|
|
|||
اعدام ۹ شهروند عرب در اهواز
دبی – العربیه. نت ---- وضعیت اسفبار زنان در «ندامتگاه ورامین» و بلاتکلیفی در بند زنان «رجایی شهر» يكشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۰
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: گزارشهای رسیده
حاکی از وضعیت اسفبار محل جدید نگهداری زندانیان منتقل شده از
بند زنان زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) و زندان اوین تهران به
به یکی از زندان های شهرستان ورامین میباشد.
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، در پی انحلال
بند زنان زندان رجایی شهر کرج و آغاز نقل و انتقال زندانیان
ساکن در آن به سایر زندانها از جمله «یکی از زندان های
شهرستان ورامین» که تاکنون منجر به انتقال شبنم مددزاده
دانشجوی زندانی، فریبا کمال آبادی و مهوش ثابت دو تن از هفت
رهبر سابق جامعه بهایی ایران و تعداد دیگری از زندانیان سیاسی
زن به این ندامتگاه گردیده است، گزارشها حاکی از شرایط بسیار
نامطلوب و اسفبار محل جدید نگهداری این زندانیان میباشد.
بنا بر گزارشهای دریافتی کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان
سیاسی، شرایط محل نگهداری جدید زندانیان زن زندان رجایی شهر
بسیار سخت و نامطلوب بوده، و با وجود شیوع بیماریهای مسری در
این زندان، بیش از یکصد و هفتاد زندانی زن از زندان های رجایی
شهر کرج و اوین تهران در یک سوله بدون امکانات بهداشتی مناسب و
کافی با یکدیگر بسر میبرند و به گفته ساکنان آن ظاهرا از این
سوله پیش از این برای نگهداری دام و طیور مورد استفاده قرار
میگرفته و در وضعیت بهداشتی وحشتناکی است.
سوله مذکور که توصیف شرایط آن سوله بدنام کهریزک را به ذهن
متبادر میسازد، فاقد هرگونه پنجره یا هواکش میباشد و وضعیت
بهداشتی این محل، به دور از حداقل استانداردهای بهداشتی بوده
تا جایی که به هنگام استفاده از حمام این سوله، به علت نقص در
سیستم فاضلاب آن بخشهایی از این محل دچار آب گرفتگی میشود و
همچنین برای جمعیت 170 نفره آن، تنها یک دستگاه سرویس بهداشتی
در نظر گرفته شده که از آن برای شستشوی البسه، دست و صورت و
ظروف غذا بطور مشترک هم استفاده میشود.
آزادی استعمال دخانیات با وجود نبود تهویه مناسب، ضرب و شتم
شدید زندانیان توسط ماموران مردِ ندامتگاه، نبود تجهیزات
ارتباطی مناسب جهت تماس زندانیان با خانواده های خود، بی
برنامگی در توزیع غذا و آب آشامیدنی و همچنین آلودگی شدید صوتی
از دیگر مواردی است که سلامت حسمی و روحی ساکنان این ندامتگاه
را به طور جدی به خطر انداخته است و در صورت بی تفاوتی مسئولان
مربوطه به طور یقین در آینده بسیار نزدیک عوارض خود را در
وضعیت سلامت این زندانیان بر جای خواهد گذاشت.
بنا بر گزارش های دریافتی این سوله یکی از هفت سوله ای است
که در این محوطه برای نگهداری معتادین بنا شده بوده است و هنوز
مشخص نیست که این محل با وجود وضعیت یاد شده برای اقامت دایم
این زندانیان در نظر گرفته شده و یا بطور موقت از آن برای
نگهداری این زندانیان استفاده خواهد شد.
این در حالی است که مطابق با اخبار منتشره طی روزهای اخیر،
با وجود تعطیلی بخشهای مختلف بند سابق زنان زندان رجایی شهر و
عدم حضور نیروهای حراست، بسیاری دیگر از زندانیان زن زندان
رجایی شهر کرج از جمله زندانیان سیاسی زن همچنان در این بند و
در کنار زندانیان شرور بسر میبرند. ---- فایل صوتی وصیت نامه شهید راه آزادی مهدی اسلامیان به جوانان میهن ---- جزییات اعمال غیرقانونی با زندانیان سیاسی در زندان های کشور در نامه هاشم خواستار
سید هاشم خواستار معلم بازنشسته و زندانی عقیدتی زندان
وکیل آباد مشهد که بیش از ۲۱ ماه است بدون یک روز
مرخصی در زندان است در نامه ای سرگشاده به رییس قوه
قضاییه و وزیر اطلاعات ایران با شرح جزییات آنچه در
طول مدت زندان بررفته از عدم استقلال قضات، بدرفتاری
با زندانیان، دادرسی های غیرعادلانه تا اعمال
غیرقانونی مسوولان دستگاه قضایی و انتظامی، تصویری از
برخورد دستگاه های یاد شده با زندانیان عقیدتی ارائه
کرده است.
به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر، هاشم خواستار
با شرح جزییاتی از بازجویی های خود گفته است که
ماموران امنیتی از زندگی شخصی او پرسیده اند، او را در
میان سارقین ومعتادین به موادمخدر نگهداری کرده اند،
زمان دادگاهش تنها شش دقیقه طول کشیده و طی آن به شش
سال زندان محکوم شده است. به نام خداوند جان و خرد ریاست محترم قوه قضاییه و وزیر محترم اطلاعات از آنجاییکه در جریان دستگیری و محاکمه و زندانی کردن من و ادامه آن قوه قضاییه و وزارت اطلاعات توأما دست داشته و دارند تصمیم گرفتم موارد غیر قانونی را از ابتدای دستگیری ام که از پارک ملت مشهد هنگام اعتراض به نتایج انتخابات شروع و تا الان که در بند ۱/۶ زندان وکیل آباد مشهد محبوس هستم ادامه دارد به اطلاع آن دو نهاد و همکاران فرهنگی برسانم . اینک ۳۲ سال از انقلاب می گذرد غیر قانونی عمل کردن
تا چه اندازه ؟؟ بله چه می خواستیم و چه شد به تاریخ
۲۵/۰۳/۸۸ هنگام اذان مغرب در پارک ملت منهم مثل بقیه
مردم روی نیمکت نشسته بودم و صدای شعار دادن دانشجویان
دانشگاه فردوسی از آن طرف خیابان می آمد . در اطلاعات بازجویم دو نصیحت به من کرد که من در جواب نصایح او سؤالی مطرح کردم اگرچه سؤال و جواب تخلف نیست اما بهتر دیدم که از فرصت استفاده کرده و جواب آن دو سؤال را بدهم تا بازجویان مجددا این سؤال را مطرح نکنند ایشان گفتند آدم پارا از گلیمش درازتر نمی کند تا گرفتار نشود که گفتم اندازه گلیمم را چه کسی مشخص می کند ؟ دوم ایشان فرمودندآدم حدش را نگه می دارد تا گرفتار نشود گفتم چه کسی حدم را مشخص می کند بله گلیم هر انسانی به وسعت کرده زمین و یا به اندازه جامعه بشری است و حد انسان ها به اندازه هستی است ؟ در بازداشتگاه اطلاعات بازجو با چشمان بسته و رو به
دیوار مرا بازجویی می کرد و از زندگی خصوصی و خانوادگی
من نیز سؤال می کرد و شش روز در اطلاعات در سلول
انفرادی بودم از تاریخ ۰۱/۰۵/۸۸ دو نوبت مرا با دستبند
و پابند به دادگاه انقلاب بردند و آقای حیدری بازپرس
از من بازجویی کردند سپس پرونده مرا تحویل شعبه یک
دادگاه انقلاب به ریاست قاضی سلمانی دادند که تاریخ
۰۴/۰۵/۸۸ جلسه دادگاه شروع شد ما چهار نفر متهم بودیم
که آن سه نفر چون با وثیقه قبلا آزاد شده بودند با
لباس عادی بودندولی من با دستبند و پابند و لباس
زندانی بودم آقای قاضی حداقل دو ساعت بحث سیاسی کردند
منجمله ایشان از کشور کره جنوبی گفتند که مردمش با نظم
و انضباط به کجا رسیده اند ؟ من در جواب ایشان گفتم
کارگران کره جنوبی تا دوسال بعد از انقلاب ایران
کارگری می کردند که به تدریج با خراب شدن وضع اقتصادی
کشورمان به کشورشان بازگشتند و در سایه دموکراسی علی
رغم اینکه نفت و گاز از کشور ما می خریدند جزء ده کشور
ثروتمند و صنعتی دنیا شدند . آقای قاضی از مردم ایران
گله کردند از جمله گفتند خانم شیک پوشی را با بچه ۶-۵
ساله اش دیدم که بعد از خوردن پفک به مادرش گفت
پلاستیک را چه کنم مادرش گفت بینداز که به مادر بچه
اعتراض کردم که سطل آشغال نزدیک است چرا داخل سطل نمی
اندازید به آقای قاضی گفتم فکر نمی کنید بین حاکمان (
دولت ) و ملت فاصله افتاده است ( فکر کنم ایشان متوجه
کلامم که در آن یک دنیا معنی است نشدند ) ایشان گفتند
شاید … در تاریخ ۰۵/۰۵/۸۸ مجددا با دستبند و پابند و لباس زندانی به دادگاه انقلاب اعزام شدم و علیرغم نداشتن وکیل چون از حق قانونی ام دفاع کردم به شش سال حبس محکومم کردند ( یکی از هم بندیانم که از روحانیون اهل سنت است و به ده سال حبس محکوم شده است در حالیکه هفت نفر دیگر از یکسال تا ۶ سال حبس محکوم شده اند خانواده اش به قاضی می گویند چرا به او ده سال حبس داده اید ؟ قاضی می گوید چون زبان درازی کرده است . زبان درازی یعنی دفاع از خود در حضور قاضی جرم است.) باورم نمی شد زمان دادگاه ( جدا از بحث سیاسی و
زمان مربوط به آن سه نفر دیگر ) بیش از ده دقیقه طول
نکشید و شش سال حبس به من دادند چقدر راحت با سرنوشت
انسان ها بازی می کنند مگر من حق انتخاب وکیل نداشتم
بله تظاهرات مسالمت آمیز مردم بحرین که مخالف شخص اول
کشورند از نظر حاکمان ما جایز است ولی تظاهرات مسالمت
آمیز خیابانی مابرای اعتراض به نتایج انتخابات زندان
دارد . مردم ترکیه اگر ظلمی به آنها شود و قوه قضائیه
پاسخگو نباشد به کمیسیون حقوق بشر اروپا شکایت می کنند
ما به کجا شکایت کنیم آیا مسئولین نمی دانند دموکراسی
چیست ؟ نمونه هایی از اجرای قانون در کشورهای دارای
دموکراسی می آورم تا بدانید اگر نخوردیم نان گندم اما
دیدیم دست مردم . پادشاه سوئد هنگام رفتن به فرودگاه
چون سرعت ماشینش از حد معمول بیشتر بوده هنگام برگشتن
از طریق رادیو از ملتش عذر خواهی می کند . برادر صدر
اعظم آلمان اسکیت چون در سن ۴۷ سالگی بیکار شده بود در
کشور آلمان نتوانست کاری پیدا کند در کشور اسپانیا در
یک شرکت گردشگری کار پیدا کرد . این آلمان یعنی
بزرگترین قدرت اقتصادی اروپا همان آلمانی است که با
دموکراسی و اجرای قانون از میان خرابه های آلمان
هیتلری سر برآورد دیکتاتورها با حکومتشان می میرند یا
خودکشی می کنند یا به تبعید می روند یا … گرچه در زمان
حکومتشان قهرمان قهرمانانند . در ۲۴ بهمن در خیابان عجبشیر ( آذربایجان شرقی )
قدم می زدم که سنجاقی بر زمین افتاده بود برداشتم و
مجددا انداختم چرا که در جمهوری اسلامی حتی یک سنجاق
هم باید به صاحبش برسد . در مهر ماه ۱۳۵۸ در روستای
امیر آباد بیرجند که از آقای علم نخست وزیر دربار شاه
مصادره شده بود دست دراز کردم که از زرشک باغ بخورم
ولی دستم را برگرداندم و گفتم متعلق به ۳۵ میلیون نفر
است و نخورم البته اکثرا همین رویه را داشتند ولی
اکنون چه شده اگر به دستشان برسد شتر را با بارش می
خورند اداره اطلاعات به صورت ضمنی این پیام را به من
داده است به همسرم گفته آقای خواستار دوست دارد اخبارش
روی سایت برود من می گویم اگر این کارهایی که می کنید
درست است که باید خوشحال باشید و دیگران شما را تحسین
خواهند کردو اگر درست نیست پس این ظلم ها را نکنید … پیامبر ( ص ) : حکومت با کفر باقی می ماند با ظلم باقی نمی ماند . آقای قاضی القضات آقای وزیر اطلاعات باغ زندان جمهوری اسلامی از باغ زندان شاه رنگین تر است در باغ زندان شاه دانشجو ، معلم ، کارگر ، کاسب و روحانی و کشاورز بودند اکنون بر اینها مولوهای اهل سنت بهائیان و مداحان نیز اضافه شده به نظر شما عزت بهتر است یا قدرت چرا زندان عزت می آورد چون عزت پایه های قدرت های فاسد را از درون زندان به راحتی می لرزاند اگر زبانم را ببرند با دست خواهم نوشت زنده باد زندان تا برقراری دموکراسی و اگر دستانم را ببرند با مژه های چشمم خواهم نوشت زنده باد زندان تا برقراری دموکراسی و اگر چشمانم را کور کنند با پاهایم خواهم نوشت زنده باد زندان تا برقراری دموکراسی و اگر پاهایم را قطع کنند با آخرین ضربان قلبم که ندای معلمان است فریاد خواهم زد زنده باد زندان تا برقراری دموکراسی سعدی علیه الرحمه می گوید : پنداشت ستمگر که ستم بر ما کرد برگردن او بماند و
بر ما بگذشت بند ۱/۶ زندان مرکزی مشهد – نماینده معلمان در کانون صنفی فرهنگیان خراسان زنده باد زندان تا برقراری دموکراسی بهار ۱۳۹۰ سید هاشم خواستار ---- اطلاعيه شيرين عبادی بهمناسبت سالروز اعدام فرزاد کمانگر مردم آزاده جهان در ۱۹
ارديبهشت ۱۳۸۹ فرزاد کمانگر ، آموزگاری که به کودکانمان در
شهرها و روستاهای دور افتاده ، درس آزادگی و انسانيت می آموخت،
به چوبه دار سپرده شد – من با اعضای خانواده و وکلای وی چندين
بار ملاقات داشته و در جريان کامل پرونده او قرار گرفته بودم و
شاهدی هستم بر بی گناهی اين فرد. فرزاد و فرزادها يمان را از
دست داديم، اما "هاشم خواستار" ها همچنان در بند هستند. شيرين
عبادی رونوشت: ---- سعید نعیمی، عضو شورای سیاستگذاری سازمان ادوار تحکیم وحدت بازداشت شد دوشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۰ صبح امروز ماموران امنیتی با هجوم به منزل سعید نعیمی عضو شورای سیاستگذاری سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) وی را بازداشت کردند و به مکان نامعلومی منتقل نمودند. ادوار نیوز: گزارش ها حاکی است که نیروهای امنیتی در زمان بازداشت سعید نعیمی وی را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند. گفتنی است هم اکنون احمد زید آبادی، عبدالله مومنی، حسن اسدی و علی جمالی از اعضای سازمان ادوار تحکیم وحدت در زندان به سر میبرند. ---- تداوم يك هفته بازداشت غيرقانونی اشكان ذهابيان در بازداشتگاه اطلاعات شهر ساری دوشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۰ اشكان ذهابيان دانشجوی محروم از تحصيل همچنان در بازداشتگاه اطلاعات شهر ساری نگهداری ميشود. دانشجو نيوز: با گذشت يك هفته از انتقال اشكان ذهابيان عضو شورای عمومی دفتر تحكيم وحدت به بازداشتگاه اطلاعات ساری، وی همچنان در سلول انفرادی اين بازداشتگاه به سر مي برد. اين فعال دانشجويی در روز گذشته طی يك تماس تلفنی بسيار كوتاه با خانواده اش از ادامه نگهداری غيرقانونی اش در بازداشتگاه اطلاعات ساری خبر داده است. در حالی آقای ذهابيان در بازداشتگاه اطلاعات ساري نگهداری ميشود كه وی در پی فشارهای فزاينده دستگاه های امنيتی به خانواده اش ، به زندان مراجعه كرده بود. پیش از این نیز يکی از دوستان اشکان ذهابیان دانشجوی محروم از تحصیل كه پس از مراجعه به اداره اطلاعات شهر ساری دستگیر شد، به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفته بود:" ماموران امنیتی با اعمال مداوم آزار و اذیت خانواده، تهدید به ضبط وثیقه و درنهایت اعلام اینکه برای دستگیری وی حکم تیر خواهند گرفت شرایطی را به وجود آوردند که مادر وی تحت فشارهای به عمل آمده به بیمارستان منتقل شد و بیماری قلبی پدرش تشدید یافت." به گفته این منبع مطلع درموردی حتی چندین ساعت پدر و مادراشکان ذهابیان در خانه تحت بازداشت خانگی درآمده اند. دوست اشكان ذهابيان به كمپين بين المملي حقوق بشر در ايران گفته است: « مامورین وسایل و رایانه و کتاب ها و وسایل شخصی او ضبط کردند. مادر و پدر وی را چندین ساعت در خانه نگهداشتد و گفتند تا اشکان نیاید حق ندارید از خانه بیرون بروید. بعد تهدید کردند که برای او حکم تیر می گیرند و جایی می برندش که دست کسی به او نرسد و حرفهایی از این قبیل. یکی دو بار هم آمدند و تهدید کردند و اخطارهایی دادند كه او را به جایی می برند که کسی دستش به او نرسد. با این رفت و آمد ها وضعیت سلامتی مادر اشکان آنچنان بد شد که او را به بیمارستان منتقل کردند. پدر او هم که بیماری قلبی داشت دچار تشدید بیماری شد. بعد از تعطیلات نوروزی در چهاردهم فروردین ماموران اطلاعاتی به منزل اشکان ذهابیان مراجعه کرده و تهدید به مصادر منزل والدین او کردند که وثیقه آزادی اش از زندان بود. ماموران اطلاعاتی گفته بودند که خانه را به مزایده می گذارند. معلوم نیست که اگر وی برای اجرای حکم احضار شده چرا وی را به جای زندان به اداره اطلاعات منتقل کرده اند؟ " اشکان ذهابیان ابتدا در ۲۶ خرداد سال ۸۸ بازداشت و به شش ماه حبس محکوم شد. اتهام وی اخلال در نظم وتحریک مردم به تظاهرات و سازماندهی اعتراضات در دانشگاه مازندران عنوان شده است. بار دوم وی ۱۳ آبان سال ۸۸ دستگیر شد. اتهام او این بار اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشکیل اتحادیه انجمن های اسلامی شمال کشور بود . بازداشت روز دوشنبه هفته گذشته نیز سومین بازداشت اين فعال دانشجويي به شمار می رود. شايان ذكر است اين عضو دفتر تحكيم وحدت به علت فعالیت های دانشجویی ابتدا در سال ۸۷ به مدت یک ترم از تحصیل محروم شد و تنها ۴ روز پس از انتخابات توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد. در حین دستگیری توسط نیروهای لباس شخصی موسوم به انصارحزب الله به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. در حوادث ۱۳ آبان (روز دانش آموز) سال ۸۸ نیز به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به واسطه تشکیل انجمن های اسلامی شمال کشور برای بار دوم بازداشت شد. در آن زمان دادگاه انقلاب شهرستان بابل او را به طور غیابی به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم کرد. در بهمن ماه سال ۸۸ در حالیکه همچنان در تعلیق از تحصیل به سر می برد، سرانجام بنا به نظر وزارت اطلاعات از تحصیل محروم و در نهایت در حالیکه ۱۰۹ واحد را گذرانده و تنها ۲۴ واحد (معادل یک ترم) از تحصیلش باقی مانده بود از دانشگاه اخراج شد. ---- شاهدی بارز و نادرستی قرائت رژیم ولایت فقیه از اسلام و اخلاق اسلامی بدانم؟! ارژنگ داودی
گزارشی از برخوردهای وحشیانه و بکار بردن رکیک ترین توهینها و
فحاشیها توسط پاسداربندهای ولی فقیه علیه زندانیان سیاسی اسیر
در سلولهای انفرادی، این فرهنگ
و اخلاق خاص پیروان ولی
فقیه که پاسداربندها ، شکنجه گران و نیروهای سرکوبگر علیه مردم
در خیابانها و زندانیان سیاسی بی دفاع در اسارتگاه بکار می
برند.فرهنگی که ما این روزها از زبان سران سپاه
پاسداران،مداحان ولی فقیه و سایرین علیه نزدیگترین فرد خودشان
(احمدی نژاد) در منابر و رسانه های دولتی می شنویم و می
خوانیم. بخشی از فرهنگ و اخلاق خاص پیروان ولی فقیه که
پاسداربندها و شکنجه گران در سلولهای انفرادی علیه زندانیان
سیاسی بکار می برند توسط زندانی سیاسی ارژنگ داودی برای انتشار
در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده شده
است که متن آن به قرار زیر می باشد:
با یاد خدا،
رئیس زندان رجایی شهر آقای مردانی،
ضمن یادآوری اینکه در سال گذشته مسئول بند 1 بنام آقای گرامی
از من خواستند که بعضی از زندانیان را نصیحت کنم و با نگاه
مختصری به آنان در حضور خودشان گفتم که اینان نصیحت پذیر
نیستند مطالب زیر طبق صحبت خود دال بر نصیحت ناپذیری زندانیان
است و جهت اطلاع به شما می رسانم.
امروز حوالی ساعت 07:00 بعد ظهر اعلام شد که رئیس زندان به بند
1 مراجعه می نماید. پاسدار شیفت وقت بنام رضا طریقی
همراه با پاسداربند
نوده ای به سالن 2 آمدند . اینجانب بی خبر از موضوع در سلول
تنهایی خود به شمارۀ 12 نشسته بودم که به طور مکرر رکیک ترین
الفاظ و فاحشیهای و . .. به گوشم رسید . بناچار برخواستم تا
دریچۀ سلول به شخص هتاک که فکر می کردم از زندانیان است تذکر
بدهم . برای اولین بار بود که پاسدار شیفت فوق اشاره را می
دیدم وی تا هنگامی که اعتراض من حداقل 6 مرتبه تکرار کرده بودم
... ... دهن ،... ... خواهر و مادر و این علاوه بر سایر فحشهای
چهار دیواری است که با وقاحت تمام به زبان می آورد . بناچار
متذکر شدم که اگر مردانگی و فرهنگ به این جور چیزها است لابد
خر از همه مردتر و با فرهنگ تر است .
به عنوان یک زندانی سیاسی مخالف حکومت به خود اجازه می دهم که
اینگونه رفتار که بسیار شایع هم هست دلیلی مدغن بر صحت اندیشه
های خود و شاهدی بارز و نادرستی قرائت رژیم ولایت فقیه از
اسلام و اخلاق اسلامی بدانم ؟!
در پایان این جمله؛
رهبر قبلی تان که بر در و دیوار زندانها نقش بسته را یادآور می
شوم که گفت: زندان باید محل تربیت باشد و دانشگاه . می پرسم که
آیا هست ؟
در سال 1351 به عنوان
دانشجوی مخالف نظام ستم شاهی برای مدتی نسبتا کوتاهی ساواک را
تجربه کردم و با صراحت تمام می گویم که رفتار
آنها با تمام وقاحت مخصوص به خود به مراتب بهتر از
رفتار بسیاری از کارگزاران رژیم فعلی هستند .
به هر حال وقتی که حکومت فقیه برای نمایندگان مجلس خود معلم
اخلاق می گذارند فکر نمی کنم اعتراضاتی از این دست توجیه
ناپذیر باشد ولی معلوم می شود که جامعۀایرانی تا به ناکجا به
اسفل السافلین فرو افتاده است.
ضمن درخواست ارسال یک نسخه برای مسئول بند 1 زندان رجایی شهر
آقای گرامی انتظار می رود اقدامات لازم را بخوبی به عمل آورید
که رفتار وقیحانه شخص نامبرده کمی تعدیل شود.
ارژنگ داودی
زندان رجایی شهربند 1 سالن 2 ،سلول انفرادی 12 یکشنبه 11 اردیبهشت 1390
|
||||