بازگشت به صفحه اول

 

 
 

موج جدید بازداشت فعالین دانشجویی در آستانه 22 بهمن: بازداشت 12 دانشجو در 2 روز

با نزدیک شدن به روز 22 بهمن موج جدید بازداشت دانشجویان آغاز شده است.

خبرنامه امیرکبیر: از روز دوشنبه 12 بهمن تا این لحظه 12 تن از دانشجویان و فعالین دانشجویی سابق توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده اند. اکثر این بازداشت شدگان از فعالین دانشجویی سابق و کنونی دانشگاه تهران هستند.
 
روز دوشنبه رضا زینالی دانشجوی مدیریت دانشگاه تهران و دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در هجوم نیروهای امنیتی به منزلش بازداشت شد.
 
همان شب محمد علی رفیعی دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران پس از خروج از دانشگاه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
 
ساعاتی بعد در نیمه شب دوشنبه نیروهای امنیتی با یورش به منازل وحید عابدینی، نوید عابدینی و اسماعیل ایزدی خواه سه تن از فعالین سابق دانشجویی آن‌ها را نیز بازداشت و برخی از وسایل آنان را ضبط کردند. وحید عابدینی عضو اسبق انجمن دموکراسی خواهان دانشگاه تهران و نوید عابدینی دبیر سابق انجمن اسلامی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود.
 
بنا بر گزارش ها حمید یحیوی دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز در همان شب در مسیر دانشگاه به کوی ناپدید شده است. وی که به نقل از دوستانش در روزهای گذشته چندین بار از سوی اعضای بسیج دانشکده حقوق دانشگاه تهران تهدید شده است، شب دوشنبه دانشکده حقوق دانشگاه تهران را به قصد کوی دانشگاه تهران ترک نموده ولی به کوی مراجعه نکرده است. احتمال می رود که وی نیز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده باشد. یحیوی که با رتبه ممتاز از دوره کارشناسی ارشد به دوره دکتری راه یافته عضو هیچ یک از تشکل های دانشجویی نیست.
 
یک روز پس از آن در ساعات اولیه بامداد چهار شنبه دو دانشجوی دیگر دانشگاه تهران به نام های نازنین حسن نیا و سحر قاسمی نژاد در یورش نیروهای امنیتی به منازلشان بازداشت شدند. همچنین ماموران ضمن تفتیش منزل مقداری از وسایل شخصی این دانشجویان را نیز ضبط کرده اند.
 
در همان روز نازنین فرزانجو، دانشجوی مترجمی زبان فرانسه و فعال حقوق بشر در منزل شخصی خود در مهرشهر کرج، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شد. از دلایل بازداشت و سرنوشت نامبرده پس از دستگیری کماکان اطلاعی در دست نیست.
 
اما دانشگاه کاشان هم شاهد بازداشت فعالین دانشجویی بوده است. ظهر روز دوشنبه محمد مختاري دبير سابق انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه كاشان هنگامی که به همراه دو دانشجوي ديگر اين دانشگاه قصد خروج از منزل را داشتند بازداشت شدند. پس از چند ساعت دو دانشجوی همراه وی آزاد شدند ولي محمد مختاري همچنان در بازداشت به سر می برد. همچنين نيروهاي امنيتي به منزل شخصي  و نيز پدر ايشان يورش برده و كتاب ها و كيس كامپيوتر او را ضبط كردند. اتهام محمد مختاری تبليغ عليه نظام عنوان شده است.
 
مختاری در شاخه جوانان ستاد انتخاباتی مير حسين موسوي فعاليت داشته است و با توجه به اينكه تا كنون براي بازداشت او دلیل مشخصی ارائه نشده است احتمال پرونده سازي براي وی بسيار زیاد است. لازم به يادآوري است  عليرضا وليان كه او هم از دبيران انجمن اسلامي ودانشجوي کارشناسی ارشد اين دانشگاه مي باشد در پي حوادث پس از عاشورا بازداشت شده است وهمچنان در زندان به سر مي برد.

قطع ارتباط، شدت یافت بازجوئیها و شکنجه زندانیان سیاسی در بند 209 زندان اوین

بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،در روزهای اخیر تماس تعدادی از زندانیان سیاسی با خانواده های خود قطع شده است و بازجوئی از آنها دوباره از سر گرفته شده است و همچنین فشارها و تهدیدات علیه خانواده های آنها افزایش یافته است

از چند روز گذشته تعداد زیادی از دستگیر شدگان روز عاشورا که با خانواده های خود هر از چندگاهی ارتباط داشتند قطع شده است و خانواده های آنها از وضعیت و شرایط عزیزانشان بی خبر شدند.بنابه اظهارات  تعدادی از آزاد شدگان اخیر، بازداشت شدگان روز عاشورا را که اخیرا از بند 209 به بند 7 منتقل کرده بودند و بنظر می رسید که دوران بازجوئی و شکنجه آنها در بند 209 پایان یافته بود از 5 روزپیش مجددا تعدادی ازآنها  را برای بازجوئی و شکنجه به بند 209 زندان اوین منتقل کردند.این بازجوئیها گاها درطی تمامی ساعات  روز ادامه می یابد .

از طرفی دیگر بازجویان وزارت اطلاعات فشارها و تهدیدات و بازجوئی از تعدادی از خانواده های دستگیر شدگان روز عاشورا را شدت بحشیدند. بازجویان به خانه های آنها مراجعه می کنند و گاها در خانه دستگیر شدگان خانواده آنها را بازجوئی می کنند و بعضا خانواده ها را به ستاد پیگیری وزارت اطلاعات فرا می خوانند و آنها را تحت فشار و مورد  تهدید قرار می دهند و به آنها می گویند که ما پرینت 4 سال مکالمات تلفنی شما را در دست داریم و می دانیم با چه کسانی در تماس بوده اید.

تعدادی از کسانی که اخیرا آزاد شدند می گویند که 2 روز اول دستگیری را در بازداشتگاههای مخفی بسر بردند.هنگام ورود به این بازداشتگاهها با تونلی از مامورین باتون بدست مواجه می شدند که باید از آن عبور می کردند. زمانیکه از این تونلها  عبور می کردند آماج باتونهای برقی مامورین سرکوبگر قرار می گرفتند و هر کسی بر روی زمین می افتاد تا بیهوش شدن مورد شکنجه قرار می گرفت. اکثر دستگیر شدگان در اثر ضربات باتون زخمی و دچار خونریزی می شدند و یا بدن آنها کبود می شد.همچنین در این بازداشتگاهها به حدی زندانی سیاسی در آن جای داده بودند که امکان تحرک برای آنها وجود نداشت و اعتراضات آنها  با باتون پاسخ داده می شد.امکان استفاده از سرویسها از زندانیانیان سیاسی سلب می شد و به آنها غذا داده نمی شد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، تشدید فشار،تهدید ،بازجوئی و شکنجه  زندانیان سیاسی ،احضار ،بازجوی و تهدید خانواده های آنها را محکوم می کند  و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستار تشکیل جلسه اصطرار شورای امنیت سازمان ملل متحد برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت که بطور سازمان یافته و مستمر توسط رژیم ولی فقیه علیه  مردم ایران بکار برده می شود.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

15 بهمن 1388 برابر با 04 فوریه 2010

عارضه قلبی سعید متین پور در زندان اوین و امتناع مسئولین قضائی از دادن مرخصی جهت درمان وی

ساوالان سسی: سعید متین پور فعال حقوق بشر و روزنامه نگار آذربایجانی در زندان اوین که به هشت سال حبس تعزیری محکوم شده دچار عارضه قلبی شد.

این زندانی سیاسی آذربایجانی روز جمعه ۹ بهمن ۸۸ دچار درد شدید قلب شده است و مسئولین زندان اوین او را بعد مدت زیاد و با تاخیر به پزشک منتقل کرده اند. پزشکان به متین پور گفته اند که باید در زمان بروز عارضه سریعا به دکتر دسترسی داشته باشد اما روند اداری زندان مانع از دسترسی سریع این فعال حقوق بشر به پزشک است.متین پور چندی پیش در ۲۸ شهریور ۸۸ نیز دچار عارضه قلبی گردیده بود. به گفته متخصصصین قلب در صورت تداوم درد و تکرار این موضوع ممکن است مسئله جدی ای برای سعید متین پور پیش آید.

مراجعات مکرر وکیل و خانواده متین پور به مسئولین قضائی و درخواست مرخصی وی جهت درمان در خارج از زندان تا کنون بی نتیجه مانده است و خانواده به شدت نگران وضعیت جسمی این فعال حقوق بشر آذربایجانی در زندان اوین تهران هستند.

مقامات قضائی از ارائه پاسخ به درخواست مرخصی این روزنامه نگار زندانی امتناع میکنند.مسئولین اجرای احکام دادگستری تهران به خانواده متین پور گفته اند که پرونده او در اجرای احکام دادگستری موجود نیست و زندانیان امنیتی حق استفاده از مرخصی را ندارند.

همچنین مسئولین زندان اوین در ملاقات خانواده این فعال حقوق بشر با وی مشکل آفرینی می کنند و مانع از ملاقات خانواده با وی در روزهای مقرر علیرغم در دست داشتن نامه دادگاه می شوند.

لازم به ذکر است که متین پور در اثر شکنجه های اعمال شده بر وی در دوران بازداشت موقت دچار ناراحتی های قلبی، ریوی، سردرد و کمردرد شدید شده است.

این فعال حقوق بشر آذربایجانی پس از دستگیری در ۴ خرداد ۸۶ و تحمل ۹ ماه بازجویی تحت شکنجه جسمی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران محاکمه و در جریان پرونده مربوط به حضور عده ای از شخصیتهای آذربایجانی در کنفرانسی حقوق بشری در کشور ترکیه به هشت سال حبس تعزیری محکوم گردیده است.

اتهام متین پور همکاری با دول خارجی متخاصم و تبلیغ علیه نظام عنوان شده است اما در حکم صادره اشاره ای به اینکه منظور از متخاصم کدام دولت بوده نشده است. مدافعان حقوق بشر در آذربایجان اتهامات وارده به متین پور را بی اساس دانسته و تصریح می کنند که متین پور به دلیل فعالیت هایش در عرصه روزنامه نگاری و دفاع از حقوق بشر در آذربایجان مورد خشم حکومت ایران قرار گرفته است.

سازمانهای بین المللی حقوق بشر از جمله عفو بین الملل و گزارشگران بدون مرز متین پور را زندانی عقیده و وجدان نامیده و خواهان آزادی بی قید و شرط وی می باشند.

یکی از حامیان مادران عزادار بیش از 4 هفته است که ربوده شده و در بازداشت بسر می برد

بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، خانم فرزانه زینالی یکی از حامیان مادران عزادار بیش از چهار هفته است که توسط مامورین وزارت اطلاعات  ربوده شده و از وضعیت وشرایط او هیچ خبری در دست نیست.

خانم فرزانه زینالی 53 ساله متاهل و دارای 2 فرزند و از حامیان مادران عزادار می باشد .او روز 19 دی ماه از منزل خارج و به قصد شرکت در مراسم اعتراضی مادران عزادار عازم پارک لاله می شود ولی در مسیر مورد یورش مامورین وزارت اطلاعات قرار می گیرد و ربوده شد و به نقطه نامعلومی منتقل می شود. از آن زمان تاکنون هیچ خبری از وضعیت و شرایط و حتی مکان بازداشت او خبری در دست نیست.

خانواده او از زمان دستگیری تا به حال بارها  به دادگاه انقلاب و زندان اوین برای پیگیری وضعیت و شرایط و محل نگهداری  او بطور مستمر مراجعه می کنند اما از دادن هرگونه جوابی به این خانواده خوداری می کنند. آنها فقط یکبار به این خانواده  گفته اند که او در بازداشتگاهی نزدیک قم در زندان بسر می برد. آنها ار گفتن محل دقیق و یا دادن آدرس این محل به خانواده زینالی خوداری کردند. این خانواده تحت فشار روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارند که از بازداشت و بی اطلاع بودن آنها  از وضعیت خانم زینالی را نباید با فعالین حقوق بشر و رسانه ها در میان بگذارند در غیر اینصورت خانم زینالی و خانواده اش عواقب بد آن را خواهند دید.

تهدید جدی وجود دارد که زندانیان سیاسی زن که در اعتراضات اخیر دستگیر شده اند به بازداشتگاههای مخفی در نزدیکی قم  جهت شکنجه های غیر انسانی منتقل شده باشند. همچنین خطر جدی وجود دارد که او تحت شکنجه های وحشیانه برای گرفتن اعترافات دروغین جهت پرونده سازی و صدور حکم سنگین قرار گیرد.  

درچند روز اخیر مامورین وزارت اطلاعات به منزل خانواده زینالی  یورش بردند . پس از بازرسی طولانی از تمامی نقاط منزل آنها لپ تاپ برادرش و کامپیوتر، آلبوم های عکس و سایر وسائل شخصی او را با خود برده اند.

همچنین از سرنوشت مادر دیگری از حامیان مادران عزادار از پس از روز عاشورا که توسط بازجویان وزارت اطلاعات ربوده شده است خبری در دست نیست.اطلاعات تکمیلی در این باره متعاقبا اعلام خواهد شد.

در حال حاضر علاوه بر 2 مادر فوق ، خانم پروانه مداح راد از حامیان مادران عزادر مدتهاست که در بند مخوف 209 زندانی است اخیرا او را به بند زنان زندان اوین منتقل کرده اند ولی او همچنان در بازداشت بسر می برد .هدف از ربودن و بازداشت حامیان مادران عزادار برای ایجاد رعب و وحشت و ممانعت از انجام اعتراضات هفتگی آنها و تن ندادن به خواسته های به حق مادران که همانا دستگیری و مجازات آمران و عاملین کشتارهای مردم ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ربودن حامیان مادران عزادار و انتقال آنها به بازداشتگاههای مخفی در اطراف قم و یا ادامه بازداشت سایر مادران  اهانتی بزرگ به تمامی مادران می داند و آن را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگران ویژه زنان سازمان ملل خواستار اقدام فوری برای آزادی حامیان مادران عزادار از زندانهای این رژیم است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

14 بهمن 1388 برابر با 03 فوریه 2010

پیام برادر زندانی سیاسی محکوم به مرگ علی صارمی

مبارزه به خاطر حق و حقیقت به سال های قبل از 1350 باز می گردد، در زمان سلطنت محمدرضا شاه پهلوی که برادرم علی صارمی به عنوان سرباز وظیفه در ارتش به خدمت رفت و بعد به عنوان درجه دار گارد شاهنشاهی استخدام شد، مبارزه علی از آن جایی شروع شد که حزب رستاخیز از طرف شاه ایران اعلام شد و تمام نیروهای نظامی باید اعلام وفاداری نموده و در حزب رستاخیز ثبت نام می کردند، در زمانی که کسی جرات نمی کرد اسم شاه را جز خدای یگانه بنامد و اگر کسی اعتراض می کرد یک عده می گفتند که زنبور عسل هم ملکه دارد چرا ما نباید شاه داشته باشیم، نه تنها علی در حزب نام نویسی نکرد بلکه به مبارزه با او پرداخت که منجر به دستیگیری او شد که بعداً تیمسار هاشمی نژاد فرمانده گارد شاهنشاهی گفته بود که این دیوانه است اگر این را نگهداریم بعداً از ایشان یک بت ساخته خواهد شد، به ایشان گفته بودند که هرچه بخواهید به شما می دهیم شما از این مبارزه دست بردارید و چون مخالفتش را ادامه داد ایشان را از ارتش اخراج نمودند، سپس به عنوان معلم در آموزش و پرورش منطقه 16 جنوب شهر، محله یاخچی آباد استخدام شد و شروع به روشنگری و فرهنگ سازی نمود که تمام مدارس جنوب شهر را تحت تاثیر قرار داده بود، همیشه با مدیران مدارس درگیر بود، در آن زمان من یک وانت پیکان داشتم و با هم زندگی می کردیم، بعد از فوت پدرمان ما مانده بودیم با یک مادر و 5 بچه دیگر، خلاصه تمام مسئولیت ما گردن علی بود، خلاصه من با وانت که بعداً تاکسی خریدم کار می کردم تا کمکی باشم، شب که از کار می آمدم علی را می دیدم که ناراحت است، می پرسیدم که چه شده می گفت برادر می خواهی ثواب کنی، گفتم چه شده؟ می گفتم امروز یکی از بچه ها عینک ندارد که درس بخواند، برایش خریدم فردا می گفت یکی لباس ندارد، یا یکی مریض است او را ببریم دکتر. البته آن زمان بیمارستانها پول نمی گرفتند، آنها را به بیمارستان سینا می بردیم و کار ما همه با اینکه خودمان نیاز داشتیم شده بود این کارها و هر روز درگیری با مدیران مدارس تا اینکه یک روز به علی گفتم شما دنبال چه هستید و چه می خواهید؟ ما هم می توانیم مثل دیگران راحت زندگی کنیم.  او در جواب می گفت "حکومت اسلامی" می گفتم مگر ما مسلمان نیستیم، می گفت شما اسلام را نمی شناسید، در حکومت اسلامی دروغ گفتن از گناهان کبیره است، دوم مسئولان حکومت با بلیط شرکت واحد می روند سر کار و این همه فقر از بین می رود و یک رئیس جمهور با یک نفر عادی یکجور زندگی می کند و دیگر زندگی مردم و مسئولین با دروغ و ریا یا تبعیض نیست، دیگر زندانی سیاسی نداریم، دیگر خانواده ها نگران نیستند که بچه هایشان را زندانی کنند و آنها هر روز از این زندان به آن زندان دنبال عزیزانشان بگردند و مورد توهین و تحقیر قرار بگیرند، شما اگر اعتراض داشتید می روید جلوی منزل رئیس جمهور و او می آید و مسئله را با بحث و گفتگو حل می نمایید، گفتم علی جان اینها همه درست اما ما خودمان گرفتاریم، این بچه ها امیدشان به شما است، می گفت برادر مگر امام حسین زن و بچه نداشت. گفتم چرا داشت و شهید شد، خوب ما هم برای امام حسین عزاداری می نماییم و گریه می کنیم، علی می گفت امام حسین شهید نشد که ما برایش گریه کنیم، امام حسین زیر بار ذلت نرفت و از آزادی و آزادگی حمایت کرد، نگفت اگر من شهید بشوم زن و بچه هایم چه کنند، همه را با خودش برد و شهید شد، این ها هدف امام حسین را نمی شناسند فقط می خواهند ما گریه کنیم و کاری با چیز دیگری نداشته باشیم، این ها امام حسین را نمی شناسند، موقعی که خواهرش حضرت زینب را به اسارت می بردند یک عده گریه می کردند، حضرت زینب فرمود بدبختها بروید و برای خودتان و جهالتتان گریه کنید، ما احتیاج به گریه شما نداریم و سپس این شعر را برایم گفت:

سر سلسلة مردم آزاد حسین است          آن کس که درین ره سر جان داد حسین است

درسی به بشر داد به دستور الهی            درسش عملی شد نه کتبی نه شفاهی

خلاصه در همان دوره شاه علی راهپیمایی های مدارس جنوب شهر را رهبری می کرد، تا اینکه دو نفر از مدیران مدرسه با ساواک به خانه ما ریختند و علی را بردند کلانتری نازی آباد و از آنجا به جای نامعلومی بردند، بعد از حدود یک سال با پیروزی انقلاب از زندان با استقبال بسیاری از مردم آزاد شد و تا مدتی بعد دیدم ناراحت است، گفتم علی جان حالا چه شده، ما که همه خوشحالیم انقلاب پیروز شده دیگر ظلم و ستم نیست، فقر و بدبختی نیست، دیگر پایین شهر، بالای شهر نیست، مردم اینهمه شهید داده اند، این همه خون ریخته شده، این همه خانواده جلوی زندان ها توهین شنیدند، گفتم خوب مگر نگفتی در حکومت اسلامی می روید جلوی منزل رئیس جمهور و او جواب شما را خواهد داد خلاصه او رفت جلوی  خانه رئیس جمهور اما الآن 22سال در زندان حکومت اسلامی به سر می برد و تازگی حکم اعدام را به ایشان ابلاغ نموده اند....

برادر زندانی سیاسی محکوم به اعدام علی صارمی

بهمن 1388

 

نویسنده ادبی به ۴ سال زندان محکوم شد

چهارشنبه, ۱۴م بهمن, ۱۳۸۸

جواد ماهزاده نویسنده و روزنامه نگار ادبی به تحمل چهار سال حبس تعزیری محکوم شده است.

کلمه: جواد ماهزاده نویسنده و روزنامه نگار ادبی به تحمل چهار سال حبس تعزیری محکوم شده است.

به گزارش ندای سبز آزادی ، جواد ماهزاده از اوایل آبان ماه در بازداشت به سر می برد.

چندی پیش بیش از ۹۰ نویسنده ، منتقد و روزنامه نگار ادبی در نامه ای به رییس قوه قضاییه خواستار رعایت قانون درباره او و آزادی سریعش شده بودند.

ماه‌زاده پارسال رمان  «خنده را از من بگیر» را در نشر «هیلا» منتشر کرد که رمانی است در باره‌ی فضای جنگ و موشک‌باران دهه‌ی ۶۰ از نگاه یک نوجوان. این کتاب هم‌اکنون در ردیف کتاب‌هایی قرار دارد که در جوایز ادبی غیردولتی موضوع داوری است.

----

قوانین ایران: حمایت ها و کاستی ها نسبت به حقوق کودکان

دکتر رُزا قراچورلو

14 بهمن 1388

مدرسه فمینیستی: مقاله زیر به قلم دکتر «رزا قراچورلو» وکیل پایه یک دادگستری و پژوهشگر مسایل زنان و کودکان است. ایشان همچنین عضو کمیسیون حقوق بشرکانون وکلای تهران ، استادیار دانشکده حقوق دانشگاه آزاد ، واحد مرکز است.

مقدمــه

دراین مقاله با توجه به عنوان آن ، حقوق کودک درقوانین داخلی ایران مورد بررسی قرار می گیرد و حمایت های قانونی ازکودک چه دردوران بارداری مادر و از همان آغاز دوران جنینی و چه پس از تولد، درقانون اساسی ، درقانون مدنی و به خصوص در بخش مربوط به حقوق خانواده واطفال ، درقوانین کیفری و جزایی ودیگر قوانین مرتبط با استناد به مواد قانونی مربوطه ، تجزیه وتحلیل و به تفصیل تشریح خواهد شد . همچنین کاستی ها و خلاءهای قانونی درزمینه حمایت از حقوق کودکان با اشاره به هریک ازمصادیق مربوطه و ضرورت تدوین قوانینی درجهت حمایت بیشتر ازکودکان نیز ، بطوردقیق مورد توضیح و بررسی قرارخواهد گرفت .

سپس با عنایت به تمام موارد تفصیلی بیان شده درمتن مقاله ، نتیجه گیری درخصوص حمایت ها و کاستی های موجود درزمینه حمایت از حقوق کودکان و راهکارها وپیشنهادهای بایسته و ضروری درراستای حمایت هرچه بیشتر ازحقوق کودکان درایران ارائه خواهد شد .

بند الف - اصل عدم تبعیض [1] دراسناد بین‏المللی

اصل عدم تبعیض یکی از اصول مهم و بنیادین مطرح شده در منشور سازمان ملل متحد [2] ، اعلامیه جهانی حقوق بشر [3] ، اعلامیه 1959 سازمان ملل متحد درمورد حقوق کودکان [4] ، میثاقین بین المللی حقوق بشر [5] ، کنوانسیون بین المللی حقوق کودک [6] می باشد که بر مسئله برخورداری از حقوق در نظرگرفته شده در اسناد فوق برای تمام کودکان بدون در نظرگرفتن جنسّیت ، رنگ ، نژاد ، مذهب ، ملیت ، تابعیت و دیگرعوامل تأکید می نماید. [7]

دولت ها موظف به فراهم آوردن فرصت های برابر برای کودکان و رفع تمامی اشکال وانواع تبعیض درمورد آنها می باشند [8] . همچنین کنوانسیون یاد شده دربرخورداری از فرصت های برابر برای کودکان معلول و کودکانی که درشرایط خاص به سرمی برند ، حق دسترسی به بهداشت و آموزش را مورد توجه قرار می دهد. [9]

اصل عدم تبعیض که ازاصول بنیادین و آمره [10] حقوق بین الملل به شمارمی رود ، درنظام های حقوق داخلی به ویژه درقانون اساسی به عنوان یکی ازاصول مهم واصلی مورد تأکید قرار گرفته است . دراینجا به اصل عدم تبعیض درقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ( اصل بیستم ) و نیز موارد تبعیض آمیزی که متأسفانه میان کودکان درحقوق مدنی وکیفری ایران (چه به لحاظ جنسیّت و چه ازحیث نوع ومنشأ تولد آنها ) وجود دارد ، خواهیم پرداخت .

بند ب - اصل عدم تبعیض درقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و موارد مغایر با آن دردیگرقوانین داخلی

هرچندکه به موجب اصل بیستم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران « همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قراردارند و همه ازحقوق انسانی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند » ، اما درمواردی همین اصل کلی برابری و عدم تبعیض میان انسانها که باید شامل کودکان هم گردد به دلیل رعایت مقررات و موازین اسلامی تخصیص یافته و یا به اصطلاح نقض می شود که ازجمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود .

1- تبعیض بین کودک دخترو پسر درسن بلوغ ، سهم الارث ، دیه ، حضانت کودک

تفاوت بین کودک دختروپسر درسن بلوغ [11] ، سهم الارث [12]، میزان دیه [13] ودرسن حضانت و نگهداری توسط مادر [14] بدین ترتیب که قبلاً کودکان دختر تا هفت سالگی و پسران تا دوسالگی تحت نگهداری و حضانت مادرانشان بودند [15] و به موجب تبصره اصلاحی برمادۀ 1168 قانون مدنی درحال حاضر کودکان اعم از دختر وپسر پس ازجدایی و طلاق والدینشان ازیکدیگر ، هردوتا هفت سالگی درحضانت مادرشان خواهند بود) ، وجود دارد . لازم به توضیح است که پس ازهفت سالگی هم ، حضانت به خودی خود به پدران آنها داده نخواهد شد بلکه بنابرتشخیص قاضی پرونده ( و با توجه به رعایت مصلحت کودک ) ، حضانت به یکی ازپدریا مادرطفل سپرده خواهد شد . مادۀ سوم کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد (مصوب بیستم نوامبر 1989 ، بیست و نهم آبان 1368 ( بررعایت مصلحت کودک وتوجه به عالی ترین منافع کودک [16] برای سپردن وی به یکی ازوالدین پس ازجدایی آنها ، بسیارتأکید نموده است .

2- تبعیض درحداقل سن ازدواج

سن بلوغ برای دختران طبق تبصره یک ماده 1210 قانون مدنی نه سال و برای پسران پانزده سال تمام قمری تعیین شده است که براثر تلاش های بسیار حقوقدانان ، وکلا و نمایندگان مجلس فقط حداقل سن ازدواج دختران به سیزده سال تبدیل شد . به موجب ماده 1041 اصلاحی 1/4/1381 مجمع تشخیص مصلحت نظام " عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن سیزده سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن پانزده سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح ".

3- تبعیض درحداقل سن مسئولیت کیفری

دختران به خاطراینکه از نه سالگی طبق دین اسلام دارای بلوغ شرعی محسوب می شوند ، درصورت ارتکاب جرم (اعم ازعمد یا غیرعمد) دارای مسئولیت کیفری خواهند بود و با آنها عیناً مثل یک فرد کاملاً بالغ و بزرگسال رفتار می شود و یا مجازات می گردند ! و پسران از سن 15 سال تمام قمری ، دارای مسئولیت کیفری خواهند شد .

4- تبعیض ازلحاظ نوع ومنشأ تولد آنها

کودکان حق دارند که چه براثر ازدواج رسمی وقانونی و چه خارج از ازدواج متولد شده باشند ، ازتمام حقوق انسانی واجتماعی بطوریکسان بهره مند شوند. [17] در صورتی که درایران کودکان نامشروع ازارث محروم هستند وطبق مادۀ 884 قانون مدنی : « ولد الزنا ازپدر و مادرخود و اقوام آنان ارث نمی برد». این ماده قانون مدنی ازنظریه فقها پیروی نموده است که ولادت ناشی از زنا را مانع ارث می دانند و علت این نظریه فقها واین ماده قانون مدنی نیز ممنوعیت روابط آزاد و نامشروع میان زن و مرد وتحریم آن در اسلام به خاطر احترام به حریم خانواده می باشد. [18]

5- تبعیض نسبت به کودکانی که تحت سرپرستی وفرزند خواندگی قرارمی گیرند

طبق مادۀ دوم قانون حمایت ازکودکان بی سرپرست مصوب 24/12/1353 ، « سرپرستی کودکان از موجبات ارث نخواهد بود » به این معنا که نه کودک از سرپرست خود ارث می برد و نه سرپرست ازکودک ، مگراینکه شخص سرپرست کودک درزمان حیات خود و بطور ارادی وداوطلبانه ، اموال و دارایی خود را به نام آن کودک نماید .

بند ج - حقوق کودک درقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

قانون اساسی به عنوان مهمترین منبع درکشورهای دارای قانون نوشته یا مدوّن مثل ایران درخصوص حقوق افراد و انسان ها ، اصولی را بطورکلی و عام مطرح می کند . قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران درفصل سوم تحت عنوان حقوق ملت ازاصل نوزدهم تا چهل ودوم برای همۀ افراد ( که مسلماً کودکان را نیز شامل می شود ) ، حقوقی همچون حق حیات ، حق مسکن ، حق کار ، حق آموزش وپرورش رایگان و تعلیم و تربیت را بیان نموده است. [19] اگرچه حکم قانون اساسی ، کلی وعام است وبا عبارت «هرکس » یا « هرفرد » آغاز می شود ولی ازآنجا که کودک نیز مصداقی ازاین مفهوم عام بشمار می رود ، مشمول حکم قرار می گیرد .

حقوق کودک در اجتماع که طبق قانون اساسی تحقق آنها برعهدۀ دولت گذارده شده است عبارتند از: [20] 1- تعلیم وتربیت وآموزش علوم مختلف ، آداب وسنن ، تمدن وفرهنگ ، پرورش کودک نسبت به هویت ملی و تاریخ تمدن اجدادی و نیزارزش های اجتماعی(اصل سوم) که این ا مورازعهدۀ خانوادۀ کودک به تنهایی خارج است و دولت باید درانجام این امورمهم ، اقدامات مثبت و مشارکت کافی انجام دهد . تعلیم و تربیت کودک از پائین ترین سطح یعنی آموزش قبل ازدبستان تا سطح آموزش عالی باید بطوررایگان و بدون کوچکترین تبعیضی برای کودکان انجام شود (بند سوم ازاصل سوم و اصل سی ام) .

2- بهداشت کودکان و استفاده از خدمات پزشکی ، درمانی و مراقبت های ویژه برای همه شهروندان ازجمله کودکان (اصل بیست و نهم) که دولت موظف است ازطریق آموزش ، بهداشت فردی را به درجه مطلوب برساند و کودکان به دلیل آسیب پذیری باید دربرخورداری ازامکانات بهداشتی وتامین اجتماعی دراولویت قرارگیرند . اگرکودکان ازبهداشت و خدمات رفاهی به حد کافی برخوردارنباشند ، دچار سوء تغذیه یا بیماریها و معلولیت های مختلف قرارخواهند گرفت و ممکن است منجر به فوت آنها یا صدمات شدید جسمانی شود . تغذیه سالم ، واکسیناسیون به موقع کودکان و دسترسی به آب سالم و بهداشتی بسیار تاکید شده اند.

3- حق تفریح برای کودکان وپرورش درمحیط سالم که دولت موظف است جهت ترویج بهداشت و رفاه مادرو کودک کوشش نماید .

4- حق کار از مهمترین حقوق انسانی و اجتماعی هر فرد (اصل بیست و هشتم) ازجمله کودکان بشمار می رود . عدم توزیع عادلانه ثروت و برنامه ریزی صحیح اقتصادی و فقر ناشی از آن در جامعه، ازدست دادن سرپرست خانواده واینکه کودکان مجبور می شوند به خاطر امرار معاش خود و خانواده اشان روانه بازارکار شوند و متاسفانه ممکن است دراین بازارهای کاردچاربی عدالتی و انواع سوء استفاده های جسمی، جنسی و اقتصادی قرار گیرند ، از موانع اساسی تحقق حقوق کودکان در سراسر جهان و در ایران می باشند.

بنابراین دولت موظف است که ازکودکان درمقابل بهره کشی واستثمار اقتصادی واجتماعی درمحیط های کار، کارخانه ها و غیره حمایت نماید تا کودکان قبل ازرسیدن به حداقل سن کار به کارگماشته نشوند و یا به کارهای خطرناکی که رشد جسمی ، فکری و اخلاقی وسلامت وتربیت کودک را به خطر می اندازد ، مبادرت نکنند. [21] دولت ها موظفند که امکان کاریابی متناسب با کودک را فراهم آورند . همچنین درکنوانسیون بین المللی حمایت ازحقوق کودک مصوب 1989 مجمع عمومی سازمان ملل متحد حقوق ذیل برای کودکان تصریح شده است :

حق حیات کودک ( مادۀ 6 ) ، حق بهره مندی ازکانون خانواده ( مواد 2 و 30 ) ، حق داشتن هویت ملی وحقوق اجتماعی ( مواد 7 و8 ) ، حق آموزش وپرورش ( ماده 28 ) ، حق بهداشت ( ماده 24) ، حق بیمه و تامین اجتماعی ( ماده 26 ) و حق کار( ماده 32) .

بند د - حمایت از حق زندگی کودک قبل وبعد ازتولد [22]

درنظام حقوقی ایران ، حمایت ازحقوق کودک وحق حیات وی ازدوران بارداری مادر آغاز می‏شود و پس ازتولد کودک نیز ادامه می یابد . طبق مادۀ 957 قانون مدنی ایران « حمل ازحقوق مدنی متمتع می گردد مشروط براینکه زنده متولد شود » .این بند را طی دوقسمت جداگانه مورد بررسی قرارخواهیم داد . اول : حق حیات کودک قبل ازتولد و دوم : حق حیات کودک پس ازتولد .

اول - حق حیات کودک قبل ازتولد و دردوران جنینی

جنین ازوجود مادرتغذیه می کند و قبل ازتولد موجود مستقلی نیست به همین دلیل حتی اگر مبنای حق حیات را تولد کودک بدانیم ، برای سلامتی ورشد طبیعی کودک لازم است که اهمیت دوران بارداری مادر نیز مورد توجه قانونگذاران درسطح داخلی و بین المللی قراربگیرد .

1 - بهداشت مادران ومراقبت ازآنها دردوران بارداری

دراعلامیه جهانی حقوق بشر ( ماده چهارم ) ودرمیثاق بین المللی حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ( ماده دهم ، بند دوم ) ، اشاره شده است که مادران درمدت معقولی قبل و بعد از زایمان باید مورد حمایت خاصی قرارگیرند تا کودک درکمال سلامتی پرورش یابد .

طبق اصل بیست ویکم قانون اساسی ( بند دوم ) ، دولت موظف است که ازمادران به ویژه در دوران بارداری و حضانت فرزند حمایت نماید. [23] حمایت یک کلمه عام و کلی است و تمام جنبه های مختلف بهداشتی ، تغذیه ، بیمه ، تأمین اجتماعی و دیگر مصادیق حمایت را نیز شامل می شود .

2- ارائه گواهی پزشک مبنی بر صحت ازامراض مسری قبل ازعقد نکاح

برای پیشگیری از تاثیرات سوء جسمی و روانی که امراض مقاربتی برجنین ، قبل ازتولد برجای می گذارد ، مادۀ 1040 قانون مدنی مقرر می دارد : «هریک از طرفین برای انجام وصلت زناشویی می تواند ازطرف مقابل تقاضا کند که تصدیق طبیب به صحّت ازامراض مسری مهم ازقبیل سفلیس ، سوزاک و سل ارائه دهد » . کلمۀ ازقبیل در ماده فوق ، دیگرامراض و بیماری های مسری وتهدید کننده مانند ایدز را نیز که درسلامت کودک وحیات وی تاثیرات منفی می گذارد ، دربرمی گیرد .

3- الزامی بودن تزریق واکسن کزاز به بانوان قبل ازازدواج

همینطوربرای پیشگیری از عوارض ابتلاء به کزاز ، قانونگذار تزریق واکسن کزاز را برای زنان قبل ازعقد ازدواج الزامی نموده است . (قانون الزام بانوان به تزریق واکسن کزاز مصوب 23/1/136 ).

4- الزام پدر به پرداخت نفقه به مادردرمدت بارداری وی

ازدیگرتمهیدات قانونگذار ، وظیفه پدربه پرداخت نفقه و تامین مخارج مادر درمدت بارداری است . ماده 1109 قانون مدنی ایران مقرر می دارد : « .... مگردرصورت حمل ازشوهرخود که دراین صورت تا زمان وضع حمل ، حق نفقه خواهد داشت .»

5- الزام مادر به رعایت نگهداشتن مدت عدّه دردوران حاملگی تا زمان وضع حمل طفل

مادر دردوران حاملگی وظیفه دارد که درزمان طلاق ، فسخ نکاح ، بذل مدت و انقضای آن (درنکاح منقطع) و فوت ، مدت عده را تا زمان زایمان نگهدارد . به موجب ماده 1153 قانون مدنی « عده طلاق وفسخ نکاح وبذل مدت وانقضاء آن درمورد زن حامله تا وضع حمل است » ، زیرا زن درمدت عدّه حق ازدواج مجدد ندارد و بدین ترتیب سلامت کودک درمرحله جنینی نیز تأمین می گردد. [24]

6- حمایت ازحق حیات کودک درقوانین جزائی و مسئله سقط جنین

قانون ایران به پیروی از فقه و برای احترام به حق زندگی وحیات انسان ، سقط جنین را درزمره جرائم علیه اشخاص تلقی نموده و برای آن مجازات تعیین کرده است . درقانون مجازات اسلامی مصوب 2/3/1375 سه ماده به موضوع سقط جنین اختصاص یافته است و درموردی که شخص آگاهانه به وسیله « ضرب وجرح یا اذیت وآزار و یا دادن ادویه و یا وسایل دیگر موجب سقط جنین زن حامله شود ، علاوه بر پرداخت دیه به مجازات حبس نیز محکوم می شود » . بدیهی است ذکر عبارت « هرکس » پدرجنین یا شوهر زن را نیز در بر می گیرد( مواد 622 و 633 قانون مجازات اسلامی ) . قانونگذار برای افرادی که مسئولیت شغلی دارند ازجمله پزشک یا ماما یا داروفروش واشخاصی که به عنوان طبابت ، مامایی ، جراحی یا داروفروشی اقدام می کنند مجازات حبس و دیه را مقرر نموده است ، چه این اشخاص به عنوان مباشر و چه ازباب تسبیب اقدام نموده باشند (ماده 624 قانون مجازات اسلامی ) .

درتمام مراحل جنینی قبل ازمرحله دمیدن روح که به آن ولوج می گویند ، 5 مرحله وجود دارد که عبارتند از : نطفه ، علقه ، مضغه ، پیدایش استخوان ، رویش گوشت و تمام شدن استخوان بندی و درهرمرحله طبق مادۀ 487 قانون مجازات اسلامی میزان دیه مشخص شده است . در قانون مجازات اسلامی موارد ذیل، جرم محسوب شده وبرای هریک مجازاتی تعیین گردیده است : شرکت مادر درسقط جنین (ماده 489 ) ، تعدد جنین و مجازات دیه برای سقط هر جنین بطور جداگانه ( مادۀ 490 ) ، دیه اعضاء جنین وجراحات وارد بر آنها (مادۀ 491 ) وموارد سقط عمدی ، شبه عمد وخطای محض (مادۀ 492).

اگرسقط جنین بطورغیر عمد صورت گیرد نیز قانونگذار حکم به پرداخت دیه وحبس نموده است ازجمله سقط جنین دراثر بی احتیاطی یا عدم رعایت نظامات دولتی و یا عدم مهارت راننده یا متصدی وسیله موتوی ( مادۀ 715 قانون مجازات اسلامی ) و وضع حمل زن قبل ازموعد طبیعی( مادۀ 716 قانون مجازات اسلامی( دراثریکی ازموارد مذکور در ماده714 .

طبق نظرشورای نگهبان درمورد آئین نامه انتظامی پزشکی ( مورخ 19/11/1363 ) ، پس ازجان گرفتن یا ولوج روح ، سقط جنین برای حفظ جان مادر جایزنیست .

8- عدم اجرای مجازات اعدام ، رجم و شلاق دردوران بارداری ونفاس بخاطر حفظ حقوق کودک

درایام بارداری ونفاس زنان ، حدّ قتل یا رجم ( اعدام یا سنگسار ) اجرا نمی شود ، همچنین پس از وضع حمل درصورتیکه نوزاد کفیل نداشته باشد و بیم تلف شدن وی وجود داشته باشد ، حد جاری نمی شود . » ( مادۀ 91 قانون مجازات اسلامی مصوب 2/3/1375 ) .

همچنین اجرای حدّ شلاق یا جلد ، قصاص ومجازات شلاق تعزیری درمورد زن باردار یا شیرده تا زمان رفع بیم ضرر واحتمال خطربرای حمل یا نوزاد به تأخیر می افتد . (مواد 92 و 262 قانون مجازات اسلامی و مادۀ 288 قانون آئین دادرسی کیفری ) .ملاحظه می شودکه حمایت از حق کودک ، برحق الله و اجرای احکام الهی نیز مقدم شده است .

دوم - حمایت ازحق زندگی و دیگر حقوق کودک پس ازتولد

1- حق شیرخوارگی کودک

اولین حق کودک پس ازتولد ، حق شیرخوارگی یا رضاع است . کودک به محض تولد احتیاج به تغذیه دارد واگر تغذیه نشود ، حمایت وی درمعرض خطرقرارمی گیرد .

در مورد وظیفه شیردادن مادر که آیا این یک تکلیف برای مادر است یا مادر می تواند ازشیردادن به کودک خود امتناع نماید ، درقانون مدنی ایران به پیروی ازفقه ، حق حیات کودک دراولویت قرار گرفته است وطبق مادۀ 1176 قانون مدنی مادر مجبورنیست که به طفل خود شیردهد ، مگردرصورتی که تغذیه طفل به غیر شیرمادر ممکن نباشد .

درهمین مورد نیز قانونگذار ، قانون « ترویج تغذیه با شیرمادر وحمایت از مادران دردوران شیردهی» را درتاریخ 22/12/1374 تصویب نموده است و طبق ماده سوم آن قانون ، مرخصی زایمان تا سه فرزند برای مادرانی که فرزند خود را شیرمی دهند دربخش های دولتی و غیردولتی به مدت چهارماه در نظر گرفته شده است.

به موجب تبصره یک آن ماده ، مادران شیرده ، پس ازشروع به کارمجدد درصورت ادامه شیردهی می توانند حداکثر تا بیست ماهگی کودک ، روزانه یک ساعت ازمرخصی ( بدون کسرازمرخصی استحقاقی ) استفاده کنند و براساس تبصره دوم آن ، امنیت شغلی مادران پس از پایان مرخصی زایمان درحین شیردهی باید تأمین شود . همچنین طبق مادۀ چهارم قانون یاد شده ، « دستگاههای دولتی وسایر دستگاههایی که مشمول قانون کار نیستند موظف به ایجاد تسهیلات مناسب برای تغذیه شیر خوارگان با شیر مادر ، درجوار محل کار کارکنان زن می باشند .»

2- حقوق کودکان درقانون کارایران [25]

مواد 76 تا 79 قانون کار مصوب 2/7/1368 به مرخصی بارداری و زایمان کارگران زن وتأکید برامنیت شغلی آنها وحمایت مالی درایام مرخصی زایمان ، ممنوعیت کارخطرناک یا سخت دردوره بارداری و استفاده از فرجه شیردهی به مدت نیم ساعت پس از هرسه ساعت کار تا پایان دوران دوسالگی کودک و احتساب این مدت جزء ساعات کار و تکلیف کارفرما به ایجاد مراکزنگهداری کودکان ازقبیل شیرخوارگاه ، مهدکودک وغیره اختصاص یافته است .

3 - ربودن کودک یا رها کردن وی

قانون مجازات اسلامی (ماد 631 ) در موردی که فردی کودکی راکه قادر به محافظت ازخود نیست درمحلی خالی از سکنه رها کند ، مجازات تعیین نموده است . این اقدام اگرمنجر به صدمه یا فوت کودک شود ، علاوه برمجازات رهاکردن کودک درمحل متروک ، حسب مورد مجازات قصاص ، دیه یا ارش هم خواهد داشت . ( ارش یعنی تفاوت قیمت عضو سالم بدن یک فرد با همان عضو درحالت معلولیت یا صدمه دیده شده بنابرتشخیص پزشکی قانونی ) .

4- واکسینه شدن به موقع کودک

واکسینه شدن به موقع کودک وی را از ابتلاء به بیماری های خطرناک حفاظت نموده و به وی امکان می دهد بدون معلولیت هایی مانند فلج اطفال ازیک زندگی سالم بهره مند گردد .

وزارت بهداشت که متولی امر بهداشت می باشد با اجرای طرح های ایمن سازی ، واکسیناسیون همگانی ، تحت پوشش قراردادن زنان باردار و شیرده ، ترویج تغذیه با شیرمادر و غیره از سلامت کودک و زندگی بهتر حمایت می کند. [26]

5 - حق کودک برای داشتن نام ونام خانوادگی [27]

به موجب مادۀ دوازدهم قانون ثبت احوال ایران ، تولد هرطفل درایران باید به ثبت احوال و درخارج از کشور ایران به مأمورکنسولی ایران اطلاع داده شود .

درموردکودکان مشروع ، معمولاً پدرومادر تولد وی را اعلام می کنند (طبق مادۀ شانزدهم قانون ثبت احوال ) درموردکودکان نامشروع ، پدرعرفی وی مکلّف به اعلام تولد شده است [28] و اگر پدرعرفی بنابردلایلی امتناع نماید یا امکان اعلام نداشته باشد ، مادر می تواند اعلام کننده باشد . ( تبصره ماده شانزدهم قانون ثبت احوال ) .

درمورد کودکی که پدرومادر وی مشخص نیستند یا به اصطلاح مجهول الهویه اند ، وظیفه اعلام تولد برعهده متصدی یا نماینده مؤسسه ای می باشد که به آنجا سپرده شده است ( بند ششم ماده یادشده ) . هدف از مواد فوق آن بوده است که هیچ کودکی بدون هویت باقی نماند .

به موجب مادۀ بیست قانون ثبت احوال ، برای اطفال نباید نام های زننده و مستهجن یا نامتناسب با جنسیّت کودک ، عناوین یا القاب گذاشت .کودک باید دارای نام خانوادگی باشد که طبق ماده چهل ویکم قانون ثبت احوال ، همان نام خانوادگی پدر است . طبق ماده 997 قانون مدنی : « هرکس باید دارای نام خانوادگی باشد » . افراد فقط زمانی می توانند نام خانوادگی پدری خود را تغییر دهند که کبیرشده باشند و برای کودکان مجهول الهویه نیز ، یک نام خانوادگی فرضی تعیین می شود .

قانونگذار برای ماما یا پزشکی که موظف به صدورگواهی ولادت وارسال آن به سازمان ثبت احوال است به دلیل مسئولیت شغلی درصورتی که گواهی خلاف واقع صادر کند ، مجازات سنگین تر (حبس ) را پیش بینی نموده است (بند ج مادۀ چهل و نهم قانون ثبت احوال ) . سند ولادت اشخاص سند رسمی محسوب می شود .

همچنین قانونگذار برای کسانی که موظف به اعلام ولادت هستند علاوه بر الزام تکالیف مقرر ، جزای نقدی تعیین نموده و برای مأمورین ثبت که مکلف به ثبت ولادت هستند درصورت تأخیر یا تعلل ، پیگرد توسط دادگاههای اداری یا انتظامی طبق ضوابط را مقرر نموده است .

6- حق تحصیل تابعیت برای کودکان

طبق اصل چهل ویکم قانون اساسی ایران : « تابعیت کشورایران حق مسلم هرفرد ایرانی است ودولت نمی تواند ازهیچ ایرانی ، سلب تابعیت کند مگر به درخواست خود او یا درصورتی که به تابعیت کشور دیگری درآید . » به موجب ماده 976 قانون مدنی ایران ، طفل متولد از پدرایرانی (بند دوم) ، طفل متولد از پدرومادر غیرمعلوم درخاک ایران ( بند سوم ) ، طفل متولد از پدرومادر خارجی که یکی ازآنها درایران متولد شده اند به استثنای اطفال متولد از نمایندگان سیاسی و کنسولی خارجی ( بند چهارم ) و افرادی که ازپدرتبعه خارجی درایران متولد می شوند اما پس از رسیدن به هجده سالگی حداقل یک سال دیگر درایران اقامت کرده باشند ( بند پنجم) وتولد از اتباعی که مملکت متبوع آنها طفل متولد از اتباع ایران را تبعه خود می دانند ( مادۀ 978 قانون مدنی ) ایرانی محسوب می شوند . بنا بر این درواقع طبق قانون ایران ، اصل خون وتابعیت پدر اولویت دارد و به اطفال منتقل می شود و کودکان ایرانی متولد از مادرایرانی حتی اگر پدرشان خارجی باشد و درخارج ازایران نیز متولدشده باشند ، ایرانی محسوب نمی گردند.

در مورد سلب تابعیت طفل ایرانی درصورتی که پدرایرانی طفل تقاضای ترک تابعیت ایران را کتباً از وزارت امورخارجه نماید ، بیست و پنج سال تمام یا بیشتر داشته و خدمت سربازی خود را هم انجام داده باشد و هیأت وزرا با تقاضای او موافقت کنند واین پدرایرانی ، تابعیت ایران خود را رسماً ترک کند و از دست دهد ، فرزند یا فرزندان صغیر او نیز ( اینجا صغیرزیر هجده سال تمام محسوب می شود ) تابعیت ایرانی خود را به تبعیت از پدر ازدست می دهند . ( ماده 988 قانون مدنی ) .

اگرمادرطفل ، تابعیت ایران را ترک نماید وطفل فاقد پدروجد پدری باشد ، هیأت وزرا می توانند اجازه ترک تابعیت اطفال کمتر ازهجده سال را نیز به تبعیت از مادر وی صادرکنند (ماده 988 قانون مدنی). کودکان نمی توانند به تنهایی تقاضای ترک تابعیت ایران را کنند وطبق قانون مدنی ایران ، حداقل سن بیست و پنج سال تمام برای تقاضای ترک تابعیت ایران پذیرفته شده است .

7 - درمورد شناسایی والدین طفل

اول - تولد در دوران زوجیت واقع شده باشد

دراین صورت به موجب اماره فراش ، طفل ملحق به شوهر است مشروط بر این که ازتاریخ نزدیکی تا زمان تولد طفل کمتر ازشش ماه و بیشتر از ده ماه نگذشته باشد (ماد 1158 قانون مدنی ) .

دوم – تولد بعد از انحلال زوجیت

طفل متولد ازنکاح صحیح پس ازانحلال زوجیّت دو حالت دارد : اول آنکه مادر هنوز شوهرنکرده باشد و دوم آنکه مادرشوهر کرده باشد .

- 2-1- مادر هنوز شوهرنکرده باشد
- دراین صورت اگر ازتاریخ انحلال نکاح تا روز ولادت طفل بیش ازده ماه نگذشته باشد ، طفل ملحق به شوهراست مگر آن که ثابت شود ازتاریخ نزدیکی تا زمان ولادت کمتر ازشش ماه و بیش ازده ماه گذشته است (ماده 1159 قانون مدنی ) .
- 2-2 - مادرشوهرکرده باشد
- دراین صورت طفل به شوهری ملحق می شود که الحاق او به آن شوهر طبق مواد قانون مدنی ممکن باشد ، درصورتی که الحاق طفل به هردو شوهر ممکن باشد ، طفل ملحق به شوهردوم است مگرآنکه امارات قطعیه برخلاف آن دلالت کند (ماده 1160 قانون مدنی ) .

سوم- طفل متولد ازشبهه

اگر طفلی دراثر اشتباه و شبهه متولد شده باشد یعنی میان زن و مرد رابطه زناشویی نبوده باشد ولی به اشتباه تصور کنند که رابطه زناشویی ونکاح شرعی میان آنها وجود دارد ، دراین صورت طفل متولد ازاین رابطه ، طفل ناشی ازشبهه نامیده می شود و فقط به طرفی ملحق خواهدشد که دراشتباه بوده است واگرهردوطرف دراشتباه بوده باشند ، طفل ملحق به هردوخواهد بود (ماده 1165).

8- نفقۀ طفل پس ازتولد وی (سرپرستی مالی یا مادی کودک )

طبق مادۀ 1204 قانون مدنی نفقۀ اقارب که طفل هم جزء آنها محسوب می شود ، عبارت است از: مسکن ، لباس ، غذا و اثاث خانه آن هم به قدر رفع حاجت ، که بر عهده شوهر است ( و درمورد فرزندان به عهده پدر طفل می باشد ) . این ماده قابل انتقاد است زیرا طفل نیازهای دیگری نیزدارد و نادیده گرفتن آنها به آموزش وپرورش و استعدادهای کودک لطمه خواهد زد .

بر اساس ماده 1199 قانون مدنی نیز" نفقه اولاد برعهده پدر است. پس ازفوت پدریاعدم قدرت وی به انفاق به عهده اجداد پدری است با رعایت الاقرب . درصورت نبودن جدّ پدری یا عدم قدرت آنها به دادن نفقه ، نفقه با مادر است . هرگاه مادرهم زنده یا قادر به انفاق نباشد با رعایت الاقرب فالاقرب به عهده اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجب النفقه ... است ".

بند ه - حمایت معنوی ازکودک درمحیط خانواده

1- ولایت قهری پدروجدّ پدری برطفل

ولایت قهری طبق ماده 1180 و 1181 قانون مدنی برعهده پدروجدّ پدری ( ولی خاص) و یا ولی منصوب از طرف آنهاست ونوعی سلطه و اقتدار است که قانون به افراد یاد شده اعطا می نماید و فقط زمانی که طفل به سن کبر ورشد می رسد ، ازولایت خارج می شود (ماده 1193 قانون مدنی ) . متاسفانه ولایت مادر برای طفل در نظر گرفته نشده است.!

2- قیمومت طفل قیمومت نوعی سرپرستی طفل است و قیم ازطرف دادگاه برای تربیت طفل صغیر درصورتی که ولی خاص نداشته باشد( ماده 1218 قانون مدنی ) و اداره امورمالی وی (ماده 1235 همان قانون) تعیین می شود . قیم می تواند مادرطفل یا هرشخص دیگری باشد که صلاحیت سرپرستی طفل را داراست و تفاوتی نمی کند که با طفل قرابت داشته باشد یا خیر . اگر طفل صغیر ، مادر داشته باشد مادروی نسبت به دیگران برای قیمومت اولویت دارد .

3 - حضانت طفل

حضانت درلغت به معنی به زیربال و پر گرفتن ودردامن پروردن است که درحقوق ازآن به عنوان نگهداری طفل یاد می شود ونگهداری طفل اعم است از بکاربردن وسایل لازم برای بقاء ونموکودک و بهداشت جسمی وروحی طفل ، چرا که درهرسن کودک به یک نوع سرپرستی و مراقبت نیاز دارد که متناسب با طبیعت سن وی باشد .

طبق ماده 1168 قانون مدنی ،" نگهداری طفل هم حق وهم تکلیف ابوین است" . بر اساس تبصره اصلاحی ماده فوق درسال 1382 توسط مجلس شورای اسلامی ( ماده واحده 1169 ) ، حضانت اطفال اعم از دختروپسر تا هفت سالگی با مادراست و پس ازآن درصورت اختلاف و جدایی والدین ، با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه می باشد .

درمورد فوت یکی از ابوین ، حضانت فرزند با آن که زنده است خواهد بود ( ماده 1171 قانون مدنی ) . نگهداری طفل توسط پدر یامادر ، حضانت نامیده می شود اما برای نگهداری طفل توسط جدّ پدری ، قیم ، وصی ، جدّ مادری یا غیره اصطلاح ولایت یا قیمومت برحسب مورد بکار می رود .

حضانت فرزندان صغیر یا محجوری که پدرانشان به شهادت رسیده اند و یا فوت شده باشند ، با مادران آنها خواهد بود و هزینه متعارف زندگی این فرزندان چنانچه دارای اموال خودشان باشند دراختیار ولی شرعی خواهد بود. .

4- موارد سقوط ولایت

درصورت عدم لیاقت اداره اموال طفل یاخیانت ولی دراموال وحیف ومیل کردن آن ، یا عجزازاداره اموال به دلیل بیماری ، حجر ، کهولت (ماده 1184 قانون مدنی ) یا غیبت یا حبس ولی به هر علت (ماده 1187) و یا محجور شدن ولی قهری (ماده 1185 قانون مدنی ) ودرصورتی که دادگاه این امر را احراز نماید یک نفر امین به ولی منضم می شود (ماده 1184) و ولایت قانونی زمانی ساقط می گردد که طفل پدر وجدّ پدری داشته باشد اما یکی ازآنها محجور ویا به علتی ممنوع از تصرف دراموال وی شود (ماده 1182 قانون مدنی ) .

5- موارد سقوط حضانت

درموارد ذیل حق حضانت پدر یا مادری که مسئول نگهداری طفل خود هستند ، ساقط می شود:
- 1-5 - ابتلا به بیماری های روانی
- به موجب بند 3 ماده 1173 اصلاحی مصوب 11/8/1376 و ماده 1170 قانون مدنی ، ابتلا به بیماری های روانی خواه در مورد پدر یا مادراز علل سقوط حق حضانت بشمار می رود. البته قانونگذار در ماده 1170 قانون مدنی فقط جنون مادر را موجب سلب حق حضانت دانسته است! اما بنظر می رسد با توجه به فلسفه حکم مذکور و نیز تبصره ماده 1173 اصلاحی تفاوتی میان جنون مادر و پدر وجود ندارد.
- 2-5 - ازدواج مجدد مادرطفل
- بر اساس ماده 1170 قانون مدنی ازدواج مجدد مادرطفل از موارد سلب حضانت مادر در نظر گرفته شده است. البته این امرفقط درصورتی است که پدرطفل زنده باشد اما اگر پدرطفل فوت کرده یا غایب باشد ، حضانت مادرادامه می یابد .
- 3-5 - نداشتن صلاحیت اخلاقی ورفتاری وعدم مواظبت ازطفل
- طبق ماده 1173 قانون مدنی ، هر گاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادر ... صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد ، دراین صورت دادگاه می تواند به تقاضای اقربای طفل ، قیّم یا مدعی العلوم هرتصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند ، اتخاذ نماید .

مطابق با تبصره اصلاحی ماده فوق مصوب 11/8/1376 ، موارد ذیل به عنوان مواردعدم صلاحیت اخلاقی ورفتاری پدریا مادرطفل شناخته می شوند :

" 1- اعتیاد زیان آوربه الکل ، موادمخدر وقمار ، 2- اشتهاربه فساد اخلاق و فحشاء 3- ابتلا به بیماری های روانی با تشخیص پزشکی قانونی ، 4- سوء استفاده ازطفل یا اجبار او به ورود به مشاغل ضد اخلاقی مثل فساد ، فحشاء ، تکدی گری وقاچاق ، 5- تکرارضرب و جرح خارج ازحد متعارف ،

این موارد فوق ، تمثیلی بوده و قاضی می تواند باتوجه به شرایط واوضاع واحوال، موارد دیگری ازاین قبیل را هم ازمصادیق نداشتن صلاحیت اخلاقی بداند ."

فقدان سلامت جسمانی ، نداشتن توان مالی ، فوت یکی از ابوین که حضانت کودک را به عهده دارد ، سبب انتقال حق حضانت به والد زنده می شود (ماده 1171 قانون مدنی) .

6- موارد سقوط قیمومت ازطفل

درمواردی که قیم صفت امانت خود را ازدست بدهد ، دراداره اموال صغیر خیانت کند ویا مرتکب یکی از جرائم سرقت ، خیانت درامانت ، کلاهبرداری ، اختلاس ، هتک ناموس ، اعمال منافی عفت ، جنحه نسبت به اطفال ، ورشکستگی به تقصیر یا تقلب شود یا به حبس محکوم گردد یا عدم لیاقت و توانایی او دراداره اموال مولی علیه احراز شود ، ازسمت خود عزل می گردد (بندهای یک تا پنج ماده 1248 قانون مدنی) و درصورتی که مجنون و یا فاقد رشد گردد ازسمت قیمومت منعزل می شود (ماده 1249 قانون مدنی) .

بند و - برخی حمایت های مهم قانونی ازاطفال درقوانین مختلف

1- اگرمادری مرتکب جرمی شود ومشمول مجازات حبس گردد

طبق تبصره دوم ماده 77 آئین نامه قانونی و مقررات اجرایی سازمان زندانها ( مصوب 15/1/72) « زن زندانی می تواند طفل خود را تاسن دو سالگی تمام به همراه داشته باشد و رؤسای زندانها موظفند درهرزندان نسبت به جداسازی اطفال چهار تاشش ساله درمحل های مجزا ومهدکودکها ، اقدام و یا نسبت به انتقال اطفال آنها به مؤسسات نگهداری اطفال مبادرت نمایند » .

2- چنانچه کودک مرتکب جرمی شده و دادرسی درمرحله تحقیقات باشد

در این صورت اگر ضرورتی نیز به نگهداری وی نباشد ، با سپردن وثیقه به ولی یا سرپرست قانونی خود سپرده می شود ( مادۀ 224 قانون آئین دادرسی کیفری ) .

3- اگرشخصی ازتحویل کودکی که قانوناً به وی سپرده شده است ، امتناع نماید

در صورتی که امر فوق باعث جدایی کودک از والدین یا سرپرست قانونی وی نیز گردد ،شخص ممتنع ازنظرقانونی مرتکب جرم شده و به مجازات حبس از سه تا شش ماه یا به جزای نقدی ...محکوم خواهد شد( ماده 632 قانون مجازات اسلامی ) .

4- ممانعت ازملاقات پدریا مادر با طفل

اگرطفل تحت حضانت یکی ازابوین خود قرارداشته باشد ، برای آن دیگری ( پدریا مادروی ) حق ملاقات و تماس باطفل وجوددارد . تعیین زمان ومکان ملاقات وسایر جزئیات آن درصورت اختلاف میان پدرومادر با دادگاه است (ماده 1174 قانون مدنی) .

ه - ربودن اطفال ویا مخفی کردن آنها

بر اساس مادۀ 631 قانون مجازات اسلامی ، "هرکس طفلی را که تازه متولد شده است بدزدد یا مخفی کند یا به جای طفل دیگری یا متعلق به زن دیگری غیر از مادر طفل قلمداد نماید به شش ماه تا سه سال حبس محکوم خواهد شد ". به موجب مادۀ 621 همان قانون ، ربودن یا مخفی کردن کودکان کمتر ازپانزده سال برای اخاذی یا انتقام یا منظورهای مشابه ، دارای حداکثر مجازات تعیین شده برای ارتکاب این جرم است .

6- سوء استفاده ازکودک برای تکدی گری

مادۀ 713 قانون مجازات اسلامی مقرر می دارد" هرکس طفل صغیر یا غیررشیدی را وسیله تکدی قراردهد یا افرادی را به این امر بگمارد به سه ماه تا دوسال حبس و استرداد کلیۀ اموالی که ازطریق مذکور به دست آورده است محکوم خواهد شد."

7- سوء استفاده ازکودک برای روسپیگری

متأسفانه دراین مورد برای کودکان جرم انگاری خاص نشده است و تنها ماده 640 قانون مجازات اسلامی به عنوان یک حکم کلی و عام با این مضمون وجود دارد : " اشخاص ذیل به حبس از سه ماه تا یک سال وجزای نقدی ازیک میلیون و پانصدهزارریال تا شش میلیون ریال و تا 74 ضربه شلاق یا به یک یا دو مجازات مذکورمحکوم خواهند شد:

1- هرکس نوشته یا طرح ، گراور ، نقاشی ، تصاویر ، مطبوعات ، اعلانات ، علائم ، فیلم ، نوارسینما و یا بطورکلی هرچیز که عفت و اخلاق عمومی را جریحه دار نماید برای تجارت یا توزیع به نمایش ومعرض انظارعمومی گذارد یا بسازد یا برای تجارت و توزیع نگاه دارد. "

پورنوگرافی یا سوء استفاده از کودکان از طریق صور قبیحه مانند عکس ، اینترنت ، نشریات ، فیلم و غیره نیز از موارد خلاف عفت وجریحه دار نمودن اخلاق عمومی است که متأسفانه در قوانین داخلی کشور ما جرم انگاری خاص نشده است وبه دلیل زمینه‏های خاص سنتی ، فرهنگی و اعتقادات مذهبی جامعه هنوز به صورت یک تابو وامرممنوعه ای می‏باشد که به آن به عنوان یک معضل مهم اخلاقی ، فردی واجتماعی و یک موضوع ویژه قانونی توجه نشده است!

8- سوء استفاده ازکودکان برای فروش اعضای بدن آنها

طبق ماده269 قانون مجازات اسلامی در باب دوم تحت عنوان قصاص عضو ،"پس ازقطع عضو یا جرح آن به ویژه اگر عمدی باشد ، حکم قصاص تعیین شده است ". دراین مورد به موجب ماده یاد شده تفاوتی نمی کند که مجنی علیه کودک باشد یا بزرگسال و حمایت خاص و بیشتری نسبت به کودکان وجود ندارد.!

درقراردادهای بین المللی پاریس وژنو مصوب چهاردهم دی ماه 1310 وقرارداد بین المللی راجع به جلوگیری ازمعامله وفریب زنان بزرگسال مصوب یازدهم اکتبر1933 ( بیستم دی ماه 1313 ) درمورد جلوگیری از رفتارجنایت آمیز نسبت به کودکان وزنان ، درکنوانسیون جلوگیری از قاچاق اشخاص وبهره کشی از طریق روسپیگری مصوب 1998 لاهه راجع به جلوگیری ازاشاعه نشریات منافی عفت ومستهجن این موارد مطرح شده اند اما دولت جمهوری اسلامی ایران تاکنون به کنوانسیون بین المللی لاهه درمورد کودک ربایی مصوب بیست و پنجم اکتبر1980 ملحق نشده است !

9- عبور دادن کودکان بدون مجوز قانونی از مرز ایران

بر اساس قانون مجازات عبوردهندگان اشخاص غیرمجاز ازمرزهای کشور مصوب 14/7/1367 ، افرادی که اشخاص غیربالغ را ازمرزهای کشور بطورغیرمجاز عبوردهند ، به مجازات حبس سه تاپنج سال محکوم خواهند شد .

روش های اجرای کنترل مرزی ، توقیف گذرنامه وغیره برای جلوگیری از ربودن کودکان درمرزها توسط نیروی انتظامی اعمال می شود ودراین زمینه نیروی انتظامی با دبیرخانه اینترپول (پلیس بین الملل) نیز همکاری خواهد داشت .

10- حمایت ازکودکان درمقابل استثمار اقتصادی ، بیگاری واشتغال به مشاغل سخت وزیان آور [29]

قانون کارمصوب آبان 1369 ، حداقل سن برای کاررا پانزده سال تمام و اطمینان ازسلامت کودک در بدو استخدام با انجام آزمایش های پزشکی که هرساله باید تجدید شود تعیین کرده است . ساعات کارکارگرکمترازهجده سال تقلیل می یابد . کاردرشب وکاراضافی وکارهای سخت وزیان آور و حمل بار با دست بیش ازاندازه مجاز ممنوع است . استخدام افراد زیرهجده سال برای کارآموزی اشکالی ندارد اما به عنوان کارحرفه ای خاص تنها درصورتی مجاز است که برای سلامت جسمانی وروحی کودک مضرنباشد . محیط کاریا کارآموزی باید ایمنی داشته باشد . کارگر زیر هجده سال سال نباید بیش ازشش ساعت درروز ، کارآموزی یا کارکند و ازحمایت کامل قانون کار برخورداراست. [30]

به کارگرفتن افرادکمتر ازدوازده سال درکارگاههای فرشبافی طبق قانون مصوب 14/11/1374 ممنوع است و برای اینگونه کارفرمایان مجازات حبس تأدیبی ازشش ماه تا یکسال و تأدیه غرامت .... وجود خواهد داشت و درصورت تکرار، مجازات سه سال حبس تأدیبی وغرامت بالاتری تعیین می شود. [31]

11- به اعتیادکشاندن کودکان ویا سوء استفاده ازآنها درخرید وفروش یا توزیع موادمخدر [32]

متأسفانه در قوانین داخلی ایران دراین خصوص نیز قانون خاص ومجزایی وجود ندارد وجرم انگاری خاص نشده است .! اما قانون کلی و عام مبارزه با مواد مخدرمصوب 1377 بیان نموده است : "هرکس عالماً وعامداً به قصد تبدیل یا تولید موادمخدر مبادرت به ساخت ، خرید وفروش ، نگهداری ، حمل ، ورود ، صدور وعرضه مواد صنعتی ، شیمیائی ، مخدر ، روان گردان و ... نماید ، یا به نگهداری ، مصرف ، ورود ، خرید وفروش و صدورکدئین و متادون اقدام کند ، به مجازات های مقرر درمادۀ 5 این قانون محکوم خواهد شد ."

عبارت کلی هرکس در ماده فوق شامل کودکان نیز می شود اما اینجا نیز باید به سن مسئولیت کیفری کودک توجه گردد وجرم انگاری خاص صورت پذیرد که متأسفانه موردتوجه واقع نشده است و این امر یکی دیگر از کاستی های حمایت از حقوق کودکان در قوانین داخلی ایران می باشد! [33]

بند ز - حمایت ازکودکان دربرابر خشونت وسوء استفاده های جسمی ،جنسی، روحی و روانی درقوانین جزائی [34]

در بند های قبل حمایت از کودک درمقابل اشکال گوناگون خشونت در دوران جنینی و قبل از تولد به تفصیل مطرح شد . بر اساس قانون مجازات اسلامی هرنوع آسیب جسمانی که منجر به نقص عضو یا مجروح شدن کودک شود مشمول قصاص ودیه خواهد بود.

تنها استثناء قانونی که بسیار مورد انتقاد حقوق دانان ، مدافعان حقوق بشر وبه ویژه مدافعان حقوق کودک می‏باشد ، ماده 220 قانون مجازات اسلامی است که مقرر می دارد : «پدر یا جدّ پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمی شود و به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد .»

متاسفانه با وجود چنین ماده ای در قانون یاد شده که در موارد بسیاری نیز مورد سوء استفاده پدر یا جد پدری طفل قرار می گیرد، امنیت جانی و حق حیات طفل که به موجب تمامی اسناد بین المللی و منطقه ای حقوق بشر از مهمترین حقوق اولیه انسانی و بشری هر فرد بشمار می رود، نادیده گرفته شده است و ضرورت فوری اصلاح این ماده یا حذف آن بر حسب مورد کاملا احساس می گردد.

همچنین هرنوع آسیب وصدمه روحی به کودک وخشونت های کلامی ، روانی وتوهین آمیز که به حیثیت وشئون وی آسیب بزند ، مجازات حبس از دو تا شش ماه و تا 74 ضربه شلاق خواهد دا شت (ماده 619 قانون مجازات اسلامی) . هر گاه کسی به فرزند مشروع خود بگوید تو فرزند من نیستی و اگر به فرزند مشروع دیگری بگوید تو فرزند او نیستی به حدّ قذف یعنی هشتاد ضربه شلاق محکوم خواهد شد.( ماده 142 قانون مجازات اسلامی)

بند ح - نقد لایحه جرائم اطفال ونوجوانان مصوب بیست وپنجم آذر ماه1381

1- طبق مادۀ دوم این لایحه اطفال درصورت ارتکاب جرم ازمسئولیت کیفری مبرّی هستند و تربیت آنها با نظردادگاه به نحو مقرر درمواد آتی است . طبق تبصرۀ همین ماده نیز «منظورازطفل ، کسی است که به حدّ بلوغ شرعی نرسیده باشد » .

به نظر می رسد که قانونگذار درانشای این ماده به جهت تأثیرپذیری ازمنابع مختلف قانونگذاری دچارچالش وتضاد شده است . به اصطلاح درخود این ماده یک پارادکس و تضادی وجود دارد . یعنی ازیک سو درصدر ماده ، اطفال را مبری از مسئولیت کیفری می داند لیکن ازسویی دیگردرقسمت اخیرماده تربیت آنها را با نظردادگاه به نحو وروش مقرر درمواد آتی ( یعنی مواد 32 ، 33 و 35 که ضمانت اجراهای کیفری خاصی را برای افراد بالای سن بلوغ یعنی افراد نه تا هجده سال تعیین می نماید ) ، تبیین می کند .!

2- لازم به ذکراست که درنظام های حقوقی پیشرفته ، معیارمسئولیت کیفری برای افراد وخصوصاً کودکان ، تعیین حداقل وحداکثرسن برای دارا شدن مسئولیت است ولی درلایحۀ مذکور، معیارهای گوناگون ومتضادی برای مسئولیت کیفری ارائه شده است !

برای مثال درجایی که قانونگذاردرصدد معرفی افرادی می باشد که ازمسئولیت کیفری مبرّی هستند معیار بلوغ درقوانین شرعی واسلامی را ارائه می کند ، (هرچند که درقانون مدنی نیز بلوغ با معیارسن مشخص می شود ) و درجرایم مستوجب مجازات های تعزیری بازدارنده که ازمجازات های غیرثابت درنظام کیفری محسوب می شوند ، افراد بین نه تا هجده سال به عنوان افرادی که مسئولیت کیفری آنها نقصان یافته است ، ازسیاست های کیفری حمایتی وافتراقی ( جداگانه ) بهره مند می گردند .

اما درجرایمی که رسیدگی به آنها درصلاحیت دادگاه کیفری استان است (وغالب این جرائم مستوجب مجازات های ثابت هستند )، معیار مسئولیت کیفری ، رشد جزایی می باشد و درواقع قانونگذار دراینجا (ماده سی و پنجم لایحه یاد شده ) با پذیرش مسئولیت کیفری جهشی ، اعمال سیاست های حمایتی وافتراقی برای اطفال را مگردرصورت احراز عدم رشد جزایی کودک نادیده گرفته است. !

3- لازم به توضیح است ارجاع کودک به کارشناسی برای احراز واثبات رشد جزایی ، به موجب قانون به قاضی مربوطه اختیارداده شده است وجنبه تکلیفی و الزامی برای قاضی ندارد . ! بنابراین درصورت ارتکاب این جرائم توسط افراد زیر هجده سال ، دادگاه می تواند با احراز رشد جزایی ، آن طفل را مسئول کامل قلمداد نماید و وی را مشمول حقوق کیفری بزرگسالان بداند و درصورت عدم احرازرشد با اعمال برخی ازضمانت اجراهای خاص پیش بینی شده دراین قانون ، فرد زیر هجده سال را به عنوان فردی که مسئولیت نقصان یافته دارد ، مشمول سیاست های اصلاحی نماید .! اختیاری بودن احراز رشد جزایی مقرر درمادۀ سی و پنج این لایحه برای قاضی دادگاه ، تا حدّ زیادی اهداف اصلاحی ودرمانی دراین قانون را زیرسئوال می برد .

4- نکته مهم دیگرآنکه عبارت" رشد جزایی " برای اولین بار ازطریق این لایحه وارد قوانین کیفری ایران شده است درحالیکه برای احراز رشدجزایی نه دراین لایحه و نه درقوانین دیگر ، هیچ معیار وملاک خاصی وجود ندارد و این امر فقط با ارجاع کودک به کارشناس پزشکی قانونی ممکن است اثبات گردد و با عدم احراز رشد جزایی ، می توان کودک را ازتحمل مجازات های شدید رهانید .

5- مهمترین چالش موجود دراین لایحه آن است که افراد زیر هجده سال به عنوان کودک محسوب نشده اند ومعیارکودک بودن وطفل شناختن فرد ، همان سنّ بلوغ شرعی است . ! درحالیکه دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بین المللی حقوق کودک مجمع عمومی سازمان ملل متحد مصوب 1989 ( البته با ابرازحق شرط مبهم وکلی ازجمله حق شرط نسبت به سن کودک طبق موازین شرعی ) ملحق شده است .! در حالیکه براساس مادۀ یک کنوانسیون یادشده کلیۀ افراد زیرهجده سال ، کودک محسوب می‏شوند .

همچنین به موجب ماده سی و هفتم کنوانسیون فوق ، صدور واجرای حکم اعدام (به هرشکل که باشد) درمورد افراد زیرهجده سال ممنوع اعلام شده است و در واقع درحقوق بشر مربوط به کودکان ، باید اصل برجرم زدایی ازاطفال باشد و واکنش های اجتماعی درقبال کودکان باید جنبۀ اصلاحی ـ درمانی داشته باشد نه جنبۀ ارعابی و تزذیلی (خوارو خفیف کننده) .

6- نکتۀ مهم دیگرآنکه دراین لایحه ، واژه نوجوان چندین باربکاررفته اما متأسفانه تعریفی از آن ارایه نشده است. هرچند به صورت تلویحی ، طبق ماده سی و سوم لایحه می توان اینطوراستنباط کرد که مقصود ازنوجوان افراد بین پانزده تا هجده سال هستند و قانونگذار برای این افراد ضمانت اجراهای خاصی را قرار داده است .

7- مهمترین انتقادی که براین لایحه وارد است ، به مادۀ هفت لایحه مربوط می شود . دراین ماده ، مجازات مقررشده درمادۀ چهل ونهم قانون مجازات اسلامی به خاطر تنبیه کودک بیش ازحد متعارف حتی برای والدین کودک را (اگرچه آن ماده نیز خود دارای ابهام و اشکال می باشد وحد متعارف را تعیین نکرده است ) حذف وتصریح می نماید درصورتی که کودک آزاری توسط والدین طفل انجام شده باشد ، مجازاتی نسبت به آنها اعمال نخواهد شد!

این ماده نه تنها درجهت حمایت ازحقوق کوکان بخصوص دربرابر خشونت های خانگی وسوء استفاده های جنسی وجسمی وروحی ازآنها درداخل خانه که بیشتر ازتمام موارد دیگر صورت می گیرد وگزارش می شود ، نمی باشد بلکه با حذف مجازات کودک آزاری انجام شده توسط والدین اطفال که متأسفانه بیشترین ارقام کودک آزاری را نیز دربرمی گیرد ، درواقع دست والدین نابهنجار ، خشن ودارای بیماری های روانی واحیاناً معتاد به موادمخدر یا الکل یا دارای اختلالات عصبی و روانی را برای اعمال انواع خشونت ها نسبت به کودکان بی پناه درداخل خانه وتوسط آنها بازمی گذارد که این امر کاملاً غیرمنطقی و مغایر با حق کودکان برای برخورداری ازیک محیط خانگی امن و به دورازخشونت ، تشنّج وآزارمی باشد .

نتیجه گیری

درخصوص حمایت ازحقوق کودکان درقوانین داخلی ایران ، متأسفانه دربسیاری ازموارد هنوز جرم انگاری خاص انجام نشده است وقوانین خاصّ حمایتی ازحقوق کودک ازجمله درمورد حمایت از کودک دربرابر سوء استفاده ازوی برای قاچاق مواد مخدر و روان گردان و خریدو فروش و توزیع آن و نیز برای حمایت از حقوق کودکان درمقابل هرزه نگاری و پورنوگرافی ازکودکان و سوءاستفاده از آنها با انتشار صور قبیحه دراینترنت یا درفیلم ها و نوارهای مختلف ویدئویی یا کامپیوتری ودرمجلات و نشریات ، تنها یک قانون کلی وعام که برای تمام افراد (اعم از برزرگسال وکودک ) تدوین شده است ، وجود دارد و درمورد کودک بطورخاص وانحصاری با توجه به حساسیت موضوع و صغرسنّ کودک و نیاز وی به حمایت بیشتر ، هیچگونه قانون خاصی تدوین نشده است .! مثلاً برای جلوگیری از سوء استفاده کودکان درجهت فحشاء و روسپیگری فقط مادۀ 639 قانون مجازات اسلامی وجود دارد که عبارات آن نیز عام و کلّی است و با واژۀ « هرکس » آغاز می شود و اگر مجنی علیه این جرم و قربانی فحشاء و روسپیگری یک کودک باشد، هیچگونه تشدید مجازاتی برای مرتکب یا مرتکبان جرم در این ماده قانونی مقرر نشده است.

همچنین همین نقص قانونی درمورد به اعتیاد کشانیدن کودکان و سوء استفاده ازآنها در امر خرید ، فروش ، توزیع و نگهداری مواد مخدّر و روان گردان درقانون کلّی و عمومی مبارزه با مواد مخدّر مصوب 1377 به روشنی به چشم می خورد .

متأسفانه درقوانین داخلی ایران به خصوص قانون مربوط به حضانت ونگهداری طفل ، پائین بودن سنّ مسئولیت کیفری به خصوص برای دختران ( که همان سن بلوغ شرعی آنها مقرر در مادۀ 1210 قانون مدنی تعیین شده است ) ، پائین بودن حداقل سن ازدواج ، فرزندکشی و قتل فرزند توسط پدر وجدّ پدری ( مادۀ 220 قانون مجازات اسلامی ) بدون آنکه دارای مجازات قصاص برای مرتکب جرم باشد که ازمصادیق بارز خشونت قانونی علیه کودکان و نقض حقّ حیات وزندگی کودک می باشد که به عنوان بنیادی‏ترین و مهمترین حقوق آمرۀ بشر وازاصول اساسی حقوق بشری شناخته وحمایت شده درتمام اسناد بین المللی جهانی و منطقه ای حقوق بشر ازجمله اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب دهم دسامبر48 19 ، ماده ششم میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب شانزدهم دسامبر 1966 ،کنوانسیون بین المللی حقوق کودک مصوب 1989 ، اعلامیه جهانی حقوق کودک و .... به شمار رفته است . وعلیرغم آنکه درسال 1347 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی توسط دولت وقت ایران امضاء ودرسال 1354 توسط مجلس شورای ملی آن زمان بدون هیچگونه شرطی مورد تصویب واقع شده است ، تاکنون اصلاحات مهمی درزمینۀ حمایت مدنی و کیفری بیشتر ازحقوق کودکان به عنوان آسیب‏پذیرترین و شاید بی دفاع ترین قشر جامعه انجام نپذیرفته است وبه دلیل نقض حقوق کودکان یا دربرخی موارد اعدام کودکان زیر هجده سال که مغایر با مفاد مادۀ یک و مادۀ سی وهفتم کنوانسیون بین المللی حمایت از حقوق کودک و مادۀ شش میثاق یاد شده ( در مورد حق حیات کودک ) می باشد ، مکرراً مورد نظارت و باز خواست مراجع بین المللی حقوق بشر و یا گزارشگران ویژۀ سازمان ملل متحد قرارگرفته است. به امید آن روز که شاهد حمایت کامل ، قانونی و همه جانبه ازتمامی حقوق قانونی و انسانی کودکان درکشور عزیزمان ایران وبطورکلی درسراسر جهان باشیم .

منا بع و مآخذ

اول ـ کتابها

- 1- احمدیان ، آراسب ، و دیگران ، کودک ، حق ، بحران ، انتشارات نخبگان با همکاری مؤسسه غیر دولتی همیاران (غدا ) ، چاپ اول ، تهران ، بهار 1386 .
- 2- امیرارجمند، اردشیر، مجموعه اسناد بین المللی حقوق بشر، جلد اول( اسناد جهانی ) وجلد دوم ( اسناد منطقه ای )، انتشارات کرسی حقوق بشر ، صلح و دموکراسی یونسکو، مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه شهید بهشتی ،چاپ دوم تهران ، 1386 .
- 3- حقایق اساسی در باره سازمان ملل متحد ، مترجم علی ایثاری کسمایی ، انتشارات مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد ، تهران ، 1384
- 4- صفایی ، احمد ، اجلاس جهانی کودک ، تلاشی بین المللی برای احیای حقوق کودک ، انتشارات اطلاعات ، چاپ اول ، تهران 1369 .
- 5- عبادی ، شیرین ، حقوق کودک و نگاهی به مسائل حقوق کودکان درایران ، انتشارات روشنگران، چاپ سوم ـ تهران ، پائیز 1371 .
- 6- عراقی ، عزت الله ، حقوق بین الملل کار ، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، آبان 1376 .
- 7- کودک ونوجوان درآئینه قوانین ، به کوشش سازمان اسلامی بین المللی دفاع از حقوق کودکان ، انشتارات سمپاد ، تهران ، 1385 .
- 8- کودکان درکانون توجه (60 سال فعالیت یونیسف درایران ) ، ترجمه داریوش قمری ، انتشارات یونیسف درایران ، تهران ، 1385 .
- 9- گزارش کارشناس مستقل برای مطالعه سازمان ملل متحد در زمینه خشونت علیه کودکان ، تهیه نسخه فارسی توسط دفتر صندوق کودکان سازمان ملل متحد در ایران (یونیسف) ، تهران ،موسسه انتشارات امیر کبیر .
- 10-گزیده ای از مهمترین اسناد بین المللی حقوق بشر ، انتشارات مرکز مطالعات حقوق بشر دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران و برنامه عمران سازمان ملل متحد ، تهران ،1382 .
- 11- مجموعه مقالات همایش حقوق کودک ، انتشارات مرکز مطالعات حقوق بشر دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ، تهران ، 1386 .
- 12 -مدنی (قهفرخی ) ، سعید ، کودک آزاری درایران ، انتشارات اکنون ، چاپ اول ، تهران،1383 .
- 13 -مهرپور ، حسین ، حقوق بشر دراسناد بین المللی و موضع جمهوری اسلامی ایران ، انتشارات اطلاعات ، تهران ، 1374 .
- 14- همایش بین المللی موادمخدر در زمینه مسائل قضایی ، انتشارات دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر، دفتر ریاست جمهوری ، تهران ، آذرماه 1379 .

دوم ـ مقالات

- 1 - ارفع نیا ، بهشید ، « تایعیت اطفال متولد در ایران از مادران ایرانی » ، مجموعه مقالات همایش حقوق کودک ، انتشارات مرکزمطالعات حقوق بشر دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران،تهران ، 1386، صص 186- 17 .
- 2- عباچی ، مریم ، « پیشگیری از بزهکاری و بزه دیدگی کودکان » ، مجله حقوقی ـ قضایی دادگستری ، شماره 46 ، سال 1383 .
- 3- قراچورلو ، رُزا ، « بررسی چالش های قانونی کودک آزاری جنسی درایران » ، مجله کانون وکلای دادگستری مرکز ، دوره جدید شماره 22 ، شماره پیاپی 191 ، زمستان 1384 ، صص 183 تا 197 .
- 4- قراچورلو ، رُزا ، « وضعیت کودکان کار وخیابان درایران » ، نشریه وکالت ، شمارۀ 34-33 ، آبان 1386، صص 12 تا 17 .
- 5- قراچورلو ، رُزا ،« حقوق کودک درقوانین ایران » ، نشریه داخلی مؤسسه غیردولتی زنان وکودکان رهیاب ، سال دوم ، شماره سوم ، تهران ، تابستان 1386 .
- 6- قوامی ، منوچهر ،« فرزند خواندگی » ، مجله دادگستر ، سال سوم ، شماره شانزدهم ، صص 56 -59 .

سوم ـ اسناد

الف ـ اسناد داخلــی
- 1- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب 4/8/1358 و اصلاحات آن مورخ 6/5/1368 ، (اصول نوزدهم ، بیستم ، بیست و یکم) .
- 2- قانون مدنی ، مصوب 18/2/ 1307(با اصلاحات بعدی ) (مواد 988 – 1006- 1041- 1192- 1173-1174- 1199- 1210- 1248- 1249-) .
- 3- قانون مجازات اسلامی مصوب 2/3/1375 مجمع تشخیص مصلحت نظام ، (مواد 22- 49- 63- 64- 82- 83- 112- 135- 142- 220- 487- 491- 578- 619- 622- 623- 624- 639- 646-713 ) .
- 4- قانون آئین دادرسی کیفری ، (مواد 24- 33- 69- 127- 132- 134- 143- 185- 186- 219 تا 232) .
- 5- قانون استخدام کشوری مصوب 31/3/1345 ، (مواد 26 و27 ) .
- 6- قانون حمایت ازخانواده مصوب 15/11/1353 .
- 7- قانون حمایت ازکودکان بی سرپرست مصوب 24/12/1353 و آئین نامه اجرایی قانون تأمین زنان وکودکان بی سرپرست مصوب 11/5/1374 هیأت وزیران .
- 8- قانون ثبت احوال مصوب 1355 .
- 9- لایحه قانونی راجع به تشکیل سازمان بهزیستی کشور مصوب 24/3/1359 .
- 10- قانون راجع به حذف نیمه وقت بانوان مصوب 10/9/1362 .
- 11- ماده واحده قانون واگذاری حق حضانت فرزندان صغیریا محجور به مادران آنها مصوب6/5/1364 .
- 12- قانون اهداف ووظایف آموزش و پرورش مصوب 25/11/1366 .
- 13- قانون الزام بانوان به تزریق واکسن کزاز مصوب 23/1/1367 .
- 14- قانون تأمین وسایل وامکانات تحصیل افراد ونوجوانان ایرانی مصوب 19/6/1376 .
- 15- قانون مجازات عبوردهندگان اشخاص غیرمجاز از مرزهای کشور مصوب 14/7/1367 .
- 16- قانون کارمصوب 2/7/1368 و تائید شده توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام به تاریخ 29/8/1369 ، (مواد 76 به بعد ) .
- 17- قانون برنامه اول توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ، مصوب 11/11/1368، اهداف کلی، بند ششم .
- 18- آیین نامه قانونی ومقررات اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور ، مصوب 15/1/137 .
- 19- قانون « نحوه مجازات اشخاصی که درامور سمعی وبصری فعالیت های غیرمجاز می نمایند » ، مصوب 24/11/1372 .
- 20- قانون ترویج تغذیه با شیرمادر و حمایت از مادران دردوران شیردهی مصوب 22/6/1374 .
- 21- قانون تشدید مجازات و به کارگماردن اطفال کمتر ازدوازده سال درکارگاههای فرش بافی مصوب 4/11/1374 و ماده واحده آن .
- 22- قانون حمایت از کودکان ونوجوانان مصوب 25/9/1381 .

ب ـ اسناد بین المللی جهانی و منطقه ای

1- ب- اسناد جهانی ( به ترتیب تاریخ تصویب )
- 1- کنوانسیون بین المللی پاریس و ژنو راجع به جلوگیری از رفتار خشونت آمیز نسبت به زنان وکودکان مصوب 1931 .
- 2 – کنوانسیون بین المللی راجع به جلوگیری از معامله زنان بزرگسال و کودکان ، مصوب یازدهم اکتبر 1933 .
- 3– کنوانسیون بین المللی جلوگیری از نسل زدایی یا نسل کشی ( ژنوساید ) ، مصوب نهم دسامبر 1948 سازمان ملل متحد ، ( بند های چهارم و پنجم از ماده دوم به ترتیب راجع به" اقداماتی که به منظور جلوگیری از توالد و تناسل انجام می گیرد" و" انتقال اجباری اطفال از یک گروه به گروهی دیگر ) .
- 4- اعلامیه جهانی حقوق بشر ، دهم دسامبر 1948 ، مصوب کمیسیون حقوق بشرسابق سازمان ملل متحد
- 5 -کنوانسیون بین المللی جلوگیری از قاچاق اشخاص و بهره کشی ازطریق روسپیگری مصوب 1949.
- 6- اعلامیه جهانی حقوق کودک ، مصوب بیستم نوامبر 1959 .
- 7- میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی ومیثاق بین المللی حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ، هردو مصوب شانزدهم دسامبر 1966 ، مجمع عمومی سازمان ملل متحد .
- 8– مقاوله نامه شماره 138 سازمان بین المللی کار ، مصوب بیست و ششم ژوئن 1973 راجع به " تعیین حداقل سن کار کودکان و حداقل سن اشتغال برای مشاغل سخت و زیان آور".
- 9-کنوانسیون بین المللی لاهه درمورد جنبه های مدنی کودک ربایی بین المللی مصوب بیست و پنجم اکتبر 1980 مجمع عمومی سازمان ملل متحد .
- 10- کنوانسیون بین المللی حقوق کودک مصوب بیستم نوامبر 1989 و پروتکل الحاقی به آن مصوب سال 2000 در مورد فروش کودکان ، فحشاء و پورنوگرافی یا هرزه نگاری آنها.
- 11- کنوانسیون مقابله با سوء استفاده جنسی تجاری (گردشگری یا توریسم جنسی ) از کودکان ، مصوب 1996 در استکهلم سوئد ، در اولین کنگره جهانی .
- 12– اساسنامه دیوان کیفری بین المللی ، مصوب هفدهم ژوئن 1998 دررم ایتالیا .
- 13 – مقاوله نامه شماره 182 سازمان بین المللی کار، مصوب 1999 در خصوص" بدترین اشکال کار سخت و زیان آورکودکان " .
- 14– کنوانسیون بین المللی پالرمو و پروتکل الحاقی به آن مصوب سال 2000 راجع به" پیشگیری، سرکوب و مجازات قاچاق اشخاص به ویژه زنان و کودکان ".
- 15 – کنوانسیون بین المللی یوکوهاما ، مصوب بیستم دسامبر 2001 در دومین کنگره جهانی مقابله با گردشگری یا توریسم جنسی کودکان .
- 16 – اعلامیه بین المللی بلفاست ، مصوب اول سپتامبر 2006 ، دستاورد هفدهمین کنگره جهانی در بلفاست واقع در ایرلند شمالی ، در مورد ممنوعیت انواع خشونت علیه کودکان و استثمار اقتصادی آنها .

2-ب – اسناد منطقه ای
- 1 - کنوانسیون اروپایی حقوق بشر ، مصوب چهارم نوامبر 1950 رم ، لازم الاجرا از سوم سپتامبر 1953 .( ماده دوم :حق حیات و ماده چهاردهم : ممنوعیت تبعیض ) .
- 2 – کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر ، مصوب بیست و دوم نوامبر 1969 سن خوزه – کاستاریکا ، لازم الاجرا از هجدهم ژوئیه 1978 ، ( ماده چهارم : حق حیات و ممنوعیت مجازات اعدام افراد زیر هجده سال و ماده نوزدهم : حقوق کودک ) .
- 3 – منشور آفریقایی حقوق بشر و مردم ، مصوب بیست و هفتم ژوئن 1981 در نایروبی کنیا توسط کشور های عضو سازمان وحدت آفریقا . ( ماده دوم : ممنوعیت تبعیض و ماده هجدهم : وظیفه دولت برای تضمین حمایت از حقوق زنان و کودکان و ماده بیست : حق حیات ) .
- 4– اعلامیه اسلامی حقوق بشر ( اعلامیه قاهره ) ، پنجم آگوست 1990، ( ماده 7 : حفاظت از کودکان در دوران طفولیت ) .
- 5– کنفرانس بین المللی جمعیت و توسعه ، پنجم تا سیزدهم سپتامبر 1994 در قاهره ، با موضوع ممنوعیت قاچاق کودکان و استفاده از آنها در فحشا ء و پورنوگرافی .
- 6 - کنوانسیون منطقه ای شورای اروپا مصوب 2005 در مورد مبارزه با قاچاق انسان.

چهارم ـ نشریه ها وگزارش های خبری

- 1- اِشراق ، هفته نامه اجتماعی ، فرهنگی وسیاسی ، مورخ دوشنبه 31 اردیبشهت 1386 ، ویژه نامه حقوق کودک درایران و ممنوعیت خشونت علیه کودکان .
- 2- تعالی حقوق ، ماهنامه آموزشی ـ خبری دادگستری استان خوزستان ـ سال دوم ـ فروردین و اردیبهشت 1386 ، ( ویژه نامه حقوق اطفال و نوجوانان ) .
- 3- خبرنامه داخلی انجمن حمایت از حقوق کودک ، شمارۀ پانزدهم ، انتشارات انجمن حمایت از حقوق کودک ، تهران .
- 4- دادگستر ( مجله حقوقی ) ، سال سوم ، شماره شانزدهم ، صص 56- 59 .
- 5- رهیاب ، نشریه داخلی مؤسسه غیردولتی زنان وکودکان رهیاب ، سال دوم ، شمارۀ سوم ، تهران ، تابستان 1386 .
- 6- مجله زنان ، ماهنامه اجتماعی زنان ، سال شانزدهم ، شمارۀ 149 ، تهران ، مهر 1386 ، صفحات 95 و 96 ،" گزارش خبری همایش حقوق کودک درایران" برگزارشده توسط انجمن حمایت ازحقوق کودک درحسینیه ارشاد به تاریخ مهرماه 1386 .
- 7- مجله زنان ، ماهنامه اجتماعی زنان ، سال شانزدهم ، شماره 151 ، تهران ، آذرماه 1386 ، صفحۀ 99 " خانواده ، بیشترین کودک آزاری ، گزارش خبری".
- 8 - مجله کانون وکلای دادگستری مرکز ، دوره جدید شماره 22 ، شماره پیاپی 191 ، زمستان 1384 ، صص 183 تا 197 .
- 9 - نشریه وکالت ، شمارۀ 34-33 ، آبان 1386، صص 12 تا 17 .

پانوشت:

[1] The Principle of Non Discrimination

[2] منشور سازمان ملل متحد مصوب 1945 ، مقدمه و بند سوم از مادۀ یک .

[3] اعلامیۀ جهانی حقوق بشرمصوب دهم دسامبر 1948 کمیسیون حقوق بشرسابق سازمان ملل متحد ، مادۀ یک .

[4] اعلامیۀ بیستم نوامبر 1959 مجمع عمومی سازمان ملل متحد درموردحقوق کودکان که طی قطعنامۀ شمارۀ 1386 مجمع عمومی به اتفاق آرا مورد تصویب قرار گرفته است به صراحت بیان می دارد : " بشر مدیون و متعهد است که بهترین را به کودک اعطاء نماید ."

Humankind owes the Child the Best it Has to Give."

[5] منظوردومیثاق بین¬المللی حقوق مدنی وسیاسی وحقوق اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، هردو مصوب شانزدهم دسامبر 1966 کمیسیون حقوق بشر سابق سازمان ملل متحد می باشد که دولت وقت ایران درتاریخ7/3/1354 با تصویب مجلس شورای ملی آن زمان به هردومیثاق ملحق گردید .

[6] کنوانسیون بین المللی حقوق کودک مصوب بیستم نوامبر 1989 که طی قطعنامۀ شمارۀ 25/44 توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید و ازتاریخ دوم سپتامبر 1990 بعد ازتصویب بیست کشور ، مفاد آن لازم الاجرا گردید .

[7] ماده یک کنوانسیون فوق به عدم تبعیض میان کودکان تاکید می نماید .

[8] ماده دوم کنوانسیون یاد شده .

[9] پیشین .

[10] Jus Gogens : ( لاتین) Peremptory Norm : ( انگلیسی)

به معنای قاعده آمره ، بنیادین و الزام آور که طبق ماده پنجاه و سوم کنوانسیون حقوق معاهدات 1969 وین ، دولتها درهیچ زمان نمی توانند ازرعایت و اجرای آن تخطّی و عدول نمایند و بطور مطلق درتمام مکان ها و زمان ها ، لازم الاجرا برای همه کشورها و عام الشمول ( Erga omnes) می باشد.

[11] ماده 1210 قانون مدنی.

[12] ماده 907 قانون مدنی.

[13] ماده 300 قانون مجازات اسلامی.

[14] ماده 1168 قانون مدنی.

[15] تبصره اصلاحی بر ماده 1168 قانون مدنی ( اصلاح قانون مربوط به حضانت کودک پس از جدایی والدین ، ماده 1169 قانون مدنی ).

[16] The Best Interest of child .

[17] مادۀ دوم کنوانسیون بین المللی حقوق کودک مصوب 1989 مجمع عمومی سازمان ملل متحد .

[18] به موجب رأی وحدت رویه شماره 617 مورخ 3/4/1376 برمبنای نظرات امام خمینی (ره ) ، درکتاب « موازین قضایی ازدیدگاه امام خمینی » درمورد فرزندان نامشروع ، وظیفه پدرعرفی می¬باشد که برای این فرزند ، شناسنامه بگیرد و ولادت وی را دراداره ثبت احوال به ثبت برساند .

[19] به موجب مادۀ چهارم کنوانسیون بین المللی حقوق کودک ، « دولت های عضو متعهد می¬شوند که برای حقوقی که دراین کنوانسیون به رسمیت شناخته شده است ، کلیه اقدامات مناسب قانونی ، اجرایی و ... را درصورت لزوم درچارچوب همکاری بین¬المللی به عمل آورند .»

[20] برای مطالعه بیشتر درمورد وظایف دولتها درقبال حمایت ازحقوق کودکان رجوع کنید به :

مقالۀ" مطالعه وظایف دولت ها در تأمین و حمایت از حقوق کودک " ، یونیسف ، سمیناراول بچه ها ، انجمن ملی حمایت از حقوق کودک ، آبان ماه 1376 .

[21] مقاوله نامه شماره 182 سازمان بین المللی کار ، مصوب 1999 که دولت جمهوری اسلامی ایران نیز در سال 2002 (1381) به آن ملحق شده است.

[22] حق زندگی یا حیات مهمترین حق بنیادین هرفرد انسانی است که به موجب اسناد بین¬المللی جهانی و منطقه ای حقوق بشر مورد تاکید وحمایت قرارگرفته است . ماده سوم اعلامیه جهانی حقوق بشر ، مادۀ ششم میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی به اهمیت حق ذاتی حیات هرفرد و ماده شش کنوانسیون بین المللی حقوق کودک به حق ذاتی حیات کودک و ماده سی و هفتم آن به ممنوعیت اعدام افراد زیر هجده سال تصریح نموده اند .

[23] اصل بیست و یکم قانون اساسی ( بند دوم ) ، دولت را موظف به « حمایت مادران به ویژه در دوران بارداری و حضانت فرزند ... می نماید . »

[24] به موجب ماده 1154 قانون مدنی : « عده وفات چه دردائم چه در منقطع درهرحال چهارماه و ده روز است مگراینکه زن حامله باشد که دراین صورت عده وفات تا موقع وضع حمل است .... »

[25] قانون کارایران درتاریخ 2/7/1368 به تصویب مجلس شورای اسلامی وسپس در 29/8/1369 به تأیید مجمع تشخیص مصلحت نظام رسید .

[26] قانون برنامه اول توسعه اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب 11/11/1368 ، اهداف کلی ، بند ششم .

[27] در اصل سوم اعلامیه جهانی حقوق کودک مصوب بیستم نوامبر 1959 و ماده بیست و چهارم میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی مصوب شانزدهم دسامبر 1966 نیزبرحق کودکان برای داشتن نام و نام خانوادگی و ثبت ولادت آنها تأکید شده است .

[28] زیرنویس شمارۀ هجدهم .

[29] مادۀ سی ودوم کنوانسیون بین المللی حقوق کودک نیز دولتهای عضو کنوانسیون را برای حمایت بیشتر ازکودکان دربرابر استثمار اقتصادی وکارهای سخت و زیان آور مورد حمایت قرارمی دهد .

[30] مواد 79 تا 84 قانون کار ایران مصوب 1369 .

[31] قانون تشدید مجازات و به کارگماردن اطفال کمترازدوازده سال درکارگاههای فرش بافی مصوب 14/11/1374 . ماده واحد آن .

[32] مادۀ سی وسوم کنوانسیون بین¬المللی حمایت ازحقوق کودک نیز دولت های عضو را ملزم می‏داند تا همه اقدامات لازم ازجمله اقدامات قانونی ، اجرایی ، اجتماعی و آموزشی را به عمل آورند تاکودکان را دربرابر استفاده ازداروهای مخدر و مواد روان گردان محافظت کنند .

[33] درمورد تشدید مجازات مرتکبین جرائم مواد مخدر ، قوانین ذیل بطورکلی وعام (ونه با حمایت خاص نسبت به کودکان ) درقوانین داخلی ایران وجود دارد :
- لایحه قانونی تشدید مجازات مرتکبین جرائم مواد مخدر واقدامات تأمینی و تربیتی به منظورمداوا و اشتغال به کار معتادین مصوب 19/3/1359 .
- قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام درتاریخ 3/8/1367 و آئین نامه اجرایی آن .
- قانون اصلاح مبارزه با مواد مخدر والحاق موادی به آن مصوب 26/5/1377 وآئین نامه اجرایی آن.

[34] مواد 34 تا 37 کنوانسیون بین المللی حقوق کودک ، دولتهای عضو را ملزم می داند تا ازکودکان دربرابر تمامی اشکال بهره کشی ، شکنجه و سوءاستفاده های جسمی یا جنسی ومجازاتهای بی رحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز حمایت نماید .

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

رجوع به مطالب مشابه