بازگشت به صفحه اول

 

 
 

هاله سحابی، جستجو گر برابری در متون «مقدس»، به دنبال خشونتی «نامقدس»، جان باخت

مدرسه فمینیستی: خبر کوتاه است: هاله سحابی، فعال جنبش زنان و قرآن پژوه، در مراسم تشیع پدرش مهندس عزت الله سحابی، کشته شد. به گزارش سایت جرس هاله سحابی در مراسم تشییع پدرش بر اثرضرب و شتم  وارده از سوی لباس شخصی ها درگذشت. هاله سحابی صبح امروز، 11 خردادماه 1389 در صف جلو تشییع کنندگان پیکر مهندس سحابی به رفتار خشونت آمیز نیروهای امنیتی و لباس شخصی ها اعتراض کرده، مورد حمله آنان قرار می گیرد. ماموران مانع طی مسیر برای تشییع پیکر مهندس سحابی شده اند. هاله سحابی که دسته گلی به دست داشته و پیشاپیش همه حرکت می کرده است با ممانعت ماموران مواجه می شود. ولی او می گوید باید از همین مسیر، تشییع جنازه صورت گیرد. با مقاومت او ماموران با وارد آوردن ضربات لگد و ... به شدت او را مضروب می کنند . هاله بر اثر ضربات وارده، بیهوش روی زمین می غلطد . برخی از زنان شرکت کننده در مراسم، با مشاهدۀ بیهوشی هاله، به یاری او می شتابند و سعی می کنند با دادن تنفس مصنوعی، وی را تا رسیدن آمبولانس، زنده نگه دارند. پس ازمدتی، آمبولانس می رسد و تن خسته و بیهوش هاله به بیمارستان محلی منتقل می شود؛ اما متاسفانه معالجات بخش اورژانس بیمارستان، نتیجه نمی دهد و در کمال ناباوری و بهت همگان، دختر ارشد مهندس سحابی به شهادت می رسد.

هاله سحابی که بود؟

هاله سحابی به سال 1334 در خانواده مبارز چشم به جهان گشود. و امروز که او درگذشت فقط 56 سال داشت. او یکی از مبارزان قدیمی ایران بود از قبل از انقلاب سوابق مبارزاتی داشت و همینطور بعد از انقلاب. او از اعضای «مادران صلح» بود و عضو رسمی شورای فعالان ملی مذهبی و قرآن پژوه و از فعالان حوزه زنان بود.

هاله سحابی  را در 14 مرداد 1388 در میدان بهارستان و در تجمعی که در مخالفت با برگزاری مراسم تحلیف محمود احمدی‌نژاد در خیابان‌های اطراف مجلس، تشکیل شده بود در حالی که سر و صورتش با زخم باتوم، خونفشان بود بازداشت کردند. پس از آن او را به دو سال حبس محکوم کردند و حکم اش به اجرا درآمد و او در میان زنان زندانی اوین بود تا این که خبر سکته و بستری شدن  پدرش، مهندس عزت الله سحابی، قلب همه را تکان داد. زندانبانان بالاخره پس از چند روز بستری شدن پدرش، به هاله سحابی مرخصی می دهند تا این آخرین روزهای وداع را در کنار پدر باشد.

هاله سحابی یکی از مبارزان پیشکسوت ایران بود. وی حتا از قبل از انقلاب سوابق فعالیت های اجتماعی و فرهنگی داشت و مبارزات خود را بعد از انقلاب نیز پی گرفت.  هاله از دامان یک خانوادۀ شناخته شده و اصیل و مبارز در ایران فراروییده است. او محقق پیگیر و خستگی ناپذیر متون مقدس (قرآن مجید) و از اعضای «مادران صلح» بود و عضو رسمی شورای فعالان ملی مذهبی و از فعالان حوزه زنان بود.

هاله سحابی به راستی از معدود زنان قرآن پژوه ایرانی بود که به دنبال اثبات برابری زن و مرد، سال های طولانی از عمر خود را به جستجو و استخراج جایگاه و منزلت متعالی زنان و برابری آنان نسبت به مردان در قرآن مجید صرف کرد. او که به همراه نادر قیداری و لطف الله میثمی کتابی با نام «احد، قله بحران، قله مدیریت» را در 305 صفحه، سال ها پیش منتشر کرده، دغدغه اش در طی سال های متاخر، یافتن راهی برای ورود و اثبات برابری زن و مرد و سرایت دادن آن به افکار بخشی از جامعه بود که امروز ملی ـ مذهبی اش می خوانند.

هاله سحابی معتقد بود: وقتي قرآن را با نگاهي زنانه بخواني و دغدغه ات اين باشد كه بخواهي حضور زنان را در قرآن بررسي كني، آن وقت چهره زني را مي بيني كه بر اساس آيات قرآن از منزلت بالايي برخوردار شده است. دسترسي به حق اقتصادي، ممانعت از زنده به گور كردن دختران، و اجبار به ازدواج با آنان نكات مثبتي است كه در تاريخ آن روزگار براي زنان اتفاق افتاد اما تفاسير امروزي بايد شكل متفاوتي پيدا كند به گونه اي كه اگر زن در زمان پيامبر به حق ارثي معادل نصف مرد مي رسيد بايد در اين 1400 سال و بر اساس پيشرفت اقتصادي، اجتماعي زنان، در اين موارد مفسران ما قايل به نگاه تازه اي مي شدند كه متاسفانه چنين چيزي به چشم نمي خورد.»

هاله سحابی در 29 خرداد 1387 در سمیناری با عنوان «زن و دکتر شریعتی» دغدغه ها و پرسش هایش را در سال ها کار و تلاش در حوزه قرآن پژوهی چنین بیان می کند: «آيا هر آنچه در اين كتاب درباره موضوع زنان آمده، براي هميشه بوده است؟ يا از همان آغاز هم تعدادي از اين آيات موقتي بوده‌اند و يا در مدت كوتاهي به آيه ديگري تبديل يافته‌اند؟»

با این حال او معتقد بود: «فضيلتي كه در قرآن آمده معناي عینی و مادي دارد و نه صرفا ارزشي. هر جا در قرآن سخن از برتري و فضيلت كسي بر ديگري است، دليلش غالبا همان برتري ها در امكانات و توانايي هاي دنيايي بوده است. هر جا در قرآن از فضيلت صحبت شده است مراد: روزي، قدرت ، علم ، دانش و مهارت است. مثلابارها از فضيلت هاي قوم بني اسرائيل سخن گفته است يا فضيلت داوود (ع) بر پيامبران ديگر يا ... پس برتري ارزشي از اين واژه مراد نمي شود. در اين كتاب معمولابه صاحبان فضيلت امر مي شود تا حقوق «ديگران» را كه محروم ترند رعايت كنند. به آزادان خطاب مي شود رعايت بردگان را بكنند، به ثروتمندان خطاب مي شود، انفاق كنند يا اين كه به مرد براي مراعات حقوق زن سفارش شده است. حتي در آيه 75 سوره نساء آمده است، چرا به خاطر مستضعفان و مردان و زناني كه زير ستم ظالمان قرار گرفته اند نمي جنگيد و آنان را ياري نمي كنيد؟ بنابراين اگر در آن روزگار مرد خطاب آيات قرآن است به اين دليل بوده كه در آن دوره امكاناتي بيش تر از زن داشته است اما اين روزها ديگر فضيلت به معنايي كه در قرآن آمده است صرفا به مرد محدود نمي شود و زنان نيز در جامعه از سطوح مختلف فضيلت برخوردار شده اند. جالب اين است كه در سوره نسا كه درباره فضيلت مردان صحبت شده، اين آيه نيز آمده است كه "هرگز نسبت به فضيلت هايي كه يكي بيش از ديگري دارد حسرت نخوريد و تمنا نكنيد، براي مردان آن چيزي باقي مي ماند كه خود كسب كرده اند و براي زنان نيز همان نصيبي مي ماند كه خود به دست آورده اند" و اين نصيب هم که معناي اقتصادي و مالي دارد مي تواند به معناي امكانات ديگر اجتماعي هم باشد.»

مدرسه فمینیستی یاد و خاطره هاله سحابی را گرامی می دارد و خواهان پی گیری قضایی این واقعه  است که منجر به مرگ دلخراش این زن برجسته ایرانی شد، زنی که جسارت او در کاویدن متون مقدس برای گشودن راه  برای زندگی بهتر زنان کشورش کم نظیر است. و همینطور یاد پدرش، مهندس عزت الله سحابی گرامی باد که مردی مبارز و تاثیرگذار در تاریخ معاصر ایران بود.

----

جزئیات تازه از «نحوه مرگ» هاله سحابی در مراسم خاکسپاری پدرش

هاله سحابی روز چهارشنبه در مراسم خاکسپاری پدرش در لواسان جان باخت

رویا کریمی
۱۳۹۰/۰۳/۱۱

«حتی اجازه ندادند که پيکر مهندس سحابی ۱۰ قدم هم تشييع شود. ماموران امنيتی تمام شب را در خانه مانده بودند و هاله از ترس ربودن پيکر پدرش تا صبح بيدار مانده بود و قرآن می خواند. ماموران امنيتی قرار گذاشته بودند که تا سر کوچه گلستان، پيکر آقای سحابی تشييع شود اما صبح آمبولانس را آورده بودند درست جلوی در.»

اينها سخنان يک شاهد عينی است که لحظات پيش از مرگ هاله سحابی را در کنار او بود. وی که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود به رادیو فردا گفت:  «در تمام عمرم اين همه نيروی امنيتی و نوپو را يک جا نديده بودم. من، هاله و چند زن ديگر جلو راه می رفتيم تا راه برای جسد باز شود. يک باره يک نيروی امنيتی به سمت هاله آمد که عکس پدرش را در دست داشت. عکس را از دست هاله کشيد. فرياد کشيدم که : صاحب عزاست، چکارش داری؟ که هاله بر روی زمين افتاد.»

اين شاهد عينی ادامه داد: «فکر می کردند صحنه سازی است. فرياد می کشيدند و لگد می زدند تا از جا بلند شويم و بلندش کنيم. به صورتش ضربه زديم، آب بر سر و صورتش پاشيديم، پزشکانی که در محل بودند تنفس مصنوعی دادند اما هاله به هوش نيامد، نفس نمی کشيد.»

آن گونه که شاهدان عينی کوچه گلستان در لواسان خبر می دهند، نيروهای امنيتی در اقدامی شتابزده، بدن نيمه جان هاله سحابی را در اتومبيلی انداختند و همراه همسرش به درمانگاه بردند و پيکر عزت الله سحابی را در آمبولانسی گذاشتند و به بهشت فاطميه انتقال دادند.

نزديکان به خانواده عزت الله سحابی به راديو فردا خبر دادند زمانی که آنها به بهشت فاطميه رسيدند، پشت درهای بسته ماندند تا خاکسپاری تمام شد.

در حالی که احمد منتظری برای خواندن نماز ميت بر عزت الله سحابی، آماده شده بود، روحانی ناشناسی که از صبح در محل حاضر بود، نماز را اقامه کرد و پيکر مرحوم سحابی به خاک سپرده شد.

محمد جواد اکبرين، دين پژوه ساکن پاريس در مورد هراس ماموران امنيتی از اقامه نماز بر جسد عزت الله سحابی می گويد: « از نخستين بار که در اسلام موضوع نماز جماعت مطرح شد، حکمت جماعت، متحد شدن مسلمانان در قالب ارتباط با خداوند بود. جماعت در فرهنگ سياسی اسلام يک اصل برای اتحاد مسلمانان بود، وقتی حکومت مستبد، به هر بهانه ای مقابل جماعت می ايستد، دقيقا در برابر حکمت «جماعت» ايستاده است. هر حرکت جمعی متحد، به هدف انتقاد از جريان اقتدار گرا که صورت بگيرد مورد اعتراض آنها است و خطرناک تر برای آنها اين است که اين حرکت نسبتی با اسلاميت و معنويت داشته باشد.»

ساعاتی پس از به خاکسپاری پيکر عزت الله سحابی، پيکر دخترش هاله سحابی که در اثر ايست قلبی جان باخته بود به منزلش در خيابان گيشا در تهران منتقل شد.

در همین حال، یک شاهد عینی عصر روز چهارشنبه به رادیو فردا گفت که ماموران امنيتی پيکر هاله سحابی را برای شستشو و دفن به بهشت فاطميه لواسان منتقل کردند.

وی اظهار داشت: نيروهای امنيتی گفته اند تنها شمار اندکی از اعضاء خانواده و دوستان خانم سحابی اجازه حضور در مراسم تدفين او را خواهند داشت.

از سوی دیگر، به نوشته سایت «جرس»، خانواده هاله سحابی ناچار شده اند که بر خلاف ميلشان، و با توجه به فشار ماموران امنيتی، پيکر خانم سحابی را در گورستان بهشت فاطميه لواسان به خاک بسپارند.

هاله سحابی در پی بيماری پدرش توانسته بود از زندان به مرخصی بيايد تا ساعات آخر را در کنار پدرش بگذراند.

آن گونه که نزديکان وی می گويند قرار بود که روز پنج شنبه بعد از ظهر در مسجد الجواد خيابان سهرودی مراسم يادبود مهندس سحابی برگزار شود.

اما چرا ماموران امنيتی حمهوری اسلامی حتی از  تشييع جنازه، خاکسپاری و برگزاری مراسم يادبود برای خانواده سحابی هم ابا دارند؟

مرتضی کاظميان، فعال ملی مذهبی پاسخ می دهد: « با توجه به وضعيت جنبش سبز و فضای انتقادی حاکم بر ايران، ترديد نبايد داشت حاکميتی که خود را فاقد مشروعيت می داند و اقتدارش مبتنی بر سلاح و سرکوب و خشونت است، تلاش کند تا مانع از شکل گيری هر گونه تجمع و بروز و ظهور اعتراضی شود.»

مرتضی کاظميان جان باختن خانم هاله سحابی را يکی از ناگوارترين  و تلخ ترين حوادث سال های اخير می داند و اين سوال را مطرح می کند که « مشخص نيست چه کسی مسئول خون های بيگناهی است که در ايران بر زمين ريخته می شود؟»

رسانه های نزديک به جمهوری اسلامی در تهران علت مرگ هاله سحابی را «شوک حاصل از مرگ پدر و گريه بی امان» اعلام کرده اند. در همین حال، مدیرکل امنیتی- انتظامی وزارت کشور جمهوری اسلامی در تازه ترین اظهار نظر خود دلیل مرگ خانم هاله سحابی را ناشی از «فوت پدر و گرمای هوا» اعلام کرده است.

علیرضا جانه به خبرگزاری ایسنا گفته است: «خانم هاله سحابی بیماری قلبی داشتند. مدارک پزشکی وی نیز موجود است. فوت پدر و گرمای هوا مزید بر علت و منجر به فوت ایشان شد.»

وی هر گونه درگیری نیروهای امنیتی و انتظامی به هاله سحابی را رد کرده و گفته است: «خانواده ایشان همکاری خوبی با ما داشته اند. ما نیز در بحث مراسم تدفین به خانواده ایشان کمک کردیم.»
منبع: رادیو فردا

----

«مرگ هاله سحابی قتل عمد است»

01.06.2011

هاله سحابی در مراسم تشییع جنازه پدرش در حالی که به ربودن جنازه او توسط افراد ناشناس اعتراض می‌کرده مورد ضرب و شتم قرار گرفته و ساعتی بعد جان سپرده. شیرین عبادی این را ضایعه‌ای بزرگ برای جنبش دموکراسی‌خواهی ایران می‌داند.

دویچه‌وله: خانم عبادی امروز صبح خبر رسید که خانم هاله سحابی، دختر مهندس عزت‌الله سحابی، در مراسم تشیع جنازه‌ی پدرشان مورد ضرب و شتم نیروهای انتظامی قرار گرفته و بعد از ساعتی فوت کردند. جزئیات بیشتری از این جریان را برای ما بگویید.

شیرین عبادی: بسیار خبر تأسف‌انگیزی بود و این هم سند دیگری‌است بر خشونت حکومت جمهوری اسلامی و برگ دیگری‌است از دزدی‌هایی که انجام می‌دهند. نه تنها اموال بیت‌المال را می‌دزدند، بلکه مرده‌های مردم را هم می‌دزدند. شادروان سحابی به وسیله‌ی خانواده و دوستانش می‌بایستی تشیع و تدفین می‌شد. اما مأمورین حکومتی در لباس مأمورین شخصی اقدام به ربودن پیکر بی‌جان مهندس سحابی می‌کنند و مأمورین انتظامی در یک بازی نمایشی و تئاتر عدالتی به قول خود اقدام به مقابله با لباس شخصی‌ها می‌کنند و طبیعی است که مثل همیشه مغلوب لباس شخصی‌ها می‌شوند و لباس‌شخصی‌ها که در حقیقت مأمورین مخفی حکومتی هستند و فقط از وزارت اطلاعات و سپاه دستور می‌گیرند، اقدام به ربودن جسد می‌کنند و می‌خواهند آن را حتی بدون تشریفات مذهبی دفن کنند که مورد اعتراض پسر آقای سحابی قرار می‌گیرد و در این گیرودار هاله که شاهد این رفتار ناپسند و دزدیدن جنازه‌ی ارزشمند پدرش بود، معترض می‌شود، مورد حمله قرار می‌گیرد و در اثر حمله و عصبانیت ناشی از چنین برخوردی سکته می‌کند و در حقیقت شهید می‌شود. جنبش زنان شهید دیگری داد. این واقعه برای همه‌ی ما بسیار دردناک است و به مادر دغدارش تسلیت می‌گویم. اما باید بگویم هاله‌ی عزیز از قید دو سال زندانی که این حکومت غیرعادلانه بر او تحمیل کرده بود، آزاد شد. از دیدن رنجی که این حکومت حاضر نبود حتی مراسم مذهبی برای شخصی مانند عزت‌الله سحابی برگزار کند، آزاد شد. هاله جان آزادیت مبارک!

این اتفاقی است که برای یکی از فعالان مدنی و سیاسی ایران و فعالان جنبش زنان ، در مراسم تشیع جنازه‌ی یکی از چهره‌های شناخته‌شده‌ی جنبش ملی ایران و در برابر چشمان حداقل دهها نفر روی داده و دهها نفر شاهد بودند که خانم سحابی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بعد فوت شده. به نظر شما عکس‌العمل سازمان‌‌ها و مجامع بین‌المللی حقوق بشر و فعالان حقوق بشر ایرانی در خارج از ایران چه باید باشد؟

خیلی طبیعی است که سازمان‌های حقوق بشری و فعالان حقوق بشر بایستی به شدت در مقابل این عمل، یعنی ضرب و شتم منجر به فوت هاله سحابی، واکنش نشان دهند و همچنین به رویه‌ای که در حکومت بتازگی باب شده است و آن دزدیدن جنازه‌هاست واکنش نشان دهند. قبل از آقای سحابی هم جنازه‌ی چند نفری که در اعتراضات به قتل رسیده بودند دزدیده شد. بنابراین علاوه بر دزدی‌هایی که حکومت می‌کند، این رقم دزدی را هم بایستی بر پرونده‌ی آن‌ها اضافه کرد، جنازه‌های مردم را هم می‌دزدند.

خانم عبادی آیا می‌توان این رویداد را به‌عنوان قتل غیرعمد پیگیری کرد؟

نه تنها قتل غیرعمد نیست، بلکه قتل عمدی است. وقتی که حکومت عده‌ای از جیره‌خواران خودش را تحت عنوان لباس شخصی‌برای برهم زدن یک مجلس ترحیم ساده و یک تشیع جنازه‌ی ساده می‌فرستد و چنین حوادثی اتفاق می‌افتد، این دیگر قتل غیرعمد نیست. این در حقیقت نقض گسترده‌ی حقوق بشر است که در این قالب، قابل رسیدگی است و به‌زودی گزارشگر ویژه‌ی حقوق بشر تعیین خواهد شد و تمامی این‌ها گزارش به کسی که باید این‌ها را بشنود، داده خواهد شد.

خبرهایی که الان از اطراف خانه‌ی مهندس سحابی و اطراف خانه‌ی خانم سحابی می‌رسد، نشان از این دارد که مملو از نیروهای امنیتی و انتظامی است، جو بسیار امنیتی است و این نشان می‌دهد که احتمالاً ترسی از واکنش‌های مردم و حتی واکنش‌های خانواده‌ی سحابی نسبت به این مسئله وجود دارد. چه قدر این امکان را شما محتمل می‌دانید؟

من مهندس سحابی را می‌شناختم. آن بزرگ مرد فقط نگران ایران بود که مبادا ویران شود و این نگرانی را به خانواده‌اش هم منتقل کرده بود و آن‌ها نیز نگران آبادی ایران هستند. آن‌ها به‌هیچ‌وجه قصد شورش نداشتند و ندارند. این حکومت است که حتی از مرده‌ی افرادی مانند سحابی می‌ترسد. جنازه‌ها را می‌دزد. اجازه‌ی دفن مطابق شئون اسلامی نمی‌دهد. آن‌ها قصد شورش ندارند. این حکومت است که علیه مردم شوریده است.

میترا شجاعی
تحریریه: شیرین جزایری

----

گزارشگران بدون مرز: آیت اله خامنه ای و احمدی نژاد مسئول مرگ هاله سحابی هستند

اخبار روز: گزاشگران بدون مرز با انتشار اطلاعیه ای آیت اله خامنه ای و محمود احمدی نژاد، دو تن از دشمنان آزادی را مسئول مرگ هاله ی سحابی خواند. خانم هاله سحابی صبح روز چهارشنبه در مراسم خاکسپاری پدر خود مورد حمله ی نیروهای امنیتی قرار گرفت و بر اثر ایست قلبی درگذشت.
متن اطلاعیه ی گزارشگران بدون مرز به شرح زیر است:

گزارش‌گران بدون مرز با تاثر و تاسف از مرگ هاله سحابی فعال مدافع حقوق زنان و همکار نشریه چشم‌آنداز مطلع شد. در تاریخ ١١ خرداد ماموران امنیتی رِژیم جمهوری اسلامی برای پیشگیری از حضور مردمی در مراسم خاک‌سپاری پدرش عزت‌الله سحابی چهره برجسته‌ی اپوزیسیون ایران و مدیر مجله ایران فردا که دو روز پیش درگذشته بود، با ضرب و شتم هاله سحابی را به قتل رساندند.

گزارش‌گران بدون مرز مراتب تسلیت و همدردی خود را با خانواده سحابی و شامخی اعلام می‌کند. ایران با مرگ عزت‌اله سحابی یکی از بزرگترین حامیان آزادی بیان را از دست داد و رژیم دخترش مدافع پرتلاش حقوق خانواده‌های زندانیان سیاسی و ستم‌دیدگان، هاله سحابی را به قتل رساند. ما همچون مردم ایران این جنایات را فراموش نمی‌کنیم. سید علی خامنه‌ای و محمود احمدی نژاد دو دشمن آزادی بیان و مطبوعات که حکومت ایران را در دست دارند، عاملان قتل این زن شجاع هستند. ما خواهان روشن شدن همه‌ی حقایق و بازداشت و محاکمه آمران و عاملان این قتل هستیم. سرکوبگری پرخشونت نظام جمهوری اسلامی علیه مخالفان نامی جز هولناک ندارد. این رژیم تنها به ممنوع کردن هر فعالیتی رضایت نمی‌دهد که می‌خواهد با ممنوعیت هر مراسم حافظه‌ی جمعی را پاک کند.   
هاله سحابی، ٥٦ ساله، همکار نشریه چشم‌انداز و یکی از زنان مقاوم و مدافع حقوق زنان در ایران بود. وی از کودکی با دستگیری پدر و نزدیکانش در رژیم شاه دردآشنای خانواده‌های زندانیان سیاسی بود. هم از این رو همیاریش با خانواده‌های زندانیان سیاسی و همبستگی‌اش با خانواده‌های اعدام شدگان دهه شصت از او چهره‌ای معتمد و مردمی ساخته بود.
از اغاز سرکوب مطبوعات اصلاح‌طلب ایران در سال ١٣٧٩ و در پی بازداشت گسترده روزنامه‌نگاران، هاله سحابی نقش غیر قابل انکاری در سازماندهی اعتراضات خانواده‌های روزنامه نگاران زندانی و دفاع بدون قید و شرط از حقوق زندانیان سیاسی داشت.
رژیم این چهره و شخصیت را نمی‌توانست تحمل کند. چندین بار احضار و زندانی شد، برای همراهی با جنبش اعتراضی پس از انتخابات مجدد محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران، و به دوسال حبس محکوم شده بود. وی برای آخرین دیدار با پدرش به مرخصی آمده بود.
عزت‌اله سحابی چهره برجسته ملی و مدیر مسئول مجله‌ی ایران فردا در سن هشتاد یک سالگی در تاریخ ٨ خرداد ماه بر اثر بیماری درگذشت. وی در نظام جمهوری سلامی بارها احضار و زندانی شده بود.
این روزنامه نگار به دستور دادگاه انقلاب اسلامی مرکز به اتهام شرکت در کنفرانس برلین در پی ورودش به کشور در ١٠ اردیبهشت ١٣٧٩، توسط قوه قضائیه احضار و در ٥ تیرماه دستگیر و شدیدا تحت شکنجه قرار گرفت. وی در ٣١ مرداد ماه به قید وثیقه بطور موقت آزاد شد، ولی در ٢٦ آذر ماه به اتهام “تبلیغ بر علیه نظام” برای ایراد یک سخنرانی در دانشگاه امیرکبیر دوباره دستگیر شد. در ٢٣ دی ماه به چهار سال و نیم زندان محکوم گردید. در آذر ماه حکم وی به شش ماه تقلیل یافت. با سپردن وثیقه‌ای سنگین در ١١ اسفند از زندان آزاد شد.

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

مطالب مشابه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران