نامه به دادستان تهران: بازداشت فلهای، برخورد ناشایست، مدت ملاقات کم، تبعیض
۱۳۸۹/۰۴/۰۴
رادیو فردا: خانواده تعدادی از زندانیان پس از انتخابات که به خارج از تهران منتقل شدهاند در نامهای به دادستان تهران با انتقاد از شرایط بازداشت و محاکمه و حبس این افراد در زندان رجاییشهر از «مدت کم ملاقات و رفتار نامناسب» برخی از کارمندان زندان شکایت کردهاند.
این نامه خطاب به عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران، که روز پنجشنبه، سوم تیرماه، در وبسایت کلمه منتشر شده امضای خانوادههای مسعود باستانی، احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز، داوود سلیمانی، رسول بداغی، مهدی محمودیان، حشمتالله طبرزدی و رضا رفیعی فروشانی را بر خود دارد.
تمام این افراد از جمله چند هزار بازداشتی هستند که در روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ به گفته نویسندگان این نامه به صورت «ناعادلانه و فلهای» دستگیر شدند، اما به دلیل نزدیکی به جناح و نامزدهای اصلاحطلب در انتخابات پایشان به دادگاه موسوم به «کودتای مخملی» باز شد.
آن طور که در این نامه اشاره شده است، برخی از این زندانیان «حتی بدون برگزاری دادگاه یک سال است که در بازداشت موقتی... به سر میبرند».
خانوادههای این زندانیان که از جمله معروفترین زندانیان سیاسی ایران به شمار میروند در نامه خود ضمن اشاره به «برخوردهای ناشایست برخی از قضات» همچنین به «ایجاد محدودیت در تلفن زندانیان سیاسی زندان رجاییشهر» به عنوان «تبعیضی جدید» اشاره کرده و میگویند که حق تلفن زدن نیز از این افراد گرفته شده است.
آنها مینویسند: «در صورتی که سایر زندانیان این زندان که جرائمی از قبیل قاچاق مواد مخدر دارند به راحتی میتوانند... از تلفن استفاده کنند، زندانیان مظلوم ما که تنها به دلیل عقیدهشان در محبس گرفتار شدهاند این امکان را ندارند.»
نویسندگان نامه به دادستان تهران همچنین از این مقام جمهوری اسلامی خواستهاند «زندانیانی که بازجویی آنها پایان یافته و در بلاتکلیفی به سر میبرند بتوانند از آزادی برخوردار شوند تا در محکمهای صالح به اتهامات آنان رسیدگی شود.»
این زندانیان سیاسی در حالی بهتدریج از تهران و عموما زندان اوین به خارج از تهران و زندانهای رجاییشهر و کرج منتقل شدهاند که طبق آییننامه زندانها در ایران تحمل حبس توسط مجرم باید «در شهر و محل وقوع جرم» باشد.
خانوادههای روزنامهنگارانی چون احمد زیدآبادی و عیسی سحرخیز همچنین در این نامه با اشاره به دوری محل زندانها از تهران و «رنج دوری مسافت» میگویند که حق ملاقات هفتگی این زندانیان با خانوادههای خود از هفتهای یک بار به دو هفته یک بار تبدیل شده است.
«وضع ناگوار بندهای ۷ و ۸ زندان اوین»
در همین زمینه وبسایت کلمه روز چهارشنبه گذشته در گزارشی از وضعیت بندهای هفت و هشت زندان اوین معروف به «اندرزگاه» اشاره کرده بود که زندانیان سیاسی این بندها «وضعیتی بسیار ناگوار» دارند.
وبسایت کلمه در گزارش خود به وضع بهداشتی نامناسب، تعداد زیاد زندانیان در این دو بند، وضع بد تغذیه آنها، و کمبود مواد غذایی و امکانات رفاهی برای زندانیان اشاره کرده بود.
به گفته کلمه، «این شرایط در بند ۳۵۰ [زندان اوین] و زندان رجاییشهر نیز برای زندانیان سیاسی مشابه است.»
از جمله زندانیان سیاسی دو بند هفت و هشت اوین میتوان به علی عرب مازار، از مشاوران میرحسین موسوی، محسن میردامادی، دبیرکل جبهه مشارکت، و عبدالله مومنی، فعال دانشجویی، اشاره کرد.
----
شرایط وخیم ابوالفضل عابدینی در زندان کارون اهواز
جمعه 04 تیر 1389
خبرگزاری هرانا: ابوالفضل عابدینی، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر، که توسط دادگاه انقلاب استان خوزستان به تحمل یازده سال حبس قطعی محکوم شد، در زندان کارون اهواز در شرایط نامطلوبی نگهداری شده و به شدت تحت فشار است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ابوالفضل عابدینی روزنامه نگار خوزستانی در بند 6 زندان کارون اهواز از شرایط روحی مساعدی برخوردار نیست و به علت همجواری با چند تن از زندانیان خطرناک منجمله معتادین و سارقین مسلح جانش در خطر است.
فشارها بر آقای عابدینی تا جایی است که دسترسی وی به هرگونه کتاب و روزنامه ممنوع است و خانواده ی وی از زمان انتقال ابوالفضل به زندان کارون اهواز موفق به ملاقات حضوری با وی نشدند.
آقای محمد اولیایی فرد، وکیل مدافع ابوالفضل عابدینی اکنون خود در بند 350 زندان اوین محبوس است و خانواده ی این زندانی سیاسی مجبور به تغییر وکیل شده اند و ماموران اطلاعاتی به محض اطلاع از این موضوع به احضار و تهدید وکلای جدید و فشار بر ایشان جهت عدم پذیرش وکالت آقای عابدینی روی آورده اند.
خانواده ی عابدینی به دلیل شرایط فوق العاده حاد این روزنامه نگار جوان، درخواستی مبنی بر انتقال وی به زندان اوین تهران داشته اند که مسئولان تاکنون به این تقاضا رسیدگی نکرده اند.
ابوالفضل عابدینی نصر آخرین بار نیمه شب 11 اسفند ماه 1388، در پی سناریو سازی دستگاه امنیتی بر علیه فعالین حقوق بشر، در منزل مسکونی خود در رامهرمز با محاصره منزل و ضرب و شتم شدید دستگیر و به انفرادی بند2 الف زندان اوین منتقل شد.
گفتنی است این مسئول سابق روابط عمومی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، به شدت از ناراحتی قلبی رنج می برد و پیش از بازداشت تحت درمان پزشک قرار داشت؛ پزشکان نسبت به قرار گرفتن طولانی مدت در در محیط بسته، استرس و عدم دسترسی به داروهایش هشدار داده اند.
----
قبرستان ها کافی نبود، به سراغ خانه رفتند؛ وقتی
خانههای بهائیان ایرانی را تخریب میکنند
این اتفاق در آمریکا نیافتاده است،
این اتفاق حتی برای کودکان غزه هم پیش نیامده است، این اتفاق در همین ایران
اسلامی که ادعای قانونمندیاش گوش تمام سازمانهای مدافع حقوق بشر را کر
کرده است می افتد. ایرانی که دولتمردانش هر روز وقیحانه تر با مردم صحبت
میکنند و رفتارشان هر روز بدتر از دیروز است. اسف انگیز آنکه جامعه جهانی
تنها به نظاره نشسته است که آیا ایران بمب اتم دارد یا نه؟
شهر فرنگ است اینجا، از همه مدل ظلم و جور در این مملکت یافت
میشود. هر جورش را که بخواهی، به دانشجو یک جور ظلم میکنند به آخوند شیعه
طور دیگر، به یهودی و مسیحی و بهائی هم به روشهای دیگر. تخریب قبرستانها
که در شب تار و تحت نام اشخاص ناشناس انجام میگرفت، کم بود حالا آقایان
اینقدر وقیح شدهاند، که در روز روشن خانههای زندگان را نیز تخریب
میکنند!
این اتفاق در آمریکا نیافتاده است، این اتفاق حتی برای کودکان غزه
هم پیش نیامده است، این اتفاق در همین ایران اسلامی که ادعای قانونمندیاش
گوش تمام سازمانهای مدافع حقوق بشر را کر کرده است می افتد. ایرانی که
دولتمردانش هر روز وقیحانه تر با مردم صحبت میکنند و رفتارشان هر روز بدتر
از دیروز است. اسف انگیز آنکه جامعه جهانی تنها به نظاره نشسته است که آیا
ایران بمب اتم دارد یا نه؟
ایران امروز بسیار خطرناک تر از بمب اتم عمل می کند. خراب کردن خانه
بر سر شهروندان بهائی اتفاق کمی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت.
تا دیروز تخریب قبرستانها بود و امروز تخریب خانه های زندگان. جامعه جهانی
تا چه زمانی می خواهد ساکت بنشیند و هیچ حرکتی نکند؟ مردم ایران تا چه
زمانی باید وجه المصالحه قدرت های خارجی قرار بگیرند؟
رهانا: خبرگزاری حقوق بشر ایران، شهروندان بهایی روستای
ایول مازنداران، متوجه شدند که اهالی غیر بهایی این روستا در حال تهیهی
استشهاد محلی به جهت تخریب، تسطیح و خاکبرداری منازل بهائیان هستند و این
امر روز گذشته، در این روستا آغاز شد. شهروندان بهائی روستای ایول
مازنداران، روز اول تیر ماه به بخشداری کیاسر مراجعه کردند وآنان را در
جریان گذاشتند ولی این موضوع توسط آن نهاد نفی و غیر قانونی اعلام شد روز
بعد از آن، ضمن مراجعهی مجدد به بخشداری کیاسر به فرمانداری و استانداری
در ساری و دادگاه عمومی کیاسر و پاسگاه نیروی انتظامی تلمادره نیز مراجعه
شد ولی همگی اظهار بی اطلاعی کرده و چنین اقدامی را محکوم و غیر قانونی
دانسته و مسببین آن را مجرم قلمداد کردند.
اما در این میان یک خانوادهی بهایی،
(محمود پیری) در نزدیکی منزلشان مواجه با ماشین پرایدی میشوند که چهار نفر
سر نشین داشته و مشاهده میکنند که تعدادی از افراد بالای ساختمان آنان
مشغول تخریب هستند.
در همین زمان محمود پیری مورد ضرب و شتم از جانب یکی از سرنشینان
ماشین شده و مجبور به ترک محل میشوند.
خانوادهی پیری به همراه یک خانوادهی بهایی دیگر (روحانی)، حق ورود
به محل حتی حدود آن را از جانب افردای که مشغول خراب کردن منازل هستند
ندارند و مدت ۴۸ ساعت روستا و اطراف آن در قرنطینه است و مرتب در اطراف به
گشت زنی مشغول هستند که کسی وارد روستا نشود و راههای ورودی به روستا را
نیز مسدود کردهاند. طبق اظهار یکی از افراد هم اینک ۴ لودر با تعدادی
کامیون مشغول تخریب، تسطیح و خاک برداری از حدود ۵۰ منزل از منازل بهائیان
ایول هستند.
این است آزادترین و دموکرات ترین کشور منطقه؟ کیست که نداند، این
مردم را چه کسی تحریک کرده است. مگر این مردم سالیان سال در کنار هم با
خوبی و خوشی زندگی نمی کرده اند؟ چطور حالا به فکر تخریب منازل بهائیان
افتادهاند؟
امروز درد تمام مردم ایران مشترک است، آنهائی که به خانههای مراجع
شیعه حمله میکنند، کروبی، موسوی، پسر کروبی و همسر موسوی و ... را مورد
ضرب و شتم قرار میدهند، همین ها هستند که خانه های بهائیان را تخریب
میکنند. اینها هستند که در سایه چتر حفاظتی ای که قسمتی از حکومت بر سر
آنان افکنده این چنین وقیحانه به تخریب خانهها میپردازند.
بهائیان ایرانی که بعنوان اقلیت غیررسمی در ایران شناخته می شوند،
در مدت ۳۱ سالی که از حکومت اسلامی میگذرد، همواره با مشکلات عدیدهای
مانند محرومیت از تحصیل، محرومیت استخدام در ادارات دولتی و انواع و اقسام
محدودیت های دیگر مواجهه بودهاند. این وضعیت با روی کار آمدن محمود احمدی
نژاد رو به وخامت نیز گذاشته است.
----
بازداشت فیروز یوسفی فعال مدنی آذربایجانی در تهران
ساوالان سسی: فیروز یوسفی فعال مدنی آذربایجانی و درجه دار اخراجی
نیروی زمینی ارتش ایران روز دوشنبه ٣۱
خرداد ٨۹ توسط ماموران حفاظت اطلاعات ارتش در تهران بازداشت و به مکان
نامعلومی منتقل شده است.
ماموران حفاظت اطلاعات ارتش، این
فعال آذربایجانی را هنگامی که وی جهت دریافت مزایای بازخرید اجباری به
کارگزینی پادگان فرماندهی ترابری نیروی زمینی ارتش مراجعه نموده بود
بازداشت کرده اند.
بازپرس شعبه سوم دادسرای امنیت
تهران به خانواده این فعال آذربایجانی گفته است که یوسفی پس از مصاحبه با
رسانه های خارجی در خصوص اخراجش از کار بازداشت شده است. به گفته قاضی
نیروی زمینی ارتش علیرغم تسویه حساب کامل اداری این فعال آذربایجانی مدعی
است که وی از طریق مصاحبه با رسانه های خارجی اسرار نظامی را فاش کرده است.
فیروز یوسفی روز چهارشنبه
۲
تير ٨۹
طی تماس تلفنی با خانواده از بازداشت خود در مکانی نامعلوم خبر داده است.
تلاشهای خانواده این فعال آذربایجانی برای اطلاع از هویت نهاد صادر کننده
حکم جلب و محل بازداشت وی بی نتیجه بوده و این امر باعث نگرانی خانواده از
وضعیت سلامتی او شده است.
این فعال مدنی دوشنبه هفته گذشته
نیز به شعبه سوم دادسرای امنیت تهران احضار و مورد بازجویی مامورین امنیتی
قرار گرفته بود.
یوسفی اسفند ماه
۸۸
پس از ده سال خدمت در نیروی زمینی ارتش ایران به حکم کمسیون رسیدگی به
تخلفات کارکنان این نهاد نظامی بازخرید اجباری شده بود.این فعال آذربایجانی
آبان و اسفند
۸۷
در شهرهای تهران و مراغه نیز بازداشت و به قید وثیقه از زندان آزاد شده
بود.
----
بازداشت شکرالله قهرمانی فرد معلم و فعال مدنی آذربایجانی در خدا آفرین
ساوالان سسی: شکرالله قهرمانی فرد فعال مدنی آذربایجانی و معلم
دبستانهای شهر خدا آفرین روز
سهشنبه
۱
تير ٨۹
توسط ماموران امنیتی در کلیبر بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
ماموران امنیتی عصر روز
سهشنبه
۱
تير ٨۹
اتومبیل شخصی این معلم آذربایجانی را در شهر کلیبر و در مسیر بازگشت از
تبریز به خدا آفرین متوقف و وی را بازداشت کرده اند. ماموران پس از بازداشت
قهرمانی فرد به منزل این فعال آذربایجانی در شهرک سد خداآفرین مراجعه و قصد
تفتیش منزل را داشته اند که با ممانعت همسر وی موفق به تفتیش منزل نشده
اند.
شکرالله قهرمانی فرد معلم دبستانهای روستایی شهر خدا آفرین و دانشجوی
روانشناسی دانشگاه آزاد تبریز می باشد که پیش از این نیز در
۲۱
آذر ۸۱،
۱۲تیر ۸۳
و اسفند ۸۶
بازداشت و پس از مدتی بازداشت به قید وثیقه از زندان آزاد شده بود.
----
حملات
معاونت اطلاعات سپاه به
دراویش گنابادی در کرج
میزان:
نیروهای لباس شخصی که خود را از پرسنل معاونت اطلاعات سپاه معرفی می
نمودند روز گذشته اقدام به بازرسی حسینیه دراویش کرج و همچنین احضار شش تن
از دروایش به معاونت اطلاعات سپاه کرج نمودند.
در ساعات پایانی روز چهارشنبه حدود 20 نفر از نیروهای لباس شخصی مجهز به بی
سیم و ... که خود را ماموران معاونت اطلاعات سپاه معرفی می کردند بدون مجوز
قضایی وارد حسینیه دراویش گنانبادی در کرج و منزل برخی دراویش شده و انجا
را مورد بازرسی و تفتیش قرار دادند.
این افراد علت حضور خود در حسینیه دراویش را تحقیق و بازجویی پیرامون ضرب و
شتم یکی از مأمورین خود در شهرستان کرج و شناسایی ضارب اعلام نمودند .
همچنین شش درویش گنابادی به اسامی سعید کریمایی، پوریابراتی، محمد ساکی،
کمیل رحیم زاده، احسان دشتی وسعید دشتی ،شب گذشته از سوی بخش اطلاعات سپاه
پاسداران شهرکرج به صورت غیرقانونی احضار شدند .
احضاریه این افراد بر روی سربرگ نیروی مقاومت بسیج و از سوی مقامی فاقد
هویت و بدون رعایت تشریفات دادرسی تنظیم گردیده و برای روز یکشنبه 6 تیرماه
، به معاونت اطلاعات سپاه احضار شدند .
بنابرگزارشهای پایگاه خبری مجذوبان وابسته به دراویش گنابادی ؛ بدون مجوز
مقام قضایی منازل شخصی دو تن از دراویش به نامهای رحیم زاده و دشتی نیز
مورد تفتیش و بازرسی مأمورین قرار گرفته است .
بنابراین گزارش ؛ مأمورین پس از بازجویی و استنطاق چند تن از حاضرین در
حسینیه ، تهدید نموده اند در صورت عدم شناسایی و معرفی ضاربین ، نسبت به
برخورد با دراویش اقدام خواهند کرد .
همچنین براساس این گزارش ؛ دراویش در نامه ای خطاب به دادستان نظامی
شهرستان کرج ، نسبت به تحركات گروهي آشوب طلب و مغرض كه با سوء استفاده از
عناوين برخي مراكز نظامي ، قصد بلوا ، جوسازي و درگیری با دراويش را دارند
و اهداف و مقاصد شومی را دنبال می کنند ، اعتراض كردند . دراويش در اين
شكايت نامه ، به برخي رفتارهاي ناشايست و ضد انساني اين گروه اشاره و مي
نويسند : این جماعت هر از چندی با اجتماع مقابل حسينيه دراويش و سردادن
شعار و اهانت به بزرگان اين سلسله ، قصد حمله به اين مكان عبادي را دارند
كه خوشبختانه تاكنون با درايت و خويشتنداري دراويش ، از هرگونه درگيري و
مقابله به مثل ممانعت به عمل آمده است . حتی در زمان برگزاري مجالس درويشي
نيز سوار بر موتورسیکلت با حضوردر مقابل حسينيه و تردد دركوچه هاي اطراف با
ايجاد سروصداهاي مهيب و آزار دهنده ، علاوه بر اخلال در آسايش اهالي ، با
فحاشي و بعضاً هتك نوامیس عابرین ، دراویش و مردم را تحریک به درگیری می
کنند.
|