بازگشت به صفحه اول

 

 
 

سایه سرکوب بر اعتراض‌های کارگری

30.04.2011

هفت تشکل‌کارگری ایران در بیانیه‌ مشترکی به مناسبت روز کارگر، از شرایط اقتصادی کشور و از شدیدترین تهاجم‌‌ها به زندگی و معیشت و حقوق خود نوشته‌اند. آنها کارگران را به طرح متحدانه و سراسری خواست‌های خود نیز فراخوانده‌اند.

محسن حکیمی، فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری، در گفتگو با دویچه‌وله، ضمن تاکید بر فشارهای امنیتی موجود در ایران،  به واقعیت‌هایی اشاره می‌کند که جنبش کارگری ایران را با ضعف، پراکندگی و ناهماهنگی روبرو کرده و دست کارفرمایان را برای سرکوب و فشار بیشتر بر مزدبگیران باز می‌گذارند.

 

دویچه وله: ما در آستانه اول ماه مه قرار داریم. با توجه به اتفاقات روی‌داده در دو سال گذشته و سرکوب شدید، آگاهی طبقاتی و صنفی نزد طبقه کارگر چگونه است؟

 

محسن حکیمی: به طور کلی و به دلیل این‌که از نظر تاریخی طبقه کارگر ایران همیشه در یک فضای اختناق و خفقان زندگی کرده و مجال آن را نداشته که به آگاهی طبقاتی واقعی دست پیدا کند، این آمادگی و آگاهی قابل توجه نیست.

در دهه بیست و آغاز دهه سی و زمان انقلاب، برای مدتی، فضای نیم‌بندی برای رشد این آگاهی ایجاد شده بود، اما ما صرفنظر از این دوران، شرایطی نداشته‌ایم که کارگران ایرانی نگاه خود را ارتقا دهند.

 

پس از انتخابات نیز فضا خیلی تنگ شده و طبیعی است که کارگران در این اوضاع مجالی برای رشد نداشته باشند. شرایط فعلی، ادامه همان شرایط قبلی است، مضاف بر آن که فضای خفقان تشدید شده است.

 

اما ما شاهد تجمع و تظاهرات کارگران علیه قراردادهای تبعیض‌آمیز، تعدیل یا اخراج و حقوق معوقه خود نیز هستیم. آیا معنای این حرکت‌ها، خودآگاهی کارگران و سازماندهی یا مدیریت اعتراض‌‌ها نیست؟

 

ببینید، وقتی کارگری برای ۱۲ ماه یا ۱۶ ماه حقوق نگرفته، طبعا از سر ناچاری اعتراض می‌کند، اما این واکنش‌ها خودجوش هستند و سازمان‌یافته نیستند. درست است که کارگران پس از اخراج یا حقوق معوقه جلوی استانداری، دفتر رییس جمهور یا اداره کار می‌روند‌، اما معمولا دست‌شان به جایی بند نمی‌شود. ما تنها موارد اندکی را دیده‌ایم که کارگر توانسته حقوق خود را بگیرد.

 

می‌خواهم بگویم که وجود این اعتراض‌ها، نافی این نیست که فضا، فضای سرکوب و اختناق است. مشکلات، جان کارگر را به لب می‌رسانند و او می‌داند که در این تجمع می‌تواند باتوم بخورد، دستگیر شود و هزینه‌هایی به خانواده‌اش تحمیل شود. اما ناچار است.

 

کارفرما اعم از دولتی یا خصوصی، معمولا کارگر معترض را دست به سر می‌کند. کارگر بیکار یا دارای حقوق معوقه می‌رود از راه‌هایی مانند مسافرکشی یا دست‌فروشی امرار معاش می‌کند تا نوبت بعد که از فشار مالی به ستوه بیاید و دوباره برود اعتراض کند. این سیکل پیوسته تکرار می‌شود.

 

به‌هر حال در خبرها از اعتراض‌های موفق هم چیزهایی می‌خوانیم و می‌شنویم، مانند پتروشیمی ماهشهر...

 

من هم اعتراض‌ها را منفی نمی‌بینم. اما توجه داشته باشید که تجمع چند هزار نفره کارگران پتروشیمی ماهشهر و خواباندن کار توسط آنها به مدت ده روز، فعلا با قول و قرارهمراه شده است.

 

تاکید می‌کنم قول و قرار، زیرا هنوز دستاورد قطعی ندارد. می‌دانید که خواست معترضان این بود که استخدام رسمی شوند و مدیر عامل پتروشیمی به آنها قول داده که این خواست را سه‌ماهه عملی کند.

 

حتی اگر فرض بگیریم که این وعده متحقق شود، این را نمی‌توان در قیاس با گستردگی اعتراض‌های کارگری، عمومیت داد و گفت که مقاومت‌ها به نتیجه رسیده‌اند. به‌نظر من تا زمانی‌که اعتراض‌های کارگری به صورت پراکنده و سازمان‌نیافته بروز می‌کند، وضع چنین خواهد بود. این ضعفی است که کارفرما از آن بهره می‌برد.

در حاشیه بحث اخراج، برخی فعالان کارگری و پژوهشگران حوزه‌های کارگری می‌گویند که تکنولوژی عقب‌مانده نیست که  دلیل بسته شدن کارخانه‌ها  و اخراج و تعدیل در ایران است، بلکه این از ذات سرمایه‌داری ناشی می‌شود.

 

من هم چنین فکر می‌کنم. پدیده بیکاری در ذات سرمایه‌داری نهفته و این در مورد ایران نیست. شما در کشورهای پیشرفته سرمایه‌داری هم این را می‌بینید. منتها اینجا ابعاد وسیع‌تر و لجام گسیخته‌تری دارد که کمترین حقوقی به کارگر تعلق نمی‌گیرد. در حالی‌که در کشورهای پیشرفته دستکم حقوق بیکاری تا مدتی هست.

 

حتی اگر تکنولوژی ۵۰ سال پیش را که در بسیاری کارخانه‌های ایران هست، ارتقاء دهیم، باز هم ذات سرمایه‌داری اهمیتی به این نمی‌دهد که ارزش افزوده خود را از کار انسان بگیرد یا از ماشین. در نتیجه بحث اخراج و کم کردن کارگران به جای خود باقی می‌ماند.

 

در کشورهای پیشرفته‌تر به راحتی نمی‌توانند کارگران را به برهوت بیکاری پرتاب کنند، اما در ایران چنین نیست. خیلی کارفرماها اگر بحث ماشین هم نباشد، نیروی کار ارزان‌ را جایگزین کارگرانی می‌کنند که حقوق بیشتری می‌گیرند.

 

اوضاع در ایران سال به سال دارد بدتر می‌شود. در مرداد سال گذشته جرح و تعدیلی در همین قانون کار دست وپا شکسته جمهوری اسلامی دادند که از قبل هم بدتر شد.

 

در مورد تحریم و بحران مالی جهانی چه می‌گویید؟ برخی کارخانه‌های متوسط به بالا هم دارند به دلیل تحریم‌ها بسته می‌شوند و ناچارا کارگران خود را مرخص می‌کنند...

 

البته تحریم تاثیر روی اقتصاد ایران دارد، اما قدرت اقتصادی و سیاسی، حاشیه امنیتی هم برای دولت ایجاد کرده است. یک کارخانه کوچک آسیب پذیرتر از "ساپیا" یا "ایران خودرو"ست و طبیعی است که خود دولت کمتر از همه سرمایه‌داران دیگر آسیب می‌بیند. دولت در بحث تحریم دارد فشارها را به دوش قشرهای ضعیف‌تر می‌اندازد و نیازهای خود را از جنگلی که در سطح دنیا وجود دارد، تامین می‌کند. 

 

یعنی دولت هیچ باکی از هزینه پیوستن کارگران به خیل ناراضی‌ها و معترضین اجتماعی و سیاسی ندارد ؟

 

نه. مگر دولت با هزینه‌های مشابه و با اعتراضات مردم چگونه برخورد کرده است؟ راحت به همه اعتراض‌ها مارک می‌زنند. فضا، فضایی نیست که کسی بتواند اعتراض خود را مدنی و سازمان‌یافته بیان کند و در نتیجه معترضان ناچارا به فضای اختناق سوق داده می‌شوند.

 

البته ممکن است درکوتاه مدت این حالت ادامه یابد و دولت موفق شود، اما بعید به نظر میرسد که در بلندمدت بتواند اعتراض‌ها را سرکوب کند.

 

بسیاری در رابطه با بحث یارانه‌ها می‌گویند که اولین اعتراض‌ها از خانواده‌های کارگری برخواهد خواست.

 

اولا من بگویم که هر فشار اقتصادی لزوما به اعتراض منجر نمی‌شود و این قاعده و قانون ندارد. در عین حال، موارد اعتراض کارگران ایرانی بر اثر فشار اقتصادی، عموما به دلیل سازمان‌نیافتگی و پراکندگی به نتیجه لازم نرسیده‌اند.

 

مثالی بزنم: موضوع کشته شدن چند کارگر ایران خودرو در ماه بهمن بر اثر تصادف کامیون را همه به یاد دارند. اعتراضی جدی شد و کارگران ایران خودرو جسد همکاران خود را روی دوش گرفتند، شعار دادند و اعتصاب کردند. دو شیفت کارخانه تعطیل شد و مدیر عامل هم خیلی خاضعانه تمام خواست‌های کارگران را پذیرفت و قول داد که همه تقاضای آنها را برآورده کند.

 

اما این اعتراض به سرعت فروکش کرد و ما دیگر خبری  از ایران خودرو نشنیدیم. پس از عید که سنت است مدیرعامل‌ها با کارگران در سالن بزرگ کارخانه دیدار می‌کنند، هیچیک از مطالبات کارگران که با آن شدت اعلام شد، پیگیری نشد.

 

این عدم انسجام و پیگیری را می‌توان مانند تبی دانست که زود عرق می‌کند. این پدیده را در جنبش کارگری ایران زیاد می‌بینیم.

 

علت چیست و به‌نظر شما چه باید کرد؟

 

علت‌اش عدم تشکل و عدم سنت سازمان‌یافتگی است. ما به جز مقاطع محدود چند ساله، سنت مبارزه متشکل کارگری نداریم. ما همواره با اختناق و سرکوب روبرو بوده‌ایم که کارگران بدون ارتباط با کارخانه‌های دیگر، اعتراضی کرده و بعد خاموش شده‌اند.

 

با وجودی ‌که الان مشکلات کارگری در ایران همه‌گیر شده‌اند، ما هماهنگی میان کارگران نمی‌بینیم. مشکل بیکاری هم در تهران هست هم در مازندران و هم در اراک، اما واکنش مشترک دیده نمی‌شود.

 

نکته دیگر، گرایشاتی در جنبش کارگری هست که مبارزه را یا فرقه‌ای می‌کند یا رفرمیستی. این‌ها هم دست به دست داده‌اند و شرایط کنونی را پیش آورده‌اند

 

دلیل عدم اعتراض به حداقل دستمزد هم همین بود؟

 

بله. در حالی‌که در سال‌های اخیر میانگین ۲۰ درصد به حقوق‌ها افزوده می‌شد، این نه درصد اضافه دستمزد یک دهن کجی واقعی به کارگران بود. جنبش کارگری با پراکندگی روبروست و حاکمیت هم دارد از این ضعف بهره‌برداری می‌کند.

 

فکر می‌کنید اول ماه مه امسال مراسمی از سوی کارگران و فعالان کارگری مستقل برگزار شود؟

 

نه، فکر نمی‌کنم. امسال شاهد حضور کارگران در خیابان‌ها نخواهیم بود. فعالان کارگری البته در تدارک قطعنامه‌های مشترک هستند. آنها که در ایران هستند و از نزدیک دست بر مسائل دارند، درک‌شان این نیست که برای حضور کارگران در سطح جامعه، فراخوان بدهند.

 

مهیندخت مصباح

تحریریه: کیواندخت قهاری

----

پروانه اسانلو: هیچ‌گاه فکر نمی‌کردم همسرم به خاطر فعالیت‌های کارگری به زندان بیافتد

سحام‌نیوز: در حالی که در آستانه روز جهانی کارگر قرار داریم، منصور اسانلو، رئیس هيات مديره سنديكای کارگران شركت واحد اتوبوسرانی ایران و فعال کارگری برای پنجمین سال پیاپی، روز کارگر را در زندان می گذراند. وی از رهبران سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه است که بارها بدلیل مبارزات کارگری و تلاش برای احقاق حقوق کارگران شرکت واحد و اتوبوسرانی بازداشت شده است.

پروانه اسانلو در این خصوص می گوید: ” من هیچگاه فکر نمی کردم که آقای اسانلو بخاطر فعالیتهای کارگری به زندان بیافتد یعنی اصلا تصور نمی کردم کسی بخاطر دفاع ازحقوق خود و کارگران به زندان محکوم شود و الان همسر من بی گناه نزدیک به پنج سال زندان است. در هر حال امیدوارم مسائلی که در خصوص کارگران است اساسا حل شود و کسی بخاطر اینکه از حق خودش دفاع می کند به زندان نیافتد و مانند همسر من این شرایط بسیار سخت را متحمل نشود. همچنین امیدوارم تمام زندانیان عقیدتی که بخاطر ابراز عقیده در زندان هستند آزاد شده و به آغوش خانواده بازگردند.”

گفتنی است، منصور اسانلو دچار مشکل قلبی است و دکترها تجویز کرده اند که به دليل حساسيت عمل جراحی قلب آقای اسانلو، اين اقدام بايد در خارج از زندان انجام شود. وی در بهمن ماه سال گذشته بدلیل وخامت شرایط جسمانی درحالیکه بر دستان و پاهای وی دستبند و پابند زده شده بود به بيمارستانی در کرج منتقل و بلافاصله پس از انجام آنژيو گرافی به زندان بازگردانده شد و همچنان بدون استفاده از حق مرخصی در شرایط نامناسبی در زندان بسر می برد.

همچنین طی روزهای اخیر، منصور اسانلو به همراه گروهی از زندانیان سیاسی رجایی شهر، در برنامه ای مدون و در اعتراض به “شرایط تحمیلی”، که ناقض اعلامیه جهانی حقوق بشر و اصول مربوط به حقوق اساسی شهروندان حتی در قانون اساسی ایران است، ضمن “اعتراض به روند بازداشت و محاکمه” خویش اعلام داشتند تا زمانی که در شرایط حاکم بر جامعه و محدودیت‌های اعمال شده علیه خود و خانواده‌هایشان بهبود اساسی صورت نگیرد و دست کم شرایطی که مسئولان جمهوری اسلامی برای مردم منطقه می‌خواهند در ایران نیز حاکم نگردد به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.

متن گفتگوی “جرس” با پروانه اسانلو همسر منصور اسانلو در پی می آید:

خانم اسانلو لطفا در خصوص آخرین وضعیت جسمانی همسرتان صحبت بفرمایید.

آقای اسانلو همچنان مشکل قلبی و گرفتگی عروق دارند و باید تحت عمل جراحی قرار گیرد که امیدواریم پیگیری های ما به نتیجه برسد.

تعدادی از زندانیان سیاسی از جمله آقای اسانلو از هفته گذشته اعتصاب غذا خود را در اعتراض به احکام صادر شده وشرایط حاکم بر زندان شروع کرده اند و این هفته هم یک روز دیگر به اعتصاب خود اضافه کرده اند تا به مطالبات بر حق آنها پاسخ داده شود. در این خصوص برایمان بگویید.

باید توجه داشت که زندانیان سیاسی بخاطر این شرایط “سختی” که بر آنها و خانواده هایشان تحمیل می شود و از حقوق اولیه خود “محروم” هستند، تنها ابزارشان همین اعتراضات مسالمت آمیز است که صدایشان را به گوش مسئولین برسانند. اما با توجه به شرایط نامناسب جسمانی همسرم و مصرف دارو امیدوارم ایشان این کار را نکنند و حتی در ملاقات، بچه ها از ایشان خواستند که این کار را نکند چون سلامتی ایشان برای ما مهم است.

چندی پیش آقای اسانلو به عنوان عضو افتخاری بزرگترین اتحادیه کارگری بریتانیا برگزیده شدند با توجه به تمام سختی هایی که شما این سالها متحمل شدید زمانیکه این خبر را شنیدید چه حسی پیدا کردید؟

طبیعتا خیلی خوشحال شدیم، البته این اولین بار نیست که این اتفاق می افتد و همواره نهادهای بین المللی وضعیت آقای اسانلو را پیگیری می کنند و من لازم می دانم از همین تریبون از آنها تشکر کنم و امیدوارم این حمایتها نتیجه بدهد و همسرم به خاطر شرایط جسمانی اش هر چه زودتر از زندان “آزاد” شود.

با توجه به اینکه آقای اسانلو یکی از فعالین کارگری بودند و طی این سالها نه تنها ایشان بلکه شما هم همیشه تحت فشار بودید، از سختی هایی خودتان طی این دوران برایمان بگویید؟

کسانی مثل آقای اسانلو که همیشه دغدغه حقوق کارگران را دارد و از حقوق خود و همکارانش دفاع کرده همیشه در این مسیر هزینه داده است که مسلما این سختی ها را فرزندان و خانواده هم تحمل می کنند. همسر من بیست و شش سال است که اخراج شده و بیمه درمانی ایشان و من و فرزندانم قطع شده است. بار همه زندگی بر دوش من است و الان هم که هزینه درمان آقای اسانلو است. اما خوب سعی می کنیم مشکلات را با بردباری یکی یکی پشت سر بگذاریم تا انشالله هر چه زودتر آقای اسانلو و سایر زندانیان سیاسی آزاد شوند.

خاطره ای از فعالیت‌های کارگری آقای اسانلو دارید؟

والله زمانیکه همسرم در مددکاری شرکت واحد بودند همیشه دیر به خانه می آمد و به مشکلات کارگران و گرفتاری آنها می رسید و حتی می گفت تا کارگران بیمار را به منزل و پیش خانواده اشان نرسانم خیالم راحت نمی شود، من هم نه از اینکه دیر به خانه می آمد بلکه از اینکه تمام وقتش را به مشکلات کارگران اختصاص می داد ناراحت بودم. (با خنده)

در پایان هر صحبتی دارید بفرمایید.

من هیچگاه فکر نمی کردم که آقای اسانلو بخاطر فعالیتهای کارگری به زندان بیافتد یعنی اصلا تصور نمی کردم کسی بخاطر دفاع ازحقوق خود و کارگران به زندان محکوم شود و الان همسر من بی گناه نزدیک به پنج سال زندان است. در هر حال امیدوارم مسائلی که در خصوص کارگران است اساسا حل شود و کسی بخاطر اینکه از حق خودش دفاع می کند به زندان نیافتد و مانند همسر من این شرایط بسیار سخت را متحمل نشود. همچنین امیدوارم تمام زندانیان عقیدتی که بخاطر ابراز عقیده در زندان هستند آزاد شده و به آغوش خانواده بازگردند.

----

گزارش تفضیلی یکساله نقض حقوق کارگران - به مناسبت روز کارگر

شنبه 10 ارديبهشت 1390

خبرگزاری هرانا: امسال روز جهانی کارگر (۱۱ اردیبهشت) در حالی از راه می‌رسد که کارکران ایرانی همچنان از حقوق بنیادین خود محروم هستند، بدیهی است تحقق حقوق کارگران تحقق قسمی از حقوق بشر خواهد بود. این حقوق به صراحت در اعلامیه‌ها و مقاوله نامه‌های متعدد حقوق بشری مورد تاکید و تایید قرار گرفته است.

حقوق نقض شده کارگران ایران در طی یک سال گذشته شامل دو بخش است که بخش نخست حقوقی است که مستقیما از سوی حکومت در رابطه با کارگران نقض شده است و بخش دوم حقوقی را در بر می‌گیرد که تحت سیاستهای حکومت که با اسناد حقوق بشری تناقض دارد حقوقی از کارگران و قشر زحمت کش نقض شده است.

جمعا از ۱۱ اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۹ تا این تاریخ (۱۰ اردی بهشت ۹۰)، ۳۴۲۱۸۸۳ نقض موردی حقوق کارگران در ایران، توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در ۴۱۵ مورد گزارش حقوقی به ثبت رسیده است، بر اساس این آمار به ترتیب استان‌های تهران، خوزستان، کردستان و قزوین بیشترین آمار نقض حقوق کارگران را در گزارشات ثبت شده به خود اختصاص داده‌اند.

بر اساس آمار فوق در این دوره زمانی، ۷۱ فعال کارگری بازداشت، ۱۹ تن احضار و ۱۳ تن از سوی دستگاه قضایی به ۳۷۴ ماه حبس تعزیری و ۱۱ ماه حبس تعلیقی محکوم شدند.

هم چنین در طی محدوده زمانی فوق، دستکم ۲۵۸ مورد تجمع و یا اعتصاب کارگری توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسیده است که بیشتر این حرکت‌های اعتراضی در راستای عدم پرداخت حقوق معوقه کارگران که طبق آمار گا‌ها حتی به ۲۷ ماه نیز رسیده است و یا عدم برخورداری از حق بیمه، امنیت شغلی و امثالهم شکل گرفته است.

از سویی به علت نبود امینی کافی در محیط کار، حداقل ۱۵۸ نفر بر اثر سانحه کشته و زخمی شدند که بر اثر آن ‌ ۹۰ تن کشته و ۶۸ تن زخمی شده‌اند.

بر اساس آمار ثبت شده بیش از ۶۸۱ ماه پرداخت حقوق کارگران به تعویق افتاده است.

مجموعه فعالان حقوق بشر موفق به ثبت بیش از نیم میلیون بیکار در کشور شده است که دست کم ۱۰% ایشان از کار اخراج و یا با تعدیل نیرو مواجه شده و ۹۰% نیز به دلیل تعطیلی کارخانه و یا نبود کار در بیکاری بسر می‌برند. و در این میان بیش از ۱۵ هزار کارگر نیز از حق بیمه درمانی محروم هستند.

گزارش تفضیلی مربوطه و همچنین نمودارهایی در این رابطه در پی می‌آید

جهت دریافت فایل این گزارش اینجا کلیک کنید

----

به کارگران زندانی در ایران!

پیام همبستگی‌ اساتید دانشگاهی با کارگران زندانی در ایران

این متن به امضای ۲۴ تن از اساتید دانشگاهی از جمله پروفسور چامسکی و پروفسور ژیژک رسیده است ...

شنبه  ۱۰ ارديبهشت ۱٣۹۰ -  ٣۰ آوريل ۲۰۱۱

اخبار روز - گزارش دریافتی: متن پیوست، "پیام همبستگی با کارگران زندانی در ایران" است که توسط جعمی از فعالین مستقل دانشجویی و کارگری تهیه شده و به امضای 24 تن از اساتید صاحب نام دانشگاهی رسیده است. از جمله این اساتید می‌‌توان به پروفسور چامسکی، پروفسور کالینیکوس، پروفسور آبراهامیان، پروفسور ژیژک و دیگران اشاره کرد. این متن به دو زبان فارسی‌ و انگلیسی می‌‌باشد.

پیام همبستگی‌ اساتید دانشگاهی با کارگران زندانی در ایران
به کارگران زندانی در ایران

دوستان عزیز
روز جهانی کارگر امسال نیز در حالی فرا می رسد که شما در زندان به سر می برید. ما می دانیم که از میان شما کمانگرها جانشان را در راه دفاع از حرمت انسانی‌ توده محروم فروشنده نیروی کار از دست داده اند و برخی از شما اسالوها، مددی ها، ابراهیم زاده ها، شهابی ها و دیگران با سخت ترین شرایط و به جرم دفاع ار حقوق پایه ای خود و همکارانتان اکنون سالیانی را در زندان سپری کرده اید و هنوز نیز سالیان دراز دیگری را در پشت بندها برایتان تدارک دیده اند. نظام سیاسی و حقوقی حاکم بر ایران برای بسیاری دیگر نیز که به جرم تشکیل سندیکا به زندان افتاده و پس از طی مدتی از زندان آزاد شده اند، با مجازات اخراج از کار و قطع منبع درآمدشان شرایط طاقت فرسایی را فراهم کرده است. دولت و دستگاه قضائی و اطلاعاتی در ایران نشان می دهند که از هر گونه تلاش کارگر برای ایجاد تشکل مستقل خود و دفاع از زندگی خویش، به سختی انتقام خواهند گرفت و در این راه نه تنها عهدنامه های بین المللی را نقض می کنند، بلکه همچنین قوانین مصوبه خود را به راحتی زیر پا می گذارند. این در حالی است که همان دولت و همان ارگانها و نهادهای حکومتی بیشترین امکانات را در اختیار کارفرمایان می گذارند تا با ایجاد تشکلهای صنفی خود لابی گری برای تأمین منافع خود را بهتر و موثرتر سازمان دهند. عدالت برای جمهوری اسلامی ایران فقط تا جائی معنی دارد که در سودآوری سرشار سرمایه خللی وارد نکند و به ارتقاء موقعیت اجتماعی کارگر نینجامد. عدالت برای جمهوری اسلامی در تعیین آن حداقلی از دستمزد است که برابر یک سوم خط فقر تعریف شده خود دولت است.

