|
|
|||
نگرانی سازمان ملل از سرکوب مدافعان حقوق بشر در ایران
دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر ---- روز جهانی منع خشونت علیه زنان را گرامی می داریم
به نام تمامی زنان قربانی خشم و خشونت،
بخش زنان فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
3
آذر 1389 ---- به دنبال اعتصاب غذا هنگامه شهيدی به بهداری زندان اوين منتقل شد کمپين بين المللی حقوق بشر: هنگامه شهيدی روزنامه نگار و زندانی عقيدتی به دليل صدمات ناشی از اعتصاب غذا در بهداری زندان اوين بستری شد يک منبع نزديک به هنگامه شهيدی روز نامه نگار وزندانی عقيدتی به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت که وی به دليل نامساعد بودن وضعيت جسمی اش در بهداری اوين بستری شد. هنگامه شهيدی که در روز ۶ آبانماه برای مرخصی استعلاجی موقتا از زندان اوين آزاد شده بود، روز ۲۴ آبانماه در پی عدم موافقت با تمديد مجدد مرخصی استعلاجی به زندان بازگشت و به علت ناتمام ماندن مرخصی استعلاجی و عدم اطلاع از علت بازگشت و تمديد نشدن مجدد مرخصی در بدو ورود به زندان دست به اعتصاب غذا زد که در پی ادامه اعتصاب غذا به علت وخامت حال در بهداری اوين بستری شد. منبع ياد شده به کمپين گفت که «خانواده اين زندانی سياسی وقتی که صبح امروز برای ملاقات مراجعه کردند به علت وخامت حال وی و بستری بودن او در بهداری پس از بيش از چهار ساعت انتظار، در پايان ساعات ملاقات موفق به ملاقات با وی شدند. اين در حاليست که وی پس از ورود به زندان به بند متادون منتقل شده و به علت ممنوعيت تلفن اين بند و در پی ممنوعيت تلفنی وی که از سه ماه گذشته ادامه داشته است امکان تماس با خانواده خود را نداشته است.» هنگامه شهيدی که يکی از روزنامه نگاران باسابقه مطبوعات ايران به شمار می رود در جريان انتخابات سال گذشته رياست جمهوری مشاور امور بانوان دبير کل حزب اعتماد ملی بود. وی به شش سال زندان محکوم شده است. ---- مهسا امرآبادی: ۵۰۰ روز از زندانی مسعود می گذرد، بدون حتی یک ساعت مرخصی کمپين بين المللی حقوق بشر: امروز پانصد روز از بازداشت مسعود باستانی، روزنامه نگار وزندانی عقیدتی می گذرد. همسر او مهسا امر آبادی با اظهار اینکه آنها همچنان منتظر مرخصی وی هستند و امیدوار است که با آمدن نماینده کمیسیون حقوق بشر به ایران اوضاع کمی تغییر کند به کمپین المللی حقوق بشر در ایران گفت: « ۵۰۰ روز از بازداشت مسعود می گذرد بدون اینکه او حتی یکساعت به مرخصی آمده باشد. مشکل دندان درد مسعود همچنان ادامه دارد البته مجبور شد که بالاخره به درمان زندان تن دهد اما احتیاج به جراحی لثه دارد و فقط درمان جزیی روی دندانش صورت گرفته که جلوی دردش گرفته شود بهرحال ما منتظریم تا با مرخصی و جراحی لثه او در بیرون از زندان موافقت شود. ما خودمان هم نفهمیدیم که چرا به بعضی از زندانیان حق مرخصی داده نمی شود ، یعنی مسعود حتی واجد شرایط یک روز مرخصی هم نیست .بهرحال ما همچنان منتظر مرخصی هستیم چون حق هر زندانی مرخصی گرفتن در طول محکومیتش است.» مهسا امر آبادی که خودش نیز چندی پیش به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال حبس تعزیری محکوم شد با اشاره به احتمال آمدن نماینده کمیسیون حقوق بشر به ایران گفت : « امیدوارم هر چه سریعتر این نماینده به ایران بیاید اما این طور نباشد که فقط به دیدن چند نماینده دولتی اکتفا کند. من امیدوارم که برای ملاقات با خانواده های زندانیان سیاسی اقدام کند چرا که ما شاهدان زنده نقض حقوق بشر که در ایران هستیم. ما شاهدان ستمی هستیم که در طول نزدیک به دو سال بر ما و نزدیکانمان رفته است و چه کسی بهتر از ما می تواند وضعیت حقوق بشر در ایران را توضیح بدهد . بهرحال امیدوارم ایشان اگر به ایران آمدند ما را هم ببینند تا بلکه اتفاقی بیفتد.» همسر مسعود باستانی که هر دو هفته یکبار به ملاقاتی همسرش به زندان رجایی شهر کرج می رود در خصوص اوضاع و احوال دیگر زندانیان سیاسی هم بند مسعود نیز گفت: « در روز ملاقاتی ما خانواده های زندانیان سیاسی یکدیگر را می بیینم ، اصولا زندانیان سیاسی با هم برای ملاقاتی آورده می شوند یعنی در زمان ملاقات از دیگر زندانیان جدا هستند که این مزیتی هم برای ماست. ما همه را با هم می بیینم . همه آنها اگر چه در وضعیت جسمی خوبی نیستند و بهرحال زندان فشارهای روحی می آورد اما به شدت روحیه های بالای دارند و معتقدند که این هزینه ها بی ثمر نخواهد بود و حتی به ما هم روحیه می دهند و پیگیر خبرهای بیرو ن از زندان هستند.» مهسا امر آبادی نیز خود به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق نوشتن در مطبوعات محکوم شده است او درباره وضعیت پرونده خود گفت: « گویا وکیلم تقاضای تجدید نظر داده است اما هنوز شعبه تجدید نظر من مشخص نشده است. اما واقعیتش من امیدوار به تجدید نظر نیستم . چون بر اساس تجربه دیده ایم که این دادگاه ها بیشتر در نقش تایید نظر دادگاه بدوی عمل می کنند.» این روزنامه نگار محکوم به زندان در ادامه به کمپین گفت: « به نظرمی رسد نهادهای دیگری پشت پرونده من هستند چون در پرونده ام مصاحبه های بعد از آزادی من و عکس های کسانی که بعد از آزادی به دیدن من آمده بودند وجود داشت و من فکر نمی کنم که آقای مقیسه، رییس دادگاه خودش رفته باشد در اینترنت و این عکس ها و مصاحبه ها را پیدا کرده و پرینت ازآنها گرفته باشد. این ها در پرونده من بود و انگار مدرکی برای افزایش جرم من بود و باعث موضع گیری قاضی می شد. بهرحال من حدس می زنم که حکمم در دادگاه تجدید نظر هم تایید شود.» این روزنامه نگار ادامه داد: « اصل بدیهی این است که کسی تمایل به زندان رفتن ندارد و من هم اصلا این آمادگی را ندارم اما اگر قرار باشد که هزینه بدهیم قطعا خون من رنگین تر از کسانی مانند شبنم مدد زاده ، بهاره هدایت ومهدیه گلرو نیست.» مسعود باستانی ، روزنامه نگار در ۱۴ تیرماه ۱۳۸۸ در جریان وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری نیز دستگیر شد. او در این روز برای رسیدگی به وضعیت همسرش که روز پس از انتخابات بازداشت شده بود، به دادگاه انقلاب رفته بود. علت بازداشت وی فعالیت در وبگاه جمهوریت عنوان شد و در نهایت به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. او از اسفندماه سال گذشته تا کنون در زندان رجایی شهر کرج است. مهسا امر آبادی همسر او نیز به تازگی به یکسال حبس تعزیری در دادگاه بدوی محکوم شده است. ---- اعظم افشاريان مادر نازنين خسرواني، روزنامه نگار زنداني: آقای دادستان!اجازه بدهید با فرزندم ملاقات کنم کلمه: نزدیک به بیست روز از بازداشت نازنین خسروانی، روزنامه نگار می گذرد اما او تنها یک بار با خانواده اش تماس تلفنی داشته است . این بی خبری موجب نگرانی شدید خانواده نازنین شده است . مادر نازنین هر روز ، برای پی گیری وضعیت دخترش به مراجع قضایی مراجعه می کند و باقیمانده روز را نیز پای تلفن در انتظار شنیدن صدای دخترش می گذراند. انتظاری که به گفته او جانکاه است. خبرنگار کلمه، از آخرین پی گیری های مادر نازنین درباره علت بازداشت این روزنامه نگار پرسیده است : خانم خسروانی، از آخرین وضعیت نازنین برای مان بگویید ؟ آخرین باری که با او صحبت کردید چه زمانی بود؟ من به جز یک بار که نازنین زنگ زد دیگر از او اطلاعی ندارم . صحبت اش هم چند ثانیه بیشتر طول نکشید که اطلاع داد در زندان اوین است .هیچ صحبت دیگری بعد از این تلفن با او نداشتم و هیچ تماسی دیگری هم نگرفته است. یعنی دقیقا دو هفته است که از دخترم بی خبرم . وضعیت روحی و جسمی دخترتان چگونه بود ؟ روحیه اش هم زمان بازداشت عالی بود و هم وقتی که چند روز بعد از بازداشت زنگ زد. اما از وضعیت جسمانی اش خبری نداریم. حتی نمی دانم قرص هایش را می دهند یا نه . با توجه به اینکه دارو برای قلبش استفاده می کند، در حال حاضر نگران وضعیتش جسمانی اش هستیم. آیا نازنین در سلول انفرادی نگهداری می شود ؟ بله.در آن تماس تلفنی گفت که در سلول انفرادی به سر می برد و با توجه به اینکه تاکنون تماسی نداشته است، حتما همچنان در انفرادی به سر می برد .
خیر . هر روز هم به مراجع مختلف مراجعه می کنیم اما می گویند نازنین ممنوع الملاقات است. دلیل ممنوع الملاقات بودن او چیست؟ یعنی می خواهیم بدانیم برای پی گیری این موضوع به چه مراکزی مراجعه کرده اید و آنها دقیقا چه پاسخی دادند ؟ هیچ توضیحی به ما نمی دهند و فقط می گویند ممنوع الملاقات است. ما هر روز به دادستانی و دادگاه انقلاب و زندان اوین مراجعه می کنیم اما هر بار هم با درهای بسته روبرو می شویم. دیگر در این مدت به چه جاهایی سر زدید؟ آیا مسولان قضایی پاسخ مشخصی درباره علت بازداشت نازنین به شما دادند؟ ما هر روز به مراجع قضایی مراجعه می کنیم از جمله بارها به دادستانی رفته ام اما هنوز از دلیل بازداشت نازنین بی خبریم و هیچ کس در این باره پاسخگو نیست. دختر شما مدتی بود در هیچ روزنامه ای فعالیت نداشت فکر می کنید دلیل بازداشت او چیست ؟آیا فعالیت خاص سیاسی داشت نازنین بیشتر از یک سال و نیم بود که با هیچ روزنامه ای کار نمی کرد و هیچ گونه فعالیت سیاسی هم در این مدت نداشته .من مطمئن هستم که بازداشت او تنها یک سوء تفاهم بوده است . این روزها در نبود دخترتان روزهایتان را چطور می گذرانید ؟در یکی از مصاحبه هایتان گفته بودید مدام پای تلفن و منتظر تماس تلفنی اش هستید ؟ از صبح تا ظهر که روزمان برای پی گیری وضعیت نازنین در مراجع قضایی می گذرد و از ظهر هم در کنار تلفن به امید شنیدن صدای دختر نازنینم هستم متاسفانه این انتظار جانکاه است و تاکنون هم به نتیجه ای نرسیده ایم از مسوولان قضایی چه در خواستی دارید ؟ از مسوولان قضایی بویژه دادستان تهران که خیلی ها در باره الزامش به قانون صحبت می کنند، تقاضای رسیدگی و پیگیری به وضعیت دخترم را دارم . امیدوارم هرچه سریعتر این سوء تفاهم برطرف شود و نازنین ما به خانه بازگردد.آقای دادستان! تا آن موفع که نازنین بازگردد، لااقل اجازه بدهید که با فرزندم ملاقات کنم و از سلامتش مطمئن بشوم.شنیده ام شما مخالف این برخوردهای غیرقانونی هستید پس خودتان به داد ما برسید. ---- درخواست ۸ روشنفکر ايرانی از دبيرکل سازمان ملل برای آزادی ابراهيم يزدی ۱۳۸۹/۰۹/۰۳
رادیو فردا: هشت روشنفکر ايرانی که هم اکنون در خارج از کشور به سر می برند
در نامه ای به بان گی مون، دبيرکل سازمان ملل متحد، از وی خواسته اند تا همه اهرم
های بين المللی را برای آزادی زندانيان سياسی و به ويژه ابراهيم يزدی، دبيرکل نهضت
آزادی به کار گيرد. اين نامه را شيرين عبادی، برنده جايزه صلح نوبل، عبدالعلی بازرگان، نويسنده، عبدالکريم سروش فيلسوف، نويسنده و پژوهشگر دينی، احمد صدری، استاد جامعه شناسی کالج ليک فورست، شيکاگو، محمود صدری، استاد جامعه شناسی در دانشگاه تگزاس وومن، محسن کديور، استاد مدعو اسلام شناسی دانشگاه دوک، عطاء الله مهاجرانی ، وزير سابق ارشاد اسلامی و نويسنده، و حسن يوسفی اشکوری ، پژوهشگر دينی و نويسنده ، امضا کرده اند. در بخشی از اين نامه آمده است:« داد خواهی ما برای آزادی کهنسال ترين زندانی سياسی ايران آقای دکتر ابراهيم يزدی است که درآستانه هشتاد سالگی در حالی که عمل سرطان مثانه را پشت سرگذاشته و اخيرا از جراحی قلب باز فراغت يافته است، در زندان اوين ، محروم از دسترسی به پزشک متخصص و امکانات بهداشتی و تحت فشارهای شديد روحی و جسمی قرار دارد و جانش در خطر می باشد.» ابراهيم يزدی به همراه تعداد ديگری از اعضای نهضت آزادی، روز جمعه ۹ مهرماه سال جاری در اصفهان توسط نيروهای امنيتی بازداشت شد. ابراهيم يزدی پيشتر در هفتم دی ماه سال گذشته در پی بازداشتهای گروهی و گسترده در ايران، دستگير و روانه زندان شده بود، اما پس از مدتی به دليل بيماری از زندان آزاد شد. در بخش ديگری از نامه روشنفکران ایرانی به دبیرکل سازمان ملل متحد آمده است:« اينک دولتی که با تقلب و فريب برسرنوشت ملتی با فرهنگ و تمدنی درخشان سلطه نامشروع يافته است، پس از سرکوب خونين معترضان به تقلب انتخاباتی و دستگيری گسترده مخالفان سياسی و زندانی و شکنجه کردن آنان، برای سومين باردر وقايع اخير است که اين پيش کسوت سياسی را که ۶۴ سال برای آزادی و حقوق ملت مبارزه کرده است، به بند کشيده تا به مخالفان نشان دهد سابقه وحرمت هيچ کسی را رعايت نخواهد کرد و برای حفظ نظام ولايت مطلقه فقيه از پايمال کردن هيچ اصل اخلاقی و انسانی هم ابا نخواهد کرد.» اين روشنفکران ايرانی از دبيرکل سازمان ملل خواسته اند: با «به کاربردن اختيارات خويش دراستفاده از همه اهرم های بين المللی برای آزادی زندانيان سياسی بی گناه ايران و به ويژه کهنسال ترين آنان، آقای دکتر ابراهيم يزدی» اقدام کند. در حالی اين نامه منتشر شده است که خانواده دکتر ابراهيم يزدی نسبت به وضعيت جسمی وی ابراز نگرانی می کنند. مهدی نوربخش، داماد دکتر ابراهيم يزدی و استاد دانشگاه در آمريکا، در گفت و گو با راديو فردا در باره وضعيت جسمی ابراهيم يزدی گفته است: «چيزی که میدانيم اين است که اجازه ندادهاند که پزشکان خود دکتر يزدی، ايشان را ببينند، اجازه ندادهاند که داروهايی که خانواده ايشان تهيه کرده بودند به دستشان برسد.» مهدی نوربخش با اشاره به ملاقات چند دقيقه ابراهيم يزدی با همسرش گفته است: «در اين ملاقات مختصر، دکتر يزدی به همسرش گفته است که از نظر جسمی وضعيت خوبی ندارد، يعنی درد قلب و سينه دارد، اين تقريبا تنها اطلاعاتی است که ما داريم.» پيشتر اعلام شده بود که دادگاه وی روز شانزدهم آذرماه در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب اسلامی برگزار خواهد شد. ---- در تیراندازی ماموران در بلوچستان یک جوان کشته و دو تن مجروح شدند سه شنبه 02 آذر 1389 خبرگزاری هرانا: نیروهای یگان ویژه در جاده نصرت آباد (بلوچستان)، به طرف سه دستگاه موتور سیکلت حامل سه جوان بلوچ که برای تفریح به بیرون از شهر رفته بودند آتش گشود. بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری حقوق بشر ایران "هرانا" در این تیر اندازی یکی از این سه جوان کشته و 2 نفر دیگر به شدت مجروح شدند. نیروهای امنیتی اتهام این سه جوان را حمل موادمخدر اعلام کرده اند. لازم به ذکر است در طی ماه های اخیر نیروی انتظامی در بلوچستان تحت نام مبارزه با قاچاق کالا، سوخت و مواد مخدر دست به کشتار هموطنان بلوچ می زنند. ---- دست یک سارق دیگر در زندان مشهد در روز دوشنبه قطع شد ۱۳۸۹/۰۹/۰۲
به گزارش خبرگزاری
فارس، دست یک سارق دیگر روز دوشنبه در زندان مرکزی مشهد قطع شد. ----
در آستانه 16 آذر و برداشتن یارانه ها ربودن مردم توسط مامورین وزارت اطلاعات
شدت یافته است
بنابه گزارشات رسیده به " فعالین حقوق بشر و دمکراسی در
ایران" مامورین وازارت اطلاعات به منازل آقایان
روحی و میبودی یورش بردند و
آنها را ربوده و به نقطۀ
نامعلومی منتقل کردند.
روز دوشنبه 24 آبان ماه حوالی ساعت 11:00 مامورین وزارت
اطلاعات به محل کسب آقای حمید میبودی 37 ساله یورش بردند آنها بخاطر نفرت عمیق
مردم خود را مامورین اداره مالیات معرفی کردند
و به جمعیتی که تجمع کرده بودند به دروغ می گفتند بخاطر پرداخت ننمودن
ماایات وی را دستگیر کرده اند. مامورین اطلاعاتی آقای میبودی را برای بازرسی و
ضبط وسایل شخصی اش به منزلشان منتقل کردند. برخورد
مامورین وزارت اطلاعات هنگام یورش به منزل
وحشیانه و غیر انسانی بود این یورش
در حالی صورت می گیرد که همسر آقای
میبدی روزهای آخر
بارداریش را طی می کند و همچنین فرزند 3 ساله آقای میبدی
که شاهد یورش وحشیانه بود دچار لکنت
زبان شده است.
وقتی که همسر آقای
میبودی به آنها گفت: من روزهای آخربارداریم را می گذارانم چرا همسرم را
بازداشت می کنید مامورین وزارت اطلاعات
به او پاسخ دادند: روزانه در عراق چندین زن باردار کشته می شوند شما هم مثل
آنها.
مامورین وزارت اطلاعات پس از مدتی بازرسی وسایل شخصی خانواده
از جمله؛ فیلمهای خانوادگی،کامپیوتر،لپ تاپ مدارک شناسایی (کارت
شناسایی،پاسپورت و..)،دفترچه تلفن و ریسور ماهواره را با خود بردند.
همان روز حوالی ساعت 17:00 به منزل آقای الله وردی روحی 62
ساله پدر همسر آقای میبدی یورش بردند و او را دستگیر کردند. مامورین وزارت
اطلاعات اقدام به بازرسی وحشیانه منزل وی نمودند و این بازرسی تا مدتی طولانی
ادامه داشت.آنها پس از بازرسی اقدام به جمع آوری بعضی از وسایل شخصی آنها
نمودند که از جملۀ آن؛ دفترچه تلفن،کیس کامپیوتر،تلفن همراه،مدارک شناسایی
(کارت شناسایی،شناسنامه و پاسپورت)،قابهای عکس فرزندانش
و ریسور ماهواره را با خود بردند . آنها سپس اقدام به تخریب بشقاب
گیرنده ماهواره نمودند.
آقای روحی از ناراحتیهای حاد جسمی مانند؛ پروستات وناراحتی
قلبی رنج می برد و تحت درمان قرار داشت.همچنین همسر ایشان بر بستر بیماری قرار
دارد و تنها پرستار او بود.
علت دستگیر آنها را به خانواده هایشان اعلام نکرده اند و
گفته می شود به صرف اینکه فرزندان آقای روحی در قرارگاه اشرف در عراق
هستند او را دستگیر کرده اند.
از زمان دستگیری تاکنون هیچ خبری از وضعیت و شرایط و محل
بازداشت او در دست نیست.
خانواده روحی تا به حال چنیدن بار به دادستانی کرج،دادگاه
انقلاب و اداره اطلاعات مراجعه کرده اند ولی تاکنون به آنها پاسخی مشخصی داد
نشده است. این خانواده در ناراحتی فزاینده ای بسر می برند.
دراین دو یورش 4 نفر از مامورین وزارت اطلاعات مستقیما شرکت
داشتند. یورش ،دستگیری و شکنجۀ دستگیر شدگان به دستور فردی بنام محبی یکی از
مسئولین وزارت اطلاعات در کرج و از بازجویان بند سپاه شکنجه گاه وزارت اطلاعات
می باشد.این فرد دستور دستگیریهای فعالین کارگری،دانشجویی،سیاسی،زنان،دراویش و
خانواده ها را صادر می کند و خود اکثرا در این یورشها شرکت دارد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ،یورش مامورین وزارت
اطلاعات به محل کارو منازل و ربودن افراد مسن و بیمار را محکوم می کند و از
کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان
دادن به جنایت علیه بشریت توسط
رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در ایران است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران 3 آذر 1389 برابر با 24 نوامبر 2010
|
||||