نوزدهمین روز اعتصاب غدا در زندان تبریز
خطر نزدیک است، عبدالله صدوقی درخواست ها را نپذیرفت
کاوه قریشی
یکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۸
عبدالله صدوقی روزنامه نگار آذربایجانی پس از اعتصاب غذای 19 روزه در زندان تبریز روز چهارشنبه به بهداری این زندان منتقل شد. به گفته خانواده صدوقی، وی که به بیماری زخم معده مبتلاست، در طول این مدت بیشتر از ۲۰ کیلو وزن کم کرده است.
حسین صدوقی برادر این روزنامه نگار آذربایجانی که ۴۸ روز قبل به اتهام چاپ پوستر تبلیغاتی تیم فوتبال تراکتورسازی به زبان ترکی آذربایجانی در تبریز بازداشت شده بود "مسولان قضائی از پیگیری و رسیدگی به پرونده وی سرباز زده و عملا به این پرونده رسیدگی نمی کنند". حسین صدوقی در مصاحبه با روز با اشاره به وخامت وضعیت برادرش عبدالله صدوقی بر اثر این اعتصاب می گوید: "مسئولین بند به جای انتقال وی به بهداری او را به شدت کتک زده و سپس وی را به بهداری منتقل کرده اند". از سوی دیگر تقی محمودی وکیل مدافع پرونده عبدالله صدوقی نیز در مصاحبه با روز علیرغم تاکید بر ادامه تلاشهایش جهت شکستن اعتصاب ۱۹ روزه موکل خود، می گوید: "درخواست ما برای شکستن اعتصاب بی نتیجه بوده است". این مصاحبه ها در پی می آیند.
برخی از منابع خبری در روزهای گذشته خبرهایی در مورد اعتصاب غذای برادر شما منتشر کردند، آیا شما این اخبار را تایید می کنید؟ بنا به آخرین اخباری که دارید ایشان در چه وضعیتی هستند؟
برادرم الان حدود ۱۹ روز است که در اعتصاب غذا به سر می برد. روزهای اول کسی در جریان این اعتصاب نبود. اما پس از چهار روز از شروع اعتصاب، ایشان نامه ای به آقای هاشم زاده بازپرس شعبه چهارم دادسرای تبریز فرستادند. اما قاضی پرونده، عمداً دنبال موضوع را پیگیری و مورد رسیدگی قرار نمی دهد. برادرم دیروز هفدهمین روز اعتصاب غذای خود را سپری کرده است و آنطوری که روز چهارشنبه در ملاقات با او مطلع شدیم، ایشان دچار عوارض زخم معده و خونریزی درونی شده است و اصلا وضعیت جسمانی مساعدی ندارد. خانواده به شدت نگران وضعیت سلامتی جسمی ایشان هستند و درخواست ما در آخرین ملاقات برای شکستن اعتصاب غذا از سوی ایشان بی نتیجه بود. همچنین قاضی درخواست برای آزادی برادرم را تا کنون رد کرده است.
شما از چه طریقی از اعتصاب غذای آقای صدوقی مطلع شدید؟
خانواده از طریق نامه ای که برادرم خطاب به قاضی هاشم زاده (بازپرس پرونده) نوشته بود ازاعتصاب غذای وی خبردار شدند.
شما نامه و یا کپی آن را مستقیما دریافت کردید؟
ما خود نامه را ندیدیم، فقط آن را در سایتهای خبری دیدم و با توجه به دست خط نامه متوجه شدیم که برادرم این نامه را نوشته است.
گفتید روز چهارشنبه توانستید با برادرتان ملاقات کنید؛ شما با وی صحبت کردید؟ ایشان از وضعیت خودش در زندان چیزی به شما نگفت؟
مسئولین زندان پس از اعلام اعتصاب غذای برادرم برای اینکه او را تحت فشار قرار دهند وی را به بند ۱۰ جرایم که محل نگهداری زندانیان شرور است منتقل کرده اند. زندانیان شرور با تحریک مسئولین زندان برادرم را مورد ضرب و شتم قرار داده اند و رئیس زندان تبریز پس از این درگیری برادرم را به همراه سه زندانی عادی در سلولی دخمه مانند که شپش از در و دیوار آن بالا می رود در بند ویژه حبس کرده است. علاوه بر این فشارها چها روز پیش حال برادرم در اثر اعتصاب غذا خراب شده و مسئولین بند به جای انتقال وی به بهداری او را به شدت کتک زده و سپس وی را به بهداری منتقل کرده اند. این رفتار غیر انسانی مسئولین زندان برای من و خانواده به هیچ وجه پذیرفتنی نیست و و باید گفت برادرم در طی19 روز گذشته علاوه بر فشار ناشی از اعتصاب غذا، از سوی مسئولین زندان برای شکستن اعتصاب غذایش به بند افراد شرور منتقل شده و بارها تحت فشار و ضرب و شتم قرار گرفته است.
در ملاقات روز چهارشنبه ایشان چیزی درباره خودشان نگفتند، اما شرایط جسمیشان وخیم بود. یعنی می شود گفت که حدودا ۲۰ تا ۲۵ کیلو از وزنش کم شده بود و علاوه بر یک پای ایشان به شدت می لنگید. ما به خاطر حضور همسر برادرم و شرایط روحی وی نتوانستیم از برادرم علت لنگیدن پایش را جویا شویم.
در مورد اتهاماتش چیزی به شما نگفت؟
خیر، فقط گفت که تا حالاهم تفهیم اتهام نشده است. اصلا پرونده ایشان طوری به حاشیه رانده شده و عملاً به آن رسیدگی نمی شود. برادرم کاری نکرده است که جرم تلقی شود. من نمی توانم درک کنم که صرف چاپ پوستر ترکی برای یک باشگاه فوتبال و حمایت از یک تیم ورزشی کجایش جرم است. در کل باید گفت که بازجویان و قاضی پرونده اعمال برادرم را به کناری نهاده و درصددند تا با فشار بر وی او را به قبول کردن اتهامات ساختگی مجبور کنند و حال که به این امر فائق نیامده اند می خواهند از طریق بلاتکلیف نگه داشتن برادرم در زندان عملاً بدون اجرای مراحل محاکمه برادرم را مجازات کنند و این موردی است که برادرم عبدالله به آن اعتراض دارد. بر اساس قوانین ایران نمی توان فردی را بیشتر از یک یا دو روز در بازداشت موقت نگه داشت، اما علیرغم اینکه در این پرونده هیچگونه مسندات قانونی برای اثبات جرم وجود ندارد، برادرم را ۴۸ روز است که بدون طرح اتهام خاصی در بازداشت نگه داشته اند و به ما میگویند که مشغول جمع آوری اطلاعات مربوطه هستند و پرونده در دست اقدام است. نگهداری طولانی مدت برادرم در زندان درحقیقت مجازات برادرم قبل از محاکمه وی است.
برادر شما وکیل دارند؟ ایشان چه اقداماتی در مورد پرونده آقای صدوقی انجام دادند؟
برای ایشان وکیل گرفتیم، اما از آن موقع تا حالا، آقای محمودی وکیل ایشان نتوانسته از روند پرونده مطلع شوند و قاضی مربوطه در طول هفته گذشته مرخصی بوده. مقامات قضایی و امنیتی مانع از دسترسی برادرم عبدالله به وکیل در دوران بازجویی شده اند و او امکان ملاقات با وکیل در مرحله تحقیقات را نداشته است. دیروز وکیل لایحه ای را در مورد آخرین وضعیت برادرمان به مسولان قضایی تقدیم کرده اند. اما تا کنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است.
به جز راه های قانونی آیا شما هیچ اقدام دیگری انجام داده اید؟ مثلا سعی کردید که نهادهای مدافع حقوق بشر را از وضعیت برادرتان مطلع کنید؟
خیر ما به جز کانال های قانونی و رسمی در ایران هیچ اقدام دیگری انجام نداده ایم.
موکلم قادر به راه رفتن نیست
آخرین اخبار موکلتان و وضعیت پرونده وی به لحاظ قانونی چه چیزهایی هستند؟
ایشان ۲۸ دی ماه سال ۱۳۸۸ بخاطر توزیع پوستر های تیم فوتبال تراکتور سازی دستگیر شدند، درحالی که ایشان برای این کارشان مجوز داشتند. روی پوسترها نوشته هایی به مضمون "زنده باد تراکتور و زنده باد آذربایجان" به زبان ترکی آذربایجانی نوشته شده بود. متاسفانه برای ایشان قرار بازداشت صادر شده، که این قراری هیچ تناسخی با اتهامی که به موکل بنده وارد شده است ندارد. حتی اگر ایشان جرمی هم مرتکب شده باشد، باز این قرار صادره که شدیدترین نوع قرار تامین کیفری است با اتهامات و پرونده ایشان متناسب نیست. موکل بنده به لحاظ اعتراض به دستگیری و قرار بازداشت موقت از ۲۹ بهمن ماه به اعتصاب غدا دست زدند و امروز وارد هفدهمین روز از این اعتصاب شدند. در حال حاضر بدن و جسم ایشان خیلی نحیف و ضعیف شده و هر لحظه احتمال بروز خطر جانی برای ایشان وجود دارد.
با توجه به شرایط نامناسب زندانب آیا از موکلتان نخواستید که به اعتصابشان پایان بدهند؟
من در ملاقاتی که صبح روز پنجشنبه با ایشان داشتم، به کررات خواهش کردم که به اعتصاب غذای خودشان خاتمه دهد و بیش از این جان خود را به خطر نیاندازد. اما فایده نداست و او در پاسخ گفت "اعتصاب را نخواهم شکست تا آزادی من تامین بشود، چون مرتکب هیچ جرم و یا گناهی نشده ام که به خاطر آن زندان باشم و شدیدترین نوع قرار بازداشت برایم صادر شود، بنابراین تا آخر خط ادامه خواهم داد". اصرار ایشان بر تداوم اعتصاب در حالی صورت می گیرد که حتی همسر، پدر و برادرش هم به طور مکرر از وی خواسته اند به اعتصاب پایان دهد. اینجانب امروز لایحه ای به بازپرس پرونده دادم که در آن وضعیت موکلم را به تفصیل توضیح دادم، در لایحه به شرایط وی در بند پرداختم. چون بندی که موکل بنده آنجا نگهداری می شود، بند مربوط به اشرار است و به لحاظ بهداشتی به هیچ عنوان مکان مناسبی برای نگهداری وی و دیگر زندانیان سیاسی نیست. آنجا متذکر شدم که ایشان به عنوان قاضی پرونده و اینجانب به عنوان وکیل آقای عبدالله صدوقی، علاوه بر مسولیت حقوقی و قانونی، از نظر اخلاقی و انسانی نیز در مقابل حفظ جان ایشان مسئول و پاسخگو هستیم.
آقای صدوقی تا روز پنج شنبه در بهداری بودند، امروز چی، به داخل بند منتقل شده اند یا هنوز در بهداری تحت مداوا هستند؟
دیروز در آخرین ملاقاتی که با موکلم داشتم ایشان داخل بند نگهداری می شدند. وی به شدت نحیف شده بود، به طوری که حتی قادر به حرکت هم نبود. هر چند که از لحاظ جسمانی مقاوم هستند، اما با این اعتصاب غذای ۱۹ روزه به طور کلی وضعیت جسمی ایشان به مخاطره افتاده است.
خانواده ایشان می گویند روز چهارشنبه در آخرین ملاقاتی که با فرزندشان داشته اند پای وی می لنگیده است، موکل شما در مورد اعمال شکنجه از سوی ماموران چیزی به شما نگفت؟
البته اینجانب نیز مشاهده کردم که پای ایشان به شدت می لنگید، اما ایشان در مورد اینکه مورد شکنجه قرار گرفته باشند به من چیزی نگفتند.
به نظر شما وضعیت کلی آقای صدوقی با توجه به اعتصاب ایشان به کجا ختم می شود؟ آیا مسولان قضایی بالاخره به خواسته های ایشان پاسخ خواهند داد؟
تقاضای اینجانب از پازپرس پرونده و همچنین دادستان عمومی و انقلاب تبریز و مسولان زندان تبریز این است که با تعجیل به وضعیت آقای صدوقی رسیدگی کنند و مانع از آن شوند که جان یک انسان بیش از این به خطر بیفتد. دوباره تاکید می کنم که موکل اینجانب به هیچ عنوان مرتکب گناه و جرم قانونی نشده است. همان طور که گفتم علیرغم تقاضای من و پدر ایشان، آقای صدوقی حاضر به پایان دادن به اعتصابشان نیستند، و به همین خاطر و با توجه به اتهاماتی که به ایشان وارد شده است و قرار صادره یعنی قرار بازداشت موقت، هیچ تناسبی با اتهام ایشان ندارد. بنده در این وضعیت حداقل خواهان لغو قرار بازداشت موقت و تغییر این قرار به قرار خفیفتری هستم که از این طریق موجبات آزادی ایشان فراهم شود.
----
محمد ملکی، دبیر شوراي همبستگي براي
دمكراسي و حقوق بشر در ايران نیز به محاربه متهم شد
محمد شريف در گفتوگو با خبرنگار ايلنا درباره پرونده محمد
ملكي كه رياست دانشگاه تهران در دولت موقت بر عهده داشت با اعلام اينكه
موكلش در هفته گذشته با قرار كفالت يك ميليارد ريالي آزاد شده است گفت: طبق
كيفرخواست صادره موكلم به اتهام ارتباط با يكي از سازمانهاي غيرقانوني و
به استناد ماده 186 قانون مجازات اسلامي به محاربه متهم شده است.
----
نگرانی خانواده عیسی سحرخیز از اعتصاب غدا و شکنجه های او
آقای خامنه ای مسوول همه وقایع بعد از انتخابات است
فرشته قاضی
شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۸
روز: خانواده عیسی سحرخیز، روزنامه نگار و فعال سیاسی که از 14 تیرماه در سخت ترین شرایط در بازداشت است در گفتگو با روز فاش کردند که وی در پیامی از زندان اعلام کرد که آیت الله خامنه ای، مسول همه وقایع بعد از انتخابات است و او به خاطر عملکرد و رفتار رهبر جمهوری اسلامی در زندان است.
این روزنامه نگار که مدت کوتاهی بود از سلول های تنگ انفرادی به بند عمومی زندان اوین منتقل شده بود به تازگی، بار دیگر به سلول انفرادی منتقل شده، پیداست از نظر بازجویان همکاری نمی کند. به همین جهت هم سحرخیز اعلام کرده است که در اعتراض به شرایط فعلی دست به اعتصاب غذا خواهد زد.
عیسی سحرخیز، روز 14 تیرماه در حالی که در شمال ایران بازداشت شد که هشت مامور امنیتی به شدت او را مورد ضرب و شتم قرار داده و دنده قفسه سینه او را شکستند. در تمام مدت بازداشت نیز از درمان دنده شکسته این روزنامه نگار جلوگیری به عمل آمد چنانچه همسر او اعلام کرد دنده همسرش بد جوش خورده و به شدت او را اذیت میکند.
خانواده سحرخیز در گفتگو با روز از وضعیت این روزنامه نگار ابراز نگرانی کردند انها از انتقال مجدد او به سلول انفرادی و اعتصاب غذای او به شدت نگران هستند.
مهدی سحرخیز، فرزند عیسی سحرخیز، روز گذشته در گفتگو با روز از لاغری شدید پدرش خبر داده و گفت: در آخرین دیداری که مادرم با پدر در زندان اوین داشته او را نزدیک به 20 کیلو لاغر دیده که به طور مداوم سرفه می کرده و به شدت ضعیف شده است اما وضع روحی او خوب و همچنان مقاوم است.
وی افزود: پدرم نیمه های شب صدای ناله زنی را شنیده که این ناله تا صبح ادامه داشته و از صاحب صدا می پرسد که چرا ناله میکند و قضیه چیست. آن زن می گوید بیماری ام اس دارد و زندانی سیاسی است. همین مکالمات باعث می شود که بازجو، پدرم را به عنوان تنبیه به خاطر ارتباط گرفتن با یک زندانی دیگر! به سلول انفرادی بفرستد و پدرم اکنون در زندان انفرادی به سر می برد.
بر اساس این گزارش اکنون یک زن مبتلا به بیماری ام اس که وضعیت بسیار نامساعد و نگران کننده ای دارد به اتهام سیاسی در بند 209 زندان اوین به سر می برد اما آقای سحرخیز نتوانسته است از هویت این زن زندانی به خانواده اش سخنی بگوید.
پیش از این نیز یکبار عیسی سحرخیز را به عنوان تنبیه، نیمه های شب، چندساعتی بدون جوراب و کفش در حیاط زندان اوین نگهداشته بودند و این در حالی بود که سرمای نیمه شب اوین در برهه زمانی فعلی به شدت آزار دهنده و زیر صفر است.
به گفته مهدی سحرخیز، پدرش بعد از این برخوردها تصمیم گرفته است که به خاطر شرایط بسیار بدی که در زندان دارد دست به اعتصاب غذا بزند اما او پیش از این اقدام در پیامی از داخل زندان به خانواده اش اعلام کرده است که تمام وقایع اخبر، زیر نظر خود آقای خامنه ای انجام می شود و رهبر جمهوری اسلامی مسول همه این وقایع است. مهدی سحرخیز در این زمینه گفت: پدرم در این پیام گفته است که او به خاطر انتقاد از تصمیم های آقای خامنه ای در زندان است.
وی همچنین خبر از تماس تلفنی دو دقیقه ای آقای سحرخیز با همسرش در روز پنج شنبه داده و گفت: مادرم سعی کرده او را متقاعد کند که اعتصاب غذا نکند چون به شدت بنیه اش ضعیف است و حال جسمی اش اصلا خوب نیست. سرفه های خشک داشته و روزی ده قرص میخورد و به گفته مادرم اگر اعتصاب غذا کند چون داروها را نیز قطع می کند احتمالا از دست خواهد رفت. اما گویا پدرم فقط گفته که چند روزی اعتصاب غذا را عقب میاندازد و اگر به خواسته های او توجه نکنند و به شرایط بسیار بدی که در آن قرار دارد خاتمه ندهند، اعتصاب غذا خواهد کرد.
فرزند عیسی سحرخیز افزود: ما به شدت نگران او هستیم دارند، دارند او را از بین می برند و به قول مادرم نه رسانه ای در ایران وجود دارد که اطلاع رسانی کند و نه خبری می توان از داخل زندان گرفت می ترسیم داخل زندان از بین برود و خبردار نشویم. تنها ارتباط همان تلفن هست که برای دو دقیقه صحبت کردن نیز 20 باربه پدرم میگویند قطع کن و.... از طرفی پدرم نیز خیلی از موارد و خبرها را به مادرم نمی گوید تا ما نگران نشویم و ما می ترسیم وضعیت پدرم خیلی بدتر از این باشد که ما میدانیم.
وی از مراجعه مادرش به دادستان تهران خبر داده و گفت: مادرم به دفتر دادستان رفته و بعد از 4 ساعت انتظار توانسته مسول دفتر دادستان را ببینید وضعیت پدرم را گفته و درخواست ملاقات کرده اما مسول دفتر دادستان تنها یک برگه به او داده و گفته که پر کن خبر میدهیم! او هم پر کرده اما خبری نشده، یک نامه به دادستان داده اما هیچ جوابی نداده اند و انگار که سنگی را بیندازی ته چاه و صدایی در نیاید دقیقا هیچ انعکاسی ندارد و هیچ جوابی نمیدهند.
مهدی سحرخیز تصریح کرد که پدرش به خاطر انتقاد از دیکتاتوری آقای خامنه ای در زندان است و هر اتفاقی برای او بیفتد مسولیت آن مستیقا برعهده رهبر جمهوری اسلامی است.
عیسی سحرخیز از بنیانگذاران انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در ایران و مدیر مسئول نشریه توقیف شده آفتاب است. این روزنامه نگار سرشناس، در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، برای مدتی مدیر کل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ بود و به دستور سعید مرتضوی به اتهام آن که به روزنامه زن اجازه داده خلاف نظر مرتضوی منتشر شود، برکنار شد. سحرخیز که از منتقدان سرسخت محمود احمدی نزاد و دولت وی به شمار میرود، سه ماه بعد از افتادن به زندان با اتهام های توهین به رهبری، تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور روبرو شده است.
سحرخیز به عنوان نماینده مدیران مسئول روزنامه ها در هیات نظارت بر مطبوعات، چند بار با محسنی اژه ای که نماینده قوه قضائیه در این هیات بود درگیر شد. در یکی از این دفعات محسنی اژه ای ابتدا قندانی را به سوی این روزنامه نگار پرتاب کرد و سپس او را گاز گرفت. سحرخیز با افشای این موضوع باعث شد تا این روحانی که خود را متین و موقر نشان می داد رسوا شود و بعدا نیز از وی به دادگاه شکایت برد که به جائی نرسید.
محسنی اژه ای و سعید مرتضوی در همه این سال ها بدترین دشمنان سحرخیز بودند.
----
موج جدید بازداشت و فشار بر شهروندان کرد
احضار،دستگیری و فشار به شهروندان کرد همچنان ادامه دارد.
خبرگزاری هرانا: طی هفته گذشته تعدادی از شهروندان کرد به نام های مولود فتحی، خاسه خاتمی ،بهروز نوروزی ، ماکوان محمدی ، شاهو امینی ، لقمان امینی و سالار ساعدی توسط نیروهای اداره اطلاعات شهر پاوه دستگیر شدند.
به گزارش هرانا، در هنگام بازداشت منازل این افراد تفتیش و تعدادی از وسایل شخصی از جمله کامپیوتر و مدارک شناسایی آنها توسط نیروهای امنیتی توقیف شده است. براساس این گزارش با وجود پیگیریهای خانواده های بازداشت شدگان ،از سرنوشت این افراد تاکنون اطلاعی در دسترس نیست و تاکنون دلیلی برای دستگیری این افراد نهادهای امنیتی اعلام نشده است.
پیش از این نیز سه نفر از شهروندان سقزی توسط نیروهای امینیتی بازداشت و به زندان این شهر منتقل شده بودند
----
یورش به فعالان حقوق بشر / بازداشت خواهر به دلیل فعالیت برادر
نیروهای امنیتی با مراجعه به منزل پدری کیوان رفیعی بدون ارائه هیچگونه حکم و اتهامی، خواهر وی را بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل کردند.
خبرگزاری هرانا: نیروهای امنیتی با مراجعه به منزل پدری کیوان رفیعی ، فعال حقوق بشر، بدون ارائه هیچگونه حکم و اتهامی، خواهر وی را بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل کردند.
نیروهای امنیتی همزمان با بازداشت های گسترده 11 اسفندماه که با هدف متوقف کردن فعالیت های مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران تاکنون بالغ بر 29 یورش ارزیابی شده است، در ساعت 22 شب 11 اسفندماه با مراجعه به منزل پدری کیوان رفیعی، دبیرکل سابق مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، اقدام به بازداشت خواهر وی کردند.
به گفته کیوان رفیعی، خواهر وی دانشجوی حسابداری در مقطع کارشناسی بوده، اما فاقد هیچگونه سابقه فعالیت سیاسی یا حتی حضور در عرصه فعالیتهای حقوق بشری است، نیروهای امنیتی که از اطلاعات سپاه پاسداران در دو تیم از شهرهای تهران و گرگان بوده اند، به طور ضمنی از فعالیت های برادر وی و "نگذاشتن چاره!" سخن گفته اند.
بنا به گفته نیروهای امنیتی پس از انتقال خانم رفیعی به بازداشتگاه اطلاعات سپاه پاسداران در شهر گرگان، روز 12 اسفندماه وی را به شهر تهران انتقال داده اند. از سرنوشت وی پس از بازداشت هیچگونه اطلاعی در دست نیست.
کیوان رفیعی، در گفتگو با هرانا، ضمن نگران کننده خواندن رویکردی که سیستم امنیتی برای جلوگیری از فعالیت فعالانی که امکان بازداشت آنان را ندارد پیش گرفته است گفت "این اقدام غیرانسانی در واقع نوعی گروگانگیری است، اینگونه اقدامات باید مورد توجه جدی جامعه بین الملل و سایر مدافعان حقوق بشر قرار گیرد، هر چند این قبیل اقدامات موجب کمترین وقفه ای در عزم و اراده ما در باب تداوم فعالیت های حقوق بشری نخواهد شد، اما یقیناً بی توجهی به آن موجب تعمیق و گسترش رویکرد غیرقانونی و غیرانسانی مورد اشاره خواهد بود"
لازم به ذکر است، مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران پیش تر، طی اطلاعیه هایی از هجمه بی سابقه نهادهای امنیتی به اعضای خود سخن گفته بود. |