وضعيت وخيم جسمي نايب رييس سابق شوراي تهران دفتر تحكيم وحدت در زندان اوين
۱۳۸۹/۲/۵
خبرگزاري هرانا:
طي هفته هاي گذشته اخباري مبني بر وخامت حال جسمي شبنم مدد زاده، نايب رييس سابق شوراي تهران دفتر تحکيم وحدت منتشر شد که حاکي از عدم رسيدگي پزشکي و مداواي او در زندان بود.
به گزارش کمپين حقوق بشر ايران، بهروز علوي عضو انجمن اسلامي دانشگاه تربيت معلم و فعال دانشجويي وضعيت جسمي شبنم مدد زاده را وخيم توصيف کرد و گفت: ” متاسفانه شبنم وضعيت جسمي خوبي ندارد. دو هفته پيش به حالت غش و ضعف افتاده بود که او را پيچيده در پتو به بهداري اوين منتقل مي کنند.” طي هفته هاي گذشته اخباري مبني بر وخامت حال جسمي شبنم مدد زاده، نايب رييس سابق شوراي تهران دفتر تحکيم وحدت منتشر شد که حاکي از عدم رسيدگي پزشکي و مداواي او در زندان بود.
شبنم مددزاده، متولد ۱۳۶۷ از ابتداي اسفند ماه ۱۳۸۷، به شيوه اي نامتعارف و به دلايلي نامعلوم توسط نيروهاي امنيتي بازداشت شد و از آن تاريخ در زندان اوين نگهداري مي شود. انتقال اين زنداني سياسي به بند معتادان به مواد مخدر موسوم به بند متادون توسط دستگاههاي اطلاعاتي جمهوري اسلامي، اعتراض شديد مدافعان حقوق بشر و پوشش وسيع رسانهاي در بين رسانههاي غير حکومتي را در بر داشت.
----
مجیدتوکلی، چهار ماه بازداشت، بدون دسترسی به وکیل و
ملاقات با خانواده
مجید توکلی، دانشجوی دانشگاه امیرکبیر پس از بیش از چهارماه بازداشت همچنان از دسترسی به وکلای خود محروم است.
رهانا: مجیدتوکلی، عضو انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر به رغم گذشت بیش از سه ماه از صدور حکم هشت سال و شش ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از تحصیل و ۵ سال ممنوعیت خروج از کشور توسط صلواتی، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، در تمام این مدت با ممانعت مقامات قضایی به شکل غیرقانونی از دسترسی به وکلای خود و همچنین سایر حقوق زندانیان از جمله تماس تلفنی، داشتن کتاب، روزنامه و نیزحق ملاقات با خانواده محروم بوده است. او روز ۳۱ فروردین ماه و در پی ۱۲۵ روز انفرادی، به اندرزگاه ۷ زندان اوین منتقل شده است.
خانواده مجید توکلی، پس از ماه ها پیگیری بی نتیجه و بلاتکلیفی، سرانجام روز چهارشنبه هفته گذشته، ۲۶ فروردین، به مدت ۱۵ دقیقه موفق به ملاقات با او شدند. علی توکلی برادر مجید در گفتگویی با کمپین بین المللی حقوق بشر گفت: “آقای دادخواه و آقای علیزاده طباطبایی، وکلای پرونده تا به حال موفق به دیدار با مجید نشده اند”.
علی توکلی که از انتقال برادر خود به بند عمومی خبر می داد، روحیه ی او را مناسب توصیف کرد و گفت: ” وضعیت روحی او بسیار خوب بود اما از نظر جسمی ضعیف و لاغر شده بود. بعد از ۴ ماه انفرادی با شرایط سخت طبیعی است که وضع جسمی مناسبی نداشته باشد. خوشبختانه چند روز پیش با مجید ملاقات حضوری داشتیم. او به بند عمومی منتقل شده است”.
به گفته ی علی توکلی حکم مجید حدود سه ماه پیش صادر شده و از آن زمان او به شکل غیرقانونی در سلول انفرادی در شرایط دشواری بوده است: “مجید به مدت دو هفته تحت بازجویی بود و بعد از آن بازجویی دیگری نداشتند. در واقع آخر آذرماه بازجویی ایشان تمام شده بود. حکم هم که صادر شد به انفرادی منتقل شدند و بعد از آن هم ما ملاقاتی با مجید نداشته ایم و چون هنوز جا نگرفته اند فرصت زیادی نداشتیم که با او صحبت کنیم. دقیقا یک هفته پیش از آن که به بند عمومی منتقل شوند به مدت ۱۵ دقیقه با ایشان ملاقات حضوری داشتیم و دو روز است که به بند عمومی منتقل شده اند”.
علی توکلی در خصوص روند رسیدگی به پرونده ی برادر خود به کمپین گفت: “چون با ایشان ملاقات حضوری نداشتیم و وکلا نیز با او ملاقات نداشتند نظر دادن در این مورد سخت است . اگر در چند روز آینده فرصتی باشد که خود او تماس بگیرد می توانیم در این رابطه با او صحبت کنیم. شرایط بسیار سخت است. در ملاقاتی هم که داشتیم اجازه ندادند در مورد پرونده و روند بازجویی ها با او صحبت کنیم”.
به رغم اعتراض خانواده ی این فعال دانشجویی، مقامات زندان اجازه تحویل وسایل شخصی مجید توکلی را به آنها نداده اند.
مجید توکلی، عضو انجمن اسلامی پلی تکنیک که تیرماه ۱۳۸۸ بازداشت و پس از ۳ ماه آزاد شده بود، در روز شانزده آذر پس از ارائه سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه امیرکبیر هنگام خروج از این دانشگاه با ضرب و شتم شدید ماموران امنیتی بازداشت شد. خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران، در روز ۱۶ آذر ماه در اقدامی غیر متعارف با چاپ عکسی از مجید توکلی در پوشش زنانه نوشت:“مجید توکلی رهبر اغتشاش گران بازداشت شد.” این خبرگزاری یادآوری کرده بود که مجید توکلی سابقه توهین به مقدسات اسلام دارد.
او پیش از این نیز طی سالهای گذشته، ۲ بار بازداشت و زندانی شده است که یک بار در سال ۸۶ و پس از ماجرای جعل نشریات دانشجویی نزدیک به یک سال و نیم را در حبس به سر برد و بار دیگر در بهمن سال ۸۷ به هنگام شرکت در مراسم بزرگداشت مهندس بازرگان دستگیر شده و بیش از ۴ ماه در بازداشت بود.
----
دانشجوی المپیادی دانشگاه شریف به زندان برگردانده
شد دوشنبه, ۶م اردیبهشت, ۱۳۸۹ با اتمام تعطیلات نوروز و درست در روز شروع امتحانات به جای مانده از ترم گذشته، وی به بازداشتگاه اوین فراخوانده می شود.
کلمه:
مهدی کلاری، دانشجوی المپیادی کارشناسی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف که در آخرین روزهای سال گذشته با قید قرار وثیقه سنگین سیصد میلیون تومانی به مرخصی آمده بود، در آخرین روز فروردین ماه در حالی که به دلیل مشکلات قلبی پیش آمده برای وی تحت مراقبت پزشک به سر می برد به زندان اوین فراخوانده شد و صبح روز شنبه خود را به زندان معرفی نمود.
به گزارش خبرنگار کلمه این دانشجوی سال سوم کارشناسی در روز شانزدهم آذرماه ابتدا توسط نیروهای حراست دانشگاه و نیروهای امنیتی حاضر در دانشگاه بازداشت شد و پس از بازجویی در داخل دانشگاه آزاد گردید. اما به نقل از دوستان وی پس از خروج از دانشگاه توسط دو ماشین پژو که خود را نیروهای اطلاعات و امنیتی معرفی کردند بازداشت شده و به پلیس امنیت انتقال یافت.
پس از بازجویی در آنجا به زندان اوین منتقل شده و در ایام بازجویی در انفرادی به سر برده است. به گفته وی قبل از روز عاشورا به وی و چندین نفر دیگر از دانشجویان بازداشتی گفته می شود که به زودی آزاد خواهند شد، اما پس از عاشورا این وعده تحقق نیافته و پرونده وی به شعبه ۲۸ تحت سرپرستی قاضی مقیسه انتقال می یابد.
قابل ذکر است که ۸۴ نفر از اساتید دانشکده، دوستان و همنوردان او در گروه کوهنوردی دانشگاه و همکلاسی های وی طی نامه ای خطاب به ریاست محترم قوه قضاییه خواستار آزادی وی شده اند. علاوه بر این نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه و معاونت دانشجویی نیز در نامه های جداگانه ای خواستار تسریع در رسیدگی به پرونده وی شده اند و نامه های جداگانه ای نیز در سطح دانشگاه برای آزادی وی و دیگر دانشجویان دربند تهیه شده است.
با این حال و علی رغم عدم وجود مستندات برای موارد مطرحه در کیفرخواست و عدم قبول اتهامات وارده مبنی بر تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری توسط وی، دادگاه اولیه او را به سه سال حبس تعزیری محکوم کرده است که این حکم توسط وکیل وی مورد اعتراض قرار گرفته است.
