بازداشت‌های تازه در ایران؛ «پیشگیری از بحران»

19.01.2012

موج تازه‌ای از دستگیری روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی در ایران گمانه‌زنی‌های مختلفی را از جمله در مورد پیوند این دستگیری‌ها با انتخابات آینده در پی داشته است. سه روزنامه‌نگار و یک مترجم تنها طی هفته اخیر بازداشت شده‌اند.

در چند هفته گذشته تعدادی از فعالان مدنی، سیاسی و روزنامه‌نگاران توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده‌اند. مقام‌های مسوول در حکومت ایران در مورد این دستگیری‌ها دلیلی را عنوان نکرده‌اند.

روز چهارشنبه (۲۸ دی / ۱۸ ژانویه) سهام الدین بورقانی، عکاس و روزنامه‌نگار‌ پس از تفتیش منزلش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. آقای بورقانی فرزند احمد بورقانی، نماینده اصلاح‌طلب مجلس ششم و معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که در سال ۱۳۸۶ به علت حمله قلبی در تهران درگذشت.

پیش از این اتفاق پرستو دوکوهکی‌، محمد سلیمانی‌نیا و مرضیه رسولی بازداشت شده بودند. پرستو دوکوهکی، وبلاگ نویس و روزنامه نگار، شامگاه یک‌شنبه (۲۵ دی / ۱۵ژانویه) در منزلش بازداشت شده است. به گفته خانواده‌ وی، او مدت‌ها بوده که هیچگونه فعالیت ژورنالیستی نداشته و تنها با موسسه فرهنگی شریعتی در زمینه ترجمه و ویراستاری کار می‌کرده است.

مرضیه رسولی، روزنامه‌نگار، سه شنبه شب (۲۷دی / ۱۷ ژانویه) در خانه‌اش در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. نیروهای امنیتی همزمان با بازداشت خانم رسولی، وسایل شخصی او را با خود بردند. به گزارش سایت "ندای سبز آزادی"، ماموران امنیتی هنگام بازداشت مرضیه رسولی حکمی ارائه دادند که در آن اتهام وی «اقدام علیه امنیت ملی» ذکر شده بود.
مرضیه رسولی خبرنگار حوزه کتاب و موسیقی است که سابقه همکاری با روزنامه‌های "شرق" و "اعتماد" را دارد.

محمد سلیمانی‌نیا، مترجم رمان پرفروش "عطر سنبل، عطر کاج" سه‌شنبه (۲۰ دی / ۱۰ ژانویه) در منزل پدری‌اش بازداشت شده است. به گفته خانواده‌ی سلیمانی‌نیا، او از ماه‌ها پیش بار‌ها برای بازجویی به وزارت اطلاعات فراخوانده شده بود. محمد سلیمانی‌نیا اولین موسس اینترنت خصوصی در ایران است. او در سال ١٣٧۵ نخستین "آی. اس. پی" بخش خصوصی را راه‌اندازی کرد. وی همچنین یکی از مسئولان اجرایی برگزاری "جایزه ادبی صادق هدایت" است.

پیش از این و طی چند هفته اخیر همچنین سعید مدنی، فعال ملی مذهبی، فاطمه خردمند، روزنامه‌نگار و همسر مسعود لواسانی زندانی سیاسی، و احسان هوشمند، روزنامه نگار و پژوهشگر مطالعات قومی، بازداشت شده بودند.

تدارک انتخاباتی در اثبات مشروعیت

چندی پیش وزیر اطلاعات ایران مدعی شده بود که تعدادی از افرادی که به «دنبال اجرای طرح‌‌ها و برنامه‌های آمریکا در روند انتخابات مجلس نهم از طریق شبکه‌های مجازی و اجتماعی بودند دستگیر شده‌اند». او تصریح کرد: «دستگیرشدگان از طریق فضای مجازی با خارج از کشور ارتباطاتی داشتند که پس از کامل شدن اطلاعات در خصوص اقداماتشان آن‌ها را دستگیر کردیم.»

با این حال فعالان سیاسی اصلاح‌طلب معتقدند موج تازه‌ دستگیری‌ها در ایران با نهمین انتخابات مجلس که در اسفند ماه برگزار خواهد شد مرتبط است. آن‌ها اینگونه استدلال می‌کنند که حکومت ایران از بروز هرگونه اعتراض در روزهای منتهی به انتخابات واهمه دارد و به همین دلیل دست به اقدامات پیشگیرانه زده است.

به نظر می‌رسد انتخابات آتی که اولین انتخابات پس از حوادث خونبار سال ۱۳۸۸ محسوب می‌شود برای حکومت ایران اهمیت ویژه‌ای دارد. پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۳۸۸، ده‌ها تن از معترضان به نتیجه انتخابات کشته و صد‌ها نفر بازداشت شدند.

همچنین تعداد زیادی از فعالان سیاسی و مدنی و روزنامه نگاران به اتهام تلاش برای سرنگونی جمهوری اسلامی در جریان انتخابات آن سال در زندان به سر می‌برند.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رقبای محمود احمدی‌نژاد در انتخابات گذشته، نیز نزدیک به یک سال است که در حصر خانگی و شرایط نامعلوم به سر می‌برند.

اصلاح‌طلبان و اکثر گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی اعلام کرده‌اند در انتخابات مجلس شرکت نخواهند کرد. این گروه‌ها انتخابات مجلس را «نا‌سالم، غیر رقابتی و فرمایشی» می‌دانند.

از: دويچه وله

----

دستگيري محمد جراحي

 

كانون مدافعان حقوق كارگر: به دنبال دستگيري شاهرخ زماني ، محمد جراحي نيز در منزلش بازداشت شد. محمد جراحي طي تماس تلفني از بند قرنطينه ي زندان تبريز اطلاع داده كه او و شاهرخ زماني براي اجراي حكم به زندان برده شده اند.

به گفته ي محمد جراحي هيچ احضاريه براي اين دو نفر ارسال نشده است و آنها به صورت ناگهاني و غافلگيرانه براي اجراي حكم بازداشت شده اند. درحالي كه بر طبق روال معمول،‌ براي افرادي كه داراي وثيقه هستند قانونا بايد ابتدا حكم به خود متهم و سپس به ضامن يا وثيقه گذار آنان ابلاغ شود.

لازم به ذكر است كه محمد جراحي به 5 سال و ششم ماه و شاهرخ زماني به 11 سال زندان محكوم شده بودند با قرار وثيقه در بيرون زندان به سر مي برده اند.

----

بازداشت یک روزنامه نگار در تبریز و انتقال آن به تهران

 

دو روز پیش پیمان پاکمهر، روزنامه نگار تبریزی و مدیر سایت خبری "تبریزنیوز" توسط ماموران وزارت اطلاعات در تبریز، با نیابت قضایی از سوی شعبه 5 بازپرسی دادسرای اوین (مقدس) بازداشت گردیده و پس از تفهیم اتهام تبلیغ علیه نظام در دادسرای انقلاب تبریز دیروز به تهران منتقل گردیده است.

پاکمهر همچنین شب گذشته از بند 209 زندان اوین با خانواده اش تماس گرفته و به نقل از بازجویش گفته است که تا چند روز آینده آزاد خواهد شد.

گفتنی است پاکمهر از فعالان دانشجویی سابق تبریز و عضو کانون دانشجویان مستقل دانشگاه تبریز در دهه 70 بود که در جریان قیام دانشجویی 20 تیر78 نیز مورد تعقیب قرار گرفته بود. کانونی که در دهه 70 به موازات انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز نقطه ثقل فعالیتهای دانشجویان دموکراسی خواه محسوب میشد.

همچنین پاکمهر فعالیتهای مطبوعاتی خود را از ابتدای دهه 80 با همکاری با نشریاتی چون شمس تبریز و آنگاه تاسیس آژانس خبری تبریزنیوز ادامه داده، در انعکاس اخبار آذربایجان با رویکردی ملی و ایراندوستانه کوشید.

این روزنامه نگار تبریزی و فارغ التحصیل رشته زبان انگلیسی دانشگاه آزاد تبریز همچنین عضو فدراسیون جهانی روزنامه نگاران و انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران بوده است.

----

ژیلا کرم زاده مکوندی را آزاد کنید!

گردهمایی مادران صلح دورتموند، در حمایت از مادران پارک لاله و حامیان آنان در زندان ها - شنبه ۲۱ ژانویه ۲۰۱۲ ، ساعت ۱۵ تا ۱۶ بعد از ظهر روبروی کلیسا راینولدی در دورتموند

نمی دانم به این احکام بخندم یا بگریم. ژیلاکرم زاده مکوندی با حکم قاضی عادل و خوش وجهه جمهوری اسلامی! قاضی مقیسه یا همان ناصریان سابق به جرم حمایت از مادران داغدار به دو سال حبس تعزیری و دو سال حبس تعلیقی محکوم و در روز ششم دی ماه دستگیر و به زندان اوین منتقل شد.

او اینک بیست و چند روز است که دوران زندان خود را سپری می کند. ژیلا با اینکه خودش مادر نیست، ولی از حامیان مادران داغدار است و یکی از اتهام هایش نیز همین بوده است که برای دلداری دادن به مادران به پارک لاله رفته است./span>

آآری ژیلا به پارک رفته بود تا به این کشتار بی رحمانه اعتراض کند. برای او فرقی نمی کرد که مادر باشد یا همسر یا خواهر یا فرزند. تمامی آسیب دیدگان خواهر و فرزند او هستند، زیرا انسان اند. او تلاش کرد نشان دهد که ظلم در حق هیچ انسانی جایز نیست و برای حمایت از انسانیت به پارک لاله رفت.

او به پارک رفت تا کمی از آلام این مادران و خانواده ها را بکاهد. او فقط می خواست پیامی به این خانواده ها بدهد که نگران نباشید، ما با شما همدردیم و برای رساندن این پیام نزدیک به دو سال و نیم درگیر است. او را در  19 بهمن 1388 بازداشت کردند و مدت 36 روز در زندان بود سپس با کفالت آزاد شد ولی کدام آزادی! گویی او را از همان موقع در بند کرده بودند، زیرا دایم خودش و خانواده اش تحت فشار بودند و هم اکنون نیز تحت فشارند. واقعاً باید پرسید به چه جرمی؟ آیا همدردی با انسان های دردمند جرم است؟!/span>

تتنها جرم ژیلا همدردی با درد کشیده هاست، همان چیزی که به مذاق این دین سالاران حکومتی مدافع رأفت اسلامی خوش نمی آید. فریاد در سکوت ژیلا و ژیلاها در روزهای پس از انتخابات سال 88 این بود که چرا بهترین فرزندان این آب و خاک که باید برای بهروزی و سربلندی کشور به خدمت گرفته شوند، دسته دسته به زندان فرستاده می شوند؟

چرا بهترین انسان ها برای درخواست اولیه ترین حقوق خود به گلوله بسته می شوند؟ چرا آزادی بیان نیست؟ چرا به جای از بین بردن طناب های دار، هر روز کشت و کشتار افزون می گردد؟ چرا هیچ کس حاضر نیست مسئولیت کشتار این همه انسان بی دفاع را به عهده بگیرد؟ در طی این سی و سه سال این همه جوان کشته، زخمی و ناپدید شدند، ولی چرا هیچ کس پاسخ گو نیست؟

از خود می پرسم چه زمانی مردانی که بر کرسی قضا تکیه داده اند و مدعی اند عدالت خانه ای برپا کرده اند، این صدای بی صدای مادران را می شنوند؟ نمی دانم واقعا نمی شنوند یا خود را به کری می زنند، نه مطمئن ام که خیلی خوب هم می شنوند و برای همین ژیلا و ژیلاها را به بند می کشند، چون می ترسند مبادا ژیلاها تعدادشان زیاد و هزاران تن شوند و برای دادخواهی سر بلند کنند، همان طوری که مادران داغدار سال هاست از دیروز و امروز به دنبال دادخواهی اند ولی گوش شنوایی نیست.

آری ژیلا تنها یک تن از این موج دادخواهان است که برای حمایت از مادران باید حداقل دو سال یعنی هفتصد و بیست روز از زندگی خود را در زندان باشد زیرا گفته است چرا به جای کشتن فرزندان ما و خونین کردن سنگفرش خیابان ها، نمی گذارید حرفشان را بزنند. ژیلا و ژیلاها می گویند اگر شما به عدالت قضاوت می کنید، چرا عاملان و آمرانی که فرزندان ما را در این سی و چند سال به جوخه های اعدام سپرده اند یا با قساوت تمام سینه شان را آماج گلوله کرده اند معرفی نمی شوند. /span>

ژیلا این زن نازک دل شاعرمان را به بند کشیدند تا تحقیرش کنند، ولی او از زندان باکی ندارد و با روحیه ای بسیار بالا و قوی در ملاقات حاضر می شود و خانواده اش نیز خوشحال اند که که ژیلا حالش خوب است و آنقدر توانایی دارد که این ظلم را تحمل کند، ظلمی که پایدار نخواهد ماند و بالاخره روز دادخواهی فراخواهد رسید.

ژیلا تا به حال دو بار ملاقات کابینی داشته است و هر بار بسیار آراسته و خندان پشت شیشه حاضر شده است، تا خانواده اش از در بند بودن او آزرده خاطر نشوند. او به خواهرانش گفته است:" نگران نباشید من اینجا 25 خواهر دادخواه دیگر یافته ام" زیرا هر کدام از زندانیان زن، یک مادر یا خواهر برای اویند و او نیز برای آنها و برای آن روزی که عدالت برقرار شود، پشت هم خواهند ایستاد.

به امید آزادی تمامی زندانیان سیاسی و بخصوص ژیلای عزیزمان
یکی از مادران پارک لاله
28 دی 1390

http://www.mpliran.com/2012/01/blog-post_18.html

----

آرش صادقی بدون تفهیم اتهام در بازداشتگاه ۲۰۹ بسر می برد

پنجشنبه 29 دی 1390

خبرگزاری هرانا: آرش صادقی، فعال دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی تهران که ۲۵ دی ماه با ضرب و شتم از سوی ماموران امنیتی بازداشت شده بود به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است. 

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، این فعال دانشجویی امروز موفق به تماس با منزل پدر بزرگ خود شده از انتقال خود به بند ۲۰۹ زندان اوین خبر داد. 

وی در این تماس تلفنی ضمن بیان اینکه تاکنون تفهیم اتهامی در مورد بازداشتش صورت نگرفته است گفت: «تا زمانی که اتهامم تفهم نشود در بازجویی ها سوالات را پاسخ نخواهم داد.» 

آرش صادقی که در پرونده پیشین خود محکومیت ۴ سال حبس تعلیقی دارد روز ۲۵ دیماه به دلیل نامعلومی از سوی ماموران امنیتی بازداشت شده بود.

 
 

بازگشت به صفحه اول/A>

ساير مطالب مربوط به همبستگی 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران