|
|
|||
دادستان تهران خبر داد: حکم قطعی 4 متهم حوادث پس از انتخابات صادر شد عدم حضور سارا شورد مانع از تشکیل دادگاه وی نمیشود چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۹
آفتاب: عباس جعفری دولتآبادی گفت:
احکام قطعی برخی از متهمان حوادث پس از انتخابات شامل
عمادالدین باقی، بدرالسادات مفیدی، احمد زیدآبادی و
عباس ابوطالب آماده شده است که بهزودی اجرایی میشود.
عباس جعفری دولت آبادی صبح چهارشنبه در حاشیه مراسم تودیع و معارفه روسای دادسرای ناحیه 4 تهران در جمع خبرنگاران با اشاره به آخرین جلسه با پلیس در رابطه با پروندههای مهم و سرقت تاکید کرد: براساس آخرین تصمیمات قرار شد دادستانی تهران در جریان پیگیری پروندههای مهم سرقت قرار گرفته و این نوع جرایم تحت کنترل دستگاه قضائی باشد. وی در ادامه افزود: دستگاه قضائی باید رفتاری با مجرمین داشته باشد که آنها لبه تیز تیغ دستگاه قضائی را احساس کنند. دادستان تهران در ادامه اظهار کرد: برخی مجرمین به دلیل ارتباط با بیرون بر روند رسیدگی به پروندهها تاثیر میگذاشتند که در این باره قرار است به زودی راههای نفوذ این افراد به بیرون بسته شود. وی هر گونه اظهار نظر در مورد بازگشت مهدی هاشمی به کشور را به دلیل نبود مدارک لازم در پرونده به زمان تشکیل دادگاه وی موکول کرد. جعفری دولتآبادی درباره وضعیت بازگشت سارا شورد به کشور گفت: شورد طبق مقررات ایران و معاونت قضائی آزاد شده و در صورت عدم حضور، وثیقه وی ضبط میشود البته عدم حضور این متهم مانع از تشکیل دادگاه وی نمیشود. وی اقدام از طریق اینترپل را در این زمینه ضروری ندانست و افزود: در صورت لازم وکیل وی احضار شده و وثیقه وی ضبط میشود. همچنین تشکیل دادگاه شورد و دو متهم دیگر به دلیل اشکال در زمان اجماع احضارها به تعویق افتاده بود که به زودی این دادگاه تشکیل میشود. دادستان تهران در مورد پرونده شهرام جزایری و ارجاع آن به دادستانی گفت: وی اقداماتی در قبل از زمان تنظیم گزارش اخیر داشته که در حال حاضر ممنوعالمعامله است و از نقل و انتقالات مالی و املاک او در بیرون جلوگیری میشود. وی در مورد آزادی شکوری راد اظهار داشت: پرونده وی به زودی به دادگاه ارسال میشود. جعفری دولت آبادی در مورد صدور احکام قطعی برخی متهمان حوادث پس از انتخابات تاکید کرد: احکام قطعی عمادالدین باقی، بدرالسادات مفیدی، احمد زیدآبادی و عباس عبدی آماده شده و به زودی اجرایی میشود. ---- وكلای زندانی را آزاد كنید!
سلب آزادی بیان و بازداشت و تعقیب قضایی و محكومیت به زندان، كه
همچنان ادامه یافته و سرِ باز ایستادن ندارد، تنها به فعالان عرصههای
گوناگون فرهنگی و سیاسی محدود نبوده و نیست. وكلای شریفی نیز كه با
پذیرفتن وكالت آزادیخواهان و فعالان اجتماعی بی هیچ چشمداشت به دفاع
از آنان برمیخیزند از تعقیب و حبس در امان نبوده و نیستند. ----
مامورین ولی فقیه عمل قرون وسطایی اجرای
حکم
شلاق را بر علیه بهروز جاوید طهرانی به اجرا در آوردند
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی
در ایران" صبح امروز 19 آبان ماه حوالی ساعت 10:00 صبح
زندانی سیاسی بهروز جاوید
طهرانی بعد از تحمل نزدیگ به 8 سال زندان و شکنجه های قرون وسطایی به
طور ناگهانی به اجرای احکام زندان گوهردشت کرج فراخواند شد و توسط یکی
از جنایتکاران علیه بشریت و شکنجه گر شناخته شده « حسن آخریان» که به
خاطر قتل و دست و پا شگستن و تجاوز و شکنجۀ زندانیان سیاسی ترفیع سمت
یافته است و اکنون به عنوان رئیس اجرای
احکام ولی فقیه علی خامنه ای
در زندان گوهردشت منصوب شده است. حکم ضد بشری 74 ضربه شلاق را علیه این
زندانی سیاسی به اجرا گذاشت.
هنگام ورود زندانی سیاسی
بهروز جاوید طهرانی به اجرای احکام زندان گوهردشت کرج در حالی که حسن
آخریان خط کش فلزی در دست داشت و برای اجرای عمل قرون وسطایی و ضد بشری
حکم 74 ضربه شلاق با
پوزخند شیطان صفتانه خود خطاب به فرزند دلیر و آزادیخواه مردم ایران
گفت :«ببینم شوکلات می خوری،قهوه می خوری و یا شلاق می خوری» و با این
جمله سعی در تخریب روحیه و مرعوب کردن او را داشت.
حسن آخریان، جنایتکار علیه بشریت سپس به عمل ضدبشری و قرون وسطایی وارد
کردن 74 ضربه شلاق به تن
نحیف و رنجور ولی اراده سترگ و روح آزادیخوانه وی
اقدام نمود. در طی مدتی که
شلاقها بر تن این فرزند آزدیخواه مردم ایران وارد می شد زندانی سیاسی
بهروز جاوید طهرانی حسرت یک آخ کشیدن را به دل این فرد گذاشت.علیرغم
درد شدید و کبود شدن پشت او ولی با لبخند به لب این جناتیکار علیه
بشریت را با نگاهها و برخورد
های خود تحقیر نمود.
ولی فقیه علی خامنه ای پس ازصدور احکام قرون وسطایی و ضد بشری، اعدام
های روزانه ،قطع دست و پا
وشلاق زدن جوانان و جنایتهای دیگر این بار برای ایجاد رعب و وحشت جنایت
های خود را گسترش داده است و
دستور اجرای اعمال قرون
وسطایی را بر علیه زندانیان سیاسی در زندانهایش صادر نموده است.
علی خامنه ای که به خاطر صدور علنی دستور کشتار مردم ایران در 29 خرداد
ماه 88 که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد بیشماری از مردم گردید و
هزاران نفر از دختران ،زنان و مردان آزادیخواه را به شکنجه گاه ها
روانه کرد و با نامیدن توده های میلیونی مردم ایران به عنوان فتنه گر و
میکرب زمینه ساز احکام قرون وسطایی و ضد بشری توسط قوۀ قضاییه علیه
مردم شده است. اعمال او از
مصادیق بارز جنایت علیه بشریت است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران اجرای احکام
قرون وسطایی و ضد بشری شلاق
علیه زندانیان سیاسی را به عنوان یک جنایت ضد بشری محکوم می کند و سکوت
وبی عملی کمیساریای عالی
حقوق بشر باعث جری شدن
رژیم ولایت فقیه در
جنایت علیه بشریت شده است و قربانیان اصلی آن مردم بی دفاع ایران
هستند.لذا مردم ایران به عنوان عضوی موثر از جامعۀ بشریت خواستار ارجاع
فوری پرونده جنایت علیه بشریت این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل متحت
جهت گرفت تصمیمات لازم اجرا می باشد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
19 آبان 1389 برابر با 10 نوامبر
2010 ---- حمله قلبی و فوت مادر آرش صادقی، در اثرحمله ماموران امنیتی برای بازداشت این فعال دانشجویی ۱۹ آبان ۱۳۸۹ جرس: بنا به گزارش منابع خبری، در اثر یورش ماموران امنیتی به منزل آرش صادقی عضو شورای مركزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه، مادر این فعال دانشجویی دچار حمله قلبی شده و پس از چهار روز دربیمارستان فوت می کند. به گزارش ندای سبز آزادی، صادقی که پس از انتخابات سال گذشته بازداشت شده بود، پس گذشت حدود یک سال و نیم برای مرخصی به منزل باز می گردد، اما پس از گذشت چند روز بدون هیچ گونه احضار نامه ای برای بازگشت و یا تماس تلفنی از سوی ضابطین قضایی، مامورین امنیتی جهت بازداشت مجدد آرش در ساعت چهار صبح به منزل مسكونی آنها یورش می برند، که همین مسئله منجر به حمله قلبی و فوت مادر آرش می شود. لازم به ذكر است كه در حین بازجویی هایی كه از این دانشجو به عمل آمده دو بار كتف وی در رفته و یك دندان او نیز شكسته است . آرش صادقی، دانشجوی كارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه علامه و عضو شورای مركزی انجمن اسلامی آن دانشگاه و از اعضای جبهه مشاركت، در دادگاه بدوی به شش سال حبس تعزیری و سه سال حبس تعلیقی محكوم گردیده است ---- بازداشت یك شهروند بهایی در سمنان سه شنبه 18 آبان 1389 خبرگزاری هرانا: روفیا بیدقی یک شهروند بهایی ساکن سمنان روز یکشنبه توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد. صبح روز یكشنبه 16 آبان ماه 89 ماموران اداره اطلاعات سمنان با مراجعه به محل كسب ( فروشگاه لوازم التحریر ) یك شهروند بهایی ساكن شهر مزبور به نام "روفیا بیدقی" ، نامبرده را دستگیر و به زندان سمنان منتقل می كنند. گفتنی است، روفیا بیدقی طی چند روز گذشته كه از بازداشت وی می گذرد هیچ تماسی با خانواده اش نداشته و پیگیری و مراجعه خانواده اش نیز ثمری دربرنداشته و فقط به ایشان گفته اند كه فعلا دخترشان چند روزی باید در زندان باشد بعد در مورد وضعیتش تصمیم گیری خواهد شد. قابل ذكر است روفیا بیدقی در اوایل دهه شصت در حالیكه كودكی شیرخوار بوده مدتی را به همراه مادرش ( فرزانه ملك زاده ) به اتهام بهایی بودن در زندان سمنان زندانی بوده است. ----
گزارشی از جشنواره استانی تئاتر استان کهکیلویه
و بویراحمد و درگیری خونین در آن
گزارشی از جشنواره تئاتر در استان کهگیلویه و بویر احمد که با درگیری خونین و
بستری شدن یکی از هنرمندان به پایان رسید
جهت انتشاردر اختیار فعالین
حقوق بشر و دمکراسی در ایران قرار داده شده است که به قرار زیر می
باشد؛
2 : در این میان کار زیبائی هم دیدم . زیبا و صدالبته
تاثیر گذار نیز و کلا سالها بود
چنین متن و بازی ای در من چنین اثر نگذاشته بود،کاری که اندیشه و تفکر
در آن موج می زد ولی سانسور در
آن جایی نداشت و این منجر به سربریدن این کار
زیبا شد.کاری با نماد های خوب و رمز و
رمزگشائی به جا و رک گویی بجایی که
هیچ گاه به کار ضربه نزد.کاری به
کارگردانی عباس موسوی.
3 : از اینها گذشته فحش های بعد از اعلام نتایج
بود که از دهان کارگردان گچسارانی(
ا. ن) به سوی یکی از داوران بازمانده
در جشنواره (آقای پاسبان پور)روانه می شد. و فحش هایی که در غیاب قطب
الدین صادقی نثار او هم شد بز ،
الاغ،حرام زاده،بی سواد کثیف ، بی پدر و مادر،عقده ای و غیره.
این البته در حالی بود که همین
کارگردان ها با احترام تمام به جشنواره پا
گذارده بودند و خود با ارائه اثر شخص
داوران و مسئولین را در امر قضاوت
از پیش تایید کرده بودند
4: الف :حراست جشنواره مدام
در تلاش بو تا مبادا دو جنس مخالف لحظه ای در سالن
به هم برخورد کنند و مبادا خدا
ناکرده بدنشان همدیگر را لمس کنند.(حتی اگر یک جفت زن و شوهر باشند و
حتی اگر عقد نامه شان را نیز به
همراه داشته باشند.) ب :آقای فریدن داوری هم
که مثل همیشه به چاپلوسی سیستم پرداخت
با اشعار مذهبی اش. ج: آقای
استاندار که بحث هنر و تئاتر را به کلی فراموش کرده بود و در مبحث
یارانه ها و سیاست ضد آمریکایی
دخول فرمودند که با یادداشتی از شخصی مبنی بر
اینکه این مخاطبان(تماشاگران)حاضر
کارشان با هنر است و ذهنشان نیز آماده
بحث یارانه و سیاست نیست با تئاتر است
و نیز با صلوات های مکرر مردم
مجبور به پایین آمدن شد. البته با گفتن این که واقعا هنرمندان کم طاقت
هستند و چند دقیقه بعد سالن را ترک
کرد. د:بعد از همه اینها همه از بهت
در فکر نتایج در صندلی ها فرو رفتند و
کم کم بیرون آمدند و سالن را ترک
کردند. اما ترک سالن با پیشنهادی از
سوی داوران و معاون وزیر ارشاد مبنی
بر تشکیل جلسه ای با هنرمندان و مشکلات
آنان همراه بود.در حالی که جلسه
در حال برگزاری بود .و تدابیر خاصی برای حفظ جان مهمانان کله گنده و
جیره خوار دولتی تدارک دیده
بودند.
در بیرون سالن دعوایی بین چند نفر شکل گرفت
که از شواهد پیدا بود عده ای خارج از
حوزه تئاتر وارد شده اند و با ایجاد
درگیری فضا را متشنج کردند.واقعا
وحشتناک بود جوانی که به عشق هنر و
تئاتر راه زیادی را طی کرده بو تا به
مرکز استان بیاید که مثلا تئاتر
ببیند حالا غرق در خون بود و مسئول حراست با دیدن دعوا پا به فرار
گذاشت و خود را در توالت ها
قایم کرد.دختری زیر دست و پا بود. عده ای خواستند
جوان چاقو خورده را بیرون ببرند تا به
بیمارستان برسانند ولی مسئولین
ارشاد استان می گفتند باید وایسید تا 110 بیاد و صورتجلسه کنه و جوان
بی هوش شد تا اجازه بردن تن غرق
در خونش را خود صار کند.
ساعتی بعد هنرمندان همگی جلوی در اداره کل
ارشاد تجمع کردن تا اعتراض خود را نسبت
به ناامنی و عدم امنیت جانی در فضای
فرهنگی که متعلق به خودشان است را
اعلام کنند. توجهی نشد و حدود 100 نفر
از هنرمندان به بیمارستان رفتند
اما هیچ کس از مسئولین حتی حاضر نشد سری به جوان هنرمند بزنند و هیچ
خبری ازشان نبود.
با تجمع دوباره هنرمندان در
جلو در اصلی ارشاد و با وجود
حضور نیروهای اطلاعاتی و لباس شخصی در
صحنه مسئولین تعهد کردند که ضارب
را دستگیر کنند ولی هنرمنان حرفشان چیز
دیگری بود و می خواستند مسئول
حراست و مدیر بی سواد ارشاد (حاج آقا) که خود مسئول این فاجعه انسانی
بودند پاسخگو باشند و مسئول اتفاقات رخ
داده. در پایان بیانیه ای از سوی
حاضرین نوشته شد که با استقبال حاضرین
مواجه شد و همگی آن را در حمایت از
هنر و بی لیاقتی مدیران و مسئولین امضا
کردند.. نیروهای نظامی(سربازان
گمنام امام زمان) که هیچ کدام گم نام نبودند، مغموم و بی هیچ دلیلی
برای متشنج کردن فضا ساکت در
گوشه ای ایستادند و تماشاگر اوضاع بودن. یکی از هنرمندان تئاتر استان کهگیلویه بنام فرزاد عدالتمند در پایان جشنواره تئاتر مورد هجوم تعدادی از افرادی ناشناس قرار گرفت و با ضربات چاقو و قمه بشدت زخمی گردید و در بیمارستان بهشتی یاسوج بستری شد . پزشکان می گویند به احتمال قوی پای وی قطع خواهد شد و باید تا یک هفته در آی سی یو تحت مراقبتهای ویژه قرار گیرد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
19 آبان 1389 ---- ابوالفضل قدیانی: در دادگاه گفتم احمدی نژاد دروغگو و مستبد است فرزانه بذرپور ۱۹ آبان ۱۳۸۹ جرس: ابوالفضل قدیانی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و رییس کمیته تشکیلات این حزب است. قدیانی دیماه سال 88 بازداشت شد و به زندانی چندین ماهه رفت و پس از برگزاری یک دادگاه غیر علنی با ریاست مقیسه با قید وثیقه در انتظار صدور حکم است. قدیانی از زندانیانی است که در دادگاه نسبت به کودتای انتخاباتی و احمدی نژاد اعتراض کرد و دفاعیات او که به مذاق قاضی خوش نمی آمد بارها محل منازعه قاضی و متهم شد. قدیانی از دادگاهش و آنچه در حضور قاضی گفته است برای جرس گفته است. متن این گفتگو در پی می آید: . جناب قدیانی شما از معدود متهمانی بودید که در دادگاه و در حضور قاضی مقیسه اعلام کردید که احمدی نژاد دروغگو و ریاکارست. واکنش دادگاه درباره دفاعیات شما و سخن گفتن از کودتای انتخاباتی چگونه بود، با توجه به اینکه دادگاه شما غیر علنی نبوده است، مخاطبان ما را در جریان آنچه در دادگاه گذشت قرارمی دهید؟ واکنش دادگاه این بود که از احمدی نژاد دفاع می کرد، وقتی من گفتم ایشان ریاکار و دروغگوست . وقتی گفتم ریاکار است، آقای قاضی گفت ایشان زرنگ است ، ایشان خودش را مردمی نشان می دهد. من گفتم این ریاکاری است دیگر ،در مورد دروغگویی هم گفتم که دروغ زیاد گفته است و آخرین دروغ ایشان هم همین انکار سنگسار سکینه محمدی بود که اساسا دستگاه قضایی را هم زیر سوال برد و هیچ عکس العملی هم دستگاه قضایی نشان نداد. احمدی نژاد مستبد است، وقتی خودش می گوید اسم دموکراسی که می آید، حالت تهوع به من دست می دهد، نشانه استبداد است . ایشان خودش می گوید که با مردمسالاری و دموکراسی مخالف است . در مورد قانون شکنی و قانون گریزی هم که اعلام می کند که مجلس اگر قانونی تصویب کند بر خلاف میل دولت، اجرا نخواهد کرد .بسیاری از قوانینی که تصویب شده را اجرا نمی کند و ابایی هم از گفتنش ندارد و این روشن است که قانون شکنی می کند . درباره کودتای انتخاباتی هم گفته بودید که استنادات و دفاعیاتی را منتشر می کنید، مشتاقیم که قدری از دفاعیات خود را بفرمایید؟ کودتا روشن است، وقتی ما را گرفتند و بستند و به زندان و دادگاه بردند. کودتا که شاخ و دم ندارد . من استناداتم همین استنادات عینی و ملموس است . همین گرفتن ها و بستن ها و سرکوب کردن مردم و تیر اندازی به سمت مردم دلیل کودتاست . من در دادگاه گفتم که تقلب شده است در انتخابات و بعد کودتا شده است . تقلب روشن است، یکی از دلایل من این بود که همین کودتا، دلیلی بر تقلب است چون اگر تقلبی صورت نگرفته باشد دلیلی ندارد که کودتا صورت بگیرد. مردم اعتراض کردند و بگیر و ببند شروع می شود . مردم معترض بودند به این نحوه برگزاری انتخابات و سرکوبها هم شروع شد. وقتی ناظران آقای موسوی را بر سر صندو قها راه نمی دهند. نحوه اعلام نتایج آرا و پیروزی احمدی نژاد ، غیر عادی و خلاف عرف و قانون بود. این روشن است و از این دلایل بسیاراست. نماینده دادستانی چه اتهامی را به شما تفهیم کرده بود ؟ نماینده دادستان دو اتهام علیه من در کیفر خواست آورده بود، تبلیغ علیه نظام و اهانت به رییس جمهوری که من توضیح دادم ، اولا اهانت طبق قانون تعریف دارد و اهانت یعنی اینکه الفاظ رکیک درباره کسی به کار ببرید من ایشان را نقد کردم و نسبت هایی که برای ایشان گفتم قابل اثبات است . به نظر شما در دادگاه قاضی رسیدگی عادلانه ای داشت و یا در توجیه اتهامات نماینده دادستانی بود ؟ به نظر ما منصفانه رسیدگی نشد ، اساسا قاضی باید در دادگاه بی طرف باشد و حرفهای متهم رابشنود و قضاوت کند .ایشان اساسا از آقای احمدی نژاد و از جریان حاکم دفاع می کرد. این نحوه رسیدگی درست نیست . برخورد بازجو ها بعد از دادگاه با شما چه طور بود آیا دوباره در مورد مطالبی که گفتید تهدید شدید ؟ هیچ تماسی با من نداشتند و تهدیدی نشدم .بعد از اینکه وثیقه گرفتند و با قید وثیقه آزاد شدم . تماسی با من نداشتند . حکم لغو فعالیت دوحزب مشارکت و مجاهدین را چگونه ارزیابی می کنید آیا به نظر شما دستگاه قضایی و امنیتی با هم ادغام شده است ؟ من این حکم را در دادگاه هم گفتم که غیر قانونی است چون نه ما را احضار کردند و نه وکیل ما را خواستند و نه حکم را به ما ابلاغ کردند . از این جهت این حکم را قانونی نمی دانیم . فکر می کنید که چگونه ممکن است که سخنگوی قوه قضاییه بدون تشکیل دادگاه قانونی رای بر محکومیت دو حزب صادر کند و به استناد حرف سخنگوی قوه قضاییه حکم هم اجرا شود ؟ مساله این است که متاسفانه اینها قانون را قبول ندارند . من در دادگاه این را متذکر شدم و اعتراض کردم که دادگاه باید بنا بر اصل 168 قانون اساسی علنی و با حضور هیات منصفه باشد .آنجا گفتم که شما قانون را رعایت نمی کنید و اجرا نمی کنید . متاسفانه اصلا به قانون توجهی ندارند . چه طور ممکن است که یک سازمانی که حی و حاضر است و اعضایش حضور دارند ، به دادگاه احضار نکنند. من حقوقدان نیستم اما این قضایا روشن است. کسی را غیابی محاکمه می کنند که فراری باشد و مجهول المکان باشد وگرنه سازمانی که اعضایش حی و حاضر هستند را چرا احضار نمی کنند. ولو اینکه دادگاه را علنی برگزار نکنند، اما باید نمایندگانش یا وکلایش را احضار کنند. تعدای از اعضای سازمان مجاهدین در زندان و یا در معرض زندان هستند، این سازمان از سوی دولت همواره به عنوان یک تهدید فرض شده است، چرا اصولا از سوی حکومت چنین فرضی درباره سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی وجود دارد؟ دولت اصولا از هر منتقدی و مخالفی می ترسد. بحث استراتژی خاصی نیست ، بحث این است که اساسا این جریان حاکم هیچ مخالفی رانمی تواند تحمل کند. مشکل اینجاست. حالا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم جزو منتقدین است. این تحمل نکردن مخالف به گروههای اصولگرای منتقد هم تسری پیدا می کند ؟ ممکن است که یک بخشی از اصولگرایان در آینده مشمول همین قضایا هم بشوند. فعلا که بین آنها اختلاف است و آقای احمدی نژاد و گروهش مورد انتقاد بخشی از اصولگرایان است. در مجلس شما شاهد نقد و انتقاد از احمدی نژاد هستید و البته این را هم نمی توانند تحمل کنند . اما آنها وضعشان فرق می کند با جریان اصلاحات. در بیانیه های سازمان مجاهدین بارها آمده است که دولت پادگانی شکل گرفته است، این دولت پادگانی چه خصوصیاتی دارد؟ حزب پادگانی که مطرح می شود عبارت است از همین بسیجیها و لباس شخصی ها و نظامی هایی که در سیاست وارد شده اند، انتخابات را هدایت و کودتا کردند. دولت هم از این جریان در اداره کشور استفاده گسترده ای کرده است، یعنی در واقع آن حزب پادگانی تسری پیدا کرده به دولت و با دولت همکاری وسیع دارد و با هم ارتباط بسیاری دارند. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در بین احزاب سیاسی به تحلیل های واقع گرایانه شهره است می خواستیم تحلیل شما را به عنوان عضو سازمان از بزرگترین شکاف سیاسی حال حاضرایران بدانیم؟ بزرگترین شکاف موجود به اعتقاد من، شکاف بین استبداد و مردمسالاری است، این عمیق ترین شکافی است که در ایران وجود دارد، اگر بخو اهیم مخرج مشترک طیف های متنوع جنبش سبز را بگیریم ، خواستن قانون است و نفی استبداد است. بسیار مطرح می شود که منافع ملی به دلایل رفتارهای دولت با خطرات جدی مواجه است ، آیا به زعم شما احمدی نژاد علاقمند است که ایران را به مرحله جنگ برساند و بحران مشروعیت را با بحرانی بزرگتر مثل جنگ جبران کند. آیا شما تنش زایی در فضای بین الملل را در این راستا می دانید ؟ من نمی توانم بگویم که احمدی نژاد الزاما ایران را به سوی جنگ می برد . اما رفتارش طوری است که ایران را با بحرانهای عمیق مواجه خواهد کرد .ایران را با مشکلات بسیار عمیقی مواجه کرده است . با این استراتژی که پیش گرفته است. اما اینکه الزاما به سمت جنگ ببرد من نمی توانم نظر قطعی بدهم . باید در نظر بگیریم که جنگ کشور را به سقوط خواهد رساند و هیچ عاقلی نباید این کار را بکند . البته متاسفانه ایشان با عقل بیگانه است و نتیجه کارش متاسفانه ممکن است در جهت جنگ باشد . در حال حاضر چند نفر از اعضای مجاهدین و حزب مشارکت به علت شکایت از سردار مشفق در زندان هستند، این شکایت منتج به زندانی شدن شاکیان شده و متشاکی همچنان آزاد است و حتی محاکمه هم نشده است ، عملکرد دستگاه قضایی را در این باره چه طور ارزیابی می کنید؟ متاسفانه دستگاه قضایی ما برخورد سیاسی می کند، اینجا برخورد قضایی صورت نمی گیرد، البته امیدواریم به هر حال قضات شریفی که کم و بیش پیدا می شوند، سعی کنند دستگاه قضایی را از این مسائل کنار بکشند و دستگاه قضایی رفتار مستقلی پیش بگیرد. الان کسانی که محکوم می شوند گناهی نکرده اند و سیاسیونی که کار قانونی می کردند و کار علنی و تشکیلاتی می کردند، در زندان هستند . منتقدین دلسوز را گرفته اند محکوم و زندانی کرده اند و کسانی که ضربه می زنند به این مملکت ، بحران درست می کنند برای مملکت و هزینه های کمر شکن برای این ملت مظلوم درست می کنند، مشکلی ندارند و آزاد می گردند . با توجه به بحرانی که در جامعه سیاسی ما رخ داده است چه راه حلی پیش روی حا کمیت است برای خروج از بحرانی که در آن گرفتار شده است ؟ راه حل این است که اجرای قانون اساسی بدون تنازل را پیشه کنند. یعنی اینکه تمام این زندانیان سیاسی باید آزاد شوند ، آزادی قلم و بیان و اجتماعات باید به رسیمت شناخته شود. از خسارت دیدگان و خانواده قربانیان دلجویی شود. دریک کلام قانون را اجرا کنند و مهمتر از همه اینکه حکومت باید پاسخگو باشد. پاسخگو شدن حکومت خیلی مهم است . این چیزی است که به نظر من می تواند شروع حل مشکل باشد. با تشکر از فرصتی که در اختیار جرس گذاشتید.
|
||||