بازگشت به صفحه اول

 

 
 

زندانی سیاسی ارژنگ داودی در چهل و هشتیمن روز اعتصاب غذا به کما فرو رفت

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی ارژنگ داودی از شب گذشته در چهل و هشتمین روز اعتصاب غذا  در حالت کما فرو رفت جان این زندانی سیاسی در معرض خطر جدی قرار گرفته است و احتمال وقوع یک حادثه ناگوار برای این زندانی سیاسی بسیار محتمل است.

یکشنبه شب 7 شهریور  ماه حوالی ساعت 24:00 زندانی سیاسی ارژنگ داودی در حالت نیمه اغما با برانکارد به بهداری زندان منتقل شد. در آنجا قبل از معاینه پزشکی این زندانی سیاسی در مقابل او برگه ای قرار دادند و از او خواستند در صورت روی دادن هر اتفاقی مسئولیت آن رابعهده  نخواهند گرفت.اما آقای داودی از امضای آن خوداری کرد . آنها به او آمپول نامشخصی تزریق کردند و بعد از 45 دقیقه به با برانکارد و در حالی که در حال فرورفتن به اغمای بود در کریدور بند 3 رها کردند و از نگهداری او در بهداری و درمان وی خوداری کردند.

او از شب گذشته تاکنون در کریدور بند 3 زندان گوهردشت کرج  بر روی برانکارد قرار دارد و امروز وضعیتش به حدی حاد است که قادر به  باز کردن چشمانش و یا صحبت کردن نیست.جان این زندانی سیاسی در معرض خطر جدی است.

همۀ شواهد و دلایل حاکی از آن است که بازجویان وزارت اطلاعات و علی حاج کاظم رئیس زندان گوهردشت کرج قصد قتل این زندانی سیاسی را دارد. علی حاج کاظم تا به حال مجری حکم اعدام زندانی سیاسی حجت زمانی بوده است و در قتل 3 زندانی سیاسی دیگر به نام های ولی الله فیض مهدودی،امیر حسین  حشمت ساران و عبدالرضا رجبی نقش داشته است و همچنین در قتل و شکنجه و فروش اندام زندانیان عادی بصورت سیستماتیک نقش دارد.

تصمیم گیری در مورد زندانیان سیاسی توسط ولی فقیه علی خامنه ای صورت می گیرد و تصمیمات او توسط قوۀ قضائیه و وزارت اطلاعات و زندانبانان به اجرا گذاشته می شود.مسئولیت مستقیم  جان این زندانی سیاسی ارژنگ داودی به عهدۀ ولی فقیه علی خامنه ای است.

علیرغم اینکه او در بند 3 زندان گوهردشت کرج زندانی است تا به حال بعضی از جریانات از حمایت و انتشار اخبار اعتصاب غذای او سکوت پیشه کردند و یک حالت بایکوت خبری علیه او ایجاد کرده اند. گاها حتی سعی کردند که اخبار مربوط به این زندانی سیاسی را به طرق مختلف تحت شعاع سایر خبرهای جانبی خود قرار دهند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، رها کردن زندانی سیاسی ارژنگ داودی در حالت کما در کریدور بند 3 که هدفی جز قتل او نمی تواند باشد را به عنوان یک جنایت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای جلوگیری از فاجعه انسانی دیگری در زندانهای ولی فقیه است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

8 شهریور 1389 برابر با 30 اوت 2010

----

کاوه کردی مقدم زندانی سیاسی، درگذشت

دوشنبه 08 شهریور 1389

خبرگزاری هرانا: کاوه کردی مقدم زندانی سیاسی کرد اهل اشنویه که در زندان ارومیه تحمل حبس می نمود، روز گذشته مورخ هفتم شهریورماه  89 در بیمارستانی در ارومیه فوت کرد.

باین زندانی سیاسی که به بیماری "سرطان معده و ریه" مبتلا بود از یک ماه پیش در مرخصی دیر هنگام استعلاجی جهت درمان بیماری قرار داشت، اما به دلیل تاخیر در درمان و پیشرفت بیماری سرانجام درگذشت.

پزشکان از مدت ها پیش نسبت به وضعیت وخیم کردی مقدم هشدار داده و به مسئولان گفته بودند که بایستی در بیمارستانی مجهز تحت مداوای متخصصان قرار گیرد اما مسئولان تا ماه گذشته با درخواست مرخصی استعلاجی وی مخالفت می نمودند.

سرانجام وی به دلیل عدم رسیدگی پزشکی در زندان و تشدید بیماری، قریب به یک ماه پیش به بیمارستانی در شهرستان ارومیه منتقل شد.

کاوه کردی مقدم در سال 87 به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" توسط شعبه یک دادگاه انقلاب ارومیه به تحمل سه حبس تعزیری محکوم شده بود.

شایان ذکر است که خبرگزاری هرانا پیش تر نسبت به وضعیت وخیم این زندانی سیاسی و قطع امید کردن پزشکان از وی گزارشی منتشر کرده بود.

----

برادر رضا شهابی: چرا باید یک کارگر بدون هیچ جرمی در زندان باشد؟

رضا شهابى روز ۲۲ خرداد سال جارى توسط ماموران امنيتى در محل كار خود در شركت واحد بازداشت و زندانى شد.

۱۳۸۹/۰۶/۰۹
بهروز کارونی
گزارش ها از تهران حاكيست كه مقام هاى قوه قضاييه قرار بازداشت رضا شهابى، عضو هيئت مديره سنديكاى كارگران شركت واحد اتوبوس رانى تهران و حومه، را به مدت دو ماه ديگر تمديد كرده اند.

آقاى شهابى روز ۲۲ خرداد سال جارى توسط ماموران امنيتى در محل كار خود در شركت واحد بازداشت و زندانى شد.

حسن شهابى، برادر اين فعال كارگرى، درباره آخرين وضعيت او به بهروز كارونى مى گويد:

حسن شهابی: دو هفته پيش رفته بودم ملاقات برادرم و ۱۰ دقيقه اى او را در زندان ديدم. وضعش تعريفى نداشت و از ناحيه كمر و گردن و گوارش رنج مى برد و از نظر جسمى وضعيت او خوب نبود.

آيا در مورد مشكلات جسمانى خود و دليل آن چيزى به شما گفت؟

از او پرسيدم ولى يك نفر بالاى سر او بود. نيازى به گفتن نبود و من خودم از پشت شيشه مى ديدم كه او همان رضا نبود و از وقتى زندانى است وضعيتش خيلى فرق كرده است. از زمين تا آسمان فرق كرده و ما ديديم كه وضعيتش تعريفى نداشت.

اتهام آقاى شهابى مشخص است؟

از او پرسيدم به چه جرمى شما را گرفته اند. گفت به اتهام «ارتباط با بيگانه» كه من قبول نكرده ام. وكيل او هم چهارشنبه مى رود ملاقات و ما بايد از وكيلش بپرسيم كه وضعيت چگونه است.

يعنى وكيل آقاى شهابى تا كنون نتوانسته با او ديدار كند؟

نخير، نتوانسته ديدار كند. وضعيت او مشخص است و فعاليتش كارگرى بوده ولى اتهام زده اند كه با بيگانه ارتباط داشته است. من نمى دانم اين ارتباط با بيگانه ديگر چه جرمى است و بايد اين جرم ثابت شود.

شما اشاره كرديد كه برادرتان فعاليت كارگرى داشته است. بيشتر توضيح دهيد كه اين فعاليت كارگرى شامل چه مواردى مى شد؟

من فقط اين را مى دانم كه برادرم از سال ۸۴ كه سنديكاى كارگرى شركت واحد را بازگشايى كردند فعاليت هايش شامل حمايت از حقوق كارگر و اين طور چيزها است. بالاخره كارگر هم حق و حقوقى دارد و بايد ارگانى باشد كه كارگر مراجعه كرده و درد دل كند.

فعاليت او فقط كارگرى است و خودش هم كارگر است، يعنى راننده شركت واحد است. درد كارگر را كارگر مى فهمد و بالاخره چند نفر هم از طرف كارگران بايد نماينده شوند و ارگانى را راه اندازى كنند، اما در كشور ما اينها نمى گذارند چنين اتفاقى بيفتد. برادرم حالا به جرم مطالبه حقوق كارگران بازداشت شده است.

شما از مقام هاى قوه قضاييه در ارتباط با برادرتان چه انتظارى داريد؟

انتظار داريم لااقل جرمش را به ما بگويند. الان دو ماه است كه مادرم مريض و گوشه بيمارستان است. حداقل جرم برادرم را بگويند، ما بايد بدانيم به كدامين جرم و كار نكرده ۸۰ روز بازداشت شده است. اين عدالت است؟

مقام هاى كشور بايد امنيت جان ما را تامين كنند. من خودم كارگرم و دراين ۸۰ روز كه برادرم زندانى است به خانواده اش سر مى زنم و وقتى زن و بچه اش را مى بينم ناراحت مى شوم. وقتى خودش را هم ملاقات كردم واقعاً ناراحت شدم. آخر يك كارگر كه زندگيش از درآمدش مى گذرد، چرا بايد بدون جرم در زندان باشد.

از مقامات درخواست دارم كه تكليف برادرم را روشن كنند. بالاخره او زن و بچه دار است، يك كارگر و حقوق بگير است.

----

بازجویان وزارت اطلاعات قصد گشودن پرونده جدیدی علیه زندانی سیاسی علی صارمی را دارند

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی علی صارمی به اطلاعات زندان گوهردشت کرج احضار شد و برای مدت طولانی مورد بازجویی و تهدید فردی بنام فرجی  قرار گرفت.

روز یکشنبه 7 شهریور ماه حوالی ساعت 10:00 صبح زندانی سیاسی علی صارمی محکوم به اعدام  به اطلاعات زندان گوهرشدت کرج برده شد و بدلیل افشای وضعیت قرون وسطایی زندان و اعتراض علیه عدم رعایت مراحل قانونی صدور حکم ضد بشری اعدام مورد بازجویی قرار گرفت. فرجی معاون اطلاعات زندان آقای صارمی را برای مدت طولانی  مورد بازجویی و تهدید قرار داد. او به آقای صارمی گفت : شما گفته اید که پروندتان هنوز در بلاتکلیفی بسر می برد و همچنین علیه مقامات  توهین کرده اید.

فرجی که به دستور شخصی  که در اتاق دیگری نشسته بود و احتمال داده می شد که این فرد همان کسی است  که با نام مستعار علوی و از  سربازجوی وزارت اطلاعات در بند 209 زندان اوین می باشد موارد بازجویی را پیش می برد.

به نظر می آید که بازجویان وزارت اطلاعات  قصد دارند  پرونده جدیدی علیه آقای صارمی بگشایند.  این یکی از شیوه های جنایتکارانه بازجویان وزارت اطلاعات است که علیه زندانیان سیاسی که در زندان و در  اسارت بسر می برند اقدام به پرونده سازی و صدور احکام غیر قانونی و غیر انسانی  بیشتری می زنند.

تا به حال این شیوه غیر قانونی و غیر انسانی را علیه تعدادی از زندانیان سیاسی که از جمله آنها  زندانی سیاسی منصور رادپور که منجر به 5 سال زندان و آقای منصور اسالو که منجر به یک سال زندان شده است بکار برده اند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،پرونده سازی غیر قانونی و غیر انسانی مامورین وزارت اطلاعات  و ارسال به عوامل خود در دادگاه انقلاب برای صدور احکام غیر انسانی و غیر قانونی علیه زندانیان که در اسارت بسر می برند را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به سرکوب و اذیت وآزار زندانیان سیاسی  در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

9 شهریور 1389 برابر با 31 اوت 2010

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

مطالب مشابه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران