بازگشت به صفحه اول

 

 
 

ادامۀ عدم درمان و قرار گرفتن بازاری زندانی در آستانۀ مرگ

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"بازاری زندانی محسن دکمه چی در وضعیت بسیار وخیمی بسر می برد. او دیگر قادر به خوردن غذا نیست و بشدت ضعیف شده و به سختی قادر به حرف زدن است.

روز پنجشنبه 19 اسفند ماه بازاری زندانی محسن دگمه چی با وضعیت وخیمی جسمی و در حالی که بر روی صندلی چرخدار نشسته بود برای ملاقت کابینی با خانواده اش آورده شد. او به سختی قادر به حرف زدن بود و حرفهایش برای  خانواده اش به سختی قابل فهم بود  حتی قادر به نگه داشتن سرش نبود. شکم وی  متورم و وزن او نسبت به هفتۀ گذشته بنابه گفتۀ خانواده اش نصف شده بود. بازاری زندانی از شدت درد جانکاه قادر به استراحت نیست او از مدتی پیش دیگر قادر به غذا خوردن نیست و وضعیت جسمی او بصورت تصاعدی در حال وخیم شدن است.

خانواده اش شاهد مرگ  تدریجی عزیز خود هستند ولی قادر به کمک کردن به او نیستند. خانواده آقای دکمه چی بصورت روزانه به مراکز مختلف رژیم ولی فقیه مراجعه می کنند اما آنها این خانواده را از ارگانی به ارگان دیگری احاله می دهند.خانواده آقای دکمه چی به دفتر  صادق لاریجانی مراجعه کردند و وضعیت عزیز خود را با آنها در میان گذاشتند ولی به آنها جواب داده شد که این نهایتا به خود دادستان بر می گردد. جعفری دولت آبادی بیش از 5 ماه است که به این خانواده وعده و وعیدهای دروغین می دهد.

بازاری زندانی محسن دکمه چی در حالی که پزشک قانونی اعلام کرده است که دچار بیماری صعب العلاج است و قادر به تحمل حبس نیست و همچنین پزشک معالج وی بیش از 3 ماه است که کتبا اعلام کرده که باید به سرعت مورد شیمی درمانی قرار گیرد  و نیاز به 6 ماه مرخصی استعلاجی دارد با این وجود بازجویان وزارت اطلاعات و عباس جعفری دولت آبادی از انتقال وی به بیمارستان و شیمی درمانی او همچنان ممانعت به عمل می آورند

یکی از شیوه های ضد بشری و غیر انسانی که رژیم ولی فقیه علی خامنه ای از طریق قوۀ قضاییه و وزارت اطلاعات در حال اجرای آن است حذف فیزیکی زندانیان سیاسی از طریق  عدم درمان آنها  است . در حاضر علاوه بر بازاری زندانی محسن دکمه چی زندانیان سیاسی هادی عابدی باخدا ، منصور اسالو،سعید متین پور،شیر محمد رضایی،علی عجمی،ماشالله حائری و زندانیان دیگر در شرایط وخیم جسمی بسر می برند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، عدم درمان زندانیان سیاسی که در شرایط وخیم جسمی بسر می برند و سوق دادن آنها بسوی  مرگ تدریجی توسط رژیم ولی فقیه علی خامنه ای را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای  به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

19 اسفند 1389 برابر با 10 مارس 2011

----

اجرای حکم ضد بشری شلاق علیه یک زندانی محکوم به اعدام

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" روز گذشته  زندانی صلاح الدین جعفری  به اجرای احکام دادگاه انقلاب تهران برده شد و حکم قرون وسطایی و ضدبشری 74 ضربه شلاق در مورد وی به اجرا گذاشته شد.

روز پنجشنبه 19 اسفند ماه زندانی صلاح الدین جعفری 30 ساله به اجرای احکام دادگاه انقلاب تهران برده شد و حکم ضدبشری و قرون وسطایی 74 ضربه شلاق علیه او به اجرا گذاشته شد. در اثر این ضربات پشت او خون آلود و کبود شده بود او از درد شدید این عمل شنیع و ضد بشری مأمورین ولی فقیه سخت در رنج است . این زندانی از سال 1383  در سالن 3 بند 1 زندان گوهردشت کرج بسر می برد و به دلیل درگیر شدن با نیروهای انتظامی  به اتهام محاربه و اقدام علیه امنیت به دو بار اعدام محکوم شده است .

به اجرا در آوردن حکم قرون وسطایی شلاق به منزلۀ  این است که  به زودی حکم جنایتکارانه و ضدبشری اعدام این زندانی به اجرا در خواهد آمد.

گزارشهایی موکد از زندان های مختلف حاکی از آن است که صادق لاریجانی یکی ازجنایتکاران علیه بشریت و منصوب ولی فقیه در قوۀ قضاییه در حال آماده سازی برای اجرای موج جدید اعدام ها بعد از پایان تعطیلات نوروز می باشد.ولی فقیه علی خامنه ای وقتی که با اعتراضات آزادیخواهانه و حق طلبانۀ مردم ایران مواجه می شود برای خاموش کردن اعتراضات مردمی و ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه  به اعدام های گسترده روی می آورد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، نسبت به آماده سازیها برای اجرای گسترده احکام اعدام پس از تعطیلات عید نوروز هشدار می دهد و از دبیر کل ، کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی و فوری برای متوقف کردن موج جدید اعدام ها توسط رژیم ولی فقیه علی خامنه ای که قرار است بعد از تعطیلات عید نوروز  ددر ایران به اجرا گذاشته شود، می باشد .

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

20 اسفند 1389 برابر با 11 مارس 2011

----

وضعیت وخیم جسمی سعید متین پور در زندان اوین
سه‌شنبه ۱۷ اسفند ۱٣٨۹ - ٨ مارس ۲۰۱۱
رادیو فردا: عطیه طاهری همسر سعید متین پور در گفتگو با رادیو فردا : همسرم برای چندمین بار پیاپی دچار حمله قلبی شده اما مسئولین قضایی از انتقال وی به بیمارستان خودداری می کنند
گزارشها از ایران حاکیست که سعید متین پور روزنامه نگار و فعال مدنی آذربایجانی در روزهای اخیر از ناراحتی قلبی رنج می برد اما عطیه طاهری همسرش می گوید که مقامهای زندان اوین از اعزام او برای معالجه این ناراحتی خودداری می کنند. سعید متین پور که در سالیان اخیر چندین بار بازداشت شده در سال گذشته به هشت سال زندان محکوم شد. سازمان عفو بین الملل چندی پیش خواستار آزادی این روزنامه نگار و فعال مدنی شد. عطیه طاهری همسر آقای متین پور در مورد وضعیت او به بهروز کارونی اینگونه می گوید :

ایشان وقتی که حکمشان در بیستم تیر ٨٨ اجرا شد بعد از یکی دوماه دچار یک حمله قلبی شدند که در واقع وقتی وضعیتشان را برای من شرح دادند ما پیگیر بودیم که برای سعید مرخصی بگیریم که به نتیجه نرسیدیم. من وضعیت سعید را با چند پزشک متخصص در میان گذاشتم و برای آنها توضیح دادم که چنین وضعیتی پیش آمده است. دکترها به من گفتند اگر این مشکل فقط یک بار پیش بیاید مسئله چندانی نیست ولی اگر تکرار شود بسیار خطرناک است که متاسفانه یک ماه پیش سعید برای سومین بار دچار حمله قلبی شده است. علیرغم همه پیگیریهایی که ما برای گرفتن مرخصی-که در واقع حق قانونی سعید هست- داشتیم و همینطور نامه ای که پزشک زندان به قاضی پرونده و دادستان نوشته ناموفق بودیم  و متاسفانه هنوز هیچ اقدامی مبنی بر اینکه به سعید مرخصی داده شود یا اینکه خودشان سعید را بیرون از زندان پیش متخصصین قلب ببرند هیچ اتفاقی نیفتاده است

آیا می توانید توضیح دهید که دلیل مخالفت با انتقال همسرتان به خارج از زندان برای معالجه ناراحتی قلبیش ناشی از چه چیزی است؟

والله نه من این همه مشکل داشتن با یک نفر را که نمی توانم درک کنم حالا نمی دانم قاضی پرونده این تصمیم را گرفته یا کی اما قادر به تحلیل این نیستم که چرا وقتی که یک انسان که صرفا فکر میکرده، به خاطر اینکه فکری داشته، یک خط مشی خاصی داشته حالا رفته زندان و حالا جانش در خطر هست. من درک نمی کنم که چرا این کار را می کنند.

الان شما با توجه به وضعیت همسرتون از مقامهای قضایی جمهوری اسلامی ایران چه تقاضایی دارید؟

همیشه تنها خواسته ای که داشتیم همواره این بود که بر اساس موازین قانونی یعنی آن چیزی که در قانون خود جمهوری اسلامی هست رفتار کنند و بیش از این نخواستیم. روز اول که بازداشت شدند اعتراضی که داشتیم به نحوه بازداشت همسرم بود که هیچ نتیجه ای نداشت اعتراض به نه ماه بازداشت موقتش داشتیم بعدش که دادگاه دو دقیقه ای برگزار کردند و دوقیقه ای قاضی تشخیص داده که هشت سال باید برایش حکم بدهد و بعد از اینکه حکمش را اجرا کرده از مرخصی محرومش کرده است یعنی ما همواره خواسته مان این بوده که با کسی که به زعم آنها فکری دارد و آنها نمی پسندند بر اساس قانون برخورد شود.

----

ضرب و شتم یونس رستمی عضو جبهه ملی ایران در زندان ایلام

پنجشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۸۹

روز گذشته یونس رستمی مسئول شاخه دانش آموختگان جبهه ملی ایران در ایلام در پی انتقال به دادگاه ، از ضرب و شتم شدید و شکنجه در روزهای اخیر خبر داد.

به گزارش دانشجو نیوز یونس رستمی ، مسئول شاخه دانش آموختگان جبهه ملی ایران، درحالی با دست بند و پابند و موهای تراشیده به دادگاه انقلاب ایلام آورده شد، که با توجه به تایید حکم شش ماه حبس تعزیری ،علت برگزاری دادگاه بدون در اختیار داشتن وکیل مشخص نمی باشد .

لازم به ذکر است یونس رستمی عصر چهارشنبه بیست و هفت بهمن ماه با هجوم نیروهای امنیتی به منزلش و پس از تفتیش کامل بازداشت و به بند عمومی زندانیان مواد مخدر و سارقین در زندان مرکزی ایلام جهت اجرای حکم دادگاه بدوی منتقل گردید.

او در خردادماه نیز به اتهام تبلیغ علیه نظام بازداشت و در جریان دادگاه بدوی به شش ماه حبس محکوم شد اما این حکم هنوز در دادگاه تجدید نظر بوده و بازداشت مجدد ایشان در بیست وهفتم بهمن ماه ارتباطی با حکم صادره نداشته است.

عبدالکریم سلیمانی، عضو دیگر جبهه ملی در ایلام، نیز پس از گذشت روزها از بازداشت هیچ اطلاعی از وضعیت و محل نگهداری وی در دست نمی باشد .

----

اسامی بیست تن از شهروندان بازداشتی دهم اسفند ماه در شیراز

پنجشنبه 19 اسفند 1389

خبرگزاری هرانا: در پی تجمهات دهم اسفند ماه ده‌ها تن از شهروندان معترض در شیراز از سوی نیروهای انتظامی و امنیتی بازداشت و به مکان‌های نامعلومی منتقل شدند.

در پی تلاش گزارشگران هرانا اسامی برخی از شهروندان بازداشتی که به زندان «نظام شیراز» منتقل شده‌اند و اطلاعی از وضعیت ایشان در دست نیست جمع آوری شده است.

لیست اسامی:
۱-    محمد امین ایلانی (کار‌شناسی علوم سیاسی)
۲-    رضا حبیبی (دانشجو بندر عباس)
۳-    هاشم عباس‌نژاد (کار‌شناس گرافیک)
۴-    امید بردبار (استاد دانشگاه پیام نور واحد فسا که به همراه همسرش دستگیر شده)
۵-    علیرضا ارشاد (کارمند روابط بین الملل دانشگاه دولتی شیراز)
۶-    شهاب توکلی (دانشجوی مالزی)
۷-    احمد احمدی (دانشجوی دامپزشکی دانشگاه شیراز)
۸-    مسعود زارعی
۹-    مصطفی شهریاری
۱۰-    مجید رستگار (نگهبان ساختمانی در خ ملاصدرا شیراز)
۱۱-    یونس رستگار
۱۲-    حامد دهقان (دانشجو)
۱۳-    وجی الله فیروزی (کارمند اداره روغن نباتی)
۱۴-    احمد فداکار
۱۵-    علی علمی (کشتی گیر شیرازی)
۱۶-    حامد شیرازی (کارمند مخابرات)
۱۷-    سعید شیخی (دانشجو)
۱۸-    مهرداد حیدری (دانشجو)
۱۹-    شاهرخ حافظ‌زاده (پیر مرد حدود ۸۰ سال سن که در پایانه نمازی به طور وحشیانه
بازداشت شد)
۲۰-    پارسا بهمنی (خبرنگار روزنامه افسانه که قبل از انتقال به زندان نظام به مکان
نامعلومی منتقل شد.)

شایان ذکر است برخی از شهروندان نیز در طی روزهای اخیر با تودیع وثیقه از این بازداشتگاه آزاد شدند.

----

محکومیت اشرف علیخانی، وبلاگ نویس به ۳ سال حبس قطعی

پنجشنبه 19 اسفند 1389

خبرگزاری هرانا: اشرف علیخانی، وبلاگ نویس، از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر به ۳ سال حبس قطعی و پرداخت ۳۰۰ هزار تومان جریمهٔ نقدی محکوم شده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، حکم ۳ سال حبس خانم اشرف علیخانی که پیش‌تر از سوی قاضی صلواتی رئیس شعبهٔ ۱۵ دادگاه انقلاب تهران صادر شده بود، روز ۱۸ اسفندماه توسط دادگاه تجدید نظر تایید و به ایشان ابلاغ شده است.

اتهامات این وبلاگ نویس "اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت ملی کشور، از طریق شرکت عامدانه در اغتشاشات خیابانی"، "فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق ارتباط با شبکه ماهواره‌ای ضد انقلاب و ارسال ایمیل و انتشار مطالب موهن نسبت به نظام اسلامی در فضای مجازی، وبلاگ و تحریک دیگران به شرکت در تجمعات غیر قانونی و اغتشاشات و مقابله با نظام جمهوری اسلامی"، "نگهداری و استفاده از تجهیزات دریافت از ماهواره" عنوان شده است.

وی در شهریور ماه سال جاری توسط قاضی صلواتی مورد محاکمه قرار گرفته بود.

اشرف علیخانی در ۱۶ بهمن ماه ۱۳۸۸ بوسیلهٔ چند تن از مامورین وزارت اطلاعات در منزلش بازداشت و بلافاصله به زندان اوین منتقل شد. این در حالیست که وی تاکنون هیچ سابقه و فعالیت سیاسی نداشته است.

گفتنی ست که اشرف علیخانی در دوم اسفند ماه یعنی پس از شانزده روز به قید وثیقه آزاد شده بود.

شایان ذکر است که بر اساس گفتهٔ قاضی شعبهٔ ۵۴، ظرف یک ماه آینده خانم علیخانی توسط دایرهٔ اجرای احکام به زندان احضار خواهد شد.

 

----

نامه زندانی سیاسی مسعود باستانی به دادستان تهران

در پی ادامه بازداشت مهسا امرآبادی، از بازداشت شدگان حوادث دهم اسفند ماه تهران، همسر زندانی وی مسعود باستانی، طی نامه ای خطاب به دادستان تهران، نسبت به تداوم وضعیت فعلی خطاب به وی هشدار داد.
به گزارش رسیده به جرس، باستانی خطاب به عباس جعفری دولت آبادی خاطرنشان می کند “به من حق بدهید که نگران باشم چرا که وقتی می شنوم در ملا عام با فائزه هاشمی که دختر یکی از مقام های عالی رتبه نظام است اینگونه رفتار می شود و چنین الفاظ رکیک و رفتار وقیحانه ای با او صورت می گیرد چه تضمینی برای من که زندانی هستم و همسرم در بازداشتگاه بند دو الف به سر می برد باقی می ماند.”
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
دادستان محترم دادگاه های عمومی و انقلاب تهران؛
با سلام
هم اینک که این نامه را می نویسم ، هیچ امیدی به اثر بخش بودن آن ندارم و ممکن است شما هم به رسم معمول با بی اعتنایی از کنارش عبور کرده ؛ یا آن را تکذیب کنید و یا اینکه دستور پیگرد قضایی برای نگارنده صادر فرمایید.اما این نامه نوشته می شود تا حداقل به عنوان یک سند تظلم خواهی از جنابعالی که در مسند دادخواهی قرار گرفته اید باقی بماند.
آقای دادستان ؛
آقای دادستان ؛هفته گذشته در ملاقات با خانواده ام شنیدم که همسرم مهسا امرآبادی که یک روزنامه نگار مستقل است در روز دهم اسفند ؛ در مسیر بازگشت از جلسه قرآن در حوالی میدان انقلاب بازداشت و ماموران امنیتی خودروی شخصی وی را نیز توقیف کرده اند. از جزئیات ماجرا هیچ خبری ندارم و تنها خبری که برایم بازگو کرده اند این است که وی طی یک تماس کوتاه تلفنی از زندان اوین خانواده اش را از دستگیری خود مطلع کرده و پس از آن من دوباره در بی خبری مطلق در زندان رجایی شهر فرو رفته ام. تاکنون دلیلی برای بازداشت همسرم اعلام نشده است اما می دانم که طی ماه های اخیر و به خاطر پی گیری وضعت همسر زندانی اش و حمایت از همکاران روزنامه نگارش که اکنون در حبس به سر می برند بارها و بارها با انواع و اقسام تهدیدها و فشارها روبرو بوده است.
آقای جعفری دولت آبادی ؛
به راستی گناه همسر من چیست؟ در خرداد ماه 88 ماموران وزارت اطلاعات پس از ورود به منزل مسکونی ما و در طی مشاهده عدم حضور اینجانب در منزل؛ او و دو تن از میهمانان ما را بازداشت کردند و در طول مدت 80 روز بازداشت همسرم در بند 209 زندان اوین ، بازجویان تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا با روش های مختلف از جمله توهین و تهمت گناه فاحشه بتراشند و جرم تعریف کنند حال آنکه دلیل بازداشت و تنها گناه او زندگی مشترک با من است.
جناب آقای دادستان؛
پرسش من باز این است که اینبار گناه همسر من چیست؟ آیا من به عنوان یک زندانی سایسی و مطبوعاتی که به جرم سبز اندیشی و حق طلبی در زندانم همسر و خانواده من نباید از تعرض و هجمه ماموران امنیتی در امان باشند؟ به راستی آیا حضور در جلسه قرائت قران در کنار مادران و همسرانی که عزیانشان در زندان هستند و از این طریق علاوه بر راز و نیاز با خداوند با یکدیگر همدردی و همدلی می کنند گناه است؟ و یا اینکه تبلیغ علیه نظام محسوب می شود؟ بارها شنیده ام که تعدادی از خانواده های زندانیان جنبش سبز به مراکز امنیتی احضار شده و در این باره استنتاق شده اند .
آیا پس از آزادی از زندان و بازگشت همسرم به محیط کارش در روزنامه های رسمی و قانونی کشور و اشتغال به شغل روزنامه نگاری در جهت انجام وظیفه اجتماعی و امرار معاش خانواده جرم محسوب می شود چرا که بارها شنیده ام که پیغام هایی به مدیران و مسئولان روزنامه ها برای قطع همکاری با همسرم فرستاده اند.
آیا ملاقات با مقام های رسمی و قضایی کشور و شخصیت های برجسته سیاسی همچون اقایان هاشمی و خاتمی و یا دیدار با مراجع تقلید و نیز نمایندگان مجلس شورای اسلامی در راستای تظلم خواهی درباره وضعیت همسر زندانی اش خطایی بزرگ به شمار می رود. بارها گفته اند که برخی خانواده ها از شرکت در چنین جلساتی نهی می شوند آیا پذیرایی از میهمانان و دوستانی که به قصد احوال پرسی از من و سرکشی به وضعیت زندگی خانواده های زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات به منزل مسکونی ما سر می زنند گناه است.به خاطر دارم که سال گذشته بازجوی من به خاطر احوال پرسی جمعی از دوستان که پس از آزادی همسرم به منزل ما آمده بودند مرا شماتت می کرد.
آقای دادستان؛
آیا نگارش نامه به آقای لاریجانی ریاست قوه قضاییه و گلایه از بی عدالتی ها و تبعیض ها که در حق همسرش و سایر زندانیان سیاسی روا داشته اند مستوجب پیگرد قضایی است؟
دادستان محترم حتی اگر گناه وی فریاد کشیدن و اعتراض کردن هم باشد باید به او حق بدهید چرا که همسرش پس از یک محاکمه فرمایشی و اعترافات ساختگی و اغراق امیز به شش سال حبس محکوم شد و بعد هم به صورت غیر قانونی از زندان اوین به زندان رجایی شهر گوهردشت منتقل گردید.
او در طول این بیست ماه شاهد دلتنگی ها من و درد ها و مشکلات فراوانی که ناشی از دندان درد و درمان ناقص آن داشته ام بوده است. او مشاهده کرده که چگونه انواع و اقسام رفتارهای غیر قانونی ؛ خلاف آیین نامه سازمان زندان ها و زیر پا گذاشتن کلیه مراحل دادرسی، بر من و هم بندی هایم اعمال می شود. وی سرانجام نتوانست چشم بر حقیقت ببندد و کاسه صبرش لبریز شد و تمام اعتراض او هم به این بود که چرا با زندانیان ما به بدترین شکل و به صورت غیر قانونی رفتار می شود چرا آنها از حق تماس تلفنی با خانواده هایشان ، حق استفاده از مرخصی استحقاقی و استعلاجی و بعضا برخی از آنان حتی از ملاقات با خانواده هایشان محرومند! و چرا به صورت غیر قانونی و به چه دلیل به زندان رجایی شهر تبعید شده اند تا مشکلاتی دو چندان بر دوش خانواده هایشان قرار گیرد.
آقای دادستان ؛ شاید به نظر آنها در دستگاه قضایی نظام جمهوری اسلامی ، خانواده های زندانیان سیاسی از حق دادخواهی و تظلم خواهی هم محرومند، حقی که حتی از اسرای صدر اسلام هم سلب نشد چرا که دیدیم چگونه شیر زنان دشت نینوا و اهل بیت امام حسین علیه السلام توانستند با صدای بلند یاد شهدا و ماجرای ظلمی که بر آانها رفت را در بارگاه یزیدیان و امومیان بازگو کنند.
بهر حال همسر من اینک در بازداشت است و من اینجا تنها امیدوارم که هر چه سریعتر دلیل این امر را بدانم و شاهد آزادی اش باشم. امیدوارم این بار حداقل مانند سال 88 که در دوران بازجویی در معرض انواع توهین ها و تهمت های ناروا قرار نگیرد و کسی همسرم را ضرب و شتم نکند و با پرونده بر سرش نکوبد.
آقای دادستان به من حق بدهید که نگران باشم چرا که وقتی می شنوم در ملا عام با فائزه هاشمی که دختر یکی از مقام های عالی رتبه نظام است اینگونه رفتار می شود و چنین الفاظ رکیک و رفتار وقیحانه ای با او صورت می گیرد چه تضمینی برای من که زندانی هستم و همسرم در بازداشتگاه بند 2 الف به سر می برد باقی می ماند.
آقای جعفری دولت آبادی، نمی دانم برای تعطیلات نوروز چه برنامه ای در کنار خانواده تدارک دیده اید اما بد نیست بدانید که من در آن ایام از گوشه زندان رجایی شهر و شاید همسرم در سلول انفرادیش به دور از خانواده و محروم از یک تماس تلفنی با خانواده ، دعای خویش را بدرقه راهتان خواهیم کرد.
و سخن آخر اینکه من و همسرم هر در در دوران نظام جمهوری اسلامی متولد شده و رشد یافته ایم و منتظر خواهیم ماند تا میزان پایبندی شما و همکارانتان را به حدود شرعی و اصول قانون اساسی که آن را میثاق ملی و خون بهای هزاران شهید می دانید شاهد باشیم. من در اینجا به خاطر فقر گسترده خبری و اطلاعاتی از تحلیل و تبیین آنچه در خاورمیانه و کشورهای عربی- اسلامی همسایه می گذرد ناتوانم اما صمیمانه هشدار می دهم که بر اساس آموزه های دین مبین اسلام با آنچه این روزها رخ می دهد تنها می توان حدس زد که “الملک یبغی مع الکفر ولا یبغی مع الظلم”
مسعود باستانی
زندان رجایی شهر کرج

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

مطالب مشابه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران