بازگشت به صفحه اول

 

 
 
نگرانی سازمان ملل از سرکوب مدافعان حقوق بشر در ایران

دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر
مقام عالیرتبهء سازمان ملل متحد نگران سرکوب مدافعان حقوق بشر ایران است
ژنو— روز سه شنبه، ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، مجددا نسبت به سرنوشت مدافعان حقوق بشر در ایران، به خصوص خانم نسرین ستوده که ظرف چند هفتهء گذشته در زندان اوین در اعتصاب غذا بوده است، ابراز نگرانی کرد.

کمیسر عالی گفت: "همزمان با نزدیک شدن به روز جهانی حقوق بشر در ۱۹ آذر، توجه جهان روی جاهایی که در آن فعالان حقوق بشر برای تشکل و یا ابراز نظر آزاد نباشند متمرکز خواهد شد." وی افزود: "من خیلی نگران هستم که پروندهء نسرین ستوده بخشی از یک سرکوب بسیار گسترده تر است و اینکه وضعیت مدافعان حقوق بشر در ایران، در حال سخت تر شدن است."

خانم ستوده، یک وکیل حقوق بشر برجسته که دفاع از چندین پروندهء حقوقی افراد سرشناس را به عهده دارد، در تاریخ 13 شهریور دستگیر شد و طبق گزارشات از آن زمان در بازداشت انفرادی به سر می برد. گفته می شود اتهام او جرمهایی علیه امنیت ملی می باشد. بعد از برگزاری اولین جلسهء دادگاهش در تاریخ ۲۴ آبان، گفته می شود خانم ستوده اعتصاب غذای چند هفته ای خود را که در اعتراض به دستگیری خود آغاز کرده بوده، شکسته است.

پیلای گفت: "من به مقامات ایرانی اصرار می کنم تا به پروندهء وی سریعا رسیدگی و آزادی وی را تسریع نمایند."

چندین نفر دیگر که در حال حاضر در زندان به سر می برند، با کانون مدافعان حقوق بشر که توسط شیرین عبادی، برندهء جایزهء صلح سازمان ملل متحد بنیانگزاری شده است مرتبط می باشند. آقای محمد سیف زاده، یک وکیل و موسس دیگر کانون مدافعان حقوق بشر، به نه سال زندان و ده سال محرومیت از حرفهء وکالت به دلیل "اقدام علیه امنیت ملی از طریق تاسیس یک سازمان" محکوم شده است. اعضای دیگری از کانون مدافعان حقوق بشر در حال حاضر با اتهامات مشابهی در حال محاکمه می باشند و یا برای مدت های کوتاهتری بازداشت شده اند و از مسافرت به خارج منع شده اند.

اخیرا، در تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۸۹، پنح وکیل دادگستری در تهران توسط مقامات امنیتی دستگیر شدند. با وجود اینکه دو تن از این پنج نفر بعدا آزاد شدند، هنوز سه نفر از آنها در بازداشت می باشند.

سایر سازمانهایی که اعضاء آنها ظرف ماههای اخیر دستگیر و یا محکوم شده اند، کمیتهء دفاع از زندانیان سیاسی در ایران و کمیتهء گزارشگران حقوق بشرو همچنین وکلایی که موکلانی در میان فعالان و رهبران دانشجویی با پرونده های حساس داشته اند، بوده اند.

کمیسر عالی به مقامات ایران اصرار کرد تا به این پرونده ها نیز رسیدگی کنند.

وی گفت: "آزادی بیان و آزادی اجتماعات در حقوق بین الملل مندرج شده است، و مهمتراز همه در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که یک معاهدهء الزام آور است که ایران آن را تصویب کرده است."

قرار است در تاریخ ۱۰ و ۱۱ آذر ۱۳۸۹، دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر یک کنفرانس قضایی در تهران، با حضور بیش از ۳۰ قاضی و دادستان ایرانی، در خصوص مسایلی مربوط به حق برخورداری از محاکمهء منصفانه و رفتار با بازداشت شدگان برگزار نماید. چندین متخصص و قاضی بین المللی در این سمینار شرکت خواهند کرد تا استانداردهای شناخته شدهء بین المللی و تجربیات خویش در خصوص چگونگی محافظت از حقوق بشر توسط قضات را به اشتراک بگذارند.

کمیسر عالی گفت: "این یک موقعیت مهم برای ارتباط مستقیم با قضات ایرانی در خصوص مسایل مورد نگرانی، و همچنین برای ارتقاء استاندارد بین المللی در اجرای عدالت می باشد. من مقامات ایرانی را تشویق می کنم تا فضای بیشتری را برای فعالیت وکلا و فعالان حقوق بشر که نقش مهم و سازنده ای را در محافظت از حقوق بشر در کلیهء جوامع ایفا می کنند، باز کنند. آنها ممکن است که دیدگاه های انتقادی خود را بیان نمایند، اما انتقاد جرم نیست."

زمینهء روز جهانی حقوق بشر که در ۱۹ آذر برگزار خواهد شد، امسال "مدافعان حقوق بشری که برای پایان تبعیض فعالیت می کنند" خواهد بود.

----

روز جهانی منع خشونت علیه زنان را گرامی می داریم

به نام تمامی زنان قربانی خشم و خشونت،
بار دیگر مشت های گره شده و فریادها در محکومیت خشونت علیه زنان بالا رفت.
فریاد ، فریاد ، فریاد
از واژه های نام آشنای خشونت ، قربانی ، تحقیر ، شکنجه و تجاوز. واژه های غریبی نیست . واژه هایی  که قرنها به مانند حصاری است به دور زنان، زنجیرهایی از تعصب و بی عدالتی به دست و پای زنان ، تازیانه ای بر جسم و روح زنان چرا که زن بودن گناهی است بزرگ زن گناهکار و شایسته نهایت خشونت ها به زعم زن ستیزان.
باز هم فریاد ، فریاد ، فریاد
از قتل های ناموسی ، از قربانی شدن زنان به دلیل تعصب مردان ، از ازدواج های زودهنگام و اجباری، ترک تحصیل اجباری ، رام کردن و تربیت زنان زیر ضربات مشت و لگد و معلولیت جسمی و روحی زنان بدلیل خرافات و تعصب ، تحقیر زنان با واژه هایی همچون جنس دوم ، شیطان ، برده ، موجودی پست ، سوء استفاده جنسی ، بی عدالتی های اقتصادی و احتماعی در حق زنان.
خشت به خشت دیوارهای سالن کنفرانس های بین المللی جزء به جزء این کلمات را در خود حفظ کرده اند و سال به سال مروری دگرباره میکنند:
 اما بگذارید امسال به گونه ای دیگر ، با واژه هایی دیگر خشونت علیه زنان را فریاد بزنیم . چرا که در یکسالی که گذشت بیش از پیش شاهد خشونت های قرون وسطایی علیه زنان در کوچه ها ، خیابان ها ، بیدادگاهها و زندان ها توسط حکومت زن ستیز حاکم در ایران بودیم . خشونت هایی همچون بازداشت ، تحقیر ، شکنجه ، تجاوز ، اعدام زنان آن هم توسط حکومتی که با بی شرمی هر چه تمام تر در سازمان های بین المللی و حقوق بشری ادعای آزادی ، برابری ، تکریم و برابری حقوق زنان را سر می دهد.

فریاد بزنیم آن هنگام را که زنان در خیابان ها به جرم بد حجابی مورد تحقیر ، خشونت و بازداشت قرار گرفتند. فریاد بزنیم آن هنگام را که زنان در زیر باتوم و چکمه های ایادی حکومت له شدند.

فریاد بزنیم نداها را ، فریاد بزنیم ترانه ها را که در زندان ها مورد خشونت و تجاوز قرار گرفتند و جسم پاکشان به آتش خشم حکومت سپرده شد.فریاد بزنیم شیرین ها را که به جرم داشتن عقیده به چوبه دار سپرده شدند فرح را در انتظار اعدام فریاد بزنیم.
فریاد بزنیم دختران را که به جرم مسیحیت شکنجه های قرون وسطایی را تحمل کردند. فریاد بزنیم دختران و زنان را که به جرم بهائیت تف ها و تحقیر ها را تحمل کردند.

فریاد بزنیم آن هنگام را که زنان در اتاق های بازجویی سیلی ها و لگدهای بازجویان را به جرم زن بودن و محکوم بودن به سکوت بیداد را فریاد زدند.

فریاد بزنیم آن هنگام را که مادران سیاه پوش به جرم دادخواهی مورد خشونت و هجوم وحشیانه ایادی زن ستیز حکومت قرار گرفتند.

امسال در مقابل تمامی ادعاهای دروغین حکومت ، تمامی خشونت های رواداشته شده بر جسم و روح زنان ؛ دامن زدن به تعصبات قومی ، ملی و مذهبی توسط حکومت که اولین قربانیان آن زنان هستند می ایستیم و محکومیت خشونت علیه زنان را توسط تمامی حکومت های استبدادی بویژه حاکمان مستبد در ایران فریاد می زنیم.

بخش زنان فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

3 آذر 1389

----

به دنبال اعتصاب غذا هنگامه شهيدی به بهداری زندان اوين منتقل شد


کمپين بين المللی حقوق بشر: هنگامه شهيدی روزنامه نگار و زندانی عقيدتی به دليل صدمات ناشی از اعتصاب غذا در بهداری زندان اوين بستری شد

يک منبع نزديک به هنگامه شهيدی روز نامه نگار وزندانی عقيدتی به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت که وی به دليل نامساعد بودن وضعيت جسمی اش در بهداری اوين بستری شد. هنگامه شهيدی که در روز ۶ آبانماه برای مرخصی استعلاجی موقتا از زندان اوين آزاد شده بود، روز ۲۴ آبانماه در پی عدم موافقت با تمديد مجدد مرخصی استعلاجی به زندان بازگشت و به علت ناتمام ماندن مرخصی استعلاجی و عدم اطلاع از علت بازگشت و تمديد نشدن مجدد مرخصی در بدو ورود به زندان دست به اعتصاب غذا زد که در پی ادامه اعتصاب غذا به علت وخامت حال در بهداری اوين بستری شد.

منبع ياد شده به کمپين گفت که «خانواده اين زندانی سياسی وقتی که صبح امروز برای ملاقات مراجعه کردند به علت وخامت حال وی و بستری بودن او در بهداری پس از بيش از چهار ساعت انتظار، در پايان ساعات ملاقات موفق به ملاقات با وی شدند. اين در حاليست که وی پس از ورود به زندان به بند متادون منتقل شده و به علت ممنوعيت تلفن اين بند و در پی ممنوعيت تلفنی وی که از سه ماه گذشته ادامه داشته است امکان تماس با خانواده خود را نداشته است.»

هنگامه شهيدی که يکی از روزنامه نگاران باسابقه مطبوعات ايران به شمار می رود در جريان انتخابات سال گذشته رياست جمهوری مشاور امور بانوان دبير کل حزب اعتماد ملی بود. وی به شش سال زندان محکوم شده است.

----

مهسا امرآبادی: ۵۰۰ روز از زندانی مسعود می گذرد، بدون حتی یک ساعت مرخصی

کمپين بين المللی حقوق بشر: امروز پانصد روز از بازداشت مسعود باستانی، روزنامه نگار وزندانی عقیدتی می گذرد.  همسر او مهسا امر آبادی با اظهار اینکه آنها همچنان منتظر مرخصی وی هستند و امیدوار است که با آمدن نماینده کمیسیون حقوق بشر به ایران اوضاع کمی تغییر کند به کمپین المللی حقوق بشر در ایران گفت: « ۵۰۰ روز از بازداشت مسعود می گذرد بدون اینکه او حتی یکساعت به مرخصی آمده باشد. مشکل دندان درد مسعود همچنان ادامه دارد البته مجبور شد که بالاخره به درمان زندان تن دهد اما احتیاج به جراحی لثه دارد و فقط درمان جزیی روی دندانش صورت گرفته که جلوی دردش گرفته شود بهرحال ما منتظریم تا با مرخصی و جراحی لثه او در بیرون از زندان موافقت شود. ما خودمان هم نفهمیدیم که چرا به بعضی از زندانیان حق مرخصی داده نمی شود ، یعنی مسعود حتی واجد شرایط یک روز مرخصی هم نیست .بهرحال ما همچنان منتظر مرخصی هستیم چون حق هر زندانی مرخصی گرفتن در طول محکومیتش است.»

مهسا امر آبادی که خودش نیز چندی پیش به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال حبس تعزیری محکوم شد با اشاره به احتمال آمدن نماینده کمیسیون حقوق بشر به ایران گفت : « امیدوارم هر چه سریعتر این نماینده به ایران بیاید اما این طور نباشد که فقط به دیدن چند نماینده دولتی اکتفا کند. من امیدوارم که برای ملاقات با خانواده های زندانیان سیاسی اقدام کند چرا که ما شاهدان زنده نقض حقوق بشر که در ایران هستیم. ما شاهدان ستمی هستیم که در طول نزدیک به دو سال بر ما و نزدیکانمان رفته است و چه کسی بهتر از ما می تواند وضعیت حقوق بشر در ایران را توضیح بدهد . بهرحال امیدوارم ایشان اگر به ایران آمدند ما را هم ببینند تا بلکه اتفاقی بیفتد.»

همسر مسعود باستانی که هر دو هفته یکبار به ملاقاتی همسرش به زندان رجایی شهر کرج می رود در خصوص اوضاع و احوال دیگر زندانیان سیاسی هم بند مسعود نیز گفت: « در روز ملاقاتی ما خانواده های زندانیان سیاسی یکدیگر را می بیینم ، اصولا زندانیان سیاسی با هم برای ملاقاتی آورده می شوند یعنی در زمان ملاقات از دیگر زندانیان جدا هستند که این مزیتی هم برای ماست. ما همه را با هم می بیینم . همه آنها اگر چه در وضعیت جسمی خوبی نیستند و بهرحال زندان فشارهای روحی می آورد اما به شدت روحیه های بالای دارند و معتقدند که این هزینه ها بی ثمر نخواهد بود و حتی به ما هم روحیه می دهند و پیگیر خبرهای بیرو ن از زندان هستند.»

مهسا امر آبادی نیز خود به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق نوشتن در مطبوعات محکوم شده است او درباره وضعیت پرونده خود گفت: « گویا وکیلم تقاضای تجدید نظر داده است اما هنوز شعبه تجدید نظر من مشخص نشده است. اما واقعیتش من امیدوار به تجدید نظر نیستم . چون بر اساس تجربه دیده ایم که این دادگاه ها بیشتر در نقش تایید نظر دادگاه بدوی عمل می کنند.»

این روزنامه نگار محکوم به زندان در ادامه به کمپین گفت: « به نظرمی رسد نهادهای دیگری پشت پرونده من هستند چون در پرونده ام مصاحبه های بعد از آزادی من و عکس های کسانی که بعد از آزادی به دیدن من آمده بودند وجود داشت و من فکر نمی کنم که آقای مقیسه، رییس دادگاه خودش رفته باشد در اینترنت و این عکس ها و مصاحبه ها را پیدا کرده و پرینت ازآنها گرفته باشد. این ها در پرونده من بود و انگار مدرکی برای افزایش جرم من بود و باعث موضع گیری قاضی می شد. بهرحال من حدس می زنم که حکمم در دادگاه تجدید نظر هم تایید شود.»

این روزنامه نگار ادامه داد: « اصل بدیهی این است که کسی تمایل به زندان رفتن ندارد و من هم اصلا این آمادگی را ندارم اما اگر قرار باشد که هزینه بدهیم قطعا خون من رنگین تر از کسانی مانند شبنم مدد زاده ، بهاره هدایت ومهدیه گلرو نیست.»

مسعود باستانی ، روزنامه نگار در ۱۴ تیرماه ۱۳۸۸ در جریان وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری نیز دستگیر شد. او در این روز برای رسیدگی به وضعیت همسرش که روز پس از انتخابات بازداشت شده بود، به دادگاه انقلاب رفته بود. علت بازداشت وی فعالیت در وب‌گاه جمهوریت عنوان شد و در نهایت به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. او از اسفندماه سال گذشته تا کنون در زندان رجایی شهر کرج است. مهسا امر آبادی همسر او نیز به تازگی به یکسال حبس تعزیری در دادگاه بدوی محکوم شده است.

----

اعظم افشاريان مادر نازنين خسرواني، روزنامه نگار زنداني: آقای دادستان!اجازه بدهید با فرزندم ملاقات کنم

کلمه: نزدیک به بیست روز از بازداشت نازنین خسروانی، روزنامه نگار می گذرد اما او تنها یک بار با خانواده اش تماس تلفنی داشته است . این بی خبری موجب نگرانی شدید خانواده نازنین شده است . مادر نازنین هر روز ، برای پی گیری وضعیت دخترش به مراجع قضایی مراجعه می کند و باقیمانده روز را نیز پای تلفن در انتظار شنیدن صدای دخترش می گذراند. انتظاری که به گفته او جانکاه است.

خبرنگار کلمه، از آخرین پی گیری های مادر نازنین درباره علت بازداشت این روزنامه نگار پرسیده است :

خانم خسروانی، از آخرین وضعیت نازنین برای مان بگویید ؟ آخرین باری که با او صحبت کردید چه زمانی بود؟

من به جز یک بار که نازنین زنگ زد دیگر از او اطلاعی ندارم . صحبت اش هم چند ثانیه بیشتر طول نکشید که اطلاع داد در زندان اوین است .هیچ صحبت دیگری بعد از این تلفن با او نداشتم و هیچ تماسی دیگری هم نگرفته است. یعنی دقیقا دو هفته است که از دخترم بی خبرم .

وضعیت روحی و جسمی دخترتان چگونه بود ؟

روحیه اش هم زمان بازداشت عالی بود و هم وقتی که چند روز بعد از بازداشت زنگ زد. اما از وضعیت جسمانی اش خبری نداریم. حتی نمی دانم قرص هایش را می دهند یا نه . با توجه به اینکه دارو برای قلبش استفاده می کند، در حال حاضر نگران وضعیتش جسمانی اش هستیم.

آیا نازنین در سلول انفرادی نگهداری می شود ؟

بله.در آن تماس تلفنی گفت که در سلول انفرادی به سر می برد و با توجه به اینکه تاکنون تماسی نداشته است، حتما همچنان در انفرادی به سر می برد .


آیا تا به حال موفق به ملاقات نازنین شده اید ؟

خیر . هر روز هم به مراجع مختلف مراجعه می کنیم اما می گویند نازنین ممنوع الملاقات است.

دلیل ممنوع الملاقات بودن او چیست؟ یعنی می خواهیم بدانیم برای پی گیری این موضوع به چه مراکزی مراجعه کرده اید و آنها دقیقا چه پاسخی دادند ؟

هیچ توضیحی به ما نمی دهند و فقط می گویند ممنوع الملاقات است. ما هر روز به دادستانی و دادگاه انقلاب و زندان اوین مراجعه می کنیم اما هر بار هم با درهای بسته روبرو می شویم.

دیگر در این مدت به چه جاهایی سر زدید؟ آیا مسولان قضایی پاسخ مشخصی درباره علت بازداشت نازنین به شما دادند؟

ما هر روز به مراجع قضایی مراجعه می کنیم از جمله بارها به دادستانی رفته ام اما هنوز از دلیل بازداشت نازنین بی خبریم و هیچ کس در این باره پاسخگو نیست.

دختر شما مدتی بود در هیچ روزنامه ای فعالیت نداشت فکر می کنید دلیل بازداشت او چیست ؟آیا فعالیت خاص سیاسی داشت

نازنین بیشتر از یک سال و نیم بود که با هیچ روزنامه ای کار نمی کرد و هیچ گونه فعالیت سیاسی هم در این مدت نداشته .من مطمئن هستم که بازداشت او تنها یک سوء تفاهم بوده است .

این روزها در نبود دخترتان روزهایتان را چطور می گذرانید ؟در یکی از مصاحبه هایتان گفته بودید مدام پای تلفن و منتظر تماس تلفنی اش هستید ؟

از صبح تا ظهر که روزمان برای پی گیری وضعیت نازنین در مراجع قضایی می گذرد و از ظهر هم در کنار تلفن به امید شنیدن صدای دختر نازنینم هستم متاسفانه این انتظار جانکاه است و تاکنون هم به نتیجه ای نرسیده ایم

از مسوولان قضایی چه در خواستی دارید ؟

از مسوولان قضایی بویژه دادستان تهران که خیلی ها در باره الزامش به قانون صحبت می کنند، تقاضای رسیدگی و پیگیری به وضعیت دخترم را دارم . امیدوارم هرچه سریعتر این سوء تفاهم برطرف شود و نازنین ما به خانه بازگردد.آقای دادستان! تا آن موفع که نازنین بازگردد، لااقل اجازه بدهید که با فرزندم ملاقات کنم و از سلامتش مطمئن بشوم.شنیده ام شما مخالف این برخوردهای غیرقانونی هستید پس خودتان به داد ما برسید.

----

درخواست ۸ روشنفکر ايرانی از دبيرکل سازمان ملل برای آزادی ابراهيم يزدی

۱۳۸۹/۰۹/۰۳
رادیو فردا: هشت روشنفکر ايرانی که هم اکنون در خارج از کشور به سر می برند در نامه ای به بان گی مون، دبيرکل سازمان ملل متحد، از وی خواسته اند تا همه اهرم های بين المللی را برای آزادی زندانيان سياسی و به ويژه ابراهيم يزدی، دبيرکل نهضت آزادی به کار گيرد.

اين نامه را شيرين عبادی، برنده جايزه صلح نوبل، عبدالعلی بازرگان، نويسنده، عبدالکريم سروش فيلسوف، نويسنده و پژوهشگر دينی، احمد صدری، استاد جامعه شناسی کالج ليک فورست، شيکاگو، محمود صدری، استاد جامعه شناسی در دانشگاه تگزاس وومن، محسن کديور، استاد مدعو اسلام شناسی دانشگاه دوک، عطاء الله مهاجرانی ، وزير سابق ارشاد اسلامی و نويسنده، و حسن يوسفی اشکوری ، پژوهشگر دينی و نويسنده ، امضا کرده اند.

در بخشی از اين نامه آمده است:« داد خواهی ما برای آزادی کهنسال ترين زندانی سياسی ايران آقای دکتر ابراهيم يزدی است که درآستانه هشتاد سالگی در حالی که عمل سرطان مثانه را پشت سرگذاشته و اخيرا از جراحی قلب باز فراغت يافته است، در زندان اوين ، محروم از دسترسی به پزشک متخصص و امکانات بهداشتی و تحت فشارهای شديد روحی و جسمی قرار دارد و جانش در خطر می باشد.»

ابراهيم يزدی به همراه تعداد ديگری از اعضای نهضت آزادی، روز جمعه ۹ مهرماه سال جاری در اصفهان توسط نيروهای امنيتی بازداشت شد.

ابراهيم يزدی پيشتر در هفتم دی ماه سال گذشته در پی بازداشت‌های گروهی و گسترده در ايران، دستگير و روانه زندان شده بود، اما پس از مدتی به دليل بيماری از زندان آزاد شد.

در بخش ديگری از  نامه روشنفکران ایرانی به دبیرکل سازمان ملل متحد آمده است:« اينک دولتی که با تقلب و فريب برسرنوشت ملتی با فرهنگ و تمدنی درخشان سلطه نامشروع يافته است، پس از سرکوب خونين معترضان به تقلب انتخاباتی و دستگيری گسترده مخالفان سياسی و زندانی و شکنجه کردن آنان، برای سومين باردر وقايع اخير است که اين پيش کسوت سياسی را که ۶۴ سال برای آزادی و حقوق ملت مبارزه کرده است، به بند کشيده تا به مخالفان نشان دهد سابقه وحرمت هيچ کسی را رعايت نخواهد کرد و برای حفظ نظام ولايت مطلقه فقيه از پايمال کردن هيچ اصل اخلاقی و انسانی هم ابا نخواهد کرد.»

اين روشنفکران ايرانی از دبيرکل سازمان ملل خواسته اند: با «به کاربردن اختيارات خويش دراستفاده از همه اهرم های بين المللی برای آزادی زندانيان سياسی بی گناه ايران و به ويژه کهنسال ترين آنان، آقای دکتر ابراهيم يزدی» اقدام کند.

در حالی اين نامه منتشر شده است که  خانواده دکتر ابراهيم يزدی نسبت به وضعيت جسمی وی ابراز نگرانی می کنند.

مهدی نوربخش، داماد دکتر ابراهيم يزدی و استاد دانشگاه در آمريکا، در گفت و گو با راديو فردا در باره وضعيت جسمی ابراهيم يزدی گفته است: «چيزی که می‌دانيم اين است که اجازه نداده‌اند که پزشکان خود دکتر يزدی، ايشان را ببينند، اجازه نداده‌اند که داروهايی که خانواده ايشان تهيه کرده بودند به دستشان برسد.»

مهدی نوربخش با اشاره به ملاقات چند دقيقه ابراهيم يزدی با همسرش گفته است: «در اين ملاقات مختصر، دکتر يزدی به همسرش گفته است که از نظر جسمی وضعيت خوبی ندارد، يعنی درد قلب و سينه دارد، اين تقريبا تنها اطلاعاتی است که ما داريم.»

پيشتر اعلام شده بود که دادگاه وی روز شانزدهم آذرماه در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب اسلامی برگزار خواهد شد.

----

در تیراندازی ماموران در بلوچستان یک جوان کشته و دو تن مجروح شدند

سه شنبه 02 آذر 1389

خبرگزاری هرانا: نیروهای یگان ویژه در جاده نصرت آباد (بلوچستان)، به طرف سه دستگاه موتور سیکلت حامل سه جوان بلوچ که برای تفریح به بیرون از شهر رفته بودند آتش گشود.

بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری حقوق بشر ایران "هرانا" در این تیر اندازی یکی از این سه جوان کشته و 2 نفر دیگر به شدت مجروح شدند. نیروهای امنیتی اتهام این سه جوان را حمل موادمخدر اعلام کرده اند.

لازم به ذکر است در طی ماه های اخیر نیروی انتظامی در بلوچستان تحت نام مبارزه با قاچاق کالا، سوخت و مواد مخدر دست به کشتار هموطنان بلوچ می زنند.

----

دست یک سارق دیگر در زندان مشهد در روز دوشنبه قطع شد

۱۳۸۹/۰۹/۰۲

به گزارش خبرگزاری فارس، دست یک سارق دیگر روز دوشنبه در زندان مرکزی مشهد قطع شد.
این مجازات در مقابل چشم سایر زندانیان محکوم به سرقت، اجرا شده است.

----

در آستانه 16 آذر و برداشتن یارانه ها ربودن مردم توسط مامورین وزارت اطلاعات شدت یافته است

بنابه گزارشات رسیده به " فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" مامورین وازارت اطلاعات به منازل آقایان  روحی و میبودی یورش بردند  و آنها را ربوده  و به نقطۀ نامعلومی منتقل کردند.

روز دوشنبه 24 آبان ماه حوالی ساعت 11:00 مامورین وزارت اطلاعات به محل کسب آقای حمید میبودی 37 ساله یورش بردند آنها بخاطر نفرت عمیق مردم خود را مامورین اداره مالیات معرفی کردند  و به جمعیتی که تجمع کرده بودند به دروغ می گفتند بخاطر پرداخت ننمودن ماایات وی را دستگیر کرده اند. مامورین اطلاعاتی آقای میبودی را برای بازرسی و ضبط وسایل شخصی اش به منزلشان منتقل کردند. برخورد  مامورین وزارت اطلاعات هنگام یورش به منزل  وحشیانه و غیر انسانی بود این یورش  در حالی صورت می گیرد که همسر آقای میبدی  روزهای آخر  بارداریش را طی می کند و همچنین فرزند 3 ساله آقای میبدی  که شاهد یورش وحشیانه بود دچار لکنت زبان شده است.

وقتی  که همسر آقای میبودی به آنها گفت: من روزهای آخربارداریم را می گذارانم چرا همسرم را  بازداشت می کنید مامورین وزارت اطلاعات به او پاسخ دادند: روزانه در عراق چندین زن باردار کشته می شوند شما هم مثل آنها.

مامورین وزارت اطلاعات پس از مدتی بازرسی وسایل شخصی خانواده از جمله؛ فیلمهای خانوادگی،کامپیوتر،لپ تاپ مدارک شناسایی (کارت شناسایی،پاسپورت و..)،دفترچه تلفن و ریسور ماهواره را با خود بردند.

همان روز حوالی ساعت 17:00 به منزل آقای الله وردی روحی 62 ساله پدر همسر آقای میبدی یورش بردند و او را دستگیر کردند. مامورین وزارت اطلاعات اقدام به بازرسی وحشیانه منزل وی نمودند و این بازرسی تا مدتی طولانی ادامه داشت.آنها پس از بازرسی اقدام به جمع آوری بعضی از وسایل شخصی آنها نمودند که از جملۀ آن؛ دفترچه تلفن،کیس کامپیوتر،تلفن همراه،مدارک شناسایی (کارت شناسایی،شناسنامه و پاسپورت)،قابهای عکس فرزندانش  و ریسور ماهواره را با خود بردند . آنها سپس اقدام به تخریب بشقاب گیرنده ماهواره نمودند.

آقای روحی از ناراحتیهای حاد جسمی مانند؛ پروستات وناراحتی قلبی رنج می برد و تحت درمان قرار داشت.همچنین همسر ایشان بر بستر بیماری قرار دارد و تنها پرستار او بود.

علت دستگیر آنها را به خانواده هایشان اعلام نکرده اند و گفته می شود به صرف اینکه فرزندان آقای روحی در قرارگاه اشرف در عراق  هستند او را دستگیر کرده اند.

از زمان دستگیری تاکنون هیچ خبری از وضعیت و شرایط و محل بازداشت او در دست نیست.

خانواده روحی تا به حال چنیدن بار به دادستانی کرج،دادگاه انقلاب و اداره اطلاعات مراجعه کرده اند ولی تاکنون به آنها پاسخی مشخصی داد نشده است. این خانواده در ناراحتی فزاینده ای بسر می برند.

دراین دو یورش 4 نفر از مامورین وزارت اطلاعات مستقیما شرکت داشتند. یورش ،دستگیری و شکنجۀ دستگیر شدگان به دستور فردی بنام محبی یکی از مسئولین وزارت اطلاعات در کرج و از بازجویان بند سپاه شکنجه گاه وزارت اطلاعات می باشد.این فرد دستور دستگیریهای فعالین کارگری،دانشجویی،سیاسی،زنان،دراویش و خانواده ها را صادر می کند و خود اکثرا در این یورشها شرکت دارد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ،یورش مامورین وزارت اطلاعات به محل کارو منازل و ربودن افراد مسن و بیمار را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت توسط  رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

3 آذر 1389 برابر با 24 نوامبر 2010

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

مطالب مشابه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران