بازگشت به صفحه اول

 

 
 

اعدام دستکم چهار نفر در دو هفته گذشته در قم

سه شنبه 21 تیر 1390

خبرگزاری هرانا: محمد رضا می‌رحیدری، جانشین فرماندهی انتظامی استان قم روز دوشنبه در کنفرانسی مطبوعاتی گفت که چهار نفر به اتهام قاچاق مواد مخدر در زندان قم طی دو هفتهء اخیر اعدام شده‌اند.
به گزارش سازمان حقوق بشر ایران و به نقل از فردونیوز، موضوع اصلی کنفرانس مطبوعاتی در مورد دستگیری بیش از ۲۰۰ نفر از جمله ۳۲ نفر قاچاقچی و خرده فروش، ۷۹ نفر معتادان پرخطر و ۱۳۷ نفر مصرف کننده بود.

میرحیدری موضوع چهار اعدام را صرفا "در حاشیه" طرح نمود. اسامی هیچیک از این چهار نفر اعدامی اعلام نشد و رسانه‌های ایران نیز پیش از این خبر این اعدام‌ها را منتشر نکرده‌اند.

مقامات ایرانی خبر تمامی اعدام‌ها را منتشر نمی‌کنند و از اینرو گروه‌های حقوق بشر بر این باورند که شمار واقعی اعدام‌ها بسیار بیشتر از آن چیزیست که رسانه‌های ایران اعلام می‌کنند.

چندی پیش نیز دادستان خراسان جنوبی از اعدام ۱۴۰ نفر درسال گذشته در این استان نام برد در حالیکه این اعدام‌ها پیش از این در رسانه‌های رسمی اعلام نشده بودند.

----

وضعيت بهاييان در ايران؛ دستمایه نمایشی کمدی از امید جلیلی

۱۳۹۰/۰۴/۲۱

اميد جليلی از سال های ميانی دهه ۱۹۹۰ با تنظيم و ارائه يک برنامه کمدی با عنوان «پسر خپل يک کباب فروش ايرانی» در تئاترهای شهر لندن به شهرت رسيد.

اميد جليلی، کمدين و هنرپيشه ايرانی – بريتانيايی ساکن لندن که سال ها جزو چهره های معروف عرصه کمدی و طنز اجتماعی در بريتانيا است و در فيلم های معروفی نظير «گلادياتور» و «کازانووا» نيز بازی کرده است، در مطلبی که روزنامه «گاردين» آن را چاپ کرده به عنوان يک پيرو کيش بهائيت نگاهی دارد به تجارب شخصی خود و نحوه رفتار حکومت ايران با جامعه بهائيان.

اميد جليلی از سال های ميانی دهه ۱۹۹۰ با تنظيم و ارائه يک برنامه کمدی با عنوان «پسر خپل يک کباب فروش ايرانی» در تئاترهای شهر لندن به شهرت رسيد.

در آن برنامه، دستمايه طنز اميد جليلی نگاهی به تقابل های و تناقض های فرهنگی برای يک پسر بچه ايرانی بود که در محيط لندن و بريتانيا بزرگ شده است. وی يادآوری می کند که پرداختن به عناصر مهم در هويت فرهنگی، نژادی و مذهبی يکی از دستمايه های اصلی طنز اجتماعی است و وی در نظر دارد که در نمايش بعدی خود با جسارت بيشتری عمل کرده و اين بار به شرايط زندگی و پرورش در يک خانواده بهايی ايران بپردازد.

اميد جليلی در يک خانواده بهائی ايرانی متولد شده و از سال های دهه ۱۹۷۰ همراه با خانواده خود به لندن مهاجرت کرده است. وی می گويد پرورش در يک خانواده بهایی به خصوص پس از انقلاب سال ۱۹۷۹ ايران تاثير زيادی روی زندگی وی بر جا گذاشته است.

او يادآوری می کند که پيروان کيش بهائيت اکنون در بيش از ۱۸۰ کشور جهان زندگی می کنند و جوهره آئين آنها يک نوع توحيد يا يگانگی بين انسانيت و دين است. طريقت آنها بهبود وضعيت زندگی مردم از طريق ارتقاء دانش آموزان به شکلی است که مردم بتوانند در مسائل اجتماعی، معنوی و فرهنگی جامعه خود را در يک مسير مثبت تغيير دهند.

با اين همه پيروان اين آئين از زمان پيدايش آن در سال ۱۸۴۴ در ايران تحت فشار بوده و به خصوص از زمان وقوع انقلاب و روی کار آمدن جمهوری اسلامی در سال ۱۹۷۴ اين فشارها افزايش يافته است. تاکنون صدها نفر از پيروان اين کيش اعدام و يا بازداشت شده اند.

اميد جليلی از تجارب شخصی خود می گويد که چگونه در دوره جوانی و هنگام تحصيل در يک دانشگاه بريتانيايی، دوستان ايرانی او به محض اينکه فهميدند وی بهایی است او را از تيم فوتبال دانشجويان ايرانی اخراج کردند.
ولی اکنون وضعيت تغيير کرده است و به عنوان نمونه می توان به نامه سرگشاده گروه کثيری از روشنفکران و فعالان حقوق بشر ايرانی اشاره کرد که در سال ۲۰۰۹ به وضعيت بد بهائيان و رفتار حکومت ايران با اين اقليت مذهبی اعتراض کردند.

جامعه بهائيان از انتشار اين نامه استقبال کرده و تاکيد کرده که نفس کيش بهائيت و فعاليت های آنها فقط در چهارچوب اقدامات بشردوستانه است و به هيچ وجه ابعاد سياسی نداشته و کاری به کار حکومت ها ندارد. اما بازداشت رهبران جامعه بهائيان و بازداشت دست اندرکاران موسسات آموزشی آنها در سال های اخير ادامه يافته است.

وکيل مدافع آنها، خانم شيرين عبادی می گويد هيچ مدرکی در اثبات فعاليت های ضد حکومتی اين افراد وجود ندارد. با وجود این، اين افراد از هيچ حق قانونی برای دفاع از خود برخوردار نبوده و حکومت ايران در ماه مارس امسال و در شرايطی که خيزش های سياسی در جهان عرب توجه همه را به خود جلب کرده بود اين افراد را به ۲۰ سال زندان محکوم کرد.

اميد جليلی در ادامه مطلب خود در روزنامه گاردين می نويسد که در چنين شرايطی من مشغول تنظيم متن نمايش کمدی خود هستم ولی هر چه فکر می کنم به راحتی نمی توان در اين موضوع جنبه طنزی پيدا کرد. تنها نکته ای که به ذهن من می رسد اين است که حکومت ايران يک جور مشکل يا بيماری «کنترل» دارد.

در يک دستورالعمل آيت الله خامنه ای که در سال ۱۹۹۱ صادر شده است گفته می شود که با جامعه بهائيان بايد طوری برخورد شود که «پيشرفت و توسعه آنها مسدود شود» و حق کار و آموزش عالی از آنها سلب شود.

به همين خاطر است که در سال های اخير تعداد زيادی از بهائيان که يک تشکيلات خودجوش و مستقل برای ارائه آموزش عالی به فرزندان اين جامعه سازمان داده بودند، بازداشت شده اند. چند هفته پيش نيروهای امنيتی ايران مجددا به ۳۹ خانه از پيروان اين کيش حمله کرده و ۱۲ نفر را که جزو کارکنان و آموزگاران اين موسسه بودند بازداشت کرده اند.

اميد جليلی در پايان مطلب خود می نويسد که تنها راه پيدا کردن يک زاويه طنز آميز در اين حوادث تاکيد روی آن ذهنيت بيمارگونه ای است که تلاش دارد زندگی خصوصی تک تک افراد جامعه را کنترل کند. هفت نفر از رهبران و تمام بهائيان ديگری که اکنون در زندان هستند اگر از دين خود برگردند و تقاضای عفو کنند بلافاصله از زندان آزاد خواهند شد.

حقيقت اين است که آنها با تاکيد و پايداری بر مرام خود اصالت خود را به عالی ترين شکل به نمايش می گذارند. در صورتی که جوان ۲۰ ساله ای مثل من پس از انقلاب ايران و برای حفظ موقعيت خود در تيم فوتبال مجبور بودم هوايت ايرانی – بهائی خود رامخفی کرده و گاهی اوقات خودم را «چيکو آندولينی» پسرک ايتاليايی جا بزنم.

از: راديوفردا

----

بازاری زندانی بیش از 20 ماه در بند مخوف 209 تحت شکنجۀ روحی بازجویان وزارت اطلاعات

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" بازاری زندانی محمد بنازاده امیر خیزی علیرغم محکومیت غیر قانونی و غیر انسانی بیش از 20 ماه است که در بند 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات تحت شکنجه های روحی و جسمی بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارد.

بازاری زندانی محمد بنازاده امیرخیزی 64 ساله علیرغم اینکه در مهر ماه 1389  توسط صلواتی معروف به قاضی مرگ به 5 سال زندان محکوم شده است  ولی با گذشت بیش از 20 ماه همچنان در بند 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات تحت شکنجه های روحی و تهدیدات مستمر بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارد و از انتقال او به بند عمومی خوداری می کنند.

خانواده و وکیل وی نسبت به این حکم سنگین ، غیر انسانی و غیر قانونی اعتراض نموده اند اما بازجویان وزارت اطلاعات برای تحت فشار روحی قرار دادن وی هر بار با بهانه های واهی دادگاه تجدید نظر وی  را به تعویق می اندازند. 

آخوندی با نام مستعار علوی از سربازجویان وزارت اطلاعات همراه با سربازجوی دیگری بنام سعید شیخان در بند 209 زندان اوین علیه این بازاری زندانی اقدام به پرونده سازی نمودند.این 2 سربازجو که از جنایتکاران علیه بشریت می باشند و از دهۀ 60 تا به حال در شکنجۀ منجر به قتل،توصیه صدور حکم اعدام و اجرای آن علیه تعداد بیشماری از زندانیان سیاسی مشغول بوده اند و همچنان به شکنجه و قتل در بند 209 زندان اوین ادامه می دهند. او همراه با سایر سربازجویان وزارت اطلاعات توصیۀ اجرای حکم اعدام علی صارمی،جعفر کاظمی ،محمدعلی آقایی و همچنین زجر کش کردن محسن دگمه چی را داده بود .آخوند علوی سربازجوی شکنجه گر و قاتل خود شخصا در یورش به منازل شخصی شهروندان،دستگیری و اذیت و آزار و تهدید خانواده های زندانیان سیاسی شرکت دارد.

در حال حاضر علاوه بر آقای محمد بنازاده امیرخیزی  بازاری دیگری بنام جواد لاری در بند 350 زندان اوین زندانی است.

لازم به یاد آوری است که او در 9 آذر 88 با یورش مامورین وزارت اطلاعات به محل کارش دستگیر و به بند 209 زندان اوین منتقل شد. او ماه ها در سلولهای انفرادی  تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت شکنجه ها به حدی شدید بود که در طی این مدت 17 کیلو کاهش وزن داشت.بازجویی و شکنجۀ او توسط سربازجویان وزارت اطلاعات با نام مستعار علوی صورت می گرفت یکی از دلایل دستگیری بازاری زندانی  حضور بستکانش در قرار اشرف در عراق می باشد. پیش از این همسرش خانم شهلا زرین فر و 2 برادرش اصغر و حمید بنازاده پس از تحمل چند سال و پایان یافتن محکومیتشان آزاد شدند . در حال حاضر خواهر او خانم کبری بنازاده امیرخیزی دربند متادون زندان اوین زندانی است و از ناراحتیهای حاد جسمی رنج می برد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،ادامۀ بازداشت و تحت شکنجۀ روحی قرار دادن این بازاری زندانی در بند مخوف 209 به مدت بیش از 20 ماه علیرغم محکومیت سنگین را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای  به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

22 تیر 1390 برابر با 13 ژولای 2011

----

بلاتکلیفی ایوب پورفتحی، دانشجوی دانشگاه شیراز

چهارشنبه 22 تیر 1390

خبرگزاری هرانا: ایوب پورفتحی دانشجوی دانشگاه شیراز علی رغم گذشت قریب به پنج ماه، هم چنان در بلاتکلیفی و در بازداشت موقت به سر می برد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، ایوب‌پور فتحی که پس از مرگ مشکوک حامد نورمحمدی، دانشجوی دانشگاه شیراز بازداشت شد، ۹۰ روز اولیه بازداشت خود را بدون هیچ قرارِ قانونی در بازداشتگاه اطلاعات شیراز معروف به پلاک ۱۰۰ گذراند و در سکوت رسانه‌ای شدید‌ترین شکنجه‌ها را متحمل شد.
به گفتهٔ یکی از نزدیکان وی، که در عادل آباد به ملاقات وی رفته، آثار شکنجه همچنان بر بدن وی مشهود است.

پور فتحی هم اکنون با قرار بازداشت موقت، در زندان عادل آباد شیراز به سر می‌برد و با وجود طولانی شدن بازداشت، مسئولان دادگاه انقلاب شیراز، از بررسی پروندهٔ او و تعیین تکلیف در این مورد خودداری می‌ورزند.

اتهامات وی "اقدام علیه امنیت ملی"، "فعالیت تبلیغی علیه نظام"، "نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی" و "توهین به مسئولان نظام" عنوان شده است. این در حالی است که ایوب پورفتحی در موقع بازداشت در منزل پدری و در گچساران بوده است و در یک سال گذشته نیز به علت بازداشت قبلی‌اش هیچ فعالیت سیاسی نداشته است.

شایان ذکر است که ایوب پورفتحی در ۱۳ آبان ۸۸ نیز بازداشت شده بود که در ‌‌نهایت پس از ۵ ماه بازداشت از زندان عادل آباد آزاد شد.

----

بازداشت دوازده جوان حاضر در یک میهمانی خصوصی در قزوین

چهارشنبه 22 تیر 1390

خبرگزاری هرانا: جمعه شب، مورخ هفدهم تیرماه، ماموران امنیتی با ورود به یک مهمانی خصوصی مختلط در شهرک هفت سنگان قزوین، دوازده جوان را دستگیر نمودند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جمعهٔ گذشته ماموران نیروی انتظامی ۷ پسر و ۵ دختر جوان را که در یک میهمانی خصوصی حضور داشتند، بازداشت و به کلانتری منتقل نمودند.

دو تن از دختران جوان‌‌ همان شب با امضای تعهد نامه آزاد شده و بقیهٔ افراد به بازداشتگاه منتقل شدند.

گفتنی ست که در حال حاضر این ده شهروندِ قزوینی با قرار وثیقهٔ پنج میلیون تومانی آزاد هستند.

----

وضعیت مبهم محمدحسن یوسف پورسیفی، پس از ۲۰ روز بازداشت

چهارشنبه 22 تیر 1390

خبرگزاری هرانا: علی رغم گذشت بیش از بیست روز از زمان بازداشت محمد حسن یوسف ‌پورسیفی، از وضعیت این فعال حقوق بشر اطلاعی در دست نیست.

همسر آقای پورسیفی در گفتگوی تلفنی با گزارشگر هرانا ضمن تایید خبر بازداشت این فعال حقوق بشر و عضو جمعیت مبارزه با کودکان کار و خیابان گفت: "از وضعیت وی غیر از تماسی که دو روز پس از بازداشت با خانواده اش برقرار کرد و از حضور خود در بند ۳۵۰ زندان اوین خبر داد، هیچ اطلاعی دیگری در دست نیست."

خانم‌ پورسیفی در ادامه افزود: "چند مامور امنیتی پس از بازداشت نیز به منزل پدری من مراجعه کردند؛ چرا که آخرین آدرسی که از محل زندگی‌اش داشتند مربوط به دوران فعالیت وی در رادیو تجارت بود، اما وقتی پدر و مادر من به آن‌ها گفتند که وی با آن‌ها زندگی نمی‌کرده و هیچ وسیلهٔ شخصی هم در منزل ایشان ندارد، محترمانه محل را ترک کردند."

وی ضمن ابراز نگرانی از وضعیت مبهم این فعال حقوق بشر گفت که علی رغم تودیع وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی از آزادی‌اش ممانعت به عمل آمده است و این در حالیست که دادستان گفته بود قرار وثیقه صادر شده است.

گفتنی است که ماموران امنیتی از محمد حسن یوسف ‌پورسیفی ۴۸ ساعت قبل از بازداشت نیز احضاریه‌ای کتبی مبنی بر عدم انجام هرگونه فعالت رسانه‌ای اخذ کرده بودند.
این در حالیست که از اتهاماتی که منجر به بازداشت نامبرده شده است، اطلاعی در دست نیست.

----

یورش شبانه و غیر انسانی گارد زندان و پاسداربندها به سالن زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به"فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" یورش وحشیانه و شبانه پاسداربندها و گارد زندان به سالن کاملا ایزوله شده  زندانی سیاسی در زندان گوهردشت کرج تحت عنوان بازرسی سلول زندانیان سیاسی.

بامداد روز سه شنبه21 تیرماه  حوالی ساعت 03:30 پاسداربندها و گارد زندان به سالن ایزوله شدۀ 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج یورش بردند. زندانیان سیاسی و بخصوص آنهایی که در شرایط حاد جسمی هستند را از خواب بیدار کردند و اقدام به بازرسی وحشیانۀ سلولهای زندانیان سیاسی نمودند . این یورش وحشیانه تا مدتی ادامه داشت.

زندانیان سیاسی نسبت به عمل و حشیانه و غیر انسانی نیروهای سرکوبگر زندان که اوایل بامداد انجام شده است اعتراض کردند.

همچنین نیمه های شب سه شنبه حوالی ساعت 24:30 اینبار معاون اسماعیلی رئیس سازمان زندانها،سوماری رئیس جدید  بازرسی زندان گوهردشت و مرادی افسر جانشین زندان وارد سالن زندانیان سیاسی شدند و اقدام به چک کردن سلولهای زندانیان سیاسی نمودند.

زندانیان سیاسی نسبت به آخرین طرح غیر انسانی و محدود کننده، نسب توریهای  فلزی بر روی  پنجره های سلولهای سالن 12 که باعث محدود کردن تهویۀ هوای  طبیعی سلولها و سالن می گردد و همچنین بدلیل نبود وسایل برودتی تا حدی نقش خنک کننده داشت اعتراض نمودند.اما افراد فوق الذکر نسبت به اعتراضات زندانیان سیاسی هیچ واکنشی نشان ندادند.

لازم به یادآوری است که حضور مسئولین سازمان زندانها و زندان گوهردشت در نیمه های شب زمانی صورت می گیرد .که در زندان اتفاق خاصی روی داده باشد.اتفاقاتی مانند قتل زندانیان بی دفاع  وغیره می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، یورش شبانه و وحشیانه به زندانیان سیاسی که در ایزوله کامل بسر می برند و تعدادی از آنها در وضعیت حاد جسمی بسر می برند را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل برای تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای  و ارائه آن به سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

22 تیر 1390 برابر با 13 ژولای 2011

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

مطالب مشابه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران