اقدام فوری عفو بین الملل برای آزادی سعید ترابیان و رضا شهابی
عفو بین الملل از روز ۱۴ جون کمپینی را برای آزادی سعید ترابیان و رضا
شهابی از اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه که به
ترتیب در روزهای ۹ و ۱۲ جون ۲۰۱۰ در تهران دستگیر شده اند و تا کنون اطلاعی
از آنان در دسترس نیست آغاز کرده است. جهت اطلاعات بیشتر به لینک زیر
مراجعه کنید. لازم است به طرق مختلف از جمله طومار نویسی، جلب حمایت جهانی
از نیروهای کارگری و مترقی و اکسیونهای اعتراضی ... در روزهای آتی به حمایت
از کارگران شرکت واحد و تشکل مستقل آنها سندیکای واحد که تحت حملات کارفرما
و نیرهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار گرفته اند برخیزیم.
ما خواهان آزادی فوری سعید ترابیان و رضا شهابی و پایان دادن بدون قید و
شرط به زندان منصور اسانلو و ابراهیم مددی هستیم. کلیه کارگران زندانی و
زندانیان سیاسی در ایران باید فوری و بی قید و شرط آزاد گردند!
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
http://www.etehadbinalmelali.com
۱۴ جون ۲۰۱۰
عفو بین الملل: اقدام فوری
سعید ترابیان و رضا شهابی از اعضای رهبری اتحادیه های صنفی که توسط مقامات
ایران برسمیت شناخته نمی شوند دستگیر شده اند و در نقاط نامعلومی بسر
میبرند....
سعید ترابیان، مسئول روابط عمومی سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران و حومه،
در تارخ ۹ ژوئن در منزل مسکونی دستگیر شد و نیروهای امنیتی کامپیوتر و
موبایل وی را با خود بردند. رضا شهابی، خزانه دار سندیکا، در تاریخ ۱۲ ژوئن
دستگیر شد. هنگامیکه به سر کار میرود، به وی میگویند که باید به دفتر مرکزی
شرکت برود و در آنجا توسط ماموران امنیتی دستگیر میشود. ایشان را به منزل
خود بردند وپس از جست و جوی منزل کامپیوتر وی را ضبط کردند.
عفوبین الملل معتقد است که این دو شخص بطور کاملا محتمل زندانیان عقیدتی
هستند که تنها بخاطر فعالیتهای مسالمت آمیز سندیکایی خود دستگیر شده اند و
نگران است آنها با توجه به شرایطی که با زور ناپدیدشان کرده اند ممکن است
مورد شکنجه و سایر بدرفتاریها قرار بگیرند....
----
اعتصاب ۴۰۰ کارگر در سیرجان
چکیده:
این اعتصاب پس از آن شکل گرفت که در نتایج آزمون استخدام گندله سازی، تنها 40 تن از کارگران سابق پذیرفته شده اند و سایر کارگران و تکنسینهای مجتمع پذیرفته نشده اند .
۴۰۰ نفر از کارگران کارخانه گندلهسازی شرکت سنگ آهن گلگهر سیرجان از روز دوشنبه ۲۴ خرداد دست به اعتصاب زده اند.
کلمه: صبح دیروز از ۵۰۰ کارگر کارخانه گندله سازی، نزدیک به ۴۰۰ از آن ها در اعتراض به اعلام نتایج آزمون استخدامی این شرکت ،دست از کار کشیده اند.
این اعتصاب پس از آن شکل گرفت که در نتایج آزمون استخدام گندله سازی، تنها ۴۰ تن از کارگران سابق پذیرفته شده اند و سایر کارگران و تکنسینهای مجتمع پذیرفته نشده اند.
کارخانه گندله سازی سیرجان (شهرستانی در غرب استان کرمان)،۱۴ فروردین امسال به دست محمود احمدی نژاد افتتاح شد.
کارگران اعتصاب کننده صبح دیروز و امروز در بلوار مالک اشتر سیرجان در مقابل واحد اداری شرکت گلگهر تجمع کردهاند. یکی از کارگران حاضر در تجمع که خواست نامش فاش نشود به خبرنگار کلمه گفت:« ما نزدیک به ۵ سال برای راه اندازی گندله سازی زحمت کشیدیم اما مسوولان به بهانه برگزاری آزمون میخواهند ما را اخراج کنند و برخی افراد دارای رابطه را جایگزین ما کنند.»
او با اشاره به وعده مسوولان ارشد گلگهر برای در اولویت قرار دادن کارگران فعلی در مرحله استخدام، افزود: «قبلا آقای مهندس شفیع مدیرعامل کنسرسیوم مجری طرح گندلهسازی در پاسخ اعتراضها، وعده داد که نیروهای فعلی در اولویت باشند اما با اعلام نتایج آزمون مشخص شد که فقط ۴۰ نفر از کارگران فعلی را پذیرفتهاند که تازه باید در مرحله گزینش هم شرکت کنند.»
یکی دیگر از کارگران شرکت کننده در این تجمع، برگزاری آزمون را «نمایشی» میداند و میگوید: « از همان اول معلوم می خواهند ما را مرخص کنند. الان چند هفته هست که می بینیم افرادی که با برخی مسوولان شهر و خود شرکت نسبت دارند گروه گروه وارد گندله سازی شده اند و آمدنها هیچ ربطی هم به برگزاری آزمون ندارد. زیرا افراد نهایی استخدام شده هنوز اعلام نشده است.»
این اعتراضها در حالی صورت میگیرد که پیش از این در فروردینماه امسال و در زمان حضور محمود احمدینژاد برای افتتاح مجتمع گندلهسازی،کارگران به رییس جمهور گفته بودند که مسوولان قصد اخراج آن ها را دارند.
احمدینژاد هم پس از گفته های کارگران،در حالی که خطاب به “محمد جلالماب” مدیرعامل شرگت گلگهر گفته بود «به مشکلات کارگران رسیدگی کنید» به کارگران معترض هم تاکید بود که “نگران نباشند چون قرار نیست کسی اخراج شود.”
این وعده احمدی نژاد اما عملی نشد زیرا تنها چند روز بعد، بیش از ۱۰ نفر از کارگران و کارشناسان مجتمع گندلهسازی برای تسویه حساب نهایی به امور مالی فراخوانده شدند.
اعتراضها همچنین در اردیبهشتماه هم ادامه داشت تا جایی که مدیرعامل شرکت گلگهر با حضور در جمع معترضان به آنان اطمینان داد که برای رفع مشکلات تلاش کند و راه حل بینابینی را اتخاذ نماید، تا نه کارگران قبلی ضرر کنند و نه پذیرفته شدگان در آزمون دچار مشکل شوند. این وعده ها اما تاکنون عملی نشده است.
پس از عملی نشدن این وعده ها و اعلام نتایج آزمون استخدام، بیش از ۹۰ درصد نیروهای گندله سازی از حضور بر سرکار خود خودداری کردهاند.
در همین حال جمعی از پیمانکارانی که در سال های پیش در راه اندازی و نصب دستگاه های این مجتمع فعالیت داشته اند،هنوز نتوانسته اند مطالبات مالی خود را دریافت کنند.
یکی از پیمانکاران معترض در این زمینه میگوید: « الان دو ماه از افتتاح گندلهسازی میگذرد و کار پیمانکاران تمام شده است اما تاکنون با هیچ پیمانکاری تسویه حساب نشده است.» به گفته وی بیش از ۲۰ پیمانکار در حال حاضر بین ۲۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان طلبکارند، اما مسوولان هیچ تاریخی برای پرداخت این مطالبات اعلام نکرده اند و دایما از پیمانکاران طلب زمان بیشتر میکنند.
این پیمانکار به ارسال نامه کتبی به مسوولان بلند پایه گل گهر هم اشاره می کند اما به گفته وی این نامه ها هم تاثیری در روند پرداخت مطالبات نداشته است. در همین حال تلاش ما برای گفتوگو با مسوولان مجتمع گندلهسازی و مسولان شرکت گلگهر بی نتیجه ماند.
در کارخانه گندله سازی سیرجان ۵۰۰ نفر به طور مستقیم اشتغال دارند. محصول تولیدی این کارخانه ۵ میلیون تن است و تا ۸ میلیون تن گندله قابلیت ارتقا دارد.
امروزه در دنیا استفاده از سنگ آهن در شرکتهای فولادی به دو روش انجام میشود.مجتمع های فولاد سازی به روش احیاء مستقیم برای تهیه فولاد از آهن اسفنجی استفاده می کنند.گندله در فولادسازی به روش احیاء مستقیم به گلولههایی از پودر سنگ آهن و آهک گفته میشود که برای احیا به کوره احیای مستقیم میرود. این گلولهها را در واحد گندلهسازی تهیه میکنند. گندله معمولاً گلولهای به قطر ۶ تا ۲۵ میلیمتر است.
----
عضو هيات مديره كانون شوراهاي اسلامي كار تهران: واحدهايي هستند كه 9 ماه حقوق معوقه به كارگران
بدهکارند در هيات حمايت از صنايع، نمايندگاني از گروه كارگري و
كارفرمايي حضور داشته باشند/به جاي دروغ گفتن در روزنامه ها و سايتها به
مشكلات واحدهاي بحران زده استان تهران رسيدگي كنند.
ایلنا: عضو هيات مديره
كانون هماهنگ شوراهاي اسلامي كار استان تهران گفت: در تهران واحدهاي صنعتي
بزرگي داريم كه 9 ماه است حقوق كارگران خود را پرداخت نكرده اند. ولي
الله صالحي درگفتوگو با خبرنگار ايلنا افزود: بايد اعضاي هيات مديره كانون
تهران براي اين گونه واحدها چاره انديشي كنند. دبيركانون عالي شوراهاي
اسلامي تصريح كرد: كانون عالي شوراها جلسات مشتركي با كانون عالي كار فرمايان
داشته و همكاريها در زمينه رفع مشكلات واحدهاي توليدي بحران زده ادامه خواهد
داشت. صالحي تصريح كرد: به وزارت كار پيشنهاد كردهايم كه در هيات حمايت
از صنايع، نمايندگاني از گروه كارگري و كارفرمايي نيز حضور داشته باشند تا
مشكلات بهتر رسيدگي شود. وي تصريح كرد: به تمامي كانونهاي استاني دست
همكاري دراز ميكنيم و از برخي كانونها به خصوصي كانون هماهنگي شوراهاي
اسلامي كار استان تهران ميخواهم كه به جاي دروغ گفتن در روزناهم و سايتها
به مشكلات واحدهاي بحران زده استان تهران رسيدگي كنند.
----
اعتراض به آزار اسانلو و اعدام در ایران
۲۴ خرداد ۱۳۸۹
زمانه: گزارشی از تشدید فشار بر فعالان کارگری، ادامهی بازداشت منصور اسانلو و برگزاری تجمع اعتراضی در اندونزی
اعتراض به آزار اسانلو و اعدام در ایران
پانتهآ بهرامی
فشار حکومت جمهوری اسلامی، روی فعالان و ازجمله فعالان کارگری دو چندان شده است:
سعید ترابیان، عضو هیئت مدیرهی شرکت واحد، بدون هیچ دلیل روشنی توسط چند مامور با لباس شخصی در منزلش دستگیر میشود. علاوه برآن رضا شهابی، از اعضای هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد هم از بازداشتشدگان سالروز انتخابات است.
منصور اسانلو رئیس هیئت مدیرهی این سندیکا، که چهارسال است در زندان به سر میبرد، به اتهام ارتباط با گروههای معاند از داخل زندان با دستبند و پایبند به بازپرسی شعبهی ۶ دادسرای کرج برده میشد. به گفتهی همسرش، وی در زندان، سه بار با سلاح سرد (تیزی) توسط مجرمان عادی، مورد حمله قرار گرفته است که با هوشیاری دیگر زندانیان و خود او جان سالم به در برده است. وی در بند زندانیان عادی بهسر میبرد.
موازی با این فشارها، اعتراضات کارگری در سطح جهان در همبستگی با کارگران ایران در حال گسترش است.
روز هشتم ژوئن، فدراسیون جهانی کارگران بخش حمل و نقل و همچنین سندیکای معلمان، تظاهراتی را روبهروی سفارت جمهوری اسلامی ایران در جاکارتا، پایتخت اندونزی برگزار کردند.
حنفی رستندی، رئیس هیئت مدیرهی اتحادیهی دریانوردان در اندونزی است. این اتحادیه، عضو فدراسیون جهانی کارگران بخش حمل و نقل است. وی علت برگزاری همایش اعتراضی اخیر در جاکارتا را این گونه بیان میکند:
«کمپین ما براساس قوانین بین المللی و حقوق بشری بنیان نهاده شده است. ما این تظاهرات را برای آزادی منصور اسانلو برگزار کردیم و متوجه شدیم که سیاستهای دولت محمود احمدینژاد برخلاف قوانین بین المللی است و فرزاد کمانگر، عضو سندیکای معلمان و چهار نفر دیگر نیز در ایران اعدام شدهاند. این علت تظاهرات و کمپین ما بود.»
حنفی رستندی سال ۲۰۰۸ با ویزای ورود به ایران میآید و با خانوادهی اسانلو و ابراهیم مددی، معاون وی، از طریق سندیکا ملاقات میکند. حنفی رستندی درنظر دارد امسال نیز به ایران بیاید و خواست فدراسیون جهانی کارگران برای آزادی اسانلو را پیگیری کند. وی ادامه میدهد: «من از سفارت جمهوری اسلامی در جاکارتا تقاضای ویزا کردم. آنها قول دادند که به من ویزای عادی بدهند، ولی بعد رد کردند و گفتند میتوانی با ویزای ورود وارد شوی.
ولی این قدری برایم باعث نگرانی است که دوبار تنها با ویزای ورود وارد تهران شوم. دوباره تقاضای ویزای عادی برای ورود به تهران را از طریق سفارت ایران در جاکارتا تسلیم کردم. چون در آن زمان به خانوادهی اسانلو قول دادم که شاید از طریق همبستگی کارگران بتوانیم اسانلو و ابراهیم مددی و دیگر فعالین را آزاد سازیم. از طریق رسانهی شما از احمدینژاد میخواهم که رفتار خودش را نسبت به شهروندان خویش عوض کند؛ شهروندانی که میخواهند برای حقوقشان مبارزه کنند.»
همبستگی با کارگران ایرانی
دیوید کاکرافت، دبیرکل فدراسیون جهانی کارگران بخش حمل و نقل، ضمن ارسال نامهای به محمود احمدینژاد، به شرایط اسانلو در زندان گوهردشت کرج انتقاد کرده و خواستار آزادی او بهعنوان رئیس هیئت مدیرهی سندیکای کارگران شرکت واحد و معاون وی ابراهیم مددی شده است.
این فدراسیون در نظر دارد اعتراضات هماهنگ جهانی را در همبستگی با کارگران ایران و آزادی اسانلو و یارانش برگزار کند. سندیکای شرکت واحد از سال ۲۰۰۶ عضو فدراسیون جهانی کارگران، «آی تی اف» که مرکز آن در لندن قراردارد، شده است.
مهشید مجاوریان، عضو سندیکای «ث ژ ت» در فرانسه میگوید: «از سال ۲۰۰۶، سندیکای شرکت واحد عضو این فدراسیون است و در ضمن در سال ۲۰۰۶ کنفرانسی در لندن بود که منصور اسانلو درآنجا شرکت کرد و بعد از دو هفته وقتی به ایران برگشت، دستگیرش کردند. چون در این کنفرانس شرکت کرده بود. بههمین دلیل است که «آی تی اف» از همان زمان بهطور مرتب به مقامات جمهوری اسلامی نامه نوشته و درخواست آزادی همهی فعالین کارگری را مطرح کرده است، بهخصوص آزادی ابراهیم مددی و اسانلو را.
روز هشتم ژوئن، فدراسیون جهانی کارگران بخش حمل و نقل و همچنین سندیکای معلمان، تظاهراتی را روبهروی سفارت جمهوری اسلامی ایران در جاکارتا، پایتخت اندونزی برگزار کردند
آقای مددی معاون رئیس سندیکای شرکت واحد است. به آقای مددی هیچوقت بهطور رسمی حکم دستگیری ابلاغ نشد. یکروز که ایشان برای پروندهی اخراجیشان به ادارهی کار رفته بودند، همانجا دستگیر شدند. هیچوقت حکم رسمی آقای مددی به دستشان نرسیده و الان سه سال است که درزندان بسر میبرند.
آقای مددی قبلاً هم زندانی کشیدند. بهدنبال همان اعتصاباتی که سندیکای شرکت واحد چند سال پیش برگزار کرده بود، ایشان چندین بار زندانی شدند. ولی از زمانی که با تعهد و ضمانت مالی آزاد شدند، هیچ حکمی برایشان صادر نشده بود. گویا فقط بهطور شفاهی گفته بودند که شما باید سه سال زندانی بکشید. از آن سال تاکنون وکیلشان مرتب میگوید که ما هیچگاه حکمی در مورد آقای مددی دریافت نکردیم.»
بیماری جسمی اسانلو
منصور اسانلو به پنج سال زندان محکوم شده است. طبق قانون هر زندانی پس از گذراندن یکسوم دورهی محکومیت خود حق استفاده از مرخصی را دارد. منصور اسانلو نزدیک به چهارسال است که در زندان بهسر میبرد و همهی درخواستهای خانوادهی او برای مرخصی بیپاسخ مانده است.
فاطمه گل گزی، مادر منصور اسانلو از شرایط جسمی نامناسب پسرش در آخرین ملاقات خود با او در زندان میگوید: «سهشنبه پیش رفتم پیشش. من و عروسم دوتایی رفتیم. خیلی طول کشید تا موفق شویم او را ببینیم. بالاخره بعد از سه چهار ساعت... سه چهار ساعت که چه عرض کنم. پنج صبح از خانه بیرون میرویم، نه صبح به آنجا میرسیم. دیگر تا اینور و آنور شویم و برویم بالا، ساعت ۱۲ یا یک ظهر میشود و منصور را میآورند و ما میبینیم. در هر صورت من دیدمشان. منتهی نتوانستم تلفنی با او حرف بزنم. چون وقت کم بود. پنج دقیقه به او وقت داده بودند.»
حال جسمیشان چه طور بود؟
خودش که اصلاً نمیخواهد بگوید که مشکلی دارد، اما درد کمرش معلوم بود که خیلی شدید شده است. چون موقع رفتن پاهایش را میکشید. خسته بود. خیلی فشار به منصور آمده بود. از بند سپاه و اطلاعات دوباره او را آورده بودند بند پنج گوهردشت. در هر صورت ما یک پنج دقیقهای پیشش بودیم که من متأسفانه صدایش را هم اصلاً نشنیدم.
فقط قیافهاش را دیدم. کسل بود. بالاخره ازاین موضوعی که برایش پیش آمده ناراحت بود. از پیش از عید دکترها برایش نوشته بودند که ایشان باید باقی یکسال زندانیاش را در خارج از زندان بگذراند. ناراحتی کمرش هست، کلیههایش هست. یعنی یکی دوتا نیست. من میدانم دیگر. الان دندانهایش فرو رفته تو. اصلاً پیدا نیست. چشمش الان ناراحتی دارد. آن زمانی که چشمش را عمل کردند، گفته بودند که ششماه یکبار باید تحت نظر پزشک باشد. خب کدام پزشک؟ خیلی نگرانم. خیلی ناراحتم. هیچ کاری از دستم برنمیآید. از دست هیچکس برنمیآید.
آزار مداوم
مشکلات جسمی منصور اسانلو و لزوم در نظر گرفتن بیماری او مورد تأیید پزشکی قانونی کرج قرار گرفته است، اما این فعال کارگری نزدیک دو سال است که از اوین به بند پنج گوهردشت منتقل شده است. در این بند قاچاقچیان، قاتلین و مجرمین عادی نگهداری میشوند. مجموعهای از فعالان کارگری در زندانهای ایران از این حیث تحت فشار هستند.
مهشید مجاوریان دربارهی مشکلات اسانلو و دیگر فعالین کارگری میگوید: «از اوایل سال ۲۰۱۰، بهطور مرتب جای منصور اسانلو را تغییر دادند. به زندان رجاییشهر بردند. بعد از بند عادی به انفرادی بردند. از انفرادی به بخش جانیها بردند. مرتب در حال اذیت و آزارش هستند. بههمین دلیل است که از اول سال ۲۰۱۰ تا حالا چندین نامهیشدیداللحن از سوی «آیتیاف» به مقامات جمهوری اسلامی نوشته است.
خیلی از فعالین کارگری در زندانند. بخصوص در مراسم اول ماه مای ۲۰۱۰ که توسط کارگران برگزار شد، عدهای را گرفتند. بعضیهاشان اصلاً معلوم نیست کجا هستند. به بعضیها هم حکم زندان دادند و هم حکم شلاق. مثلاً به پژمان رحیمی از فعالان کارگری در خوزستان هم پنج سال زندان دادند و چهل ضربهی شلاق. فقط به خاطر این که فعالیت کارگری داشته. اخیراً هم که علیرضا اخوان و تعداد دیگری از فعالین کارگری را دستگیر کردهاند. وضعیت آقای مددی اصلاً معلوم نیست. بههمین دلیل است که آیتیاف و کلیهی سندیکاهای کارگری در کشورهای مختلف روی ایران حساس شدهاند و در حال تدارک اکسیونهایی در کشورهای مختلف هستند.»
نیروی موثر
سوال کلیدی آن است که علت اینهمه فشار روی کارگران و فعالین کارگری چیست؟
شاید بتوان به دو نکته اشاره کرد: اول این که این فعالین هرگز حاضر نشدهاند در اتحادیههای کارگری دولتی مثل «خانهی کارگر» فعالیت کنند. بنابراین بر استقلال اتحادیههای کارگری پافشاری کردند و آن را حق مسلم صنف خود میدانند.
دوم این که حکومت ایران بر این واقعیت واقف است که تشکلهای کارگری در کشوری که حداقل ده میلیون کارگر دارد، میتواند به نیروی اجتماعی مؤثری تبدیل شود. این نیروی اجتماعی اگر بتواند خود را بهطور مستقل سازماندهی و در راه اهداف کارگران عمل کند، میتواند باعث تغییرات پایهای در جهت خواست آنان در جامعه شود. این تغییر بهطور مسلم در جهت منافع دولتی نخواهد بود. به همین دلیل، شاهد فشارهای چندجانبه روی کارگران هستیم. اکنون هم خانوادههای کارگران و هم فعالین برای گفتوگو با رسانههای ورای مرزها تحت فشار هستند.
فاطمه گل گزی مادر منصور اسانلو درخواست خود را از فعالین اجتماعی و حقوق بشری بیان میدارد:
«درخواست من این است که بیشتر از این فعالیت کنید. کارگران، صنف کارگری و صندوقهای سندیکایی کاری کنند که بچهی من بیرون بیاید. اینجا که هرچی داد میزنم، حرف میزنم، نامه میبرم، هیچ کس جواب من را نمیدهد که من دارم با شما صحبت میکنم. اگر من جوابگو داشته باشم، کاری نداشتم که شما را زحمت بدهم.»
در واقع اگر مقامات حرف شما را گوش کنند، شما احتیاجی ندارید که با رسانههای خارج از کشور صحبت کنید؟
«جواب ما را نمیدهند، من هم مجبورم وقتی شما زنگ میزنید بالاخره صدایم را برسانم که بچهی من بیگناه آنجا افتاده. تمام زندانیهایی که از صنف آقای منصور اسانلو هستند، بیگناهند. برای حق و حقوق خودشان و حق و حقوق صنفیشان توی آن زندان افتادند. خواهش و درخواستم این است که فعالین بیشتر از این فعالیت کنند تا ایشان و زندانیهای دیگر آزاد شوند، حتی سیاسیها بیرون بیایند.»
|