دوشنبه 15 فروردين 1390
خبرگزاری هرانا: خبرها حاکی از آن
است که طی روزهای اخیر گارد ویژه به بند ۱ سالن ۲ یورش برده و
پس از ضرب و شتم بسیاری از زندانیان، یازده تن از ایشان توسط
مسئولین به سلول انفرادی منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا،
ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گارد ویژه به علت
آنچه رعایت نکردن قوانین زندان خوانده شده است، زندانیان محبوس
در بند ۱ زندان رجایی شهر را مورد ضرب و شتم قرار داده است.
در پی آن نیز یازده تن از زندانیان
به نامهای مهدی فتحی، محمد جعفری، علی داداشی، حسین احمد لو،
اسمائیل ارفعی، قاسم حشندار، جواد نجفی، حمید دوست حسینی،
محمود قنبری، رحمان عاجز، احسان اژدهاک به سلول انفرادی منتقل
شدند.
نکتهٔ
قابل توجه این است که تمامی این زندانیان که به شدت مضروب شده
بوده و بعضا دچار شکستگی نیز بودند بدون هرگونه رسیدگی پزشکی
به سلولهای انفرادی بند (معروف به سوئیت) منتقل شدهاند.
گفتنی ست که پس از این برخورد،
مسئولان تا دو روز اقدام به قطع کلیهٔ تلفنهای بند مذکور
نمودند.
----
عفو بین
الملل خواستار آزادی فوری بازداشت شدگان اخیر در تبریز و
ارومیه شد
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: سازمان عفو بین الملل
روز گذشته با صدور بیانیه ای خواستار آزادی فوری و بی قید و
شرط تمامی بازداشت شدگان اعتراضات اخیر در شهرهای تبریز و
ارومیه شد.
اجتماع مسالمت آمیز معترضان به «خشک شدن دریاچه ارومیه و عوامل
ناشی از آن و ایجاد سد بر روی رودخانه های تغذیه کننده
دریاچه»، مورد هجوم لباس شخصیها و ماموران انتظامی قرار گرفت و
در شهر تبریز و ارومیه حدود 90 تن بازداشت و تعدادی نیز زخمی
شدند که اغلب دستگیر شدگان پس از ساعتی آزاد، اما تعداد چهار
تن همچنان در بازداشت هستند که از محل بازداشت آنان اطلاعی در
دست نیست.
تظاهر کنندگان در تبریز در کنار تلخه رود (آجی چای) که با حمل
پلاکاردهایی همچون «سدها را بشکنید، دریاچه ارومیه را پر کنید»
خواستار برچیده شدن سدهای رودخانه های آبریز دریاچه ارومیه شده
بودند مورد هجوم نیروهای دولتی قرار گرفتند و از سرنوشت پنج تن
از آنان به نامهای حبیب پورولی، جلیل علمدار میلانی، علی سلیمی
و سعید سیامی که دستگیر شده اند خبری در دست نیست.
تظاهرات در شهر ارومیه نیز در یکی از پارک های این شهر مورد
هجوم قرار گرفت و ۲۰ تن از جمله سعید خزر لو بازداشت شدند که
اکثر آنان ظرف ۴۸ ساعت آزاد شده، اما از محل نگهداری کسانی که
همچنان در بازداشت بسر می برند اطلاعی در دست نیست.
سازمان عفو بین الملل از همگان خواست تا با ارسال نامه به
مقامات جمهوری اسلامی خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط حبیب
پورولی، جلیل علمدار میلانی، علی سلیمی، سعید سیامی، سعید خزر
لو و سایر معترضین بازداشت شده، در صورتیکه ایشان در ارتباط با
بیان مسالمت آمیز دیدگاه هایشان و یا شرکت در تجمعات مسالمت
آمیز بازداشت شده اند گردند.
این سازمان از همگان خواست تا با ارسال نامه به دفاتر رئیس
دادگستری استان آذربایجان شرقی، رئیس دادگستری استان آذربایجان
غربی، دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی و همچنین نمایندگی های
دیپلماتیک ایران در خارج از کشور، موکدا خواستار اعلام محل
نگهداری بازداشت شدگان و اطمینان از حفاظت ایشان در برابر
شکنجه و سایر بدرفتاری ها و دسترسی ایشان به وکیل مدافع و
خانواده هایشان و هر گونه خدمات درمانی که ممکن است مورد نیاز
ایشان باشد، و همچنین برداشتن محدودیت های غیرقانونی بر آزادی
بیان، اجتماعات و تشکل در ایران شوند.
----
قاسم شعله سعدی بازداشت شد
قاسم شعله سعدی، حقوقدان و نماینده
سابق مجلس ایران روز یکشنبه، چهاردهم فروردین در فرودگاه مهر
آباد بازداشت شد.
بی بی سی: یک منبع آگاه در گفت و گو
با بی بی سی فارسی خبر بازداشت آقای شعله سعدی را تائید کرد.
به گفته این منبع آگاه، آقای شعله
سعدی در حال بازگشت از شیراز به تهران در فرودگاه مهرآباد
دستگیر شده است. تاکنون از علت و جزییات بازداشت وی خبری منتشر
نشده است.
آقای شعله سعدی، که استاد روابط
بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسى دانشگاه تهران و دارای
دکترای علوم سیاسى از دانشگاه پاریس است، در دوره سوم و چهارم
مجلس ایران نمایندگی مردم شیراز را بر عهده داشت.
او همچنین نامزد انتخابات ریاست
جمهوری دور دهم شده بود، اما صلاحیت وی توسط شورای نگهبان
تائید نشد.
این استاد دانشگاه در سال ۱۳۸۱ نیز به
اتهام نگارش نامه انتقادی به آیت الله علی خامنه ای، رهبر
ایران، ۳۶ روز در بازداشت به سر برد.
مهدی خزعلی، وبلاگ نویس منتقد دولت و
فرزند آیت الله ابوالقاسم خزعلی، روحانی تندرو طرفدار دولت هم
در وبلاگ خود از دستگیری آقای شعله سعدی خبر داده است.
آقای خزعلی در پست امروز خود نوشته
خبر بازداشت آقای شعله سعدی را از فرزند قاسم شعله سعدی شنیده
است.
آقای خزعلی در وبلاگش نوشته است:
"قاسم را آخرین بار پشت دروازه اوین دیدم، موبایلش را تحویل
داد و برای بازپرسی داخل شد، حکمش هم دستش بود، از او خواستم
تا اجازه دهد حکمش را منتشر کنم، احتیاط کرد، حق داشت!"
----
زندانی سیاسی ارژنگ داودی بیش از 4 ماه از داشتن هرگونه تماسی
با خانواده اش محروم می باشد
بنابه گزارشات رسیده به" فعالین حقوق بشر و دمکراسی در
ایران" بیش از 4 ماه است که از وضعیت و شرایط
زندانی سیاسی ارژنگ داودی هیچ خبری در دست نیست.
11 آذر 1389 آخرین باری است که زندانیان سیاسی ارژنگ داودی
با خانواده اش ملاقات داشته است و از آن تاریخ تا به حال
هیچگونه ملاقاتی باخانواده اش نداشته است. او همچنین از داشتن
هرگونه تماس تلفنی با خانواده اش محروم می باشد.خانواده این
زندانی سیاسی بیش از 4 ماه است که در بی خبری از وضعیت و شرایط
عزیزشان بسر می برند.
همسر زندانی سیاسی ارژنگ داودی مدتی پیش، پس از قطع ملاقات و
تلفنهای همسرش به ستاد پیگیری وزارت اطلاعات احضار شد و برای
مدت طولانی مورد بازجویی و تهدید قرار گرفت و او را تهدید
نمودند که در صورت اطلاع رسانی از بی خبری از وضعیت و شرایط
همسرش با عواقب آن مواجه خواهد شد.بازجویان وزارت اطلاعات با
تهدید و ارعاب سعی دارند جنایتها و اعمال غیر انسانی خود را
پنهان نگه دارند.
زندانی سیاسی ارژنگ داودی همراه با ده ها زندانی سیاسی دیگر
به سالن ایزوله شده 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج منتقل شد و از
زمان انتقال به این سالن تمامی ارتباطهای زندانیان سیاسی با
خانواده هایشان قطع گردید که از جمله آنها تماسهای تلفنی و
ملاقاتهای حضوری و برای تعدادی از زندانیان حتی ملاقاتهای
کابینی قطع می باشد. از آن زمان تمامی حقوق اولیۀ زندانیان
سیاسی سلب شده و محدودیتهای قرون وسطایی و طاقت فرسایی علیه
زندانیان سیاسی اعمال می شود. زندانیان سیاسی از درمان محروم
می باشند که این محرومیت ضدبشری هفتۀ گذشته منجر به مرگ بازاری
زندانی محسن دگمه چی گردید.
سیاست ایجاد شرایط طاقت فرسا
و قرون وسطایی علیه زندانیان سیاسی در زندانهای ایران
توسط ولی فقیه علی خامنه ای گرفته می شود و از طریق صادق
لاریجانی رئیس قوۀ قضاییه منصوب ولی فقیه ،وزارت اطلاعات و
سازمان زندانها به اجرا گذاشته می شود علاوه بر موارد فوق
امور زندان گوهردشت
کرج در اختیار شورای عالی امنیت نظام قرار داده شده که شخصا
توسط علی خامنه ای
پیگیری می شود.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،بکار بردن شرایط طاقت
فرسا و قرون وسطایی علیه زندانیان سیاسی
بی دفاع بدستور ولی
فقیه علی خامنه ای را به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم می کند
و از دبیر کل، کمیسر عالی حقوق بشر
سازمان ملل متحد و سایر مراجع بین المللی می خواهد که
پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای را به
دادگاههای بین المللی ارجاع دهد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
16 فروردین 1390 برابر با 05 آپریل
2011
----
قرائت نامه آقای بروجردی در شانزدهمین اجلاس حقوق بشر در ژنو
خانم نازنین انصاری فعال حقوق بشر و ژورنالیست شناخته شده به
عنوان یکی از مدعوین و سخنرانان شانزدهمین اجلاس حقوق بشر که
در ماه مارس 2011 در ژنو منعقد گردید، ضمن قرائت نامه ارسالی
آقای بروجردی به این اجلاس، با ذکر مقدمه ای سخنانش را اینگونه
آغاز کرد :
مايلم از سودويند (Sudwind)
و همچنین دکتر نایب هاشم و همسر ایشان برای برگزاری این جلسه
و همچنین به خاطر اينكه
به من فرصت داده شد كه براي شما، تصويري از تشيع دوازده امامي
جعفری (مذهب رسمی دولتی در ایران، به ویژه مورد سید حسین
کاظمینی بروجردی) ارائه نمايم تشکر كنم.
خانمها و آقایان، بر اساس ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر
(که ایران نیز يكي از امضا کنندگان آن می باشد) هر کس حق دارد
که از آزادی فکر، عقیده و مذهب برخوردار باشد.
آزادی مذهبی تنها به معناي داشتن اعتقاداتی خاص نیست، بلکه
به اين معني نيز هست كه فرد به علت باورهايش مورد تبعیض واقع
نشود. همانطور كه اعلامیه سازمان ملل متحد در سال 1981 درباره
تعصب مذهبی که به معناي عدم تحمل دیگران و برخورد نامطلوب با
آنها است تاكيد ميكند، این معضل اغلب تبدیل به یک کاتالیزور
برای درد و رنج و بدبختی و فلاکت بی حد و حصر ميشود (موضوع
افتتاحيه بررسي و مرور حقوق بشر ایران، مرکز سیاست خارجی،
مقدمه شري بلر).
ارزیابی من این است كه به رغم وجود موارد بسیاری در موضوع
حقوق بشر، آنچه كه پرونده آقای بروجردی را نسبت به سایرین
متمايز ميكند عبارت است از:
-
او یک
روحانی شیعه است که به اصل ولایت فقیه معتقد نیست.
- مطابق
گفته سرشناسترین وکیل بین المللی حقوق بشر ایرانی، 400 روحانی
دیگر که عقايدي شبیه به او دارند پشت میلههای زندان هستند.
خانوادههای آنها به علت ترس، تمايل به انجام هيچ اطلاع رسانی
و افشاگري ندارند.
- در مقابل ميبينيم كه
بروجردی، خانوادهاش و همچنین حامیان او همچنان در تكاپو بوده
و سكوت نكردهاند. با وجود اینکه مورد آزار و اذیت قرار گرفته
و عنوان " بی سواد " مورد خطاب واقع ميشوند، با انرژی به
مبارزات خود ادامه ميدهند. در واقع، آنها مبارزات خود را حتی
از پشت میلههای زندان ادامه ميدهند حتی اگر به سلول انفرادی
برده شده و مورد ضرب و شتم، تحقیر، و سوء استفاده جسمی، روانی
و احساسی قرار گیرند.
-
بروجردی
از زمان دستگیری در سال 2006 متحمل درد و رنج زيادي شده است و
حال مساعدي ندارد.
-
این
افراد هیچ گروه حمایتي و حفاظتي در خارج از ایران ندارند.
طرفداران جمهوری اسلامی از آنها ميترسند و ایرانیان سکولار
نیز به آنها اعتماد ندارند چون به هر کسی كه به هر نحوی مرتبط
با دین است اعتماد نمی کنند.
اقدامات ایشان پس از ارسال نامه ای سرگشاده به شورای حقوق
بشر سازمان ملل در تاریخ 27 سپتامبر 2010 :
-
اکتبر 2010: نامهای به حسن نصراله و انتقاد از او برای حمایت
از ایجاد جمهوری اسلامی در لبنان و میزبانی سفر محمود احمدی
نژاد به آن کشور.
-
17
اکتبر: او در زندان اوین مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
- 26
اکتبر: هشدار به توطئه علیه زندانیان سیاسی.
- 8
نوامبر: 6 تن از هواداران
او (5 زن و 1
مرد) همگي با مدارک دانشگاهی (كه در میان آنها استاد دانشگاه،
معلم و کارمند دولت بود) دستگیر و در بند 209 زندان اوین شکنجه
شدند.
- 13
نوامبر: بروجردی به یک محل مخفی منتقل گردید.
- 27 فوریه
2011: به شدت توسط گروهی از نگهبانان در زندان اوین مورد حمله
و ضرب و شتم قرار گرفت (دست و پایش را بسته بودند و بدنش را با
تيغ مجروح نموده و ریش او را با خشونت تراشیدند به گونهاي كه
صورتش به شدت زخمي شد).
نامه آقای بروجردی از درون زندان به شانزدهمین اجلاس حقوق
بشر
"
با درود و ادای احترام
به میهمانان و حضار گرامی
و با عرض ادب به وطن عزیزم ایران که شاهد سخت ترین تبعیض ها،
ظلم ها و جنایات بی نظیر است .
همانطور که استحضار دارید، در طول تاریخ، تداخل دین در حکومت ،
محیط را برای رشد اختلافات مذهبی، افراط گرائی، ظهور حکومت های
استبدادی و ارتکاب خیانتها و جنایات گسترده تحت لوای دین،
مستعد نموده است. وضع قوانین ناعادلانه علیه اقلیتهای قومی و
مذهبی، تبعیض جنسیتی و همچنین اعمال مجازات های غیر انسانی از
قبیل اعدام، سنگسار، شلاق و زندان، همگی از نتایج دخالت دادن
دین در حکومت می باشد.
رژیم حاکم بر ایران که یک نمونه بارز از حکومت های دینی می
باشد، هیچ اعتقادی به حق آزادی قلم، بیان و اندیشه ندارد. در
چنين فضائي، اقلیتهای مذهبی که شامل سنی ها، مسیحیان،
زرتشتیان، بهائیان، یهودیان و.... می شوند، همچنین دراویش و
حتی شیعیانی که اعتقاد به قرائتی نو از اسلام دارند، تحت آزار
و فشار قرار می گیرند.
آنگاه که دیانت با سیاست آمیخته می شود، فرصتهای نیرنگ و فریب
و جنایت، پدیدار گشته و خدای پاکی ها، خوبی ها و شادی ها،
تبدیل به غول آزار، اذیت و خشونت می گردد و آهنگ غم انگیزی بر
بستر تقویم زمان نواخته می شود. ای کاش مرده بودیم و چنین ایام
اسفناک و رقت باری را نمی دیدیم.
سئوال من از سردمداران حکومت ایران این است که چگونه به خود
اجازه می دهید تا در امور داخلی دیگر کشورها به عناوین مختلف
دخالت کنید در حالیکه نمی توانید هیچ صدای مستقلی را در مملکت
بشنوید و با واکنشهای سریع و همه جانبه به سرکوب آن می
پردازید! ایرانی در وطن خود، مجاز به پیروی از عقائد و افکار
منفک از مذهب حکومتی نمی باشد و استقلالی در تفکرات خصوصی و
حتی رأی خود ندارد.
عمیقا بر این باورم که انسان باید مختار باشد که هر اندیشه ای
را تعقیب کند. من مرزی را برای رسیدن به خدا نمی شناسم. افکاری
که به انسان در زمینه خداشناسی می رسد، محترم است و انسان
نباید به خاطر تغییر دین در فشار قرار گیرد. فلذا من تعصب بر
روی مذهب خاصی ندارم و
هر دینی که انسان ها را به آزادی و استقلال و استغنا می رساند،
قبول دارم. همواره بشریت را در زیر سایه تفاهم دینی و اتحاد
مذهبی به معنای اصل کلمه که مبدا وجود باشد، تشویق نموده ام و
از همه انتظار دارم اختلافات اعتقادی را کنار بگذارند . آنکس
که بتواند انسانها را بطور یکسان دوست بدارد شایسته احترام است
فلذا دوست داشتن را نشان آزادگی میدانم .
برگزای رفراندومی آزاد تحت نظارت سازمان ملل را کلید رهایی ملت
دربند ایران می دانم و از تمامی انسانهای آزاده دنیا تقاضا
دارم مردم کشورم را در تعیین سرنوشت خویش یاری نمایند . جامعه
جهانی یک مجموعه به هم پیوسته است و حل بحران های فرا منطقه ای
و برقراري دمکراسی و صلح در سراسر دنیا، بدون تشریک مساعی
همگان مقدور نخواهد بود. لذا انتظار می رود سریعا کمیته ای از
حقوقدانان و کارشناسان بین المللی تشکیل شود که با استناد به
شواهد و مدارک واقعی از آنچه در ایران و خاورمیانه می گذرد،
نتایج سوء ناشی از حاکمیت دینی را بررسی نموده و راهکارهای
عملی جهت صدور قطعنامه ای در سازمان ملل متحد، با موضوع جدائی
دین از حکومت را پیگیری نمایند.
با سپاس
سید حسین کاظمینی بروجردی – اسارتگاه اوین "
مايلم سخنانم را با برخی از توصیههایی كه از سوی سازمانهای
مختلف و فعالان حقوق بشر مطرح شده است به پایان برسانم.
جامعه بینالمللی باید:
-
تحریمهای هدفمند (ضبط داراییهاي شخصی و یا ممنوعیت خروج از
کشور) براي مقامات مهم ایرانی که به طور مستقیم مسئول نقض حقوق
بشر بر اساس دین هستند اعمال نمايد.
-
از
انتصاب يك گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد حقوق بشر برای ایران
حمايت كند و همتایان ایرانی آنها را براي همكاري کامل با تمام
مكانيسمها و ساز و کارهای سازمان ملل متحد توسط موارد زير
تشویق كند:
1-
تصویب
کنوانسیون سازمان ملل علیه شکنجه و ساير مجازاتهای بیرحمانه،
غیر انسانی یا اهانت آمیز یا برخوردها و مجازاتهای بدون قيد و
شرط – تاييد مقالات بیانیه سازمان ملل متحد درباره حذف كليه
موارد تعصب و تبعیض به علت دین یا اعتقادات.
2-
پاسخ به
گزارش 1995 كه به وسیله گزارشگر ویژه کمیسیون حقوق بشر در مورد
وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران ارسال شده است.
3-
قبول
درخواست گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد در خصوص آزادی دین یا
عقیده براي سفر به ایران و بازديد از ايران.
در نهایت اكنون فرصت مناسبي برای رهبران ایران و نمایندگان
تمام ادیان است تا گرد هم آیند و بیانیه مشترکي صادر كنند كه
اعضای نظام تضمین کنند که در یک ایران سکولار، با اعضای نظام
جمهوری اسلامی با احترام و بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر و
حاکمیت بین المللی قانون رفتار شود.
با سپاس فراوان