بازگشت به صفحه اول

 

 
 

دانشگاه همچنان زیر فشار

بازجویی های طولانی؛ سلول های انفرادی

آرش بهمنی

arashbahmani(at)gmail.com

یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۸

روز: هفته جاری، با خبر  ملاقات دو تن از اعضای دفتر تحکیم با خانواده هایشان و صدور حکم برای یکی دیگر از اعضای این تشکل دانشجویی آغاز شد.

مهدی عربشاهی، دبیر تشکیلات دفتر تحکیم، که در روز عاشورا بازداشت شده بود، پس از حدود دو ماه بی خبری، ملاقات کوتاهی با خانواده خود داشت. وی که در این مدت در سلول انفرادی بوده، اکنون به بند عمومی منتقل شده است. گرچه برخی خبرها حکایت از هم بند بودن مهدی عربشاهی با مرتضی سیمیاری داشت، اما پیگیری های خبرنگار "روز" حکایت از آن دارد که مرتضی سیمیاری همچنان در سلول انفرادی بند اطلاعات سپاه نگهداری می‌شود.

از سوی دیگر روابط عمومی دادستانی انقلاب تهران اعلام کرده مرتضی سیمیاری، که در تاریخ ۱۴ دی ماه بازداشت شده بود و هم‌ اکنون در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می‌برد به تحمل ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

یک سال تبلیغ علیه نظام و ۵ سال تبانی و تجمع برای اقدام علیه امنیت ملی ۶ سال حبس تعزیری وی را تشکیل می‌دهد.

لازم به ذکر است که در تاریخ ۱۰ بهمن ماه، سیمیاری به همراه ۵ نفر دیگر در دادگاهی که برای متهمان "حوادث عاشورا" در نظر گرفته بود شرکت کرده بود.

همچنین دادستان تهران اعلام کرده است که طی روزهای گذشته شخصا در بازجویی بهاره هدایت حضور داشته و ۱۶ مورد اتهامی به او تفهیم شده است. برخی از موارد اتهامی بهاره هدایت که جعفری دولت آبادی آنها را "خیلی سنگین" اعلام کرده، عبارتند از: "تبلیغ و سیاه نمایی علیه نظام، شرکت فعال در تجمعات بعد از انتخابات، مصاحبه و خبر رسانی با خبرگزاری های بیگانه، توهین به رهبری، توهین به رئیس جمهور، تبانی و تجمع و اقدام علیه امنیت ملی".

بهاره  هدایت تمامی این اتهامات را رد کرده و در مقابل فشارها برای اخذ اعتراف و مصاحبه مقاوت کرده است. رد اعتراف و انجام مصاحبه از سوی این فعال دانشجویی و حقوق زنان با تهدید بازجویان روبه رو شده است.بازجویی از بهاره هدایت تمام نشده و وی همچنان در بازجوییها تحت فشار قرار دارد. وی همچنان در بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری میشود. بهاره هدایت در تاریخ ۱۰ دی ماه بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

میلاد اسدی، دیگر عضو دربند شورای مرکزی دفتر تحکیم نیز سرانجام موفق به ملاقات با خانواده خود شد. خانواده‌ی این دانشجوی دانشگاه خواجه‌نصیر و عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت که از نهم آذر ماه در بازداشت به سر می‌برد توانستند در زندان اوین با فرزندشان به صورت حضوری ملاقات داشته باشند. گفته می شود اسدی در یکی از سلول‌های بند ۲۴۰ زندان اوین به سر می‌برد.

همچنین یکی از اعضای خانواده امین نظری، دبیر واحد حقوق بشر دفتر تحکیم، در گفت و گو با "روز" از نگرانی ها درباره سلامت حال این فعال دانشجویی خبر داد.

وی گفت: "امین بعد از ظهر روز 22 بهمن بازداشت شده است. در این مدت تنها خبری که از وی به ما رسیده، نگهداری اش در زندان اوین است."

وی افزود: "با توجه به وضعیت جسمی امین، ما به شدت نگران سلامتی حال او هستیم. نهادهای قانونی مرتبط نیز هیچ پاسخ روشنی درباره وضعیت امین به ما نمی دهند."

گفتنی است امین نظری در حالی که برای جراحی آخرین مهره کمر خود به درمانگاه می رفت توسط پلیس دستگیر و به زندان اوين منتقل شد.

شاهدان عيني از وخامت حال اين فعال داشجويي حکايت مي کنند. به گفته اين شاهدان، وضعيت جسماني امين نظري به دليل وجود عفونت شديد بسيار وخيم بوده و به مراقبتهاي ويژه بهداشتي و درماني در خارج از زندان نيازمند است.

امين نظري در تابستان امسال نيز در تهران بازداشت شد. در طول بازداشت، بر اثر شکنجه هاي وارده دست وي شکسته و به شدت آسيب ديده بود.

دانشگاه آزاد: فشار و آزادی

هم زمان با شروع ترم جديد تحصيلي دانشگاه ها، دانشگاه آزاد تهران مركز اقدام به برخورد با دانشجويان منتقد اين دانشگاه کرده است. صدور 45 ترم محروميت از تحصيل براي 15 تن از فعاليين دانشجويي، احضار 300 دانشجو به حراست و گرفتن تعهد از آن ها براي شركت نكردن در تجمعات دانشجويي، تهديد بيش 150 خانواده دانشجويان، و بازداشت دست كم 20 نفر از دانشجويان دانشگاه آزاد تهران مركز از آغاز سال تحصيلي تنها نمونه هايي از برخوردهاي صورت گرفته است.

در همین حال سرانجام پس از دو مرحله ممانعت از آزادی سلمان سیما، این فعال دانشجویی آزاد شد.

بنا به گزارش ها، ظهر روز شنبه  سلمان سیما عضو کمیته‌ی سیاسی سازمان ادوار تحکیم و از فعالین دانشجویی شناخته‌ شده‌ی دانشگاه آزاد، پس از نزدیک به سه ماه بازداشت، با قرار کفالت آزاد شد.

آزادی سلمان سیما در حالی صورت می‌گیرد که پیش‌تر، علیرغم تبدیل قرار بازداشت، به دلیل حکم شش سال حبس در پرونده‌ای مربوط به بازداشت سال گذشته‌ی این فعال دانشجویی، از آزادی وی با دستور قاضی صلواتی جلوگیری به عمل آمده بود.

سلمان سیما، بیشتر زمان بازداشت خود را در سلول‌های انفرادی و چندنفره‌ی بندهای 209 و 240 نگهداری شده و بارها از سوی نگهبانان این بندهای امنیتی مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته به نحوی که لب وی شکافته و بخيه خورده و دنده وی نيز ترک برداشته است

بی خبری از وضعیت دانشجویان منتقد

پس از گذشت بیش از ۵۰ روز از بازداشت ابوالفضل قاسمی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد حقوق عمومی دانشگاه علامه، وی همچنان در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برد.

ابوالفضل قاسمی، دانشجوی دانشگاه علامه در روز ششم دی ماه (عاشورا) بازداشت شد. این در حالی است که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز از عاشورا، هنوز اسامی و تعداد دقیق بازداشت شدگان این روز در دسترس نیست.

همچنین، از وضعیت و محل نگهداری علی اکبر اعجمی، دانشجوی دانشگاه تهران و از فعالین چپ گرا، که یک روز پیش از راهپیمایی ۲۲ بهمن در سبزوار بازداشت شد، خبری در دست نیست. وی  پیش از بازداشت هم مکررا از سوی ماموران وزارت اطلاعات تهدید شده بوده و تحت فشار قرار داشته است.

از سوی دیگر هفت نفر از دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران طی هفته گذشته بازداشت شدند. این دانشجویان همگی ورودی سال ۸۳ بوده و در مقطع بالینی و در بیمارستان مشغول به تحصیل بوده اند.

یکی از این دانشجویان بنام فرشاد شیبانی در کلاس درس در بخش عفونی بیمارستان امام خمینی و بقیه پس از احضار توسط ضابطان قضایی بازداشت شدند.

گفته می شود این بازداشت ها سیاسی بوده ولی از اتهام مشخص و محل نگهداری این هفت نفر اطلاع دقیقی در دست نیست.

دانشگاه بوعلی: بی خبری از وضعیت یک دانشجو

محسن عبدی دانشجوی دانشگاه بوعلی سینای همدان پس از گذشت دو ماه از بازداشت همچنان به صورت بلاتکلیف در زندان اوین نگهداری می شود.

عبدی که از بازداشت شدگان بعد از عاشورا می باشد فاقد وکیل جهت پیگیری حقوقی است با این وجود یکبار جهت بازپرسی به دادگاه انقلاب به ریاست قاضی عباسی منتقل شده و تفهیم اتهام صورت گرفته است.

محسن عبدی به دلیل بازداشت طولانی مدت موفق به شرکت در امتحانات پایان ترم و امتحان کارشناسی ارشد نشده است، خانواده وی یکبار به صورت حضوری موفق به ملاقات با وی شدند اما حال جسمی وی به دلیل عفونت لثه مساعد نبوده است.

استمداد خانواده محمد پورعبدالله از دبیرکل سازمان ملل

خانواده محمد پورعبداله، دانشجوی زندانی که از ۲۴ بهمن ۸۷ در زندان به سر می‌برد. طی نامه‌یی به دبیر کل سازمان ملل و نهادهای بین‌المللی حقوق بشر خواستار کمک آنان برای نجات فرزندشان  از شرایط خطرناک  زندان قزل حصار و ممانعت از تباه شدن ۶ سال از جوانی‌اش شدند.

لازم  به ذکر است که زندان قزل‌حصار محل نگهداری معتادان و قاچاقچیان مواد مخدر، اشرار و قاتلان است. بر اساس اصل تفکیک زندانیان نگهداری محمد پورعبداله در بین این زندانیان اقدام خلاف قانون است که هم‌چنان تداوم یافته است

در نامه خانواده وی آمده است:

به استحضار می رسانیم  فرزندمان، محمد پورعبداله، دانشجوی دانشگاه تهران در رشته مهندسی شیمی نخستین بار در منزلش در تاریخ ۲۴ دی ماه سال ۸۶، به اتهام شرکت در تجمعات روز دانشجو در آذر همان سال بازداشت و به زندان اوین منتقل شد و در تاریخ ۵ اسفند ماه پس از گذراندن ۴۱ روز بازداشت موقت با قرار وثیقه ۸۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

آزادی او شروع روزهای پر تشویش زنده‌گی ما بود، محمد به طور مداوم از طریق تلفن تحت بازجویی قرار می‌گرفت و بارها تهدید شده بود؛ این تهدیدها روز به روز جدی تر می شد تا سر انجام کار به جایی رسید که دامنه تماس‌ها و تهدیدها به خانواده هم رسید.این امر موجب اضطراب شدید مادر محمد شد و او زیر فشار این ترس و وحشت مبتلا به بیماری اعصاب شد به طوری که هم اکنون  تحت درمان دارویی قرار دارد.

در زمستان سال۸۷ این  تماس‌ها بیشتر شد، محمد بارها به علت مقالاتی که صرفا برداشت‌های شخصی او از مسائل جامعه بود مورد تهدید قرار می‌گرفت. تا اینکه در نهایت در ساعت ۷ صبح روز ۲۴ بهمن سال۸۷ ماموران امنیتی به عنوان پستچی وارد خانه محمد شدند و پس از تفتیش تمام منزل و ضبط وسایل شخصی، کتاب‌ها و کامپیوتر، او را مجددا بازداشت کردند.

ما که ساکن شهر رشت هستیم با شنیدن این خبر خود را به تهران رساندیم، بهم ریختگی اتاق‌اش موید خبر بازداشت او بود. چندین  روز را در بی‌خبری مطلق سپری کردیم. در تمام این روزها کابوس عملی شدن تمام تهدیدهای یک ساله  لحظه‌ای ما را رها نمی‌کرد  تا اینکه محمد در تماس کوتاهی خبر داد که در زندان اوین و در سلول انفرادی به سر می‌برد.

پسرمان ۳۰ روز را در سلول انفرادی و تحت بازجویی‌ها‌ی طولانی و شکنجه شدید گذراند بی آنکه حتی اتهام خود را بداند. در این مدت مادر محمد اجازه آن را پیدا کرد که محمد را در حضور بازجوی پرونده ملاقات کند. او در آن روز محمد  را با موها، صورت و ابروهای کاملا تراشیده ملاقات کرد این امر نگرانی جدیدی برای  ما که  در بی‌خبری مطلق از وضعیت واقعی محمد بودیم ایجاد کرد و باعث تشدید بیماری مادر محمد شد.

در تاریخ ۲۸ اسفند ماه در حالی که فقط چند روز از اتمام بازجویی‌ها و انتقال محمد به بند عمومی می‌گذشت و ما به امید آزادی او در روزهای نزدیک سال نو به هر دری می زدیم، تلفن خانه به صدا در آمد، و محمد به ما اطلاع داد که  به زندان قزل حصار منتقل شده است. در واقع ظهر آن روز بازجوی پرونده به بهانه آزادی از محمد خواسته بود  لباس‌های‌اش را بپوشد اما از نشان دادن اسم او در لیست آزادی امتناع کرده بود، هنگامی که محمد با خوش‌حالی لباس به تن کرد ناگهان چند نفر از نگهبانان به بهانه واهی شروع به کتک زدن او کردند و او را پس از اینکه به شدت مضروب و مجروح ساختند، با چشم بند به زندان قزل حصار منتقل کردند.

محمد ۴۸ ساعت در قرنطینه زندان  بود و لحظه تحویل سال نو را  در سالنی کوچک با ۱۵۰ نفر مجرم گوناگون گذراند.

پسرمان در تاریخ ۲۳ فروردین ۸۸  و در پایان ۲ ماه بازداشت موقت  به دادسرای انقلاب منتقل شد تا زیر برگه اتهاماتش را امضا کند اما  او به دلیل واهی بودن اتهامات از این کار سر باز می‌زند و این امر بهانه‌ای برای تمدید زمان بازداشت او می‌شود.

پس از آن محمد مجددا به سلول انفرادی زندان اوین منتقل می‌شود تا برای امضای اتهاماتش تحت فشار مضاعف قرار بگیرد. پس از ۱۰ روز مقاومت، وی را دوباره به زندان قزل حصار برده و بلاتکلیف رها می‌کنند.علی رغم پیگیری وکلا قاضی پرونده از صدور وثیقه برای او سر باز زد و با وجود اینکه از پیش، روز دهم خرداد را برای رسیدگی به اتهاماتش تعیین کرده بود  در آن روز جلسه دادگاه تشکیل نشد و جلسه بعدی  به تاریخ نامعلومی موکول شد.

سرانجام پس از ۸ ماه بلا تکلیفی در زندان مخوف قزلحصار  در تاریخ ۲۰ مهرماه دادگاه محمد  در شعبه ۱۵ به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد و بعد از ۲ ماه انتظار کشنده درست دو روز پس از ۱۶ آذر، روز دانشجو، شعبه ۱۵ او را به استناد ماده ۵۰۰ به جرم تبلیغ علیه نظام و ماده ۶۱۰ به جرم شرکت در  تجمعات روز دانشجو در سال ۸۶ به اشد مجازات یعنی ۶ سال حبس تعزیری محکوم کرد. این در حالی است که  علت دستگیری مجدد او در سال ۸۷ هنوز بر ما نامعلوم است.

هم اکنون با و جود گذشت یکسال محمد هم چنان  بلا تکلیف روزها را در زندان  سپری می‌کند و در انتظار حکم دادگاه تجدید نظر است تا سرنوشت بهترین دوران زندگی‌اش را رقم بزند.

با توجه به اینکه زندان قزل حصار زندانی ویژه مواد مخدر است و از نظر امکانات بهداشتی نیز در سطح پایینی قرار دارد، ما به شدت نگران وضعیت سلامت جسمی، روحی و به خصوص امنیت جانی محمد در بین انواع مجرمان خطرناک هستیم.

از جنابعالی به عنوان دبیر کل سازمان ملل متحد، و از تمامی نهاد ها و گروههای بین المللی حقوق بشر برای نجات فرزندمان از این  شرایط خطرناک و تباه شدن شش سال از زندگی‌اش در زندان تقاضای کمک داریم.

----

جزییات حمله نهم دی ماه به دانشگاه آزاد مشهد از زبان یک شاهدعینی

۱۳۸۸٫۱۲٫۱

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران: یکی از فعالان دانشجویی و شاهد عینی در خصوص حمله نهم و دهم دی ما به دانشگاه آزاد مشهد به کمپین بین المللی حقوق بشر توضیحاتی را درمورد حمله انجام شده توسط نیروهای شبهه نظامی، دستگیری‌ها و احکام صادر شده برای دانشجویان مطرح کرده است. به گفته وی این تجمع  برای سوگواری و ادای احترام به شهدای عاشورا بود. به گقته این شاهد عینی حدود هزار نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد برای بزرگداشت سومین روز شهادت عاشوراییان تجمع سکوت برگزار کرده بودند که با حمله نیروهای لباش شخصی حامی دولت و نیروهای موسوم  به انصار به دانشگاه روبرو شدند. نیروهای موسوم به انصار با سلاح هایی مانند چاقو ، قمه ، باتوم و اسپری فلفل به دانشجویان و حتی کارکنان دانشگاه حمله کردند. وی معتقد است نحوه حمله به دانشجویان و مجهز بودن آنها به سلاح های سرد حاکی از برنامه ریزی قبلی برای چنین حمله ای داشت. او هدف از این حمله را مرعوب کردن دانشجویان برای متوقف کردن تجمعات دانشجویی می داند. تجمعات مشابهی طی روزهای پس از آن در دانشگاه آزاد مشهد ، دانشجویان دانشگاه های فردوسی ، سجاد و خیام مشهد برگزارشد.

کمپین:خبرهایی مبنی بر کشته و زخمی شدن تعدادی از دانشجویان منتشر شد ، صحت این اخبار را تایید میکنید؟

شاهدعینی: حمله نهم دی نیروهای هوادار دولت به قدری وحشیانه بود که هیچگاه ابعاد آن به درستی منتشر نشده است. تعداد دانشجویان مضروب و زخمی خیلی زیاد بود ، شاید رقمی حدود ۴۰ نفر شاید هم بیشتر. حداقل ۷ تن از داننشجویان که حال بسیار وخیمی داشتند توسط آمبولانس هایی که در اختیار نیروهای امنیتی بود به بیمارستان های نامعلومی منتقل شدند. دو تن از دانشجویان در حالی که در خون میغلتیدن و بیهوش بودند ، توسط لباس شخصی ها رو زمین کشیده و مکان نامعلومی منتقل شدند. یک دانشجو دختر که از ناحیه گردن چاقو خورده بود و دانشجو پسر دیگری که از ناحیه سر مضروب و بیهوش شده بود. بی خبری از وضعیت این دو دانشجو منجر به اتشار اخبار و شایعه های مبنی بر فوت آنان در سطح شهر مشهد شد. البته تا کنون و به علت جو امنیتی حاکم بر دانشگاه که همچنان ادامه دارد ، نمیتوان خبر به شهادت رسیدن این دو دانشجو را تایید و یا تکذیب کرد. چون که نیروهای امنیتی مشهد خانواده دانشجویان زخمی و بازداشتی را به شدت تحت فشار قرار داده اند و از هرگونه اطلاع رسانی توسط آنها جلوگیری میکنند. با شروع ترم جاری در روزهای آینده قطعا میتوان صحت و سقم این خبر رو جویا شد.

فضای دانشگاه در این روز چگونه بود؟
طبق روال معمول دانشگاه محاصره شده بود، نیروهای انتظامی و لباس شخصی ها دانشگاه را محاصره کرده بودند، اما تفاوتی که با بقیه موارد داشت این بود که چند صد تن از کسانی که به انصار معروفند و یک هفته قبل از حمله به دانشگاه ما به دانشگاه فردوسی حمله کم دامنه ای کرده بودند در مسجد دانشگاه مستقر شده بودند. جالب است که دقیقا همین طرح در دانشگاه فردوسی نیز اجرا شده بود، یعنی همزمان با مراسم بزرگداشت آیت الله منتظری به وسیله دانشجویان همین افراد مسجدی که قرار بود برای مراسم عزاداری استفاده شود را اشغال کرده بودند. ما به تجمع سکوت ادامه می دادیم که انصار به ما نزدیک شدند، ما به آن ها پشت کردیم و دست هایمان را با علامت وی بالا بردیم، بعد حمله شروع شد. ما متفرق شدیم و به سمت درها فرار کردیم اما حراست درها را بسته بود و به ما می گفتند برای جلوگیری از ورود بقیه انصار درها را باز نمی کنیم، از آن جا به دانشکده معماری و فنی رفتیم. در طبقه دوم بودیم که یکی از همین انصار که بعدا عکسش در اینترنت پخش شد بالا آمد، چاقویش را بلند کرد و گفت «این حکم من است، امضا شده» و چاقو را به پهلوی یکی از دانشجویان زد و درگیری اصلی از این جا شروع شد.

نیروی انتظامی، انتظامات یا حراست در قبال حمله انصار چه عکس العملی داشتند؟

دانشجوهایی که موفق به فرار می شدند را بازداشت می کردند. چیز دیگری را مستقیما ندیدم، از روی نرده ها پریدم، چند نفر از لباس شخصی ها دنبالم می دویدند اما من موفق به فرار شدم. فردای روز حمله اول یعنی پنج شنبه دهم دیماه که تجمع چندین هزار نفری در اعتراض به حمله چهارشنبه و به خاک وخون کشیده شدن دانشگاه برگزار کردیم، دوباره دانشگاه را محاصره کردند، دوباره مثل روز قبل نیروی انتظامی و لباس شخصی ها دانشجویان را بازداشت کردند که من هم در این روز بازداشت شدم. جمعا در تجمعات چهارشنبه نهم و پنجشنبه دهم دیماه دانشگاه آزاد مشهد ۲۱۰ دانشجو این دانشگاه توسط لباس شخصی ها و نیروی انتظامی بازداشت شدند. در روزهای بعد تجمعاتی در دانشگاه های فردوسی و سجاد و خیام هم برگزار شد که حدود شصت دانشجو نیز از این دانشگاه ها بازداشت شدند و همه را به کوی پلیس آوردند. چند نفر از فعالین دانشجویی را هم در خانه هایشان بازداشت کردند.

با نیروهای مهاجم انصار آیا برخوردی شد؟
همانطور که در اطلاعیه های ریاست دانشگاه آزاد و دادستانی مشهد آمد دانشجویان محکوم شدند و قولی مبنی بر برخورد قاطع با آن ها داده شد، با انصار هم هیچ برخوردی صورت نگرفت.

کلا چند دانشجو بازداشت شدند؟ کجا نگهداری می شدند؟ اتهامات چه بود؟ رفتارها چگونه بود؟ قاضی چه کسی بود؟ و در نهایت چه شد؟
- بیش از ۲۵۰ دانشجو بازداشت شدند، اول همه را به کوی پلیس آوردند، بازپرس منصوری و بازپرس حیدری مسئول پرونده ها بودند، ما را همراه با متهمین به قتل و لواط نگه می داشتند، برای اذیت و آزار توسط مامورین انتظامی و بازجویان آمادگی داشتیم، اما بازپرس ها هم رفتار بسیار زشت و زننده ای داشتند، به خصوص منصوری که به خانواده های دانشجویان زندانی هم بی احترامی می کرد و آن ها را با دشنام صدا می کرد. بعد از آن جا عده ای آزاد شدند و عده ای به بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد منتقل شدند، ظاهرا شکنجه در اطلاعات فقط به ده پانزده مورد انفرادی و چند مورد ضرب و شتم محدود بوده است. در خبرها آمده است ، برای پانزده دانشجو حکم تعلیق و برای یکی تبعید صادر کردند.

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

رجوع به مطالب مشابه