فشار برای اعتراف گیری از زنان در زندان: شیرین علم هولی، زینب جلاییان پس از محبوبه کرمی
فعالان حقوق بشری به کمپین بین المللی حقوق بشر گفتند که وضعیت سلامتی شیرین علم هولی و برخی دیگر از زنان زندانی در بند زنان زندان اوین خطرناک است. شیرین علم هولی روز دوشنبه گذشته برای بازجویی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده و طی ساعت ها پرسش وپاسخ برای انجام مصاحبه تلویزیونی تحت فشار قرارگرفته است. به او گفته شده است که اگر با وزارت اطلاعات همکاری کند مجازات وی تخفیف داده خواهد شد.
شیرین علم هولی با انتشار دومین نامه خود وضعیت خود را تشریح کرده است. او در نامه اول خود به شرح آزارو اذیت های روحی وجسمی که در زندان سپاه و نیز در بند ۲۰۹ متحمل شده بود پرداخته بود. در دومین نامه او از تداوم این فشار ها سخن گفته است. او در این نامه نوشته است: «تاثیرات شکنجه به حدی است که غیر از کابوس از خود بیخود هم می شوم. به خاطر ضرباتی که بر سرم وارد کرده اند به سر دردی شدید گرفتارم و بعضی از روزها درد هجوم می آورد و سر دردم آنقدر شدید می شود که دیگر نمی دانم در اطرافم چه می گذرد.» او افزوده است: «به بخاطر سر درد شدید بینی ام شروع به خونریزی می کند… هدیه دیگر آنها برای من ضعف بینایی چشمانم است که دایم تشدید می شود و هنوز به درخواستم برای عینک پاسخی نداده اند.» در نهایت شیرین اشاره کرده است که «در روز دوازده اردیبهشت هشتاد و نه دوباره بعد از مدتها مرا برای بازجویی به ۲۰۹ بردند و اتهاماتشان را تکرار کردند و از من خواستند که با آنها همکاری کنم.» وی به ماموران اطلاعات گفته است که مصاحبه نخواهد کرد.
به گفته منابع یاد شده مقامات اطلاعاتی هفته گذشته به خانواده زینب جلالیان دیگرفعال کرد گفته اند که می توانند با فرزندشان ملاقات داشته باشد به شرط آنکه او را برای انجام مصاحبه تلویزیونی قانع کنند. درملاقات سه ساعته یاد شده زینب جلالیان با اصرار بر اینکه هیچ جرمی مرتکب نشده که بخواهد جلوی تلویزیون قرار بگیرد از انجام درخواست ماموران اطلاعاتی سرباز زده است. موضوع اعتراف گیری از زندانیان برای برخی دیگر از فعالان حوزه زنان همچون محبوبه کرمی نیز گزارش شده است. یکی از نزدیکان محبوبه کرمی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که مقامات اطلاعاتی به او گفته اند که اگر اعتراف نکند و جلوی دوربین قرار نگیرد مجازات سنگینی خواهد داشت. محبوبه کرمی از قربانیان جدید پروژه اعتراف گیری است که ظاهرا برای رها شدن از فشارهای شدید جسمی و روحی قبول کرده است که جلوی دوربین های ماموران اطلاعات قرارگیرد.
با وجود این فشارها، شیرین علم هولی اعلام کرده که حاضر به مصاحبه نیست. به نظر می رسد فشار بر فعالان کرد شدت گرفته است. هفته گذشته نیز، اطلاعات با خوانواده زینب جلالیان تماس گرفته و از انها خواسته اند که به ملاقات دختر خود بیایند، اما شرطی که برای آنها گذاشته اند این بوده که هر طور شده زینب را برای مصاحبه تلویزیونی قانع کنند. اما خانواده زینب بعد از ملاقاتی ۳ ساعته نتوانسته اند که او را قانع کنند که به درخواست وزارت اطلاعات تن دهد و زینب در پاسخ گفته است من مرتکب هیچ گناه و خطای نشده ام و تنها جرم من حق خواهی بوده است.
زمینه خبر:
شیرین علم هولی متولد ۱۳ خرداد ۱۳۶۰ از روستای دیم قشلاق در حوالی ماکوست. در اردیبهشت ۱۳۸۷ توسط سپاه پاسداران در تهران دستگیر شد. ۲۵ روز اول بازداشت خود را در مکانی نامعلوم و تحت شکنجه شدید جسمی و روانی گذراند. پس از آن، به بند ۲۰۹ زندان اوین تحویل داده شد و پس از تحمل ۶ ماه حبس به بند نسوان این زندان منتقل گردید. در تاریخ ۲۸ آذر ماه ۱۳۸۸ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، که به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد به اتهام خروج غیرقانونی از مرز به تحمل دو سال حبس تغزیری و به اتهام محاربه از طریق ارتباط با پژاک، به اعدام محکوم شد. حکم در ۱۳ دی ماه به وکیل وی، ابلاغ شده است، اما روند بررسی پرونده در دادگاه بدوی خارج از اصول قانونی بوده است. به همین منظور درخواست تجدید نظر در حکم صادره را به دادگاه ارائه شده است. اما تا کنون بدون جواب مانده است.
----
ایران
از اعدام شش قاچاقچی مواد مخدر خبر داد
بی بی سی: دادسرای عمومی و انقلاب تهران با صدور اطلاعیه ای اعلام
کرد که شش قاچاقچی مواد مخدر در سحرگاه امروز شنبه ۱۸ اردیبهشت (۸ مه) در
زندان قزل حصار کرج به دار آویخته شدند.
این دادسرا اعدام شدگان را ارسلان اسدی، محمدعلی فخری، عباس گراوند، رحمان
بیابانی، پرویز تقی زاده و سعید میکائیلی معرفی کرد.
در اطلاعیه روابط عمومی دادسرای تهران آمده است که محاکمه اعدام شدگان با
حضور وکیل مدافع و نماینده دادستان تهران انجام شده بود.
سازمان های بین المللی مدافع حقوق بشر معمولا از اجرای مکرر مجازات اعدام
در ایران انتقاد می کنند و می گویند که احکام اعدام در پی محاکمه هایی صادر
می شود که بر اساس معیارهای بین المللی "منصفانه" محسوب نمی شود.
ایران یکی از مسیرهای اصلی قاچاق مواد مخدر تولید شده در افغانستان و
پاکستان به سوی اروپا است و مسئولان این کشور عقیده دارند که در نظر گرفتن
مجازات سنگین برای قاچاقچیان، به کاهش میزان قاچاق و مصرف مواد مخدر در
ایران کمک می کند.
بر اساس اطلاعیه امروز دادسرای تهران، اتهام آقای اسدی و آقای فخری حمل ۱۵۶
کیلوگرم مرفین و ۱۱۰ کیلوگرم تریاک، اتهام آقای گراوند نگهداری ۳۸۶ گرم
هروئین، اتهام آقای بیابانی حمل ۲۷۶ گرم کراک، اختفای ۲۶۴ گرم هروئین و
تلاش برای انتقال ۹۸ گرم هروئین به داخل زندان، اتهام آقای تقی زاده
نگهداری ۱۵۰ گرم کراک، ۴۰ گرم تریاک و ۸۰ بسته قرص روان گردان و اتهام آقای
میکائیلی نگهداری و فروش ۴۲۲ گرم کراک بوده است.
در طول سال ۲۰۰۹ میلادی (از زمستان ۱۳۸۷ تا زمستان ۱۳۸۸ هجری خورشیدی) بیش
از ۳۸۸ نفر در ایران اعدام شدند و این کشور از نظر تعداد اعدام ها، پس از
چین در رده دوم جهان قرار گرفت.
سازمان عفو بین الملل چندی پیش در گزارش سالانه خود در مورد مجازات اعدام،
مقامات ایران، چین و سودان را متهم کرد که از اعدام به عنوان یک "ابزار
سیاسی" استفاده می کنند.
بر اساس گزارش این سازمان، در طول هشت هفته طوفانی، از دهمین دوره انتخابات
ریاست جمهوری ایران تا زمان اجرای مراسم سوگند ریاست جمهوری توسط محمود
احمدی نژاد، ۱۱۲ مورد اجرای حکم اعدام در ایران ثبت شد.
برخی از ناظران معتقدند با وجود اینکه این اعدام ها مستقیما به حوادث پس از
انتخابات مربوط نمی شد، اجرای آنها در این دوره نوعی نمایش قاطعیت و به
منظور ایجاد فضای رعب بوده است.
----
بازاریان
دستگیر شده بازار تهران در بلاتکلیفی بسر می برند
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"،تعدادی از
بازاریان دستگیرشده بازار تهران علیرغم ماه ها بازداشت همچنان در بلاتکلیفی
بسر می برند و اتهامات سنگینی مانند محاربه به آنها نسبت داده شده است.
زندانی سیاسی محمد بنازاده امیرخیزی 63 ساله یکی از بازاریان تهران 9
آذرماه با یورش مامورین وزارت اطلاعات به محل کارش دستگیر و به سلولهای
انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شد.او چند ماه در سلولهای انفرادی تحت
بازجوئیهای مستمر همراه با شکنجه های جسمی و روحی قرار داشت . آقای بنازاده
در اثر شکنجه غیر انسانی جسمی و روحی نزدیک به 16 کیلو وزن کم کرده
است.بازجویان وزارت اطلاعات با شکنجه جسمی و روحی از او می خواهند که در
اعترافات تلویزیونی شرکت کند و خواسته های بازجویان را در مقابل دوربین
تلویزیونی تکرار نماید. علیرغم گذشت بیش از 5 ماه از بازداشتش همچنان در
بند 209 وتحت بازجوئیهای و شکنجه طاقت فرسا قرار دارد.
مراجعات خانواده او به مراکز مختلف تا به حال بی نتیجه بوده است و برخورد
های دادگاه انقلاب و سایر مراکز با آنها غیر انسانی است.
در حال حاضر خانم کبری بنازداه امیرخیزی خواهر آقای بنازاده محکومیت سنگین
و غیر انسانی 5 ساله خود را در زندان گوهردشت کرج طی می کند.خانم بنازاده
از ناراحتی حاد چشمانش رنج می برد.پیش از این خانم شهلا زرین فر همسر آقای
بنازده ، حمید و اصغر بنازاده امیر خیزی 2 برادر او جمعا 5 سال محکومیت خود
را در زندان گوهردشت کرج طی کردند.آنها به دلیل دیدار با فرزندانشان در
قرارگاه اشرف در عراق به احکام سنگین و غیر انسانی محکوم شدند.
زندانی سیاسی محسن دکمه چی 53 ساله و از بازاریان شناخته شده تهران،روز 16
شهریور ماه با یورش مامورین وزارت اطلاعات به محل کارش دستگیر و به سلولهای
انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شد. او چند ماه از داشتن ملاقت و تماس
با خانواده اش محروم بود. آقای دکمه چی در طی مدت بازداشتش در بند 209 تحت
شکنجه های جسمی و روحی قرار داشت. بازجویان وزارت اطلاعات برای افزایش فشار
بر روی او اقدام به دستگیری همسرش خانم مریم النگی نمودند که چندین هفته در
سلولهای انفرادی بند 209 و بند زنان زندان اوین بازداشت بود. او نهایتا با
وثیقه سنگین آزادشد.
آقای دکمه چی پس از نزدیک به 8 ماه بلاتکلیفی روز 7 اردیبهشت ماه بصورت
ناگهانی و بدون اطلاع قبلی به وی و کیلش به شعبه 15 دادگاه انقلاب برده شد.
صلواتی رئیس دادگاه فرمایشی قصد محاکمه او را داشت. آقای دکمه چی از دفاع
کردن امتناع ورزید و دفاع خود را منوط به حضور وکیلش در دادگاه نمود.
صلواتی دادگاه را به زمان نامعلومی موکول کرد.
اتهامات آقای دکمه چی عبارتند از: محاربه، کمک به خانواده های زندانیان
سیاسی، ارتباط خانوادگی با دخترش در قرار گاه اشرف در عراق که تحت عنوان
ارتباط با سازمان مجاهدین خلق وانمود شده است.
از طرفی دیگر آقای دکمه چی مدتها است که سینوزیتهایش عفونت کرده است ولی از
درمان وی تا به حال خوداری می کنند .
لازم به
یادآوری است که آقای محسن دکمه چی از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد او در
آن دوران نزدیک به 7 سال بدلیل هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران
دستگیر و تحت وحشیانه ترین شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفت و بصورت معجزه
آسائی از قتل عام های زندانیان سیاسی سال 67 نجات یافت.او به خاطر شکنجه
های جسمی در دهۀ 1360 از ناراحتی شدید کلیوی رنج می برد.
بازاری
زندانی جواد لاری 54 ساله از بازاریان تهران 25 شهریور ماه با یورش
مامورین وزارت اطلاعات به منزلش دستگیر و به سلولهای انفرادی بند 209 زندان
اوین منتقل شد.بازجویان وزارت اطلاعات بعد از اعتراضات گسترده مردم در روز
عاشورا آقای لاری را تحت فشار قرار دادند که اعلام نماید در اعترضات روز
عاشور دستگیر شده است و اتهاماتی را که بازجویان به او نسبت داده بودند در
مقابل دوربین تلویزیون به آنها اعتراف نماید.
آقای لاری
چند ماه در سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین تحت شکنجه های جسمی و روحی
بازجویان قرار داشت سپس او را به بند 350 زندان اوین منتقل کردند.او بیش از
8 ماه است که در بلاتکلیفی بسر می برد.
آقای جواد لاری از زندانیان سیاسی دهۀ 1360 می باشد و چندین سال در زندان
تحت شکنجه های قرون وسطائی قرار داشت او در اثر این شکنجه ها شنوائی یکی
از گوشهای خود را از دست داده است.
بازجوئی و شکنجه بازاریان اسیر را فردی با نام مستعار علوی به عهده دارد.
این فرد در یورش به منازل و دستگیری آنها به عنوان فرمانده شخصا شرکت دارد.
سربازجو علوی از شکنجه گران قصی اقلب و درنده خو می باشد.این فرد با شکنجه
های جسمی ، روحی و تهدیدات وحشیانه در گرفتن اعترافات تلویزیونی ،اتهام
سازی و تعیین حکم زندانیان سیاسی مستقیما نقش دارد.وحشیگری و درنده خوئی وی
علیه زنان زندانی سیاسی بی حد و مرز است.اکثر احکام اعدام علیه زندانیان
سیاسی توسط این فرد تعیین می شود و قبل از حضور در دادگاه به آنها اعلام می
کند ،از جمله کسانی که پیش از حضور در دادگاه حکم اعدام را به انها اعلام
کرد زندانی سیاسی علی صارمی،جعفر کاظمی،آقایی و سایر زندانیان سیاسی می
باشند.
فعالین
حقوق بشر و دمکراسی در ایران، شکنجه وحشیانه و غیر انسانی برای گرفتن
اعترافات تلویزیونی و صدور احکام سنگین ، نگهداری طولانی مدت در شکنجه گاه
بند 209 و در بلاتکلیفی نگه داشتن بازاریان اسیر در بند 350 زندان اوین را
محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواهان
ارجاع پرونده نقض حقوق بشر این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای
گرفتن تصمیمات لازم اجرا است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
17 اردیبهشت 1389 برابر با 7 می 2010
----
آدم
ربائی دولتی چه مفهومی دارد؟
بنام خدا،
آدم ربائی دولتی چه مفهومی دارد؟ زندانی سیاسی رسول حردانی که جهت عمل
جراحی و گذاراندن دوران نقاهت در مرخصی استعلاجی بسر می برد. شب چهارشنبه
سوری 1388 در تهران به همراه دو نفر از دوستانش دستگیر می شود. روز
چهارشنبه سوری یعنی 26 اسفند 1388 او و دوستانش دستگیر می شوند و از آگاهی
تهران به محل نامعلومی منتقل می گردد.
افرادی او را در آگاهی تهران دیده اند و از همان جا برای برادرش خالد
حردانی پیغام فرستاده است. از آن زمان تاکنون خانواده او از سرنوشت او بی
خبر هستند وهر نهاد مسئولی نظیر اطلاعات ،آگاهی تهران و نیروهای انتظامی
تهران مراجعه می کنند ،متاسفانه از پاسخ دادن سر باز می زنند. حتی آگاهی
تهران که مرجع دستگیر کنندۀ او است می گوید که نام چنین کسی در فهرست ما
نیست.
از آنجایی که در کشور ایران زیر حاکمیت رژیم استبدادی جمهوری ضد اسلامی
بازداشت و سر به نیست کردن مردم که نمونه های بارز آن را از سال 1357
تاکنون شاهدیم امری عادی است و نهادهای اطلاع رسانی هم کاملا در کنترل دولت
می باشند .
لذا مجبوریم که برای اطلاع رسانی از سرنوشت هموطنانمان بخصوص رسول حردانی
به نهادهای حقوق بشری و رسانه های آزاد بین المللی خارج از ایران روی
بیاوریم.
لذا از سازمان ملل و عفو بین الملل و سازمانهای حقوق بشری جهان درخواست
داریم که مفقود شدن رسول حردانی را که جوانی 27 ساله می باشد پیگیری
نمایید.
جمعی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج
اردیبهشت 1388
|