|
||||
صدور حکم اعدام علیه زندانی
سیاسی غلامرضا خسروی از زندانیان سیاسی دهۀ 60
خلاصه ای از زندگینامه مبارزاتی زندانی سیاسی غلامرضا خسروی که به اعدام محکوم شده است و 40 ماه
است که در سلولهای انفرادی وزارت اطلاعات تحت شکنجه های قرون
وسطایی قرار دارد ،جهت ارسال به سازمانهای حقوق بشری و انتشار
در رسانه ها در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"
قرار گرفته شده است. متن زندیگینامه مبارزاتی این زندانی سیاسی
به قرار زیر می باشد:
غلامرضا خسروی سوادجانی، فرزند قلی، متولد 24/4/44 آبادان -
متأهل و دارای یک فرزند پسر 15 ساله، متخصص عملیات جوشکاری و
نصب تجهیزات صنعتی،
ساکن اصفهان -
فعالیتهای سیاسی خود را از سال 57 با شرکت در راهپیماییها و
تظاهرات و کارهای تبلیغاتی علیه رژیم پهلوی شروع کرده و در
ادامه پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، با توجه به آشنا شدن با
سازمان مجاهدین خلق ایران ( در کوران انقلاب ) به این سازمان
پیوسته و در واحد دانشآموزی به فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و
تبلیغی افشاگرانه علیه ارتجاع و انحصار طلبی مرتجعان حاکم
پرداخت.
تا اینکه در مرداد 60 در شهر کازرون دستگیر شده و با تحمل 5
سال حبس در زندانهای سپاه پاسداران کازرون و عادل آباد شیراز،
در سال 65 آزاد شد. دورانی که توأم با شکنجهها و فشارهای جسمی
و روحی شدید آن دوران سیاه قرون وسطایی بود.
پس از آزادی با ادامه
تحصیل و اخذ دیپلم علوم تجربی، در کنکور ورودی دانشگاه قبول شد
ولی در گزینش ارتجاعی دانشجو اجازه ورود به دانشگاه را پیدا
نکرد و به خاطر سابقهی سیاسی رد صلاحیت شده و از ادامه تحصیل
در دانشگاه محروم گردید و شرط وزارت اطلاعات برای پذیرش در
دانشگاه در مقابل همکاری با آنها در دانشگاه را نپذیرفته و
نهایتاً وارد بازار کار و کارگری گردید. در این عرصه روز به روز
رشد کیفی چشمگیری داشت تا اینکه با گذشت چند سال کار و
مطالعهی فنی و تخصصی و گذراندن دورههای آموزشی مختلف به یک
کارشناس و متخصص متبحر در
رشته جوشکاری و نصب تجهیزات صنعتی تبدیل گردید و در
پروژههای متعدد صنعتی در سراسر کشور مشغول به کار بود که در
تاریخ 5/12/86 در محدوده کارخانه مس سرچشمه رفسنجان توسط
نیروهای وزارت اطلاعات کرمان دستگیر و مورد ضرب و شتم واقع شده
و به بازداشگاه اطلاعات کرمان منتقل و مورد بازجوییهای
غیرانسانی قرار گرفت.
اتهام وارده به ایشان، جاسوسی و کمک مالی به مجاهدین خلق
میباشد در حالی که کلیه فعالیتهای وی ارتباط با شبکه
تلویزیونی سیمای آزادی بوده و هیچگونه ارتباط تشکیلاتی با
سازمان نداشته است.
غلامرضا خسروی در آبان ماه سال 87 در رفسنجان محاکمه و به سه
سال حبس قطعی و سه سال حبس تعلیقی محکوم شد که به دلیل افشاگری
در جلسه محاکمه علیه اعمال ضد انسانی وزارت اطلاعات مورد غضب
واقع شده و مجدداً به سلولهای انفرادی منتقل و حکم صادره با
فشار و اعمال نفوذ آنها مورد اعتراض دادستان رفسنجان قرار گرفت
- البته در خارج از زمان و موعد قانونی و بعد از بیش از 30 روز
- که پرونده به دادگاه تجدیدنظر کرمان ارسال گردید و سه سال
تعلیق نیز به حبس قطعی تبدیل شد.
در همین زمان با وجود اینکه مدت یک سال تمام در سلولهای
انفرادی زندان وزارت اطلاعات کرمان بود شکایتی دیگر علیه او در
تهران از طرف وزارت دفاع اقامه گردید و با تبانی و از طریق
مجاری غیرقانونی توسط دادستان متخلف و جنایتکار وقت (سعید
مرتضوی و دادیار شعبه یک امنیت، حیدریفرد) پرونده به تهران
کشانده شد و وی نیز در بازداشتگاه بد نام و مخفی 64 متعلق به
حفاظت اطلاعات وزارت دفاع در سلولهای انفرادی به مدت 9 ماه
نگهداری شده و مجدداً تحت بازجوییهای طاقتفرسا و طولانی مدت
قرار گرفت.
هرچند بازجویی از خانواده و همسر و فشارهای روحی و روانی و
ایجاد رعب و وحشت در میان آنها و سوء استفاده از
صحبتهای آنان علیه
خسروی، بازجوییهای تکراری و اتهامات دروغین و جعلی جاسوسی
برای اسرائیل نهایتاً راه به جایی نبرد ولی پس از 4 ماه
بازجویی بدون تفهیم اتهام، اتهام محاربه عنوان شده و در تاریخ
8/9/88 محاکمه توسط قاضی پیرعباسی انجام و رای به عدم صلاحیت
دادگاه داده شد. اما باز هم نفوذ اطلاعات پرونده را به دادگاه
تجدیدنظر و دیوان عالی رژیم فرستاد و رای به نفع دستگاه
اطلاعات صادر شد و دادگاه قبلی را مجبور به محاکمه دانست.
سری دوم محاکمه طی سالهای 88 و 89 منجر به صدور حکم اعدام در
آذر ماه 89 گردید که با گرفتن نقص توسط دیوان عالی رژیم به
همان شعبه 26 عودت داده شد. این روند همچنان ادامه داشت و بعد
از چند ماه سرگردانی سپس محاکمه سری سوم آغاز شد که آن هم بعد
از یک سال در آذر ماه 90 منجر به صدور مجدد حکم اعدام توسط
قاضی پیرعباسی گردید.
قابل ذکر است که در
تمام این مدت غلامرضا خسروی در سلولهای انفرادی بند 240 زندان
اوین نگهداری میشد (20 ماه)، با اعمال محدودیتهای شدید از
سوی دادگاه، ممنوعیت ملاقات ( 2 ملاقات در سال)، نداشتن حق
تلفن، هواخوری بسیار محدود و ...
در این پرونده از آنجایی که برای صدور حکم اعدام مدارک لازم
وجود نداشت در دادگاه به مسائل مربوط به سالهای 60 تا 65
متوسل شدند که فقط براساس گزارش وزارت اطلاعات بوده و بابت
آنها طی این ایام بازجویی هم صورت نگرفته بود.
لازم به ذکر است غلامرضا خسروی به دلیل عدم همکاری با وزارت
اطلاعات در زمینه مصاحبه تلویزیونی و یا نوشتن نامه و
اعترافاتی علیه مجاهدین خلق، مدت 40 ماه در سلولهای انفرادی
نگهداری شد.
زندانی سیاسی
غلامرضا خسروی
دی ماه 1390 ---- افزایش فشار بر بهائیان در شهرهای شمالی ایران
سه شنبه 13 دی 1390
خبرگزاری هرانا: در طی هفته های
گذشته در شهرهای ساری و رشت بیش از سی بهایی مورد احضار و
بازجویی قرار گرفته و برای ترک کشور مورد فشار قرار گرفته اند.
یکی دیگر از دراویش گنابادی در کوار توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد
سه شنبه 13 دی 1390 خبرگزاری هرانا: یکی دیگر از دراویش گنابادی در کوار روز یکشنبه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. به گزارش وبسایت مجذوبان نور، نیروهای امنیتی با حمله به منزل "رضا پیشکار" به تفتیش و بازرسی غیرقانونی پرداخته و او را به زندان عادل آباد شیراز منتقل کردند. بر پایه این گزارش رضا پیشکار چندی پیش نیز مورد حمله نیروهای امنیت و لباس شخصی قرار گرفته بود اما دستگیر نشده بود. طی چند ماه گذشته بازداشت دراویش گنابادی شدت گرفته و علاوه بر درویشان، چند تن از وکیلان مدافع آنان نیز بازداشت و زندانی شده اند. ---- افزایش فشارها بر خانواده زندانیان سیاسی مادر مهدی محمودیان: گفتند مصاحبه نکن فرشته قاضی سه شنبه ۱۳ دى ۱۳۹۰ فاطمه الوندی، مادر مهدی محمودیان که روز گذشته ساعاتی را در بازداشت به سر برد به "روز" گفت از او خواسته اند مصاحبه نکند.او همچنین گفت از سه روز پیش که مهدی محمودیان را از سلولش برده اند هیچ خبری از فرزندش ندارد و به شدت نگران وضعیت این روزنامه نگار است. خانم الوندی، صبح روز گذشته توسط ماموران دادستانی در منزلش بازداشت شد او در این مورد می گوید: نمیدانم خبر بازداشت چگونه به سایت ها درز کرد چون خانواده من خبر نداده بودند اما به هر حال حدود ساعت 10 صبح بود که آمدند و مرا به شعبه سه بازپرسی امنیت دادگاه انقلاب بردند؛مشکل خاصی نبود فقط یک سری سئوال و جواب کردند. حرفشان این بود که من مصاحبه نکنم بعد هم حدود ساعت 5 بعد از ظهر آزادم کردند. مادر مهدی محمودیان می افزاید: امیدوارم دیگر مشکلی پیش نیاید و حل شود که اگر حل نشود من گفتنی زیاد دارم و خواهم گفت. او درباره آخری وضعیت فرزندش نیز با ابراز نگرانی می گوید: تلفن ها که همچنان قطع است و مهدی تماس تلفنی نمی تواند با ما بگیرد اما میدانیم که سه روز پیش او را از سلول اش برده اند؛ مشخص او را نیست کجا منتقل کرده اند و همین باعث نگرانی مان شده. حتی دیروز از آقایانی که مرا بردند پرسیدم و گفتم آیا می توانم از بچه ام خبری بگیرم و بدانم او را کجا برده اند؟ اما گفتند ما از مسائل زندان خبری نداریم. فاطمه الوندی، مادر مهدی محمودیان روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت است که به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده و در زندان رجایی شهر به سر می برد. از مهدی محمودیان به عنوان افشاکننده کهریزک نام برده می شود؛ روزنامه نگاری که سال 87 از بازداشتگاه کهریزک نوشته و نسبت بدان هشدار داده بود. او در زندان نیز در نامه ای سرگشاده از رواج تجاوز جنسی به زندانیان در زندان رجایی شهر خبر داده و خطاب به آیت الله خامنه ای نوشته بود "در حکومت شما زندانها به شهر مردگان می ماند که باید به هر طریقی فقط از آن خارج شد". این روزنامه نگار در زندان دچار عفونت ریه شد و بیش از یک ماه در بیمارستان بستری و تحت عمل جراحی قرار گرفت. با این حال با مرخصی او نیز موافقت نشد و همان زمان مادرش در مصاحبه با "روز" اعلام کرد: بچه های بی گناه و سالم را گرفتند بردند وبیمار و مریض شان کردند الان هم دست از سرشان برنمیدارند چه میخواهند آخر؟ میخواهند اینها از بین بروند؟ چقدر میخواهند در زندان نگه شان دارند؟ سلامتی شان را که نمی توانند بازگردانند حداقل آزادی شان را بازگردانند و بگذارند برگردند به خانواده و زندگی شان. خانم الوندی گفته بود: میخواهم به کسی که بچه مرا به این روز انداخته پیامی بدهم؛ به کسانی که با امثال بچه من رفتاری کردند که بچه های ما به این روز افتادند میخواهم بگویم هر لحظه ای که بچه ام را در این حال می بینم و یادم می افتد چه بر سر بچه ام آوردید برای خود و پدر و مادرت صلوات و لعن می فرستم که بچه سالم مرا ناقص کردی؛ اصلا نمیدانیم چه برسرش آمده که یکباره تبدیل به تکه گوشتی می شود و از سینه به پایین یخ میکند و از سینه به بالا به شدت عرق میکند و... فشار بر خانواده ها، امری عادی در جمهوری اسلامی اما تنها مادر مهدی محمودیان نیست که بازداشت و تحت فشار قرار می گیرد تا درباره فرزند زندانی خود مصاحبه و اطلاع رسانی نکند. این روند از سوی دستگاه قضایی و امنیتی به روندی عادی تبدیل شده تا جایی که پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی تنها به دلیل پی گیری وضعیت فرزندش و مصاحبه هایی که درباره پرونده پسرش انجام داده بازداشت و محکوم به 23 ماه زندان شده است. کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر، دبیر کمیته گزارشگران حقوق بشر و دانشجوی محروم از تحصیل 23 آذر 88 بازداشت و به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود. او پس از پایان دوره محکومیت اش آزاد ولی مرداد امسال مجددا بازداشت شد؛ مادرش نیز همزمان با او بازداشت و به زندان کرمان منتقل شده است. خانواده خانم مخترع پیش از این به "روز" گفته بودند که "به او اتهام توهین به رهبری و توهین به شهدا و مصاحبه با رسانه های بیگانه زدند و دادگاه بدوی او را به 23 ماه حبس محکوم کرده.او در جریان حکم قرار گرفته و به شدت بهت زده و شوکه شده اصلا انتظار نداشت که بعد ازاین همه ماه زندان، چنین حکمی به او بدهند آن هم تنها به این دلیل که به عنوان یک مادر، وضعیت پسرش را پی گیری کرده و درباره پرونده پسرش مصاحبه کرده است." همسر و خواهر نسرین ستوده نیز چند بار از سوی دادسرای اوین احضار و تحت بازجویی قرار گرفته اند. آنها نیز به شدت تحت فشار بوده اند تا از مصاحبه و اطلاع رسانی درباره این حقوقدان زندانی خودداری کنند. رضا خندان، همسر خانم ستوده یکبار نیز برای 48 ساعت بازداشت بوده و با قرار کفالت ازاد شده است. نسرین ستوده، حقوقدان و وکیل دادگستری از 13 شهریور ماه در بازداشت به سر می برد و به 6 سال حبس تعزیری و 10 سال محرومیت از وکالت محکوم شده است. در جریان اعتصاب غذای 16 زندانی سیاسی در زندان اوین نیز، طاهره کوهستانی، مادر علی پرویز که فرزندش یکی از اعتصاب کنندگان بود به دلیل پی گیری وضعیت فرزندش بازداشت و به اخلال در نظم عمومی متهم شده بود. پیش از او ماموران با مراجعه به منزل مادر حسن نورانی نژاد، قصد بازداشت او را داشتند که به علت عدم حضور او در منزل از همسر و پسر دیگرش تعهد گرفته بودند. به گفته خانواده نورانی نژاد 6 نفر که یکی از آنها از کلانتری شعبه سنایی و 5 نفر دیگر لباس شخصی و از وزارت اطلاعات بوده اند وارد حیاط خانه آنها شده و از پدر و برادر حسین نورانی نژاد تعهد کتبی گرفته بودند مبنی بر اینکه مادر او حق رفتن به دادستانی و حق مصاحبه ندارد. فشار بر خانواده های زندانیان سیاسی تا بدانجا افزایش یافت که اردیبهشت سال گذشته تعدادی از زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین، با انتشار نامه ای خطاب به مراجع تقلید ضمن اشاره به تماس های مکرر و غیر متعارف با خانواده های برخی از زندانیان سیاسی با ذکر نمونه هایی توضیح دادند: "در يکی از موارد ظرف ۲۰ روز بازجو با همسر يکی از متهمين، ۶ مرتبه تماس گرفته و ضمن پيشنهاد طلاق به همسر محترم آن متهم از وی خواسته برای پيگيری پروندۀ همسرش بطور منظم با وی تماس بگيرد. در موردی ديگر زمانی که يکی از متهمان که از داشتن پدر محروم است و در زندان انفرادی به سر می برده است، بازجو ظرف يک هفته، بيش از ۱۰ مرتبه با مادر وی تماس گرفته بوده است. اين مزاحمت به حدی بوده که با آنکه مادر نگران فرزندش بوده است مجبور به جواب ندادن به تماسهای آن بازجو شده است. مورد ديگر در راستای به اصطلاح اعتراف گيری از يکی از متهمين که در اختيار سپاه پاسداران بوده آنست که تمام پرسنل يک شرکت از يک تا ده روز بازداشت بوده اند تا به دروغ به ارتباط غير اخلاقی با وی اعتراف کنند تا آزاد شوند. اين در حالی که در عين حال با در اختيار گرفتن آلبوم های خانوادگی متهم و نشان دادن عکسهای خصوصی همسرش، همسر وی را به اتهامات اخلاقی متهم کرده اند و با تهديد به افشای آنها و اعترافات کذب همکارانش، مجبور به اعتراف و بيان نوشته های ديکته شدۀ بازجو در دادگاه های به اصطلاح علنی نموده اند". از: روز ---- فائزه هاشمی به شش ماه حبس محکوم شد
۱۳۹۰/۱۰/۱۳ فائزه هاشمی به جرم «فعاليت تبليغی
عليه نظام» به شش ماه حبس و پنج سال محروميت از فعاليتهای
سياسی، فرهنگی و مطبوعاتی محکوم شد.
غلامعلی ریاحی در گفتوگو با
خبرنگار خبرگزاری کار ایران، ایلنا، در این باره گفت: «بر
اساس این حکم فائزه هاشمی برابر حکم دادگاه به جرم فعالیت
تبلیغی علیه نظام به شش ماه حبس و ۵ سال محرومیت از
فعالیت و عضویت در احزاب٬ گروهها٬ انجمنها٬ فضای مجازی
و فعالیت رسانهای و مطبوعاتی محکوم شد.»
وی افزود: «این حکم امروز اعلام شده و طبق قانون ۲۰ روز مهلت داریم که نسبت به حکم اعتراض کنیم.» غلامعلی ریاحی، پیشتر گفته بود که «پرونده فائزه هاشمی رفسنجانی با اعلام جرم دادستانی تهران و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به دلیل مصاحبه او با وبسایت «روز آنلاین» به جریان افتاده است». فائزه هاشمی رفسنجانی در گفتوگویی با «روز آنلاین» در مورد هتاکیهایی که در پارکینگ حرم شاه عبدالعظیم علیه وی صورت گرفت اظهار نظر کرده بود. بر اساس ویدئویی که اسفندماه سال ۸۹ در شبکههای اجتماعی منتشر شد، چند تن از «لباسشخصیها» با حمله به فائزه هاشمی و بستگانش، وی را با الفاظ رکیکی مورد خطاب قرار دادند. به دنبال این واقعه، خانم هاشمی در مصاحبهای با سایت «روزآنلاین» که در تاریخ اول اردیبهشتماه منتشر شد «بخشهای درون حاکمیت» را مسئول این هتاکیها دانست. وی در این گفتوگو گفته بود: «مشخص است اینها خودسر نیستند. این مسائل نه تنها درباره ما، بلکه درباره همه، کاملا با برنامهریزی انجام میشود و این تز را دنبال میکند که یا با ما باشید، یا ساکت باشید، یا نباشید.» فائزه هاشمی رفسنجانی که در جریان اعتراضها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، دو بار بازداشت شده است، همچنین با تأکید بر اینکه «همان افرادی که دستور سرکوب مردم را میدهند» چنین هتاکیهایی را سازماندهی میکنند گفته بود: «اداره مملکت الان با همین رجالهها و اراذل و اوباش است.» در همین حال غلامحسين محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاييه و دادستان کل کشور، روز دوشنبه گفته است که وبسايت «هاشمی رفسنجانی» به دليل مصاديق مجرمانه فيلتر شده است. از: راديو فردا ---- بازداشت برادر فرهاد وکیلی در سنندج
دوشنبه 12 دی 1390
خبرگزاری هرانا: جهانبخش وکیلی
شهروند ساکن سنندج روز سه شنبه از سوی نیروهای امنیتی در این
شهر بازداشت شد.
|
||||