|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گزارش تفصیلی نقض حقوق بشر در سال ۱۳۸۹ يكشنبه 14 فروردين 1390 گزارش پیش رو در بردارنده مجموع گزارشات منتشره از نقض حقوق بشر در ایران در سال ۱۳۸۹ که بعنوان گزارش مادر، دستمایه سایر گزارشات سالانه قرار میگیرد؛ است. اما ابتداً لازم به ذکر است که این گزارش تنها به تفضیل و اشاره به گزارشات منتشره در سال گذشته میپردازد و به تنهایی گزارش سالانه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران را تشکیل نمیدهد. نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران بعنوان منتشر کننده مجموعه گزارشات سالانه این تشکل به دلیل حجم بالای گزارشات تصمیم به تقسیم گزارشات بر اساس دسته یا زمان در ۲۸ فایل مجزا گرفته است. برای شروع گزارش در ابتدا جدول استانهای دارای گزارش بر اساس حجم گزارشات نقض حقوق بشر در پی می آید :
کارگران: در سال ۱۳۸۹، ۳۳۳۹۲۱۸ نقض
موردی حقوق کارگران در ایران، توسط واحد آمار، نشر و آثار
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است و بر اساس
این آمار به ترتیب استانهای تهران، خوزستان، کردستان و قزوین
بیشترین آمار نقض حقوق کارگران را به خود اختصاص دادهاند.
اقلیتهای مذهبیدر سال ۱۳۸۹ تعداد ۱۹۴۹ نقض
موردی حقوق اقلیتهای مذهبی در ایران توسط واحد آمار، نشر و
آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است و بر
اساس این آمار به ترتیب استانهای مازندران، تهران، خراسان
رضوی و فارس بیشترین آمار نقض حقوق اقلیتهای مذهبی را به خود
اختصاص دادهاند. اقلیتهای قومیدر سال ۱۳۸۹ تعداد ۱۰۲۹ نقض
موردی حقوق اقلیتهای قومی در ایران توسط واحد آمار، نشر و
آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است و بر
اساس این آمار به ترتیب استانهای کردستان، آذربایجان شرقی،
آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان بیشترین آمار نقض حقوق
شهروندان در حوزهٔ مذکور را به خود اختصاص دادهاند.
اصنافدر سال ۱۳۸۹ تعداد ۲۶۱۰۷ نقض
موردی حقوق اصناف مختلف توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه
فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است و بر اساس این آمار
به ترتیب استانهای تهران، کردستان، آذربایجان شرقی و مازندران
به ترتیب بیشترین آمار نقض حقوق بخش اصناف را به خود اختصاص
دادهاند. فرهنگیدر سال ۱۳۸۹ تعداد ۱۲۹ نقض
موردی حقوق در بخش فرهنگی توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه
فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است که این آمار مربوط
به ۴۵ مورد بازداشت، ۲ مورد احضار، ۲ مورد محکومیت (محمد رسول
اف و جعفر پناهی) که به صدور ۱۴۴ ماه حبس تعزیری منجر شده است،
۲ مورد اخراج، ۴ مورد ممنوع الخروجی، ۴ مورد پلمب اماکن، ۱۰
مورد ابطال مجوز، ۲ مورد ممانعت از فعالیت تشکل و مواردی از
این دست میباشد. زناندر سال ۱۳۸۹ تعداد ۶۲۳۶۶ نقض
موردی حقوق زنان مختلف توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه
فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است و از این آمار تنها
۶۲۰۷۲ مورد آن مربوط به محدودیتهای موجود در رابطه با پوشش
اجباری برای زنان بوده است. کودکاندر سال ۱۳۸۹ تعداد ۲۸۵۱۵۱۰ نقض
موردی حقوق کودکان توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان
حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است.
اعداماعدام ۳۶۵ نفر در سال ۱۳۸۹ از
سوی واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به
ثبت رسیده است که اجرای حکم ۱۳ تن از ایشان در ملاءعام که
مصداق بارز بازتولید خشونت در جامعه است، انجام شده است.
در سال ۱۳۸۹ تعداد ۴۱۱۴ نقض
موردی حقوق دانشجویان در سراسر کشور توسط واحد آمار، نشر و
آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است.
زندانیاندر سال ۱۳۸۹ تعداد ۱۷۳۲۲ نقض
موردی حقوق زندانیان توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان
حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است.
اندیشه و بیان
در سال ۱۳۸۹ تعداد ۵۸۰۰ نقض موردی حقوق شهروندان در حوزه
اندیشه و بیان توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق
بشر در ایران به ثبت رسیده است. ----
دستگیری و زخمی شدن دهها شهروند آذربایجانی در اعترضات به
وضعیت دریاچه اورمیه
ساوالان سسی:
نیروهای امنیتی ایران، روز شنبه سیزدهم فروردین، بیش از 70
شهروند آذربایجانی را به جرم شرکت در تجمعات اعتراضی در خصوص
وضعیت دریاچه اورمیه در شهرهای تبریز و اورمیه بازداشت و عده
ای را زخمی کردند.
تجمعات مذکور که در اعتراض به بی توجهی دولت به وضعیت دریاچه
اورمیه، و با دعوت فعالان مدنی و محیط زیست آذربایجان است، عصر
روز شنبه سیزدهم فروردین 1390 در میدان آذربایجان تبریز و پارک
ائللر باغی اورمیه برگزار شده بود، با حمله نیروی انتظامی
ایران به خشونت کشیده شد. نیروهای انتظامی به معترضین و همچنین
اشخاص داری لباس و یا علامت های سرخ رنگ، حمله کرده و بسیاری
از آنها را بازداشت و عده ای را زخمی کردند.
از دستگیر شدگان در اورمیه اسم سعید خضرلو و از دستگیر شدگان
تبریز اسامی رسول رضوي، داوود شيري، صمد كريمي، حسن خويي، حبيب
پور ولي، حسین عبدالهی، حامد حسینی، جلیل علمدار میلانی، حجت
مختارزاده، علی سلیمی، رحیم طربناک، علی بالنده، کاضم واحدی،
بابک رضایی، عادل یوسفی، جلال برقی، بابک حسینی، وحید پور رضا،
رسول بهاری، سعید سیامی، علی باباپور و الیاس شکری منتشر شده
است.
بنا به آخرین گزارش منابع محلی به آداپ، دستگیر شدگان در تبریز
ابتدا به پاسگاه 18 و اداره آگاهی در "قیرخ مئتیر" و سپس به
اداره اطلاعات نیروی انتظامی در خیابان حافظ منتقل شده اند.
معترضین پارچه نوشته های به زبانهای انگلیسی و ترکی در دست
داشتند که جملاتی مانند، "دریاچه اورمیه تشنه است"، "مرگ
دریاچه اورمیه مرگ آذربایجان است" و "دریاچه اورمیه را محافظت
کنید" روی آنها نوشته شده بود. آنها همچنین شعارهایی مانند
"یاشاسین آذربایجان" و "سدها را باز کنید، دریاچه اورمیه را پر
کنید" سر داده بودند.
دریاچه اورمیه بزرگترین دریاچه خاورمیانه و دومین دیاچه آب شور
جهان از چند سال پیش به سرعت در حال خشک شدن است. به گفته
متخصصین محیط زیست در صورت خشک شدن کامل این دریاچه با پخش نمک
به جا مانده به جز شهرهای آذربایجان در ایران کشورهای همجوار
مانند ترکیه، و عراق را هم با بحران های جدی محیط زیستی روبرو
خواهد کرد. برخی کارشناسان معتقدند که مشکل خشک شدن دریاچه
ارومیه با سرمایه گذاری اندک دولت حل می شود اما نگاه امنیتی
حکومت به مناطق اتنیکهای غیر فارس در ایران و بی اعتنائی در
قبال مسائل مختلف آنها باعث اعتراضات گسترده ای در میان
آذربایجانیها شده است. ویدیو: http://www.youtube.com/watch?v=H0JAMRyY41c ----
شکنجه های
وحشیانه و قرون وسطایی زندانیان توسط مأمورین ولی فقیه در
زندان گوهردشت کرج
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در
ایران" تشدید شکنجه های قرون وسطایی و یورش گارد زندان به
زندانیان بی دفاع بند 6 زندان گوهردشت کرج و انتقال نزدیک به
40 تن از آنها به سلولهای انفرادی بند 1 معروف به سگدونی.
روز شنبه 6 فروردین ماه گارد زندان به زندانیان بی دفاع سالن
16 بند 6 زندان گوهردشت کرج یورش بردند و با باتون و شوکر برقی
زندانیان بی دفاع را مور شکنجه قرار دادند . این یورش وحشیانه
زیر نظر خادم معاون زندان و فرجی نژاد سرپرست اطلاعات زندان
صورت گرفت.
بدستور این 2 فرد تمامی زندانیان سالن 16 بند 6 به حیاط
زندان منتقل شدند و آنها را برای مدتی طولانی آماج ضربات باتون
و شوکر برقی خود قرار دادند . در اثر این شکنجه های وحشیانه
بدن تعدادی از زندانیان بی دفاع زخمی وکبود گردید.پس از چند
ساعت شکنجۀ
زندانیان، حدود 40 نفر
از آنها به سلولهای انفرادی بند 1 محل شکنجۀ زندانیان منتقل
شدند. از زمان انتقال این زندانیان به این بند هر شب از حوالی
ساعت 03:00 تا 07:00 صبح صدای ضجه ها ،ناله ها و فریادهای
زندانیان از این بند شنیده می شود.فردی که در حال حاضر شکنجۀ
زندانیان بی دفاع را به عهده دارد افسر پاسدار میرزا آقایی
همراه با تعدادی از پاسداربندها می باشند.بارها در گزارشهای
قبلی از این فرد
نام برده ایم . این جنایتکار علیه بشریت به زندانیان دست بند ،
پابند و چشم بند می زند و آنها را به اتاق شکنجه منتقل و بصورت
گروهی برای مدت طولانی با باتون های برقی و شوکرهای الکتریکی
زندانیان را مورد
شکنجه قرار می دهد. شکنجه ها به حدی شدید است که منجر به شکستن
دست ، پا ، دنده ها ،دندانها و سیاه شدن بدن
زندانیان می گردد و همچنین بطور سیستماتیک شکنجه های
جنسی را علیه زندانیان بکار می برند.
از طرفی دیگر محدودیتهای غیر انسانی
دیگری که علیه
زندانیان سالن 16 بکار گرفته می شود بستن درب سالن و محروم
کردن زندانیان از هواخوری،ارتباط با خانواده هایشان و ایجاد
محدودیتهای مختلف علیه آنها برای مدتهای طولانی است.
همچنین روز شنبه 13
فرودین ماه زندانی شهریار سرتیپی 24 ساله از زندانیان سالن 16
بند 6 زندان گوهردشت در حالی که در خواب بسر می برد مورد یورش
پاسداربندی به نام اقوایی قرار گرفت و در مقابل چشمان سایر هم
بندیانش با باتون او را مورد ضرب وشتم قرار داد و سپس او را با
خود به زیر هشت برد . دستان و پاهای این زندانی را به میله ای
بست و با باتون بر روی پاها و دستان او برای مدت طولانی می
کوبید شکنجۀ او با فحش های بسیار زنندۀ خانواد گی همراه بود.
پاسداربند اقوایی در حالی که دستها و پاهای این زندانی را بسته
بود، به صورت و چشمان او گاز اشک آور و فلفل می زد. شکنجه ها
به حدی شدید بود که فریادهای این زندانی تمام سالن را فرا
گرفته بود.
پس از چند ساعت شکنجه ، این زندانی را از بند 6
به بند 1 زندان گوهردشت کرج منتقل کردند. زندانی شهریار
سرتیپی هنگام انتقال به این بند مورد ضرب و شتم و شکنجۀ
پاسداربندها قرار گرفت. یکی از دستان او در اثر این شکنجه ها
شکسته و دست دیگر او و بدنش در اثر ضربات کاملا کبود شده است.
ولی فقیه علی خامنه ای برای ایجاد جو رعب و وحشت در زندان و
مرعوب کردن زندانیان که به آنجا منتقل می شوند شکنجه های قرون
وسطایی را در زندانها به حد طاقت فرسایی رسانده و از طرفی برای
پوشاندن جنایت خود که توسط مأمورانش در حال انجام است تمامی
تماسهای زندانیان را قطع کرده است. در حال حاضر یورشهای گارد
زندان به بند 4 ،5،6 بطور مستمر صورت می گیرد و زندانیان را
بصورت گروهی مورد شکنجه قرار می دهند.
گزارشها همچنین حاکی از آن است که
تعداد زندانیان درسالن 2 بند 1 زندان گوهردشت کرج دو
برابر شده است و در هر سلول انفرادی نزدیک به 5 نفر نگهداری می
شوند. آمار این سالن پیش از این در حدود 40 نفر بود ولی در حال
حاضر آمار آن به 85 نفر رسیده است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،تشدید شکنجه های طاقت
فرسیا و قرون وسطایی و محدودیتهای غیر انسانی علیه زندانیان در
زندان گوهردشت کرج را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند
و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار
اقدامات عملی برای پایان دادن به جنایتهای رژیم ولی فقیه علی
خامنه ای علیه زندانیان در ایران است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران 14 فروردین 1390 برابر با 03 آپریل 2011 ----
ورود بسیج به کانون وکلا و امنیتی کردن فضای وکالت
بدیهی است چنانچه وکلای دادگستری واهمه ای در دفاع از حقوق
موکلین خود – اعم از سیاسی و غیر سیاسی – داشته باشند، نمی
توانند وظیفه خطیر وکالت، که دفاع از حقوق افراد است را به
درستی به انجام رسانند. وکیل دادگستری در حرفه وکالت و دفاع از
حقوق موکلینش می بایست رها از هر گونه قید و بند سیاسی و
امنیتی باشد تا بتواند با شجاعت و با قدرت به دفاع از حقوق در
معرض خطر موکلنش بشتابد. حقوق افراد به خصوص حقوق متهمین در
شرایطی می تواند احقاق شود که وکیل دادگستری مستقل بوده و سایه
هیچ نهاد امنیتی بر ساختار وکالت نیافتد.
متاسفانه در ماههای اخیر زمزمه حضور بسیج در کانون وکلا شنیده
می شد که در شروع سال 1390 این زمزمه به عینیت پیوست و وکلای
دادگستری و خانواده وکالت را غافلگیر کرد. بسیج کانون وکلا شکل
واقعی به خود گرفت و وارد عرضه جامعه وکلا گردیده و تنها نهاد
مدنی نیمه مستقل را در آستانه امنیتی شدن قرار داد. درست چند
ساعت بعد از تحویل سال نو پیامی به تمام وکلای دادگستری ارسال
شد. متن پیام
چنین است:
«بهار
طبیعت و خیزش مظلومان مسلمان مبارک
.کانون
بسیج وکلای دادگستری مرکز»
نهاد های دولتی در سالهای گذشته تلاش بسیار مضاعفی کردند تا
بتوانند کانون وکلای دادگستری را منحل کرده و یا زیر لوای دولت
و قوه قضاییه بیاورند. اما اعتراض های به جا و شایسته وکلای
دادگستری اجازه چنین عملی را نداد که اگر بر اساس و استقلال
کانون وکلا ضربه وارد می گردید و گردد، فاجعه ای به وقوع می
پیوست و می پیوندد که هرگز نمی توان خسارات ناشی از این فاجعه
که به حقوق ملت ایران ارتباط دارد را جبران نمود. حال نیز خطر
وابستگی کانون وکلا به قوه قضاییه به صورت مطلق برطرف نشده و
وکلای دادگستری نگران عدم استقلال کانون وکلا هستند. البته
نباید نادیده انگاشت که در قوه قضاییه مسئولینی هستند که کاملا
واقف به خسارات مادی و معنوی عدم استقلال وکیل و کانون وکلا
بوده و آنها نیز تاکنون زحمات بسیاری برای حفظ استقلال کانون
وکلا کشیده اند که عمل آنها مورد تقدیر است.
اما حضور بسیج در کانون وکلا قابل تامل و بررسی است. اینکه
گروهی از وکلای
دادگستری گرد هم آیند و در قالب کانو یا انجمنی فعالیت صنفی
کنند در قالب هر اسمی که باشد قابل پذیرش و استقبال است. اما
اینکه نهادی همچون بسیج بر پیکره کانون وکلا، کانونی که قدمت
دیرینه داشته و عضو کانون بین المللی وکلاست سایه افکند و فضای
کانون وکلا را به آنچه به زیان حقوق شهروندان و عدالت قضایی
است مخدوش کند قابل پذیرش و استقبال نیست. بسیج از ثروت و قدرت
بسیار بالایی برخوردار است. حضورش در کانون وکلا در آینده ای
نزدیک استقلال کانون وکلا را مخدوش خواهد. اگر بسیج قدرت را در
کانون وکلا به دست گیرد که با اعمال نفوذی که در دستگاه قضایی
دارد به نظر می رسد می تواند بگیرد فاتحه کانون وکلا را می
بایست خواند.
کانون وکلا هزینه های گزافی را در راستای استقلالش پرداخته است
و این استقلال نباید به هیچ قیمتی از بین رود. بسیج با ورود در
کانون وکلا و ارتباط با دستگاههای اطلاعاتی و قوه قضاییه، قدرت
را در آینده در دست خواهد گرفت و به مرور زمان، کانون وکلا را
عملا به یک نهاد دولتی – امنیتی تبدیل خواهد کرد.
می دانیم که در انتخابات دوره گشته بسیاری از وکلای دادگستری
رد صلاحیت شدند. وکلایی که سالها عضو اصلی هیات مدیره کانون
وکلا بوده اند. بسیاری از اساتید ممتاز دانشگاه که قصد کاندیدا
شدن در انتخابات هیات مدیره کانون را داشتند نیز رد صلاحیت
شدند و از همه بدتر اینکه رئیس فعلی کانون وکلا آقای جندقی نیز
رد صلاحیت شده بود که بعد از اعتراض تعدادی وکلا، عده ای از
وکلایی که در حال حاضر عضو هیات مدیره هستند تایید صلاحیت
شدند.
اما چرا ورود بسیج خطرناک است؟ در بین وکلای دادگستری عده ای
هم هستند که به دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی همچون وزارت
اطلاعات و سپاه وابسطه بوده و درصدد کسب قدرت هستند. آنها با
نفوذی که در دادگاه انتظامی قضات ( جایی که صلاحیت وکلا در
هیات مدیره مورد بررسی قرار می گیرد) خواهند یافت، باعث می
گردند صلاحیت وکلایی که مورد قبول بسیاری از وکلای دادگستری
هستند توسط دادگاه انتظامی قضات رد شده و صلاحیت اعضای بسیج
تایید و آنها وارد هیات مدیره کانون وکلا گردند. طرحی که در
حال حاضر در حال انجام بوده و در انتخابات آینده کانون وکلا
شاهدش خواهیم بود.
بنابراین مسئولیت وکلای دادگستری که خواهان استقلال هستند در
روزها، ماهها و سالهای آینده بیش از گذشته است.
خطری بسیار جدی کانون وکلا را تهدید می کند که اگر
وکلای خواهان استقلال غافل شوند زندگی وکالتیشان نابود خواهد
شد.
محمد مصطفایی وکیل دادگستری وعضو کمیته وکلای مدافع حقوق بشر
و سخنگوی خانه حقوق بشر ایران ---- تداوم جلوگیری مسئولان از رسیدگی پزشکی به حسین رونقی دوشنبه 15 فروردين 1390
خبرگزاری هرانا: در حالی که وضعیت
جسمی حسین رونقی ملکی طی روزهای اخیر به وخامت گرویده است اما
مسئولین زندان کماکان از رسیدگی به وضعیت این زندانی سیاسی
خودداری میکنند.
حسین رونقی ملکی در حال حاضر در وضعیت بد جسمی در زندان اوین
تحت فشار مسئولین زندان تحمل حبس میکند.
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||