|
|
|||
مدافعان حقوق بشر
عمادالدین باقی و نسرین ستوده را آزاد کنید
فراخوان فوری ـ برنامه نظارت
IRN 008 / 0910 / OBS 115.1
25 آذر 1389
برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق
بشر، برنامه مشترک «فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر»
(FIDH)
و
«سازمان جهانی مبارزه
با شکنجه»
(OMCT)، اطلاعات تازهای دریافت
کرده است و از شما درخواست می کند فورا در باره مساله زیر در
ایران اقدام کنید.
اطلاعات تازه:
بنا به اطلاعات دریافت شده، آقای
عمادالدین باقی، موسس انجمن دفاع از حقوق
زندانیان، برنده جایزه مدافعان حقوق بشر مارتین انالز در سال
2009 و جایزه حقوق بشر جمهوری فرانسه، در تاریخ 14 آذر 1389
حکم زندان یک ساله و محرومیت پنج ساله از فعالیت های روزنامه
نگاری و مدنی را آغاز کرد (نگاه کنید به
پیشینه موضوع).
قوه قضاییه در تاریخ 9 آذر 1389 از عمادالدین باقی به وسیله تلفن خواست خود
را در تاریخ 13 یا 14 آذر به زندان اوین معرفی و حکم زندان خود
را آغاز کند.
برنامه نظارت سلب آزادی از آقای باقی را در پی محاکمه ناعادلانه او محکوم
میکند، زیرا به نظر میرسد این کار صرفا به قصد مجازات او به
خاطر فعالیتهای حقوق بشری باشد و خواهان آزادی فوری و بی قید
و شرط اوست.
برنامه نظارت در عین حال مطلع شده است که خانم
سارا (هاجر) صباغیان و خانم
مریم کیان ارثی که در تاریخ 22 آبان 1389
دستگیر شده بودند آزاد شدهاند.([1]) از این که به ایشان تفهیم
اتهام شده یا خیر اطلاعی در دست نیست.
برنامه نظارت ادامه بازداشت خودسرانه خانم
نسرین ستوده – وکیل سرشناس حقوق بشری که
به دفاع از نوجوانان محکوم به اعدام، زندانیان عقیدتی، فعالان
حقوق بشر و کودکان قربانی اذیت و آزار، شهرت دارد – را که از
تاریخ 13 شهریور 1389 در بازداشت به سر می برد و اخیرا دست به
اعتصاب غذای تازهای زده، محکوم میکند و خواستار آزادی فوری و
بی قید و شرط اوست.
پیشینه موضوع
آقای عماد باقی در تاریخ 7 دی 1388 به اتهام مربوط به
مصاحبه با مرحوم آیتالله
عظمی
حسین علی منتظری، در موج دستگیری دهها نفر از مدافعان حقوق بشر، دستگیر شد. در
طی بازداشت، گویا او پنج ماه از شش ماه را در سلول انفرادی به
سر برد و دچار مشکلات قلبی و تنفسی و همچنین درد شدید کمر شد.
در تاریخ 2 تیر 1389، آقای باقی به دلایل پزشکی و در پی
پرداخت وثیقه به مبلغ تقریبی 200000 دلار آزاد شد.
شعبه 1057 دادگاه عمومی در تاریخ 30 شهریور 1389 او را در
ارتباط با بستن انجمن دفاع از حقوق زندانیان در سال 1388 احضار
کرد. وی سپس اطلاع یافت که شعبه 26 دادگاه انقلاب در تاریخ 26
مرداد 1389 او را به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «تبانی برای
اقدام علیه امنیت کشور» در ارتباط با مصاحبهای با مرحوم آیت
الله عظمی منتظری به شش سال زندان محکوم کرده است.
شعبه 15 دادگاه انقلاب نیز در پروندهای دیگر آقای باقی
را در ارتباط با ریاست انجمن دفاع از حقوق زندانیان، در تاریخ
5 مرداد 1389 به یک سال زندان و پنج سال محرومیت از فعالیتهای
مدنی محکوم کرده بود و او در مجموع به هفت سال زندان محکوم شده
است.
اقدامات مورد درخواست:
لطفا به دولتمردان ایران نامه بنویسید و از آنها بخواهید:
1 -
تحت هر شرايطی، سلامت روحی و جسمانی آقای عماد باقی،
نسرین ستوده و ديگر مدافعان حقوق بشر در ايران را تضمين کنند.
2 -
به هرگونه اقدام تهديدآميز و آزاردهنده، ازجمله در سطوح
قضايی، علیه آنها و تمامی مدافعان حقوق بشر در ايران پايان
دهند.
3 – در هر شرایطی اعلاميه مدافعان حقوق بشر را، که در
تاريخ ۱۸ آذر ۱۳۷۷ (۹ دسامبر ۱۹۹۸) در مجمع عمومی سازمان ملل
تصويب شده، رعايت کنند، به ویژه:
* ماده اول آن
که می گويد: «همه افراد حق دارند به صورت فردی يا گروهی در
سطوح ملی و بين المللی برای حمايت
از حقوق بشر و آزادیهای اساسی و تحقق این حقوق و آزادیها
فعالیت کنند،»
* ماده (ب)
۵
که می گويد: «همه افراد حق دارند برای حمايت
از حقوق بشر و آزادیهای اساسی و تحقق این حقوق و آزادیها به
صورت فردی يا گروهی در سطوح ملی و بين المللی برای تشکيل
سازمانهای غيردولتی، انجمنها يا گروهها، عضويت يا شرکت در
آنها اقدام کنند،»
* ماده (ج و ب)
6 که می گويد: « همه افراد حق دارند که به صورت فردی يا گروهی،
همان گونه که در عهدنامههای بين المللی حقوق بشر و ديگر
عهدنامههای موضوعه آمده، آزادانه به انتشار و پخش اطلاعات و
عقايد در زمينه کلیه حقوق بشر و آزادی های اساسی بپردازند؛
کلیه حقوق بشر و آزادیهای اساسی را مورد مطالعه و بحث قرار
داده و در باره رعایت آنها، در عمل و قانون، از نظر و موضع
برخوردار باشند، و به این طريق و به طرق مناسب ديگر توجه عموم
مردم را به آن مسايل جلب کنند،»
* ماده 1-9 که
میگوید: «در اجرای حقوق بشر و آزادیهای اساسی، از جمله حمایت
از حقوق بشر مذکور در اطلاعیه حاضر، و ترویج آنها همه افراد حق
دارند به صورت فردی و گروهی، از راهکارهای موثر بهره ببرند و
در صورت نقض این حقوق مورد حمایت قرار بگیرند،»
*
و ماده 2-۱۲
که می گويد: «دولت بايد کليه تدابير لازم را به کار گیرد تا حمايت مراجع ذیصلاح
از همه افراد به صورت فردی و گروهی در برابر خشونت، تهديد،
اقدامات تلافی جويانه، تبعيض منفی عملی و يا قانونی، فشار یا
هرگونه اقدام خودسرانه ديگر در پی استفاده مشروع و قانونی اين
افراد از حقوق مذکور در اعلاميه حاضر، تضمين گردد،»
4 - در کلیه شرایط مقررات موازین حداقل رفتار با زندانیان، اصول اساسی رفتار با
زندانیان، و مجموعه اصول حمایت از کلیه اشخاص در بازداشت یا
زندانی و نیز عهدنامههای بینالمللی را که ایران به تصویب
رسانده، رعایت کنند. ---- کانادا خواستار آزادی «فوری» رهبران بهايی در ايران شد
۱۳۸۹/۰۹/۲۷
رادیو فردا: وزیر امور خارجه
کانادا، با محکوم کردن دوباره ادامه بازداشت هفت تن از
رهبران بهایی در ایران، یک بار دیگر از جمهوری اسلامی
خواسته است، آنها را «فوراً» آزاد کند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، لارنس کنون، وزیر امور خارجه کانادا، روز جمعه با انتشار بیانیهای یک بار دیگر خواستار آزادی هفت تن از رهبران بهایی در ایران شده است.
وی در این باره گفته است: «با کمال تاسف باید بگویم که
مقامهای ایرانی همچنان هفت تن از رهبران جامعه بهایی این کشور
را که در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۰ به ۱۰ سال زندان محکوم شدهاند،
همچنان در زندان نگاه داشتهاند.» ----
شیوع ویروس احتمالا آنفلوانزای
خوکی در زندان گوهردشت کرج
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در
ایران" شیوع ویروس آنفلوانزای به احتمال زیاد خوکی در زندان
گوهردشت کرج باعث بیمار شدن تعداد زیادی از زندانیان شده است.
از چند روز پیش آنفلوانزای احتمالا خوکی در بندهای مختلف
زندان گوهردشت کرج شیوع یافته است و تا به حال تعدادی از
زندانیان به این ویروس مبتلا شده اند و بر تعداد بیماران مبتلا
به این ویروس هر روز افزوده می شود اما تا به حال اقدامات لازم
برای جلوگیری از شیوع این ویروس انجام نشده است.
از آنجایی که تعداد زندانیان در هر بند چندین برابر ظرفیت آن
می باشد انتشار چنین ویروس خطرناکی می تواند باعث ایجاد یک
فاجعۀ انسانی در آنجا گردد و جان زندان بی دفاع را در معرض خطر
جدی قرار دهد.
از روز گذشته بهداری زندان به پاسداربندها و زندانیانی که در
خدمات زندان مشغول به کار هستند اقدام به تزریق ضد ویروس
آنفلوانزای خوکی (اچ 1 آر 1 )
نموده است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
27 آذر 1389 برابر با 18 دسامبر
2010 ---- آخرین وضعیت حقوقی و جسمی رضا شریفی بوکانی در زندان رجایی شهر جمعه 26 آذر 1389 خبرگزاری هرانا: رضا شریفی بوکانی زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج که به اتهام ارتباط و همکاری با یکی از احزاب کردی در اردیبهشت ماه سال جاری در تهران بازداشت شده بود جهت اخذ آخرین دفاعیات احضار شد. بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران(هرانا)، شعبه 7 بازپرسی دادگاه انقلاب شهریار در طی هفته جاری با این زندانی در زندان رجایی شهر برای اخذ آخرین دفاعیات ملاقات داشته است این در حالی است که این زندانی پیشتر از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی احضار و محاکمه شده است. بازپرس پرونده بدون توضیحی در خصوص محتوای پرونده این زندانی در دادگاه انقلاب شهریار به وی اعلام داشته است که شما پرونده دیگری در تهران دارید که مربوط به ما نیست. دادستانی تهران تا کنون از تبدیل قرار بازداشت وی به قرار وثیقه ممانعت به عمل آورده است و از سویی محاکمه این زندانی در دو پرونده جداگانه از نکات مبهمی است که دستگاه قضایی تا کنون پاسخ مشخصی به آن نداده است. رضا شریفی بوکانی که به اتهام ارتباط با همکاری با یک حزی کردی بازداشت شده است به دلیل عضویت همزمان در سپاه پاسداران با اتهام جاسوسی نیز مواجه شده است وی هم اکنون بیش از هفت ماه است که در بازداشت موقت بسر می برد و حکمی از سوی دستگاه قضایی برای وی صادر نشده است. این همه در حالی است که وی در زندان از بیماری های متعددی رنج می برد و می بایست در بیمارستان در خارج از زندان مورد درمان قرار گیرد هم چنین او از جمله افرادی است که اخیرات در پی شیوع یک ویروس ناشناخته در زندان، بدان مبتلا شده است. مسئولین بهداری زندان که از امکانات بسیار محدودی برخوردار است از درمان جدی بیماری وی سرباز میزنند و این امر موجب تشدید بیماری وی و وخیم تر شدن وضعیت جسمی ایشان گشته است. ---- پنج تن از زندانیان سیاسی رجایی شهر به بند 3 منتقل شدند شنبه 27 آذر 1389 خبرگزاری هرانا: پنج تن از زندانیان سیاسی محبوس در بند 4 زندان رجایی شهر کرج ساعاتی پیش به بند 3 این زندان منتقل شدند. بنا به اطلاع گزارشگران خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران(هرانا)، میثاق یزدان نژاد، فرزاد مددزاده، صالح کهن دل، ماشالله حائری و حسین شهریاری از جمله افرادی هستند که به بند 3 زندان رجایی شهر منتقل شدند. گفتنی است، آقای کیوان صمیمی نیز فردا به این بند منتقل خواهد شد، در این بین رضا شریفی بوکانی نیز در یک اقدام تنبیهی به بند 6 زندان منتقل خواهد شد. ---- ظروفی به نام دادگاه در رژیم اسلامی
گزارشی از دادگاه وبلاگ نویس زندانی محمد رضا پورشجری که
مقاله های خود را با نام سیامک مهر انتشار می داد جهت انتشار
در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده شده
است. او دادگاه را به محاکمه این رژیم تبدیل نمود.لازم به یاد
آوری است آقای پورشجری در 21 شهریور ماه با یورش مامورین وزارت
اطلاعات دستگیر شد و به بند سپاه شکنجه گاه وزارت اطلاعات در
زندان گوهردشت کرج منتقل شد. و پس از چندین هفته در سلولهای
انفرادی و شکنجه های جسمی و روحی به حسنینۀ سلولهای انفرادی
بند 1 معروف به سگدونی انتقال یافت.
20 آذر 89 بدون اطلاع قبلی اولین جلسه به اصطلاح دادگاه
رسیدگی به اتهامات من در شعبۀ 2 دادسرای انقلاب کرج برگزار شد
که به همه چیز شباهت دارد
به غیر از دادگاه. واژۀ داد در فرهنگ ایران از ارجمندی بسیاری
برخوردار است معنای ژرف آن با آنچه در نظام استبداد اینجا به
عدالت ترجمه شده هرگز برابر این دادگاه جایگاهی که در آن
مدیریت جامعه به داد مردم می رسد و حقوق آزادیهای طبیعی مردم
را که از سوی قدرت مداران مورد تجاوز و تضیع قرار گرفته اعاده
می کند.
اما در جمهوری اسلامی دادگاه بویژه وقتی که به جرائم سیاسی و
عقیدتی رسیدگی می کند ابزار سرکوب مخالفان و معترضان به وضع
موجود است و نهادی است که گویا به جهت حفظ قدرت و انحصارات
گروه اقلیت حاکم بنا شده است.
امروز به 2 اتهام من رسیدگی می شد توهین به مقام معظم رهبری
و ارتباط با سایتهای ضد انقلاب . در ابتدا عرض کردم که در دورۀ
37 سالۀ پهلوی دوم و در دورۀ 32 سال حکومت استبداد دینی هرگز
هیچ دادگاه و محکمۀ که صلاحیت داشته
و شایسته بوده باشد به
اتهاماتی از جمله اتهامات سیاسی و وجدانی و عقیدتی رسیدگی
نکرده است و من این جلسه را به عنوان دادگاه به رسمیت نمی
شناسم زیرا که از حداقل وجاهت قانونی برخورد دار است،هیئت
منصفه حضور ندارند ،من وکیل ندارم و نمایندگان رسانه ها نیز
غایب هستند.
اما بدلیل اینکه من هر از فرصتی
جهت راز بیان اندیشه
ها و آراء خود استفاده می برم از این موقعیت ناخواسته نیز بهره
می جویم و علیرغم بی اعتبار دانستن این مجلس به عنوان دادگاه
از نوشتارهای خود دفاع می کنم.
در مورد توهین به مقام معظم رهبری باید عرض کنم من شخصی
،شیخی ،جایگاهی
به این نام نمی شناسم. اگر منظور فرد خودکامه و ستمگر و
دیکتاتوری است که برای حفظ قدرت انحصارات
خود با زور و قهر و خشونت حکومت می کند و مخالفان و
معترضان خود را در زندانها با شکنجه به قتل می رساند و در
بیابانها به گلوله می بندد از حق طبیعی هر شهروندی از ایشان به
دشنام یعنی به نام بد یاد کنند.
در مورد اتهام ارتباط با سایتهای مجازی ضد انقلاب عرض کردم
طبق ماده 19 اعلامیۀ حقوق بشر هر قانون اساسی و موضوعی باید
قطعا با روح و متن آن هماهنگ بوده باشد و هر گز روح و مبنای آن
را نقض نکرده و اعتبار خود را از آن کسب کند کسب اطلاعات و
آگاهی از هر منبع و مرجعی انتشار اطلاعات و اندیشه ها بدون
استثناء در امور مسلم بشر شناخته شده و ... جهت تبادل افکار حق
خود می دانم که با هر فرد و گروه و نحوۀ فکری ارتباط داشته
باشم و بر اساس حق آزادی بیان که مادر آزادیها است و هیچ فرد و
مقام و قدرتی نمی تواند این حق را از من سلب نماید.
حرفهای آخر:
پس در خارج از موضوع دادگاه بطور دوستانه برای حضار عرض کردم
که من محصول جمهوری اسلامی هستم ،من ساخت حکومت اسلامی ام
،رژیم استبداد دینی خود مسئول تولید آدم های با اندیشه های مثل
من است .همانطوری که این رژیم 7 میلیون معتاد،بیش از 3 میلین
مواد فروش ،چند میلیون زن خیابانی تولید کرده است به همان نسبت
نیز چند میلیون کفر گو متنفر از تمامی عربده های اسلام حاکمان
ستمگر تولید کرده است.پیش از تسلط ضد انقلاب در سال 57 اگر
مجموع نوشتها و کتب
انتقادی و ضد اسلامی را جمع آوری می کردیم یک جعبه کوچک را پر
نمی ساخت اما اکنون یک کتابخانه عمومی هم گنجایش کتابها و
مقالات و پژوهشهای انتقادی و اسلام ستیز را ندارد .
سیامک مهر، محمد رضا پور شجری سابق
آذر 89
|
||||