|
|
|||
بازداشت مژگان عبادی شهروند بهایی ویلاشهر اصفهان يكشنبه 07 شهریور 1389 خبرگزاری هرانا: صبح روز چهارشنبه 3 شهریورماه مژگان عبادی شهروند بهایی در منزلش واقع در ویلاشهر اصفهان بازداشت و کامپیوتر و موبایل شخصی وی ضبط شد. وی سپس در طی تماس تلفنی خبر بازداشت خود را به خانواده اش اعلام میکند و هم اکنون در زندان دستگرد اصفهان در بازداشت به سر می برد. به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، هم چنین در ادامه بازداشت دیگر شهورندان بهایی ویلاشهر. روز چهارشنبه سوم شهریور ماه قرار بازداشت بیست روزه فراز روحی و ژینوس جوشنیان و نسیم روحی به اتمام رسید که با این وجود تنها موفق به ملاقات 15 دقیقه ای با خانواده هایشان شدند و با وجود دادن تعهد عدم آموزش همچنان در بازداشت به سر می برند. به نظر میرسد علت بازداشت این افراد، انجام فعالیتهای اجتماعی در روستای قله موسیخان باشد. این چهار فعال اجتماعی هماکنون در زندان دستگرد اصفهان نگهداری میشوند. فشار بر جامعه بهایی در ایران در حالی ادامه مییابد که به گفتهی سخنگوی این جامعه، در حال حاضر حدود 47 نفر از پیروان این آیین در زندانهای ایران به سر میبرند و هفت مدیر پیشین جامعه بهایی در ایران با حکم سنگین 20 سال حبس روبرو شدهاند. ---- مورد تهدید و تحت فشار قرار دادن زندانی سیاسی ارژنگ داودی در چهل و ششمین روز اعتصاب غذا
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در
ایران" روز شنبه 6 شهریور ماه زندانی سیاسی ارژنگ داودی در چهل و ششمین
روز اعتصاب غذا ودر شرایط بسیار حاد جسمی با ویلچر به اطلاعات زندان
گوهردشت کرج برده شد و برای مدت طولانی مورد بازجویی و تهدید کرمانی و
فرجی قرار گرفت که باید به اعتصاب غذای خود پایان دهد.در پایان آقای
داودی تاکید کردند تا رسیدن به خواسته های به حق خود، به اعتصاب غذا
ادامه خواهد داد.
آقای داودی در چهل و ششمین روز اعتصاب غذا وضعیت جسمی اش
نسبت به روزهای گذشته بسیار حاد شده است و جانش در معرض خطر جدی قرار
دارد. او از عوارضی مانند افت شدید فشار خون ،کاهش زیاد وزن ،ضعف شدید
و کاهش دید،اکثر اوقات بصورت دراز کش می باشند و کارهای شخصی خود را با
کمک دیگران انجام میدهد.
از طرفی دیگر همسر زندانی سیاسی ارژنگ داودی در طی این مدت
در تلاش مستمر برای ملاقات با همسرش بود. خانم داودی با سهراب سلیمانی
رئیس سازمان زندانهای تهران تماس
گرفت و خواستار ملاقات با همسرش شد اما
او گفت:که باید با علی حاج کاظم رئیس زندان گوهردشت کرج هماهنگ
کند و متعاقبا جواب خواهد داد. هنگامی که خانم داودی مجددا با سلیمانی
تماس گرفتند او گفت :«علی حاج کاظم می گوید،آقای داودی تظاهر به
اعتصاب غذا می کند و در ادامه گفت :علی حاج کاظم می گوید که او تخلف
قانونی کرده است که در اعتصاب غذا بسر می برد و ملاقات حضوری شامل شما
نمی شود».
علی حاج کاظم رئیس زندان گوهردشت کرج بدلیل شکایت زندانی
سیاسی ارژنگ داودی از رفتار و برخورهای غیر انسانی او
آقای داودی را در شرایط سخت و
طاقت فرسایی قرار داده است.
زندانی سیاسی ارژنگ داودی که در بند 3 معروف به بند کارگری
زندان گوهردشت کرج زندانی می باشد در تاریخ 23 تیرماه در اعتراض به
شرایط و محدودیتهای غیر انسانی وادار به اعتصاب غذا شد.آقای داودی
خواستار احقاق حقوق اولیه خود مانند؛پایان دادن به لغو ملاقات و ممنوع
تماس بودن با خانواده اش/رسیدگی پزشکی به وضعیت جسمی اش/پایان دادن به
تصرف منزل شخصی و آوارگی خانواده اش و رسیدگی به شکایتی که علیه علی
حاج کاظم رئیس زندان گوهردشت نموده است می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،انتقال
و بازجویی زندانی سیاسی ارژنگ داودی به اطلاعات زندان
که در شرایط وخیم جسمی بسر می
برد وتحت فشارهای غیر انسانی
قرار دادن او را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع
بین المللی خواستار اقدامات عملی برای جلوگیری از فاجعه انسانی دیگری
در زندانهای ولی فقیه است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
6 شهریور 1389 برابر با 28 اوت 2010 ----
گزارش تکمیلی مراسم گرامیداشت
بیست و دومین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی
گزارش تکمیلی زیر توسط یکی از کسانی که قصد شرکت در مراسم
بیست و دومین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 را داشت تهیه و به
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ارسال کرده است که به قرار زیر می
باشد.
از درب قبرستان ارامنه که بیرون میایی"به سمت مامازند"انتهای
دیوار قبرستان خیابان بلندی است که از سمت راست به دیوار قبرستان ختم
میشود و از سمت چپ کارخانه ها و کارگاه های فراوانی به چشم میخورد.
درابتدای خیابان محوطه باز و وسیعی است که با ماشینهای
امنیتی و انتظامی و بشکه های قیر مسدود شده.کنار بشکه های قیر 2 جرثقیل
پارک شده.همان جرثقیل هایی که این دژخیمان از آنها برای به دار اویختن
هموطنانمان استفاده میکنند.تمام فضای اطراف قبرستان مملو از ماموران
نیروی انتظامی"نیروی امنیتی ولباس شخصی ها است.
روی پل هوایی شخصی در حال فیلمبرداری است.2نفر دیگر هم در
محوطه باز هستند که از چهره مردم فیلمبرداری میکنند.این 3 نفر از
مامورین وزارت اطلاعات هستند و با دوربین تمام حرکات کسانی که قصد ورود
به قبرستان را دارند زیر نظر گرفتند.
در منتها الیه این فضای باز"یک ماشین ون با شیشه های کاملا
دودی پارک کرده.این ماشین مخصوص دستگیر شدگانیست که در حال پر کردن
فرمهای بازجویی اند.سوالاتشان از این قبیلند:ماهواره دارید؟خارج از
کشور فامیل یا اشنایی دارید؟تا به حال زندان رفتید؟ایمیل دارید؟مشخصات
کامل:نام. نام خانوادگی . ش ش. کد ملی.شغل.ادرس کامل منزل.ادرس کامل
محل کار.مشخصات همسر.شماره تلفن پدر.شماره تلفن مادر.شماره تلفن
همسر...
با تماس گرفتن شماره های فوق به صحت گفته ها پی میبردند.
درون ون 3دختر جوان حدود 20-25 ساله بودند که ظاهرا جرمشان
عکاسی از سد امنیتی بوده.2دختر دیگر هم به همین جرم در محوطه بودند که
یکی از ماموران از آنها خواست به پشت اتوبوسی که اواسط محوطه
بود"بروند.با مقاومت آنها که روبرو شد"مامورین با خشونت دستشان را
گرفتند و پشت اتوبوس بردند.تمام ماشینهای افرادی که قصد رفتن به سر
مزار عزیزانشان را داشتند"میگشتند.
افراد پیاده هم بازرسی بدنی میشدند و بعد از سوال جواب ها و
پر کردن فرمهای مذکور"گوشی و دوربینهای آنها توقیف و به گاراژی با درب
سفید که در ابتدای خیابان برای چک کردن گوشیها و رمهای موجود در آنها
انتخاب شده بود"برده میشد.در صورت عدم عکسبرداری
گوشی و رمها توقیف و شخص را تا
سر خیابان مشایعت میکردند.تا سرخیابانی که تا سینه کش کوه امتداد داشت
وپربود از ماموران امنیتی.
اواخر خیابان حجم وسیعی از ماشینهای امنیتی به رنگ سبز با
مامورانی که یونیفرم به تن داشتند به شکل مردابی دیده میشد به ظاهر سر
سبز"تا مبارزین و ازادی خواهانی که قصد حضور بر سر مزار عزیزانشان را
دارند ببلعد.طبق معمول ماموران امنیتی با باتونهایی که در دست
داشتند"ایجاد رعب و وحشت میکردند و از تجمع خانواده هایی که قصد داشتند
مسالمت آمیز برای ادای احترام به سر مزار عزیزانشان بروند"جلوگیری
میکردند.
عزیزانی که ناجوانمردانه به دست همین دژخیمان به خاک و خون
کشیده شده اند.
05/06/1389
ح. ---- ما ایرانیها سه دهه است که جلوی دادگاه ها و زندانها هستیم و هنوز عزیزانمون در حبسند پویا صارمی
پویا صارمی فرزند زندانی سیاسی محکوم به اعدام علی صارمی به
مناسبت تولدت پدرش مطلبی نوشته است و آن را در اختیار فعالین حقوق بشر
و دمکراسی در ایران برای انتشار قرار داده است که به قرار زیر می باشد:
بابا امسال تولدت با سالهای دیگر خیلی فرق می کند.امسال
اینگار رمضان تاریخش با لبهای خشک شما در رجایی شهر و همدردی با
اعتصابیان تنظیم شد. مدتش طولانی تر و هوا در تب در بند بودن شما می
سوزد . بابا روز تولدت همه روزه بودیم و برای افطار کیک تولد که روی آن
نوشته شده بود «آزادی حتمی» و عکس شما را روی میز گذاشتیم. همه پیشش
عکس گرفتیم و به یاد راه دور برادرم اکبر قاب عکس را بوسیدیم به همدیگه
که نگاه می کردیم اینگار صورت پدر و اکبر
در همۀ چهره ها هویدا بود.
اون روز توی اخبار دیدم که در شیلی برای 19 معدنچی که در
معدن حبس شندند جشنی به پا شد.اشک شوق توی چشمانم جمع شد.
اما در کشور ما چی؟
در کشور ما عزیزنمان را از خانه و خیابان می گیرند و به زور به حبس می
برند فقط بخاطر آزادی عقیدشون !بخاطر اینکه نظری غیر از نظر سردمداران
داشتند!
قراره خانواده معدنچیها تا 2 ماه دیگه که آنها را بیرون
بیارند جلوی تونل بمانند. ما ایرانیها سه دهه است که جلوی دادگاه ها و
زندانونها هستیم و هنوز عزیزانمون در حبسند.
یکشنبه که به ملاقات بابا رفتیم. بغض داشتم ، بابا صورتم را
نگاه کرد و گفت: دخترم ناراحت نباش ،حتی اگر من پیش شما بودم مبارزه
تمام نمی شد و کسان دیگری توی زندان بجای من بودند. احساس می کردم
تاریخ طولانی شده و ما چقدر دوری پدر را تحمل کردیم بیش از همه تلاش می
کنیم اما هنوز تمام نشده
به امید اینکه پدر و مادرها و برادرها و خواهرها به خونشون
برگردند. تلاش می کینم و خسته نمی شیم. بابا کاشکی میشد کمی از کیک
تولدت بخوری.
پویا صارمی فرزند زندانی سیاسی علی صارمی
5 شهریور 1389 ---- وکیل شیوا نظرآهاری: برای اتهام محاربه هیچ مبنای قانونی قائل نیستم محمد شریف وکیل مدافع "شیوا نظرآهاری" می گوید که برای اتهام وی به "محاربه" هیچگونه مبنای قانونی قائل نیست؛ در عین حال یادآوری می کند که شیوا هم از این اتهام خبر دارد اما با روحیه عالی خود به وکیلش روحیه می بخشد. دانشجونیوز: در پی
افزایش نگرانی نسبت به اتهام های وارد شده به شیوا نظرآهاری طی روزهای
اخیر کمپین گسترده ای برای جلب توجه افکار عمومی، مجامع بینالمللی و
حقوق بشری نسبت به وضعیت نگران کننده وی شکل گرفته است. ---- زندان در تبعید! دور تازه فشار بر زندانیان بند۳۵۰ شنبه, ۶ شهریور, ۱۳۸۹ چکیده : در دو هفته اخیر حداقل شش زندانی سیاسی از بند 350 اوین به زندان های رجایی شهر، گنبدکاووس و زنجان منتقل شده اند . مجید توکلی، احمد کریمی و حامد روحی نژاد از جمله این زندانیان هستند. زندانیان بدون اطلاع خانواده و وکلای مدافع خود به زندان های دیگر انتقال پیدا کرده اند.تعدادی دیگر از خانواده های زندانیان این بند نیز در هراس تبعید عزیزان شان به سر می برند .تداوم قطع تلفن های بند 350 به این نگرانی ها افزوده است . به گفته شماری از زندانی های بند 350 اوین مسوولان این بند به آنها گفته اند که روند این تبعیدها همچنان ادامه خواهد شد ، موضوعی که فشار روحی و روانی زیادی را برای زندانیان بند 350 اوین بوجود آورده است. کلمه :تبعید زندانی های سیاسی اوین به دیگر زندان های کشور ، فشار بر زندانیان سیاسی را وارد فاز تازه ای کرده است . به گزارش خبرنگار کلمه ، در دو هفته اخیر حداقل شش زندانی سیاسی از بند ۳۵۰ اوین به زندان های رجایی شهر، گنبدکاووس و زنجان منتقل شده اند . مجید توکلی، احمد کریمی و حامد روحی نژاد از جمله این زندانیان هستند. زندانیان بدون اطلاع خانواده و وکلای مدافع خود به زندان های دیگر انتقال پیدا کرده اند.تعدادی دیگر از خانواده های زندانیان این بند نیز در هراس تبعید عزیزان شان به سر می برند .تداوم قطع تلفن های بند ۳۵۰ به این نگرانی ها افزوده است . به گفته شماری از زندانی های بند ۳۵۰ اوین مسوولان این بند به آنها گفته اند که روند این تبعیدها همچنان ادامه خواهد شد ، موضوعی که فشار روحی و روانی زیادی را برای زندانیان بند ۳۵۰ اوین بوجود آورده است. رنج های مضاعف زندان در تبعید زندان توام با تبعید رنج مضاعفی را بر زندانی و خانواده اش وارد می کند.زندانی فشار مضاعفی را تحمل می کند چرا که از دوستان و یارانی که همچون خودش زندانی سیاسی و عقیده هستند ،دور می شود و از سوی دیگر به میان زندانیانی نا آشنا با جرائم عادی منتقل می شود. تبعید زندانیان سیاسی برای گذراندن دوران محکومیت به شهرهای دور از محل زندگی شان همچنین دشواری های زیادی را برای خانواده ها بوجود می آورد.خانواده ها به دلیل دوری راه ناگزیز از ملاقات هفتگی با عزیزان شان صرف نظر می کنند و با فاصله زمانی بیشتری فرزندان خود را ملاقات خواهند کرد که این اتفاق هم بر زندانی فشار روحی وارد می کند و هم بر خانواده ها. تبعید زندانی علاوه بر فشارهای روحی مضاعف برای زندانی و خانواده اش آثار دیگری نیز برای خانواده زندانیان دارد ،تحمیل هزینه های سنگین مادی برای انجام سفرهای مکرر به شهری که زندانی برای گذراندن دوران محکومیتش به آن منتقل شده ،از جمله این آثار منفی است. انتقال زندانیان سیاسی برای هم بندانشان نیز فشار روحی و روانی مضاعف را به همراه می آورد ،از یکسو آنها را از زندانیانی که پس از ماهها هم بند بودن ، به یکدیگر انس گرفته اند ،دور می کنند و از دیگرسو دل نگرانی برای زندانیان تبعید شده، آنها را دچار فشار روحی می کند. نقل و انتقال زندانی های همچنین به عنوان یک اهرم فشار همیشه بالای سر زندانی است که هرلحظه ممکن است چنین سرنوشتی نیز در انتظار دیگر زندانیان باشد و این تهدید مداوم ، دوران حبس را برای آنها و خانواده هایشان با اضطراب و دلهره همراه می کند. ژیلا بنی یعقوب ،روزنامه نگار و همسر بهمن احمدی امویی (یکی از زندانیان سیاسی محبوس در بند ۳۵۰) در تازه ترین یادداشت وبلاگی اش به توصیف آثار روحی انتقال زندانیان پرداخته و در بخشی از یادداشت خود نوشته است : «تلفن های بند ۳۵۰هنوز قطع است اما من می توانم تصور کنم الان بهمن و بقیه زندانی های این بند چه حسی دارند ،می دانم که چقدر به خاطر تبعید دوستان شان غمگین اند. بهمن قبلا تعریف کرده بود وقتی یکی از زندانی ها را بردند چقدر همه غمگین شده و تا روزها فضای بند خیلی بهت زده و پر ازغم بوده است .» چه کسانی تبعید شده اند؟ مجید توکلی
،فعال دانشجویی یکی از زندانیان تبعید شده است .وی در ۳۰ دی ماه ۱۳۸۸
از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به جرم اجتماع و تبانی علیه نظام،
تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به ریاست جمهوری به هشت سال و
شش ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از فعالیت سیاسی و ۵ سال ممنوعیت از
خروج از کشور محکوم شده است .وی یکی از هفده زندانی بند ۳۵۰ بود که در
اعتراض به شرایط نامناسب بند ۳۵۰ دست به اعتصاب غذای دو هفته ای زد .وی
پس از پایان اعتصاب غذا به زندان رجایی شهر منتقل شد.چند روز پیش او
فرزاد مدد زاده ،یکی دیگر از زندانیان این بند به رجایی شهر منتقل شده
بود.
حامد روحی نژاد دانشجوی رشته فلسفه، از یکسال بیش تاکنون به اتهام اقدام علیه امنیت ملی در زندان اوین نگهداری می شود و از حق داشتن حتی یک روز مرخصی استعلاجی نیز محروم بوده است وی در دادگاه های نمایشی حوادث پس از انتخابات محاکمه و به اعدام محکوم شده بود که نهایتاْ این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۱۰ سال حبس و تبعید به زنجان تقلیل یافت. روحی نژاد مبتلا به بیماری ام اس است و به گفته خانواده اش بخشی از اندام های عصبی بدنش نیز به خاطرعدم رسیدگی پزشکی طی این مدت در زندان فلج شده ، وضعیت جسمانی اش روز به روز وخیم تر می شودد تا جایی که وی درصد بالایی از بینایی چشمانش را از دست داده و یکی از دستانش نیز از کار افتاده است. رضاخادمی نیز از نظر شرایط خانوادگی تفاوت چندانی با کریمی و روحی نژاد ندارد.وی به تازگی از بند ۳۵۰ به زندان رجایی شهر منتقل شده است جمشید صادق حسینی از کارمندان سازمان تولید انرژی هسته ای جمهوری اسلامی ایران یکی دیگر از زندانیانی است که به اتهام جاسوسی بازداشت و به حبس ابد محکوم شده بود، نامبرده از بند امنیتی ۳۵۰ زندان اوین به اندرزگاه ۲ زندان رجایی شهر منتقل شد. وی و وکلای مدافعش این اتهام را رد کرده اند. بند ۲ زندان رجایی شهر مخصوص زندانیان با جرایم قتل و سرقت های مسلحانه است. مجید دری و ضیا نبوی در انتظار تبعید مجید دری ،فعال دانشجویی دربند که هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد به شش سال حبس قطعی محکوم شده است. حبسی که قرار است پنج سال از آن ر ا مجید در تبعد بگذراند. تبعید در زندان ایذه . وی یکی از هفده زندانی اعتصاب کننده بند ۳۵۰ اوین است که در اعتراض به رفتار توهین آمیز ماموران زندان و شرایط نامناسب بند ۳۵۰ برای دو هفته است به اعتصاب غذا زد. این دانشجوی دربند در سال ۸۶ و در اعتراض به سوء مدیریت و فضای امنیتی دانشگاه علامه ابتدا چندین ترم از تحصیل تعلیق و سپس نیز از ادامه تحصیل محروم شد. وی در سال ۸۷ و با
همراهی سایر دانشجویان محروم ازتحصیل که به دانشجویان ستاره دار معروف
شده اند . شورای دفاع از حق تحصیل را تشکیل دادند. دادگاه بدوی رسیدگی به اتهامات وی در حالی در سوم آذر ماه سال ۸۸ برگزار شد که این دانشجو با اتهام هایی از جمله محاربه، اقدام علیه امنیت ملی و بر هم زدن نظم عمومی به یازده سال زندان محکوم شد .که این حکم در دادگاه تجدید نظر به شش سال حبس کاهش پیدا کرد . اما حکم تبعید وی به زندان ایذه همچنان باقی مانده است. وی در طول ۱۳ ماه بازداشت خود نامه ها و درخواست ها ی متعددی را برای مراجع قضایی از طریق خانواده خود ارسال کرده است اما تاکنون پاسخی از طرف مسولان به آنها داده نشده است.. این روزها و پس از اجرای حکم زندان توام با تبعید چند زندانی سیاسی بند۳۵۰ ، نگرانی خانواده اش در این زمینه افزایش یافته است . خانواده مجید دری خواستار رسیدگی و تجدید نظر در این حکم هستند و از دادستان تهران می خواهند که تقاضای آنها را برای عدم انتقال فرزندشان به زندان ایذه بپذیرد. خانواده دری در کرج زندگی می کنند و انتقال وی به زندان ایذه ،دشواری های زیاد روحی و مالی را برای آنها در باره ملاقات با فرزندشان ایجاد خواهد کرد. ضیا نبوی یکی دیگر از فعالان دانشجویی است که حکم زندان توام با تبعید در زندان ایذه برایش صادر شده است وی فارغ التحصیل فلسفه از دانشگاه نوشیروان بابل، دانشجوی ستاره دار و عضو شورای دفاع از حق تحصیل است که در تابستان سال گذشته و پس از حوادث انتخابات دهم بازداشت و روانه زندان اوین شد . این دانشجو که بیشتر به خاطر دفاع از حق تحصیلش و به دلیل شرکت در تجمع های اعتراضی که در زمان انتخابات به این منظور تدارک دیده شده بود بازداشت شده بود ،به یازده سال حبس قطعی در ایذه محکوم شده است . او در دادگاه بدوی به ریاست قاضی پیر عباسی با حکم عجیب پانزده سال حبس روبروشد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به یازده سال کاهش یافت . هر چند اجرای بخشی از حکم این دانشجو به زندان ایذه موکول شده است . حکمی که ضیا و خانواده اش به شدت به آن اعتراض دارند و از دادستان تهران می خواهند که نگذارد چنین حکمی اجرا شود چرا که خانواده او در شمال کشور زندگی می کنند و زندان ایذه در جنوب کشور قرار دارد و رفت و آمد به آن برای ملاقات فرزندشان تقریبا .محال است نبوی نیز یکی از هفده زندانی اعتصاب کننده بند ۳۵۰ بود که در اعتراض به رفتار توهین آمیز ماموران زندان و شرایط نامناسب بند ۳۵۰ برای دو هفته است به اعتصاب غذا زد. ---- حکم سنگسار یک زن و یک مرد توسط دیوان عالی کشور تایید شد يكشنبه 07 شهریور 1389 خبرگزاری هرانا: حکم سنگسار دو متهم يک پرونده به اتهام زنای محصنه از سوی دیوان عالی کشور تاييد شد. دیوان عالی
کشور روز گذشته حکم سنگسار برای دو متهم به زنای محصنه محبوس در زندان
ارومیه را تائيد کرده است. هر دو متهم
این پرونده از سال 87 در زندان مرکزی اروميه به سر می برند،علاوه بر
پروسه مبهم قضايی اين حکم در حالی تائید می شود که متهمان فاقد وکيل
مدافع منتخب و امکان دفاع از خود را در هیچ یک از مراحل قضایی نداشته
اند. این حکم در حالی تائید شد که از ماه گذشته تا کنون اعتراض به حکم سنگسار سکینه محمدی زندانی محبوس در زندان تبریز همچنان در اکثر کشورها ادامه دارد. ---- پلمب ده ها مغازه در مشهد توسط نیروی انتظامی و بسیج
میزان:
از چهارشنبهی گذشته،
دو خیابان اصلی مشهد (واقع در خیابان خیام، بلوار سجاد) مشهد، که محل
استقرار فروشگاههای پوشاک، کیف و کفش (عمدتا زنانه) محسوب میشود،
بدون هیچگونه توضیحی عملا تعطیل شده و تمامی فروشگاههای مزبور، پلمپ
شدهاند.
سرکوب و اعمال خشونت تنگنظران
و تمامیتخواهان در جمهوری اسلامی، فقط فعالان سیاسی و کنشگران مدنی را
شامل نمیشود. زیر پوست سیاست در ایران، و در سطحی دیگر، اعمال فشارها
و محدودیتها و سرکوبهای غریبی متوجه جامعه مدنی و شهروندان بیپناه
ایران میشود که در بیشتر مواقع، اخبار و گزارشهای آن، در جایی منتشر
نمیشود و بازتاب لازم را پیدا نمیکند.
ازجمله تحدیدهای غریب در
هفتههای اخیر، میتوان به صدور مجازاتهای سنگین مالی و فشارهای روانی
و تهدید و توهین و تحقیر شهروندان بیپناه در برخی شهرهای بزرگ کشور،
به بهانهی عدم رعایت حجاب اشاره کرد.
گزارشهای موثق و متعددی از
صدور احکام و جریمههای چند صد هزار تومانی بهخاطر آنچه «بدحجابی»
خوانده میشود، در مشهد گزارش شده است. موارد متعددی از بازداشتهای
خودسرانه و بعد صدور جریمههای باورنکردنی بهخاطر «لاک زدن ناخنها»،
«کوتاه بودن آستین مانتو»، «نداشتن جوراب»، «آرایش»، «قرار دادن عینک
آفتابی بالای پیشانی و روی موها» و ... توسط نیروی انتظامی و بسیج و
... گزارش شده است که متاسفانه حکومت اقتدارگرا و ایدئولوژیک مستقر،
آنها را تنگنظرانه و بیپروا، عملیاتی میکند.
بهعنوان نمونهای دیگر، از
چهارشنبهی گذشته، دو خیابان اصلی مشهد (واقع در خیابان خیام، بلوار
سجاد) مشهد، که محل استقرار فروشگاههای پوشاک، کیف و کفش (عمدتا
زنانه) محسوب میشود، بدون هیچگونه توضیحی عملا تعطیل شده و تمامی
فروشگاههای مزبور، پلمپ شدهاند. مسئولان نیروی انتظامی هیچ توضیحی
بخاطر اقدام خود ندادهاند و صاحبان مغازهها و فروشگاههای لوکس
خیابانهای خیام، که اجاره بهای سنگینی را پرداخت میکنند، معترض و
بیپناه، از اقدام غیرقانونی و زورگویانهی نهادهای صاحب قدرت،
خشمگیناند.
سرکوب و تحدید و اعمال فشارهای خودسرانه، سلیقهای و تنگنظرانهی
حکومتی که بهنام دین، زمام امور جامعه ایران را در دست گرفته، خود
یکی از مهمترین دلایل روگردانی مردم از مذهب و رواج رفتارهای
غیراخلاقی است.
---- محاکمه یکی از زنان زندانی سیاسی دهۀ 60 توسط صلواتی قاضی فرمایشی
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"خانم مهین
صارمی همسر زندانی سیاسی علی صارمی
به شعبه 15 دادگاه انقلاب فراخوانده شد و توسط صلواتی قاضی
فرمایشی ولی فقیه مورد محاکمه قرار گرفت.
روز سه شنبه 2 شهریور ماه خانم مهین صارمی 56 ساله برای محاکمه به شعبه
15 دادگاه انقلاب احضار شد و توسط صلواتی قاضی فرمایشی مورد محاکمه
قرار گرفت.محاکمه خانم صارمی از حوالی ساعت 10:30 آغاز و پس از کمتر از
15 دقیقه به پایان رسید.
صلواتی او را به اتهام دیدار با فرزندش در قرارگاه اشرف در عراق ،
تبلیغ علیه نظام ، فیلم برداری( شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد
قتل عام زندانیان سیاسی سال
67 ) مورد محاکمه قرار
داد.دادگاه خانم صارمی تا به حال چندین بار به تعویق افتاده بود.
مهین صارمی پیش از این به دلیل دیدار با فرزندش در اشرف و حضور بر
آرامگاه رهبر فقید ملی دکتر محمد مصدق به 5 سال حبس تعلیقی محکوم شده
بود ولی صلواتی باز هم اتهامات قبلی
را تکرار نمود و قصد دارد که بر مبنای آنها برای دومین بار حکم
غیر قانونی و غیر انسانی علیه خانم صارمی صادر کند .
مهین صارمی 56 ساله از زندانیان سیاسی دهۀ 60 می باشد او از سال 61 تا
سال 62 زندانی بود. خانم صارمی همچنین در سال 1384 وقتی که به مناسبت
گرامیداشت سالگرد در گذشت دکتر محمد مصدق بر آرامگاه این رهبر ملی حضور
یافته بود مورد یورش مامورین وزارت اطلاعات قرار گرفت و همراه با همسرش
آقای علی صارمی دستگیر و نزدیگ به 1 ماه در سلولهای انفرادی بند 209
زندان اوین زندانی بود.خانم صارمی همچنین در سال 1386 بدلیل شرکت در
مراسم گرامیداشت نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی سال
67 دستگیر و به مدت 2 ماه در سلولهای انفرادی بند 209 بسر برد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،مورد محاکمه قرار دادند زندانیان
سیاسی بر مبنای اتهاماتی
غیر قانونی و غیر انسانی که قبلا محکوم شده اند را محکوم می کند و از
کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه زنان سازمان ملل متحد
و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن
به سرکوبهای قرون وسطایی در ایران است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
7 شهریور 1389 برابر با 29 اوت 2010 ---- ضبط وسایل شخصی احمد کریمی در زندان گنبد کاووس يكشنبه 07 شهریور 1389 خبرگزاری هرانا: در پی اجرای حکم تبعید احمد کریمی به زندان گنبد کاووس وسایل شخصی وی توسط مسئولین زندان ضبط شد. احمد کریمی، که به 15 سال حبس توام با تبعید به زندان گنبد کاووس محکوم شده است، از جمعه تاکنون هم چنان در قرنطینه زندان گنبد کاووس بدون هیچ وسیله ای و تنها با "یک دست لباس" نگهداری می شود. احمد کریمی در تماس با خانواده خود شرایط زندان را فوق العاده نامناسب خواند و آن را جهنمی بر روی زمین توصیف کرده است. زندان گنبد کاووس محل نگهداری زندانیان با جرایم سنگین مواد مخدر و قتل است و شرایط این زندان بسیار طاقت فرسا است. لازم به یادآوری ست، حکم تبعید این زندانی سیاسی مورخ چهارم شهریورماه همزمان با تبعید حامد روحی نژاد اجرا شده است.
|
||||