|
|
|||
خانه آزادی سرکوب روزنامه نگاران در ایران را شرم آور خواند
کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: همزمان
با هفدهم مرداد ماه مصادف با روز خبرنگار در ایران، خانه آزادی
(Freedom House)
با انتشار اطلاعیه ای با شرم آور خواندن سرکوب روزنامه
نگاران در جمهوری اسلامی ایران، خواستار آزادی فوری و بی قید و
شرط تمامی روزنامه نگاران زندانی در ایران شد.
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، خانه آزادی
در این اطلاعیه با اشاره به سرکوب روزنامه نگاران در جمهوری
اسلامی ایران گفت: «همزمان با هفدهم مردادماه، بزرگداشت روز
خبرنگار در ایران، این کشور همچنان خطرناک ترین کشور برای
روزنامه نگاران می باشد و خانه آزادی سرکوب فراینده روزنامه
نگاران توسط مقامات جمهوری اسلامی را محکوم کرده و ایشان را به
آزادی بهمن احمدی امویی و تمامی روزنامه نگاران دیگری که بطور
ناعادلانه ای زندانی شده اند فراخواند».
دیوید جی کرامر مدیر خانه آزادی گفت: «سرکوب روزافزون
روزنامه نگاران توسط مقامات جمهوری اسلامی اقدامی شرم آور برای
جلوگیری از درک ماهیت واقعی این رژیم توسط شهروندان می باشد».
وی افزود: «خانه آزادی در اتحاد با تمامی روزنامه نگارانی که
در ایران به اشتباه زندانی شده اند بوده و مقامات این کشور را
به آزادی فوری و بی قید و شرط آنها فرا می خواند».
«فریدام هاوس» بطور خاص، نگران ادامه حبس بهمن احمدی امویی
روزنامه نگار برجسته، می باشد که در بیستم ژوئن 2009 و در پی
انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری در ایران بازداشت شد. رژیم
جمهوری اسلامی آقای امویی و ژیلا بنی یعقوب همسر این روزنامه
نگار را پس از نگارش مقاله ای انتقادی در مورد محمود احمدی
نژاد دستگیر کردند. آقای امویی به اتهام «توهین به رئیس جمهور»
و «تبلیغ علیه نظام» به پنج سال زندان و 34 ضربه شلاق محکوم
گردید. خانم بنی یعقوب پس از دو ماه آزاد، اما آقای امویی
همچنان در زندان اوین تهران می باشد.
خانه آزادی می گوید که «این اتهامات ناقض حقوق اولیه آزادی
بیان می باشد». ----
سه سال حبس تعلیقی برای مهدی جلیلخانی
ابلاغ محکومیت قطعی روزنامهنگار زنجانی در روز
خبرنگار
مهدی جلیلخانی رسانهنگار زنجانی و نویسنده و منتقد ادبی که
در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ با یورش
به منزل پدریاش در دیماه ۸۸ توسط مأموران ادارهی کل اطلاعات
استان زنجان بازداشت شد، اکنون حکم قطعی سه سال حبس تعلیقی خود
را در روز خبرنگار (۱۷ مرداد) دریافت کرده است.
جلیلخانی به اتهام واهی توهین به رهبری در مردادماه ۸۹ به دو
سال حبس تعلیقی از سوی شعبهی اول دادگاه انقلاب شهرستان زنجان
محکوم شد و در شهریورماه همان سال به اتهام تشویش اذهان
عمومی از سوی شعبهی ۱۰۲ دادگاه عمومی جزایی زنجان به تحمل یک
سال حبس تعزیری محکوم گردید.
در اعتراض به احکام صادره، دادگاههای تجدیدنظر به ترتیب در
آبانماه ۸۹ و مردادماه ۹۰ رأی به تأیید احکام پیشین دادند، با
این تفاوت که اکنون شعبهی دوم دادگاه تجدیدنظر، در روز
خبرنگار حکم یک سال حبس تعزیری وی را به یک سال حبس تعلیقی
تخفیف داده است.
گفتنی است مهدی جلیلخانی پیشتر با قرار وثیقهی ۴۰۰ میلیون
ریالی آزاد شده بود. ---- مهدی خزعلی: خون ما از خون سیدالشهدا رنگین تر نیست می ایستم انتقال مهدی خزعلی به بند ۳۵۰ اوین؛ تداوم اعتصاب غذا سه شنبه, ۱۸ مرداد, ۱۳۹۰ کلمه-زهرا صدر: مهدی خزعلی، نویسنده و پزشک یکی از وبلاگ نویسان منتقد دولت است که به گفته ی فرزندش امروز خبردار شده اند که به بند ۳۵۰ اوین منتقل شده است. فرزند آیت الله ابوالقاسم خزعلی از اعضای مجلس خبرگان برای سومین بار در دو سال اخیر توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شده است. محمد صالح خزعلی، فرزند مهدی خزعلی، شاهد ضرب و شتم شدید پدرش هنگام بازداشت بوده، و در اولین دیدار پس از بازداشت نیز شاهدان اعلام کردند که وی از ناحیه گردن دچار آسیب دیدگی شدید شده است. این فعال سیاسی در جریان انتقال از بازداشت به دادگاه، خطاب به مقامات قضایی گفته است “دست به اعتصاب غذا می زنم و جنازه ام را بر دوشتان می گذارم.” مهدی خزعلی، در سالهای اخیر، انتقادات تندی علیه محمود احمدینژاد در وبلاگ شخصی خود مطرح ساخت که در پاره ای اوقات بازتابهایی در رسانههای جهانی و داخلی داشته است. وی در اولین بازداشتش، در پاسخ به انتقاد پدرش، آیت الله خزعلی، گفته بود: “میفرمایند: اگر پدر راضی نباشد روزهٔ مستحبّی حرام است” میگویم “بلی؛ امّا جهاد واجب را میشود به امر پدر ترک کرد؟ مسئلهٔ رفع ظلم و استبداد است و بر همگان واجب و اذن پدر شرط نیست.” گفتگوی کلمه را با محمد صالح، فرزند دکتر مهدی خزعلی با هم می خوانیم: آخرین خبری که از آقای خزعلی دارید چیست؟ ما خودمان هم بی اطلاعیم از ایشان فقط امروز خانواده ی زندانیان دیگر در تماس به ما اطلاع دادند که پدر را منتقل کردند بند ۳۵۰ اوین. البته از طریق وزارت اطلاعات هم امروز خبر دار شدیم که پدرم را از ۲۰۹ بردند اما نگفته بودند که کجا برده اند. در این سه هفته با ایشان ملاقاتی هم داشتید؟ پنج شنبه ی دو هفته ی پیش که ۲۰۹ بود، ما دیدیمشان. روحیه شان هم خیلی خوب و قوی بود و همچنان در اعتصاب غذا بودند و به زندانبان ها گفته بودند که یا از دست همسرم غذا میخورم یا ساقی کوثر. گفته بودند مگر خون من از خون سید الشهدا رنگین تر است که ایشان ایستاد در مقابل آنها؟ پس من هم می ایستم. امروز بیست و دومین روز اعتصاب بود و ما شنیدیم که هنوز نشکستند. دلیل بازداشت به طور قانونی چی بود؟ همان ابتدا هم گفتند که دادسرای فرهنگ و رسانه با ۴ تا اتهام ایشون رو خواسته. یکی از آنها که اهانت به آیت الله مهدوی کنی بود مختومه شد. برای سه تای دیگر ۶۰ میلیون وثیقه صادر شد. خب اگر وثیقه صادر شد پس ماجرای جلب چیست؟ ۲۷ تیرماه جلوی در ساختمان مرکزی وزارت اطلاعات یک ماشین از داخل وزارت بیرون آمد و سه نفر با نشان دادن یک حکم خواستند که بابا را ببرند. پدر گفت من برای این حکم وثیقه گذاشته ام و با شما نمی آیم مگر اینکه خودتان من را ببرید. آنها گفتند ما شما را می بریم پیش قاضی. اما پدرم یادآوری کرد که ساعت ۳ بعد از ظهر قاضی نیست چون قاضی های دادستانی تا ساعت ۲ بیشتر نیستند. و چون بابا قبول نکردند که با آنها بروند ناگهان سه نفری به زور بابا رو بلند کردند و انداختند داخل ماشین و با زانو آمدند تو گردن بابا برای اینکه دستبند بزنند و ایشان را بردند و حتی به ما نگفتند که کجا میبرند. شما پیگیری نکردید از دادستانی و قاضی این ناهماهنگی را؟ فردای آن روز ما رفتیم دادستانی و قاضی تا قبل از آمدن بابا میگفت که اینها اشتباه گرفتند و ایشان با قید وثیقه آزاد بوده و من یادم رفته که نامه ی آزادی را بزنم که اگر گرفتندشان نامه را نشان بدهند. پس چرا آزاد نشدند؟ بابا بعد از اینکه با قاضی صحبت کرد گفت که این ها می خواهند من را نگه دارند و دنبال بهانه هستند تا یک چیزی درست کنند و مرا بازداشت کنند. نهایتا هم گفتند که پدر من تکذیب ارتکاب جرم کردند و محکم روی جرمش ایستاده و پشیمان نیست و بیم تبانی هم میرود. به این دلایل قرار بازداشت موقت صادر شد. با توجه به سوابق تلخ این مدت شما چه تلاشی کرده یا می کنید که ایشون اعتصاب خود را بشکنند؟ ما اگر پدرم را ببینیم قطعا پیغام ها را خواهیم رساند گرچه با شناختی که داریم از شخصیتشان تقریبا مطمئن هستم که کوتاه نمی آید از حرفش. پدر آقای دکتر یعنی آیت الله خزعلی چه واکنشی داشتند به این بازداشت و اعتصاب؟ خب ایشان که ظاهرا موافق هستند با این برخوردها. یعنی حاج آقای ما با این رفتارها که با پدرم می شود مخالفتی ندارند. ما هیچ کداممان این مدت با ایشان حرفی نداشته ایم. ایشان هم از ما سراغی نگرفته اند. به هر حال آقای خزعلی بازداشت شدند، پیگیری قضایی بعدی شما چه خواهد بود؟ پیگیری خاصی وجود ندارد. چون اصلا بحث قضایی نیست. چیزهایی هم هست که ما نمیخواهیم فعلا پخش شود، یعنی صلاح نبوده منتشر شود. اگر آن ها گفته شود معلوم میشود که اصلا این ها تنها ظاهر ماجرا است نه کل واقعیت. مسائل دیگری وجود دارد… به هر حال بابا کوتاه نمی آید تا آزاد شود. چون معتقد است که جرمی مرتکب نشده. ----
احضار، مورد توهین و تهدید قرار دادن همسر زندانی سیاسی ارژنگ
داودی توسط بازجویان وزارت اطلاعات
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"
همسر زندانی سیاسی ارژنگ داودی روز گذشته به ستاد پیگیری وزارت
اطلاعات احضار گردید و مورد بازجویی،توهین و تهدید بازجویان
وزارت اطلاعات قرار گرفت.
روز سه شنبه 18 مرداد ماه حوالی ساعت 10:00 خانم نازنین داودی
به ستاد پیگیری وزارت اطلاعات احضار شد و توسط فردی که خود را
علوی می نامید او را برای مدتی مورد بازجویی ،تهدید و توهین
قرار داد.این فرد که با عربده کشی و توهینهای غیر معمول نسبت
به خانم داودی و همسرش زندانی سیاسی ارژنگ داودی صحبتهای خود
را آغاز کرد. سپس فرمی به او داده شد و او می بایست این فرم
بازجویی را پر کند. اما خانم داودی از پر کردن این فرم خوداری
کرد و نحوۀ مطرح کردن سئوالات را غیر قانونی و غیر انسانی
دانست .بازجوی وزارت اطلاعات با تهدیداتی مانند برات دردسر
خواهد شد ،اگر پر نکنی محکومیت همسرت را بیشتر خواهیم کرد و
تهدیدات دیگر خود ادامه داد .
بازجوی وزارت اطلاعات در بخشهای از بازجوییهایش با لحن غیر
انسانی و تهدید آمیز گفت: نباید با فعالین حقوق بشری و رسانه
ها در تماس باشد و وضعیت و شرایط
همسرش را با آنها در
میان بگذری. به زعم این بازجو چونکه رسانه ها و فعالین حقوق
بشری از منافقین هستند.
این بازجو با لحنی وقیحانه و بیشرمانه در زندگی خصوصی خانم
داودی دخالت می کرد و با توهین وعربده کشی خطاب به خانم داودی
گفت : که چرا با همسرش آقای دودی ازدواج کرده است و او نباید
این کار را می کرد چونکه آقای داودی به زعم این بازجوی یک
منافق است.
بازجوی وزارت اطلاعات در بخشهای دیگری از تهدیدها و عربده
کشیهایش خطاب به خانم داودی گفت: که ما تو را اینجا آورده ایم
که توجیه کنیم و با ما باید همکاری کنید که باعث اعتراض شدید
خانم داودی گردید.
برخوردها و رفتارهای این فرد به حدی زننده و توهین آمیز بود که
باعث گردید خانم داودی به سئوالات این فرد پاسخ ندهد و در
اعتراض به توهینهای او سکوت پیشه کند خانم داودی به او گفت:
شما همسر من را بی گناه و غیر قانونی زندانی کرده اید،منزل و
تمامی وسایل زندگی ما را به غارت برده اید،دائم تلفنهای ما را
شنود می کنید،ومن را بی جهت احظار و مورد توهین و تهدید قرار
می دهید، در زندگی خصوصی ما دخالت می کنید،برای ما تعیین تکلیف
می کنید با کی باید صحبت کنیم و با کی نباید صحبت کنیم و به
شعور انسانی ما توهین می کنید.دیگر چیزی برای ما باقی نمانده
است که باید از آن بترسیم
و اگر می خواهید می توانید من را هم بازداشت کنید من
آماده ام که بازداشت شوم.
بازجوی ولی فقیه در حالی توهینهای بی شرمانه
و تهدیدهای غیر انسانی را علیه خانم داودی بکار می برد
که در ماه رمضان است و حتی حرمت این ماه را هم نگه نداشت.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،شدت بخشیدن به شرایط قرون
وسطایی علیه زندانیان سیاسی و احضار ،توهین و تهدید خانواده
های زندانیان سیاسی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر
خواستار اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل جهت دیدار و
مصاحبه با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها و تهیۀ گزارشی از
جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای و ارائۀ آن به
سازمان ملل جهت گرفتن تصمیمات لازم می باشد.
فعالین حقوق بشر
و دمکراسی در ایران
19 مرداد 1390 برابر با 10 اوت 2011
|
||||