|
|
|||
خواهر زندانی عقیدتی مهدیه گلرو : ۱۱ ماه بدون مرخصی، وضع نامناسب جسمی، افزایش حکم زندان مرضیه گلرو خواهر زندانی عقیدتی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که این عضو شورای دفاع از حق تحصیل که از تقریبا یک سال گذشته در زندان به سر می برد گفت که طی ۱۱ ماه گذشته درخواست های مربوط به مرخصی برای وی با مخالفت مسوولین مواجه شده است و هم اکنون وضعیت سلامتی وی چندان مناسب نیست اگر چه از نظر روحی وضعیت بسیار خوبی دارد. مهدیه گلرو، دانشجو و عضو شورای دفاع از حق تحصیل که از ۱۲ آبان سال گذشته در زندان اوین به سر می برد طبق حکم تایید شده دو سال دیگر باید در این زندان باشد. مرضیه گلرو ، خواهر این دانشجوی زندانی درباره وضعیت خواهرش به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: « خواهرم همچنان از بیماری روده رنج می برد . این بیماری را در همان روزهای اول زندان به دلیل غذای بد و نبود امکانات بهداشتی مناسب گرفت. او همیشه مریض است و این شنبه که به دیدنش رفتم خیلی ضعیف شده بود. به زندانیان اجازه رفتن به بهداری راحت داده نمی شود، نمی دانم دلیلش چیست ، دلیلش نداشتن پزشک است یا اینکه می خواهند زندانیا ن را اذیت کنند. با این حال خدا را شکر که از لحاظ روحیه خیلی خوب است و همچنان محکم و استوار است. » همسر این دانشجوی زندانی نیز هفته گذشته برای روشن شدن وضعیت پرونده اش به دادگاه احضار شده است . آقای لعلی پور که سابقه هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشته است به همراه مهدیه گلرو شب ۱۲ آبان در منزل شخصیشان دستگیر و نزدیک به چهار ماه بعد در اوایل اسفند ماه آزاد می شود.مرضیه گلرو درباره وضعیت آقای لعلی پور هم گفت: « طبق گفته دادگاه تکلیف وحید هفته آینده مشخص می شود. و حالا نمی دانیم که برای ایشان چه حکمی صادر می شود.» مرضیه گلرو با اظهار اینکه علیرغم در خواست های زیاد برای مرخصی هنوز به خواهرش اجازه مرخصی نداده اند، گفت : « ما هر هفته شنبه ها به ملاقات کابینی خواهرم می رویم . اما در طول ۱۱ ماهی که به زندان رفته است علیرغم درخواست های بسیار زیاد ما و همسرش و خودش که از زندان درخواست مرخصی می داده هیچ جوابی نگرفتیم .هنوز به ما و خود مهدیه می گویند که درخواست مان در حال بررسی است. ملاقات حضوری هم در این ۱۱ ماه چهار بار داشته است . این خواهر زندانی عقیدتی درباره انتظارش از سازمان های حقوق بشری گفت :« باید حداقل حقوق زندانیان از جمله رسیدگی به وضع غذا و امکانات ، ملاقات حضوری و مرخصی اجرا شود.طبق قانون حق هر زندانی مرخصی و ملاقات حضوری است. مهدیه بعد از دستگیری تا به حال به مرخصی نیامده است درحالیکه این کمترین خواسته و حق هر زندانی است. در ضمن هر کس در زندان مریض شود حتی برای سرما خوردگی ساده ، ظاهرا باید چند هفته ای در انتظار رفتن به بهداری بماند. نمی دانم این مسئله فقط برای مجرمان سیاسی است یا همه زندانیان. اما این شنبه که مهدیه را دیدم بهش اصرار کردم که حتما برای رفتن به بهداری پافشاری کند چون اصلا حالش خوب نبود.مشکل دیگرشان هم ظاهرا نبود آب گرم و غذای مناسب است.» مهدیه گلرو به اتهام تبلیغ علیه نظام و تجمع و تبانی به قصد بر هم زدن نظم عمومی و ارتباط با سازمان مجاهدین عنوان شد که او هیچ کدام از این اتهامات را نپذیرفته است. ---- محمد سیف زاده: به دفاعیاتم توجه نشد، مطالب از پیش تعیین شده وزارت اطلاعات سرمشق قاضی قرارگرفت کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران: محمدسیف زاده وکیل برجسته دادگستری و از موسیسن کانون مدافعان حقوق بشر به دنبال اخذ حکم ۹ سال زندان و ۱۰ سال محرومیت از وکالت خود به کمپین بین المللی حقوق بشر درایران گفت که در حکم یاد شده و مراحل رسیدگی به پرونده، قانون مورد توجه قرار نگرفته و قاضی بین تخلف و جرم تفاوتی قائل نشده است. او همچنین گفت که دفاعیات وی در دادگاه مورد توجه قرار نگرفته و مطالبی که وی آن را « از پیش تعیین شده توسط وزارت اطلاعات » خواند منبای صدور حکم بوده است. اوهمچنین به کمپین گفت: «به نظرم اصلا این رای حقوقی نیست یک بیانیه حزبی و سیاسی علیه یک جریان حقوق بشری است.» (بیانیه کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران درباره محکومیت سنگین محمدسیف زاده را اینجا بخوانید) آقای سیف زاده، صبح شنبه گذشته از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۹ سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از وکالت در محاکمه قضایی محکوم شد. سیف زاده که خود می گوید انتظار چنین حکم های غیرقانونی را داشته است به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« ۸۰ سال پیش ایرج میرزا گفت از آن دم می زنم از لفظ قانون که حرف آخر قانون بود نون.من انتظار چنین برخوردهای را داشتم و حالا هم روی قانون گرایی خود ایستاده ام.» محمد
سیف زاده با اظهار اینکه در مراحل دادگاه او اقدامات غیر
قانونی زیادی صورت گرفته است به کمپین گفت: «بر اساس قانون
دادگا ه های متهمان سیاسی و مطبوعاتی فقط باید در محاکمه
کیفری استان و با حضور هیات منصفه واقعی و نه عوامل حکومتی
و به صورت علنی برگزار شود در حالیکه هر سه این مورد در
پرونده من اجرا نشد. یعنی بنده در دادگاه انقلاب و غیر
علنی و بدون هیات منصفه محاکمه شدم . در حالیکه اصلا
علیرغم اعتراض های ما این اتفاق نیفتاد چون آنها اصلا به
قانون کاری ندارند . چون قاضی مجربی با پیشینه درسی حقوقی
در مسند قضاوت نشسته بود.» آقای سیف زاده با اظهار اینکه «بالاخره ثابت نشده» است جرم او در «اقدام علیه امنیت ملی» چیست اضافه کرد : « به نظرم اصلا این رای حقوقی نیست یک بیانیه حزبی و سیاسی علیه یک جریان حقوق بشری است. این بیانیه نشان می دهد که آقایا ن تا چه اندازه از حقوق بشرمتنفرند چون کلماتی که به کار می بردند دال بر همین نکته است می گفتند ما به «اصطلاح» فعالیت حقوق بشری می کردیم. چون به مقامات کشور نامه اعتراض آمیز از وضعیت دادگستری نوشتیم یا پیشنهاد اصلاح قوانین را دادیم و یا افرادی که تحت تعقیب قوه قضاییه قرار گرفتند ما وکالتشان را بر عهده گرفتیم پس جرم مرتکب شدیم. در حالیکه اینها جز حقوق مردم و وظایف کانون و ما به عنوان وکلایش بود. می بینید که آقایان دفاع از حقوق مردم و فعالیت همسو با قانون را جرم می دانند . کدامیک از این فعالیت ها جرم است که آقا در رای خود به عنوان اقدام علیه امنیت ملی و نظام آورده است . ما به همین نظام می گویم که قوانین را اصلاح کنید . ما به همین نظام می گویم که این احضارها مطابق قانون نیست . توجه داشته باشید وقتی ۵ حقوقدان برجسته این کشور یعنی عبادی ، دادخواه و سلطانی براساس قانون وکالت می کنند یعنی در نگاه آقایان جرم مرتکب شده اند.» این حقوقدان درباره حکمش گفت : «آنچه برایم خیلی عجیب است این است که درحکم آمده که من و اعضای دیگر کانون مرتکب تخلف شده ایم .یعنی آقایان نمی دانند فرق است بین تخلف و جرم . حتی این را هم نمی داند. آدم متاسف می شود وقتی این بیانیه حزبی را می خواند و می بیند آقایانی به اسم قاضی چنین رای های صادر می کنند . حالا هم هرکاری می خواهند انجام بدهند تا دنیا بداند اینجا آدم های به خاطر قانون گرایی و اعتقادشان به قانون و اعلامیه جهانی حقوق بشر تحت تعقیب ، زندان و محرومیت از شغل قرار می گیرند.» این حقوقدان که به ۹ سال حبس محکوم شده است در خصوص تخلفات دیگر در جریان رسیدگی به پرونده خود گفت : «علیرغم ماده ۱۹۳۰ آیین دادرسی کیفری که دادگاه مکلف است به دلایل متهم که جهت برائت خود ارائه می دهد توجه کند به دلایل من در بی گناهیم توجهی نشد. من از دادگاه تقاضا کرده بودم که ۱۰ شاهد من از جمله وزیر وقت کشور، معاونانش و همچنین اعضای کمیسیون قانون ۱۰ احزاب که همگی شان در جریان صدور پروانه کانون بودند برای تحقیق به دادگاه فراخوانده شوند که مورد توجه قرار نگرفت ، از آنها خواستم حداقل پرونده مربوط به کانون را از کمیسیون ۱۰ مطالبه کنند این کار را هم نکردند . دوباره تقاضا کردم که سیر این جریانات به دو کارشناس حقوق ارجاع شود تا بررسی کنند که سیر به وجود آمدن کانون و فعالیت هایش قانونی بوده است یا خیر، که این کار را هم نکردند و بالاخره حکم به ۹ سال حبس و ۱۰ سال از محرومیت از وکالت در محاکمه قضایی را صادر کردند.» محمد سیف زاده در خصوص واکنشش به حکم صادره گفت : «چه می توانیم بکنیم . ما تقاضای تجدیدنظر می کنیم و تنها خواسته من این است که پرونده من را به سه شعبه دادگاه انقلاب که فقط رای دادگاه های بدوی را مورد تایید قرار می دهند نفرستند و به دادگاه مستقل و با حضور سه قاضی بی طرف بفرستند آنوقت حتی یک مورد جرم هم نمی توانند از پرونده من بگیرند.» این حقوقدان اضافه کرد: «من و دیگر دوستان از وقتی این کانون را تاسیس کردیم انتظار برخوردهای را داشتیم. اما نه تا این حد . حداقل رای با مشخصات قانونی صادر شود نه شبیه به بیانیه حزبی. وآقایان حداقل فرق بین تخلف و جرم را بداند . نوشته من مرتکب تخلف شدم اگر این طور است باید پروانه کانون معلق شود یا یک حکم دیگر شبیه این .اصلا این آقا متوجه نیست چه نوشته است . بنابراین در چنین جامعه ی با چنین قوه قضاییه انتظار هر نوع برخورد را باید داشته باشیم .ما هم رو ی قانون گرایی خودمان ایستاده ایم.» ---- عدم رسیدگی پزشکی به یک زندانی سیاسی در زندان ارومیه جمعه 14 آبان 1389 خبرگزاری هرانا: حسین میرزایی در اثر شکنجه های جسمی از ناحیه پا دچار آسیب دیدگی جدی شده است و مسئولین زندان از درمان این زندانی ممانعت به عمل می آورند. این زندانی که در سال 88 توسط اداره اطلاعات ارومیه بازداشت و مورد شکنجه قرار گرفته است پس از اتمام بازجویی ها به بازداشتگاه 209 زندان اوین منتقل و در آنجا با اعمال شکنجه های شدید جسمی موجب پاره شدن عصب یکی از پاهای نامبرده شدند. بهداری زندان اوین به دلیل محدودیت های درمانی قادر به معالجه این زندانی نیست و پیگیری های خانواده برای دریافت مرخصی استعلاجی جهت درمان پای مصدوم حسین میرزایی تا کنون بی نتیجه بوده است. ---- ممانعت از آزادی یک زندانی سیاسی جمعه 14 آبان 1389 خبرگزاری هرانا: عثمان مصطفی پور زندانی سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه که به مدت 19 سال است تحمل حبس می کند با موجود موافقت دستگاه قضایی با آزادی ایشان همچنان در زندان نگهداری می شوند. عثمان مصطفی پور که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی در سال 1370 بازداشت و به 24 سال حبس تعزیری محکوم شده است در طی 19 سال اخیر هیچ گونه مرخصی نداشته است. دادستانی کل کشور، دادستانی استان و قاضی پرونده در دادگاه انقلاب با آزادی این زندانی پس از تحمل 19 سال حبس موافقت کرده اند اما وزارت اطلاعات تا کنون با آزادی این زندانی مخالفت نموده و در روند آزاد سازی وی دخالت و کارشکنی می کند. ---- دهمین سال محکومیت مسافر ارتفاع پست؛ همچنان تحت شکنجه و بدون وکیل کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی - فرهاد صدقی: آبان ماه امسال، دهمین سالگرد محکومیت قضایی خالد حردانی زندانی امنیتی بند چهار زندان رجایی شهر کرج است. حردانی به اتهام اخلال در امنیت پرواز در سال ۱۳۷۹ به اعدام و سپس با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم گردید که موضوع این حادثه بعدها دستمایه اصلی فیلم ارتفاع پست ساخته ابراهیم حاتمی کیا شد. خالد حردانی در حالی وارد یازدهمین سال محکومیت خود می شود که با وجود رضایت شکات پرونده وی، به علت نداشتن وکیل مدافع و خروج وکیل مدافع قبلی او، محمد مصطفایی از کشور، از اقدام برای بازبینی و پیگیری پرونده خود ناتوان است.
حردانی هم اکنون و با گذشت بیش از ده سال از دوران محکومیتش و با وجود
رضایت شاکیان این پرونده (سپاه پاسداران و دو تن از مامورین تیم مراقبت
پرواز)، به علت خروج اجباری و تحت فشار محمد مصطفایی از کشور قادر به
ارائه درخواست آزادی مشروط نبوده و در عین حال به علت فشار فزاینده ای
که طی ماه های اخیر بر وکلای دادگستری برای بر عهده گرفتن وکالت
زندانیان سیاسی و خبرساز وجود داشته، تاکنون هیچ یک از وکلای دادگستری
پرونده وی را بر عهده نگرفته اند.
عملکرد و فعالیت های حردانی که می توان وی را قربانی شرایط نابسامان
اقتصادی و اجتماعی کشور نامید، طی سالیان اخیر همواره تحت الشعاع دید
مجرمانه رسانه های خبری نسبت به پرونده وی قرار داشته است.
حردانی که پیش از این از قهرمانان رشته دو و میدانی در رشته پرتاب دیسک
کشور بوده و چندین اعزام به خارج از کشور را نیز در کارنامه خود دارد،
در بیست و سوم آبان ماه سال ۱۳۷۹ و به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی و
نیز در واکنش به تبعیض های قومیتی ، برای یافتن شرایط کار و زندگی بهتر
در خارج از کشور به همراه دو برادر همسر خود، فرهنگ و شهرام پورمنصوری
و در حالی که نوزده تن از دوستان و اقوام خود را نیز به همراه داشتند
اقدام به فرار اجباری از طریق اخلال در امنیت پرواز در هواپیمای
مسافربری «یاک 40» مسیر اهواز به بندرعباس می نمایند که به بازداشت او
منجر می گردد. این زندانی امنیتی سیاسی در بخشی از دفاعیات اش در جلسه
دادگاه و در توضیح انگیزه خود و دوستانش می گوید: «تمام متهمانی که
اینجا حضور دارند، بین ۱۸ تا ۲۰ ساله هستند و همه بیکارند و این اقدام
به خاطر فقر اقتصادی بود...»
این حادثه الهام بخش موضوع اصلی فیلم سینمایی «ارتفاع پست» ساخته
ابراهیم حاتمی کیا گردید که دو سال بعد از این حادثه به روی پرده سینما
رفت و توجه افکار عمومی را به خود جلب نمود. علاوه بر کوشش نهادهای
مدافع حقوق بشر، از این فیلم می توان به عنوان یکی از عوامل موثر در
تقلیل حکم اعدام حردانی نام برد.
وی که طی سالیان اخیر به علت دید مجرمانه ای که نسبت به پرونده وی وجود
داشته است کمتر مورد توجه رسانه های خبری - و یا به عبارتی بی مهری
رسانه های خبری - قرار گرفته است هم اکنون دهمین سال محکومیت خود را در
زندان رجایی شهر کرج و در سخت ترین شرایط و در کنار زندانیان خطرناک
سایر جرایم از قبیل قتل و شرارت و تجاوز به عنف سپری می کند. وی به
اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق اخلال در امنیت پرواز در سال ۷۹ در
شعبه ۲۰ دادگاه انقلاب تهران مورد محاکمه قرار گرفته و به اعدام محکوم
گردید که با وجود تائید این حکم در شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور، بر اساس
پیشنهاد هاشمی شاهرودی، رئیس وقت قوه قضائیه جمهوری اسلامی در سال ۸۶
مورد عفو و بخشودگی قرار گرفت و محکومیت وی به حبس ابد تقلیل یافت.
حردانی با گذشت بیش از شش سال از دوران محکومیتش و به منظور تحت فشار
گذاردن وی و جلوگیری از امکان تماس با دادستان و قاضی پرونده، به زندان
رجایی شهر تبعید گردید. او در ایام زندان به علت فعالیت های سیاسی و
حقوق بشری اش در داخل زندان چندین نوبت به دادگاه و نهادهای اطلاعاتی
فراخوانده شد و نهایتا در سال ۸۷ به همین علت به هفت سال زندان و شش
سال تبعید به شهرستان خاش محکوم گردید.
خالد حردانی هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج دوران محکومیت خود را در
حالی سپری می کند که به علت انجام چندین مورد اعتصاب غذا، تحت شکنجه
قرار گرفتن و نیز شرایط نامناسب زندان رجائی شهر دچار بیماری و خونریزی
معده و مشکلات تنفسی گردیده و در شرایط مساعد جسمی به سر نمی برد و
علیرغم تاکید پزشکان مبنی بر محدودیت های غذایی، دارویی و نبود امکانات
مناسب درمانی در زندان رجایی شهر کرج و لزوم درمان مستمر بیرون از
زندان، تاکنون از اعطای مرخصی استعلاجی و درمان پزشکی مستمر بیرون از
زندان به وی توسط مسئولین دادستانی خودداری گردیده است.
پس از ده سال زندان و انواع فشارهای روحی و جسمی او به درمان نیاز دارد
و مقامات قضایی باید شرایط دادرسی عادلانه و پیگیری حقوقی پرونده را
برای او فراهم کنند.
|
||||