دوستان
دیری نخواهد پائید تا نسیم فرحبخش انقلاب نان و آزادی که از تونس آغاز شد و مصر را فرا گرفت و اکنون کل جهان عرب و شمال آفریقا را دستخوش تلاطم کرده است، به ایران نیز برسد .نظامی که بر بیعدالتی اجتماعی، بر انباشت بیکران ثروت در دست عده ای قلیل و تمرکز بیکران فقر در میان توده ای وسیع بنا شده است، پایدار نخواهد ماند. مبارزه علیه این بیعدالتی اجتماعی، مبارزه برای جهانی بهتر و انسانی، مبارزه برای آزادی واقعی بشر و نه آزادی سرمایه، اکنون به مرحله ای فرا روئیده است که دیگر فریب الترناتیوها و شبه انقلابات دروغین را نخواهد خورد. نوید تحقق این جهان انسانی از هر زمان در سی سال گذشته نزدیکتر شده است. به مبارزات رو به افزایش کارگران ویسکانسن و کارگران و توده محروم در انگلستان و فرانسه و سایر کشورها نگاه کنید، این صف رو به اعتلا را به روشنی خواهید دید. مطمئن باشید که کارگران و توده محرومان جامعه ایران نیز دست بکار خواهند شد. زمان آزادی شما نزدیک است. امیدوار باشید و بدانید که ما در روز جهانی کارگران به یاد شما نیز هستیم و شاخه ای گل سرخ را برای همبستگی با شما در دست خواهیم گرفت.

۱- یرواند آبراهامیان، دانشگاه شهر نیویورک، آمریکا.
۲- کاظم علمداری، دانشگاه ایالتی‌ کالیفرنیا، آمریکا.
۳- کوین اندرسن، دانشگاه کالیفرنیا - سانتا باربارا، آمریکا.
۴- آصف بیات، دانشگاه ایلینوی در اوربانا شامپاین، آمریکا.
۵- سهراب بهداد، دانشگاه دنیسون، آمریکا.
۶- ریچارد. جی‌. برنشتاین، مدرسه نوین تحقیقات اجتماعی، آمریکا.
۷- تیموتی برنن، دانشگاه مینسوتا، آمریکا.
۸- الکس کالینیکوس، کینگز کالج لندن، انگلستان.
۹- نوام چامسکی، ‌ام.آی.تی ، آمریکا.
۱۰- سیمون کریچلی، مدرسه نوین تحقیقات اجتماعی، آمریکا.
۱۱ -حمید دباشی، دانشگاه کلمبیا، آمریکا.
۱۲ - نانسی فریزر، مدرسه نوین تحقیقات اجتماعی، آمریکا.
۱۳ - پیتر هالوارد، دانشگاه کینگستون، انگلستان.
۱۴ -امیر حسنپور، دانشگاه تورنتو، کانادا.
۱۵ -جان هالووی، بی‌.یو.ای.پی‌، مکزیک.
۱۶ - بهروز معظمی، دانشگاه لایولا در نیوارلیان، آمریکا.
۱۷ -پل ماتیک، دانشگاه ادلفی، آمریکا.
۱۸ -هایده مغیثی، دانشگاه یورک، کانادا.
۱۹ -فرهاد نومانی، دانشگاه آمریکایی پاریس، فرانسه.
۲۰ -میثاق پارسا، کالج دارتموث، آمریکا.
۲۱ -سعید رهنما، دانشگاه یورک، کانادا.
۲۲ -مهرداد وهابی، دانشگاه پاریس هشت، فرانسه.
۲۳ -هلنا وورتن، دانشگاه ایلینوی در اوربانا شامپاین، آمریکا.
۲۴ - اسلاوی ژیژک، مدرسه آموزش عالی‌ اروپا، سوئیس


THE SCHOLARS’ MESSAGE OF SOLIDARITY TO IMPRISONED IRANIAN WORKERS

To imprisoned workers of Iran:

Dear friends,

This year’s International Workers’ Day is approaching at a time when you are in prison. We know that among you there are many like Farzad Kamangar who sacrificed his life to defend the human dignity of the humble masses that are forced to sell their labour for meagre wages. And there are many more of you who like Mansour Osanloo, Ebrahim Madadi, Behnam Ebrahimzadeh, Reza Shahabi and others, have languished in prison with many dark years still ahead simply for defending workers’ basic human rights. Others who have gone to prison for organizing workers have continued to be punished by the ruling legal and political regime after their release, being forced out of work and thus deprived of their only source of income, creating unbearable conditions for them and their families. The government, judiciary and intelligence machinery in Iran have proven that any attempt by workers to establish independent labour organizations and defend their livelihood will be met with swift vengeance, a fact that violates both international agreements Iran is a party to and tramples on the government’s own laws. This is while the very same government and ruling cliques provide the maximum of resources to owners and managers of wealth so that they can better organize themselves against workers’ and make greater profits. Justice in the Islamic Republic of Iran only exists as long as it does not interfere with easy profits for exploiters and excludes the amelioration of workers’ conditions, who are given the absolute minimum wage possible, equivalent to one third of the poverty rate set by the government’s own statistics.

Friends,

It shall not be long until the sweet breeze of the revolution of bread and freedom that began in Tunisia, overtook Egypt and is now overtaking the entire Arab world and North Africa shall reach Iran. Any regime that is based on social injustice and the concentration of wealth in the hands of a minority while poverty is concentrated in the masses shall not endure. Fighting this injustice is fighting for a better and more human world, fighting for true human liberation and not the liberation of capital, and transcending to a level where workers can no longer be fooled by inferior alternatives and false revolutions. We have not been closer to the possibility of realizing this human world at any time in the last 30 years as we are now. One need only look at the ever increasing protests of the workers of Wisconsin and the struggle of the dignified masses of England, France and other nations. This bright horizon is impossible to miss. Under such conditions, rest assured that the dignified workers and masses of Iran shall not fail to act. Your time of liberation is at hand. Be hopeful and know that on International Workers’ Day we hold your memory in our hearts and grasp a red rose as a sign of our solidarity with you. br>

1-Ervand Abrahamian, City University of New York, USA.

2-Kazem Alamdari, California State University, USA.

3-Kevin Anderson, University of California- Santa Barbara, USA.

4-Asef Bayat, University of Illinois at Urbana–Champaign, USA.

5-Sohrab Behdad, Denison University, USA.

6-Richard J. Bernstein, The New School For Social Research, USA.

7-Timothy Brennan, University of Minnesota, USA.

8-Alex Callinicos, King's College London, UK.

9-Noam Chomsky, The Massachusetts Institute of Technology (MIT), USA.

10- Simon Critchley, The New School for Social Research, USA.

11-Hamid Dabashi, University of Columbia, USA.

12- Nancy Fraser, The New School for Social Research, USA.

13- Amir Hassanpour, University of Toronto, Canada.

14- John Holloway, Autonomous University of Puebla, Mexico.

15- Peter Hallward, Kingston University, Canada.

16- Paul Mattick, Adelphi University, USA.

17- Behrooz Moazami, Loyola University New Orleans, USA.

18-Haydeh Mogheysi, York University, Canada.

19-Farhad Nomani, The American University of Paris, France.

20- Misagh Parsa, Dartmouth College, USA.

21-Saeed Rahnama, York University, Canada.

22-Mehrdad Vahabi, University of Paris VIII, France.

23-Helena Worthen, University of Illinois at Urbana–Champaign, USA.

24-Slovj Zizek, European Graduate School, Switzerland.

 

 
 

بازگشت به صفحه اول/A>

مطالب مشابه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران