|
|
|||
احمد صدر حاج سیدجوادی:
مسوولیت کیفری و شرعی شهادت مظلومانهٔ این دو یار عزیز و
تمامی کسانی که در این دو
سال به شهادت رسیدند، را بر عهدهٔ کل حاکمیت جمهوری اسلامی
ایران دانست
میزان: کهنسالترین فعال سیاسی ایران به مناسبت درگذشت
مهندس عزت الله سحابی و «شهادت» هاله سحابی و هدی صابر،
پیامی صادر کرد.
احمد صدرحاج سیدجوادی در پیام خود ضمن درخواست از مراجع
تقلید به انجام وظیفه شرعی و شکستن سکوت در برابر این
«فجایع»، «مسوولیت کیفری و شرعی شهادت مظلومانهٔ این دو
یار عزیز و تمامی کسانی که در این دوسال به شهادت رسیدند،
را بر عهدهٔ کل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران دانست.
متن این پیام به شرح زیر است
«بسم رب الشهداء و الصدیقین»
«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند
ربهم یرزقون»
(آل عمران، آیهٔ ۱۶۹)
ملت شریف ایران؛
مراجع عظام و روحانیت محترم شیعه؛
به جهت کهولت و بیماریهای شدید جسمانی، مدتهاست قصد آن
دارم تا باقی عمر را به خلوت و نیایش با معبود سپری سازم.
لیکن امواج مصیبتها و بلایا و فقدان مهندس عزت الله
سحابی، مردی از تبار بزرگان اخلاق و سیاست و دوستی صمیمی
که عمری با دغدغهی ایران و اسلام زیست و در راه خدمت به
ملت از پذیرش هیچ فداکاری و رنجی دریغ نکرد، اما حتی از
برگزاری مجلس قرائت قرآن و فاتحهخوانی برای او ممانعت به
عمل آمد و همچنین شهادت دختر بیگناه و حقجوی ایشان –
سرکار خانم هاله سحابی که به نحوی مرموز و مظلومانه در
مراسم نشییع پدر، جان باخت و سرآخر، شهادت اندیشمند
قرآنپژوه، آرمانخواه نیکاندیش، مجاهد راه آزادی و انسان
وارسته – شهید هدی صابر – اختیار از کفم گرفت و نگذاشت تا
وفای به عهد سکوت نگه دارم.
مراجع معظم که اخیراً به درستی در برابر کشتار شیعیان
بحرین زبان به اعتراض گشودند، چگونه و با چه توجیه عقلی و
یا حجت شرعی در برابر فوج مصیبتها و مظالمی که در طی این
دوسال بر ملت ایران و به ویژه در فاجعهٔ شهادت هاله سحابی
و هدی صابر از ناحیهٔ حکومت و کسانی روا شده است که ابعاد
عملکرد ایشان از باب انحرافات دینی و اخلاقی و همچنین
مغایرت با منافع ملی و باورهای اصیل اسلامی بر کسی پوشیده
نیست، سکوت پیشه ساختهاند؟
مراجع، روحانیون و فضلا و علمای حوزههای فقهی سراسر جهان
تشیع، سکوت و انفعال خود را در قبال چنین فجایعی چگونه
میتوانند با کلام صریح امیرمومنان (ع) مطابقت دهند که حتی
سرقت خلخال از پای زنی یهودی را بر نمیتابید و وقوع این
حادثه را مایهٔ شرم و مرگ مسلمانان میدانست
(نهجالبلاغه- خطبهٔ ۲۷)؟ نه از باب آنکه قربانی، زنی
یهودی بوده است، بلکه از آن جهت که پایینترین وجه امنیت
که بعد اقتصادی است در جامعه متزلزل شده است و حال آنکه
اینک، کرامت انسانی و جان و حیثیت افراد اعم از مسلمان و
غیر آن به سادگی به بازی گرفته میشود.
جا دارد که مراجع عظام و روحانیت پا به میدان نهند و در
اقدامی یکپارچه، خواستار رعایت حقوق انسانی، تامین
خواستههای تاریخی و جان مردم سرزمین خود و آزادی افرادی
شوند که این روها به جرم نیکاندیشی، دلسوزی برای وطن و
اعتراض به دولتی خودکامه و قانونگریز محبوساند و ظاهراً
نه تنها مقامات قضایی و امور زندانها دغدغهای برای
محافظت از جان ایشان را ندارند که دستهایی پنهان و مرموز
در صدد حذف فیزیکی و از میان بردن آنان هستند، در غیر این
صورت، از بابت سکوت خود، هیچ پاسخی در برابر خدا و ملت
نخواهند داشت و تاوانی سخت بر عهدهٔ روحانیتی خواهد بود که
هرزمان در طول تاریخ این سرزمین، فریاد مظلومیتی کشیده
است، مردم به ندایش پاسخ دادهاند.
درحکومتی که مدعی اسلامیت است و رییس قوهٔ قضاییه، وزیر
اطلاعات و بسیاری از مقامات آن به شرط اجتهاد
جامعالشرایط، پذیرای این سمتها شدهاند و حفظ عدالت و
ملکهی اخلاق، نخستین پایهی ثبوت و استمرار فقاهت محسوب
میشود، آیا وقوع چنین حوادثی مصداق بارز وهن به اسلام و
مرجعیت قلمداد نمیشود؟
مسوولیت کیفری و شرعی شهادت مظلومانهٔ این دو یار عزیز و
تمامی کسانی که در این دوسال به شهادت رسیدند، نه تنها بر
عهدهٔ قوهٔ قضاییه و مقامات سازمان زندانها که بر عهدهٔ
کل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. از این رو،
سببسازان این حوادث مهیب را به هراس از خشم و عدالت ملتی
فرا میخوانم که بیش از صد سال برای کرامت انسانی، آزادی و
عدالت، رنجها تحمل کرده و با خون عزیزترین فرزندانش
هزینه داده است.
این پدر پیر که بیش از هفتاد و اندی سال تجربهٔ حضور در
صحنههای سیاست و اجتماع را اندوخته دارد و در حالی که خود
را به لقای محبوب نزدیک میبیند، با تنی رنجور اما قلبی
سرشار امیدواری، به مردم شریف و جوانان عزیز نوید میدهد
که اگرچه رنج ومشقتهایی که این روزها بر ملت ایران و
پویندگان راه آزادی و حاکمیت ملت و حکومت قانون روا
میشود، در نوع خود کم سابقه و حتی بیسابقه است، لیکن
حکایت از ضعف وناتوانی حاکمیتی دارد که تنها تظاهر به تسلط
کامل بر امور دارد. خون هاله و هدی، واپسین حجتهاست بر
ستمگران و تمامیتخواهان. خون شهید به ستارههای شب ماننده
است، راهنمای خروج از ظلمات و آیات برآمدن بامداد آزادی
است. در سوگ این عزیزان، خون دل و اشک دیده نهان خواهیم
داشت و اندوه بیکرانمان را تقیه میکنیم، تا اندوهسازان
که میراثدار شیوهٔ حکومت فرعونیانند، به باطل، نپندارند
که غم سنگین، ذرهای از امید و باور ما به برآمدن صبحی
نزدیک کاسته است و این ستم و رنج، مصداق «کربالعظیمی»
است که به زودی و در پرتو خواستی فراگیر به شادی و لبخند
بدل خواهدشد.
در خاتمه، درگذشت مهندس عزتالله سحابی و شهادت سرکار خانم
هاله سحابی و زندهیاد شهید هدی صابر را به عموم ملت
ایران، شورای فعالان ملیمذهبی، نهضت آزادی ایران،
زندانیان سیاسی و عقیدتی سراسر کشور و هماندیشان همبند
ایشان در زندان اوین و به ویژه به خانوادههای معزز و
سوگوار سحابی و صابر تسلیت عرض کرده و از خداوند منان، ضمن
طلب آمرزش و آرامش برای این عزیزان و صبری عظیمتر از ظلم
ظالمان برای ملت ایران، سزای مباشران و مسببان این حوادث
تلخ را خواستارم.
احمد صدر حاج سید جوادی ۲۵ خرداد ۱۳۹۰
|
||||