بازگشت به صفحه اول

 
 

مصاحبه با خانواده ها و وکلای 7 زندانی سیاسی و مطبوعاتی زندانیان در اعتصاب غذای خشک

فرشته قاضی

یکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۸۹

روز: در آستانه سالگرد عاشورای 88 که کشتار و بازداشت فله ای معترضان به انتخابات مخدوش از سوی حکومت به اوج خود رسید، و با گذشت بیش از یک سال و نیم از کودتای انتخاباتی 22 خرداد، همچنان زندان ها پر از فعالین سیاسی، مطبوعاتی، مدنی و شهروندان معترض است. اعتصاب غذا، بیماری، ممنوع الملاقاتی، انفرادی و صدور احکام سنگین اعدام و حبس تنها اخباری است که از زندان ها و زندانیان به گوش میرسد و به نظر میرسد هرچه به روز عاشورا نزدیک تر می شویم فشارها بر زندانیان نیز افزایش می یابد. در همین زمینه خانواده ها و وکلای نسرین ستوده، نازنین خسروانی، ارسلان ابدی، صابر عباسیان، حسین رونقی ملکی، علی تارخ و سعید ملک پوردر مصاحبه با "روز" از آخرین وضعیت این زندانیان سیاسی، مطبوعاتی و مدنی سخن گفته اند.

رضا خندان، همسر نسرین ستوده در مصاحبه با "روز" از ادامه اعتصاب غذای خشک این حقوقدان خبر می دهد و می گوید همسرش هیچ خواسته شخصی ندارد و تنها خواسته او لغو همه احکام ناعادلانه ای است که بعد از انتخابات صادر شده است.

نسرین ستوده، وکیل تعدادی از زندانیان سیاسی و مطبوعاتی و همچنین خانواده های دو تن از جان باختگان بعد از انتخابات است. او از 13 شهریور در سلول انفرادی به سر می برد و طی سه ماه گذشته دوبار دیگر هم دست به اعتصاب غذا زده است.

خانم ستوده در حالی همچنان در سلول انفرادی به سر می برد که دادگاه او برگزار شده و در انتظار صدور حکم است.

رضا خندان، همسر او به "روز" می گوید: متاسفانه هر چه پیشتر می رویم وضعیت بغرنج تر می شود و از دوشنبه شب که خانم ستوده دست به اعتصاب خشک زده هیچ خبری نداشتیم که وضعیت او چگونه است تا اینکه دیروز عصر تماس گرفت و گفت اعتصابش همچنان ادامه دارد و کارش به بهداری زندان کشیده. از لحن صحبتش معلوم بود اوضاع خیلی وخیمی دارد.

به گفته آقای خندان، نیروی همسرش به دلیل اعتصاب غذای خشک قبلی، کاملا تحلیل رفته و آمادگی هیچ نوع اعتصابی را ندارد. او توضیح میدهد: در جلسات دادگاه که او را دیده بودم وضعیت وخیمی داشت و به زحمت می توانست خود را این طرف آن طرف بکشاند؛ حالا این 5 روز نمیدانم چه به سر او آمده است.

از همسر خانم ستوده می پرسم آیا اعتصاب او به دلیل نگهداری در سلول انفرادی است و یا عدم موافقت با تبدیل قرار بازداشت او به قرار وثیقه؟

 پاسخ میدهد: خانم ستوده می گوید هیچ خواسته شخصی ندارم نه آزادی خودم، نه وثیقه و نه هیچ چیز دیگر بلکه خواسته ام لغو کلیه احکام ناعادلانه ای است که بعد از انتخابات صادر شده و حقوق تمام زندانیان به صورت ناعادلانه نقض شده است.

آقای خندان سپس توضیح میدهد که تمام تلاش اش را کرده تا خانم ستوده دست به اعتصاب غذا نزند: در تمام دوران بازداشت در تماس هایی که داشتیم سعی کردیم او را از اعتصاب غذا منصرف کنیم؛ دفعه پیش هم در جلسه دادگاه با او حرف زدیم؛ هم من هم وکلا و سعی کردیم اعتصابش را بشکند. بسیاری از بزرگان و شخصیت ها و افراد مختلف هم همین درخواست را از او کردند و اعتصابش را شکست. منتهی نمیدانم شرایط در داخل زندان چگونه است و چگونه پیش میرود که افراد انگار چاره ای جز اعتصاب غذا نمی بینند. بخصوص اینکه الان می بینیم تنها نسرین نیست که دست به اعتصاب زده، چند نفر دیگر هم هستند؛ آقای شهابی و یا آقای نوری زاد با اینکه دوران محکومیتش را طی میکند دست به اعتصاب زده. یعنی در آن مرحله هم به جایی رسیده که دست به اعتصاب زده است.

محمد نوری زاد، نویسنده و مستند ساز هم از روز شنبه در اعتراض به دادگاه نمایشی سه‌ دقیقه‌ای مبنی بر شکایت وزارت اطلاعات و نیز بی توجهی مسئولان نسبت به بیماری وی و همچنین فحاشی قاضی مقیسه، دست به اعتصاب غذای خشک زده است.

او به اتفاق مصطفی تاج زاده دربند قرنطینه زندان اوین نگهداری می شود و به دلیل ممنوع الملاقات شدن این دو زندانی سیاسی، هیچ خبری از وضعیت جسمانی او در دست نیست.

رضا شهابی، فعال کارگری و عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران نیز از روز شنبه ۱۳ آذر ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین دست به اعتصاب خشک زده و وضعیت جسمانی او وخیم است.

اعتصاب او در اعتراض به وضعیت نامشخص اش در زندان اوین است و در آخرين ملاقات در روز پنجشنبه به خانواده اش گفته است تا روشن شدن وضعيتش به اعتصاب غذا ادامه خواهد داد.

آقای خندان، همسر خانم ستوده می گوید: ما نمیدانیم آنها در چه شرایطی قرار می گیرند که دست به اعتصاب غذا می زنند؛ تنها نگران آسیب هایی جدی هستیم که این اعتصاب ها به آنها وارد می کند.

وی که روز پنج شنبه موفق به ملاقات با خانم ستوده نشده می گوید: بعد از آغاز اعتصاب غذای نسرین، ما واقعا نگران بودیم. روز پنج شنبه قرار بود ملاقات داشته باشیم که رفتیم و گفتند ایشان حاضر به ملاقات نیست و او را نیاوردند.

آقای خندان خبر میدهد که کودکان خانم ستوده در طی صد روزی که از بازداشت مادرشان می گذرد تنها یکبار وبرای 20 دقیقه با وی ملاقات کرده اند: متاسفانه قرار بازداشت را هم تمدید کرده اند و خانم ستوده هم به این تمدید اعتراض کرده؛ حال باید پی گیری کنیم ببینیم چه می شود. دادگاهش تمام شده و آخرین دفاع را هم گرفته اند و ما اکنون منتظر صدور حکم هستیم.

نازنین خسروانی همچنان در بی خبری مطلق

اعظم افشاریان، مادر نازنین خسروانی، روزنامه نگاری که بیش از 40 روز است در بند 209 زندان اوین است همچنان از بی خبری مطلق از فرزندش می گوید: نه تماسی و نه خبری، هیچی.

خانم افشاریان به روز می گوید: پنج شنبه رفتم زندان اوین اما گفتند نازنین همچنان ممنوع الملاقات است. دوباره خواهش کردم و گفتم آقای دادستان قول های مساعدی به ما داده بودند اما جواب دادند که اینجا همه کاره بازجو است و همه چیز دست بازجوست و دادستان هیچ کاره است.

دادستان تهران هفته گذشته گفته بود نازنین خسروانی جرائم امنیتی دارد و بخشی از این اتهامات را قبول کرده است. او همچنین خواستار این شده بود که مادر نازنین با رسانه ها مصاحبه نکند.

از خانم افشاریان در این زمینه می پرسم؛ می گوید: من رد میکنم این قضیه را، چه جرم امنیتی؟ دختر من یک سال و نیم با من در خانه بود و این قضیه به هیچ عنوان صحت ندارد. در مورد مصاحبه هم من مصاحبه میکنم چون به هیچ طریقی صدایم به گوش مسئولین نمی رسد. مصاحبه میکنم بشنوند؛ حداقل بخوانند و بدانند. روز آخری که پیش معاون دادستان رفتم گفتم ده روز است ساکت ام؛ حرفی نزده و مصاحبه ای نکرده ام فقط اجازه بدهید من 5 دقیقه دخترم را ببینم. خواهش کردم از معاون دادستان؛ بارها خواهش کردم به آقای دادستان بگویید من فقط میخواهم بدانم بچه ام زنده است. اما ایشان در پاسخ با لبخندی گفت انشاالله که زنده است. خب این چه رفتاری است با مادری که گریان دنبال او راه می افتد و خواهش و تمنا میکند تا حداقل از زنده بودن بچه اش خبردار شود، می کنند. در آخر هم تنها جوابی که به من میدهند این است که دادستان هیچ دستوری در مورد شما نداده.

مادر نازنین خسروانی تاکید میکند: من به دختر خودم اعتقاد دارم، دخترم را باور دارم و میدانم که عقیده و نظریاتش چی بوده و همیشه همراهش بوده ام. این وسط فقط از این بی عدالتی ها دل آدم می گیرد؛ نه فقط بچه خودم، درباره همه بچه ها. نمیدانید دادستانی که میروم پشت در اتاق او چه مادرانی گریان و نالان نشسته اند؛ ماههاست می آیند و خواهش میکنند تا تنها یک تماس تلفنی یا یک ملاقات کوتاهی بدهند. این واقعا دردآور است و امیدوارم این روزها برای همه ما بگذرد.

اما نازنین خسروانی تنها روزنامه نگاری نیست که در بند 209 زندان اوین و در چنین شرایطی به سر می برد. رضا تاجیک، نویسنده روزنامه های اصلاح طلب نیز از خرداد ماه در این بند امنیتی است.

محمد شریف، وکیل این روزنامه نگار دیروز خبر داد که شعبه 26 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی، تاریخ 28 آذرماه را به عنوان زمان رسیدگی به پرونده او، تعیین وقت کرده است.

تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر اتهامات آقای تاجیک است و پروین تاجیک، خواهر او  به خاطر پی گیری وضعیت برادرش و مصاحبه با رسانه های خارجی به دلیل نگرانی از وضعیت او که در یک سال و نیم گذشته سه بار بازداشت شده به یک سال و نیم زندان محکوم شده است.

رضا تاجیک که بعد از انتخابات مخدوش سال گذشته، سه بار بازداشت شده، از سوی گزارشگران بدون مرز برنده جایزه بهترین روزنامه نگار سال 2010 شده است.

در این میان ماشاالله شمس الواعظین، نایب رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران وسخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به 16 ماه حبس تعزیری محکوم شد.

‫آقای شمس الواعظین که سردبیر روزنامه های جامعه، طوس، نشاط و عصر آزادگان بوده پیشتر به "روز" گفته بود که ممنوع القلم، ممنوع المصاحبه و ممنوع الخروج شده است.

‫او به توهین به رئیس جمهور و تضعیف نظام جمهوری اسلامیمتهم شده بود. آقای شمس الواعظین درباره اتهامات خود به بی بی سی فارسی گفته است که اتهام تضعیف نظام به مصاحبه های او با شبکه های تلویزیونی بی بی سی و العربیه، سایت روز آنلاین و مجله اشپیگل مربوط است.

‫او درباره اتهام توهین به رئیس جمهور نیز توضیح داده کهاین اتهام از اشتباهی ناشی شده که در ترجمه سخنان او از زبان عربی به فارسی اتفاق افتاده است: "من از عبارت جنون عظمت استفاده کردم که به عربی به معنای خودبزرگ‌بینی است. بله! من گفته ام که ایشان خودبزرگ‌بین است، ولی نگفتم دیوانه است. "

حسین رونقی ملکی همچنان در انفرادی

حسین رونقی ملکی، در حالی همچنان در سلول انفرادی در بند 2 الف سپاه به سر می برد که هفته گذشته حکم قطعی دادگاه او از سوی دادگاه تجدید نظر اعلام شد.

حسین رونقی ملکی که با نام بابک خرمدین وبلاگ می نوشت، 22 آذر سال گذشته در شهرستان ملکان بازداشت شد و از آن تاریخ تاکنون در بند 2 الف سپاه زندان اوین، زندانی است.

آقای رونقی ملکی به 15 سال حبس تعزیری محکوم شده و محمد دادخواه وکیل او به "روز" می گوید: ما به این حکم اعتراض داریم هرچند که دادگاه تجدید نظر تایید کرده اما قطعا نسبت به اعاده دادرسی اقدام خواهیم کرد. هر چند اکنون منتظر 22 بهمن هستیم و امید داریم موکلم که یک نابغه است مشمول عفو کلی این روز قرار گیرد و آزاد شود.

از آقای دادخواه می پرسم آیا آقای رونقی ملکی درخواست عفو کرده اند؟ پاسخ میدهد: نه آقای رونقی درخواست عفو نکرده اما 22 بهمن معمولا برای کسانی که محکومیت قطعی دارند عفو عمومی در پیش است و من امیدوارم حسین مشمول این عفو و آزاد شود. کشور به توانایی های او به عنوان یک نابغه، نیاز دارد و او نباید در زندان بماند.

وکیل حسین رونقی ملکی سپس درباره آخرین وضعیت موکلش می گوید: قاعده این است که بعد از قطعی شدن حکم، زندانی را به بند عمومی منتقل کنند اما متاسفانه ایشان را همچنان در سلول انفرادی نگهداشته اند و این برخلاف قانون است.

وی می افزاید: متاسفانه دادگاه انقلاب تصمیم گرفته ایشان همچنان انفرادی باشند و این تخلف آشکار از قانون از سوی دادگاه انقلاب است؛ این دادگاه ملزم است آئین دادرسی را مراعات کند.

کاهش حکم ارسلان ابدی

ارسلان ابدی، دانشجوی دانشگاه بین المللی قزوین عاشورای سال گذشته بازداشت شد.

مادر ارسلان ابدی در مصاحبه با "روز" در خصوص آخرین وضعیت فرزندش می گوید: شرایط روحی ارسلان خوب است و ما هر هفته ملاقات داریم؛ کاهش حکم قطعا در روحیه اش تاثیر مثبت خواهد گذاشت هرچند که من انتظار آزادی او را داشتم که متاسفانه این اتفاق نیفتاد.

خانم ابدی می افزاید: 6 دی ماه، دقیقا یکسال می شود که ارسلان در زندان است و اکنون در بند 350 زندان اوین است. دادگاه بدوی 9 سال و 6 ماه حکم داده بود که در دادگاه تجدید نظر به 6 سال کاهش یافت و الان این هم نصف شده است.

به گفته خانم ابدی، ارسلان تقاضای عفو کرده بود: حکمش خیلی سنگین بود؛ بچه من یک دانشجو است؛ چگونه عمرش را در زندان سپری کند؟ او تقاضای عفو کرد و دادستان تهران هم به من قول داد او را آزاد میکنند. هرچند من هنوز امیدوارم که این اتفاق صورت بگیرد. امید تنها چیزی است که داریم آن را هم از ما بگیرند چیزی نمی ماند.

مادر ارسلان ابدی می افزاید: در تمام این مدت مصاحبه نکردم و به قول دادستان امید داشتم و معتقد بودم؛ به هر حال می فهمند که بچه های ما بی گناه هستند. ارسلان نه جزو تشکلی بود و نه فردی سیاسی بود او فقط معترض بود و وقتی با یک معترض اینطور برخورد می کنند واقعا سئوال برانگیز است. ارسلان و خیلی از بچه های دیگر، بچه های کف خیابان هستند که تنها اعتراض داشتند. من امیدوارم همه این بچه ها آزاد شوند و به زندگی شان بازگردند.

ارسلان ابدی ابتدا به محاربه و فساد فی الارض محکوم شده بود که از این اتهام تبرئه شد.

بلاتکلیفی صابر عباسیان

صابر عباسیان اما در زندان عادل آباد شیراز و همچنان در بازداشت موقت به سر می برد.

آقای عباسیان رئیس ستاد 88 در استان فارس و دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی است که از اسفند سال گذشته در بازداشت به سر می برد.

عباس عباسیان، پدر او در مصاحبه با "روز" درباره آخرین وضعیت فرزندش می گوید: هنوز تکلیف پسرم مشخص نیست و دادگاه رای نداده.

او روحیه فرزندش را خوب توصیف می کند و می گوید: الان 9 ماه است که صابر بازداشت است و در این نه ماه فقط دوبار ملاقات حضوری داشته ایم و متاسفانه به او مرخصی هم نمیدهند. اتهاماتش هم همان اتهاماتی است که به همه زده اند و به خاطر فعالیتش در ستاد 88 است.

آقای عباسیان سپس با تاکید بر اینکه فرزندش بعد از انتخابات هیچ فعالیتی نداشته، می گوید: او هزینه حضورش در ستاد 88 را می پردازد، هزینه فعالیت قانونی در ستادی انتخاباتی را می پردازد؛ امیدوارم هر چه زودتر این سوتفاهمات برطرف شود و هم صابر و هم سایر بچه ها آزاد شوند و سر زندگی و درسشان برگردند.

محمود طراوت، وکیل آقای صباغیان نیز به "روز" می گوید: پرونده صابر در شعبه 2 دادگاه انقلاب شیراز تحت بررسی است و تاکنون 4 جلسه محاکمه شده اما هنوز رایی صادر نشده است. من نیز بارهابه بازداشت موقت طولانی مدت او اعتراض کرده ام اما تاکنون نتیجه ای نداشته است.

وی اتهامات موکلش را "توهین به مقدسات اسلام، نشراکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی، اقدام علیه امنیت کشور، توهین به رهبری و مسئولان نظام" می شمارد و می گوید در اصل هر چه اتهام در فصل پنجم قانون است به او منتسب کرده اند.

آقای طراوت درباره آخرین وضعیت علی تارخ، موکل دیگرش نیز می گوید: آقای تارخ به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال حبس تعزیری محکوم شده و اکنون در حال سپری کردن محکومیت خود است؛ او با احتساب زمان بازداشت موقت، اکنون 5 ماه از محکومیت خود را سپری کرده است.

علی تارخ، رئیس ستاد موج سوم در استان فارس بوده که اکنون در زندان عادل آباد شیراز به سر می برد.

سعید ملک پور و اتهامات تازه

سعید ملک پور اما به اعدام محکوم شده است. او فارغ التحصيل رشته مهندسی متالورژی دانشگاه صنعتی شريف و ساکن کشور کانادا بود که مهرماه 87 پس از ورود به ایران و در ارتباط با پرونده‌ موسوم به "مضلین ۲" مربوط به جرایم اینترنتی بازداشت شد.

سایت گرداب، متعلق به سپاه پاسداران، ملک پور را متهم به عضویت در چند "شبکه فساد اینترنتی" کرد و سپس از او به عنوان مدیر بزرگترین سایت های مستهجن، ضد دین و ضد امنیت نام برده شد.

همسر آقای ملک پور در مصاحبه با "روز" از انتقال مجدد او به سلول انفرادی در بند 2 الف خبر می دهد و می گوید: دوشنبه پیش که خانواده سعید او را ملاقات کرده بودند از حکم خبری نداشت. روز بعد حکم را به او ابلاغ میکنند و ما از او بی خبر بودیم تا روز دوشنبه که باز خانواده برای ملاقات رفتند اما او را نیاوردند و دوستان سعید خبر دادند که او را به انفرادی در 2 الف برده اند.

خانم افتخاری می افزاید: از روزی که حکم را به سعید ابلاغ کرده اند هیچ خبری از او نداریم و کسی او را ندیده؛ من با توجه به اتفاقاتی که افتاده به شدت نگران او هستم و اینکه او را باز برای گرفتن اعترافات جدید به انفرادی برده باشند. هیچ چیز دیگری به ذهنم نمی رسد.

همسر سعید ملک پور سپس با اشاره به پرونده جدیدی که برای همسرش تشکیل داده اند می گوید: بعد از انتشار نامه هایی که سعید درباره شکنجه هایش نوشته بود برای او پرونده جدید تشکیل دادند و اتهام تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام و تبانی با همسر برای ضربه زدن به امنیت کشور را به او تفهیم کردند اما در این پرونده نیز او 4 روز در انفرادی و تحت بازجویی بوده و اتهامات به او تفهیم شده بود و نمیدانم اکنون چرا همزمان با ابلاغ حکم اعدام، او را باز به انفرادی برده اند.

خانم افتخاری می افزاید: نمیدانم اکنون سعید در چه شرایطی و تحت چه فشار و شکنجه ای است. دفعه پیش که آن همه اعتراف از او گرفتند سعید می گفت طاقت آسیب رسیدن به خانواده اش را ندارد یعنی نقطه ضعف سعید، من و خانواده اش هستیم و از همان راه هم آقایان وارد می شوند؛ من نگران هستم این بار نیز با این حربه از سعید اعتراف بگیرند. با اینکه خانواده اش در ملاقات ها به او گفته اند حتی اگر ما را بازداشت هم کردند و هر کاری کردند تو اعتراف دروغ نکن اما میدانم که سعید حاضر است بالای دار برود اما آسیبی به خانواده نرسد.

همسر آقای ملک پور با تاکید بر اینکه همه اعترافات پیشین همسرش دروغ و تحت فشار بوده می گوید: اکنون نیز هر چیزی علیه او از او اعتراف بگیرند دروغ است؛ من نیز هیچ کاری از دستم بر نمی آید جز اینکه شفاف سازی کنم تا مردم بدانند اینها دروغ می گویند و سعید، هیچ یک از اتهاماتی که به او وارد کرده اند را قبول ندارد.

وی می گوید: متاسفانه هر چه جلوتر می رویم شرایط بدتر می شود. آقایان قبلا آبرویشان در جهان برایشان مهم بود اما گویا دیگر آن هم مهم نیست. می خواهند به دنیا بگویند ما هر کاری دلمان خواست انجام میدهیم. به هیچ قانونی و شریعت و دینی هم پایبند نیستند. ما واقعا جز شفاف سازی و سپردن همه چیز به خدا راهی نداریم.

----

عفو بین الملل: پرونده سازی جدید بر علیه سکینه محمدی را به شدت محکوم خواهیم کرد

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: سازمان عفو بين‌الملل با صدور بيانيه‌ای اعتراف‌گيری مجدد از سکينه‌ محمدی آشتيانی، زن محکوم به سنگسار در تلويزيون دولتی جمهوری اسلامی را محکوم کرد. معاون برنامه خاورمیانه و شمال آفریقای سازمان عفو بین الملل در ابن باره گفت: «این نشان می دهد که مقامات جمهوری اسلامی قصد دارند از رسانه های ایران به عنوان ابزاری برای اینکه وی را به عنوان یک جنایتکار خطرناک لایق اعدام جلوه دهند.»

فیلیپ لوتر معاون برنامه خاورمیانه و شمال آفریقای سازمان عفو بین الملل گفت: «اگر گزارش ها در مورد برنامه پخش شده در تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی صحت داشته باشد، این اعترافات تلویزیونی دیگری توسط سکینه محمدی خواهد بود که تاثیر مضاعفی بر پرونده وی خواهد داشت که نباید نادیده گرفته شود»

وی ادامه داد: «اگر مقامات جمهوری اسلامی به دنبال استفاده از این اعترافات برای ساختن پرونده جدیدی بر علیه وی که برای جرم خود پیش از این محاکمه و محکوم شده است باشند، ما آن را به شدیدترین لحنی محکوم خواهیم کرد»

فیلیپ لوتر همچنین اضافه کرد: «این نشان می دهد که مقامات جمهوری اسلامی قصد دارند از رسانه های ایران به عنوان ابزاری برای اینکه وی را به عنوان یک جنایتکار خطرناک لایق اعدام جلوه دهند. سکینه محمدی آشتیانی نباید به هیچ وسیله ای اعدام شود، و اگر ادامه نگهاری وی در زندان تنها به خاطر رابطه جنسی مورد رضایت دو طرف می باشد، مقامات جمهوری اسلامی می بایستی وی را آزاد کنند.

دادستان انقلاب تبريز روز جمعه، خبر آزادی خانم محمدی را که پيشتر به سنگسار محکوم شده بود تکذيب و تصريح کرد که وی در بازداشت به سر می‌برد. شبکه‌ی دولتیِ انگليسی زبان پرس تی وی، جمعه شب خانم محمدی را در منزلش نشان داد که چگونگی قتل شوهرش را تشريح می‌کرد.

----

یورش وحشیانه پاسداربندها به سلول زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" جمعه شب 19 آذر ماه حوالی ساعت 21:00 پاسداربند ها به سلول زندانیان سیاسی بهروز جاوید طهرانی و جعفر  اقدامی یورش بردند و آنها را مورد اذیت وآزار قرار دادند.پاسداربندها همچنین اقدام به پخش ، تخریب و ضبط وسایل شخصی این دو زندانی سیاسی نمودند. این یورش و برخوردهای غیر انسانی و وحشیانه تا مدتی طولانی ادامه داشت.

پاسداربندی که فرماندهی این یورش وحشیانه را به عهده داشت زینلی نام دارد. این فرد از شکنجه گران سلولهای انفرادی  بند 1 زندان گوهردشت کرج می باشد که در شکنجه های وحشیانه ، تجاوز جنسی به زندانیان عادی و شکستن دست و پای زندانیان شهرت خاص دارد. او اخیرا به بند 2 زندان گوهردشت کرج منتقل شده است و کینۀ حیوانی نسبت به زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی دارد.زینلی همان کسی است که در شکنجه و شکستن دست وپای زندانیان مانند بهرام تصویری ،محسن بیگوند و،حسن شریفی نقش داشت. در این یورش همچنین پاسداربندی بنام حسینی و  تعدادی دیگری از پاسداربندها او را همراهی می کردند.

زندانیان سیاسی اسیر و بی دفاع  نسبت  به یورش و حشیانه و برخوردهای  غیر انسانی آنها اعتراض نمودند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،یورش و برخوردهای وحشیانه،تخریب وضبط وسایل شخصی زندانیان سیاسی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت این رژیم به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

 20 آذر  1389 برابر با 11  دسامبر 2010

----

بازداشت امید قنبری شهروند بهایی ساكن ساری

جمعه 19 آذر 1389

خبرگزاری هرانا: ماموران اداره اطلاعات ساری صبح روز پنجشنبه 18 آذر ماه 89 به محل كسب " امید قنبری " شهروند بهایی ساكن شهر مزبور مراجعه كرده و نامبرده را بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل کردند.

بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران "هرانا"، متعاقب آن ماموران به موبایل همسر آقای قنبری هم تلفن كرده و از وی می خواهند به اداره اطلاعات مراجعه كند كه چون نامبرده در مسافرت بوده از حضور در اداره اطلاعات خودداری می كند.

قابل ذكر است طی چند ماهه اخیر امید قنبری ، سه بار به اداره اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفته است و محل كسب و منزلش نیز در 28 مهر ماه مورد بازرسی ماموران امنیتی قرار گرفته است .

یاداوری می گردد در حال حاضر یك شهروند بهایی به نام " سپیده معصومی " در حال سپری كردن دوران محكومیت در زندان ساری می باشد

----

بلاتکلیفی چهار شهروند مسیحی در زندان همدان

جمعه 19 آذر 1389

خبرگزاری هرانا: چهار تن از بازداشت شدگان مسیحی كه دو تن از آنان از مسیحیان ارمنی ایران و دوتن دیگر از نوكیشان مسیحی فارسی زبان هستند، همچنان پس از گذشت سه ماه بلاتكلیف و بدون تفهیم اتهام در زندان بسر می برند.

بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران"هرانا" پیشتر یك مقام امنیتی در اخبار شامگاهی روز جمعه ۱۹ شهریور ماه ۱۳۸۹ که از سیمای جمهوری اسلامی پخش گردید اعلام كرد: " یك گروه ٩ نفره را به اتهام تبلیغ مسیحیت در حومه همدان دستگیر كرده اند".

دستگاههای امنیتی در یك سناریوی از پیش تعیین شده با همكاری رسانه ملی یعنی تلویزیون جمهوری اسلامی ضمن پوشش خبری دستگیری این افراد از بازداشت شدگان به عنوان " مسیحیان صهیونیست و تبشیری " نام برد

اسامی ۴ تن از این افراد به شرح زیر است:

"واهیك آبراهامیان" و همسر ایشان " سونیا كشیش آوانسیان " كه از مسیحیان ارامنه ایران، و دو تن دیگر یك زوج از نوكیشان مسیحی فارسی زبان بنامهای" آرش كرمان جانی" و " آرزو تیموری" هستند كه همچنان پس از گذشت ۳ ماه بلاتكلیف در زندان بسر می برند.

این افراد در شامگاه ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ در منزل " آبراهامیان " بازداشت شدند . ۲ نوكیش مسیحی یاد شده نیز در همان زمان به عنوان مهمان در آنجا حضور داشتند. تعدادی از ماموران اطلاعات و امنیتی استان همدان با ورود به منزل شخصی "واهیك و سونیا" ضمن تفتیش و بازرسی خانه اقدام به جمع آوری برخی وسایل شخصی این افراد نمودند و پس از دستگیری نامبردگان، آنان را به بازداشتگاه ویژه اداره اطلاعات همدان انتقال دادند.

در پی این رویداد همزمان برخی از نوكیشان مسیحی فارسی زبان در شهرهای كرج ، تهران و همدان نیز در ارتباط با دستگیرشدگان حوادث اخیر همدان توسط اداره اطلاعات آن شهر احضار و یا برخی از آنان بازداشت شدند كه برخی از این افراد پس از مراجعه به مراكز اداره اطلاعات و امنیت مورد بازخواست دستگاه امنیتی قرار گرفته و با دادن تعهد مبنی بر عدم تبلیغ آئین خود و اینكه از این پس نباید هیچگونه ارتباط با بازداشت شدگان همدان داشته باشند در همان روز آزاد شدند.

بنا بر این گزارش " واهیك آبراهامیان" و " آرش كرمان جانی " هم اكنون در بند ۴ زندان عمومی همدان و خانمها " سونیا كشیش آوانسیان " و " آرزو تیموری در بند نسوان زندان همدان بسر می برند.

این افراد از زمان بازداشت به مدت ۴۰ روز در بازداشتگاه ویژه اداره اطلاعات همدان در سلول انفرادی نگهداری می شدند كه پس از انتقال آنان به زندان همدان توانستند با خانواده های خود ملاقات كوتاهی داشته باشند. بر این اساس خانواده های این افراد نسبت به سلامت و وضعیت نگهداری فرزندانشان در زندان ابراز نگرانی كرده اند.

تاكنون برای بازداشت طولانی این افراد از سوی مقامات قضایی دلیلی بیان نشده و آنان همچنان بدون تفهیم اتهام در زندان بسر می برند.

این در حالی است كه پیش از این "حیدر مصلحی" وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی كه در مردادماه سالجاری در اجلاس روئسای آموزش و پرورش شركت داشت ، نسبت به ترویج فرقه های ضاله و یا طرح مسیحی گری یا مسیحی سازی هشدار داده بود و از آن به عنوان " جنگ نرم" استكبار خبر داد.

جنگ نرم اصطلاحی است كه مقامات جمهوری اسلامی ایران بویژه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته در مورد اعتراضات مردمی به نتایج اعلام شده انتخابات ، آن را زیاد بكار بردند.

همچنین لازم به ذكر است كه " واهیك آبراهامیان " از هموطنان مسیحی ارمنی تبار در یكم اسفند ماه سال ۱۳۸۸ نیز توسط ماموران امنیتی لباس شخصی در تهران به اتهام فعالیت های بشارتی مسیحی در بین فارسی زبانان بازداشت شده بود كه پس از گذراندن دوماه در زندان اوین با قرار وثیقه ۱۰ میلیون تومانی در تاریخ ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ بطور موقت تا زمان تشكیل دادگاه آزادشده بود.

" واهیك آبرامیان" تابعیت دوگانه كشورهای ایران و هلند را دارد.

----

یک زندانی در رجایی شهر خودکشی کرد

جمعه 19 آذر 1389

خبرگزاری هرانا: یک زندانی  که به اتهام مالی در زندان رجایی شهر کرج محبوس بود دست به خودکشی زد.

بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران"هرانا" روح الله نوروزی که به اتهام مالی در زندان رجایی شهر کرج محبوس بوده است به دلیل 11 ماه بلاتکلیفی اقدام به خودکشی کرده است.

مسئولین زندان پس از گذشت چند ساعت اقدام به مداوای این زندانی کردند و نامبرده هم اکنون در بهداری زندان بسر می برد.

شایان ذکر است، عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان محبوس در زندان رجایی شهر همواره یکی از دغدغه های اصلی زندانیان این زندان است.

----

محکومیت ماشاءالله شمس الواعظین به ۱۶ ماه زندان

شنبه, ۲۰ آذر, ۱۳۸۹

چکیده: ماشاءالله شمس الواعظین، نایب رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران و سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، توسط دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۱۶ ماه زندان محکوم شد. اتهام آقای شمس الواعظین، توهین به رئیس جمهوری و تضعیف نظام جمهوری اسلامی اعلام شده است

ماشاءالله شمس الواعظین، نایب رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران و سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، توسط دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۱۶ ماه زندان محکوم شد. اتهام آقای شمس الواعظین، توهین به رئیس جمهوری و تضعیف نظام جمهوری اسلامی اعلام شده است.

آقای شمس الواعظین در مورد اتهام نخست خود به بی بی سی فارسی گفته است که در حکم شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران آمده است که او در مصاحبه ای با شبکه عربی زبان العربیه، محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران را “سرکوبگر” و “مجنون” خوانده است. اما به گفته وی، این اتهام از اشتباهی ناشی شده که در ترجمه سخنان او از زبان عربی به فارسی اتفاق افتاده است: “من از عبارت جنون عظمت استفاده کردم که به عربی به معنای خودبزرگ‌بینی است. بله! من گفته ام که ایشان خودبزرگ‌بین است، ولی نگفتم دیوانه است”.

او در مورد اتهام دوم خود که تحت عنوان “تضعیف نظام” از او یاد شده هم گفته که این اتهام به مصاحبه های او با شبکه های تلویزیونی بی بی سی و العربیه، سایت روز آنلاین و مجله اشپیگل مربوط است. به گفته وی، در حکم دادگاه آمده است که آقای شمس الواعظین در این مصاحبه ها علیه حکومت جمهوری اسلامی “سیاه نمایی” کرده، این حکومت را “سرکوبگر” دانسته و روزنامه نگاران ایرانی را “طعمه ای گرفتار شده در چنگال رژیم” خوانده است. دادگاه، شمس الواعظین را متهم کرده است که با گفتن این سخنان و همچنین دفاع از یک متهم زندانی که کارمند سفارت فرانسه در ایران بوده است، به “تضعیف نظام” پرداخته و به همین دلیل برای او یک سال حبس در نظر گرفته است.

ماشاءالله شمس الواعظین، سردبیری روزنامه های توقیف شده جامعه، توس، نشاط و عصر آزادگان بوده است. او پس از اعتراضات عاشورای سال گذشته تهران بازداشت اما حدود دو ماه بعد آزاد شده بود.

----

آخرین خبر از وضعیت "سعید نشان" از بازداشت شدگان مسیحی در اهواز

شنبه 20 آذر 1389

خبرگزاری هرانا: "نشان سعیدی" از نوكیشان مسیحی عرب تبار خوزستانی روز یكشنبه ۱۱ مهرماه ( ۳ اكتبر ۲۰۱۰ ) با ارائه وثیقه ۲۵۰ میلیون تومانی پس از گذشت نزدیك ۷۰ روز بازداشت در زندان انفرادی ، بطور موقت آزاد شد .

بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران(هرانا)، "نشان سعیدی" در تاریخ دوم مرداد ماه سال جاری در منزل مسكونیش واقع در كوی گلستان اهواز توسط مامورین لباس شخصی اطلاعات مورد هجوم قرار گرفت و همراه همسر و دختر ۶ ساله اش بازداشت شد . همسر او پس از یك بازجوئی طولانی به همراه دخترش پس از نیمه شب همان تاریخ آزاد شدند ولی این نوكیش مسیحی ۳۷ ساله به مدت بیش از ۲ ماه به شكل انفرادی در بازداشتگاه اطلاعات سپاه اهواز معروف به بازداشتگاه چهارشیر زندانی بود .

نامبرده در این مدت فقط یك بار به مدت ۱ دقیقه در مورخ چهارشنبه ۲۴ شهریورماه سالجاری (۱۵ سپتامبر) توانست با همسرش از راه دور ملاقات كند و پس از آن ۵ دقیقه مكالمه تلفنی داشته باشند . در این مكالمه تلفنی او گفته بود كه رفتار ماموران بازداشتگاه با او خوب است ولی توضیحی نداده بود كه چرا آنطور كه همسرش از دور دیده دستش شكسته و باند پیچی شده است یا در گچ میباشد . او گفته بود كه ماموران از او اطلاعاتی در مورد شبان و خادمان كلیسا خواسته اند و برای این منظور او را تحت فشار گذاشته اند .

ماموران خانم انتضار همسر آقای "نشان سعیدی" را تهدید كرده بودند كه از این ملاقات و مكالمه و آنچه طی آنها دیده یا شنیده است نباید با كسی سخن بگوید . آنها به او گفته بودند اگر در این مورد اطلاع رسانی كند با آنها به سختی برخورد میشود و برای او و دخترش دردسر خواهد شد و دیگر هرگز شوهرش را نخواهد دید . همچنین این افراد به او گفته بودند كه در حال حاضر نباید به وكیل مراجعه كند .

گزارشات رسیده به " محبت نیوز" حاكی است كه این نوكیش مسیحی اهوازی در مدت بازداشت طولانی اش بدون اینكه تفهیم اتهام شده باشد در یك سلول بسیار كوچك انفرادی واقع در بازداشتگاه اطلاعات سپاه اهواز در چهار شیر نگهداری میشده است و به دفعات مورد بازجوئی از سوی مامورن امنیتی قرار داشت . گفته شده گویا شكستگی دست راست ایشان در زندان از نتیجه این بازجوئیها بوده است.

- اتهامات

در این مدت بازجوها به وی اتهاماتی ازاین قبیل نسبت داده اند : ارتباط با كشورهای اسرائیل و انگلیس، ارتداد ، بشارت "مسیحیت صهیونیستی" در ایران ! ، منحرف كردن مسلمانان ، تعمید مسلمانان از دین برگشته ، برگزاری تجمعات خانگی غیر قانونی و حتی تجزیه طلبی برای اعراب خوزستان.

این هموطن مسیحی ضمن رد كلیه این اتهامات اظهار داشت كه به هیچ وجه اهل سیاست و فعالیت های غیر قانونی نیست و فقط با عده ای از هم ایمانانش به انجام مراسم عبادتی مبادرت نموده است .

ماموران به این نوكیش مسیحی گفته اند كه تا زمان برگزاری دادگاه یا احضار مجددش حق خروج از خانه را ندارد و همچنین همسرش خانم انتضار نیز باید هر روز همچنان سر یك ساعت مشخص برای امضاء دفتری به اطلاعات سپاه در چهارشیر اهواز مراجعه كند . پیش از این نیز از ثبت نام دخترشان برای ورود به مدرسه ممانعت كردند و به آنها گفته اند یا باید در فرم ثبت نام دین شان را اسلام بنویسند یا اگر میخواهند به عنوان مسیحی بچه خود را در مدرسه ثبت نام كنند باید از دادگاه نامه ای مبنی بر تائید آن بیاورند .

----

درخواست جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر از کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: در آستانه سفر کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد به جمهوری اسلامی ایران، جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج، با نگارش نامه ای خطاب به مقامات سازمان ملل، خواستار دیدار و ملاقات با نماینده این سازمان شدند.

سازمان ملل متحد جناب آقای بان کی مون

کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد

آقایان / خانم ها

با سلام و درود

از طریق خانواده و دوستان مطلع گشتیم که نماینده محترم این سازمان قصد دیدار و بازدید از زندان های جمهوری اسلامی ایران را دارد.

با توجه به پرونده های مطروحه در قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران برای هر یک از امضاء کنندگان این نامه، و همچنین صدور احکامی مانند اعدام، حبس ابد، حبس های طولانی مدت در تبعید، و همچنین شکنجه و بدرفتاری در زندان ها، نگهداری در بین اشرار و بزهکاران و قاتلین حرفه ای، تهدید و تطمیع خانواده ها، ترورهای شخصیتی، تهدید به حذف فیزیکی و همچنین سرکوب و تشدید مجازات ها و پرونده سازی های ایذایی، غیرقانونی و غیرانسانی پس از انتخابات غیردمکراتیک سال 1388، آن هم به صورت سیستماتیک و حرفه ای توسط نهادهای امنیتی، که بر خلاف بند 3 ماده 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و پروتکل های امضاء شده از طرف دولت ایران بوده که دولت ها را به ترویج احترام جهانی و موثر و حقوق و آزادی بشر ملزم می کند، ما امضاء کنندگان این نامه امیدواریم از این ملاقات و دیدار جهت طرح بند بند بدرفتاری های صورت گرفته در دوران محکومیت مان محروم نگردیده و این فرصت به ما داده شود تا از نزدیک با نماینده این سازمان جهت بازگشودن و تشریح پرونده های سیاسی خود دیدار داشته باشیم.

امضاء کنندگان این نامه زندانیان سیاسی علی صارمی، حسین شهریاری، خالد حردانی، رضا شریفی بوکانی، کریم معروف عزیزی

----

اتهام سازی و پرونده سازی جدید بازجویان وزارت اطلاعات علیه زندانی سیاسی ارژنگ داودی

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"  روز یکشنبه 21 آذر ماه  زندانی سیاسی ارژنگ داودی  به شعبه 6 بازپرسی دادگاه انقلاب برده شد و توسط فردی بنام محمدیاری رئیس این شعبه اتهامات واهی و وعجیبی به او نسبت داده شد.بازپرسی که از صبح شروع شده بود تا ساعت  15:00 در دادگاه انقلاب کرج ادامه یافت.

اتهاماتی که محمدیاری به زندانی سیاسی ارژنگ داودی نسبت داده  است عبارتند از ؛اقدام علیه امنیت نظام،تهیج افکار عمومی علیه نظام از طریق سایتها و رسانه های خارجی و توهین واهانت به مسئولان نظام می باشد. محمدیاری در ادامه تهدیداتش به آقای داودی گفت :15 سال دیگر بهت می دهیم تا اینکه تا ابد اینجا بمانی .

 در حالی این اتهامات به آقای داودی نسبت داده می شود که او نزدیگ به 8 سال است در زندان در اسارت بسر می برد و در طی این مدت  تحت شدیدترین شکنجه ها  فشارها و اذیت وآزارها قرار داشته  است.حال باید از بازجویان وزارت اطلاعات که تحت عنوان بازپرس و قاضی، قوۀ  قضایی  را به گروگان گرفته اند پرسید، چگونه،  کسی که در زندان است و تحت کنترل شدید مامورین شما می باشد می تواند از درون زندان علیه نظام اقدام کند ؟به مقامات این نظام توهین کند و یا افکار عمومی و سایتها و رسانه های خارجی را تهیج کند؟

لازم به یادآوری است تا به حال 3 پرونده علیه زندانی سیاسی ارژنگ داودی توسط بازجویان وزارت اطلاعات گشوده شده است.

محمدیاری بازپرس شعبۀ 6 بازپرسی دادگاه انقلاب خود از بازجویان وزارت اطلاعات که تحت عنوان بازپرس در دادگاه انقلاب کرج مشغول به اتهام سازی و پرونده سازی علیه زندانیان سیاسی که سالها در اسارت هستند می باشد. این فرد پیش از این علیه منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه با شگفتی و حیرت فراوان اتهامات مشابهی وارد نمود و او را به 1 سال زندان علاوه بر محکومیت قبلی اش محکوم نمود.محمدیاری همچنین قبل از آن علیه منصور رادپور در حالی که در زندان بود اتهام سازی نمود و او را به 5 سال زندان محکوم نمود.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،اتهام سازی و پرونده سازی علیه زندانیان سیاسی که سالها در اسارت بسر می برند را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سازمانهای حقوق بشری و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا  می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

21 آذر 1389 برابر با 12 دسامبر 2010

----

شکنجۀ جسمی زندانی سیاسی فرزاد مددزاده در بند سپاه شکنجه گاه وزارت اطلاعات

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" روز یکشنبه 21 آذر ماه  فرزاد مددزاده به بند سپاه شکنجه گاه وزارت اطلاعات در  زندان گوهردشت کرج منتقل شد و برای مدت طولانی مورد بازجویی و شکنجۀ جسمی بازجویان وزارت اطلاعات قرار گرفت.

زندانی سیاسی فرزاد مددزاده حوالی ساعت 15:00 به بند سپاه شکنجه گاه وزارت اطلاعات منتقل گردید. آقای مددزاده با چشم بند و دست بند و پابند به این بند برده شد و برای چند ساعت مورد بازجویی قرار گرفت بازجویان اورا تحت فشار قرار دادند که چرا وضعیت و شرایط خود و خواهرش دانشجوی زندانی  شبنم مددزاده در رسانه های بین المللی انتشار می یابد .

بازجویان وزارت اطلاعات حین بازجویی اقدام به شکنجه جسمی او نمودند و دائم با مشت و لگد به سر و صورت و سایر اعضای حساس بدنش می کوبیدند که در اثر این ضربات و حشیانه و غیر انسانی نقاط مختلف بدنش دچار صدماتی گردید  و کبود شده است .

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، تشدید فشارهای غیر انسانی و وحشیانه علیه زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت که بصورت انتقال به شکنجه گاه بند 1 (محمد علی منصوری ،رضا جوشن)  احضار به بند سپاه بازجویی ،شکنجه و تهدید را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت در زندانهای ولی فقیه در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

21 آذر 1389 برابر با 12 دسامبر 2010

 

 
 

بازگشت به صفحه اول/A>

مطالب مشابه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران