بازگشت به صفحه اول

 

 
 

شهادتنامه ۶۴ زندانی سیاسی درباره چگونگی جانباختن هدی صابر

دوشنبه, ۲۳ خرداد, ۱۳۹۰

۶۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین با ارسال شهادت نامه ای، شهادت دادند که شهید هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود در بهداری زندان اوین از سوی مامورانی که حدس می زنند ماموران امنیتی و اطلاعاتی بوده اند، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. آنها شرایط بد جسمانی وی را از نزدیک شاهد بوده اند.

به گزارش کلمه ۶۴  زندانی سیاسی در شهادت نامه خود نوشته اند:

هدی صابر ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه برای نخستین بار به بهداری مستقر در زندان اوین جنب بند ۳۵۰ منتقل شد اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود می پیچید به بند بازگردانده شد و از صدای فریاد او هم اتاقی هایش بیدار شده و دور او حلقه زدند در این هنگام صابر گفت :«در بهداری نه تنها هیچ رسیدگی به وضعیتم نشد بلکه مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفته ام و توسط مامورانی در لباس پرسنل بهداری از اتاق درمان بیرون انداخته شده ام . ما شهادت می دهیم هدی صابر که از درد به شدت می لرزید و به خود می پیچید در اتاق یک بند ۳۵۰ با صدای بلند اعلام کرد که : «از دست آنها شکایت خواهم کرد.»

این زندانیان در پایان شهادت نامه خود ضمن مسوول دانستن حاکمیت در شهادت هدی صابر تاکید کرده اند تا رسیدگی به این موضوع و تحقق حقوق شهروندان و التزام حکومت به قانون ،تا آخر ایستادگی می کنند. شهادت نامه ۶۴ زندانی بند ۳۵۰ که با نام خود آن را امضا کرده اند، توسط یاران گمنام جنبش سبز در زندان اوین در اختیار کلمه قرار گرفته است.

متن این شهادتنامه به شرح زیر است:

هدی رضا زاده صابر ، زندانی سیاسی ، ۲۲ خرداد ۱۳۹۰ در پی اعتصاب غذای نامحدود و عدم رسیدگی مسوولان به شهادت رسید ما هم بندان او و امضا کنندگان این بیانیه که در طول یک سال گذشته در کنار وی حضور داشته ایم به اطلاع عموم ملت ایران می رسانیم و شهادت می دهیم :

روز پنج شنبه ۱۲ خردادماه ۱۳۹۰ در پی انتشار خبر شهادت هاله سحابی از زندانیان سیاسی که در مرخصی به سر می بردند در حالی که آقای هدی صابر همچنان عزادار و متاثر از درگذشت مرحوم عزت الله سحابی رییس شورای فعالان ملی -مذهبی بود در اعتراض به این ظلم و تعدی آشکار پس از اقامه نماز ظهر و عصر در حیاط بند ۳۵۰ زندان اوین اعتصاب غذای نامحدود خود را همراه با آقای امیر خسرو دلیر ثانی ضمن انتشار بیانیه ای آغاز کردند و به آگاهی عموم نیز رساندند .

ما شهادت می دهیم که هدی صابر روزانه علاوه بر مطالعه کتاب، قرائت قرآن و برگزاری کلاسهای تاریخ همواره مدت قابل توجهی به ورزش اختصاص می داد به طوری که در مسابقات ورزشی بند ۳۵۰ همپای جوانان مشارکت می کرد.

ما شهادت می دهیم هدی صابر در طی مدت یک سال گذشته هیچگونه عارضه و بیماری نداشت که طبعا سوابق موجود در پرونده بهداری زندان نیز موید همین نکته خواهد بود.

ما شهادت می دهیم هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود دچار درد در ناحیه سینه و اختلال در سیستم گوارشی شد که در ساعت چهار بامداد جمعه ۲۰ خردادماه برای نخستین بار به بهداری مستقر در زندان اوین جنب بند ۳۵۰ منتقل شد اما دو ساعت بعد در حالی که از درد به خود می پیچید به بند بازگردانده شد و از صدای فریاد او هم اتاقی هایش بیدار شده و دور او حلقه زدند در این هنگام صابر گفت :«در بهداری نه تنها هیچ رسیدگی به وضعیتم نشد بلکه مورد ضرب و شتم و توهین قرار گرفته ام و توسط مامورانی در لباس پرسنل بهداری از اتاق درمان بیرون انداخته شده ام .

ما شهادت می دهیم هدی صابر که از درد به شدت می لرزید و به خود می پیچید در اتاق یک بند ۳۵۰ با صدای بلند اعلام کرد که: «از دست آنها شکایت خواهم کرد.»

در این هنگام ودر پی اعتراض هم بندان وی، افسر نگهبان دوباره مقدمات اعزام وی به بهداری را فراهم کرد اما این بار صابر با تکرار اعتراض خود نسبت به برخورد و عملکرد ماموران بهداری گفت :«من به آنها اطمینان ندارم که سپس افسر نگهبان وعده داد تلاش کند او را به بیمارستان خارج از اوین منتقل کنند.»

ما شهادت می دهیم در این هنگام هدی صابر در حالی که توان ایستادن بر روی پاهای خود را نداشت با برانکارد به خارج از بند منتقل شد در این آخرین ساعت حضور در بند وضع گوارشی او به شدت بحرانی بود و بارها گفت دچار اسهال و حالت تهوع شدید شده است.

ملت عزیز ایران

آنچه نقل شد گزارش آخرین ساعات حضور شهید هدی صابر در بند عمومی ۳۵۰ زندان اوین بود .اما اینک که حکومت اعتراض به جنایتی را با جنایتی دیگر پاسخ گفت ما قاطعانه اعلام می داریم حاکمیت کنونی مسوول مستقیم مرگ شهید صابر است .این حادثه ناگوار اولین نبوده و با ادامه ی وضع کنونی آخرین هم نخواهد بود.

گرچه رسیدگی دقیق به پرونده اغلب زندانیان سیاسی نشان از بی داد و تضییع گسترده حقوق آنان در دادرسی ها دارد اما هدی صابر قریب به یک سال بدون هیچگونه قرار قانونی و محکومیت و به شکلی کاملا خودسرانه با اعمال زور و قدرت نمایی برخی نهادهای امنیتی در برابر چشمان همه دستگاه های مسوول در زندان به سر می برد و هیچکس پاسخگوی این سوال نبود که اصلا او چرا و با کدام توجیه قانونی در زندان به سر می برد و البته که مدت محکومیت او مدتها پیش از دستگیری اخیر منقضی شده بود. حبس خودسرانه و غیر قانونی صابر به تنهایی برای سلب مشروعیت دستگاه قضایی و اثبات عدم استقلال آن و مقهوریت نسبت به نهادهای امنیتی کفایت می کند و در این شرایط نه فقط شهروندان خارج از زندان که بیش از همه زندانیان امنیت حقوقی، درمانی و جانی نخواهند داشت.

ما تسلیت عمیق خود را به خانواده صبور شهید هدی صابر به ویژه سرکار خانم فریده صابر و فرزندان داغدارش حنیف و شریف اعلام می کنیم.

ما به عنوان نخستین گام این روند غیر انسانی در دستگاه قضایی و این نوع رفتار با زندانیان را محکوم و حاکمیت را مسوول آن می دانیم. بنابراین از این پس با توجه به نوع پی گیری موضوع از سوی مسوولان اقدامات بعدی را اتخاذ کرده و برای تحقق حقوق شهروندان و التزام حکومت به قانون تا آخر ایستاده ایم.

امضا کنندگان این شهادت نامه :

۱: قربان بهزادیان نژاد

۲- محمد داوری

۳- بهمن احمدی امویی

۴- عبدالله مومنی

۵- حسن اسدی زید آبادی

۶-علی جمالی

۷- محمد رضا مقیسه

۸- علی ملیحی

۹- بابک داشاب

۱۰- حمید رضا محمدی

۱۱- قاسم شعله سعدی

۱۲- کیارش کامرانی

۱۳- محمد جواد مظفر

۱۴- احسان مهرابی

۱۵- عماد بهاور

۱۶-مجتبی تهرانی

۱۷- جواد امام

۱۸- فیض الله عرب سرخی

۱۹- عمادالدین باقی

۲۰- ابولفضل قدیانی

۲۱ -محمد حسین خوربک

۲۲ – اسماعیل صحابه

۲۳- امیرخسرو دلیر ثانی

۲۴ – سید محمد سیف زاده

۲۵- سیامک قادری

۲۶-سام محمودی سرابی

۲۷- اکبر امینی ارمکی

۲۸– هوشنگ فرزین

۲۹–حامد میرزایی گرجی

۳۰–آرش سقر

۳۱–احمد شاه رضایی

۳۲- آرش صادقی

۳۳- نوید کامران

۳۴– رامین پرچمی

۳۵–علیرضا سهراب پور

۳۶–مهدی حسین زاده

۳۷- محمد صدیق کبود وند

۳۸– مهدی خدایی

۳۹-سیامک رحمانی

۴۰– سعید متین پور

۴۱– مسعود لواسانی

۴۲– محسن غمین

۴۳– محمد پور عبدالله

۴۴– حسین مفیدی

۴۵-مهدی نوذر

۴۶-ابولفضل قاسمی

۴۷– ابراهیم مددی

۴۸- عباس نامی

۴۹–علی بهزادیان نژاد

۵۰–حسین زرینی

۵۱– امیر حسین قنبری

۵۲–غلامرضا آزادی

۵۳–مجید تمجیدی

۵۴-یوسف مهر

۵۵–شاهین زینعلی

۵۶–پیمان عارف

۵۷-جواد علیخانی

۵۸–رامتین غفاری

۵۹- مهدی وطن خواه

۶۰– فریدون صیدی راد

۶۱–سعید مالمیریان

۶۲-جواد علیخانی

۶۳– محسن قلعی

۶۴-میثم رودکی

----

اطلاعیه مشترک 16 فعال آینده نگر به مناسبت درگذشت هدی صابر

 

رفتی و رفتن تو، آتش نهاد بر دل...

      طی روزهای اخیر، شاهد از دست دادن غم انگیز تنی چند از روشنفکران شاخص و گرانپایه کشورمان بودیم. اکنون نیز در فقدان استاد «هدی صابر» به سوگ نشسته­ایم.

      هدی صابر، فعال مدنی، روزنامه نگار و نویسنده­ای معنویت گرا، آزاده، حقوق بشرخواه و عدالتجو بود که همه چیز خود را وقف تلاش در راستای توسعه فرهنگی و اجتماعی کرد. او یک کنشگر بسیار اکتیو و عملگرا بشمار می­­رفت. بسیاری کسانی که داعیه دار فعالیت اجتماعی هستند، در سخن گفتن و تبیین طرحها و برنامه­ها ید طولایی دارند. اما بخش کمی از این سخنها به مرحله عمل نائل می­شود. هدی صابر برای پیشبرد اهداف زیبای خود، پا به پای جوانان می­آمد و پیوسته، از این شهر به آن شهر می­رفت و نشستهای مختلفی را برگزار می­کرد و به طرز تحسین برانگیزی در اهداف شامخ انسانی خود، مصمم، استوار و پایدار بود. می­شد با بهره گیری از دانش فراگیر و استعداد خارق العاده او ایرانی زیباتر ساخت. ولی افسوس...

      جامعه ما با اوضاع و شرایط موجود، نیاز مبرم به تلاش در راستای «بازگشت به معنویت»، «بازشناسی هویت انسانی»، «نهادینه کردن تفکر آزاد اندیشی و عدالتجویی»، «احیای حس تعهد اجتماعی»، «پاسداری از میراث فرهنگی» و «تعمیق گفتمان حقوق بشر» دارد. کارنامه صابر در این محورها، روشن و قابل دفاع است.

      ما امضا کنندگان زیر، نسبت به رویداد درگذشت آن آزادمرد آرمانخواه نهایت تأسف خود را ابراز نموده، به دوستان و همکاران آن زنده یاد، که این روزها متحمل دشواری­ها و اندوههای بسیاری شده­اند، تسلیت و دلآرامی می­گوییم.

از طرف کانون آینده نگری ایران؛ حسین الباجی، رضا ایزدستا، مهرداد بهراد، مهدی حسین پور، جهانشاه حیدری، آتنا خادمی، پریسا رکنی، سینا رکنی، لیلا زبیدی، لیلا سلامی، مهندس بهروز صفری، حیدر مجتهد موسوی، مریم معمارزاده، هرمز ممیزی، رامین ناصح، سپیده هدایت نیا

----

ضرب و شتم وحشیانه شهید راه آزادی در بهداری زندان اوین و قصد اعتصاب غذای گسترده زندانیان

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"شهید راه آزادی مردم ایران هدی صابر شب قبل از شهادتش هنگامی که وضعیت جسمی اش به وخامت می گراید و به بهداری زندان منتقل می شود، مورد ضرب و شتم و رفتار وحشیانه در بهداری زندان اوین قرار می گیرد.

پنچشنبه شب 19 خرداد ماه شهید راه آزادی مردم ایران هدی صابر دچار ناراحتی حاد قلبی می شود و به بهداری زندان منتقل می گردد در بهداری زندان یکی از مامورین پس از توهین با مشت بر سر او می کوبد و به او می گوید که تو دروغ می گویی و خودت را به مریضی می زنی و از آنجا بدون معاینه و معالجه  به سلول  باز گردانده می شود.

صبحگاه شنبه21 خرداد ماه او دوباره  دچار ناراحتی شدید قلبی می شود و تقاضای کمک می کند اما بعد از ساعتها بی توجهی وی را به بیمارستان منتقل می کنند که در حین انتقال جان خود را از دست می دهد.این در حالی است که زندانبانان از وضعیت حاد او مطلع بودند و به عمد او را زمانی که وضعیتش در آخرین مراحل حیات قرار گرفت به بیمارستان منتقل کردند .هدف از انتقال سلب مسئولیت و اینکه وانمود کنند وی در بیمارستان و نه در زندان جانباخته است می باشد.

زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین هنگامی که صبح امروز با خانواده های خود ملاقات می کردند از این قتل عمد بسیار متاثر بودند ولی همۀ آنها از روحیۀ بالایی برخوردار بودند. تعدادی از آنها هنگام ملاقات با خانواده های خود با دست بند وگردن بند های مشکی ظاهر شدند. هر چند پاسداربندهای سرکوبگر با بعضی از زندانیان برخورد نمودند و گردبندها و دست بندهای مشکی را از آنها گرفتند. تعداد پاسداربندها در طرف زندانیان نسبت به هفته های قبل چند برابر افزایش یافته بود.

از طرفی دیگر 5 زندانی سیاسی  که در اعتراض به قتل شهید هاله سحابی در اعتصاب غذا هستند همچنان در اعتصاب غذا بسر می برند. نام زندانیان سیاسی که در اعتصاب غذا بسر می برند عبارتند از؛ خسرو ثانی ،پیمان عارف،شاهین زینعلی،جواد علیخانی،آرش صادقی می باشند.

زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین  قصد دارند در روزهای آینده  در اعتراض به قتل همبندیانشان دست به اعتصاب غذای گسترده بزنند.

ولی فقیه علی خامنه ای برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه و بین زندانیان سیاسی شیوۀ  حذف فیزیکی زندانیان سیاسی را در پیش گرفته است. سکوت و عدم اعتراضات گسترده داخلی و بین المللی می تواند جان سایر زندانیان سیاسی را در معرض خطر جدی قرار دهد. این جنایتها سازمان یافته و از پیش طراحی شده است که هر از چند گاهی علیه یکی از زندانیان سیاسی به اجرا گذاشته می شود.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، تا به حال بارها نسبت به حذف فیزیکی زندانیان سیاسی توسط رژیم ولی فقیه علی خامنه ای هشدار داده است،لذا از دبیر کل و کمیسر عالی حقوق بشر خواستار مداخله و ارسال بی درنگ گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد به ایران جهت تحقیق در مورد حذف فیزیکی زندانیان سیاسی و سایر موارد جنایت علیه بشریت می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

23 خرداد  1390 برابر با 13 ژوئن 2011

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

مطالب مشابه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران