بی خبری مطلق از زن مبارز کرد
فراخوان فوری برای نجات جان زینب جلالیان
زینب جلالیان، زندانی کرد محکوم به اعدام از یکماه پیش توسط ماموران اداره ی آگاهی کرمانشاه بدون حکم قاضی از زندان زنان کانون اصلاح و تربیت این شهر خارج شده و تاکنون هیچ خبری از وی در دست نیست. این بی خبری باعث نگرانی فعالین حقوق بشر در مورد احتمال قریب الوقوع اجرای حکم اعدام وی شده است. کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی کرد با انتشار یک فراخوان فوری برای نجات جان زینب جلالیان درخواست کمک کرده است
اخبار روز: زینب جلالیان زندانی کرد محکوم به اعدام به یک محل نامعلوم منتقل شده و هیج اطلاعی از او در دست نیست. در همین حال فراخوانی برای نجات جان او منتشر شده است.
به گزارش خبرگزاری دیده بان حقوق بشر کردستان؛ زینب جلالیان، زندانی کرد محکوم به اعدام از یکماه پیش توسط ماموران اداره ی آگاهی کرمانشاه بدون حکم قاضی از زندان زنان کانون اصلاح و تربیت این شهر خارج شده و تاکنون هیچ خبری از وی در دست نیست.
خلیل بهرامیان، وکیل دادگستری امروز چهارشنبه 19 اسفند ماه در گفتگویی با خبرگزاری دیده بان حقوق بشر کردستان ضمن اعلام خبر فوق اظهار داشت: بنده روز دوشنبه 17 اسفند به کرمانشاه رفتم تا وکالت خانم جلالیان را به عهده بگیرم. برای وکالت، بنده می بایستی حتماً با ایشان ملاقات می کردم و وکالت نامه امضا شده از خانم جلالیان می گرفتم اما متاسفانه موفق به این کار نشدم چون نتوانستم با ایشان ملاقات داشته باشم. هر چند بنده برای دفاع از ایشان رفتم اما هنوز وکالت من مسجل نیست.
بهرامیان اضافه کرد: روز دوشنبه که به کرمانشاه رفتم، معاون دادستان و دادسرای کرمانشاه هماهنگی های لازم را انجام دادند. آنها هیچ گونه مشکلی با بنده نداشتند. سپس برای ملاقات با خانم جلالیان به زندان دیزل آباد کرمانشاه رفتم. در آنجا به من گفتند که زندان دیزل آباد مردانه است و هیچ زندانی زنی در آنجا نگهداری نمی شود. آنها گفتند برای ملاقات با خانم جلالیان باید به زندان زنان کانون اصلاح و تربیت بروید که در مسیر جاده کرمانشاه به سنندج است. لذا بنده هم به کانون مراجعه کردم اما در آنجا نیز یک سرباز جلوی در از طرف مدیریت کانون اطلاع داد که خانم جلالیان را یکماه پیش ماموران آگاهی کرمانشاه بدون حکم قاضی از اینجا برده اند و ما هیچ اطلاعی از ایشان نداریم. هر چه هم اصرار کردم و پرسیدم «آخه کدام قسمت؟!»، «کدام سازمان؟!»، آن سرباز در مقابل تعجب و سوالهای بنده از طرف مدیریت کانون فقط گفت که «ما هیچی نمی دانیم».
این وکیل دادگستری با ابراز نگرانی از وضعیت و سرنوشت زینب جلالیان در ادامه سخنانش افزود: در حال حاضر سوالی که بنده از مسئولان دارم این است، «خانم جلالیان دادگاهی شده اند و حکم اعدامشان هم صادر شده بنابراین چه لزومی دارد که ایشان را از زندان خارج و به مکان نامعلومی منتقل کنند؟!!»
خلیل بهرامیان، وکیل دادگستری در پایان سخنانش گفت: الان برای بنده فقط یک راه باقی مانده که جهت اعتراض به دادسرای کل کشور، قوه قضائیه و دفتر مقام معظم رهبری مراجعه کنم.
گفتنی است؛ خروج زینب جلالیان از محل زندانش و انتقال ایشان به مکانی نامعلوم باعث نگرانی بسیاری از فعالان حقوق بشر شده است. برخی از آنان معتقدند احتمال اجرای حکم اعدام خانم زینب جلالیان با این انتقال می تواند قوت بگیرد.
فراخوان فوری برای نجات جان زینب جلالیان
همزمان با انتشار خبرهای نگران کننده، کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی کرد فراخوان فوری ای برای نجات جان زینب جلالیان منتشر کرده است. در این فراخوان فوری آمده است:
امروز در حالی بیشتر زنان آزادیخواه هشت مارس روز جهانی زن را با برپایی جشنها گرامی می دارند، که در ایران هدیه نظام اقتدارگرا و خودکامه به زنان دگراندیش و آزادیخواه چیزی جز زندان، تجاوز و اعدام نیست.
امروز در حالی زنان جهان با برپایی گرامیداشت صدمین سال روز جهانی زن مطالبات دمکراتیک و برابری طلبانه خویش را مطرح می کنند، که در ایران یک دختر فعال سیاسی کرد به جرم درخواست احقاق حقوق اولیه خویش در سلولهای تاریک و سرد اداره اطلاعات کرمانشاه در انتظار اجرای حکم اعدام است.
زینب جلالیان فعال سیاسی کرد که به اتهام عضویت در گروه های اپوزسیون کرد و محاربه به اعدام محکوم شده است و در حالی که حکم وی از سوی دیوان عالی کشور تایید شده است، از حدود یک ماهه پیش در یک اقدام غیرقانونی از سوی نیروهای امنیتی به سلول های انفرادی بازداشتگاه اداره اطلاعات کرمانشاه منتقل شده است و در این مدت هیچگونه تماسی با خانواده اش نداشته است و به دلیل قطعی بودن حکم وی و همزمان انتقال وی به بازداشت اداره اطلاعات، شائبه ی احتمال اجرای حکم اعدام این دختر کرد را به همراه داشته است و این سبب نگرانی شدید خانواده وی و فعالین حقوق بشری در ایران شده است.
ما امضا کنندگان زیر بر این اعتقاد هستیم که رژیم می خواهد بار دیگر از کردستان به عنوان جولانگاه یکه تازی در جهت ایجاد فضای رعب و وحشت در ایران استفاده بکند و هچنین رفتار دوگانه بیشتر نهادها و کشورهای به نام مدافع حقوق بشر در قبال وضعیت حقوق بشر در کردستان فرصت و زمینه لازم برای رژیم در جهت نیل به اهداف غیرانسانی خویش فراهم ساخته است، بر این اساس ما ضمن محکوم کردن فشار بر فعالین زن ایرانی در صدمین سال روز جهانی زن، خواهان توقف فوری اجرای حکم اعدام زینب جلالیان هستیم و از تمام نهادهای داخلی و بین المللی مدافع حقوق بشر می خواهیم از تمام ظرفیت های دمکراتیک خویش برای توقف اجرای سناریوی دوباره اعدامهای سیاسی در ایران و به خصوص کردستان استفاده بنمایند.
برای امضا به این آدرس مراجعه کنید:
kempein.blogfa.com
----
حامیان
مادران عزدار همچنان در بند 209 و در بلاتکلیفی بسر می برند
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، پس از
اعتراضات گسترده بین المللی و مادران میدان مه صبح امروز بعد از یک ماه
اسارت تعدادی از حامیان مادران در بند توانستند با خانواده های خود ملاقات
کنند.
صبح روز پنجشنبه 20 اسفند ماه خانواده های حامیان مادران در بند که با
فشارهای گسترده بین المللی که از زمان دستگیری آنها شروع و همچنان ادامه
دارد توانستند با حامیان مادران در بند ملاقات کنند. حامیان مادران در بند
از روحیه بالائی برخوردار بودند و نسبت به غیر انسانی و غیر قانونی در
بازداشت بودن خود اعتراض داشتند و این را بارها اعلام کرده اند.بازجویان با
اتهام سازی سعی داشتند که بازداشت حامیان مادران عزادار را موجه جلو دهند
که تا به حال با شکست مواجه شده است.
حامیان مادران در بند در طی مدت اسارت خود در بند 209 زندان اوین با شرایط
سخت و طاقت فرسائی مواجه بودند. بازجوئیهای طولانی و مستمر شبانه،شکنجه های
روحی شدید ، نسبت دادن اتهامات دروغین و غیر واقعی برای ترساندن و تخریب
روحیه آنها. قرار دادن آنها در سلولهایی که چند برابر ظرفیتش زندانی در آن
جای داده اند بطوریی که در یک سلول 6 متر مربع 8 زندانی را در آن قرار داده
اند و آنها می بایست بصورت کتابی در کنار هم استراحت کنند .در مقابل همدیگر
قرار دادن آنها با گفتن اینکه او علیه شما اعتراف کرده است. یکی از رذیلانه
ترین نوع آن دخالت در زندگی خصوصی حامیان مادران عزادار و تحت فشار شدید و
مستمر روحی قرار دادن بعضی از آنها برای جدا شدن از همسر آینده و قطع
ارتباط با همسر آینده شان می باشد و در این باره اصرار بر گرفتن تعهد کتبی
هستند و موارد متعدد دیگر. یکی از سر بازجویانی که حامیان مادران عزادر تحت
بازجوئیهای طولانی و شکنجه روحی قرار میدهد فردی با نام مستعار علوی است.
تا به حال حامیان مادران عزدار در بند تمامی اتهامات نسبت داده شده را رد
کردند و دستگیر و ادامه بازداشت خود را غیر انسانی اعلام کرده اند. علیرغم
گذشت بیش از یک ماه هنوز حامیان مادران عزادار در شرایط سخت و بازجوئی
طولانی و بلاتکلیفی بسر می برند. در طی این مدت بارها به خانواده های آنها
وعده داده شده است ولی تا به حال به هیچ کدام از وعده های خود عمل نکردند .
بازجویان وزارت اطلاعات پرونده ای علیه حامیان مادران عزدار ساخته اند و به
شعبه 28 دادگاه انقلاب که فردی بنام محمد مقیسه ای معروف به ناصریان از
اعضای کمسیون مرگ زندانیان سیاسی در سال 1367 می باشدارجاع داده اند.
در حال حاضر پرونده 8 نفر از حامیان مادران عزدار در شعبه 28 دادگاه انقلاب
می باشد که اسامی تعدادی از حامیان مادران عزادار که در بند مخوف 209
زندان اوین تحت بازجوئی و فشارهای شیدی روحی هستند به قرار زیر می باشد:
1- خانم ام بنین ابراهیمی 49 ساله متاهل و داردی 2 فرزند می باشند او
بامداد یکشنبه 17 بهمن ساعت 03:00 در منزل شخصی اش دستگیر شد.
2-خانم الهام احسنی 27 ساله کارشناس درمان عمومی، از فعالین حقوق کودکان
کار و خیابانی و همچنین از یاری دهندگان به زنانی که مبتلا به ویروس آچ .آی
.وی است. او دوشنبه شب 19 بهمن ساعت 22:30 دستگیرو به بند 209 زندان اوین
منتقل شد. یکی از شیوه های رذیلانه و غیر انسانی بازجویان وزارت اطلاعات
که دخالت در زندگی خصوص افراد می باشد. یکی از حامیان مادران عزدار را تحت
فشارهای شدید روحی قرار داده اند که با همسر آینده اش قطع ارتباط کند و در
این مورد باید به آنها تعهد کتبی بدهد.
3- خانم ژیلا کرم زاده مکوندی 49 ساله، دوشنبه شب 19بهمن حوالی ساعت 23:30
دستگیر و به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شد.
4 .دکتر لیلا سیف الهی 42 ساله دوشنبه شب 19 بهمن دستگیر و به بند 209
زندانی اوین منتقل شد.
5-خانم فاطمه رستگاری متاهل و دارای 2 فرزند می باشد دوشنبه شب19 بهمن
دستگیر و به بند 209 زندان اوین متقل شدند
6- منیژه طاهری
7- خانم فرزانه زینالی 53 ساله متاهل و دارای 2 فرزند می باشد او 19 دی ما
ه به منظور شرکت کردن در مراسم اعتراضی مادران عزادار عازم پارک لاله بود
که در مسیر توسط مامورین وزارت اطلاعات ربوده شد.
لازم به یادآوری است تا به حال سازمانهای حقوق بشری جهانی مانند؛عفو بین
المللی،دیدبان حقوق بشر،برنامه نظارت حقوق بشر و مادران آرژنتینی میدام ماه
مه بیانیه هایی داده اند و خواستار آزادی فوری و بی قید وشرط آنها شده اند
همچنین کمیسر عالی حقوق بشر،گزارشگران ویژه زنان و دستگیریهای خودسرانه و
سایر مراکز حقوق بشری سازمان ملل در جریان دستگیر آنها قرار گرفته و
اقداماتی را برای آزادی آنها نموده اند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، ادامه بازداشت ،بازجوئی ، شکنجه های
روحی و دخالت بیشرمانه در زندگی خصوص حامیان مادران عزادار در بند را محکوم
می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر ،گزارشگر ویژه زنان و دستگیریهای خودسرانه
سازمان ملل متحد خواستار اقدامات عملی و فوری برای پایان دادن به شکنجه های
روحی و آزادی بی قید و شرط آنها است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
20 اسفند 1388 برابر با 11 مارس 2010
----
نامه سازمان دانش آموختگان ایران به رییس قوه قضاییه: در آستانه سال نو شرایط آزادی زیدآبادی نیز فراهم شود
پنجشنبه، 20 اسفند 1388
ادوارنیوز: سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) با انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به آیت الله صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه، با انتقاد از محدودیت های جدید علیه دکتر احمد زیدآبادی خواستار فراهم شدن شرایط آزادی و مرخصی دبیرکل این سازمان در آستانه سال جدید شد.
متن این نامه به شرح زیر است:
به نام خدا
آیت الله صادق لاریجانی
ریاست محترم قوه قضاییه
با سلام؛
همچنانکه مستحضرید تعدادی از اعضای سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم) درپی اعلام نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خردادماه بازداشت شده اند که عدد آنها در سراسر کشور طی چند ماه اخیر بالغ بر بیست تن است. همچنین به آگاهی می رساند که این سازمان همواره در طی ماه های گذشته با تاکید بر اصل امر به معروف و نهی از منکر و اصول متعدد قانون اساسی و موازین حقوق بشر و در مقام دفاع از حقوق شهروندان به عنوان سیاست اصولی خود شیوه بازداشت فعالان سیاسی، نحوه برخورد با مردم معترض و دادگاه های برگزار شده پس از انتخابات را مخالف صریح قانون و اخلاق دانسته و نسبت به عواقب سوء رویه های خلاف قانون و نقض حقوق شهروندان هشدار داده است.
اما آنچه علت اساسی نگارش این نامه خطاب به جنابعالی است وضعیت دکتر احمد زیدآبادی، دبیرکل زندانی این سازمان است. آقای زیدآبادی به عنوان دبیرکل یک حزب سیاسی قانونی علیرغم محدودیت های غیرقانونی و ناروایی که طی سالها از سوی حاکمیت نسبت به این سازمان و شخص ایشان اعمال شده بود با در نظر گرفتن منافع ملی و اولویت قرار دادن مصالح عمومی با مشارکت در روند انتخابات دهم ریاست جمهوری به همراه سایر اعضای سازمان ادوار تحکیم کوشش کرد تا از طریق شیوه های مسالمت آمیز و قانونی و با توسل به حق قانونی مشارکت در اداره سیاسی کشور شرایط زندگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایرانیان را به سهم خویش بهبود بخشد. با این حال متاسفانه پاسخی که وی و این مجموعه از سوی حاکمیت دریافت کرد چیزی جز زندان و محرومیت نبود.
احمد زیدآبادی در حالی که کمتر از ده ساعت از اعلام رسمی نتایج اولیه انتخابات گذشته و هنوز هیچ اعتراضی خیابانی و مردمی به آن نتایج انجام نشده بود در مقابل منزل اش توام با اعمال خشونت بازداشت شد و تا مدتها خانواده وی هیچ اطلاعی از وضعیت وی نداشتند. در بیان شرایط دشوار احمد زیدآبادی و خانواده ایشان همین بس که آنها تنها زمانی موفق به دیدار همسر و پدر خود شدند که دادگاه متهمان پس از انتخابات برگزار و تصاویری از وی در رسانه ها منتشر شد. از سوی دیگر حکم صادره از سوی دادگاه بدوی و تایید شده در دادگاه تجدید نظر به ویژه در خصوص محرومیت دائمی از هرگونه فعالیت سیاسی و تحلیل (شفاهی) بی سابقه و به اعتقاد بسیاری از حقوقدانان ناعادلانه و در تناقض آشکار با قوانین موضوعه کشور قرار دارد.
ریاست دستگاه قضاء؛
اما اکنون که مدتی پس از در اختیار گرفتن سکان قوه قضاییه توسط جنابعالی و به ویژه با تعویض مقامات دادستانی تهران رسیدگی به پرونده زندانیان سیاسی شرایط مناسب تری پیدا کرده است و در آستانه سال نو و عید نوروز روند آزادی فعالان سیاسی زندانی سرعت پیدا کرده و البته این تمهید با استقبال اطراف و گروه های مختلف معتقد به قانون و حقوق شهروندان نیز مواجه شده است، متاسفانه هیچ گشایشی در پرونده آقای زیدآبادی مشاهده نمی شود و در حالی که بخش عمده ای از فعالان سیاسی که در خردادماه بازداشت شده اند از زندان آزاد گردیده اند همچنان با مرخصی احمد زیدآبادی برخلاف آئيننامه اجرايي سازمان زندانها و اقدامات تاميني و تربيتي كشور موافقت نمی شود و ایشان از این حق قانونی نیز محروم شده است در شرایطی که وثیقه ملکی نیز به درخواست دادگاه بدوی ماه ها پیش توقیف اما هیچگونه ترتیب اثری در این خصوص داده نشده است.
این در حالی است که در تبعیض آشکار دیگری مدتی است که آقای زیدآبادی برخلاف مفاد فصل چهارم آئيننامه اجرايي سازمان زندانها و اقدامات تاميني و تربيتي كشور از زندان اوین تهران به زندان رجایی شهر کرج منتقل شده و بدون بهره مندی از حقوق ناشی از اصل طبقه بندی زندانیان و لزوم تمایز میان مجرمان سیاسی و عادی در این زندان نگهداری می شود که علاوه بر ایجاد مشقت برای وی همسر و فرزندان آقای زیدآبادی نیز برای ملاقات هفتگی با ایشان دچار مصائب فراوان هستند که به نوبه خود نوعی مجازات بی گناهان است.
در پایان، اکنون که اندکی تا حلول سال نو و فصل بهار باقی مانده، امید است شرایط بهره مندی از مرخصی و آزادی در حق احمد زیدآبادی هر چه سریعتر فراهم شده و چنانچه برخی سلایق شخصی مانع از بهره مندی ایشان از حق قانونی است، ترتیبی داده شود تا با توقف چنین اعمال خلاف قانونی، از تبعیض مضاعف جلوگیری شده و امکان آزادی آقای احمد زیدآبادی در کنار سایر زندانیان سیاسی و حضور آنها در جمع خانواده شان در آستانه سال نو فراهم شود.
والسلام علی من اتبع الهدی
سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت)
بیستم اسفندماه 1388
----
احمد
باطبی: دستگیری ناگهانی اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
از اوایل این هفته، تعدادی زیادی از اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر در
ایران، بهطور ناگهانی بازداشت شدهاند. این حرکت در حالی صورت گرفته که
بسیاری از این فعالان، به دلیل شرایط موجود، فعالیتهای خود را متوقف و یا
در مقیاس محدودی دنبال میکردند.
در این رابطه، نظر احمد باطبی، سخنگوی برون مرزی مجموعه فعالان حقوق بشر
ایران، مقیم واشینگتن را جویا شدیم:
با توجه به تحلیلهایی که طی این مدت در درون «مجموعه فعالان حقوق بشر»
داشتهایم، گمان ما این است که دستگاه امنیتی و دستگاه قضایی، پس از تسلط
اطلاعات سپاه بر سیستم امنیت کشور، به این نتیجه رسیدند که فعالان مدنی در
این برههی زمانی، با توجه شرایط بعد از انتخابات، میتوانند دردسرسازتر از
فعالان سیاسی باشند.
لذا دستگیری و سرکوب فعالان مدنی در دستور کار و اولویت اول نهادهای امنیتی
قرار گرفت. برخورد با مجموعه هم در راستای همین تحلیل و استراتژی نهادهای
امنیتی صورت گرفت.
با توجه به آن چه در ایران میگذشت، پیش از این که این اتفاق رخ بدهد،
پیشبینی میکردید که ممکن است چنین وضعیتی پیش بیاید؟
مجموعه فعالان حقوق بشر، همیشه این پیشبینی را که با آن برخورد شود
میکرد. به خاطر این که در ایران، فعالیت حقوق بشری با فعالیت سیاسی تقریبا
در یک سطح قرار دارد و برخوردی که دستگاه امنیتی و خصوصاً دستگاه قضایی با
فعالین حقوق بشری میکند، چندان متفاوت از برخورد با فعالان سیاسی نیست.
اما با توجه به تحرکات نهادهای امنیتی در ماههای گذشته، مجموعه فعالان
پیشبینی میکرد که یک برخورد جدی و سازمانیافته با این تشکل در دستور
کار نهادهای امنیتی است.
نهاد امنیتی از چند ماه پیش، با تشکیل چند تیم متفاوت به شهرهای مختلف
ایران میرفت و با احضار افرادی که عضو مجموعه بودند و یا به شکلی با
مجموعه مرتبط بودند، آنها را ساعتهای طولانی مورد بازجویی قرار میداد و
از آنها اطلاعات کسب میکرد. جالب اینجا بود که در این سلسله تحقیقات،
هیچ دستگیریای صورت نمیگرفت و خصوصاً کسب اطلاعات مدنظر بود. وزارت
اطلاعات و اطلاعات سپاه، در کنار همدیگر، میخواستند چشمانداز کلیای از
مجموعه را به دست بیاورند.
وقتی مجموعه فعالان متوجه این موضوع شد، حدود یک ماه پیش تغییری در ساختار
کلی مجموعه ایجاد کرد و شکل مجموعه را از قالب قبلی به شکل جدیدتر و
پیچیدهتری درآورد. در بیانیههایی که پیش از این منتشر شدهاند، به طور
مفصل توضیح داده شده است که چه تغییر و تحولاتی در این مجموعه صورت گرفته
است. این اقدام مجموعه باعث شد که کلیت مجموعه و عملکرد آن از رصد نهادهای
امنیتی خارج شود.
مجموعه فعالان حدود ۱۰ روز پیش نیز تحلیل جدیدی از فضای امنیتی کشور داد که
به نوعی رصد کلی و پیشبینی عملکرد نهادهای امنیتی در برخورد با فعالان
حقوق بشر بود.
این عوامل باعث شد که نهادهای امنیتی به این نتیجه برسند که مجموعه فعالان
از کار و عملکرد وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه آگاه شدهاند. به همین دلیل
هم اقدام به دستگیری اعضای مجموعه کردند تا امور کار بیش از این از دستشان
خارج نشود.
با توجه به شرایط حاکم بر ایران و فضای امنیتیای که به وجود آمده بود،
خود اعضای مجموعه به این نتیجه نرسیده بودند که به شکل کمرنگتری در جامعه
حضور داشته باشند و از دستگیری یا هر خطر دیگری که ممکن بود برایشان به
وجود بیاید، پیشگیری کنند؟
دستگیریهایی که صورت گرفته، دستگیریهای مبتنی بر اطلاعات صحیح و عقلانیت
کامل نبوده است. نهادهای امنیتی با ترس از این که مجموعه فعالان تغییر
ساختار داده و از رصد او خارج شده است، اقدام به دستگیری هر فردی که به
نحوی با مجموعه مرتبط بود و یا سابقاً عضو آن بوده است و حتی ممکن است دیگر
ارتباطی با مجموعه نداشته باشد، کردند.
تا کنون حتا شاهد دستگیری اعضای خانوادهی فعالان مجموعه یا فعالان پیشین
آن بودهایم.
معنای چنین برخوردی این است که برنامهریزی درستی برای دستگیری وجود ندارد.
صرفاً ترس از این است که زمام امور از دست نهادهای امنیتی خارج شود. بر
مبنای هر اطلاعاتی که در دسترس آنها بوده اقدام کردهاند. اما بسیاری از
این اعضا، مدتها قبل عضو مجموعه بودند اما الان عضویتی در مجموعه نداشتند
و با آن کار نمیکردند.
در چند روز گذشته، چند نفر از اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
دستگیر شدهاند؟
در بهمن ماه حدود 13 نفر دستگیر شده بودند . در چند روز گذشته تا رقم 31
نفر و حتی بیشتر هم دستگیری داشتهایم. اما تا همین لحظه هم اخباری که به
دست ما میرسد، حاکی از آن است که هنوز هم دستگیریهایی صورت میگیرد.
تعدادی از اعضا، تعدادی از مرتبطین و حتی کسانی که سابقاً عضو مجموعه بودند
و دیگر هیچ ارتباطی با ما ندارند، ناپدید هستند. ما هنوز دقیقاً نمیدانیم
به چه سرنوشتی دچار شدهاند؛ آیا دستگیر شدهاند و یا مخفی هستند. لذا آمار
دقیقی وجود ندارد. اما تا به حال از دستگیری نزدیک به ۴۰ نفر مطمئن هستیم.
با توجه به این تعداد دستگیریها، فعالیتهای مجموعه فعالان حقوق بشر در
حال حاضر به چه شکل ادامه پیدا میکند؟
مجموعه فعالان حقوق بشر پس از تغییر ساختاریای که انجام داد، شکل کاری خود
را به نوعی پیچیدهتر کرد. البته به لحاظ کیفیتی تغییری در کار مجموعهی
فعالان ایجاد نخواهد شد. مجموعه با پیشبینی این شرایط و اتخاذ تدابیر
مناسب، مانند گذشته دارد کار میکند و ضعفی در کار ایجاد نشده است.
اما به هرحال نیروی انسانی که دستگیر میشود و انسانهایی که بنا به
فعالیت گذشته، فعالیت کنونی و یا حتی ارتباط یا دوستی ساده با اعضا دستگیر
میشوند، بار انسانی و عاطفی برای مجموعه دارد. مجموعه از این بابت خیلی
متأسف است. با توجه به ارتباطات قویای که در سراسر دنیا بین نهادهای حقوق
بشری وجود دارد، تمام نیروی خود را برای دفاع از حقوق انسانی و امنیت افراد
دستگیر شده به کار میگیرد.
تلاشهایی که به آن اشاره میکنید، منهای صدور بیانیه و یا انجام
مصاحبهها با رسانههای مختلف، شامل چه موارد دیگری خواهد شد؟ فکر میکنید
مجموعه فعالان حقوق بشر چه کار عملیای در جهت آزاد کردن اعضای خود
میتواند انجام بدهد؟
تلاش مجموعه فعالان حقوق بشر لزوما برای آزادی اعضای خود نیست. این مجموعه
از حقوق انسانها و هرفعال حقوق بشریای هم که عضو مجموعه نباشد دفاع
میکند. اعضا و یا مرتبطان دستگیر شده نیز در کنار فعالین حقوق بشریای که
عضویت مجموعه را ندارند، اما مجموعه از شرایط آنها آگاه است و وضعیتشان
را پیگیری میکند، قرار میگیرند.
حداقل ظرفیتهایی که برای این پیگیریها وجود دارد این است که برای این
افراد پروندهای باز میشود، آخرین اطلاعات و اخبار مربوط به آنها توسط
تیمهای مختلف جمعآوری و آنالیز میشود و به صورت یک فایل کامل در اختیار
نهادهای حقوق بشری بینالمللی مانند «سازمان دیدهبان حقوق بشر» و «سازمان
عفو بینالملل» قرار میگیرد.
در کنار آن هم بنا به ارتباطاتی که وجود دارد وضعیتشان پیگیری میشود تا
نتیجه بگیریم.
خانوادهی برخی از این فعالان هم از احضار و بازداشت مصون نماندهاند.
آیا مشخص شده که دلیل بازداشت افراد خانواده چه بوده است؟
تنها تحلیلی که میتواند وجود داشته باشد، این است که با این کار میخواهند
اعضای مجموعه را وادار کنند که همکاری با این مجموعه را کنار بگذارند و
غیرفعال شوند. مجموعه فعالان قبلاً هم شاهد چنین دستگیریهایی بوده است و
تحت فشار قرار دادن نهادهای حقوق بشری با این ابزار، سابقه دارد.
سایت مجموعه فعالان هم اختلال چند ساعتهای پیدا کرد. آیا این اختلال به
دلیل وجود مشکل فنی بود یا این که سایت مورد حمله قرار گرفته بود؟
همزمان با دستگیریها، سایت «هرانا» که خبرگزاری اختصاصی حقوق بشرمجموعه
است و همچنین سایت اصلی مجموعه، هر دو مورد حمله قرار گرفتند.
به دو شکل به این سایتها حمله کردند؛ یک حمله به شکل فرستادن پیام زیاد
برای باز شدن سایت بود که خودبهخود پهنای باند سایت را پایین آورد. سرور
پایین آمد و تعطیل شد و در نتیجه سایت از دسترس خارج شد.
نوع دیگر حمله این بود که از طریق ایمیلهای مختلف به سروری که سایتهای
مجموعه بر آن سوار است، پیامی با این محتوا که این سایتها تولید اسپم
میکنند و مزاحمت ایجاد میکنند، ارسال میشد که باعث شد سرورها سایت را
پایین بیاورند. اما با فعالیت تیم فنی، سایتها مجدداً بالا آمدند و دارند
کار میکنند.
----
وقتی وکالت جرم میشود
محمد
اولیایی فر عضو انجمن بینالمللی وکلا، وکیل دستگیر شدگان اول ماه می هشتاد
و هشت، سندیکای کارگران هفت تپه، سندیکای کارگران شرکت واحد و بسیاری از
دستگیرشدگان اعتراضات اخیر روز هفدهم اسفند ماه برای گذراندن یک سال حبس
خود روانه زندان شد.
دادگاه
انقلاب در روز بیست و یکم بهمن بدون رای تجدید نظر ، ایشان را به یک سال
زندان برای به خطر انداختن امنیت ملی محکوم کرد. مسئولین برای به سکوت
کشاندن ایشان تمام شرایط را آماده کرده بودند تا اینکه در روز جهانی زن
نامبرده را در دادسرای انقلاب دستگیر و روانه زندان کردند.
آقای
اولیایی فر در چند سال گذشته برای حقیقت یابی و بیطرفی دادگاه و دفاع از
متهمین در حد توان خود جدییت بینظری را به نمایش گذاشت و بدون چشمداشت از
هر موکلی دفاع میکرد تا جایی پیش رفت که خود قربانی حقیقت یابی شد.قربانی
حقیقت یابی و عدالت شدن در جامعه ما عمر طولانی دارد.
سندیکای
کارگران هفت تپه ، زندانی شدن وکیل اولیایی فر را محکوم میکند و از تمامی
نهادهای حقوق بشری و کارگری میخواهد تا برای آزادی ایشان و کلیه زندانیان
جامعه مدنی در ایران از هیچ کوششی فروگذاری نکنند و در صورت امکان با خواست
برگزاری یک دادگاه مستقل از دولت ایران بخواهند که این نوع احکام را بررسی
کند ، ما خواستار آزادی بی قید و شرط سریع ایشان و دیگر زندانیان مبارزات
مدنی جامعه ایران هستیم.
سندیکای کارگران هفت تپه
اسفند
1388
----
مصطفی تاج زاده آزاد شد
٢٠ اسفند ١٣٨٨
پارلماننیوز: سیدمصطفی تاجزاده شب گذشته حوالی ساعت 23 بعد از نه ماه از زندان آزاد شد، انتشار خبر آزادی عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی موجب شد تا بلافاصله دهها نفر از چهرههای اصلاحطلب و هواداران جنبش سبز خود را به منزل تاجزاده برسانند.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، در میان حضور چهرههای مختلف، حضور آزادشدگان حوادث بعد از انتخابات بلافاصله بعد از آزادی تاجزاده در منزل او بیش از همه جلب توجه مینمود، از جمله این چهرههای میتوان به عبدالله رمضانزاده، سعید شریعتی، علی تاجرنیا، شهاب طباطبایی و محمدرضا جلاییپور اشاره کرد.
همچنین محمدرضا خاتمی، حمید رضا جلاییپور، محسن آرمین و .... هم شب گذشته بعد از 9 ماه، به دیدار تاجزاده رفتند.
----
جمعی از زندانیان خواهان خارج کردن بهروز جاوید
طهرانی از سلولهای انفرادی
در تاریخ 17 اسفند ماه 88 صبح روز دوشنبه بار دیگر یکی از خودفروختگان رژیم
دیکتاتوری ایران دست به عمل ناجوان مردانه ای زد و یکی از بهترین جوانان
مدافع حقوق بشر بنام بهروز جاوید طهرانی که فقط به خاطر دفاع از حقوق حقۀ
مردم سالها است که در زندان رجائی شهر کرج بند 1 نگهداری می شود وی را به
بهای اندکی فروخت و بار دیگر دشمنی دیرینه خود با مردم ایران و مدافعان
حقوق بشر از پشت نقاب به اصطلاح معصوم خود نشان داد و با هماهنگی از قبل
تعیین شده با مزدوران رژیم ساعت 08:00 صبح ناگهان به اتاق آقای بهروز جاوید
طهرانی ریختند و این دلسوز از جان گذشته مردم ایران را به خاطر دفاع از
حقوق زندانیان او را با ضرب وشتم به سلول انفرادی انتقال دادند.
اقای حسن آخریان رئیس بند 1 زندان رجائی شهر وی را به مرگ تهدید کرد و حتی
نگذاشت آقای جاوید طهرانی این موضوع را به خانواده و همبندیان خود خبر دهد
ما هم زنجیریان آقای طهرانی بشدت نگران وضعیت جسمی و روحی ایشان هستیم و تا
به حال نتوانستیم از وضعیت ایشان خبری کسب کنیم.
همچنین ما با اقدار و همدلی کامل به رئیس بند 1 زندان رجائی شهر اعلام می
کنیم هر چه زودتر آقای بهروز جاوید طهرانی را از سلول انفرادی به بند
عمومی خود منتقل کنند و خانواده و دوستان ایشان را از نگرانی در بیاورند در
غیر این صورت گزارش مفصلی از نقض حقوق زندانیان و هتک حرمت توسط شما ریاست
بند 1 به سازمانهای حقوق بشر ارائه خواهیم داد.
گروهی از هم زنجیران زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی
در بند 1 زندان گوهردشت (رجائی شهر) کرج
19 اسفند 1388
انتشار:
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
----
افزایش فشارها بر خانواده انور حسین پناهی
ماموران وزارت اطلاعات شهرستان قروه، با مراجعه و بازداشت اعضای خانواده انور حسین پناهی، زندانی کرد، خواستار عدم انعکاس اخبار وی شده اند.
خبرگزاری هرانا: ماموران وزارت اطلاعات، هم چنان
به اعمال فشار بر خانواده انور حسین پناهی، زندانی سیاسی کرد، می پردازند.
ماموران وزارت اطلاعات شهرستان قروه که لباس شخصی بر تن داشتند، با
مراجعه به منزل پدری انور حسین پناهی پس از تفتیش آنجا پدر و خواهر انور را با خود
به اداره اطلاعات قروه بردند.
گفتنی است بعد از بازجویی های انجام شده و تهدیدات
فراوان، ایشان پس از چند روز با اخذ تعهد کتبی مبنی بر نداشتن هرگونه تماس با رسانه
های خارج از ایران آزاد شده اند. این درحالیست که آقای محمد حسین پناهی بیش از
70 سال سن داشته و پروانه، خواهر بزرگتر انور حسین پناهی نیز دارای 4 فرزند می
باشد.
شایان ذکر است در طی روزهای اخیر فشارها بر روی انور حسین پناهی در زندان
افزایش یافته و طی این مدت وی در چندین نوبت مورد بازجویی قرار گرفته و حتی از طرف
رئیس اطلاعات تهدید شده که بهار سال آتی مجددا دادگاهی خواهد شد. هم چنین گفته شده
است که در هیچ صورتی به وی مرخصی داده نمی شود.
لازم به یادآوریست انور حسین پناهی
از فعالان سیاسی استان کردستان است که از سوی دادگاه انقلاب در سال گذشته به اتهام
همکاری با احزاب کرد، به اعدام محکوم شده بود و پس از اعتراضات سازمانهای بین
المللی مدافع حقوق بشر، حکم اعدام وی به 16 سال زندان تقلیل یافت. افشین و بدیع
حسین پناهی نیز از سوی خانواده، پیگیر پرونده برادر بزرگ خود بوده و تنها به علت
اعتراض به این حکم در سال گذشته چندین بار از سوی دستگاه های امنیتی شهرستان قروه
بازداشت شده و در دادگاه شهر سنندج به اتهام خبر رسانی به بیرون از ایران هر یک به
سه ماه زندان محکوم شدند.
----
محکومیت دو شهروند بهایی به حبس
دو شهروند بهایی ساکن قائم شهر به احکام حبس تعزیری از سوی دادگاه انقلاب محکوم شدند.
خبرگزاری هرانا:
سامان ثابیتی و مسعود عطائیان دو شهروند بهایی در قائم شهر به تحمل حبس محکوم شدند.
حکم سامان ثابتی شهروند بهایی ساکن شهرستان قائمشهر که در بهار گذشته توسط دادگاه انقلاب ساری به اتهام تبلیغ بهاییت و تبلیغ علیه نظام به6 ماه حبس تعزیری محکوم شده بود توسط دادگاه تجدید نظر استان مازندران تائید شد و همچنین مسعود عطائیان شهروند بهایی دیگر قائمشهری که قبلا 3 ماه را در انفرادی بسر برده بود توسط دادگاه انقلاب ساری به 10 ماه حبس تعزیری محکوم شد
----
محبوبه
کرمی در تماس تلفنی با خانواده اش، از سلامت خود خبر داد
محبوبه کرمی
در تماسی که برای دومین بار در ساعت هفت و نیم شب چهارشنبه نوزدهم اسفندماه
با خانواده اش داشت، از سلامت خود خبر داد.
اولین تماس
محبوبه در اوایل هفته بود. او در تماس تلفنی با برادرخود، محسن کرمی، عنوان
کرده که در بند 209 اوین و به صورت انفرادی نگهداری می شود. همچنین او
اشاره کرده است که هم اکنون تحت بازجویی است، در حالی که هنوز تفهیم اتهام
نشده است. موارد بازجویی وی نیز در رابطه با حوادث اخیر بوده است.
محبوبه کرمی
از فعالان کمپین یک میلیون امضاء است که برای پنجمین بار، در 11 اسفند ماه
بازداشت شد.
به گفته
محسن کرمی، بار گذشته که محبوبه کرمی بازداشت شد، مادر وی که سرطان داشت،
به دلیل نگرانی و استرس وارد شده از بازداشت محبوبه به بیمارستان منتقل شد
و 15 روز از بازداشت محبوبه را در بیمارستان بود. وی در شبی که محبوبه از
زندان آزاد شد درگذشت و این مسئله بر محبوبه فشار روحی بسیاری وارد کرد.
برادر
محبوبه عنوان می کند که وی در سال گذشته به دلیل از دست دادن مادر و
نگهداری از پدر بیمار خود که 86 سال داشته و دارای بیماری آلزایمر است،
نتوانسته بود به فعالیت های شخصی خود برسد، بنابراین هیچ وقتی نیز برای
فعالیت اجتماعی نداشته، به طوری که دچار افسردگی شده و تحت درمان روانپزشک
قرار داشت.
از همین رو،
محسن کرمی، دلیل بازداشت محبوبه را نامفهوم می داند. |