|
||||
4 زندانی دیگر برای اجرای احکام قرون وسطایی اعدام به سلولهای انفرادی منتقل شدند
بنابه گزارشات رسیده به"فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"
روز شنبه 17 دی ماه حداقل 4 زندانی از سالنهای 1 و 7 (معروف به
دارالقران) از واحد 2
زندان قزل حصار به سلولهای انفرادی جهت اجرای احکام قرون
وسطایی اعدام منتقل شدند.
اسامی تعدادی از زندانیان که امروز برای اجرای حکم اعدام به
سلولهای انفرادی منتقل شدند عبارتند از :
1- امیر بخشی 35 ساله ،متاهل و دارای 2 فرزند،او نزدیک به
3.5 سال در زندان قزل حصار زندانی بود.این زندانی از سالن 1
واحد2 زندان قزل حصار می باشد.
2- زندانی علی گراوند 25 ساله ،او در حدود 8 ماه است که در
زندان قزل حصار زندانی می باشد.این زندانی از سالن 1 واحد 2
زندان قزل حصار می باشد
3- زندانی حسین تاجیک فرزند غلام عباس 22 ساله وی نزدیک به 3
سال در زندان قزل حصار زندانی بود. این زندانی از شهروندان
افغانستان می باشد.اجرای حکم اعدام شهروندان افغانستان تقریبا
به هیچ وجه اعلام نمی شود و در خفای کامل صورت می گیرد.
4- یکی از زندانیان که مسئول حسینیۀ بزرگ از سالن 7 (معروف
به دارالقرآن) واحد 2 است.
از طرفی دیگر روز پنجشنبه 15 دیماه، پانزده نفر از زندانیان
زندان قزل حصار را که در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می برند
را احضار و از آنها خواسته شد که در مقابل دوربین بر علیه خود
صحبت کنند و بگویند که قاچاقچی هستند و جمهوری اسلامی بر سر
ما منت می گذارد که ما را اعدام می کند ما لایق سنگسار
هستیم. که هر 15 نفر از انجام مصاحبه علیه خود خودداری کرده
اند هدف از گرفتن اعترافات از زندانیان مشروعیت بخشیدن به
اجرای احکام ضدبشری اعدام میباشد. زندانیان متهم به داشتن مواد
مخدر توسط دادگاههای انقلاب مورد محاکمه قرار می گیرند و به
اعدام محکوم می شوند. اکثر زندانیان توسط صلوانی رئیس شعبۀ 15
دادگاه انقلاب
تهران و عاصف حسینی رئیس شعبۀ 1 دادگاه انقلاب کرج
محکوم به اعدام می شوند.این احکام با تایید و دستور صادق
لاریجانی رئیس قوۀ قضاییه ولی فقیه به اجرا گذاشته می شود.
واحد 2 زندان قزل حصار از
9 سالن تشکیل شده است و در حدود 3000 زندانی در خود جای داده
است. اکثر آنها محکوم به اعدام می باشند. در هفتۀ گذشته 22
زندانی از این زندان در زندانهای اوین و ورامین اعدام شدند.قوۀ
قضاییه از انتشار خبر اعدام آنها بجز یک نفر بنام
نظرعلی مرادی 55 ساله تا این لحظه خوداری کرده است.این
مسئله نشان دهندۀ ابعاد گسترده اعدامهای گروهی و مخفیانه در
زندانهای مختلف ایران می باشد.
موج اعدام های گسترده و مستمر هدفی جزء ایجاد فضای رعب و
وحشت در بین مردم ایران ندارد و معمولا
هنگامی که اعتراضات
داخلی اوج می گیرد و یا فشارهای بین المللی شدت می یابد موجی
از اعدامها به اجرا گذاشته می شود.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، از دبیر کل سازمان ملل
متحد ،کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی برای پایان
دادن به موج اعدام ها در ایران استمداد می طلبد و برای ملتزم
کردن رژیم ولی فقیه به قوانین حقوق بشری خواستار ارجاع پرونده
جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت
سازمان ملل متحد می باشد.
فعالین حقوق بشر
و دمکراسی در ایران
17 دی 1390 برابر با 07 ژانویه 2012 ---- افشای اسامی ۱۰۱ اعدام مخفیانه در وکیل آباد اجازه خداحافظی نداشتند کاوه قریشی یکشنبه ۱۸ دى ۱۳۹۰ آسیه امینی، فعال حقوق بشر و یکی از افرادی که در جمع آوری اطلاعات مربوط به اعدامهای مخفیانه در زندان وکیل آباد مشهد مشارکت داشته، با تشریح ابعاد اجرای این احکام به روز میگوید: "بسیاری از زندانیان اعدام شده ساعاتی قبل از اعدام، از اجرای احکام خود مطلع شده و اجازه خدا حافظی با بستگان خود را نیز نداشتهاند." دو ماه بعد از اینکه دبیر ستاد حقوق بشر و مشاور بینالملل رئیس قوه قضائیه در حاشیه نشستی در نیویورک مدعی شد که "در ایران هیچ نوع اعدام سری وجود ندارد" کمپین بین امللی حقوق بشر به همراه برخی از شخصیتهای مدافع حقوق بشر ایرانی جزئیات اعدام ۱۰۱ زندانی در زندان وکیل آباد را منتشر کردهاند. همزمان کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از افزایش شمار اعدامها در ایران ابراز نگرانی کرده و خواهان توقف این مجازات از جمله در مورد سکینه آشتیانی شده است. متوسط اعدام در ایران از آغاز سال ۲۰۱۱ تا کنون، دو نفر در روز بوده که جمهوری اسلامی را در مقام دومین اعدام کننده در جهان، پس از چین، قرار میدهد. اعدامهای جمعی در سالنهای ملاقات کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، برای اولین بار لیست۱۰۱ قربانی اعدامهای مخفیانه در زندان وکیل آباد مشهد را منتشر کرده و از مجلس و قوۀ قضاییۀ جمهوری اسلامی خواستار توقف "فوری" اعدامهای مخفیانه و لغو مجازات اعدام شده است. فهرستی که این نهاد مدافع حقوق بشر منتشر کرده، اسامی ۱۰۱ نفر را نشان میدهد که گفته میشود بدون اعلام رسمی، بین ۱۹ خرداد ۱۳۸۹ و ۲۹ آذر ۱۳۸۹ در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شدهاند. این فهرست که همراه گزارش کوتاهی در این زمینه منتشر شده اولین منبعی است که در آن هویت و جزئیات مربوط به تعداد زیادی از اعدامهای پنهانی وکیل آباد فاش شده است. این گزارش اعدامهای زندان وکیل آباد مشهد را در رده اعدامهای "مخفیانه"، "دسته جمعی" و "اعلام نشده" قرار داده و تصریح کرده است که این احکام "بدون حضورو اطلاع وکلا و خانواده اعدام شدگان اجرا میشود و آنها تا یک یا چند روز بعد از اجرای حکم، از اعدامحکم اعدام از آن بیخبرند." آسیه امینی، فعال حقوق بشر که در جمع آوری اطلاعات این گزارش شرکت داشته است معتقد است که تعداد اعدامهای مخفیانه بسیار بیشتر از ۱۰۱ نفری است که جزئیات اجرای احکام آنها منتشر شده است. این فعال حقوق بشر به استناد "اظهارات مسئولان قضایی استان خراسان و صبحتهای برخی امامان جمعه شهرهای این استان" میگوید که مساله اعدامهای مخفیانه بارها توسط مسولان جمهوری اسلامی به صورت تلویحی و به عناوین مختلف مورد تائید قرار گرفته است. از ژانویۀ ۲۰۱۱ (دیماه ۱۳۸۹) تا کنون، کمپین بین المللی حقوق بشر ۴۷۱ مورد اعدام مخفی در مشهد و سایر شهر را تائید کرده است. اما به نظر میآید آمار واقعی آنطور که منابع مختلف میگویند بالاتر از آمارهای اعلام شده باشد. خانم امینی میگوید: "در میان دادههای به دست آمده از طریق شواهد عینی و مستنداتی که دوستان ما توانستد به آنها دسترسی پیدا کنند، توانستیم به جزئیات اعدام ۱۰۱ نفر از جمله اسامی و اتهامات آنها وثوق پیدا کنیم. اما اطمینان داریم تعداد اعدام بیشتر از این هاست." بر اساس گزارش کمپین بین امللی حقوق بشر طبق گواهی فعالان محلی، زندانیانی که در زندان وکیل آباد مشهد به صورت مخفیانه اعدام شدهاند از قرار اعدام خویش تا زمان اجرای حکم اعدام اطلاعی نداشتند. مقامات زندان تنها ساعاتی قبل از اعدام این افراد را نسبت به اجرای حکم اعدامشان آگاه کرده و به آنان گفتهاند که پیش از مرگ وصیت نامۀ خویش را بنویسند و مراسم غسل را به جا بیاورند. این گزارش میافزاید مقامات زندان وکیل آباد زندانیان را حدود غروب آفتاب در یک راهروِ سرباز که به سالن ملاقات زندان منتهی میشود حلق آویز کردهاند. به منظور محرمانه نگاهداشتن اعدامها، تلفنهای زندان وکیل آباد ساعتها پیش ازاجرای احکام قطع شدهاند و از تماس تلفنی به داخل و خارج زندان جلوگیری شده است. آسیه امینی در خصوص نحوه اجرای احکام این افراد به روز میگوید: "اطلاعات افرادی که دادههای آنها مورد استناد این گزارش قرار گرفته، مبتنی بر این است که بسیاری از این زندانیان تا پیش از اعدام، از اجرای حکم خبر نداشتند. به آنها حتی فرصت خدحافظی با خانوادههایشان داده نشده است. خانوادهها در جریان اجرای حکم نبودهاند. مخفیانه عنوان کردن این اعدام به این دلیل است نه فرد اعدام شده و خانوادههای آنها از زمان اجرای حکم اطلاع نداشتهاند. اگر قرار است حق حیات از یک فرد سلب شود، باید حق اطلاع از امر را برای او محفوظ بداریم." این فعال حقوق بشر با اشاره به اینکه فعالان داخل ایران در تهیه این گزارش نقش موثری داشتهاند یادآوری میکند فهرست زندانیان اعدام شده به برخی از نهادها و شخصیتهای مدافع حقوق بشر از جمله گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران فرستاده شده است. شیرین عبادی، حقوقدن و برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۰۳ همزمان با انتشار این گزارش این سوال را مطرح کرده است: "چرا دولت ایران این چنین با اشتیاق از این مجازات استفاده میکند؟ موضوع این است که چنین اقدامی تنها رعب ووحشت ایجاد میکند و کاربرد سیاسی دارد ولی همه آمارها نشان میدهد که با افزایش مجازات اعدام جرائم مواد مخدری کاهش پیدا نکرده است." یا بیاطلاعاند یا لاپوشانی میکنند صادق آملی لاریجانی، رییس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در آذرماه گفته بود: "ادعا شده که در ایران اعدامهای دستهجمعی مخفیانه صورت میگیرد که با قاطعیت اعلام میکنم چنین مسالهای کذب محض است… تمام احکام اعدامها به دفتر رییس قوه قضاییه منعکس میشود. اگر آنها واقعا اطلاع دارند که در نقطهای چنین اعدامهایی به صورت مخفیانه انجام شده اعلام کنند تا ما در مورد صحت آن تحقیق کنیم." اکنون که اولین لیست از اعدامهای مخفیانه زندان وکیل آباد مشهد منتشر شده، آیا آنطور که رئیس قوه قضائیه گفته در مورد "صحت" آنها تحقیق میشود؟ آسیه امینی میگوید: "هنوز مشخص نیست. در گذشته در خصوص بسیاری از موارد سنگسار، میگفتند که قضات به صورت خودسرانه احکامی از این دست را به اجرا میگذارند. اکنون نیز از دو حالت خارج نیست، یا در حقیقت اطلاعی از اجرای این احکام ندارند یا اینکه با فریب کاری درصدد لاپوشانی کردن آن برمی آیند." در آبان ماه هم، محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه که در صدر یک هیأت بلندپایه جمهوری اسلامی در نیویورک به سر میبرد در پاسخ به سوالات خبرنگاران با سیاسی توصیف کردن گزارش احمد شهید، که در آن بر اعدامهای مخفیانه تاکید شده بود، به شبکه الجزیره گفت: "در ایران هیچ نوع اعدام سری وجود ندارد و نتوانستند نام حتی یک نفر را اعلام کنند که به صورت سری در ایران اعدام شده باشد. آنها در گزارش خود شایعهها را جمعآوری میکنند. این گزارش هیچ توجیهی ندارد." گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران در سازمان ملل متحد چندی پیش در گزارش مقطعی خود از وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی، تعداد اعدامهای گروهی و مخفیانه در داخل زندانها را "هشداردهنده" توصیف و اعلام کرده بود اغلب این اعدامها بدون اطلاع و حضور خانوادهها و وکلا صورت میگیرد. واکنشهای جهانی به اعدام در ایران احمد شهید گزارش داده که بیش از ۲۰۰ فقره اعدام که به صورت رسمی اعلام شدهاند درسال ۲۰۱۱ رخ داده که در میان آنها حداقل ۸۳ نفر، از جمله سه زندانی سیاسی تنها در ژانویه ۲۰۱۱ اعدام شدهاند. پیشتر مقامات جمهوری اسلامی این گزارش را "سخیف، ناصحیح و نامستند" خوانده بودند. مقامات قضایی جمهوری اسلامی در طول دو سال گذشته اعدامهای مخفیانه در برخی زندانهای کشور از جمله زندان وکیل آباد مشهد را انکار کردهاند. در اوایل تیرماه اما محمود ذوقی، دادستان عمومی و انقلاب مشهد با "متناسب" دانستن تعداد آمارها با جرایم مواد مخدر در این استان و به ویژه زندان وکیل آباد، اجرای پنج مرحله اعدام در این زندان را طی سه ماه گذشته به صورت رسمی تائید کرد. این مقام قضایی استان خراسان بدون اینکه توضیحی در مورد چگونگی اجرای احکام اعدام زندانیان مواد مخدر بدهد اعلام کرده بود: "در سال جاری یعنی تنها در سه ماه آغازین سال ۱۳۹۰، طی ۵ مرحله اجرای حکم اعدام داشتهایم." در مهرماه گذشته، محمد باقرباقری، معاون دادگستری خراسان جنوبی به صورت تلویحی اعدامهای پنهانی و دسته جمعی متهمان مواد مخدر در زندان بیرجند، مرکز استان خراسان جنوبی (جنوب شرق ایران) را پذیرفت و بدون اشاره به اعدامهای مشابه در سال ۸۸ و سال جاری، از اعدام "۱۴۰ قاچاقچی مواد مخدر" تنها در سال ۸۹ در این زندان خبر داد. کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران میگوید هیچ یک از اعدامهای مورد اشاره آقای باقری پیش از این و طی سال ۸۹ اعلام نشده است. پیشتر سازمان عفو بین الملل، در اردیبهشت ماه سال جاری در گزارش سالانه خود اجرای ۲۵۲ مورد اعدام در سال گذشته را تایید کرده بود. عفو بین الملل اما بر اساس "گزارشهای موثق دریافتی" اعلام کرد ۳۰۰ نفر دیگر در همین دوره زمانی به صورت اعلام نشده اعدام شدهاند. بسیاری از نهادها، دولتها و شخصیتهای سیاسی و مدنی از افزایش مجازات اعدام در ایران ابراز نگرانی کردهاند. مقامات رسمی جمهوری اسلامی اما همواره این انتقادها را رد کرده و گفتهاند که قوانین اسلامی در کشور اجرا میشود. در یکی از آخرین موارد محکومیت جهانی این اعدامها کمیته سوم سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران قطعنامهای را به تصویب رساند که در آن از جمهوری اسلامی به علت "شلاق زدن، قطع عضو، افزایش مجازات اعدام" به شدت انتقاد شده است. این قطع نامه چند هفته پیش با اکثریت بالای اعضای سازمان ملل متحد در مجمع عمومی این سازمان به تصویب رسید. در آخرین مورد اما کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز جمعه، ۱۶ دی، همزمان با انتشار اسامی ۱۰۱ اعدام شده زندان وکیل آباد، در بروکسل از سیر صعودی اعدام در ایران ابراز نگرانی کرد. به گزارش دویچه وله، شبکه برون مرزی آلمان، خانم اشتون گفته است که تعداد اعدامهای سال گذشته در جمهوری اسلامی از همیشه بیشتر بوده و این آمار، ایران را با توجه به جمعیت آن در صدر کشورهایی قرار میدهد که مجازات اعدام در آنها اعمال میشود. از: روز ---- مجتبی خامنهای پیگیر پرونده تاجزاده و همسرش است فخرالسادات محتشمیپور، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و مسئول شاخه زنان، به چهار سال زندان تعلیقی محکوم شد. مصطفی تاجزاده که پیش از این نیز اعلام کرده بود پرونده خود و همسرش در دست یکی از آقازاده هاست یا اطلاع از حکم فخرالسادات محتشمی پور تاکید کرده است که مجتبی خامنهای شخصا پیگیر پرونده او و همسرش است و قوه قضاییه و دیگران نقشی در این پرونده ندارند. تاج زاده معتقد است تمامی فشارهای وارد شده به وی و خانوادهاش خواست مستقیم مجتبی خامنهای است.
فخرالسادات محتشمی پور، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران
اسلامی و مسئول شاخه زنان ، به چهار سال زندان تعلیقی محکوم
شد. ---- وضعیت وخیم جسمی قاسم شعله سعدی در زندان اوین يكشنبه 18 دی 1390 خبرگزاری هرانا: "قاسم شعله سعدی"، استاد حقوق بین الملل دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران که در زندان اوین محبوس است، به علت عدم رسیدگی پزشکی در شرایط وخیم جسمی به سر میبرد. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دکتر قاسم شعله سعدی استاد دانشگاه تهران که از فروردین ماه سال جاری در حال گذراندن دورهی محکومیت خود در بند ۳۵۰ اوین میباشد به دلیل عدم رسیدگی پزشکی در زندان و عدم انجام عمل جراحی لازم در ناحیه گردن و نخاع، در آستانهی "فلج" از ناحیهی کمر به پایین قرار دارد. وی که مبتلا به دیسک شدید گردن است و پیش از بازداشت قصد عزیمت به پاریس برای عمل جراحی را داشته، به دلیل امتناع جعفری دولت آبادی، دادستان تهران از صدور دستور اعزام بدون پابند و دستبند و امکان استراحت لازم در بیمارستان یا منزل پس از عمل جراحی و نیز انجام عمل توسط پزشک معتمد خود؛ از اعزام به بیمارستان تعیین شده توسط دادستانی تهران اجتناب نموده است و در حال حاضر با از کار افتادن دست چپ و بروز سایر علایم فلج، وضعیت جسمی وخیم و نگران کنندهای دارد. گفتنی ست که این فعال سیاسی پیشتر به اتهام "توهین به رهبری نظام جمهوری اسلامی" از طریق انتشار نامه معروفش در سال ۸۱ و نیز "تبلیغ علیه نظام" از سوی دادگاه انقلاب محکوم شد. ---- خانواده های محمودیان، باستانی و عجمی: نگرانیم برای عزیزانمان فرشته قاضی یکشنبه ۱۸ دى ۱۳۹۰ خانواده های مهدی محمودیان، مسعود باستانی و علی عجمی در مصاحبه با "روز" از وضعیت سلامتی این سه زندانی سیاسی ابراز نگرانی کرده و خواهان توجه مسولان به حقوق این زندانیان شدند. علی عجمی، فعال دانشجویی است که در زندان رجایی شهر هفته های آخر محکومیت اش را سپری میکند. برخی گزارش های سایت های حقوق بشری از جمله وب سایت هرانا حاکی از این است که او از سوی یکی از مسولان حفاظت اطلاعات زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و پرده گوش اش پاره شده است. برادرش در این زمینه به "روز" میگوید: ما دو هفته پیش علی را ملاقات کردیم وضعیت بدی نداشت سینوزیت دارد و این مساله آزارش میدهد اما این دو هفته از او بی خبر هستیم چون تلفن ها هم قطع است و امکان تماس تلفنی وجود ندارد. او می افزاید:ما از این خبر که در سایت ها درباره برادرم منتشر شده بی خبر هستیم اینکه نوشته اند برادرم در راهروی بهداری از مسولان زندان سیلی خورده و پرده گوشش پاره شده ما را به شدت نگران کرده شاید برای سینوزیت اش به بهداری رفته بوده نمیدانیم قضیه چیست و حال برادرم چطور است به هر حال این هفته ملاقات خواهیم رفت. به گفته آقای عجمی، برادرش هفته های اخر محکومیت اش را سپری میکند "علی دقیقا ده بهمن محکومیت اش تمام می شود و باید بر اساس قانون آزاد شود و امیدوار هستیم سالم از زندان بیرون بیاید". مسعود باستانی اما روزنامه نگاری است که وب سایت کلمه از وخیم بودن وضعیت جسمانی اش خبر داده. این روزنامه نگار زندانی از 14 تیر ماه 88 در زندان است و به 6 سال حبس تعزیری محکوم شده، او در زندان رجایی شهر به سر می برد و دو سال است که از مرخصی محروم است. معصومه ملول، مادر مسعود باستانی درباره وضعیت فرزندش به "روز" میگوید: مسعود از دو هفته پیش دچار سردردهای شدیدی می شود و همچنین سمت چپ بدنش کاملا لمس می شود و این خیلی نگران کننده است حتی پزشکی قانونی هم که در زندان مسعود را ملاقات کرده گفته باید به بیمارستان اعزام شود در بهداری خود زندان رجایی شهر هم گفته اند که باید برای انجام یکسری آزمایشات و سی تی اسکن و.. به بیمارستان اعزام شود اما تاکنون دادستانی دستور اعزام مسعود به بیمارستان را نداده است. خانم ملول می افزاید: دادستان هر بار می گوید که نامه پزشکی قانونی نیامده و زندان نامه را نفرستاده و این وسط ما مانده ایم نگران و مستاصل که چه باید بکنیم وضعیت مسعود خیلی نگران کننده است و هفته پیش که روز ملاقات آقایان بوده پدرش با او ملاقات کرده به پدرش گفته که با مسکن خود را آرام میکند اما خب خبرها به ما میرسد و میدانیم که وضعیت اش وخیم است این هفته نوبت ملاقات خانم ها است و من و همسر مسعود خواهیم رفت ببینیم در وضعی است. مادر مسعود باستانی با اشاره به فشارهایی که بر خانواده ها برای عدم مصاحبه وارد می شود می گوید: مدام می گویند چرا مصاحبه میکنید چرا خبرها را به رسانه ها میدهید خب وقتی هیچ جوابی به ما نمیدهند چه باید بکنیم؟ مجبوریم مصاحبه کنیم شاید اینگونه دادمان به گوش شان برسد و از خواب خرگوشی شان بیدار شوند و جوابی به ما بدهند به ما بگویند چه اشکالی دارد بعد از دوسال و نیم زندان بدون مرخصی، مسعود چند روز به بیمارستان منتقل شود و آزامایشات او انجام شود؟ چه اشکالی دارد چند روز بیمارتسان بستری شود و چه اشکالی دارد درمان شود و بیش از این درد نکشد؟ و مهدی محمودیان دیگر روزنامه نگار زندانی است که روز گذشته برخی وب سایت ها از انقتل او به بند 2 الف سپاه و ضرب و شتم شدید او خبر داده اند. فاطمه الوندی، مادر مهدی محمودیان که روز دوشنبه برای ساعاتی بازداشت شده و از او خواسته بودند درباره وضعیت فرزندش مصاحبه نکند به "روز" میگوید: من نمیدانم این خبر را چه کسی به سایت ها داده ما نمیخواستیم این مساله خبری شود و در رسانه ها منتشر شود به ما گفته بودند مصاحبه نکنید و ما هم سکوت کرده بودیم و اصلا نمیخواستیم مساله خبری شود اما متاسفانه خبر صحت دارد و مهدی را از رجایی شهر یکباره به بند 2 الف سپاه زندان اوین منتقل کرده اند و توی راه اینقدر او را کتک زده اند و با باتوم به سرش کوبیده اند که بی هوش شده و با اکسیژن و نفس مصنوعی او را به هوش اورده اند. خانم الوندی می افزاید: نمیدانم بعد از 28 ماه زندان و در حالیکه محکومیت اش را سپری میکند چرا چنین کرده اند چرا یک نفر گلویش را گرفته و سه نفر اینقدر او را زد ه اند که دچار تشنج شده و چرا به جای اینکه از بیمارستان و برای دوران نقاهت و براساس نامه پزشکی قانونی به مرخصی بیاید و درمان شود با او چنین رفتاری می کنند. پدرش دو روز است که از این مساله مریض شده و از شدت ناراحتی از پا افتاده و حتی قادر به حرف زدن نیست من هم که پنج شنبه با مهدی ملاقات کردم نمی توانست راه برود و می گفت اگر ملاقات حضوری بود کبود ی هایم را نشان میدادم و... به گفته مادر مهدی محمودیان، این روزنامه نگار را مجددا به زندان رجایی شهر بازگردانده اند و "لطفا بنویسید که ما خبر را به رسانه ها ندادیم و نمیدانیم از کجا با خبر شدند فعلا منتظریم ببینیم چه پیش خواهد آمد و هنوز مانده ایم که چرا با مهدی چنین کرده اند و چنین می کنند". مهدی محمودیان روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت است که به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده و در زندان رجایی شهر به سر می برد. از مهدی محمودیان به عنوان افشاکننده کهریزک نام برده می شود؛ روزنامه نگاری که سال 87 از بازداشتگاه کهریزک نوشته و نسبت بدان هشدار داده بود. او در زندان نیز در نامه ای سرگشاده از رواج تجاوز جنسی به زندانیان در زندان رجایی شهر خبر داده و خطاب به آیت الله خامنه ای نوشته بود "در حکومت شما زندانها به شهر مردگان می ماند که باید به هر طریقی فقط از آن خارج شد". این روزنامه نگار در زندان دچار عفونت ریه شد و بیش از یک ماه در بیمارستان بستری و تحت عمل جراحی قرار گرفت. با این حال با مرخصی او نیز موافقت نشد و همان زمان مادرش در مصاحبه با "روز" اعلام کرد بچه های بی گناه و سالم را گرفتند بردند وبیمار و مریض شان کردند الان هم دست از سرشان برنمیدارند چه میخواهند آخر؟ میخواهند اینها از بین بروند؟ چقدر میخواهند در زندان نگه شان دارند؟ سلامتی شان را که نمی توانند بازگردانند حداقل آزادی شان را بازگردانند و بگذارند برگردند به خانواده و زندگی شان. از: روز ---- بازداشتهای تازه در تهران و قم يكشنبه ، 18 دی 1390 میزان: محمود دردکشان، احسان هوشمند و فاطمه خردمند در ۲۴ ساعت گذشته در شهرهای تهران و قم بازداشت شدند. به گزارش «میزان خبر» ماموران امنیتی، صبح امروز با مراجعه به منزل محمود درکشان، پس از تفتیش منزل و توقیف رایانه شخصی، او را بازداشت کردند. این فعال سیاسی نزدیک به بیت مرحوم آیت الله منتظری پیش از این، پنج بازداشت و زندان طولانی مدت را پشت سر گذاشته که از جمله میتوان به تحمل پنج سال حبس در دهه ۷۰ اشاره کرد. غیر از این فعال سیاسی دو روزنامه نگار دیگر نیز در تهران بازداشت شده است. به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» شب گذشته مأموران امنیتی با مراجعه به منزل فاطمه خردمند پس از تفتیش و بازرسی، او را بازداشت کرده و به زندان اوین منتقل کردند. فاطمه خردمند، همسر مسعود لواسانی است که در چندی پیش با پایان دوران محکومیت از زندان آزاد شده است. نیروهای امنیتی که وسائل شخصی و کامپوتر وی را ضبط کردند، علت بازداشت این روزنامهنگار را اعلام نکردهاند. فاطمه خردمند روزنامهنگار و دانش آموخته رشته روزنامهنگاری دانشگاه آزاد تهران مرکز است. لازم به ذکر است مسعود لواسانی از تاریخ چهارم مهر ماه سال ۱۳۸۸ بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود. این روزنامهنگار در دادگاه بدوی به هشت سال و نیم زندان محکوم شده که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به شش شال زندان کاهش پیدا کرد که این حکم نیز در مرحلهٔ بعدی به دو سال زندان تبدیل شد. لواسانی در تاریخ ۱۷ شهریور ماه ۱۳۹۰ با پایان دوران محکومیت از زندان آزاد شده بود. در خبری دیگر سایت «ندای سبز آزادی» گزارش داد: احسان هوشمند شب گذشته ۱۷ دی ماه به دنبال مراجعه شش مأمور به اسم مأمور مبارزه با مواد مخدر به منزل شخصی وی در تهران، دستگیر شده است. خانواده هوشمند میگویند که این مأموران با تفتیش گسترده منزل و ضبط کامپیوتر شخصی وی، احسان هوشمند را دستگیر کرده و با خود بردند. هنوز از اتهام و محل نگهداری وی خبری منتشر نشده است. احسان هوشمند، ۴۳ ساله، زاده بیجار کردستان وکارشناس ارشد رشته جامعهشناسی است. این فعال ملی - مذهبی علاوه بر فعالیتهای روزنامه نگاری، انجام پژوهشهای فراوانی را در زمینه تحلیل و بررسی مسائل اجتماعی و به ویژه مسائل اقوام، هویت ملی، توسعه ایران و آسیبهای اجتماعی در کارنامه خود به ثبت رسانده است. هوشمند پیش از این نیز یک بار دیگر در دی ماه سال ۱۳۸۸ دستگیر شده بود.
|
||||