حسام ترمسی: واقعا نمی دانیم برای پیگیری به کجا مراجعه کنیم
۲۵ مهر ۱۳۸۹
جرس: در ادامه فشارها و
تهدیدهای وارده بر خانواده های زندانیان سیاسی، مادر و
خواهر حسام ترمسی از زندانیان حوادث پس از انتخابات که
یک سال را در زندان اوین گذراند و مدت کوتاهی است از
زندان آزادشده، شامگاه شنبه ١۷ مهرماه، با هجوم
ماموران امنیتی در منزل شان بازداشت شدند .همزمان نیز
اکرم نقابی، مادر سعید زینالی، بازداشت شده در تیر ۷۸،
یازده سال پیش که تا کنون هیچ خبری از او در دست نیست،
به همراه دخترش در منزل خود دستگیر می شوند.
لازم به یادآوری است این دو مادر از گروه مادران عزادار هستند که از آخرین شنبه خرداد ماه سال گذشته و پس ازجانباختن تعدادی از جوانان در حوادث بعد از انتخابات شکل گرفته است. مادرانی که فرزندانشان طی این سالها در جریان اعتراضات و بازداشت ها، در زندان بسر می برند و یا از دست رفته یا ناپدید شده اند.
این مادران و خانواده ها، خواستار حقیقت یابی در مورد کشته، ناپدید و بازداشت شدن فرزندان خود و پاسخگویی مقامات در برابر این موارد و همچنین آنها خواهان آزادی بی قید و شرط همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و لغو مجازات اعدام بودند.
به همین مناسبت جرس با حسام ترمسی در خصوص دستگیری مادر و خواهر خود و آخرین اطلاع از وضعیت آنها به گفتگو پرداخته که در پی می آید:
لطفا در خصوص دستگیری مادر و خواهرتان توضیح دهید که توسط چه نهادی و به چه اتهامی دستگیر شدند.
شنبه شب ساعت یازده شب بود که عده ای مامور آمدند و گفتند که برای تفتیش خانه آمده اند . خانواده ما اول فکر کردیند که یکی از دوستان دارد شوخی می کند اما بعد که بالا آمدند دیده بودند ماموران اطلاعات امنیت هستند و داخل خانه آمدند و خانه را تفتیش کردند و یکسری وسائل برداشتند و مادر و خواهرم را دستگیر کردند و بردند. موقعی که آنها را با خود می بردند خواهرم خیلی ترسیده بود و مادرم هم دچار شوک شده بود و می گفت اینها واقعیت ندارد قبول نمی کردند. مادر و خواهرم ساعت پنج صبح برای یک سفر برای پیگیری ادامه تحصیل خواهرم می خواستند بروند ترکیه که این اتفاق افتاد.
شما و پدرتان آنموقع در خانه حضور داشتید و آیا دلیل بازداشت را بیان نکردند؟
من خانه نبودم اما پدرم بود. اتهام مادرم را گفتند ارتباط با سازمان مجاهدین و اتهام خواهرم را گفتند همکاری با مادر. گویا تلفن ها را شنود کرده بودند و کسانی که زنگ می زدند حال من را می پرسیدند. اینها بر همین اساس این اتهام مسخره را زدند و می گفتند شما می خواستید بروید ترکیه و از آنجا دخترتان را بفرستید آلمان تا برای مجاهدین خبر ببرد که پدرم هم گفته بود من اگر می خواستم کسی را بفرستم این دختری که هیچی نمی داند نمی فرستادم حسام را که در زندان شما بوده و همه چیز شما را می داند می فرستادم. اما باز اینها این اتهامات را می زنند و می گفتند به ما مربوط نیست ما مامور هستیم که این دو نفر را دستگیر کنیم و با خود ببریم.
از زمانی که مادر و خواهرتان بازداشت شده اند هیچ اطلاعی از وضعیت آنها ندارید؟
ما خیلی پیگیری کردیم اما به هیچ نتیجه ای نرسیدیم به همه جا از دادگاه، دادسرا و زندان اوین سر زدیم اما هیچ خبر و پاسخی نمی دهند. زمانیکه دستگیرشان کردند گفتند امشب آنها را می بریم پلیس امنیت و فردا صبح به اوین منتقل می شوند اما ما به اوین هم که مراجعه می کنیم هیچ خبری نمی دهند.
هیچ تماس تلفنی هم با منزل نداشتند؟
نخیر، ما هر جا که برای پیگیری رفتیم و گفتیم نگران هستیم گفتند منتظر باشید و وقتی بازجویی ها تمام شود خبرتان می کنیم. پدرم پیگیر است و من هم که حال خوبی ندارم و وضعیت جسمانی ام نامناسب است.
می توانید در مورد وضعیت جسمانی خودتان توضیح بدهید و چه زمانی از بیمارستان مرخص شدید؟
من حدود دو هفته پیش از بیمارستان مرخص شدم اما وضعیت جسمانی ام خوب نیست و بیماری ام را هنوز نتوانسته اند تشخیص دهند فقط در بیمارستان عرفان یکی از دکترها تشخیص داده بود که یک زهر آفریقایی است که با چاقو به خون منتقل شده است. من همانموقعی که توسط شخص ناشناس این چاقو به من زده شد به کلانتری رفتم و شکایت کردم اما هیچ خبری نشد بعد از چند وقت که مادرم رفته بود پیگیری کند که باز نتیجه نداد.
اگر صحبتی در پایان دارید بفرمایید.
صحبت کردن و حرفهای ما که فایده ای ندارد و تصمیم گیرنده مسئولین هستند. مسئولین قضایی هم که اهمیتی به حرفهای ما نمی دهند اما درخواست می کنم که به این وضعیت رسیدگی کنند چون این اتهام بسیار مسخره و غیرواقعی است و اینگونه اتهامات اصلا به مادر و خواهرم نمی خورد و برای اینها بسیار سنگین است. حالا شاید مادرم مثل بقیه مردم در راهپیمایی های بعد از انتخابات شرکت کرده بود و به این دلیل محکومش کنند اما ارتباط با سازمان مجاهدین خیلی سنگین و غیرقابل قبول است. ما واقعا نمی دانیم به کجا برای پیگیری برویم.
با تشکر از زمانی که در اختیارمان گذاشتید.
----
تنبیه فعالان دانشجویی با انفرادی و تبعید
17.10.2010
دويچه وله: دو تن از دانشجویان عضو "شورای
دفاع از حق تحصیل"، احکام سنگینی با اتهامهای امنیتی دریافت کرده و
زیر فشار قرار دارند. مهدی خدایی به هفت سال و ضیاء نبوی به ده سال
زندان محکوم شدهاند. نبوی متهم به همکاری با مجاهدین است.
شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، مهدی خدایی، دبیر پیشین انجمن اسلامی دانشگاه
آزاد شهر ری را به ۴ سال حبس محکوم کرده است. این دانشجوی محروم از
تحصیل، پروندهی دیگری از تیرماه سال ۸۷ در دستگاه قضایی داشته
که رسیدگی به آن با صدور سه سال حبس همراه بوده است.
مهدی خدایی ۲۶ ساله و دانشجوی رشته مهندسی کشاورزی است. او به دلیل
فعالیتهای دانشجویی و عضویت در "شورای دفاع از حق تحصیل" پیشتر
دو ترم محرومیت از تحصیل دریافت کرده بود. مهدی خدایی در ۱۱ اسفند سال
۸۸ دستگیر شده و در بند دو الف زندان اوین نگاهداری میشود. کنترل این
بند، در دست سپاه پاسداران است.
سلمان سیما، دانشجوی پیشین دانشگاه آزاد شهر ری، در باره مهدی خدایی
میگوید: «او الان با یک متهم مالی در سلولی دو نفره نگاهداری میشود.
وقتی من برای بار سوم در خرداد سال ۸۹ دستگیر شدم، بازجوها به من گفتند
که "یوزر پسورد" مهدی دست توست و باید آن را به ما بدهی. اینجا متوجه
شدم که او چقدر مقاومت کرده است.»
سلمان سیما اشاره میکند که خانواده مهدی خدایی به دلیل آن که فرزندی
سپاهی دارند، از خبررسانی در باره شرایط او میپرهیزند و نسبت به حکم
صادر شده یا شرایط او، اعتراضی در خور نمیکنند.
مهدی خدایی در زمان دستگیری، در حال گذراندن دوران مرخصی سربازی خود
بوده است. وی هفته گذشته، پس از دو ماه بیخبری توانسته ملاقاتی کوتاه
با خانواده خود داشته باشد.
ضیاء نبوی در زندان اهواز
ضیاء نبوی، دانشجوی رشته شیمی دانشگاه نوشیروانی بابل، محکوم به ده سال
حبس در زندان کارون اهواز شده و شرایط نامناسبی در این زندان دارد.
وی که به دلیل فعالیتهای مدنی خود از تحصیل محروم شده، از ۲۵ خرداد
سال ۸۸ در زندان به سرمیبرد. از جمله اتهامهای وی، همکاری با سازمان
مجاهدین خلق است.
بیشتر اعضای "شورای دفاع از حق تحصیل" دستگیر شده و با اتهام یاد شده
روبرو هستند. شیوا نظرآهاری، مجید دری، ضیاء نبوی، امیرحسین فتوحی،
مهدیه گلرو و سلمان سیما از جمله اعضای این شورا بودهاند.
امیرحسین فتوحی، دانشجوی اخراجی رشته پزشکی، در گفتگو با دویچهوله
میگوید: «به خانم نسرین ستوده که وکیل ضیا نبوی است ، گفته بودند از
وزارت اطلاعات نامه آمده که شورای حق تحصیل با سازمان مجاهدین ارتباط
دارد. در حالی که مجاهدین کارهای مربوط به کودکان یا حقوق بشر
نمیکنند.»
امیر حسین فتوحی از ضرب و شتم شدید ضیاء نبوی در بدو ورود به زندان
اهواز میگوید و اینکه او را دو روز در سلولی تنبیهی بدون آب و غذا
نگاهداشتهاند. ضیاء نبوی پس از آن به بندی فرستاده شده که زندانیان
متهم به جداییطلبی در آن نگاهداری میشوند. «ضیاء درتماس تلفنی گفته
که با هیچکس نمیتواند حرف بزند زیرا آنها زبانشان عربی است. گفته که
اینجا ۱۳ سال است هواکش و تهویه نداشته و همه جا بوی تعفن میدهد. آب
شرب وجود ندارد و تا شش ماه دیگر هم برای خوابیدن به او تخت
نمیدهند.»
امیرحسین فتوحی خبر میدهد که تنها حق این فعال دانشجویی، هفتهای سه
دقیقه تماس تلفنی است و او حتی از آمد و رفت در محوطه زندان اهواز نیز
منع شده است.
ضیاَء نبوی ۲۶ ساله و دارنده رتبه ممتاز کنکور کارشناسی ارشد رشته شیمی
است. وی نخستین فعال دانشجویی است که ناگزیر شده دوران محکومیت خود را
خارج از تهران و در تبعید سپری کند.
مهیندخت مصباح
تحریریه: کیواندخت قهاری
----
بازداشت یک روزنامه نگار سنندجی
خبرگزاری هرانا: صبح امروز امین مدنی
روزنامه نگار کرد در شهر سنندج توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
بنا به اطلاع
گزارشگران هرانا، امین مدنی، مدیر اجرایی هفته نامه کرفتو و مدیر فنی
فصلنامه ژیوار است که پس از بازداشت به مکان نا معلومی منتقل شده است و
تا لحظه تنظیم خبر از سرنوشت این روزنامه نگار اطلاعی در دست نیست.
بازداشت
روزنامه نگاران و توقیف مطبوعات همواره روندی است که از سوی دستگاه های
اطلاعاتی برای ممانعت از گردش آزاد اطلاعات و سانسور و خفقان در دستور
کار قرار دارد.
----
مجید دری به زندان بهبهان تبعید شد
یکشنبه, ۲۵ مهر, ۱۳۸۹
چکیده : مجید دری، فعال
دانشجویی، دیروز از بند 350 اوین به زندان بهبهان در استان خوزستان
منتقل شد تا شش سال محکومیت خود را بگذراند. خانواده این دانشجوی دربند
که در شهر کرج زندگی میکنند، پس از این برای ملاقاتهای هفتگی با
فرزندشان، باید به کیلومترها دورتر، به شهر بهبهان در استان خوزستان
بروند.
کلمه: مجید دری، فعال دانشجویی، دیروز از
بند ۳۵۰ اوین به زندان بهبهان در استان خوزستان منتقل شد. حکم وی
شش سال حبس در زندان ایذه بوده است. پیش از این حکم زندان در تبعید
ضیا نبوی، احمد کریمی،حامد روحی نژاد و فاطمه رهنما نیز به اجرا
گذاشته شده است.
به گزارش کلمه، خانواده مجید دری، دانشجوی
دربند، پیش از این بارها از حکم زندان در تبعید وی اظهار نگرانی
کرده بودند؛ حکمی که بر اساس آن، این دانشجوی زندانی مجبور است ۵
سال باقیمانده از حبسش را در زندانی دور از محل سکونت خانوادهاش
بگذراند.
خانواده مجید دری بارها از مسئولان قضایی
به خصوص دادستان تهران درخواست کرده بودند که از تبعید این فعال
دانشجویی به زندان خوزستان جلوگیری کنند.
خانواده مجید دری در شهر کرج زندگی
میکنند. از این رو، تبعید این زندانی نه تنها برای خود او که از
زندان استان محل سکونتش تبعید و در میان زندانیان عادی نگهداری
خواهد شد، دشوار است؛ بلکه برای خانواده وی نیز دشواریهای بسیاری
را، به خصوص برای ملاقاتهای هفتگی با فرزندشان ایجاد میکند. آنها
پس از این برای ملاقات با فرزندشان، باید به کیلومترها دورتر، به
شهر بهبهان در استان خوزستان بروند.
این دانشجوی دربند در سال ۸۶ و در اعتراض
به سوء مدیریت و فضای امنیتی دانشگاه علامه، ابتدا چند ترم از
تحصیل تعلیق و سپس به طور کلی از ادامه تحصیل محروم شد. وی در سال
۸۷ و با همراهی سایر دانشجویان محروم از تحصیل که به دانشجویان
ستارهدار معروف شدهاند. «شورای دفاع از حق تحصیل» را تشکیل
دادند.
در جریان مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری و
پس از آنکه رئیسجمهوری وقت، محمود احمدینژاد، وجود دانشجویان
ستارهدار را انکار کرد و گفت که چنین دانشجویانی وجود خارجی
ندارند، مجید دری نیز به همراه سایر اعضای این شورا در تجمعهای
اعتراضآمیزی که به منظور آگاهی افکار عمومی برگزار شد، شرکت کرد
تا نشان دهد که این دانشجویان وجود خارجی دارند؛ دانشجویانی که
بیدلیل از حق تحصیل محروم شدهاند.
دادگاه بدوی رسیدگی به اتهامات وی در حالی
در سوم آذر ماه سال ۸۸ برگزار شد که این دانشجو با اتهامهایی از
جمله محاربه، اقدام علیه امنیت ملی و بر هم زدن نظم عمومی به یازده
سال زندان محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر به شش سال حبس
کاهش پیدا کرد، اما حکم تبعید وی به زندان ایذه همچنان در حکم باقی
ماند.
مجید دری در طول ۱۵ ماه بازداشت خود،
نامهها و درخواستهای متعددی را از طریق خانواده خود برای مراجع
قضایی ارسال کرده که تاکنون پاسخی از طرف مسئولان به آنها داده
نشده است.
|