بازگشت به صفحه اول

 

 
 

فاطمه آدینه وند، همسر عبدالله مومنی: هر بار می‌روم و برگه درخواست مرخصی می‌خواهم نمی‌دهند

يكشنبه 2 مرداد 1390

فاطمه آدینه‌وند همسر عبدالله مومنی می پرسد: این آقایان خودشان بچه ندارند؟ خانواده ندارند؟ چرا بچه های من باید محروم باشند حتی از دیدار با پدرشان؟ به جرم اینکه پدرشان آدم روشنفکری بوده که نه ظلمی به کسی کرده و نه حق کسی را خورده؟ بلکه از حق مردم دفاع کرده؟ یعنی خود این آقایان خانواده و فرزند و نوجوان ندارند که دلشان نمی سوزد و عاطفه را بویی نبرده اند؟

ادوارنیوز: فاطمه آدینه‌وند همسر عبدالله مومنی سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران(ادوار تحکیم وحدت) و معلم زندانی به خبرنگار روز آنلاین گفت، پس از بازداشت حقوق عبدالله مومنی قطع شده و پس از پی گیری های خود و خانواده اش از آموزش و پرورش به او گفته اند احتیاجی به تو نداریم.

مومنی از سرشناس ترین فعالان دانشجویی ایران است که بیشتر به عنوان فعال سیاسی و دانشجویی شناخته شده و کمتر کسی از او به عنوان معلمی که در دبیرستان مشغول به تدریس بود یاد می‌کند.

خانم آدینه وند، اضافه می‌کند: عبدالله معلم بود و زندگی ما هم از همین حقوق معلمی او می گذشت. سه ماه بعد از بازداشت عبدالله حقوق اش را قطع کردند و زمانی که او به مرخصی آمد خیلی پی گیری کرد و حتی آموزش و پرورش هم رفت اما گفتند که احتیاجی به تو نداریم.

خانم مومنی درباره آخرین وضعیت همسرش در زندان نیز می‌گوید: مدتی مریض بود و بیماری پوستی اش باز خیلی اذیت میکرد اعتصاب غذایی هم که با بقیه زندانیان پس از جان باختن آقای صابر انجام دادند به شدت روده هایش را دچار مشکل کرده بود اما این بار که با او ملاقات کردم وضعیت بهتری داشت و در زندان ورزش می کنند و به مطالعه می پردازند و کلا وضعیتش بهتر از قبل بود.

آقای مومنی از زمان بازداشت تاکنون تنها یکبار به مرخصی آمده و همسرش می گوید: 24 فروردین 89 که به زندان بازگشت تاکنون تنها دو بار ملاقات حضوری داشته ایم و هر بار درخواست ملاقات حضوری کرده ام هیچ جوابی نداده اند. بچه های من نوجوان هستند و واقعا به پدرشان نیاز دارند اما متاسفانه هیچ جوابی نمی دهند و تنها یکبار گفتند که نامه همسرت ابروی نظام را برده و ملاقات و مرخصی نمی دهیم من هم گقتم که کسانی که بچه های مردم را شکنجه کردند آبروی نظام را برده اند نه عبدالله که این شکنجه ها را افشا کرده.

عبدالله مومنی در نامه ای سرگشاده خطاب به رهبر جمهوری اسلامی از شکنجه هایی سخن گفته بود که بر او در زندان اعمال شده.

خانم آدینه وند می افزاید: هر بار میروم و برگه درخواست مرخصی میخواهم نمیدهند. روال این است که باید در برگه های مخصوصی درخواست مرخصی را بنویسیم که بالای آن نوشته شده برگ درخواست مرخصی. اما هر بار این برگه را خواسته ام نمیدهند و خود عبدالله هم می گوید دیگر درخواست نکن. وقتی جوابی نمی دهند چرا باید درخواست کنی و...

همسر آقای مومنی سپس می پرسد: این اقایان خودشان بچه ندارند؟ خانواده ندارند؟ چرا بچه های من باید محروم باشند حتی از دیدار با پدرشان؟ به جرم اینکه پدرشان آدم روشنفکری بوده که نه ظلمی به کسی کرده و نه حق کسی را خورده؟ بلکه از حق مردم دفاع کرده؟ یعنی خود این آقایان خاناوده و فرزند و نوجوان ندارند که دلشان نمی سوزد و عاطفه را بویی نبرده اند؟

.

 
 

بازگشت به صفحه اول

مطالب مشابه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران