بازگشت به صفحه اول

 

 
 

اعدام دو تن از محکومان جرایم مواد مخدر در زندان مرکزی شهر اراک

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: دو تن از محکومان جرایم مواد مخدر، که توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب اراک به اعدام محکوم شده بودند، صبح روز چهارشنبه بیست و چهارم فروردین ماه در زندان مرکزی شهر اراک به دار آویخته شدند.

«علی، ع» که به اتهام حمل و نگهداري بیست و پنج کیلو گرم تریاک، به همراه «احمد – ا» که به اتهام حمل و نگهداری یکصد و بیست گرم هروئین فشرده و تهیه و مالکیت پنج کیلو و شصت و پنج گرم هروئین در شعبه دوم دادگاه انقلاب اراک به اعدام محکوم شده بودند، سحرگاه دیروز در محوطه زندان اراک به دار آويخته شدند.

بنا بر گزارش نهادهای مدافع حقوق بشر طی سال گذشته میلادی، و بنا بر اعلام مقامات و رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی بیش از 300 زندانی در زندان‌های مختلف جمهوری اسلامی به طور مخفیانه اعدام شده‌اند که بیشترین تعداد اعدام‌ها مربوط به محکومین جرایم مواد مخدر می‌باشد.

آمارهای غیر رسمی حاکی از اعدام بیش از 550 تن در مدت زمان یاد شده می‌باشد، در حالیکه میزان واقعی اعدام‌ها در جمهوری اسلامی ایران بسیار بیش از آمار و ارقام یاد شده پیش بینی می‌شود.

تنها در یک مورد، روز سه شنبه بیست و سوم فروردین ماه سال جاری، دادستان عمومي و انقلاب اهواز، از اجراي بيش از 40 حكم اعدام در هفت ماه گذشته در اين استان خبر داد. این در حالی است بنا بر اعلام مقامات رسمی جمهوری اسلامی، بیشترین میزان کشفیات مواد مخدر طی سال‌های اخیر در نواحی و حاشیه‌های شرقی کشور بوده و استان خوزستان در میان 31 استان کشور، از رتبه‌های پایین میزان دستگیری متهمان جرایم مواد مخدر می‌باشد.

همچنین نیز بنا بر گفته مقامات رسمی، با توجه به قانون جديد مبارزه با مواد مخدر و تشديد مجازات در خصوص مجازات قاچاقچيان مواد روان گردان و صنعتي، دستگاه قضايي جمهوری اسلامی در آینده‌ای نزدیک اقدام به صدور و اجرای احکام اعدام برای این متهمین خواهد نمود، که در این صورت با توجه به افزایش میزان تولید و مصرف مواد مخدر روان گردان طی چند ساله اخیر در کشور شاهد افزایش چشمگیر میزان اعدام‌ها خواهیم بود.

----

شهادت یکی از هواداران آقای بروجردی در اثر شکنجه های وحشیانه بازجویان وزارت اطلاعات

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"روز دوشنبه 15 فروردین ماه 90، یکی از هواداران آقای بروجردی به نام جعفر جوادی ، پس از تحمل سالها درد و رنج به شهادت رسید . این جوان سی و پنج ساله ، در جریان یورش وحشیانه مزدوران ولایت فقیه به منزل آقای بروجردی در اکتبر 2006 ، به شدت از ناحیه سر مجروح گردید . این جانباخته راه آزادی با وجود وخامت حال، به مدت 15 روز در شکنجه گاه 209 اوین بازداشت و تحت شکنجه قرار گرفته بود که بالاخره با وخیم شدن حالش در زندان،آزاد گردید .

درمان آسیب دیدگی شدید مغزی ایشان با وجود تحمل هزینه سنگینی در حدود یکصد میلیون تومان در بیمارستانهای مختلف تهران بی نتیجه ماند تا این جوان رعنای ایرانی به صرف داشتن عقیده ای منفک از حکومت ولایت فقیه، دار فانی را وداع گوید . آقای بروجردی ضمن اعلام تسلیت به خانواده وی و ملت مبارز ایران اشعاری را در رثای زنده یاد جعفر جوادی سروده است :

شد به جوادی ندا، بیا به نزد خدا                      چونکه که جهادی شدی، بال و پرت نزد ما

گر چه جوان بودنش، لرزه دهد قهر ما                  روز و شبش زندگی، بافته در عشق ما

حال به جنت رود، عاشق و شیدای ما                  همسفرش فاطمه، شفیع دربار ما

عمر گرانمایه اش، وعده گه خوان ما                مذهب او را نگر، امر به معروف ما

او که فدا گشته در، حوزه اصحاب ما              داد و ستد کرده پا، دین سرافراز ما

آن که بشد پرپر از، کینه اعداء ما                  داده به غصه شرر، حجت و انوار ما

ضربه سر آنچنان، فزت زده قهر ما            هوش ز کف داده و میل به دیدار ما

به وقت رجعت کند، بیعت منصوب ما           خوش به نوا بلبلا، به باغ یاران ما

طوطی و هدهد نگر،در قفس فیض ما           پس به جوادی بده فاتحه ی نذر ما

پاینده ایران،

سید حسین کاظمینی بروجردی – اسارتگاه اوین

فروردین 1390

----

وبلاگ نویس زندانی با خطر صدور حکم اعدام مواجه است

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" دادگاه کرج قصد دارد وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پور شجری (سیامک مهر) را به حکم ضد بشری اعدام محکوم کند.

وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پورشجری قرار است اول  تیرماه با اتهامات سنگین که به وی نسبت داده شده است  در شعبۀ 109 دادگاه کرج مورد  محاکمه قرار گیرد. پیش از این دادستان کرج، بازپرسی دادگاه انقلاب کرج  و بازجوی وزارت اطلاعات به خانواده وی گفته اند که او را به اعدام محکوم خواهند کرد.

وبلاگ نویس زندانی محمدرضا پور شجری   بیش از 7 ماه است که در فرعی ایزوله شده بند 6 زندان گوهردشت کرج زندانی است و از زمان دستگیری تاکنون از داشتن ملاقات و ارتباط تلفنی با خانواده اش محروم می باشد. خانواده او از وضعیت وشرایط عزیزشان در بی خبری بسر می برند. او تنها زندانی سیاسی است که در فرعی بند 6 به مدت چندین ماه در بازداشت بسر می برد.بازجویان وزارت اطلاعات تا به حال 2 پرونده علیه وی گشوده اند که در پرونده اول ،او را به 3 سال زندان محکوم کردند.

ولی در پرونده دوم بنابه گفتۀ بازجویان وزارت اطلاعات و دادستان کرج قصد دارند که  او را به اعدام محکوم کنند.

از طرفی دیگر فردی با نام مستعار  محمدی یکی از بازجویان اداره  اطلاعات مشهد خانم میترا پورشجری دختر آقای پورشجری را با تماسهای تلفنی و احضار او به اداره اطلاعات دائم مورد تهدید و تحت فشارهای روحی قرار می دهد. ودرآخرین احضار وی به اداره اطلاعات او را تهدید به بازداشت کرده اند.

وبلاگ نویس زندانی از بیماریهای حاد جسمی مانند؛ ناراحتی کلیه ،کمر درد و سینوزیت رنج می برد ولی بازجویان وزارت اطلاعات مانع درمان وی هستند.

فرعی بند 6 زندان گوهردشت کرج شرایط طاقت فرسا و غیر انسانی دارد ویکی از شکنجه گاه های زندان گوهردشت کرج می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ایجاد شرایط طاقت فرسا و غیر انسانی و زمینه سازی برای صدور حکم اعدام علیه این وبلاگ نویس زندانی هشدار می دهد و از کمیسر عالی حقوق بشر ،گزارشگران بدون مرز و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت  رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

26 فروردین 1390 برابر با 15 آوریل 2011

----

اعتصاب غذای مائده قادری، وکیل بازداشتی در مشهد

پنجشنبه 25 فروردين 1390

خبرگزاری هرانا: مائده قادری، از وکلای بازداشتی، در پی عدم پاسخگویی مراجع قضایی نسبت به علت دستگیری وی و تنها نسیت دادن اتهامات ناروا، ایشان نیز به جهت اعتراض به روند رسیدگی پرونده خود و خارج شدن آن از روال قانونی دست به اعتصاب غذا زده است.

به گزارش تحول سبز، در پی اعتصاب غذای مائده قادری از وکلای بازداشتی طی چند روز گذشته ایشان به بهداری زندان وکیل آباد مشهد منتقل شده است.

مائده قادری از اعضای کانون وکلای تهران که در تاریخ ۱۲ اسفند ماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده، تاکنون نیز دز زندان و تحت بازجویی به سر می برد. آنچه که خانم قادری نیز نسبت به آن اعتراض داشته عدم تفهیم اتهام از سوی دادگاه و بازپرس پرونده خویش، آن هم بعد از مدت طولانی بازداشت خود بوده است.

همچنین طی چند روز گذشته از ملاقات خانواده این زندانی با وی ممانعت به عمل آمده است و مسئولین قضایی بار دیگر اعلام داشته اند که ایشان همچنان ممنوع الملاقات می باشند.

شایان ذکر است، باتوجه به دیدار کوتاه خانواده ایشان با وی در هفته گذشته به نظر می رسد علت ممنوع الملاقات شدن مائده قادری اقدام ایشان به اعتصاب غذا بوده و شرایط جسمی نامناسب و انتقال ایشان به بهداری موجب جلوگیری از ملاقات با وی شده است.

مائده قادری از اعضای کانون وکلای تهران میباشد که در پی پیگیری پرونده همسرش علی پرندیان که در سال گذشته دستگیر شده بود مورد غضب مامورین امنیتی قرار گرفت و خود نیز به دلایل مبهم و تنها به دلیل نسبت دادن اتهامات واهی از سوی مامورین وزارت اطلاعات مشهد دستگیر شده است.

گفته می شود نامبرده از نظر روحی و جسمی به علت اعتصاب غذای خود در شرایط ناگواری به سر می برد و خانواده وی نیز از طرف مامورین وزارت اطلاعات بارها مورد تهدید نیز قرار گرفته اند.

----

بازجویی و ضرب و شتم ده تن از زندانیان سیاسی رجایی شهر کرج

پنجشنبه 25 فروردين 1390

خبرگزاری هرانا: در پی انتشار نامه تسلیت جمعی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج به شبنم و فرزاد مدد‌زاده ۱۰ تن از زندانیان سیاسی به انفرادی بند سپاه در این زندان منتقل شدند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، «ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» اطلاعات سپاه پاسداران مستقر در زندان رجایی شهر کرج ده تن از زندانیان سیاسی را به دلیل انتشار نامه تسلیت به خانواده جانباختگان پناهندگان سیاسی در عراق از سالن ۱۲ بند ۴ به سلول‌های انفرادی بند سپاه منتقل و ضمن ضرب و شتم از ایشان بازجویی نمودند.

این بازجویی‌ها به مدت ۵ ساعت به طول انجامید و پس از اتمام بازجویی زندانیان سیاسی از سوی بازجویان تهدید شدند که در صورت تکرار چنین مواردی ایشان را به مدت نامعلومی به انفرادی منتقل خواهند نمود.

----

شکنجه های وحشیانۀ یک زندانی بی دفاع در بند 1 زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" یکی از زندانیان بی دفاع بند 1 زندان گوهردشت مورد شکنجه های وحشیانه شکنجه گران قرار گرفت واکنون شرایط جسمی او در وضعیت بسیار حادی می باشد.

روز سه شنبه 23 فروردین ماه حوالی ساعت 12:30 زندانی پیمان قهرمانی 27 ساله از سالن 3 بند1 زندان گوهردشت بدون هیچ دلیلی به سلولهای انفرادی سالن 2 شکنجه گاه  زندان گوهردشت منتقل شد.این زندانی بی دفاع حداقل  به مدت 2 ساعت به طور مستمر مورد شکنجه های وحشیانه جسمی قرار گرفت که منجر به مجروح شدن و شکستگی اعضای بدنش گردید. شکنجه گران با شکنجه های جسمی وحشیانه و قرون وسطایی، متوقف کردن شکنجه ها را منوط به خوردن مدفوعش نمودند.در طی این مدت سایر زندانیان فریادها و ضجه های این زندانی را می شنیدندو باعث رنجش روح و روان آنها گردید. شکنجه گران به عمد و برای ترساندن سایر زندانیان این زندانی را در جایی شکنجه می کردند که سایر زندانیان صدای ضجه ها و فریادهای او را بشنوند.

از وضعیت وشرایط این زندانی از روز سه شنبه تاکنون هیچ خبری در دست نیست و خطر به قتل رساندن این زندانی جدی است.

شکنجه گرانی که در شکنجۀ وحشیانه این زندانی نقش داشتند عبارتند از؛افسر پاسدار میرزاآقایی  به همراه پاسداربند سلیمانی و مرادی که اقدام به شکنجه های وحشیانه این زندانی بی دفاع و اسیر می نمودند.شکنجه های این افراد منجر به شکسته شدن دست ،پا ، دنده های قفسه سینه ، بینی و سر می شود و زخمهای عمیقی بر بدن زندانی باقی می گذارد. شکنجه های وحشیانه که علیه زندانیان بی دفاع بکار می برند عبارتند از، شکنجه با باتونهای برقی و معمولی،شوکر برقی  تجاوز جنسی و استعمال باتون،وادار کردن زندانی به خوردن مدفوعش و ده ها مورد شکنجه دیگر.

ولی فقیه علی خامنه ای برای مرعوب کردن مردم دستور به تشدید سرکوب و شکنجه  و ایجاد شرایط طاقت فرسا و غیر انسانی در جامعه و زندانها نموده است. این فرامین جنایتکارانه و غیر انسانی توسط صادق لاریجانی رئیس منصوب قوۀ قضاییه ولی فقیه، وزارت اطلاعات ( بازجویان وزارت اطلاعات) و سازمان زندانها به اجرا گذاشته می شوند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،بکار بردن شکنجه های وحشیانه و غیر انسانی علیه زندانیان بی دفاع که در حال طی کردن محکومیت خود می باشند را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده علی خامنه ای ولی فقیه رژیم به دادگاه های بین المللی برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

25 فروردین 1390 برابر با 14 آوریل 2011

----

محکومیت یک شهروند به هفت سال حبس تعزیری

پنجشنبه 25 فروردين 1390

خبرگزاری هرانا: سید جواد معصومی کوچصفهانی از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به هفت سال حبس تعزیری محکوم شد.

این شهروند تهرانی در تاریخ نهم آذر ماه سال گذشته در شعبه ۲۸ مورد محاکمه قرار گرفته و حکم مذکور اخیرا از سوی قاضی مقیسه صادر و به ایشان به صورت شفاهی (روئیت حکم در محل) ابلاغ شده است.

نامبرده به اتهام تبلیغ و تبانی به دو سال حبس تعزیری و هم چنین به اتهام توهین به مقدسات به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.

این شهروند معترض به نتیجه انتخابات در ۲۰ بهمن سال ۱۳۸۸ توسط مآمورین اطلاعات سپاه در منزل به همراه همسرش بازداشت و به بند ۲ الف سپاه پاسداران در زندان اوین منتقل شد و پس از تحمل بیش از یک ماه سلول انفرادی با وثیقه ۷۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

گفتنی است پدر وی نیز در سال ۵۷ به اعدام محکوم شده و در‌‌ همان سال حکم مذکور در مورد ایشان به اجرا در آمده است.

لازم به ذکر است، پرونده سید جواد معصومی در یکی از شعب دادگاه تجدید نظر استان تهران (۵۴) در حال رسیدگی است.

----

محمد رضا رزاقی، زندانی سیاسی خطاب به مادرش :فقط صبر و صبر

پنجشنبه, ۲۵ فروردین, ۱۳۹۰

کلمه: محمد رضا رزاقی، وکیل دادگستری و عضو کمیته حقوقی ستاد مرکزی انتخاباتی مهندس میر حسین موسوی، از ۲۱ شهریور ماه سال ۸۹ در زندان اوین به سر می برد بدون اینکه از حق مرخصی استفاده کرده و یا نوروز را پیش خانواده اش گذرانده باشد. او همه دلتنگی هایش را در قالب نامه ای که از درون زندان به مادرش می نویسد ابراز می کند . او می نویسد که برای چندمین سال است که در کنار مادرش نیست اما با این همه تاکید می کند که صبر می کند و صبر. آنچنان که بزرگان جنبش سبز تاکید کرده اند او از مادرش هم می خواهد صبور باشد و برای پیروزی جنبش سبز دعا کند .

رزاقی پس از برگزاری یک جلسه محاکمه غیر علنی در اردیبهشت ماه سال گذشته توسط شعبه بیست و هشتم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه، به اتهام “تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی” به دو سال حبس تعزیری محکوم شد هر چند این حکم در دادگاه تجدید نظر یک سالش تعلیق شد، اما وی اکنون برای گذراندن یک سال محکومیت تعزیری اش در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد .

متن نامه او به مادرش را که در اختیار کلمه قرار گرفته، می خوانید .

سلام مادر مهربانم

سلام بر فداکاری و گذشت

سلام بر عشق و حشمت

سلام بر امیدها و دلتنگیهایت

شاید هر دو عادت کرده باشیم. آخر بیش از ده نوروز است که دلخوش نیستیم .یادت هست دو نوروز را در بیمارستان گذراندم حالم بد بود و افسرده و ناتوان …اما تو می دانی که بزرگترین دل مشغولی ام نه رنج بیماری که هزینه بیمارستان بود که چگونه تامین خواهید شد .

یادت هست وقتی از بیمارستان آمدم آنقدر که دغدغه درس و کتاب داشتم، برای مطالعه به پارک شهر رفتم و تو طاقت نیاوردی و نگران پس از چند ساعت به بهانه آوردن میوه و غذا به سراغم آمدی و من ….

تو خوب می دانی چرا پارک و البته کتابخانه و گاهی هم راه پله و پشت بام منزل ،پناهگاهم بود .برای اینکه در این سالها متراژ آپارتمان مسکونی مان به زحمت به پنجاه متر می رسید و تازه یکی از صاحبخانه ها نیز چون دختر دم بخت داشت به شرط اینکه هیچکدام از دوستانم به دیدنم نیایند خانه اش را به ما اجاره داد !یادت هست مادر جان چه روزگاری را گذارندیم ؟و حالا با این همه سختی و مشقت تو تنهایی .

چندین نوروز هم به خاطر درس و مشق و آزمون در کنارت نبودم اما نوروز پارسال حکایت دیگری داشت سوم اسفند با قید کفالت و با بیماری شدید از زندان آزاد شدم و تمام نوروز ۸۹ را با یاد و خاطره دوستان دربندم گذراندم . غمگین بودم و ناخوش.

این نوروز اما کنار هم بندی هایم هستم و دلتنگ تو .نگران من نباش، پسرت اینجا در کنار دوستانش تنها نیست، چرا که تو می دانی برای من که بیشتر زندگی ام برای درس خواندن در یک اتاق شش متری، پارک، کتابخانه، راه پله و پشت بام منزل گذشته، فضای زندان چندان هم آزار دهنده نیست . فقط آنچه آزار دهنده است دوری از توست و دلتنگی برای عزیزترینم .

راستی یادت هست روزی برای مطالعه به کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفتم و چون دانشجوی آنجا نبودم مرا بیرون کردند و همان شب از قضا کتابخانه دانشگاه در آتش سوخت و تو گفتی آه من بوده …بعد از آن دیگر آه نکشیده ام و صبر پیشه کرده ام، تو هم صبر پیشه کن، آن گونه که بزرگان گفتند، فقط صبر و صبر. البته دعای خیرت را هم برای من و هم بندانم فراموش مکن .

راستی برای گلزار شهدا دلتنگم اگر رفتی نایب الزیاره ام باش .

نوروزت مبارک

محمد رضا رزاقی، نوروز ۹۰، بند ۳۵۰ زندان اوین

----

غلامرضا ناصر از اعضای حزب پان ایرانیست در اهواز بازداشت شد

رهانا: ماموران امنیتی خوزستان که اقدام به بازداشت غلامرضا ناصر کردند علت بازداشت وی را بیان نکردند اما احتمال می رود قصد برگزاری جشن چهارشنبه سوری و فضای امنیتی اهواز از دلیل دستگیری وی باشد.

به گزارش «رهانا» سامانه خبری «خانه حقوق بشر ایران» خانواده آقای ناصر تاکنون و پس از سپری شدن چند ساعت از دستگیری از محل نگهداری ایشان اطلاعی ندارند.

غلامرضا ناصر از کسبه خوشنام محله سپیدار اهواز است که سالهای پیش به دلیل برگزاری گسترده جشنهای ملی چهارشنبه سوری و سده و مهرگان و سخنرانی و انتقاد شدید از مخالفین برگزاری این جشن‌ها از سوی امام جماعت مسجد محل تهدید شده بود.

پیشتر نیز به دلیل برگزاری جشن چهارشنبه سوری در اهواز به اداره اطلاعات احضار شده و در دادگاه انقلاب اهواز برای وی پرونده ای تشکیل شده بود. سال گذشته نیز ماموران امنیتی از برگزاری جشن جلوگیری نموده و اظهار کردند در صورت برگزاری ایشان و همه شرکت کنندگان را بازداشت خواهند کرد.

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

مطالب مشابه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران