بازگشت به صفحه اول

 

 
 

گزارش تفصیلی نقض حقوق بشر در سال ۱۳۸۹

يكشنبه 14 فروردين 1390

گزارش پیش رو در بردارنده مجموع گزارشات منتشره از نقض حقوق بشر در ایران در سال ۱۳۸۹ که بعنوان گزارش مادر، دستمایه سایر گزارشات سالانه قرار می‌گیرد؛ است. اما ابتداً لازم به ذکر است که این گزارش تنها به تفضیل و اشاره به گزارشات منتشره در سال گذشته می‌پردازد و به تنهایی گزارش سالانه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران را تشکیل نمی‌دهد.

نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران بعنوان منتشر کننده مجموعه گزارشات سالانه این تشکل به دلیل حجم بالای گزارشات تصمیم به تقسیم گزارشات بر اساس دسته یا زمان در ۲۸ فایل مجزا گرفته است.

برای شروع گزارش در ابتدا جدول استانهای دارای گزارش بر اساس حجم گزارشات نقض حقوق بشر در پی می آید :

نام استان

تعداد گزارشات

نام استان

تعداد گزارشات

نام استان

تعداد گزارشات

تهران

1912

کرمانشاه

65

زنجان

22

کردستان

244

سیستان و بلوچستان

60

مرکزی

20

البرز

189

قزوین

47

همدان

20

آذربایجان غربی

179

نامعلوم

47

اردبیل

19

آذربایجان شرقی

170

قم

46

یزد

17

خوزستان

146

کرمان

36

کهکیلویه و بویر احمد

13

مازنداران

142

لرستان

35

خراسان جنوبی

12

خراسان رضوی

135

سمنان

31

هرمزگان

12

اصفهان

86

گیلان

27

خراسان شمالی

10

فارس

86

گلستان

23

ایلام

8

 

چهار محال بختیاری

8

بوشهر

7

 

کارگران:

در سال ۱۳۸۹، ۳۳۳۹۲۱۸ نقض موردی حقوق کارگران در ایران، توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است و بر اساس این آمار به ترتیب استان‌های تهران، خوزستان، کردستان و قزوین بیشترین آمار نقض حقوق کارگران را به خود اختصاص داده‌اند.

حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۳۸۹، ۳۰۳ هزار و ۴۸ تومان تعیین شده بود اما با این حال طبق اخبار و اطلاعات جمع آوری شده دستکم ۱۲۶۹۰ کارگر مشغول به کار توسط کارفرمایان به دلایل متععد ائم از تعدیل نیرو از کار اخراج شدند. این در حالیست که حداقل ۴۴۱۸۴۴ مورد بیکاری به دلایلی منجمله تعطیلی واحدهای تولیدی به علت شرایط بد اقتصادی عموما و طرح تعدیل اقتصادی (حذف یارانه) خصوصا و یا اعتراض به عدم دریافت حقوق معوقه که منجر به اخراج در زمان‌های پیشین بوده، به ثبت رسیده است.

هم چنین در طی سال گذشته دستکم ۱۰۹ مورد تجمع و یا اعتصاب کارگری توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است که مهرماه و اردی بهشت ماه به ترتیب بیشترین این اعتصاب‌ها در خود جای داده است. لازم به ذکر است که بیشتر این حرکت‌های اعتراضی در راستای عدم پرداخت حقوق معوقه کارگران که طبق آمار گا‌ها حتی به ۲۷ ماه نیز رسیده است (کارگران نساجی کاشان) و یا عدم برخورداری از حق بیمه، امنیت شغلی و امثالهم شکل گرفته است.

از سویی به علت نبود امینی کافی در محیط کار حداقل ۵۵ سانحه روی داده که بر اثر آن ده‌ها کارگر زخمی شده و بعضا جان خود را از دست داده‌اند که در این بین کشته و زخمی شدن ۱۷ تن از کارگران ایران خودرو در بهمن ماه با اعتراضات وسیع کارگران این کارخانه و تشکل‌های کارگری روبه رو شد.

بایستی اشاره کرد که در کشور کوچک‌ترین تحرکات کارگری که در راستای رسیدن به حقوق اولیه کارگران شکل می‌گیرد، به بازداشت و احضار فعالین کارگری و بعضا صدور احکام سنگین حبس منجر می‌شود که در سال ۱۳۸۹ نیز ۵۱ تن از فعالین کارگری بازداشت، ۱۴ تن احضار، و جمعا ۴۱۱ ماه حبس نیز برای ایشان صادر شده است که در این میان سنگین‌ترین محکومیت مربوط به بهنام ابراهیم‌زاده، فعال کارگری با ۲۰ سال حبس تعزیری ست. این در حالیست که منصور اسانلو، رئیس هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه علی رغم وضعیت وخیم جسمی هم چنان در زندان رجایی شهر محبوس است، رضا شهابی عضو هیات مدیره این تشکل کارگری نیز که از خردادماه ۸۹ بازداشت شد، کماکان و به صورت بلاتکلیف در زندان اوین به سر می‌برد.

گزارش تفصیلی نقض حقوق کارگران از اینجا دانلود کنید.

اقلیت‌های مذهبی

در سال ۱۳۸۹ تعداد ۱۹۴۹ نقض موردی حقوق اقلیت‌های مذهبی در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است و بر اساس این آمار به ترتیب استان‌های مازندران، تهران، خراسان رضوی و فارس بیشترین آمار نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی را به خود اختصاص داده‌اند.

در سالی که گذشت، دستکم ۳۲۲ نفر از شهروندان کشورمان در رابطه با مذهبی غیر از اسلام شیعی بازداشت و ۸۵ تن از ایشان از سوی مراجع قضایی احضار شدند. هم چنین ۱۳۴ تن از ایشان براساس حکم دادگاه‌های انقلاب به تحمل ۶۳۲۹ ماه حبس تعزیری و پرداخت ۴۵۰۰۰۰۰۰ ریال جریمه نقدی محکوم شدند.

از سویی حداقل ۱۹ مرتبه ماموران امنیتی از اجرای آیین‌های مختلف ممانعت به عمل آورده و در ۲۲ مورد نیز به تخریب و یا پلمب اماکن روی آوردند. این در حالیست که ۵۳ تن از شهروندان نیز تنها به علت اعتقادات مذهبی متفاوت خود امنیت شغلی نداشته و بعضا از فعالیت‌های اقتصادی ایشان جلوگیری شده است.

گزارش تفصیلی نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی را از اینجا دانلود کنید.

اقلیت‌های قومی

در سال ۱۳۸۹ تعداد ۱۰۲۹ نقض موردی حقوق اقلیت‌های قومی در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است و بر اساس این آمار به ترتیب استان‌های کردستان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان بیشترین آمار نقض حقوق شهروندان در حوزهٔ مذکور را به خود اختصاص داده‌اند.

در سال گذشته دستکم ۴۴۹ تن در حوزهٔ اقلیت‌های قومی بازداشت و ۴۷ تن از سوی مراجع قضایی احضار شدند. هم چنین ۴۹ تن از ایشان از سوی دادگاه‌های انقلاب جمعا به ۱۹۴۱ ماه زندان و پرداخت ۷۵۰۰۰۰۰۰ ریال جریمه نقدی محکوم شدند.

این در حالیست که حداقل ۵۷ شهروند در حوزه مذکور نیز به دست نیروهای امنیتی کشته و ده‌ها تن زخمی شدند و ۲۰۱ تن نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

گزارش تفصیلی نقض حقوق اقلیت‌های قومی را از اینجا دانلود کنید.

اصناف

در سال ۱۳۸۹ تعداد ۲۶۱۰۷ نقض موردی حقوق اصناف مختلف توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است و بر اساس این آمار به ترتیب استان‌های تهران، کردستان، آذربایجان شرقی و مازندران به ترتیب بیشترین آمار نقض حقوق بخش اصناف را به خود اختصاص داده‌اند.

بر همین اساس در محدوده زمانی مذکور دستکم ۴۸ تن از فعالان صنفی بازداشت و ۲۴ تن از ایشان از سوی ارگان‌های امنیتی احضار شدند. هم چنین ۱۰ تن از ایشان نیز از سوی شعب مختلف دادگاه‌های انقلاب به ۲۱۸ ماه حبس و پرداخت ۴۰۰۰۰۰۰ ریال جریمه نقدی محکوم شدند.

از سویی ۷۵۸ تن نیز به دلایل مختلف ائم از سیاسی و یا عدم تمدید قراردادشان از کار اخراج شدند. هم چنین بر اساس گزارش‌های ثبت شده، ۳۵ واحد صنفی نیز توسط نیروهای امنیتی پلمب شدند.

گزارش تفصیلی نقض حقوق اصناف را از اینجا دانلود کنید.

فرهنگی

در سال ۱۳۸۹ تعداد ۱۲۹ نقض موردی حقوق در بخش فرهنگی توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است که این آمار مربوط به ۴۵ مورد بازداشت، ۲ مورد احضار، ۲ مورد محکومیت (محمد رسول اف و جعفر پناهی) که به صدور ۱۴۴ ماه حبس تعزیری منجر شده است، ۲ مورد اخراج، ۴ مورد ممنوع الخروجی، ۴ مورد پلمب اماکن، ۱۰ مورد ابطال مجوز، ۲ مورد ممانعت از فعالیت تشکل و مواردی از این دست می‌باشد.

گزارش تفصیلی نقض حقوق فرهنگی را از اینجا دانلود کنید.

زنان

در سال ۱۳۸۹ تعداد ۶۲۳۶۶ نقض موردی حقوق زنان مختلف توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است و از این آمار تنها ۶۲۰۷۲ مورد آن مربوط به محدودیت‌های موجود در رابطه با پوشش اجباری برای زنان بوده است.

هم چنین ۷ مورد بازداشت فعالان زنان و ۲۲ مورد احضار ایشان ثبت شده است.

از سویی بر اساس آمار فوق الذکر ۹ مورد خودسوزی، ۲ مورد قتل ناموسی و یک مورد تجاوز نیز در محدودهٔ زمانی سال گذشته به وقوع پیوسته است.

گزارش تفصیلی نقض حقوق زنان را از اینجا دانلود کنید.

کودکان

در سال ۱۳۸۹ تعداد ۲۸۵۱۵۱۰ نقض موردی حقوق کودکان توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است.

بر اساس این آمار ۱۵۰۰۰۰۰ کودک کار در ۱۳۸۹ در کشور وجود دارند که به عمدتا به علت فقر مجبور به ورود در چرخه اقتصادی می‌شوند. هم چنین ۴۰۰۰۰۰ کودک افغان مهاجر نیز محروم از تحصیل و حقوق اجتماعی‌اند.

از سویی دستکم ۹۶۴ مورد کودک آزاری توسط مراکز مددکاری تبت شده که دستکم دو مورد آن مربوط به تجاوز جنسی به کودکان بوده است. این در حالیست که طبق گزارشات موجود در پی کودک آزاری، دو کودک فوت شده‌اند و هم چنین دو کودک نیز در پی تیر اندازی مستقیم نیروهای انتظامی به قتل رسیدند.

قابل ذکر است که منابع رسمی از وجود ۹۵۰۰۰۰ کودک متاهل در کشور و ۵۳۰ مورد ثبت رسمی ازدواج کودکان زیر ۱۴ سال (در هرمزگان) خبر داده‌اند.

در سال گذشته دستگاه قضایی نیز دستکم برای ۳ تن از نوجوانان زیر ۱۸ سال حکم اعدام صادر کرد و یک تن از ایشان را به دار آویخته است و دادگاه‌های انقلاب در ۵ مورد اقدام به صدور ۱۵۰ ماه حبس در این حوزه نمودند.

گزارش تفصیلی نقض حقوق کودکان را از اینجا دانلود کنید.

اعدام

اعدام ۳۶۵ نفر در سال ۱۳۸۹ از سوی واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است که اجرای حکم ۱۳ تن از ایشان در ملاءعام که مصداق بارز بازتولید خشونت در جامعه است، انجام شده است.

اتهام برخی از این افراد از سوی مراجع قضایی جرایم مربوط به مواد مخدر و یا قتل عنوان شده است که این اتهامات از سوی هیچ مرجع مستقلی مورد تایید قرار نگرفته است و البته بسیاری از ایشان منجمله حسین خضری، فرزاد کمانگر، علی حیدریان، شیرین الم هولی، فرهاد وکیلی، مهدی اسلامیان، علی صارمی، جعفر کاظمی، محمدعلی حاج آقایی، عبدالحمید و عبدالمالک ریگی، محمود براهوئی، شهرام ناروئی، ظهور احمد عاصف دوست و جهانبخش براهوئی به اتهام محاربه اعدام شدند. هم چنین پیکر دستکم ۱۷ نفر از این افراد به خانواده‌های ایشان تحویل داده نشده و یا مخفیانه دفن شده‌اند.

از سویی دیگر نیز دادگاه‌های کیفری و انقلاب برای دستکم ۳۰۳ نفر حکم اعدام صادر کرده است.

نکته قابل توجه در مورد اعدام‌های سال گذشته در صدر قرار گرفتن دی ماه با اجرای دستکم ۷۹ مورد اعدام بوده است. قابل ذکر است که خوزستان با اعدام ۴۹ تن در رده اول جای دارد و اصفهان با ۴۸، تهران با ۴۱، البرز با ۳۹، آذربایجان غربی با ۳۳ و کرمان با ۲۷ اعدام در رده‌های بعدی قرار دارند.

گزارش تفصیلی اعدام را از اینجا دانلود کنید.
دانشجویان

در سال ۱۳۸۹ تعداد ۴۱۱۴ نقض موردی حقوق دانشجویان در سراسر کشور توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است.

بر همین اساس در محدوده زمانی مذکور دستکم ۲۴۱ مورد تن از دانشجویان توسط نیروهای امنیتی بازداشت، ۳۴۳ تن از ایشان از سوی ارگان‌های امنیتی و ۵۸۸ نفر نیز از سوی کمیته انظباطی احضار شدند. هم چنین ۱۱۰ تن از ایشان نیز از سوی دادگاه‌های انقلاب به ۳۵۲۷ ماه زندان و پرداخت ۴۰۰۰۰۰۰۰ ریال جریمه نقدی محکوم شدند.

این در حالیست که بر اساس گزارشات ثبت شده ۷۰ دانشجو اخراج و ۴۱۸ نفر نیز از تحصیل تعلیق شدند. هم چنین ۱۴ دفتر تشکل دانشجویی نیز از سوی مسئولان دانشگاه پلمب شده و مجوز ۸ نشریه دانشجویی لغو شده است.

از سویی حراست و سایر نیروهای امنیتی در ۲۰ تجمع دانشجویی اخلال ایجاد کرده و دستکم ۱۰۳۶ تن را مورد ضرب و شتم قرار دادند.

در راستای سیاست‌های تفکیک جنسیتی نیز، حداقل در ۱۴ مورد این طرح به مرحله اجرا گذاشته شده است.

گزارش تفصیلی نقض حقوق دانشجویان را از اینجا دانلود کنید.

زندانیان

در سال ۱۳۸۹ تعداد ۱۷۳۲۲ نقض موردی حقوق زندانیان توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است.

این آمار شامل دستکم ۱۱۳۷ مورد اعمال محدودیت مضاعف بر زندانیان ائم از ممانعت از تماس تلفنی و ملاقات با خانواده و ۲۱۲ مورد بلاتکلیفی می‌باشد. هم چنین در ۲۸۵ مورد نیز مسئولان از رسیدگی پزشکی به زندانیانی که سلامت جسمی ایشان در معرض خظر جدی قرار داشته است، سربازدند.

از سویی ۱۸۹ تن از زندانیان نیز در اعتراض به موارد متعددی منجمله شرایط نامطلوب زندان، رفتار نامناسب مسئولان و یا بلاتکلیفیشان دست به اعتصاب غذا زدند که در این میان می‌توان به اعتصاب جمعی ۷۰ تن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه اشاره کرد.

هم چنین در ۱۱۱ مورد زندانیان - اکثرا جهت اعمال فشار- به انفرادی منتقل شدند و ۱۰۷ تن از ایشان نیز در همین راستا به زندانی دیگر که عموما با محل زندگی خانواده‌ها فاصله طولانی دارد، تبعید شدند.

در سال گذشته ۶ نفر از زندانیان نیز دست به خودکشی زده، ۶ دیگر بر اثر بیماری در زندان فوت کردند و دستکم ۸۹ زندانی در زندان به قتل رسیدند. در این باره بایستی به قتل عام زندانیان زندان قزلحصار در ۲۴ اسفندماه ۸۹ اشاره کرد که در پی اعتراض زندانیان به قرار اجرای حکم اعدام همبندیانشان و وقوع درگیری با مسئولان دستکم ۱۵۰ زندانی بر اثر اصابت گلوله کشته و زخمی شدند.

۱۵۷۸ مورد نگهداری در محیط نامطلوب، ۵۴۱ مورد تهدید و ۴۹ مورد پرونده سازی نیز از دیگر موارد اهم ثبت شده نقض حقوق زندانیان در سال ۱۳۸۹ بوده است.

گزارش تفصیلی نقض حقوق زندانیان را از اینجا دانلود کنید.

اندیشه و بیان

در سال ۱۳۸۹ تعداد ۵۸۰۰ نقض موردی حقوق شهروندان در حوزه اندیشه و بیان توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است.

آمار فوق الذکر مربوط به بازداشت ۴۵۵ تن از فعالین سیاسی مدنی با گرایش‌های مختلف و ۳۸۶۷ مورد بازداشت فله‌ای شهروندان که اکثرا در تجمع‌های اعتراضی رخ داده است، می‌باشد.

هم چنین دستکم ۹۴ نفر از فعالین نیز از سوی ارگان‌های امنیتی احضار و دادگاه انقلاب ۲۶۷ تن از ایشان را به تحمل ۱۲۵۸۱ ماه حبس تعزیری، ۴۶۰ ماه حبس تعلیقی و پرداخت ۳۲۴۸۵۰۰۰۰۰ ریال جریمه نقدی محکوم نموده است.

از سویی نیروهای امنیتی در ۳۴ مورد از برگزاری تجمع، مراسم و سخنرانی ممانعت به عمل آورده‌اند و در پی آن دستکم در ۳۴۶ مورد به ضرب و شتم شهروندان پرداختند. هم چنین جدا از زخمی شدن ده‌ها نفر، سه نفر از شهروندان حاضر در تجمعات اعتراضی ۲۵ بهمن ماه را به ضرب گلوله به قتل رساندند.

در سال گذشته هم چنین گزارش ۱۱۱ مورد اعمال فیلترینگ و یا اخلال در شبکه اینترنت و مخاربرات نیز به ثبت رسیده است؛ ۲۵ روزنامه یا نشریه هم از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توقیف یا لغو امتیاز شدند و ۱۰ تشکل سیاسی- مدنی نیز پلمب شدند.

گزارش تفصیلی نقض حقوق شهروندان مربوط به حوزه اندیشه و بیان را از اینجا دانلود کنید.

----

دستگیری و زخمی شدن دهها شهروند آذربایجانی در اعترضات به وضعیت دریاچه اورمیه

ساوالان سسی: نیروهای امنیتی ایران، روز شنبه سیزدهم فروردین، بیش از 70 شهروند آذربایجانی را به جرم شرکت در تجمعات اعتراضی در خصوص وضعیت دریاچه اورمیه در شهرهای تبریز و اورمیه بازداشت و عده ای را زخمی کردند.

تجمعات مذکور که در اعتراض به بی توجهی دولت به وضعیت دریاچه اورمیه، و با دعوت فعالان مدنی و محیط زیست آذربایجان است، عصر روز شنبه سیزدهم فروردین 1390 در میدان آذربایجان تبریز و پارک ائللر باغی اورمیه برگزار شده بود، با حمله نیروی انتظامی ایران به خشونت کشیده شد. نیروهای انتظامی به معترضین و همچنین اشخاص داری لباس و یا علامت های سرخ رنگ، حمله کرده و بسیاری از آنها را بازداشت و عده ای را زخمی کردند.

از دستگیر شدگان در اورمیه اسم سعید خضرلو و از دستگیر شدگان تبریز اسامی رسول رضوي، داوود شيري، صمد كريمي، حسن خويي، حبيب پور ولي، حسین عبدالهی، حامد حسینی، جلیل علمدار میلانی، حجت مختارزاده، علی سلیمی، رحیم طربناک، علی بالنده، کاضم واحدی، بابک رضایی، عادل یوسفی، جلال برقی، بابک حسینی، وحید پور رضا، رسول بهاری، سعید سیامی، علی باباپور و الیاس شکری منتشر شده است.

بنا به آخرین گزارش منابع محلی به آداپ، دستگیر شدگان در تبریز ابتدا به پاسگاه 18 و اداره آگاهی در "قیرخ مئتیر" و سپس به اداره اطلاعات نیروی انتظامی در خیابان حافظ منتقل شده اند. معترضین پارچه نوشته های به زبانهای انگلیسی و ترکی در دست داشتند که جملاتی مانند، "دریاچه اورمیه تشنه است"، "مرگ دریاچه اورمیه مرگ آذربایجان است" و "دریاچه اورمیه را محافظت کنید" روی آنها نوشته شده بود. آنها همچنین شعارهایی مانند "یاشاسین آذربایجان" و "سدها را باز کنید، دریاچه اورمیه را پر کنید" سر داده بودند.

دریاچه اورمیه بزرگترین دریاچه خاورمیانه و دومین دیاچه آب شور جهان از چند سال پیش به سرعت در حال خشک شدن است. به گفته متخصصین محیط زیست در صورت خشک شدن کامل این دریاچه با پخش نمک به جا مانده به جز شهرهای آذربایجان در ایران کشورهای همجوار مانند ترکیه، و عراق را هم با بحران های جدی محیط زیستی روبرو خواهد کرد. برخی کارشناسان معتقدند که مشکل خشک شدن دریاچه ارومیه با سرمایه گذاری اندک دولت حل می شود اما نگاه امنیتی حکومت به مناطق اتنیکهای غیر فارس در ایران و بی اعتنائی در قبال مسائل مختلف آنها باعث اعتراضات گسترده ای در میان آذربایجانیها شده است.

ویدیو: http://www.youtube.com/watch?v=H0JAMRyY41c

----

شکنجه های وحشیانه و قرون وسطایی زندانیان توسط مأمورین ولی فقیه در زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" تشدید شکنجه های قرون وسطایی و یورش گارد زندان به زندانیان بی دفاع بند 6 زندان گوهردشت کرج و انتقال نزدیک به 40 تن از آنها به سلولهای انفرادی بند 1 معروف به سگدونی.

روز شنبه 6 فروردین ماه گارد زندان به زندانیان بی دفاع سالن 16 بند 6 زندان گوهردشت کرج یورش بردند و با باتون و شوکر برقی زندانیان بی دفاع را مور شکنجه قرار دادند . این یورش وحشیانه زیر نظر خادم معاون زندان و فرجی نژاد سرپرست اطلاعات زندان صورت گرفت.

بدستور این 2 فرد تمامی زندانیان سالن 16 بند 6 به حیاط زندان منتقل شدند و آنها را برای مدتی طولانی آماج ضربات باتون و شوکر برقی خود قرار دادند . در اثر این شکنجه های وحشیانه بدن تعدادی از زندانیان بی دفاع زخمی وکبود گردید.پس از چند ساعت  شکنجۀ  زندانیان، حدود 40 نفر از آنها به سلولهای انفرادی بند 1 محل شکنجۀ زندانیان منتقل شدند. از زمان انتقال این زندانیان به این بند هر شب از حوالی ساعت 03:00 تا 07:00 صبح صدای ضجه ها ،ناله ها و فریادهای زندانیان از این بند شنیده می شود.فردی که در حال حاضر شکنجۀ زندانیان بی دفاع را به عهده دارد افسر پاسدار میرزا آقایی همراه با تعدادی از پاسداربندها می باشند.بارها در گزارشهای قبلی  از این فرد نام برده ایم . این جنایتکار علیه بشریت به زندانیان دست بند ، پابند و چشم بند می زند و آنها را به اتاق شکنجه منتقل و بصورت گروهی برای مدت طولانی با باتون های برقی و شوکرهای الکتریکی زندانیان را  مورد شکنجه قرار می دهد. شکنجه ها به حدی شدید است که منجر به شکستن دست ، پا ، دنده ها ،دندانها و سیاه شدن بدن  زندانیان می گردد و همچنین بطور سیستماتیک شکنجه های جنسی را علیه زندانیان بکار می برند.

از طرفی دیگر محدودیتهای غیر انسانی  دیگری که علیه زندانیان سالن 16 بکار گرفته می شود بستن درب سالن و محروم کردن زندانیان از هواخوری،ارتباط با خانواده هایشان و ایجاد محدودیتهای مختلف علیه آنها برای مدتهای طولانی است.

همچنین روز شنبه  13 فرودین ماه زندانی شهریار سرتیپی 24 ساله از زندانیان سالن 16 بند 6 زندان گوهردشت در حالی که در خواب بسر می برد مورد یورش پاسداربندی به نام اقوایی قرار گرفت و در مقابل چشمان سایر هم بندیانش با باتون او را مورد ضرب وشتم قرار داد و سپس او را با خود به زیر هشت برد . دستان و پاهای این زندانی را به میله ای بست و با باتون بر روی پاها و دستان او برای مدت طولانی می کوبید شکنجۀ او با فحش های بسیار زنندۀ خانواد گی همراه بود. پاسداربند اقوایی در حالی که دستها و پاهای این زندانی را بسته بود، به صورت و چشمان او گاز اشک آور و فلفل می زد. شکنجه ها به حدی شدید بود که فریادهای این زندانی تمام سالن را فرا گرفته بود.

پس از چند ساعت شکنجه ، این زندانی را از بند 6  به بند 1 زندان گوهردشت کرج منتقل کردند. زندانی شهریار سرتیپی هنگام انتقال به این بند مورد ضرب و شتم و شکنجۀ پاسداربندها قرار گرفت. یکی از دستان او در اثر این شکنجه ها شکسته و دست دیگر او و بدنش در اثر ضربات کاملا کبود شده است.

ولی فقیه علی خامنه ای برای ایجاد جو رعب و وحشت در زندان و مرعوب کردن زندانیان که به آنجا منتقل می شوند شکنجه های قرون وسطایی را در زندانها به حد طاقت فرسایی رسانده و از طرفی برای پوشاندن جنایت خود که توسط مأمورانش در حال انجام است تمامی تماسهای زندانیان را قطع کرده است. در حال حاضر یورشهای گارد زندان به بند 4 ،5،6 بطور مستمر صورت می گیرد و زندانیان را بصورت گروهی مورد شکنجه قرار می دهند.

گزارشها همچنین حاکی از آن است که  تعداد زندانیان درسالن 2 بند 1 زندان گوهردشت کرج دو برابر شده است و در هر سلول انفرادی نزدیک به 5 نفر نگهداری می شوند. آمار این سالن پیش از این در حدود 40 نفر بود ولی در حال حاضر آمار آن به 85 نفر رسیده است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،تشدید شکنجه های طاقت فرسیا و قرون وسطایی و محدودیتهای غیر انسانی علیه زندانیان در زندان گوهردشت کرج را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به جنایتهای رژیم ولی فقیه علی خامنه ای علیه زندانیان در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

14 فروردین 1390 برابر با 03 آپریل 2011

----

ورود بسیج به کانون وکلا و امنیتی کردن فضای وکالت

         بدیهی است چنانچه وکلای دادگستری واهمه ای در دفاع از حقوق موکلین خود – اعم از سیاسی و غیر سیاسی – داشته باشند، نمی توانند وظیفه خطیر وکالت، که دفاع از حقوق افراد است را به درستی به انجام رسانند. وکیل دادگستری در حرفه وکالت و دفاع از حقوق موکلینش می بایست رها از هر گونه قید و بند سیاسی و امنیتی باشد تا بتواند با شجاعت و با قدرت به دفاع از حقوق در معرض خطر موکلنش بشتابد. حقوق افراد به خصوص حقوق متهمین در شرایطی می تواند احقاق شود که وکیل دادگستری مستقل بوده و سایه هیچ نهاد امنیتی بر ساختار وکالت نیافتد.

         متاسفانه در ماههای اخیر زمزمه حضور بسیج در کانون وکلا شنیده می شد که در شروع سال 1390 این زمزمه به عینیت پیوست و وکلای دادگستری و خانواده وکالت را غافلگیر کرد. بسیج کانون وکلا شکل واقعی به خود گرفت و وارد عرضه جامعه وکلا گردیده و تنها نهاد مدنی نیمه مستقل را در آستانه امنیتی شدن قرار داد. درست چند ساعت بعد از تحویل سال نو پیامی به تمام وکلای دادگستری ارسال شد. متن  پیام چنین است:

«بهار طبیعت و خیزش مظلومان مسلمان مبارک .کانون بسیج  وکلای دادگستری مرکز»

نهاد های دولتی در سالهای گذشته تلاش بسیار مضاعفی کردند تا بتوانند کانون وکلای دادگستری را منحل کرده و یا زیر لوای دولت و قوه قضاییه بیاورند. اما اعتراض های به جا و شایسته وکلای دادگستری اجازه چنین عملی را نداد که اگر بر اساس و استقلال کانون وکلا ضربه وارد می گردید و گردد، فاجعه ای به وقوع می پیوست و می پیوندد که هرگز نمی توان خسارات ناشی از این فاجعه که به حقوق ملت ایران ارتباط دارد را جبران نمود. حال نیز خطر وابستگی کانون وکلا به قوه قضاییه به صورت مطلق برطرف نشده و وکلای دادگستری نگران عدم استقلال کانون وکلا هستند. البته نباید نادیده انگاشت که در قوه قضاییه مسئولینی هستند که کاملا واقف به خسارات مادی و معنوی عدم استقلال وکیل و کانون وکلا بوده و آنها نیز تاکنون زحمات بسیاری برای حفظ استقلال کانون وکلا کشیده اند که عمل آنها مورد تقدیر است.

اما حضور بسیج در کانون وکلا قابل تامل و بررسی است. اینکه گروهی  از وکلای دادگستری گرد هم آیند و در قالب کانو یا انجمنی فعالیت صنفی کنند در قالب هر اسمی که باشد قابل پذیرش و استقبال است. اما اینکه نهادی همچون بسیج بر پیکره کانون وکلا، کانونی که قدمت دیرینه داشته و عضو کانون بین المللی وکلاست سایه افکند و فضای کانون وکلا را به آنچه به زیان حقوق شهروندان و عدالت قضایی است مخدوش کند قابل پذیرش و استقبال نیست. بسیج از ثروت و قدرت بسیار بالایی برخوردار است. حضورش در کانون وکلا در آینده ای نزدیک استقلال کانون وکلا را مخدوش خواهد. اگر بسیج قدرت را در کانون وکلا به دست گیرد که با اعمال نفوذی که در دستگاه قضایی دارد به نظر می رسد می تواند بگیرد فاتحه کانون وکلا را می بایست خواند.

کانون وکلا هزینه های گزافی را در راستای استقلالش پرداخته است و این استقلال نباید به هیچ قیمتی از بین رود. بسیج با ورود در کانون وکلا و ارتباط با دستگاههای اطلاعاتی و قوه قضاییه، قدرت را در آینده در دست خواهد گرفت و به مرور زمان، کانون وکلا را عملا به یک نهاد دولتی – امنیتی تبدیل خواهد کرد.

می دانیم که در انتخابات دوره گشته بسیاری از وکلای دادگستری رد صلاحیت شدند. وکلایی که سالها عضو اصلی هیات مدیره کانون وکلا بوده اند. بسیاری از اساتید ممتاز دانشگاه که قصد کاندیدا شدن در انتخابات هیات مدیره کانون را داشتند نیز رد صلاحیت شدند و از همه بدتر اینکه رئیس فعلی کانون وکلا آقای جندقی نیز رد صلاحیت شده بود که بعد از اعتراض تعدادی وکلا، عده ای از وکلایی که در حال حاضر عضو هیات مدیره هستند تایید صلاحیت شدند.

اما چرا ورود بسیج خطرناک است؟ در بین وکلای دادگستری عده ای هم هستند که به دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی همچون وزارت اطلاعات و سپاه وابسطه بوده و درصدد کسب قدرت هستند. آنها با نفوذی که در دادگاه انتظامی قضات ( جایی که صلاحیت وکلا در هیات مدیره مورد بررسی قرار می گیرد) خواهند یافت، باعث می گردند صلاحیت وکلایی که مورد قبول بسیاری از وکلای دادگستری هستند توسط دادگاه انتظامی قضات رد شده و صلاحیت اعضای بسیج تایید و آنها وارد هیات مدیره کانون وکلا گردند. طرحی که در حال حاضر در حال انجام بوده و در انتخابات آینده کانون وکلا شاهدش خواهیم بود.

بنابراین مسئولیت وکلای دادگستری که خواهان استقلال هستند در روزها، ماهها و سالهای آینده بیش از گذشته است.  خطری بسیار جدی کانون وکلا را تهدید می کند که اگر وکلای خواهان استقلال غافل شوند زندگی وکالتیشان نابود خواهد شد.

محمد مصطفایی وکیل دادگستری وعضو کمیته وکلای مدافع حقوق بشر

و سخنگوی خانه حقوق بشر ایران

----

تداوم جلوگیری مسئولان از رسیدگی پزشکی به حسین رونقی

دوشنبه 15 فروردين 1390

خبرگزاری هرانا: در حالی که وضعیت جسمی حسین رونقی ملکی طی روزهای اخیر به وخامت گرویده است اما مسئولین زندان کماکان از رسیدگی به وضعیت این زندانی سیاسی خودداری می‌کنند.

بنا به اطلاع گزارشگران ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران "هرانا"، مسئولین زندان با اینکه بار‌ها به خانواده این زندانی گفته‌اند که وی را به بیمارستان تخصصی منتقل می‌کنند، اما همچنان از این مهم کارشکنی می‌کنند.

حسین رونقی ملکی در حال حاضر در وضعیت بد جسمی در زندان اوین تحت فشار مسئولین زندان تحمل حبس می‌کند.
لازم به ذکر است وی بار‌ها به دادستان تهران نامه نگاشته اما مسئولین زندان از رساندن نامه این زندانی سیاسی به جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، جلوگیری کرده‌اند.

حسین رونقی ملکی در آذر ماه سال ۸۸ بازداشت و مدت ۱ سال در سلول های انفرادی زندان اوین نگهداری می‌شد و تحت شدید‌ترین شکنجه‌ها بوده است. وی چندی بعد توسط دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۱۵ سال حبس محکوم شد.

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

مطالب مشابه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران