جعفر حسین زاده، جلوه جواهری، جلیل مبشری، جمشید اطیابی، جمشید جزستانی، جهان خلوتی، جیران مقدم

حامد شیبان، حجت نارنجی، حجت نیابلی، حسن عربزاده حجازی، حسن اعتمادی، حسن جعفری، حسن درويش پور،  حسن زهتاب، حسن شمس، حسن نایب هاشم، حسن نظری، حسنی، حسین بابایی، حسین دریانی، حسین ولیزاده، حمزه فراهتی، حمید، حمید حمیدی، حمید رضا عسگری نژاد، حمید کینگ، حمیدرضا برهانی، حمیلا نیسگیلی

خاطره معینی، خدیجه مقدم،  خسرو تجربه کار

دانش باقرپور، داود معزمی، داوود نوائيان، دکتر  شهین نوائی،  دکتر حسن مثلی، دکتر رسول رضوی، دلارام علی، دنا بابا احمدی، دنیا راد

راحله ایرانی، راحله حسینی، راضيه زيدي، رامین امن گستر، رامین مسلمیان، رحمان شجاع، رزیتا رجایی، رضا  کاویانی، رضا اسدی، رضا امین، رضا جعفری، رضا جوشنی، رضا چرندابی، رضا دهقان، رضا شهابي، رضا صفری، رضا ظهیری، رضا عفتی، رضا کریمی، رضا مرزبان، رضا نیکفر، رضا همیانی، رضوان مقدم، رفعت لنگرودی، رها عسگری زاده، روح الله شجاع، روزبهان امیری، رويا ديناروند، رویا پازوکی، رویا رودسری، رویا واحدی، ریکاردو آساطور، ریما فریدونی

زارا کیا، زهره اسدپور، زویا موسسیان، زیبا رحیمی، زینب پیغمبرزاده

سارا ایرانی، سارا حبیبی، سارا دهکردی، سارا روزدار، سارا شعر، سارا عظيمي، سارا فدوی، ساسان سترگ ، سام الدین ضیائی، ساناز محسن پور، سپیده پور محمدی، سپیده خاکسار، سپیده عباس زاده، ستار آوهنگ، ستاره، ستاره شجاعی، ستاره علوی، سحر جامعي، سروش دشتستانی، سعدی عزمیان، سعید احمدی، سعید ارجمندی، سعید محمد زاده، سعید نیکزاد، سعید ولدبیگی، سلطانی، سمانه عابديني، سهراب خوشبویی، سهراب مختاری، سهيلا مسافر، سهیل حاتمی، سهیل کشاورز، سهیلا گلشاهی، سوسن شعبانی، سوسن کولیوند، سيامک سلطانی، سیامک مؤیدزاده، سیاوش دریایی، سیاوش فرجی، سیاوش کوهرنگ، سیاوش محمودی، سیما حسین زاده، سیما محضری، سیمین اصفهانی، سیمین رادمنش، سیمین مرعشی، سینا انصاری

شاهین انزلی، شبنم ایرانی، شكوفه سخی، شکوفه منتظری، شکوه ش، شهاب الدین شیخی، شهاب سیروان، شهاب فیضی، شهاب مولوی، شهباز نخعی ، شهرام رفیع زاده،  شهرزاد صادقی، شهریار آهی، شهلا ابقری، شهلا بهاردوست، شهلا فرید، شيما فرزادمنش، شیرین صوفی، شیرین فامیلی، شیرین فدوی

صادق کار، صادق کشاورز، صادق ناهومی، صبری نجفی، صحرا آزاد، صدیقه پاک ضمیر، صفا بهرام، صفا مرادی

طاهره امام قلی، طاهره سوری، طلعت تقی نیا

عباس شکری، عباس فرد، عباس مظاهری، عذرا اباذری، عذرا طبری، عسل اخوان، عسل تقی پور، عشا مومنی، عفت ماهباز، علي رضاجباري، علي مشمولي، علي معظمي، عليرضا اخوان، علی اشرف یاراحمدی، علی اکبر خسروشاهی، علی پور نقوی، علی توفیق، علی حسنی ، علی دروازه غاری، علی دشتی، علی س، علی ساکی، علی ستاری، علی صادقی، علی صمد پوری، علی طایفی، علی عاشوری، علی کلائی، علی ماهباز، علی مختاری، علی مغازه ای، علی ملک زاده،  علی موسوی، علی ندیمی، علیرضا پورنوروز، علیرضا حیرتی، علیرضا صادقی، علیرضا منصوبی، غلام حسین عسگری

فائزه محسنی، فائزه منزوی، فاطیما آرا، فخری شادفر، فراز صفوی، فرامرز سبزعلی زاده، فرامرز شیراوند، فرج الله برجیان، فرح خلیل نژاد، فرحناز محمدی، فرخ قهرمانی، فرخنده جبارزادگان، فرداد پورمند، فردوس تاجدینی، فرزانه ايل بيگي، فرزانه سوری، فرزانه شریفی، فرزانه عظیمی ، فرزین آصفی، فرزین شریفی، فرشته صوفی، فرشته فراهانی، فرشته قاضی، فرشته مجیدی، فرشید، فرشین کاظمی نیا، فرنگیس ایرانی، فرنگیس بایقره، فرهاد رها، فرهاد فرجاد، فروزان عبدرزاده، فریبا تحقیقی، فریبا حمیدی، فریبا مجد، فریبا هادی زاده، فریبرز شمشیری، فریده آزاد، فریده پور عبدالله، فریده رضایی، فریده یزدی، فریدون رمضانی، فرین فخاری، فواد محمودی، فیروزه راد، فیروزه مهاجر، قاسم ارسیان، قدسی سرمست

کارن جواهري، کامران احمدی، کامران پارسایی، کامران طاهباز، کاوه آهنگری، کاوه بنایی، کاوه قاسمی کرمانشاهی، کاوه مظفری، کاوه یغمایی، کبری کریمی، کریم پورحمزاوی، کریم دیناروند، کسری شیخ، کولیایی، کیانا حسینی، کیانا مالکی، کیخسرو خسروپرویز

گلرخ جهانگیری، گلناز خواجه گیری، گلناز ملک، گوهرشميراني، گیتی سلامی

ليدا صدرالعلمايي، لیلا آرا، لیلا اصلانی، لیلا انصاری، لیلا جدیدی، لیلا منصور، لیلا نظری

ماریا رشیدی، ماشاله سلیمی، مانا علوی، مازیار پ، ماندانا کایدی، مبین حوتک، مجتبی عابدینی، مجید تمیمی، مجید جعفری هرستانی، مجید عبدالرحیم پور، محبوبه حسین زاده، محبوبه کرمی، محسن خوشبین، محسن نژاد، محمد بهشتی، محمد تک دهقان، محمد شمس، محمد شیرازی، محمد طرفه نژاد، محمد علی اصغری ، محمد فلاح نيا، محمد ق، محمد کلاهی، محمد محمدی، محمدرضا یدک، محمدرضاراعی، محمود عراقی ، محمود ارغوان ، محمود خلیلیان ، محمود علوی، محمود کرد، محمود معمار نژاد، مرتضی صادقی، مرجان افتخاری، مرسده محسنی ، مرضیه بخشی زاده، مرضیه مهاجر، مروارید مناهی، مريم زندي، مریم امیری، مریم حبیبی، مریم حقیقی، مریم رام، مریم نوری، مژگان ثروتی، مسعود خدادادی، مسعود رسا، مسعود سرابچیان، مسعود شب افروز، مسعود فتحی، مسعود کرمی، مصطفی بیگلری، مصطفی محمدرضایی، مقصود صالحی، ملودی دادرسان،  ملیحه پویا بهار، مناف عماری، منصوره بهکیش،  منصوره خسرو شاهی، منصوره درزی، منوچهر راستا، منوچهر شهرکی، منوچهر لرستانی، منيژه نجم عراقي، منیره کاظمی، منیژه احمدی، مه ناز طالبی طاری، مهدی ابراهیم زاده، مهدی احمدلو، مهدی حسینی، مهدی شوقی، مهدی فتاپور، مهدی ماهباز، مهدیه صالح پور، مهدیه طایفه کلهری، مهرآفرین ثابتیان، مهران ادیب، مهران کشاورز، مهرداد دادرسان، مهرداد درویش پور، مهرداد گیلانی، مهرداد مهران، مهرداد نای داوودی، مهرگان پسگویی، مهرنوش اعتمادی، مهری جعفری، مهری معمارحسینی، مهسا شکرلو، مهشید معتضدی، مهناز دشتی، مهناز ده بزرگی، مهین جوشک، مهین خدیوی، مونا محمد زاده، ميتراابراهيمي، ميلا مسافر، میترا خلعتبری، میترا یوسفی، میثم اخوان، میرعلیرضا میرمویدی، میلاد زرکری، میلاد م، مینا خانی، مینا مشکات، مینو فروغ، مینو همیلی، میهن قریشی- جزنی

نادرساده، نازلی فرخی، نازنین پروین، نازی عرفانی، ناسیه صوفی، ناصر اشجاری، ناصر رحمانی نژاد، ناهید جعفری، ناهید میرحاج، ناهید ناظمی، ناهید نصرت، نیلوفر سنندجی زاده، نبی صمیمی، ندا اقبالی، ندا حق، ندا منابادی، نرگس ساجدی، نرگس مقدم، نسرين چنگيزيان، نسرین بصیری، نسرین حمیدی، نسرین صادقی، نسرین عباسی، نسیم روشنایی، نسیم سلطان بیگی، نصور نقی پور، نقی حمیدنیا، نقی حمیدیان، نگار مرتضوی، نهال شرفی،نوشين  كشاورزنيا، نوشین شاهرخی، نويد محبي، نيما نامداري، نیره توکلی، نیکزاد زنگنه، نیلوفر گلکار، نیما حیدری، نیما علوی

هادی ابراهیمی، هادی قادری، هادی میرمویدی، هانا دارابی، هایده تابش، هایده دراگاگی، هایده راوش، هدا امینیان، هدی جوانمرد، هدیه آسمانی، هما علیزاده، هما مرادی، هوشنگ حسین پور، هوشنگ ديناروند، هژیر پلاسچی، هادی معینی،

وحید آرال، وحید میرشکار، وحیده محمودی، وحیده مولوی، وهاب انصاری، وهاب دوستی دوکوشکانی، ویدا  بیگلری

ياسمن نيلفروشان، یاسمن صوفی، یاور خسروشاهی، یوسف احمدی،یلدا نادری، یوسف فاطمی

Jaceri Kianosch, Karin Friend, matthew walker, Merab z.dero, Nina More, Shirin Perder

----

تهدید زندانیان سالن 12 جوانان به تجاوز جنسی توسط معاون زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،تعدادی از زندانیان سالن 12 جوانان مورد شکنجه  وحشیانه  و تهدید به تجاوز جنسی و انتقال آنها به بند 1 معروف به بند آخر خطیها شدند.

روز پنجشنبه 8 بهمن ماه 2 زندانی سالن جوانان که خود  در اثر یورش وحشیانه گارد زندان از ناحیه های مختلف دچار صدماتی شده بودند به نماینگی از سایر زندانیان جهت شکایت کردن علیه یورش وحشیانه گارد زندان به محمود مغنیان رئیس بند 4 زندان گوهردشت مراجعه کردند و ماجرای یورش و ضرب وشتم  زندانیان جوان که در اثر آن در حدود 25 نفر از آنها دچار زخمها و صدماتی شدیدی  شده  و تعدادی هم بر اثر جراحات وارده به بهداری زندان منتقل شده بودند. این 2 جوان زندانی پس از تشریح ماجرا به او گفتند که می خواهند علیه آنها شکایت کنند.

محمود مغنیان از مجریان حملات خونین علیه زندانیان سیاسی، زندانیان مجتبی اسدی و میراحمد حسینی که برای شکایت به او مراجعه کرده بودند آنها را به زیر 8 برد وبه دستانشان دستبند زد وسپس آنها را آویزان کرد.مغنیان برای مدت طولانی این دو زندانی جوان را مورد شکنجه غیر انسانی قرار داد و همچنین به خانواده های آنها توهین می کرد. روز شنبه 11 بهمن ماه محمود مغنیان زندانیان مجتبی اسدی و میر احمد حسینی را به دفتر علی محمدی معاون زندان برد . او این دو جوان زندانی را مورد تهدید و توهین قرار داد و به آنها گفت:شماها را به بند 1 منتقل می کنم تا مورد تجاوز جنسی قرار دهند و هزار بلای دیگر بر سر شما بیاورند.

علی محمدی معاون زندان گوهردشت کرج از شکنجه گران شناخته شده زندان گوهردشت کرج است که سالها است در این زندان مشغول  قتل،شکنجه،تجاوز، قاچاق دختران  به دبی ،فروش اندام زندانیان،ورود مواد مخدر ،تشکیل باندهای مافیایی در بندهای مختلف برای فروش و سرکوب سایر زندانیان و از دستور دهندگان حملات گارد زندان به بندهای مختلف این زندان می باشد که همچنان ادامه دارد.

لازم به یاد آوری است در سالن 12 جوانان، تعداد زیادی از زندانیان جوان که در دوران کودکی مرتکب جرم و محکوم به مرگ شده اندو در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می برند نگهداری می شوند. روز سه شنبه 6 بهمن ماه گارد زندان به سالن 12 جوانان یورش برد و آنها را برای مدتی طولانی مورد ضرب و جرح و شکنجه قرار داد که در اثر این یورش وحشیانه در حدود 25 نفر زخمی و مصدوم شدند که تعدادی از آنها بدلیل زخمهای شدید و شکستگی  و خونریزی  به بهداری زندان منتقل شدند.امیر آقایی یکی از فرمانده گارد زندان گوهردشت است که یورش وحشیانه را علیه جوانان زندانی را فرماندهی می کرد.

در طی 2 هفته گذشته گارد زندان 9 بار به سلولهای جوانان زندانی یورش برده است و این یورشها معمولا بین ساعت 24:00 تا ساعت 01:00 بعد از نیمه های شب صورت می گیرد. گارد زندان زندانیان را در سرمای شدید و گاها در زیر باران به محوطه زندان می برد و به آنها دستور میدهند که لباس ها ی خود را از تنشان بیرون آورند و سپس با باتونهای خود جوانان زندانی را برای مدت طولانی مورد ضرب وشتم وحشیانه قرار می دهند.

یورشهای وحشیانه گارد از بعد از اعتراضات گسترده مردم در روز عاشورا آغاز شده است و هر روز بر شدت آن افزوده می شود. این یورشها پیش از این در بند1،2 ،5 و 6 صورت گرفته بود . یورشها به فرماندهی افرادی مانند امیر آقایی، امیری ، سمیعی نژاد و خاکی صورت می گیرد و در هر یورش نزدیک به 50 نفر از نیروهای گارد زندان شرکت دارند. این یورشها تحت نظارت کرمانی و فرجی رئیس و معاون اطلاعات زندان و محمد مغنیان صورت می گیرد و به دستور بازجویان وزارت اطلاعات و علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان گوهردشت کرج صورت گرفته است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،یورشهای مستمر علیه زندانیان بی دفاع و  اسیر در سلولهای خود بخصوص علیه جوانان زندانی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجعه بین المللی خواستار اقدام فوری برای رسیدگی عملی به وضعیت قرون وسطائی زندانیان سیاسی و سایر زندانیان در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

11 بهمن 1388 برابر با 31 ژانویه 2010

----

گزارش تکمیلی از مراسم گرامیداشت تولد اشکان سهرابی

امروز شنبه 10 بهمن ماه تولد اشکان سهرابی یکی از شهدای راه آزادی مردم ایران بود. ساعت 14:24 به قطعه 257 رسیدیم .خانواده اشکان ٰٰ مادران عزادار و حامیان آنها ٰ‌تعدادی از دوستان و هم دانشگاهی های اشکان و تعدادی از مردم حضور داشتند.

جمعیت به ده ها نفر می رسید .مزار اشکان با قاب عکس های کودکی و جوانی او که مادرش با نگاهی اشک آلود به آنها می نگریست و نبودش را فریاد می زد ٰ گل های رز پرپر شده و گل های سفید مریم ٰو شمع های روشن تزیین شده بود.

کیک تولد اشکان با نوشته رویش  اشکان جان همیشه زنده ای در کنار گل های پرپر شده قرار داده بودند خبری از نیروی انتظامی و لباس شخصی ها نبود .یکی از مادران عزادار از طرف تمامی مادران نوشته ای را خواند و به مادر اشکان تقدیم کرد تا همچنان استوار و ثابت قدم بماند.

هنوز از حضورمان 10 دقیقه ای نگذشته بود که دو اتومبیل نیروی انتظامی با 3 سر نشین به جلوی قطعه 257 آمدند یکی از اتومبیل ها بعد از چند دقیقه ای رفت اما یک اتومبیل نیروی انتظامی با دو مامور ماندند تا اوضع را کنترل و مانع شعار دادن بشوند. یکی از مامورین به طرف پدر اشکان رفت تا به او گوشزد کند شعار دادن ممنوع 

حدود ساعت 15:20 بود که حضور لباس شخصی ها افزایش یافت . همه مهمانها با هم بر سر مزار ندا آقا سلطان و سپس سهراب اعرابی رفتند تا به آنها نیز ادای احترام کنند .اما همچنان لباس شخصی ها جمعیت را همراهی می کردند تا ساعت 15:35 که همه مهمان ها قطعه 257 را ترک کردند.

قطعه شعری که دائی اشکان برای خواهرزاده اش خوانده است:

اشکان عزیز

قصه تولد تو : حکایت شکفتن گل در میان برفها بود

و قصه رفتنت : حکایت پرپر شدن گل به دست خزان ویرانگر

و خاطره ات : شیرینی ایام تلخ آینده مان

و عمر کوتاهت : پیام شکفتن گلزاری با شکوه در زمستانی سرد و تار است

متنی که مادران عزادار بر آرامگاه اشکان قرائت کردند 

اشکان جان

تولدت را فریاد

و بر شعله شمع های افروخته بر مزارت بوسه خواهیم زد

خواهرم

در کنارت استاده ایم چون کوه استوار ٰ چون سرو سبز و چون لاله داغ بر دل درد ما اگر چه اندازه تو نیست کمتر از آن هم نیست

قاب عکس اشکان تو در خانه دل ماست چون نداٰ سهراب ٰ مسعود ٰ‌ترانه ٰ کیانوش ٰ احسان و دیگر فرزندانمان

می دانیم رنجها کشیده ای تا جوانه ات را با سرانگشتان مهربانت پرورش دهی .خون دلها خورده ای تا بزرگ و بزرگتر شد آنقدر که دست بیداد نتوانست رشد و بالندگی اش را ببیند و تبر خود را فرود آورد غافل از جنگل و سروهای ایستاده اش 

خواهرم در کنار تو مادرانی ایستاده اند که پیش تر از آن جگرگوشه هایشان را به جرم آزادیخواهی در گوشه و کنار این آب و خاک از دست داده اند مادرانی که نمی دانند بر کدامین گور بگریند

در کنار تو مادری است که ده سال به دنبال فرزندش می گردد او را از که بگیرد؟

از آنان که خود به در خانه آمدند و فرزندش را با خود بردند

در کنار تو مادرانی هستند که هر هفته با ضربه های باتوم مورد ضرب و شتم قرار می گیرند و با هجوم و دستگیری مواجه هستند 

سرت را بالا بگیر و فریاد عدالت خواهی ات را بلند کن این حق توست که بدانی دست چه کسانی به خون فرزندت آغشته است

این حق توست که بدانی چه کسی ضربه آخر را زد

مادران عزادار در کنار خانواده های جان باختگان ٰ زندانیان ٰ مفقود شدگان هم صدا با آنها عدالت و آزادی را فریاد خواهند زد و خواهان آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و عقیدتی ٰ شناسایی و محاکمه و مجازات آمرین و عاملین کشتار فرزندان ملت در دادگاههای علنی و عادلانه می باشند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
10 بهمن 1388 برابر با 30 ژانویه 2009

----

دادگاه زندانی سیاسی ارژنگ داودی پس از چهار بار به تعویق افتادن چهارشنبه برگزار خواهد شد

بنابه گزارشات رسیده  به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، دادگاه زندانی سیاسی ارژنگ داودی پس از چهار بار بدون دلیل به تعویق افتادن توسط صلواتی قاضی دادگاههای نمایشی ولی فقیه قرار است روز چهارشنبه 14 بهمن ماه تشکیل گردد.

زندانی سیاسی ارژنگ داودی پس از 6 سال زندان و تبعید در  زندانها و بندهای مختلف این رژیم اما حکم او هنوز قطعی نشده است و پرونده وی همچنان در جریان است. تا به حال چهار بار به شعبه 15 دادگاه انقلاب فرآخوانده شده است که در آخرین لحظات و گاها بدون اطلاع وی ،وکیل و خانواده دادگاه به تعویق افتاده است .پس از چهار بار به تعویق افتادن دادگاه، مجددا از مدتی پیش به وی و وکیلش اطلاع داده شد که تاریخ تشکیل دادگاه او روز چهارشنبه 14 بهمن ماه راس ساعت 10:00 در شعبه 15 دادگاه انقلاب توسط فردی بنام صلواتی برگزار خواهد شد.

بخشی از اعمال و شیوه های ضد انسانی صلواتی رئیس شعبه 15 دادگاه انقلاب و دادگاههای فرمایشی ولی فقیه علیه زندانیان سیاسی،وکلا و خانواده های زندانیان سیاسی به قرار زیر می باشد: مدت طولانی و گاها چند سال در حالت بلاتلکلیفی نگه داشتن زندانیان سیاسی ،صدور احکام سنگین و قرون وسطائی اعدام ،صلواتی در دادگاه عملا نقش یک بازجو را دارد تا یک قاضی ،رفتار وحشیانه و غیر انسانی نسبت به زندانیان سیاسی ،وادار کردن بعضی از خانواده ها به قبول وکیل تسخیری که توجیه کننده اتهامات برای احکام سنگین است،ممانعت از ورود وکلای انتخابی به دادگاه، قرار ندادن پرونده در اختیار وکیل برای مطالعه و دفاع از موکلشان ،جلوگیری از دفاع وکلا از موکلین خوددر دادگاه  ،اجازه ملاقات ندادن به وکیل جهت دیدن موکل خود در زندان،رفتارهای وحشیانه و غیر انسانی و توهین آمیز با وکلا در دادگاه،اجازه ندادن به خانواده ها برای حضور در دادگاه و موارد متعدد دیگر است.

 لازم به يادآوري است که زنداني سياسي ارژنگ داودي در آبان ماه 1382 دستگير و 16 ماه بعد توسط حسن زارع دهنوي معروف به قاضي حداد مورد محاکمه قرار گرفت و به حکم سنگين و غير انساني 15 سال زندان و 70 ضربه شلاق محکوم شد. حسن زارع دهنوی  هيچگاه حکم محکومیت او رابصورت کتبی در اختیار وی و وکیلش قرار نداد. عليرغم گذشت سالها از بازداشتش هنوز حکم قطعي وي در ابهام است و در انتظار تشکيل دادگاه بسر مي برد.آقای داودی در طی مدت بازداشت به زندانهای مختلفی تبعید شد از زندان اوین به زندان بندر عباس و سپس به زندان گوهردشت کرج تبعید گردید. او  در حال حاضر در بند 4 زندان گوهردشت کرج در کنار مجرمین عادی و خطرناک زندانی است.

فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران،به تعویق انداختن مکرر دادگاههای زندانیان سیاسی و در بلاتکلیفی قرار دادن آنها توسط صلواتی قاضی دادگاههای فرمایشی ولی فقیه را محکوم می کند و از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر برای رسیدگی به جنایتهایی که علیه زندانیان سیاسی و مردم ایران صورت می گیرد درخواست تشکیل جلسه استراری شورای امنیت سازمان ملل متحد برای رسیدگی به جنایت علیه بشریت در ایران و گرفتن تصمیمات لازم اجرا در این باره نمایند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

11 بهمن 1388 برابر با 31 ژانویه 2009

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

رجوع به مطالب مشابه