علی رغم پیگیری مدام خانواده وی برای آزادی مهدی، قاضی دادگاه تا آخرین لحظه برای تبدیل قرار بازداشت به وثیقه مخالفت می کند و در نهایت به درخواست دادستان تهران دستور مرخصی برای وی صادر می گردد. اما با اتمام تعطیلات نوروز و درست در روز شروع امتحانات به جای مانده از ترم گذشته، وی به بازداشتگاه اوین فراخوانده می شود.
هم زمان با نزدیک شدن به روزکارگر و سالگرد انتخابات ریاست جمهوری ،موج احضار فعالان سیاسی و بازگرداندن زندانی هایی که به طور موقت ازاد شده بودند ،شدت گرفته است.
لازم به توضیح است که مادر مهدی پس از شنیدن خبر احضار مجدد وی به بازداشتگاه دچار ناراحتی قلبی شده است و تحت درمان به سر می برد.
دادنامه زیر قبل از مرخصی اولیه توسط مادر وی نوشته شده است:
بانوی دو عالم، فاطمه جان؛
دادنامه مرا هم بنگر.
یا فاطمه جان، اگر از خانه بیرون آمدی و در همان مسجد و کوی برزنی که بزرگوار پدرتان، محمد خاتم الانبیاء (ص)؛ در آن ندای اسلام سر می داد، از حق همسر و ارثیة خود دفاع نمودی، آیا جز این بود که به تمام مادران، همسران و زنان آزاده این را بیاموزی که «باید همواره از حق خود دفاع کنید، هرچند که سیلی بخورید و هتک حرمت شوید.»
فاطمه جان، در امروز ایران، دوباره تاریخ تکرار گردید. مادران، همسران و زنان آزاده برای دفاع از عزیزانشان، پای در دادستانی ها، دادسراها و زندان ها می گذراند و در همه جا به خاطر مادر بودن یا همسر بودن و یا دفاع از حق خود و عزیزانشان هتک حرمت می شوند.
فاطمه جان، من یکی از همان مادران هستم که در تمامی سه ماه گذشته به امید دفاع از حق خودم و پسرم، هر روز با سلام بر منتقم خونت، صبح را آغاز می کنم و همچون شما ردای سیاه بر سر می کنم و راهی دادسرا و زندان و دادستانی می شوم، تا:
• بلکه بتوانم بفهمم به کدام جرم ناکرده ای پسرم به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است؟
• و چرا قاضی حکومت اسلامی که نمونة عدالت در جمهوری اسلامی است او را به سه سال حبس محکوم کرده است؟
بانوی دو عالم، فاطمه جان؛
• آیا جز این است که همسایه یهودی بر سر پدرتان خاکستر می ریخت اما پیامبر به عیادتش می رفت؟
• آیا جز این است که مردم مکه و طائف بر سر و روی پدرتان سنگ و کلوخ کوبیدند و بی احترامی ها کردند، اما او بزرگوارانه آنان را در فتح مکه بخشید؟
آیا جز این است که پسرم در روز ۱۶ آذر، روز دانشجو، در تجمع دانشگاه شریف در این گردهمایی شرکت نمود تا فقط اعتراض خود را با کلامی متین بیان نماید و آن هم در حالی که رهبری نیز بر حضور فعال دانشگاهیان در این عرصه تایید مکرر داشته اند؟
پس چگونه ممکن است که پسر من به اتهام عمل ناکردة «توهین به رهبری» مجازات شود؟
و یا چگونه ممکن است که جرم «تبلیغ علیه نظام» بر او روا باشد؟
و چگونه ممکن است این نوع برخورد را متأثر از آموزه های پیامبر اکرم محمد مصطفی (ص) دانست؟
فاینما تذهبون؟
فاطمه جان، این دادنامه را به نزد تو نوشتم تا تو را بر ستمی که بر سر من و هزاران مادر دیگر آمده است گواه بگیرم و چون تو صبر کنم تا روزی که منتقم و قائم باز آید.
به امید آن روز زنده خواهم ماند
مادر مهدی کلاری
پرندة کوچک مادر، ای بزرگ جوانمرد؛
پرندة کوچک مادر دوستت دارم و با تمام وجود به بزرگی روح تو افتخار می کنم،
و هر صبح و شام برای آزادیت دعا می کنم.
می دانم بال های کوچک اما قوی ات را بسته و در کنج قفس زندانیت کرده اند،
اما در اندیشة خود، تو را ازاد و نیرومند
و در حال پرواز به سوی قلل مرتفع ایران عزیز می بینم،
هرچند که توان پریدن با تو را ندارم،
اما از دور تو را نظاره گرم و زیر لب دعاگو،
و به عشق تو تا هفت آسمان عشق خواهم پرید.
|