اعدام سه نفر از «دگرباشان» جنسی در خوزستان

محمد مصطفایی

آقای رئیس دادگستری که معلوم نیست دارای مدرک تحصیلی هستید یا خیر؟ حقوق خوانده ای یا خیر؟ می دانید جرمشناسی به چه معناست، یا اینکه فقط و فقط راه مبارزه با خشونت و جرم را در اعدام می دانید! در جامعه زندگی کرده اید یا خیر؟ ... با اعدام و جنایت و ریخت خون افراد بی گناه نمی توانید جلوی ارتکاب جرم را بگیرید.

روز 13 شهریور ماه خبری در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منتشر شد. عنوان خبر " شش مجرم به داور آویخته شدند " بود. در این خبر اتهام یک نفر از اعدام شدگان قاچاق مواد مخدر، دو نفر از آنها تجاوز به عنف و اتهام سه نفر دیگر اعمال منکر و خلاف شرع بیان گردید. این در حال است که بسیاری از اعمال در قانون مجازات اسلامی خلاف شرع بوده و برخی از آنها نیز اعمال منکر محسوب می گردند از جمله حجاب یا روزه خواری، ولی مجازات این اعمال اعدام نیست.

آقای عبدالحمید امانت در نشست خبری که با خبرگزاری ها داشتند با یک اشتیاق خاص و ویژه خبر اعدام شش شهروند ایرانی را مطبوعاتی کرده و در خصوص سه نفر از آنها که مورد نظر این یادداشت است، چنین گفت: حكم اعدام سه مجرم به نام‌هاي "م،ط"، "ط، ت" و "م،چ" صبح امروز در اهواز اجرايي شد. اين سه مجرم به استناد مواد 108 و 110 قانون مجازات اسلامي، به دليل ارتكاب به اعمال منكر و خلاف شرع از سوي شعبه 17 دادگاه انقلاب اسلامي اهواز به اعدام محكوم شدند.

در اینجا می خواهم نظر شما را به این جنایت عظیم که به هیچ عنوان قابل توجیه نیست و به نوعی قتل عمد محسوب می شود جلب کنم:

اولا – اعمال منکر و خلاف شرع در هر موردی حتی زنا یا لواط در صلاحیت دادگاه انقلاب اسلامی نیست. قانونگذار صلاحیت دادگاه انقلاب را مشخص کرده و رسیدگی به چنین جرایمی در صلاحیت دادگاه عمومی و همچنین بر حسب عنوان و مصداق در صلاحیت دادگاه کیفری استان است. بنابراین از این حیث اعدام این سه شهروند ایرانی به صورت کاملا خودسرانه و سلیقه ای توسط دستگاه امنیتی و دادگاه انقلاب بوده است.

ثانیا – مشخص نیست آیا این سه وکیل داشته اند یا بدون وکیل محاکمه شده اند؟ وکلای آنها چه کسانی بوده اند؟ آیا وکلای بوده اند که پروانه وکالتشان را دولت صادر کرده است که اعتراضی به اعدام موکلین خود نکرده اند؟ و دهها و صدها آیای دیگر که جای بیان تمام آنها در این جا نیست و خوانندگان گرامی کاملا آگاهند که وکلای دادگستری در ایران اجازه وکالت در چنین پرونده هایی و دفاع از حقوق شهروندان را نداشته و اگر دفاع کنند و لب به اعتراض بگشایند صدایشان خاموش خواهد شد. به هر حال نداشتن دادرسی عادلانه نیز از دیگر ایرادات این پرونده و یا بهتر بگوییم جنایت است.

ثالثا – مواد 108 و 110 قانون مجازات اسلامی مربوط به همجنس گرایی است، چنانچه دو فرد مذکر با یکدیگر عمل جنسی انجام دهند، این عمل را لواط گفته و در صورت دستگیری به استناد ماده 110 قانونی مجازات اسلامی به قتل محکوم می گردند. بنابراین این سه شهروند خوزستانی به بهانه لواط به مرگ محکوم شده و اعدام شده اند. افرادی که امکان دارد تحت شکنجه اقرار به ارتکاب لواط کرده باشند تا همچون ماکان مولود زاده به دلیل خصومت با یکی از مسئولین دستگاه قضایی به مجازات اعدام محکوم شوند.

هر چند یقین دارم و تاکید می کنم هر سه نفر اعدام شدگان بی گناه بوده و قربانی خواسته های پلید رئیس دادگستری خوزستان و مسئولین دستگاه قضایی برای پیش گیری از وقوع جرم شده اند، اما نباید سخنان آقای احمدی نژاد در نشست سازمان ملل در نیویورک را فراموش کرد که گفت در ایران کسی همجنس گرا نیست و به مجازات اعدام محکوم نمی گردد که البته انسان های بی گناه بسیاری به همین اتهامات واهی در شهرهای مختلف ایران محکوم به مرگ شده و مخفیانه اعدام می شوند.

در آخر خطاب به این رئیس دادگستری که در مصاحبه خود گفته است: تبه‌كاران، اراذل و اوباش و متجاوزان به حقوق مردم از راهي كه انتخاب كرده و در آن قرار دارند بازگردند و توبه كنند، در غير اين‌صورت قوه قضاييه و دادگستري خوزستان در مبارزه با اين افراد كوتاه نمي‌آيد. می گویم: آقای رئیس که معلوم نیست دارای مدرک تحصیلی هستید یا خیر؟ حقوق خوانده ای یا خیر؟ می دانید جرمشناسی به چه معناست، یا اینکه فقط و فقط راه مبارزه با خشونت و جرم را در اعدام می دانید! در جامعه زندگی کرده اید یا خیر؟ ..... تبه کاران و ارذل و اوباش پای اینترنت و تلوزیون ننشسته اند که به دستور شما گوش فرا دهند. آنها روزنامه خوان هم نیستند که به صحبت های سرتاسر ابهام آمیز شما گوش دهند. با اعدام و جنایت و ریخت خون افراد بی گناه نمی توانید جلوی ارتکاب جرم را بگیرید. به جای ریختن خون شهروندان ایرانی به دنبال ریشکن کردن اصولی و کارشناسانه جرم باشید و اگر نمی توانید گره پیچیده خشونت و جرم در ایران را باز کنید، به کنار روید تا افردی لایق این گره به هم تنیده شده را باز کنند.

به هر حال سه جوان برخلاف موازین صریح قانونی در شهر خوزستان و به صورت بی گناه اعدام شدند و حکومت جمهوری اسلامی می بایست پاسخگوی ریختن خون این سه جوان و دیگرانی که وضعیت مشابه این سه جوان دارند باشند.

محمد مصطفایی – وکیل دادگستری

از: گويا

----

یورش غیر معمول گارد زندان همراه با سلاح گرم به زندانیان بی دفاع بند 1 زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"یورش نیروهای گارد زندان مسلح به سلاح گرم و سگ به زندانیان بی دفاع بند 1 زندان گوهردشت کرج و تخریب و سرقت وسایل شخصی زندانیان بی دفاع.

روز دوشنبه 14 شهریور ماه حوالی ساعت 10:00 صبح بیش از 30 نفر از نیروهای گارد زندان به فرماندهی محمد مردانی رئیس زندان و خادم معاون وی به زندانیان بند 1 زندان گوهردشت کرج یورش بردند. آنها ابتدا زندانیان را از سالنها به حیاط بند با ضرب و شتم منتقل کردند.سپس با سگ به سلول زندانیان یورش بردند و تمامی وسایل شخصی آنها را پخش ،تخریب و ربودند.گارد زندان وسایل شخصی زندانیان مانند کفش ورزشی،تسبیح،انگشتر،ساعت، رادیوکه از فروشگاه زندان خریداری کرده بودند،مواد غذایی خریداری شده از فروشگاه زندان و سایر موارد را ربوده با خود بردند.

محمد مردانی رئیس زندان گوهردشت کرج  زندانیانی که نسبت به برخورد وحشیانه ، تخریب و ربودن وسایل خود اعتراض کرده بودند آنها را تهدید کرد و گفت: که اگر به اعتراضات خود ادامه دهید،خدا شاهده دستور می دهم سگها را ول کنند تا تک تک تون کنند.که با خنده و تمسخر و هو کردن زندانیان مواجه شد.

نیروهای گارد زندان برای اولین بار با سلاح گرم مانند اسلحۀ کمری تفنگهای شلیگ گاز اشک آور  و سگهای خاص حمله کننده به بند 1 یورش بردند.آنها همانند گارد ضد شورش به تمامی تجهیزات مسلح بودند و تاکنون سابقه چنین چیزی در زندان روی نداده بود.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،یورش گارد زندان همراه با سلاح به فرماندهی محمد مردانی رئیس و خادم معاون زندان و ضرب وشتم وتهدید زندانیان بی دفاع به تک تک کردن آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای بازدید از زندانها ملاقات با زندانیان و تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

15 شهریور 1390 برابر با 06 سبتامبر 2011

----

تداوم بلاتکلیفی ۸ تن از فعالین فرهنگی مشهد

چهارشنبه 16 شهریور 1390

خبرگزاری هرانا: علی رغم گذشت ۴۰ روز از زمان بازداشت ۸ تن از فعالین فرهنگی مشهد، مقامات امنیتی تاکنون هیچ اظهارنظری درباره اتهامات این افراد نداشته‌اند و ایشان کماکان در بلاتکلیفی به سر می‌برند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، هادی ناطقی نیا، بردیا آشوری، محمد توانا، یاسر و ابراهیم رمضانی، ماشالله جعفرنیا، محسنی راد و مهرگانی، ۸ نفر از اعضای انجمن بهارستان، ششم مرداد ماه سال جاری در باغ شاهنامه مشهد بازداشت شدند.

نامبردگان علی رغم گذشت ۴۰ روز از زمان بازداشت، همچنان در بلاتکلیفی به سر می برند.

این افراد تصمیم داشتند مراسمی را در ارتباط با برگزاری جشن امردادگان (از جشن‌های مرتبط با ایران باستان)، برگزار کنند که با ممانعت ماموران امنیتی و لغو آن مواجه شدند.

گفتنی ست که در پی لغو این مراسم صد تن بازداشت شده بودند که اکثر ایشان پس از مدت کوتاهی و به صورت گروهی آزاد شدند.

----

بی خبری از وضعیت دستگیرشدگان تبریز و ارومیه

باز کردن پابند احمد قابل در بیمارستان

فرشته قاضی

چهارشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۰

خانواده فرانک فرید در مصاحبه با "روز" از محل نگهداری و اتهام انتسابی به این فعال حقوق زنان در تبریز ابراز بی اطلاعی کردند و خانواده احمد قابل به "روز" گفتند که این پژوهشگر دینی به دلیل وخامت وضعیت جسمی از بهداری زندان وکیل آباد مشهد به بیمارستان منتقل شده.

همزمان نزدیکان علیرضا روشن، روزنامه نگاری که روز یکشنبه بازداشت شده به "روز" گفتند:بازداشت کنندگان هیچ حکمی ارائه ندادند، لباس شخصی بودند. در اصل نمی دانیم علیرضا توسط کدام ارگان بازداشت شده است.

آنها افزودند: از لحظه بازداشت تاکنون کاملا بی خبریم و نمیدانیم علیرضا در کجا نگهداری می شود و اصلا اتهامی که به او نسبت داده اند چیست.

آقای روشن، روز یکشنبه در حالی بازداشت شد که همزمان 9 تن دیگر از اعضای سایت مجذوبان نور که متعلق به دراویش گنابادی است بازداشت شدند. علی آسترکی، مصطفی عبدی، رضا انتصاری، نصرت طبسی، علی معظمی، حمید مرادی سروستانی  و مهدی حسینی، علی کرمی، مهران رهبری، علی استرکی و مهدی اسانلو دیگر بازداشت شدگان روز یکشنبه هستند که تاکنون هیچ خبری از محل نگهداری آنها در دست نیست.

بهاره هدایت، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت نیز که از دهم مرداد ماه و برای جراحی و درمان پزشکی در مرخصی به سر می برد به زندان بازگشت.

این فعال دانشجویی به 9 سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است.

محل نگهداری فرانک فرید نامعلوم است

فرانک فرید، فعال حقوق زنان در تبریز روز شنبه در جریان اعتراض مردمی به خشک شدن دریاچه ارومیه بازداشت شد.

عادل یکیتا، همسر خانم فرید به "روز" می گوید: فرانک فعلا بازداشتگاه است البته نمیدانیم در کجا بازداشت است، حدس میزنیم در اداره اطلاعات تبریز باشد. تا به حال یکبار تماس تلفنی داشته که درباره محل نگهداری یا بازجویی ها و اتهامی که به او نسبت داده اند هیچ حرفی نزده. فعلا تنها میدانیم که او در بازداشت است و هیچ خبر دیگری از او نداریم.

به گفته آقای یکیتا، همسرش در این تماس تلفنی تنها به احوالپرسی پرداخته و از خانواده خواسته است که نگران او نباشند.

همسر خانم فرید می گوید: وکیل همسرم پی گیر است و امیدوارم هر چه سریع تر او را آزاد کنند. او را روز یکشنبه در سه راه امین تبریز بازداشت کرده اند که برای خرید رفته بود اما حتی اگر در اعتراضات همراه سایر مردم بوده باز باید بگویم که  اعتراضات به خشک شدن دریاچه ارومیه و نبود تدبیر از سوی مسئولان بوده و مردم خواهان یافتن راهی برای جلوگیری از خشک شدن دریاچه هستند. هیچ مساله سیاسی نبوده و واقعا در تعجب ام که چرا چنین برخورد کردندو بازداشت کردند.

او می افزاید: مساله کاملا زیست محیطی است و همه میدانند که خشک شدن این دریاچه عوارض نامطلوبی نه تنها برای آذربایجان بلکه برای سایر استان ها نیز در پی دارد.

احمد قابل در بخش مغز و اعصاب بیمارستان

احمد قابل، پژوهشگر دینی که روز گذشته از بهداری زندان وکیل آباد مشهد به بیمارستان ولی عصر این شهر منتقل شده در بخش مغز و اعصاب بستری است.

مرضیه پاسدار، همسر آقای قابل در مصاحبه با "روز" با اشاره به وخامت حال وی از همه خواست برای سلامتی اودعا کنند.

او توضیح داد: حاج آقا به دلیل وخامت وضعیت جسمی به بهداری زندان منتقل شده بود؛ خودش با ما تماس گرفت و خبر داد که در بهداری است و ما نیز توسط وکیل ایشان شروع به پی گیری کردیم تا الان که به بیمارستان منتقل شده و من در کنار ایشان دارم با شما صحبت میکنم.

از همسر آقای قابل درباره علت وخامت حال این پزوهشگر دینی می پرسم و میگوید: در بیمارستان از ایشان سی تی اسکن کرده اند و بعد تشخیص دادند که باید ام آر آی صورت گیرد اما چون ترکش در بدن حاج آقا است امکان ام آر آی نیست و لذا این بار از ایشان سی تی اسکن تزریقی به عمل آوردند و فعلا منتظریم که پزشک متخصص نظر قطعی بدهدکه مساله چیست.

خانم پاسدار می افزاید: حاج آقا وقتی زندان رفت مشکلی نداشت تابستان 89 که از زندان آزاد شد دچار سرگیجه و نوسان فشار خون شده بود تا جایی که یکباره زمین میخورد که باز دوباره او را بازداشت کردند و در مجموع شرایط زندان باعث وخامت حال او شد. دیروز هم که او را تحت الحفظ و با پابند به بیمارستان اورده بودند رفتم به دادسرا و خواهش کردم پابند را بردارند معاونت قضایی دستور داد برداشتند و اجازه داد پیش حاج آقا بمانم. بعد قرار شد امروز سند ببریم تا این سربازانی که از زندان همراه حاج اقا به بیمارستان آمده اند بروند. حالا هم از همه دوستان میخواهم برای سلامتی حاج اقا دعا کنند.

احمد قابل 29 آذر ماه 88 و در حالیکه برای شرکت در مراسم تشییع آیت الله منتظری از مشهد عازم قم بود بازداشت شد. او 6 ماه بعد یعنی در 21 خرداد 89 با وثیقه 500 میلیون تومانی آزاد شد و مجددا 23 شهریور 89 پس از افشای اعدام های پنهانی در زندان وکیل آباد مشهد بازداشت و دی ماه آزاد شد.

این پژوهشگر دینی از نهم مرداد امسال برای سپری کردن محکومیت خود در زندان به سر می برد.

زندانیان؛ خواهان پایان حصر رهبران جنبش

در دیگر سو وی سایت کلمه بیانیه 33 زندانی سیاسی را منتشر کرده که بر مبنای این بیانیه، این زندانیان سیاسی خواهان رفع حصر از رهبران جنبش سبز شده اند.

امضاکنندگان این بیانیه حبس رهبران جنبش سبز را ظالمانه و غیرقانونی توصیف کرده و نوشته‌اند: ما زندانیان سیاسی امضاکننده‌ این بیانیه ضمن محکوم کردن بازداشت غیرقانونی رهبران جنبش سبز که بیش از هرچیز به عملیات آدم‌ربایی و گروگان‌گیری شباهت دارد، اعلام می‌داریم راهی که می‌تواند به خروج کشور از بحران فزاینده‌ فعلی کمک کند و مانع از تحمیل هزینه‌های بیشتر به منافع ملی شود، پایان بخشیدن به حبس ظالمانه‌ی آقایان موسوی و کروبی است.

آنها نوشته اند: برای ملت ما به خوبی روشن است که موسوی و کروبی که هردو از بلندپایه‌ترین چهره‌های مدیران این نظام بوده‌اند، جرمشان تنها و تنها دفاع از رای مردم و اعتراض به کودتای انتخاباتی بوده که رسوایی آن امروز پیش از گذشته آشکار شده است. گناه آنها این بوده و هست که به شعارهای محوری انقلاب «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و تاکید بر انتخابات آزاد وفادار ماندند و خواهان عملی شدن آن بودند.

بهمن احمدی امویی، حسن اسدی زیدآبادی، مسعود باستانی، عماد بهاور، علیرضا بهشتی شیرازی، مصطفی تاجزاده، علی جمالی، محمدحسین خوربکبابک داشاب، محمد داوری، مجید دری، امیرخسرو دلیرثانی، علیرضا رجایی، عبدالله رمضان‌زاده، عیسی داود سلیمانی، عیسی سحرخیز، محمد سیف زاده، قاسم شعله‌سعدی، کیوان صمیمی، اسماعیل صحابه، محمد‌فرید طاهری قزوینی، فیض الله عرب سرخی، مهدی فروزنده‌پور، سیامک قادری، ابوالفضل قدیانی، محسن محقق نیا، حمدرضا معتمدنیا، محمدرضا مقیسه، محسن میردامادی، عبدالله مومنی، بهزاد نبوی، ضیا نبوی و حسن یونسی امضا کنندگان این بیانیه هستند.

از: روز

----

شیوع بیماری با علائم اسهال،حالت تهوع و تب در سالن زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"تعدادی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج در طی روزهای گذشته به بیماری اسهال،تهوع و تب دچار شده اند و وضعیت بعضی از زندانیان حاد می باشد.

طی چند روز گذشته بیش از 14 نفر از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج دچار بیماری اسهال و حالت تهوع شدید همراه با تب شده اند.در میان این زندانیان تعدادی از زندانیان سیاسی سرشناس مبتلا به این بیماری شده اند.

بعضی از گزارشها حاکی از آن است که احتمال دارد این بیماری که علائم و مشخصات ظاهری آن تشابه زیادی به بیماری وبا دارد خود بیماری وبا باشد.

نزدیگ به 14 نفر از زندانیان سیاسی  که به نوع شدید این بیماری مبتلا شده اند  به بهداری زندان مراجعه کرده اند و از آنها آزمایشاتی انجام شده است. اما تا به حال هیچگونه اقدامات پیشگیرانه صورت نگرفت است و تمامی زندانیان در همان محل نگهداری می شوند و خطر جدی وجود دارد که در صورت واگیر بودن بقیۀ زندانیان سیاسی به این بیماری مبتلا شوند.

گفته می شود این بیماری پس از آنکه زندانیان سیاسی از فروشگاه زندان سبزیجات مورد نیاز خود را خریداری و مصرف نمودند دچار چنین عوارضی شده اند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران نسبت به خطری که جان زندانیان سیاسی  را تهدید می کند هشدار می دهد و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اقدامات لازم برای جلوگیری از به خطر افتادن جان زندانیان سیاسی در این زندان است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

16 شهریور 1390 برابر با 07 سبتامبر 2011

----

انتقال زندانی سیاسی رضا جوشن به نقطۀ نامعلومی

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" زندانی سیاسی رضا جوشن روز گذشته از سالن ایزوله شدۀ 12 بند 4 فراخوانده شد و به نقطۀ نامعلومی منتقل گردید.

روز سه شنبه 15 شهریور ماه زندانی سیاسی رضا جوشن از سالن ایزوله شده 12 بند 4 زندان گوهردشت خارج گردید و به نقطۀ نامعلومی منتقل گردید.بعضی از گزارشات حاکی از آن است که او به بند سپاه زندان گوهردشت کرج و یا بند 209 زندان اوین منتقل شده است.

زندانی سیاسی رضا جوشن از ناراحتی حاد قلبی رنج می برد و تا به حال یکبار دچار حملۀ قلبی گردیده است. بازجویان وزارت اطلاعات مانع درمان وی هستند.

این در حالی که این زندانی سیاسی کمتر از 1 ماه به پایان محکومیت غیر قانونی و غیر انسانی وی در زندان گوهردشت کرج باقی نمانده است.

از طرفی دیگر برای تشدید فشار علیه زندانیان سیاسی تا به حال 5 زندانی سیاسی بنام های؛بهروز جاوید طهرانی،محمدعلی منصوری،فرزاد مددزاده ،صالح کهندل و ارژنگ داودی به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شده اند و از زمان انتقال آنها تا به حال هیچ خبری در دست نیست.آنها توسط آخوندی با نام مستعار علوی از مسئولین و شکنجه گران بند 209 و سربازجوی دیگری بنام سعید شیخان تحت بازجویی و شکنجه های جسمی و روحی قرار دارند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،انتقال زندانیان سیاسی به بندهای وزارت اطلاعات برای تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار دادن آنها را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر خواستار اعزام گزارشگر ویژه سازمان ملل به ایران برای بازدید از زندانها،ملاقات با زندانیان سیاسی و خانواده های آنها جهت تهیۀ گزارشی از جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

16 شهریور 1390 برابر با 07 سبتامبر 2011

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به همبستگی 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران