بازگشت به صفحه اول

 

 
 
بیانیه مشترک گروهی از تشکل های خارج از کشور به مناسبت یازدهمین سالگرد واقعه ۱۸ تیر

میزان: گروهی از تشکل های دانشجویی خارج از کشور در یازدهمین سالگرد حمله به کوی دانشگاه تهران در بیانیه ای صادر کردند.

امضا کنندگان این بیانیه که بیش از 30 تشکل دانشجویی خارج از ایران هستند در این بیانیه با تحلیل شرایط جنبش دانشجویی از تمامی فعالان جنبش سبز خواستند "برای صیانت از نهاد دانشگاه به عنوان رکن اساسی جامعه مدنی متکثر بیش‌ازپیش کوشا باشند‫" و همچنین اعلام کردند:"جنبش دانشجوئی ایران در سراسر جهان با در نظر گرفتن ‫ شکاف‌های فعال سیاسی و اجتماعی در جامعۀ ایران  به مبارزۀ مسالمت آمیز و پیگیر و غیر خشونت آمیز خود در مقابل ظلم و ستم و دروغ و بی عدالتی برای تحقق دمکراسی ادامه خواهد داد  و یقین دارند که شکست تکاپوهای امروز تمامیت‌خواهان و کودتاگران برای سرکوب دانشگاه‌ها و برقراری نظام تک‌صدایی حتمی است."

متن کامل این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار «میزان خبر» قرار گرفته است، به شرح زیر است:

تقابل دانشگاهیان و تمامیت‌خواهان تاریخچه‌ای طولانی و جهانی دارد. فاجعه ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و حوادث متعاقب  آن  فصل مهمی از این تاریخچه خون‌آلود است. هنگامی‌که حاکمیت ولایی ایران برای رسیدن به جامعه تک‌صدایی مطلوب‌ خود، تکثر محیط دانشگاهی و تعامل بر اساس منطق را تحمل نمی‌کند، اعتراض مسالمت‌جویانه دانشجویان به توقیف یک روزنامه، با یورشی وحشیانه روبرو می شود. به شهادت رسیدن فرزندان این مرز و بوم، تخلیه چشم دانشجوی ممتاز پزشکی بر اثر اصابت گلوله، شکستگی دست‌وپا و ضرب‌وشتم دهها تن از ساکنان کوی دانشگاه تهران، جنایاتی هستند که هرگز از خاطره جمعی دانشگاهیان و مردم ایران نخواهند رفت. جنایاتی که با وجود ادعای «جریحه‌دار شدن قلب» آمران مستقیم و غیر‌مستقیم آن، با هیچ واکنش قضایی جز محکومیت دانشجویان بی‌گناه روبرو نشد، تا حاشیه امنیتی محکم‌تری فراهم شود برای نیروهایی که در شامگاه ۲۵ خرداد ۱۳۸۸، تنها ساعتی پیش از راه‌پیمایی میلیونی سکوت مردم تهران، دوباره فجایع جدیدی را در کوی دانشگاه آفریدند.

اما برنامه حاکمیت تمامیت‌خواه برای تضعیف جایگاه دانشگاه و بالاخص جنبش دانشجویی تنها به یورشهای شبانه و برخوردهای امنیتی محدود نمی‌شود. یکی از اساسی‌ترین گامهای تمامیت‌خواهان جنسیت گرا اجرای طرح‌های سهمیه‌بندی جنسیتی و بومی‌سازی دانشگاه‌هاست. علاوه بر ماهیت ناعادلانه این طرح‌ها، حاکمیت با ایجاد محدودیت در دسترسی گروههای اجتماعی روبه رشد به امکانات دانشگاهی، سعی دارد از قدرت فزاینده مطالبات زنان ایرانی بکاهد و به بهانه «بومی‌سازی»، از افزایش آگاهی‌ در مناطق محروم کشور جلوگیری کند. تمامی این تلاشها، در راستای تک‌صدایی کردن محیط دانشگاه و به طبع آن جامعه صورت می‌گیرد. چرا که دانشگاه‌هایی که امکان تعامل فکری میان طبقات مختلف بدون در نظر گرفتن جنسیت در سرتاسر کشور را برقرار سازند، بستری خواهند بود برای رشد جامعه‌ای متکثر، که پذیرنده حاکمیت تمامیت‌خواهان نخواهد بود.

‫از دیگر برنامه‌های تمامیت‌خواهان در راه گسترش فرهنگ تک‌صدایی در ساحت دانشگاه‌ها و مقابله با وجه روشنگرانه و اعتراضی دانشجویان به عنوان یکی از موثرترین مراجع اجتماعی در جامعه ایران می توان به فضای فاسد و به دور از ضابطه پذیرش دوره های کارشناسی ارشد و دکترا، زیر سوال بودن نحوه برگزاری آزمونهای ورودی، بی اعتبار سازی مدارک دانشگاهی با مدرک سازیهای غیر واقعی و جعلی  و به‌کارگماردن افراد در مناصب مهم حکومتی بر مبنای مدارک ساختگی یا بی‌اعتبار، بازفعال‌سازى هسته‌هاى گزينش استاد و دانشجو و جلوگیری از تحصیل دانشجویان فعال با زدن برچسب "دانشجوی ستاره دار"، بستن دهها نشریۀ دانشجوئی، اخراج و برخورد با اساتید دگراندیش که به اصل اساسی محیط آکادمیک، یعنی تداوم و بسترسازی برای گفتگو، باور دارند، نام برد. تمامی این تلاش‌ها برای کاهش اعتبار و نفوذ اقشاری‌ است که در راستای تبادل فکرونظر برای بالندگی اندیشه‌ها می کوشند و نمی خواهند تنها بازگوکننده منویات نظام حاکم باشند.

طرح دوباره بحث اسلامی کردن علوم انسانی، که یادآور اقدامات فرهنگ سوز متحجرانه دوران گذشته است، گواه دیگری بر ناکامی فکری نظام حاکم برای تسلط بر دانشگاه‌هاست. در صورتی که شکست تلاش‌های حاکمیت برای تبدیل علم به ابزاری برای تسلط بر جامعه به تجربه ثابت شده‌است. آنچه مشخص است اینکه ، حربۀ دیگر حاکمیت نیز در ایجاد تشکل‌های ساختگی دانشجویی، که تنها راهبر خواسته های تمامیت‌خواهان در عرصه دانشگاه‌ها باشند موفق نخواهد بود. بسیاری از این تشکل‌ها پس از چندی به دلیل طبیعت نهاد دانشگاه ، ساختار جمعیتی و خواسته‌های آزادی‌طلبانه و عدالت‌خواهانه دانشجویی تغییر ماهیت داده، به خواسته‌های برحق جنبش اصیل دانشجویی می پیوندند. جنبش اصیلی که باوجود انواع فشارها و تضییقات، از لغو مجوز و تعلیق و دخالت آشکار در انتخابات تشکل‌ها گرفته تا دستگیری، شکنجه، حکمهای سنگین تعزیری و وثیقه های به دور از تصور و غیر قانونی برای فعالان آن، همچون شعله‌ای نامیرا باقی‌ مانده‌است. هم اینک نیز بسیاری از فعالان این جنبش سرفرازانه در زندانهای حاکمیت با حکمهائی سنگین و بی سابقه محبوسند که جا دارد از بهاره‌هدایت، میلاداسدی، مجیدتوکلی،محمد پورعبدالله… و همچنین دکتر احمدزیدآبادی و عبدالله مومنی، دبیرکل و سخنگوی سازمان دانش آموختگان (ادوارتحکیم وحدت) و همچنین اساتیدی همچون دکتر داوود سلیمانی و تنها زندانی بازمانده از یورش به کوی، بهروز جاوید تهرانی نام برده‌ شود. مبارزانی که نام و یادشان همواره روشنمان می دارد.ٰ

امروز پس از گذشت یازده سال شاهدیم که خواسته‌ها و رویکرد دانشجویان معترض در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، برای داشتن جامعه‌ مدنی متکثر و ایستادگی در برابر مراکز قدرت تمامیت‌خواه، تبدیل به خواسته‌های عمومی مردم ایران و رویکرد فعالان جنبش سبز شده‌است. جنبش دانشجوئی در ایران همواره در مبارزه عليه استبداد و برای تامين آزادی و استقرار دمکراسی در کشور پيشقدم بوده و به عنوان نقطۀ اتصال جنبش های اجتماعی عمل کرده است . جنبش دانشجوئی ایران این بار در پیوند با جنبش سبز مردم ایران بیش از پیش تعمیق یافته و دیگر تنها محدود به شهرهای بزرگ ایران نیست و نه تنها در سراسر کشور بله در سراسر جهان گسترده شده است. جنبش سبز مردم ایران فرصتی فراهم آورده است تا نسل تازۀ دانشجویان ایرانی خارج کشور در کنار یکدیگر قرار گرفته و در حمایت از این جنبش به  فعالیت خود شکل داده و آن را تداوم بخشند.  منش دمکراتیک و غیر ایدئولوژیک جنبش سبز ، کم رنگ شدن شکافهای طبقاتی، جنسیتی ، قومیتی، مذهبی و استفاده از وسائل ارتباطی مدرن  ، این کوششها و مبارزات دانشجوئی را روز به روز گسترده تر می سازد که خود نویدبخش ایرانی سبز و دمکراتیک است.

تشکل‌های امضا کننده، در سالروز 18 تیر ماه از تمامی فعالان جنبش سبز می‌خواهند که با توجه به برنامه‌های بلندمدت و کوتاه‌مدت حاکمیت برای تسلط بر جامعه دانشگاهی، برای صیانت از نهاد دانشگاه به عنوان رکن اساسی جامعه مدنی متکثر بیش‌ازپیش کوشا باشند‫ و اعلام می دارند که  جنبش دانشجوئی ایران در سراسر جهان با در نظر گرفتن ‫ شکاف‌های فعال سیاسی و اجتماعی در جامعۀ ایران  به مبارزۀ مسالمت آمیز و پیگیر و غیر خشونت آمیز خود در مقابل ظلم و ستم و دروغ و بی عدالتی برای تحقق دمکراسی ادامه خواهد داد  و یقین دارند که شکست تکاپوهای امروز تمامیت‌خواهان و کودتاگران برای سرکوب دانشگاه‌ها و برقراری نظام تک‌صدایی حتمی است.

----

فراخوان جبهه متحد دانشجویی به برگزاری مراسم سالگرد قیام 18 تیر در ایران

 به نام آزادی

بیانیه  جبهه متحد دانشجویی به مناسبت یاردهمین سالگرد قیام 18 تیر

در آستانه یازدهمین سالگرد قیام دانشجویی 18 تیر از دانشجویان،کارگران،معلمان، بازاریان و مردم آزادیخواه ایران می خواهیم که این روز را گرامی داشته و با تجمع در دانشگاه ها ومسیرهای سبز همیشگی، نارضایتی خود را به حاکمیت  سرکوب،شکنجه و اعدام  ابراز نمایند.

پس از گذشت یازده سال از حادثه کوی دانشگاه، بهروز جاوید طهرانی آخرین زندانی بازمانده از قیام خونین 18 تیر 78 همچنان در زندان بسر می برد و زیر وحشیانه ترین شکنجه ها قرار دارد.مجید توکلی و ضیاء نبوی نیز به جرم دادخواهی باید در زندان و زیر شکنجه باشند. معلمان دلسوز و کارگران زحمتکش ایران به جرم  مطالبه حقوق صنفی و سندیکایی خود باید بازداشت و  مورد ضرب و شتم وحشیانه قرار بگیرند.فعالین حقوق زنان،روزنامه نگاران،وبلاگ نویسان،وکلا،فعالین حقوق بشر،دراویش،بازاریان و...  همه یک درد مشترک دارند.مردم خردمند ایران باید بدانند که تنها راه گذار از حاکمیت دیکتاتوری و رسیدن به دموکراسی و حقوق بشر همبستگی جنبش های اجتماعی است.

اتحادیه معلمان ایران نیز در این راه جنبش دانشجویی را تنها نگذاشته و معلمان آزاده را به تجمع  در مقابل درب جنوبی دانشگاه تهران در ساعت 17 روز جمعه 18 تیر دعوت کرده است.

18 تیر فرصت مناسبی برای نشان دادن اتحاد و همبستگی مردم ایران می باشد.در این روز باید خواستار آزادی زندانیان سیاسی شویم.زندانیانی که پس از گذشت چندین ماه از بازداشت شان همچنان در بلاتکلیفی و مظلومیت بسر می برند.

از لشکر کشی حکومت نیز نترسید ما همه با هم هستیم.ما ملت بی شکستیم.چرا که به مردم دنیا ثابت شده است که چه کسانی شکنجه گر و در کهریزک هایشان به اسیران خود تجاوز می کنند.

بگذارید ما را سرکوب کنند دنیا نظاره گر رفتار حکومت ایران با شهروندان خود می باشد در نهایت این مردم ایران هستند که پیروز میدان خواهند بود.

 زنده باد آزادی-برقرار باد دموکراسی-گسسته باد زنجیر استبداد

جبهه متحد دانشجویی

16/4/1389 خورشیدی

----

جا دارد که مردم ایران هم با اعتراض خود یاد 18 تیر را زنده نگاه دارند

زندانی سیاسی علی صارمی

بنام خدا

18تیر یکی از روزهای تاسف بار بیاد ماندنی است در تاریخ ایران است .روزی مانند چهار ،پانزده ،بیست و دو  و سی خرداد قتل عام های مرداد ماه و شهریور ماه شانزده  آذر و نوزده  بهمن می باشد که در چند دهۀ اخیر روی  داده است و اینها همه جدای از اعدام های صادره از جانب دادگاهها که روزانه،هفتگی و ماهیانه اجرا می گردد .

اصولا استبداد در پی کاهش و فرسایش روز افزون مشروعیت و قدرتش به قوۀ قهریه روی می آورد و مهمترین ابزار حکم رانی اش را زندان،ترور پلیسی ،اعدام و شکنجه تشکیل می دهد. برای این کار از پلیس مخفی و مزدوران خبر چین حداکثر استفاده را می برد.

گاهی که شکنجه گاههایی نظیر کهریزک رو می شود به جان فرزندان مظلوم این خلق را همچون روح المینی ها را می گیرد هیچ مسئول رده بالایی را مجرم نمی شناساند و کاسه کوزه ها را بر سر یک سری عوامل دست چندم شکسته و آمران اصلی را معرفی نمی کند .

جا دارد که مردم ایران هم با اعتراض خود یاد 18 تیر را زنده نگاه دارند و انزجار خود را از این سرکوب اعلام نمایند.

16 /04 /1389

زندان گوهردشت علی صارمی

انتشار: فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

مطالب مشابه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران